eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3.3هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
10.6هزار ویدیو
1.1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. انقده تحت تاثیر ماهواره و کانال های دروغگوش هستیم که یه موقعایی حرف حق تو کته مون نمیره. این اسرائیل همونیه که با یه مهسا امینی؛ داشت کشور ما رو بهم میریخت .. همون اسرائیلیه که با کمک مالی و لجستیکی، داعش رو وادار به کشتار در شاهچراغ میکنه.... اما قدرت رسانه انقدر زیاده که همین اسرائیل رو بعنولن مظلوم ،غالب میکنه... گاهی یادمون میره باید بابت تک تک اعمال و رفتارمون، فردای قیامت جواب بدیم. خدا کنه معرفتمون بالا بره و طرف حق بایستیم.... ان شاءالله .
. بسم الله الرحمن الرحیم فَإِنَّ حِزۡبَ ٱللَّهِ هُمُ ٱلۡغَٰلِبُونَ دارد انگار که این قائله سر می آید وَ زِ نابودی صهیون خبر می آید روز پر نور تو تاریک شده اسراییل لحظه ی مرگ تو نزدیک شده اسراییل بعد ازین رنگ خوشی در پی احوال تو نیست مُلتُهِب باش جهان در کف اقبال تو نیست عنقریب است که در خانه ی غصبی روزی در همان آتش نمرودی خود میسوزی ذلت از روی و تمامی سرت میبارد و تَعُفُّن ز تن مُحتَضرت میبارد تا که گرم است هوا گور خودت را گم کن غاصب بی سر و پا گور خودت را گم کن حرمِ قدس شریف است به هرکس ندهند پر طاووس قشنگ است به کرکس ندهند در صدد باش دگر صحبت از ایران نکنی صحبت از طایفه و کشور شیران نکنی؟ پشت تو گرم به شیطان بزرگ آمریکاست تویی روبَه صفت و پنجه ی گرگ آمریکاست بشنو ای کور دل از قول بزرگان پندی ارتش چهارم دنیا تو به مویی بندی وقت آن آمده تا خوار و لگد مال شوی زیر مرداب همان اجنبیان چال شوی کور دل عرصه ی سیمرغ نه جُولانگَه توست بعد ازین وحشت و کابوس فقط همره توست دُوْرِ کوتاهِ بزن در رُوی سر آمده است و خلیل است که با تیغ و تبر آمده است عنقریب است که در خانه ی غصبی روزی در همان آتش نمرودی خود میسوزی لشکری از شهدا روبرویت اِستاده ماشه ی جنگ کنون دست حماس افتاده چشم وا کن بِنِگر ظالم مظلوم نما جنبشی از یمن و سوریه و لبنان را آسمانهای تو لبریز ابابیل شود سنگ ها روی سرت یک تنه سجیل شود آه هر کودک غزه ست که میگیرد زود که شود نسل یهودی تو یکسر نابود ارث کودک کشی از حرمله داری جانی کَس ندیده ست چنین خُلق و خوی حیوانی کاسه ی عمر کمت پر شده است این دفعه وقت آن است دگر محو شوی از صفحه وعده ی قدس همان وعده ی سلمانی هاست در رگ تک تک ما خون سلیمانی هاست این وطن لشکری از بوذر و قنبر دارد رهبر فاطمی ام جذبه ی حیدر دارد ما همه منتظر فصل هم عهدی هستیم همگی منتظر حضرت مهدی هستیم .
. ذلیل شد امیری‌اش، صغیر شد کبیری‌اش شکسته شد توهّمِ شکست‌ناپذیری‌اش صفوفشان دو دسته شد، عنانشان گسسته شد فسونشان فسانه شد، طلسمشان شکسته شد تمام شد دوبار در زمین فساد کردنش لَتُفسِدَنَّ مَرَّتَینِ فِی البِلاد کردنش تو سرزمین قبله‌ای، اقامه کن نماز را بی‌آبرو کن این جماعت قمارباز را تمام آیه‌های سرخ فتح را مرور کن زمین به ارث می‌رسد، نگاه در زبور کن تو نقطۀ تلاقی چهارسوی عالَمی و جُرم تو همین‌که ایستاده‌ای و محکمی چه نقشه‌ها برای تو کشیده‌اند گرگ‌ها چه خواب‌ها، چه خواب‌ها که دیده‌اند گرگ‌ها چه شاخه‌ها تبر شَود، چه زیرها زبَر شود که سازمان بی‌ملل، حقوق بی‌بشر شود! دوباره از خیانت سران خودفروخته هزار سرو لِه شد و هزار غنچه سوخته سکوت‌های بی‌شرف، قنوت‌های بی‌هدف منافقان میان حقّ و باطل‌اند بی‌طرف درنگ شو! به سوز سینه اهلُ بَیت را بخوان شتاب کن، وَ ما رَمَیتَ إذ رَمَیت را بخوان قیام آدمیّت و خروش دینی است این صدای پای زئران اربعینی است این ورای این حصارها و سیمِ خاردارها طلوع می‌رسد، شکوفه می‌کند بهارها به دوست خنده می‌زند، به دشمن اخم می‌کند طبیبمان می‌آید و علاج زخم می‌کند یگانه راز رَستن و نجات چیست عاقبت؟ به عصر کربلا قسم، مقاومت مقاومت .
. طـوفـانِ اَلْاَقصی بلای جـان اشرار است سیلی به گوشِ زورگویانِ ستمکار است یک ضربه‌ی کـاری و غـیـر قـابــل تـرمـیـم این بهترین پاسخ به اسرائیلِ کفتار است با شعر خود بر سینه‌‌ی دشمن بزن تیری امـروز حتی شعــر هم ابزار پیکار است بـاید به پــا خــیــزیــم، بـا مشتِ گـره کـرده دشمن بداند حق‌طلب، هر لحظه بیدار است از حد گذشته جرم و عصیان ستمکاران سفـاکی فرعـونیـان در حال تکرار است * * آماده‌ی رزمیـم تـا فتـح‌الفتـوح قدس حکم جهاد ما فقط امر علمدار است ✍ .
. با همین سن کم، پُر از دردم زخم‌های دلم نمک خورده غنچه‌ام؛ غنچه‌ای که بی‌رمق است حیف… گلدان من ترک خورده جنگ، همسایهٔ قدیمی ماست مرگ، هم‌بازی همیشگی‌ام بچه‌ها گرم درس، اما من غرق در امتحانِ زندگی‌ام عصر دیروز و بارش موشک موجشان بادبادکم را کُشت صبح امروز، باری از آوار کودکم را…، عروسکم را کشت خنده اصلاً به ما نمی‌آید بغض‌هایم چه گاه و بی‌گاه‌اند خودمانیم، دوربین‌ها هم از دو چشم من اشک می‌خواهند با همین سن کم، پُر از داغم این شبِ تیره سر نمی‌آید؟ بیشتر از پدربزرگان هم ختم و تشییع رفته‌ام شاید چشم‌بستن خودش مکافاتی‌ست مرگ پیچیده‌اند لای پتو! مادر اصرار می‌کند هر شب قبل خوابت شهادتین بگو! ذلتم را کسی نخواهد دید گیرم این جنگ بی‌پناهم کرد با هیولای بچه‌کش قهرم هیچ‌وقت آشتی نخواهم کرد مادر من همیشه می‌گوید کی جهانت پُر از خرابی بود؟ آبْ کی در دلت تکان می‌خورد؟ چشم‌هایت اگر که آبی بود... ✍ .
. دیگر این جبهه مثلِ سابق نیست با همه فرق می‌کُنَد جَنگَش رودِ خونی که بَر زمین جاری‌ست همه‌جا مُنعَکِس شده رنگَش این نِزاعی‌ست بین شیشه و سنگ تَنِشِ نا‌برابری که در آن با کمالِ جسارت و غیرت عاقبت خُرد می‌شود سنگَش گرچه در جبهه حاج قاسم نیست فتحِ این جبهه با مقاومت است چیره بر خاک می‌شود باران غنچه وا می‌شود دلِ تنگش و مِن المُجرِمینَ مُنتَقِمون انتقامی بزرگ در راه است پوزِ ابلیس می‌خورد بر خاک با تمامیِ مَکر و نیرنگَش شب، لگدمالِ صبح می‌گردد روی باطل سیاه خواهد شد قدس اگرچه به دست صهیون است در می‌آید به زودی از چَنگَش پرچمِ سبز، می‌رَوَد بالا وسطِ صحنِ مسجد الاَقصی و طنینِ علی ولی الله منتشر می‌شَوَد نماهَنگَش ✍ .
. زمین و آسمان‌های خدا لبریز تبریک است خبر پیچیده گویا مرگ اسرائیل نزدیک است هزاران موشک از نفرین مادرهای غمدیده به سمت آسمان اورشلیم در حال شلیک است گروهی با فلسطین و گروهی بر فلسطین‌اند به این صورت، جهانِ مرزها در حال تفکیک است گذشتن از میان شبهه عزمی سخت می‌خواهد مسیرش از میان دره‌های تنگ و باریک است قسم بر سوره‌ی «واللیل» و بر «والشمس» و بر «والنصر» ظهور روشنایی، از دل شب‌های تاریک است خدا با خون سرخ بی‌گناهان نقش زد بر خاک: قسم بر اسم پاکم، مرگ اسرائیل نزدیک است ✍ .
. اُمِ وَهَبْ ها دایماً در دل جگر دارند در پشت این لبخندهاشان چشم تر دارند وقت جهاد حق، به زینب اقتدا کردند آنان که در دامان خود چندین پسر دارند هل من معین در مکتب آنها اجابت شد زیرا فقط حرف ولی را در نظر دارند دل را به دست حضرت ام البنین دادند زیرا از این اُمِ شهید آنها خبر دارند خون شهیدان نخل دین را بارور کرده این مادران با اشکشان بر آن اثر دارند صبر و شجاعت باعث مردانگیشان شد اینها خلیلند و به کف حتی تبر دارند هر جا ندایی از ولی آمد، همه دیدند اینها جلوتر از همه چادر به سر دارند راه شهادت تا ابد بر عاشقان باز است اما فقط بر مادران که شیر نر دارند هر مادری در سینه اش مهر پسر دارد مهر پسر در سینه، اینها بیشتر دارند بعضاً تمام دسته گلها را فدا کردند بعضاً از این غم، دستها را بر کمر دارند آنگونه پای مکتب زهرا خطر کردند تا بشنود دنیا که اُمیّد ظفر دارند اشک همین ها از حرم ها پاسداری کرد اشک همین هایی که از زینب ثمر دارند سلمان تبارند و نه تنها مردها، بلکه در این قبیله دختران میل خطر دارند یک روز در پشت سر شیران دعا، حالا پشت سر تابوتشان شوق سفر دارند جنت به زیر پایشان بود است و میماند زیرا فقط حرف ولی را در نظر دارند .
شهدای غواص.mp3
5.26M
گریز به 🔷ترنمی به یاد شهدای غواص 🔹با نوای: حاج مهدی مختاری🎤 نِنه‌ش می‌گفت بُواش قنداقه‌شو دید رو بازوش دس کشید مثل همیشه می‌گفت دِستاش مثه بال نِهنگه گِمونم ای پسر غِواص می‌شه نِنه‌ش می‌گفت: همه‌ش نزدیک شط بود می‌ترسیدُم که دور شه از کنارُم به مو‌ می‌گف: نِنِه می‌خام بزرگ شُم بِرُم سی لیلا مرواری بیارُم نِنه‌ش می‌گفت نمی‌خاستُم بره شط می‌دیدُم هی تو قلبُم التهابه یه روز اومد به مو گفت: بل بِرُم شط نفس مو بیشتِر از جاسم تو آبه زِد و نامردای بعثی رسیدن مثه خرچنگ افتادن تو کارون کِهورا سوختن، نخلا شکستن تموم شهر شد غرقابه‌ی خون نِنه‌ش می‌گفت روزی که داشت می‌رفت پسین بود؟ صبح بود؟ یادُم نمیاد مو‌ گفتم :بِچِه‌ای...لبخند زد گفت: دفاع از شط شناسنامه نمی‌خواد رفیقاش می‌گن: از وقتی که اومد تو چشماش یه غرور خاص بوده به فرمانده‌ش می‌گفته بِل بِرُم شط ماها هف پشتمون غِواص بوده نِنه‌ش می‌گف جِوونِ برگِ سِدرُم مثه مرغابیای خسته برگشت شبی که کربلای چاار لو رفت یه گردان زد به خط یه دسته برگشت نِنه‌ش می‌گفت‌: چشام به در سیا شد دوای زخم نمک‌سودُم نِیومد مسلمونا دلُم می‌سوزه از داغ جِوونُم دلبَرُم رودُم نِیومد عشیره می‌گن از وقتی که گم شد یه خنده رو لب باباش نیومد تا از موجا جنازه پس بگیره شبای ساحلو دمّام می‌زد یه گردان اومده با دست بسته دوباره شهر غرق یاس می‌شه ننه‌ش بندا رو ‌وا می‌کرد باباش گفت: مو‌ گفتم ای پسر غِواص می‌شه