eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3هزار دنبال‌کننده
7.6هزار عکس
9.5هزار ویدیو
1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
دست غيبِ غيب امشب پرده از رخ برگرفت نور او تا ماوراءالملك را در بر گرفت روي ناپيداي خود را فاش در آيينه ديد پرده چون ذات خدا را روي پيغمبر گرفت منظر حسن خدا تابيد در كلّ وجود دل ز هر پيغمبري اين دلربا منظر گرفت توبۀ آدم نه تنها گشت با نامش قبول سرگذشتي شد كه عالم زندگي از سر گرفت پيشتر از بامداد هفده ماه ربيع آفتابي در زمين از آسمان دل برگرفت ذره اي از مهر رويش را چو بر آن بذل كرد جلوه اي كرد و جهان را خسروِ خاور گرفت با تماسش ريگ صحرا را دُر ناياب كرد با نگاهش از درون سنگ نخلِ تر گرفت با غلامش مي‌توان زر كرد كوه سنگ را از گدايش مي‌توان يك آسمان اختر گرفت تا نگهدارد به دامان اختران خويش را آسمان دست توسلّ سوي آن سرور گرفت جرأت پرواز را با حضرتش از دست داد گرچه جبريل از ملايك اوج بالاتر گرفت معجز پيغمبران در پنجۀ سلمان اوست زهد عيسي در كلاس درس او بوذر گرفت مرتضي در بدر ياري از رسول الله خواست مصطفي*در فتح خيبر دامن حيدر گرفت با دم او «لافتي الا علي» جبريل گفت با دعاي او علي شمشير از داور گرفت با رخ زهراي او چشم ملايك نور يافت از دم داماد او جبريل بال و پر گرفت يك نگه در فتح خيبر بر علي كرد و علي با دو انگشت يداللهي در از خيبر گرفت ذكر بر لعل لبش پيش از ولادت بوسه زد حمد از فيض دهانش روح بر پيكر گرفت گوهري يكدانه در انوار حق پوشيده بود «رحمةٌ للعالمين» شد، از خدا «كوثر» گرفت آسمان تا با بلالش لاف يك رنگي زند صبحِ خلقت، آبرو از رنگ نيلوفر گرفت باغ جنّت بود از اوّل عاشق مقداد او كز خدا بر دامن خود اين همه زيور گرفت بايد از آيات قرآنش دُرِ توحيد يافت بايد از درياي نورش تا ابد گوهر گرفت دانش عدل و مساوات و كمال و علم را بايد از اين مكتب و از اين پيام آور گرفت نجلِ عمران با يدِ او قلب دريا را شكافت پورِ آذر با دم او لاله از آزر گرفت لحظه اي بگذاشت لب بر روي چشمان علي چشم آن مولا شفا در غزوه خيبر گرفت نقش تصوير محمّد* را ميان جام ديد هر كه از دست اميرالمؤمنين ساغر گرفت يا محمّد* اي وجودت «رحمة للعالمين» اي كه باغ رحمت از فيض تو برگ و برگرفت كيستي تو كز وصيّ ات ذات «رب العالمين» «انّما» در شأن او فرمود و انگشتر گرفت آسمان دور سر مقداد و سلمان تو گشت آفتاب از خاك راه قنبرت افسر گرفت نام نيكوي تو را بنْوشت با دست خدا تا قلم روز ازل گلبوسه از دفتر گرفت آنچه «ميثم» گفت در وصف تو حرف او نبود درِّ مضمون از تو از آغاز تا آخر گرفت *صلی الله علیه و اله و سلم *صلی الله علیه و اله و سلم *صلی الله علیه و اله و سلم