eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
9.4هزار ویدیو
1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. دیگه شبای آخره صدای مادر نمیاد مادر میخواد دعا کنه ببینیم اینبار چی میخواد * یه عمریه مادر ما وقتی خدا خدا میکرد همیشه تو نماز شب مردم و هی دعا میکرد * یه دستشو برده بالا یه دست به پهلو میزاره زیر لب آروم میخونه تاب و توانی نداره * میگه بیاین با هم دیگه دستا رو بالا بگیریم من یه دعایی میکنم همه با هم آمین بگین * دعای مادرم اینه میگه خدای مهربون منو ببر از مدینه مرگ منو زود برسون *** من از غریبی علی خون جگر مدینه ام ز بعد ماجرای در هنوز میسوزه سینه ام 👇
. اگرچه بر غم و دردم، دوای دائم نیست مریض عشق تو هستم، علاج لازم نیست به روی شانه ی اشکم، دو چشم بیمار است نشسته پشت درت بنده ای که سالم نیست خودت در اوج گناهان صدا زدی که بیا ببخش، پرده دَری های من مداوم نیست بدون دعوت اگر آمدم حلالم کن به جان فاطمه این بینوا مزاحم نیست کنون که راه حرم ها به روی من بسته است کسی به فکر پناه ِگدای ِنادم نیست بلای توست که دُورِ ضریح ها خلوت و جای آن همه زائر، بغیر خادم نیست مرا دعای شهیدی به هیئت آورده چه حیف! گوشه ی میخانه حاج قاسم نیست شدم خراب زیارت، یکی مرا ببرد کسی به کرببلای حسین عازم نیست!؟ **** دوباره دختر زهرا به دردسر افتاد دوباره دل به دل بیقرار کاظم نیست اسیر روضه ی معصومه ام که چون زینب به دور محمل او لشکری مهاجم نیست -همانکه خورده کتک از همه اراذل شهر همانکه صورت او خالی از علائم نیست- سری مقابل زینب به زیر پا افتاد سری که بر نوک نی، حنجرش مقاوم نیست ✍ .
. ▪️روضه برای مجلس ختم مادر روضه وفات خانوم ام البنین *امشب فقط یه نفر میتونه روضۀ عباس بخونه ... اونم مادرِش ام البنینِ ... هر کی اومدِ امشب هم روضۀ عباس بشنوه . هم روضۀ حسین بشنوه ... امشب فقط یه نفر روضه میخونه ... هیچ صدایی محزون تر از صدای مادرانه نیست ... اگر مادر زبون بگیره زمین و زمان میلرزه ... دلِ سنگ آب میشه .... اگه مادر زبون بگیرِ ... دشمنا با گریۀ ام البنین گریه می کردن ... سنگ دل ترینِ آدما تو مدینه وقتی رد می شدن میدیدن دارِ به سینه ش میزنه هی می گه بُنیَّ .... امشب تو هم ناله داری بزن .... فاطمیه دارِ تموم میشه ها .....* امِ بنینم من نه، امِّ بی‌بَنینم یعنی برایم دیگر اَبنائی نمانده دور و برم پُر بود از اولادِ حیدر *یه روز خونم شلوغ بود ... حسین بود حسن بود عباس بود الان دمِ آخری هیشکی نیست این لحظه های آخر سرَمُ به دامن بگیرِ ... آخ بمیرم برات ....* _________ دور و برم پُر بود از اولادِ حیدر این آخرِ عمری منم ... مایی نمانده ... بر چهارقبرِ خالی از بس ریختم اشک از من به غیر از گریه سیمایی نمانده شد گونه هایم چون کویر از آفتابُ *آخه میگن زیر آفتاب مینِشست برا حسین گریه می کرد ... چرا زیرِ آفتاب؟؟؟ شنیدم بدنِ حسینِ زیر آفتابِ گرمِ کربلا ....* شد گونه هایم چون کویر از آفتابُ جز خون دل در چشم دریایی نمانده آن قدر خواندم واحسینا واحسینا در زخم های حنجرم نایی نمانده عباس،نایِ پایِ راهِ باورم بود ... رَفته عَصای پیری ام،پایی نمانده رَفته عَصای پیری ام،وامصیبت ... آمد شبِ دلگیریِ من،وامصیبت ... رفتهِ عصایِ پیریِ من ، وامصیبت ... _______ بعد از رباب و قِصۀ اصغر برایم غمگین تر از لالای نجوایی نمانده بر آب غیر از شرمُ غیر از شرم بر آب بر مشک غیر از اشک سودایی نمانده سقا بدون مَشک یعنی جِسمِ بی روح مشکی اگر شُد پاره سقایی نمانده گفتند جِسمش آب رفت از شرمُ شمشیر زان سروِ رعنا قد و بالایی نمانده .... *ای وای ... هرکی هرچی میرسید برا ام البنین تعریف می کرد،شاید ضرباتِ شمشیر ... شاید تیرِ تو چشم زدن ... شاید دستِ بریده ... انقد ام البنین رو اذیت نمی کرد که میگفتن به بچه ها قول داد آب بیاره ... همچین که میشنید عباس نتونست آبُ برسونه ..... (الهی برا خجالتت بمیرم ..) شنیدم آب شدی کنارِ علقمه ... شنیدم یه نگا کردی به حسین گفتی آقا خجالت زدۀ خودتُ بچه هاتم .... با الله ... عباس من عوضِ تو مادر ... رفتم از همۀ بچه ها حلالیت گِرفتم .... هر وقت نگاش به سکینه می افتاد ... نگاش به رباب می افتاد ... حسین ...... _________ مشکُ علم یک طرف .... دستِ قلم یک طرف ... العطشِ کودکان بین حرم یک طرف ... نالۀ ادرک اخا ... میرسد از علقمه زادۀ ام البنین شد پسر فاطمه امیدِ خیمه شد نا امید جیب الماء للاسکینِ ... بعدِ تو دیگر خسین،بی کَسُ تنها شده پایِ حرامی ببین به خیمه ها وا شدهِ کرببلا والسلام ... کارِحسین شد تمام میرود امشب اسیر زینب او ...
. العطش خیمه ها، ناله و اشک رباب ساقی لب تشنه رفت، در پی یک قطره آب زاده ام البنین رفت ولی بر نگشت سوخت دل مادری آب میسر نگشت امید زینب شد نا امید جی بالماء لسکینه ای شهید موج دریا، مشک سقا، اشک زهرا یا ابالفضل، یا ابالفضل، یا ابالفضل مشک و علم یک طرف، دست قلم یک طرف العطش کودکان بین حرم یک طرف ناله ی ادرک اخاک، می رسد از علقمه زاده ی ام البنین شده پسر فاطمه ابروی پیوسته شد جدا کربلا تازه شد کربلا ای تشنه لب، عشق زینب، کاشف الکرب یا ابالفضل، یا ابالفضل، یا ابالفضل در پی روح خدا، سوی خدا می رویم همچو شهیدان سوی، کرب و بلا می رویم جان و دل عاشقان، نذر رضای ولی نذر علمدار عشق، حضرت سید علی همراز گلهای پرپرم، سرباز گمنام رهبرم آخر شهیدم می کند عشق ولی چشم من و فرمان تو سید علی یا اباالفضل .👇 شور بسیار زیبا _ حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام _ سید مجید بنی فاطمه العطش کودکان ، ناله و اشک رباب 2 ساقی لب تشنه رفت،در پی یک قطره آب زاده ی ام البنین ، رفت ولی برنگشت سوخت دل مادری ، آب و میسر نگشت امیدخیمه شد ناامید،جی بلما لسکینه ای شهید موج دریا ، مشک سقا ، اشک زهرا یا ابوالفضل 3 مشک و علم یک طرف دست قلم یک طرف العطش کودکان ، بین حرم یکطرفه ناله ی ادرکنی اخی ، میرسد از علقه زاده ی ام البنین ، شد پسر فاطمه آبروی پیوسته شدجدا کربلا ، تازه شد ، کربلا ای تشنه لب،عشق زینب،کاشف الکرب یا ابوالفضل 6 بعد تو دیگر حسین ، بی کس و تنها شده پای حرامی ببین ، بین حرم وا شده کرببلا والسلام ، کار حسین شد تمام میرود امشب اسیر ، زینب او سوی شام ( ای وای از )3 چشم نامحرمان ای وای از خنده های سنان تا سقا رفت ، حرمت ها رفت یا ابوالفضل .... علیه_السلام .
. دلم را به بزم محبت کشیدی دوباره مرا پای صحبت کشیدی ز بی آبرویی من هم گذشتی از این نوکر پست، منّت کشیدی گناه مرا دیدی و گریه کردی عزیزم بمیرم خجالت کشیدی اگرچه یکی غصه ات را نخورده تو جای همه، آهِ حسرت کشیدی نشد خانه ام، خیمه گاه تو باشد ز نا اهلی ام، درد غربت کشیدی شنیدی که دلتنگ شهر حسینم لب تشنه ام را به تربت کشیدی گنهکارم اما نجف لازمم من چرا روی پرونده ام خط کشیدی اگر روضه دارم دعای تو بوده اگر فاطمی ام، تو زحمت کشیدی سحر در کنار مزارش نشستی به اینجا مسیر زیارت کشیدی سلام ای گل پرپر خانه مادر! چرا پوشیه روی صورت کشیدی؟ الهی که دیگر مصیبت نبینی تو از میخ در هم مصیبت کشیدی دم کوچه افتاده بودی و گفتی؛ علی را چرا پای بیعت کشیدی اگرچه لگد خوردی از حال رفتی... کنارش نفس های راحت کشیدی ✍ .
. من دوست دارم این صفای هفتگی را این هیات این حال و هوای هفتگی را هر چند از راهی بعید اما همیشه عازم شدم این کربلای هفتگی را عمری قریب ماست آقای غریبم دلداده ام این آشنای هفتگی را درمان شده با چای روضه هرچه دردم باید بنوشم این دوای هفتگی را شاید مرا هم جزء یارانت نوشتی سر می دهم یا لیتنایِ هفتگی را داری اجابت می کنی با فیض روضه هر هفته از نو این دعای هفتگی را چون دوست داری روضه های هفتگی را من دوست دارم روضه های هفتگی را احمد رفیعی وردنجانی✍ .
‍ ‍ . ۱۴۰۱ حیف... آتش به جان او افتاد ، آه از آن لحظه های دردآور خبر آنقدر تلخ و سنگین است ، آدم اصلاً نمی کند باور قهرمان دلیر نامیرا ، رستم شاهنامه ی اخلاص یک جهان بود او به تنهایی ، یک تنه او حریف صد لشکر جبهه بود و سپاه کرمانی ، مطلعُ الفَجر مَقطَع وَالفَجر کار او در لباس سربازی ، محشری بود در دل محشر مرد فتح الفُتوح آمِرلی(۱) ، مرد میدان موصِل و تَکریت او شگفت آفرین اِسپایکِر ، روح اربیل و فاتح سِنجَر در گذر از کویر این دنیا ، او فقط تشنه ی شهادت بود او شهیدانه سوخت سر تا پا ، او شهیدانه زیست سر تا سر او اَشِدّاست با همه کفّار ، رُحَما بود بین این مردُم اُسوه ی زندگیّ او حیدر ، شد مرامش مرام پیغمبر ذوالفقار خروش حزبُ الله ، سَرو سرخ سپاه ثارالله جانفدای ولایت اسلام ، جان نثار صلابت کشور از ابومهدی اَلمهندس گفت او که هم خون حاج قاسم بود هم‌قَسم ، هم‌قطار و هم سنگر نور یک روح در دوتا پیکر یادمان هست جمعه بود آن روز در سحرگاه سرد آسایش با پر و بال زخمی اش ققنوس ، پر کشید از میان خاکستر آتش فاطمیه روشن شد ، شعله ی فاطمیه روشن ماند روضه ی حاج قاسم ای مردم ، می دهد عطر روضه ی مادر مقتلش روضه های زهرا داشت ، کربلا بود جاده ی بغداد یادم آورد روضه ی گودال ، دیدن دست زخم و انگشتر ارباً اربا مُقَطّعُ الاعضاء روضه ی سخت عصر عاشوراء او علی اکبری به میدان رفت پیکرش گفت یاعلی اصغر یادمان هست گریه ی مردُم ، در نماز وداع با سردار گریه می کرد با صدای بلند در کنار رفیق خود رهبر ما به جز خیر از او نمی دانیم ، با حیاتی که کُلّه خیر است در نماز وداع با سردار ، چشم ما بود چشمه ی کوثر قاتل چشم ملت ایران ، فتح عینُ الاسد که یادت هست لحظه ی انتقام نزدیک است ، می رسد وقت حمله ی آخر جمعه ای در هوای هم عهدی ، پیش چشمان حضرت مهدی می رود در مصاف آل سُعود ، می رود تا شهادتی دیگر ... .👇 *(۱)محاصرهٔ آمرلی، اشاره به محاصرهٔ شهر شیعه‌مذهب ترکمان‌نشین آمرلی به‌دست نیروهای تروریست داعش در جریان حمله آن‌ها به عراق می‌دارد. در جریان این محاصره در ژوئن ۲۰۱۴ میلادی، دسترسی به آب، خوراک و خدمات مخابراتی بر باشندگان آمرلی قطع شد. ترکمان‌های شیعهٔ آمرلی برای رویارویی با نیروهای خلافت اسلامی، به سازماندهی گروه‌های شبه‌نظامی با هدایت حاج قاسم سلیمانی دست به مقاومت زدند. ............................................ .
242.3K
. ای چراغ دل ویرانه من نظری کن به من و خانه من خانه بعد از تو شده غم خانه شمع یاد تو و ما پروانه گریه داریم نهان از دشمن من به طفلان تو طفلان بر من زود ای لاله  من پژمردی کاش همراه مرا میبردی همه شب تا به سحر پیوسته میکنم ناله ولی آهسته تا نظر بر در و دیوار کنم یاد آن پهلو و مسمار کنم ای حمایتگر من خیز و ببین فاتح بدر شده خانه نشین این سخن ورد زبان ها افتاد دیدی آخر علی از پا افتاد آن که یک عمر سرافرازی کرد چرخ با هستی او بازی کرد هیچ پرسی به چه روز افتادم رفتی و کرده ای دشمن شادم آن که میخواست ز پا بنشینم شادمانست که من غمگینم فرصتی تا که مناسب جوید این سخن با دگران میگوید رشته صبر علی پاره شده چاره ساز همه بیچاره شده شاعر:حاج
uvs140518_121753~0.mp3
3.18M
🔹 🔻 العطش کودکان، ناله و اشک رباب 🎤 🏴 وفات حضرت ام البنین علیهاالسلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 کلیپی در فضای مجازی منتشر شده با عنوان «دست‌گیری حاج‌قاسم»! درحالی‌که اسم واقعی آن، «بزنگاه» است ✍ چند خطی در این‌باره: 🔺 آقای رئیسی، چندی قبل گفته بود "آغوش ما برای افراد معترض (و فریب خورده) باز است؛ اما با معاندین، برخورد می‌کنیم". 🎞 این↑ کلیپ، حاج قاسم را به تصویر می‌کشد که درحال پایین‌آوردن تفنگ پینت‌بال پلیس و همچنین پایین‌آوردن دستان معترضین چوب‌به‌دست و سنگ‌به‌دست است. 👆 در این کلیپ، حاج‌قاسم به دلیل نگاه پدرانه‌ای که به دو طرف ماجرا دارد، نسبت به هر دو طرف، رفتار یکسانی را صورت می‌دهد؛ از شخصی که به پلیس حمله کرده گرفته، تا آن‌کسی که از روی غفلت، قصد دارد پرچم ایران را آتش بزند و همچنین کسی‌که درحال شعارنویسی است… 🔰 حاج قاسم، را، علت اصلی این برادرکشی می‌داند و با رفتاری که تجلّی شعار مرگ بر تفرقه است، به‌سوی عاملان تفرقه (از مریم رجوی تا مصی علینژاد)، نشانه می‌رود. ☑️ می‌توان گفت این کلیپ، علاوه‌بر یادآوری سخنان ، درحال طرح یک گلایه است و آن، خلأ وجود یک جهت سامان‌دادن شرایط خطیر این‌چنینی در سطح ملّی است؛ سرداری که به‌اندازهٔ حاج‌قاسمِ پیش‌از شهادت، محبوب اکثریت باشد. 🌹 جای آن سردار ما خالی و جای سرداری فرهنگی برای شرایط امروزِ ما، خالی‌تر… 🤲 یا حجت‌بن‌الحسن (عج)! خودت ما را برای رسیدن به قله‌های فرهنگی و رسانه‌ای یاری ده… مجمع ذاکرین بخش وشهر پیربکران @madahanpirbakran
32.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
در دلم غوغا شد دیده ام دریا شد بحر یاری از ولایت، نوبت زهرا شد پیش چشم مردم آمدن با هیرم در سقیفه حکم قتل فاطمه امضا شد در آتش چه شدبا ، صورت زهرای من لگد تا ، به در زد ، وایِ منو وای من وایِ منو ، وایِ منو ، وایِ من میخِ درو ، سینه ی زهرای من خون جگر مولا شد...کربلا برپا شد کوچه ها بانیِ ظلم روز عاشورا شد هرچه شد اینجا شد؛ هتک حرمت ها شد فی بیوت اذن الله...پای دشمن وا شد ◼️ غوغاشد در سقیفه حکم قتل فاطمه امضا شد... 🔆مجمع ذاکرین بخش وشهر پیربکران @madahanpirbakran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 روضه و گریه، جنگ با دشمن است؛ کاری که سلام الله علیها به بهترین شکل انجام دادند. 🎙 حاج منصور ارضی
1. دشتی 1387.mp3
3.55M
( سلام الله علیها ) الا مادر به قربون جمالت رخ چون بَدر و ابروی هلالت شنیدم کام عطشان جان سپردی گلِ اُمَّ البنین ، شیرم حلالت شد آسمانم ، بی ستاره سوغاتی زینب شده یک مَشکِ پاره ... آمد شب دلگیری من ای دریغا ، ای دریغا رفته عصایِ پیریِ من ای دریغا ، ای دریغا بعد از تو ای ، ماه مدینه من ماندم و شرم از سکینه در خواب دیدم در مِنایی پیشِ زهرا ، پیشِ زهرا دیدم ، به روی نیزه هایی پیشِ زهرا ، پیشِ زهرا ( حسیییین ... )
حاج قاسم..... آری مُدیری می‌شود بی‌میز باشد در خدمت مردم موفق نیز باشد هرکس به هرحالی به دیدارش رسیده مهمان یک لبخند شورانگیز باشد با مردمانش مهربان باشد همیشه شمشیر او بر دشمنانش تیز باشد پیشانی‌اش بی‌جای مُهر و صورت او نورانی از دینداری و پرهیز باشد دنبال احقاق حقوق خلق باشد حتی اگر حق کوچک و ناچیز باشد حزبِ من و یارانِ من،بر لب نیارد در خدمتش برخلق بی‌تبعیض باشد به‌به از آن مردی که مثل حاج قاسم... تکرار نامِ او غرور انگیز باشد مرد بزرگی را جهان از دست داده حق دارد این‌سان بعدِ تو غم‌خیز باشد احمدرفیعی وردنجانی✍ مجمع ذاکرین بخش و شهر پیربکران @madahanpirbakran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 کلیپی در فضای مجازی منتشر شده با عنوان «دست‌گیری حاج‌قاسم»! درحالی‌که اسم واقعی آن، «بزنگاه» است ✍ چند خطی در این‌باره: 🔺 آقای رئیسی، چندی قبل گفته بود "آغوش ما برای افراد معترض (و فریب خورده) باز است؛ اما با معاندین، برخورد می‌کنیم". 🎞 این↑ کلیپ، حاج قاسم را به تصویر می‌کشد که درحال پایین‌آوردن تفنگ پینت‌بال پلیس و همچنین پایین‌آوردن دستان معترضین چوب‌به‌دست و سنگ‌به‌دست است. 👆 در این کلیپ، حاج‌قاسم به دلیل نگاه پدرانه‌ای که به دو طرف ماجرا دارد، نسبت به هر دو طرف، رفتار یکسانی را صورت می‌دهد؛ از شخصی که به پلیس حمله کرده گرفته، تا آن‌کسی که از روی غفلت، قصد دارد پرچم ایران را آتش بزند و همچنین کسی‌که درحال شعارنویسی است… 🔰 حاج قاسم، را، علت اصلی این برادرکشی می‌داند و با رفتاری که تجلّی شعار مرگ بر تفرقه است، به‌سوی عاملان تفرقه (از مریم رجوی تا مصی علینژاد)، نشانه می‌رود. ☑️ می‌توان گفت این کلیپ، علاوه‌بر یادآوری سخنان ، درحال طرح یک گلایه است و آن، خلأ وجود یک جهت سامان‌دادن شرایط خطیر این‌چنینی در سطح ملّی است؛ سرداری که به‌اندازهٔ حاج‌قاسمِ پیش‌از شهادت، محبوب اکثریت باشد. 🌹 جای آن سردار ما خالی و جای سرداری فرهنگی برای شرایط امروزِ ما، خالی‌تر… 🤲 یا حجت‌بن‌الحسن (عج)! خودت ما را برای رسیدن به قله‌های فرهنگی و رسانه‌ای یاری ده… مجمع ذاکرین بخش وشهر پیربکران @madahanpirbakran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
السلام علیک یا فاطمه الزهرا تشییع شهدای گمنام خوش امدی قهرمان 🗓 زمان شنبه ۱۰ دیماه گزارش خبرگزاری بسیج از پیربکران تشییع شهدای گمنام در شهر وبخش پیربکران باحضور خانواده معظم شهدا و مسئولین بخش و شهر پیربکران باحضور مردم شهید پرور و ولایتی وخط شکن با مداحی مداحان انجام شد . 👤 خبرنگار و عکاس :سیدمحمود موسوی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در راستای کنگره شهدای کارگاری شهرستان فلاورجان (استان اصفهان) همایش هم اندیشی ورفع موانع تولید با حضوردکتر رعیتی فرد معاون وزیر وتعاون کارورفاه اجتماعی دکتر معینی فرماندار شهرستان فلاورجان جناب سرهنگ کریمیان فرمانده سپاه ناحیه فلاورجان و مدیران کارخانجات و مسئولین استان اصفهان و شهرستان فلاورجان
. سلام_الله_علیها به تیغی حیف گیسویت گُسستند دو بازویت دو بازویت گسستند از آنجایی که من بوسیده بودم بمیرم هر دو اَبرویت گسستند **** انیس گریه‌هایم را گرفتند توانِ دست و پایم را گرفتند کمانی تر شدم از زینب افسوس سرِ پیری عصایم را گرفتند * بهارم را چِسان پاییز و کردند دلم را از غمت لبریز و کردند سرت ای کاش رویِ نیزه می‌ماند تو را از مرکبی آویز و کردند **** غمت راهِ نفس بر سینه بسته تَرَک بر چهره‌ی آئینه بسته زِ بسکه خاک و بر سر ریختم من ببین عباس دستم پینه بسته **** از آن سرو علی بنیاد و صد حیف از آن قامت از آن شمشاد و صد حیف دو دستی که عصای پیریم بود خداوندا زِ تَن اُفتاد و صد حیف ✍ .
. قمر العشیره باران که می بارد پریشانم حال خودم را خوب می دانم ابری ترین باران پنهانم من روضه خوانم روضه می خوانم در بین ساحل موج غم افتاد در علقمه مشک و علم افتاد دستی قلم نذر حرم افتاد همناله با ذکر عمو جانم بغضی میان هر گلو لرزید در دست ساقی تا سبو لرزید با العطش قلب عمو لرزید من هم به فکر داغ طفلانم تا بر سرِ فرقش عمود آمد روی لبش ذکر سجود آمد از خیمه ها تا بوی دود آمد فریاد زد میسوزد این جانم روی زمین بال و پرش می ریخت ذره به ذره پیکرش می ریخت با تیرها چشم ترش می ریخت یاد خسوف ماه تابانم با سوز آهی آتشین از راه همناله با امّ البنین از راه زهرا رسیده دلغمین از راه مادر رسید و دید گریانم در گریه ام گل کرد لبخندم وقتی به من می گفت "فرزندم" خود را به پای مادر افکندم از راه آمد عید قربانم نور خدا دست هوَس افتاد شیر حرم کنج قفس افتاد عباس‌ آخر از نفس افتاد دیگر چه شد شاعر ؟؟ نمی دانم .
. نشسته سایه‌ای از آفتاب بر رویش به روی شانهٔ طوفان رهاست گیسویش ز دوردست سواران دوباره می‌آیند که بگذرند به اسبان خویش از رویش کجاست یوسف مجروح پیرهن‌چاکم که باد از دل صحرا می‌آورد بویش کسی بزرگ‌تر از امتحان ابراهیم کسی چنان که به مذبح برید چاقویش نشسته است کنارش کسی که می‌گرید کسی که دست گرفته به روی پهلویش هزار مرتبه پرسیده‌ام ز خود او کیست که این غریب نهاده است سر به زانویش کسی در آن طرف دشت‌ها نه معلوم است کجای حادثه افتاده است بازویش کسی که با لب خشک و ترک‌ترک‌شده‌اش نشسته تیر به زیر کمان ابرویش کسی است وارث این دردها که چون کوه است عجب که کوه ز ماتم سپید شد مویش عجب که کوه شده چون نسیم سرگردان که عشق می‌کشد از هر طرف به هر سویش طلوع می‌کند اکنون به روی نیزه سری به روی شانهٔ طوفان رهاست گیسویش ✍ .
ذاکرین الحسین‌‌.mp3
8.1M
🏴 🎤 ببار اشک دیده که مهمون رسیده سلام ای پیکر خونی سلام سردار عشق تویی اون شهیدی که صبح سفیدی بگو این اشک بی پایان چیه جز کار عشق عَلَم همیشه باید تو دست علمدارا باشه تا زنده بودی نگذاشتی زینب دوباره تنها شه دست تو رو خاک افتاد اما سر تو بالاست اومده به استقبال با آغوش باز ارباب حسین آقا جان، حسین آقا جان حسین آقا جان ، ای آقا جان یه نسل خروشان سپاه سلیمان ببین نصر من اللهُ که رو سربند ماست برا انتقامت کفن پوشِ ایران شعار لشگر زینب مدد یا مرتضی است باید بدونند جزای این خون مقابلِ خونِ نشونی از دولت یهود رو زمین نمی مونه عزت شهیدان و برکت خراسانی اسم تو توو تاریخ موند قاسم سلیمانی حسین آقا جان، حسین آقا جان حسین آقا جان ، ای آقا جان