eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3.3هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
10.7هزار ویدیو
1.1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از خیریه شهدای خط شکن شهرستان فلاورجان
اسدالله کمالی: مرکز نیکوکاری خیریه شهدای خط شکن شهرستان فلاورجان واقعا دست همه ما خالی است مردگانتان را که در قبرها آرمیده اند از یاد نبرید. مردگان شما امید احسان شما را دارند. مردگان شما زندانی هستند و به کارهای نیک شما رغبت دارند. آنها خود، قدرت انجام کاری را ندارند، شما صدقه و دعائی به آنها هدیه کنید 🥹🥹🥹🥹🥹🥹🥹 برای مردگان خود هدیه بفرستید»، گفتم:هدیه مردگان چیست؟ فرمود: «صدقه و دعا. ارواح مؤمنان هر جمعه به آسمان دنیا مقابل خانه‌های خود می‌آیند و فریاد می‌کنند…‌ای خانواده من، پدر، فرزندان و خویشان من، بر ما مهربانی کنید. آن چه در دست ما بود، عذاب و حساب آن‌ها بر ماست. نفعش برای غیر ما.‌ای خویشان ما، به درهمی یا قرص نانی یا جامه‌ای ما را کمک کنید تا خداوند شما را از جامه‌های بهشت بپوشاند». (مفاتیح الجنان، بخش زیارت قبور مؤمنین) 🥹🥹🥹🥹🥹🥹🥹🥹 آیت‌الله بهجت دربهره صدقه بیان کردند: «برخی تجربه کرده‌اند و دیده‌اند هرچه بیشتر بدهند (و به مستحقین بیشتر کمک کنند)، بیشتر برای آن‌ها می‌رسد!» ‎ کتاب «در محضر مستدرک الوسائل، ج۶، ص۱۰۶ 🥹🥹🥹🥹🥹🥹🥹🥹 حدیثی از امام صادق (ع) نقل شده که ایشان می‌فرمایند: «الصَّدَقَةُ لَیْلَةَ اَلْجُمُعَةِ بِأَلْفٍ وَ اَلصَّدَقَةُ یَوْمَ اَلْجُمُعَةِ بِأَلْفٍ» ثواب صدقه در شب و روز جمعه هزار برابر است آدرس دفتر مرکزی فلاورجان اول خیابان شریعتی آدرس پیربکران فلکه سردار سلیمانی (شهرداری سابق ) پاساژ سپاهان واحد 5 شماره حساب وکارت جهت واریزکمکهای به مرکز نیکو کاری خیریه شهدای خط شکن شهرستان فلاورجان 110769749001شماره حساب بانک ملی شناسه واریز881105084 شماره کارت 6037997950411455 شماره دفتر03137432657 تماس۰۹۱۳۱۳۵۲۲۶۴ لطف کنید فیش واریزی را به این شماره ارسال کنید 09130857625 درایتاو روبیکا @kheiriyeh_shohaday_khatshekan
🔴بحران در خانه عنکبوت؛ هر کس باد بکارد، طوفان درو می‌کند! @samen_pirbakran
. بند۱ رفتی تو ای پشت و پناهم رفتی و بی تو غرق آهم آرام جان رفتی ولی جامانده ام من در شهر تو با یار تنها مانده ام من بعد از تو ای پیمبر ماندم به دیده ی تر تا که مگر بگیرم اشک از دو چشم حیدر یا فاطمه یا زهرا بند ۲ از بعد تو ای مِهر تابان شد خانه ی من بیت الاحزان همچون پرستویی شدم در بی قراری چشم انتظار لحظه های جان سپاری بال و پرم شکسته بر خاک غم نشسته وای از دمی که دیدم یارم به دست بسته یا فاطمه یا زهرا بند ۳ بی تو مدینه شهر غم شد از امتت بر من ستم شد اجر نبوت ، جای تو بر من ادا شد احسان نمودی و ستم بر من روا شد بیش از تمام انجم دیدم ستم ز مَردم بر روی خاک کوچه شد گوشواره ام گم یا فاطمه یا زهرا ............. بند ۱ گلخانه ام آتش گرفته پروانه ای آتش گرفته آن جا که درب خانه ای آتش گرفته یک غنچه ی دردانه ای آتش گرفته خاکستری که ریزان گشته ز درب سوزان دارد نشانه ای از شش ماهه یار مهمان یا فاطمه یا زهرا بند ۲ مهتاب گوید با نگاهی ستاره دارد چه گناهی در آسمان عاشقی ها اخترم سوخت پروانه ای زد ناله که بال و پرم سوخت شش ماهه ای غمین شد با خون دل عجین شد می‌گفت ذکر زهرا تا نقشِ بر زمین شد یا فاطمه یا زهرا بند ۳ محسن مگر دارد گناهی که داده جان در بی پناهی او زودتر آمد به دنیا نزد مامش تا که نماید یاری دین و امامش از هرگنه بری بود در حال یاوری بود محسن شبیه مادر واللهِ حیدری بود یا فاطمه یا زهرا ................ بند ۱ یک آسمان غم از مدینه شد داغ سنگینی به سینه با سینه ای بشکسته از داغ شقایق در کوی تنهایی سفر بنموده عاشق با یاد حضرت عشق نذر ولایت عشق هاله گرفته یک ماه از داغ غربت عشق یا فاطمه یا زهرا بند ۲ آن بانوی پاکی و عصمت که بوده رمز کل خلقت او که به پایش آسمان ها می شده خم آیا سزا باشد ببیند لحظه ای غم آن جا که حق محک خورد داغ غم فدک خورد باور نمی کنم وای که فاطمه کتک خورد یا فاطمه یا زهرا بند ۳ این کوچه بوی کربلا داشت خاکش شمیمی آشنا داشت جای حسین فاطمه این جا حسن بود آن جا که خاک چادری اوج مِحَن بود قلبی که چاک چاک است رمزی ز عشق پاک است در کوچه ای که زهرا افتاده روی خاک است یا فاطمه یا زهرا ........‌‌.....‌‌..‌‌‌ . بند ۱ یارب شفا ده مادرم را این مادر غم پرورم را ما را غم بی مادری زود است یارب زود است بهر خانه داری دست زینب دستان کوچکش را هر شب گرفته بالا گوید خدا شفا ده مظلومه مادرم را یا فاطمه یا زهرا بند ۲ این مادر پهلو شکسته شب در دل بستر نشسته می خواهد از محبوب خود در پرده ی راز تنها دعایش می شود امید پرواز خواهد که پر بگیرد اذن سفر بگیرد دل خسته از مدینه خواهد دگر بمیرد یا فاطمه یا زهرا بند ۳ شمع و گل پروانه بیدار دل بی قرار از ناله ی یار یک شاپرک که ناله ای بیش از همه داشت این گونه نجوایی به اشک و زمزمه داشت بنگر چه بی قرارم طاقت دگر ندارم رحمی به دخترت کن مادر بمان کنارم یا فاطمه یا زهرا ویا به من مانده ام تنهای تنها 👇
. یا ام المصائب زینب الکبری(س) در زانوی زینب توانی که نمانده در زیر کعب نیزه جانی که نمانده در زیر چوب خیزران ای وای ای وای دیگر برای تو دهانی که نمانده در زیر نعل اسبها‌ رفتی و دیدم در پیکر تواستخوانی که نمانده حتی به آن پیراهنت رحمی نکردند درپیکرت دیدم نشانی که نمانده هجده گلم را نیم روز از من گرفتند دیگر برای من جوانی که نمانده اینجا پراز زهرا شده دور و بر من رویی نباشد ارغوانی که نمانده دیگر برای دختر شیرین زبانت از سیلی دشمن زبانی که نمانده درچشم های خواهر تو بعد گودال جز گریه های خونفشانی که نمانده قبل سفر دیدی رشیده بود زینب حالا به جز قدکمانی که نمانده کو غیرت اله حرم پس کو علمدار روی سر من سایبانی که نمانده ابوذر رئیس میرزایی (بهار) ............................... . زبان حال حضرت زینب(س) مرا در قتله گاهت پیر کردند اسیرم در غل و زنجیر کردند خودت دیدی که ناموس خدا را سربازارشان تحقیر کردند ابوذر رئیس میرزایی .............. . زبان حال حضرت زینب کبری(س) از دیدن رویش مرا تحریم کردند پیراهنش را بین خود تقسیم کردند عشق مرا با خنجر کندی گرفتند یک پیکر بی سر به من تقدیم کردند (بهار) .
. 🎤 وقتی بگو بخند تو در خانه جا نشد لفظ بیا ببند به زخمت روا نشد صبح دراز تو سر مغرب شدن نداشت مویت سفید گشت و رفیق حنا نشد قدری غذا بخور جگرم ریش ریش شد شاید که ماندی و سفرت از قضا نشد در خانه روسری به سرت قاتل من است قتل کسی به پارچه ای نخ نما نشد قحط طبیب ، شرم علی را مضاف کرد قحطی چنین پر آب عیان هیچ جا نشد جان خودم قسم که همین چند روز پیش گفتم که کج کنم سر این میخ را نشد پهلوی و روی موی و وضوی جبیره ات چون من بساط قتل کسی رو به را نشد .. ✍ .👇
. دو امانت ؛ قرآن و عترت نبی به تارک ما تاج افتخار گذاشت برای امت خود فخر و اقتدار گذاشت نخواست اجر رسالت ولی دو گوهر پاک میان ما دو امانت به یادگار گذاشت دو گوهری که عزیزند چون نبوت او یکی کتاب خدا و یکی‌ست عترت او از این دو، مقصد و مقصود او هدایت بود همه هدایت او نیز در ولایت بود مودتی که ز ما خواست بر ذوی القربی از او به ما کرم و عزت و عنایت بود خطاب کرد که این هر دو اعتبارِ هم‌اند هماره تا ابد الدهر در کنار هم‌اند به حق که این دو همانند نور و خورشیدند که از نخست به قلب بشر درخشیدند چهارده سده بگذشته هم‌چنان شب و روز ز هم جدا نشدند و فروغ بخشیدند چنان که نور و چراغ‌اند لازم و ملزوم یکی‌ست مکتب قرآن و چارده معصوم.. سوای قرآن، مؤمن فنا بُوَد دینش بدون عترت هرکس خطاست آیینش کسی که گفت کتاب خداست ما را بس کند هماره خدا و کتاب نفرینش به آیه آیۀ قرآن قسم، بُوَد معلوم که دین شیعه کتاب است و چارده معصوم چهارده مه تابنده، چارده اختر چهارده صدف نور، چارده گوهر چهارده یم توفنده، چارده کشتی چهارده ره روشن، چارده رهبر چهارده ولی و چارده مسیحا دم که هم مؤیِد هم بوده، هم مؤیَد هم هزار حیف که امت ره وفا بستند پس از رسول خدا عهد خویش بشکستند هنوز جسم حبیب خدا نرفته به خاک به دشمنان خدا دسته دسته پیوستند به بیت فاطمۀ او هجوم آوردند به جای گل همه هیزم برای او بردند مدینه دستخوش فتنه‌ای عجیب شده‌ست بهشت وحی محیط غم حبیب شده‌ست کجا روم؟ به که گویم؟ چگونه شرح دهم؟ علی که بود وصی نبی غریب شده‌ست سقیفه گشته به پا و غدیر رفته زِ یاد چه خوب اجر نبی داده شد، زهی بیداد!.. چه روی داد که بستید دست مولا را؟ رها ز بند نمودید دیو دنیا را؟ چرا رسول خدا را ز کینه آزردید؟ چرا به بیت ولایت زدید زهرا را؟ طریق دوستی و شیوۀ وفا این بود؟ جواب آن همه احسان مصطفی این بود؟ عدو به آتش اگر جنت الولا را سوخت شراره‌اش حرم‌اللهِ کربلا را سوخت نسوخت چادر دخت حسین را تنها پَرِ ملائکه و قلب انبیا را سوخت بُوَد به قلب زمان‌ها فرود آن آتش بلند تا صفِ حشر است دود آن آتش قسم به فاطمه و باب و شوی و دو پسرش که هرچه آمده اسلام تا کنون به سرش خلافِ خلق، همان اختلافِ اول بود که شد جدا ره امت ز خط راهبرش هماره «میثم» طیِ رهِ کُمیت کند به نظمِ تازه، حمایت ز اهل‌بیت کند .
. در شب فراق / نوحه سبک مرحوم حاج اکبر ناظم ------------ امشب علی گیرد ز غم نشانه شوید تن زهرای خود شبانه دیده اش ، غرقه خون چهره اش ، لاله گون گرید ز داغ همسر خود بر حال یاس پرپر خود یا فاطمه اُم ابیها..... امشب علی با قلب زار و خسته دستش رسد بر بازوی شکسته می کند ، ناله ها بر لبش ، این صدا ای هستی ام زهرا مرو تو صدیقه کبری مرو تو یاا فاطمه اُم ابیها..... امشب علی می جوشد اشک و آهش بر چهره ی زهرا فتد نگاهش می شود ، دیده تر زین عزا ، خون جگر گوید که ای یار شهیده با رفتنت قدم خمیده یا فاطمه اُم آبی‌ها..... مولا علی با قلب پاره پاره طفلان کنند این صحنه را نظاره جملگی ، بی معین خسته و ، دل غمین از داغ مادر بی قرارند جز ناله و شیون ندارند یا فاطمه اُم ابیها..... ** «یاسر»✍ 👇
. شعله ی آه علی (ع) با دل خویش ز داغ تو چنین می گفتم تو نفس می کشی و من ز نفس می اُفتم می کشی سخت نفس، در تب و تابی زهرا درد پهلو نگذارد که به خوابی زهرا مصحف جان مرا داغ ترین تفسیری تو چرا دست به پهلوی خودت می گیری چه شده هر نفس از زخم تو خون می ریزد جا به جا می شوی و آهِ تو ،بر می خیزد خانه ی صبر مرا فاطمه ویران کردی درد خود را ز علی نیز تو پنهان کردی دست غم های تو از دیده گلابم ببرد تو مپندار که از رنج تو خوابم ببرد دیده ی قلب علی از غم تو خونبار است بر تماشای تو زینب همه شب بیدار است شعله دارد به جگر ،نور دو عین ات، زهرا به تماشای تو بنشسته حسین ات زهرا رفته از دستِ تو، ای جان علی، نیرویت چون شکسته ست ز کین قسمتی از بازویت گرچه زین داغ، مصیبت زده باشم بانو تو مخواه این همه خجلت زده باشم بانو ای گل باغ خزانم که چنین پژمردی تو خزان گشته ز تن تاب و توانم بردی سعی داری ز علی داغ به پوشانی تو به جگر تلخی ایام به نوشانی تو غم پژمرده گی ات را به خزان می دانم خوب بنگر که ز غم بی سر و بی سامانم «یاسر» این داغ رها کن که جگر می سوزد شمع این خانه همی تا به سحر می سوزد ** «یاسر»✍ .
. علیه السلام بنویسید مرا یارِ اباعبدالله نوکرِ کوچک دربارِ اباعبدالله بنویسید غلامِ پسر فاطمه ام از تبار غم و غمخوار اباعبدالله تا نگاهی به دلم حضرت زهرا انداخت در دلم زنده شد آثار اباعبدالله ابی عبدالله، یابن الزهرا ابی عبدالله، مولا مولا ابی عبدالله، یا ثارالله ابی عبدالله، شَهِ کربلا یااباعبدالله(۴) آمدم تا که گدای سر کویش بشوم سائل هر شبِ بازار اباعبدالله سرفرازه همه ی عالم و آدم شده ام من که عمری شده ام خوار اباعبدالله کار من نوکری و، کار حسین اربابی ست راحتم سخت سرِ کار اباعبدالله ابی عبدالله، ای جانانم ابی عبدالله، ای قرآنم ابی عبدالله، من رعیت و.. ابی عبدالله، تویی سلطانم یااباعبدالله(۴) مستِ جام ازلی، مستِ حسین و حسنم مستِ ساقی و علمدار اباعبدالله در شب اول قبرم همه عشق من است یک نظر رخصت دیدار اباعبدالله ننویسید مرا حاجیِ کعبه، اما.. بنویسید زِ زوّار اباعبدالله ابی عبدالله، شاه کرم ابی عبدالله، تاج سرم ابی عبدالله، جان زهرا ابی عبدالله، بِطلب حرم یااباعبدالله(۴) *برگرفته و تضمین شده از شعر (بنویسید مرا یار اباعبدالله...) 👇
بنویسید مرا یار اباعبدالله....mp3
3.14M
امام حسین(ع) اجرا شده: شعر: بنویسید مرا یار اباعبدالله... شاعر: ملتمس✍ مداح: کربلایی محمد مومنی🎤 هیئت محبان الزهرا(س) اندیشه