eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
2.9هزار دنبال‌کننده
7.4هزار عکس
9.2هزار ویدیو
1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
فاطمیه؛ انظروا الی امتی فاطمه.mp3
4.65M
قدم می‌ذاره به چشم محراب، زهرا نورانی میشه دنیا و عرش اعلی همه خوابند و زهرا بیدار میخونه الجارُ ثمّ الدار نماز شب خونده با زخماش زخمایی که جا موند از مسمار قنوت می‌گیره؛ بازوش درد می‌گیره رکوع که میره؛ پهلوش درد می‌گیره قیام می‌کنه؛ پاهاش نا نداره به سجده میره؛ ابروش درد می‌گیره فرمان خدا به همه عالمه اُنظُروا إلی أمَتی فاطمه __________________ پر از کبودی پر از تبه پا تا سر نمی‌گذره اما از نمازش مادر با هزار دردسر پا میشه با یه سرفه زخماش وا میشه هِی خودش میگه دارم میرم مگه این زهرا زهرا میشه می‌ایسته رو پاش؛ چشماش تار می‌بینه جوونه ولی؛ با سختی می‌شینه میگه ای خدا؛ مرگم رو برسون آخه بریدم؛ از شهر مدینه فرمان خدا به همه عالمه اُنظُروا إلی أمَتی فاطمه 🎼✍
• صاحب‌قبࢪبی‌نشون •_۲۰۲۱_۱۲_۲۸_۲۱_۱۳_۰۸_۳۵۹.mp3
3.21M
🍃🍃🍃🍃 💥سبک: 🎙مداح: 🏴 عرش و فرشته ها به پات میفتن به احترام تو قیام میکنند وقت نماز تو قیامت میشه بس که فرشته ها سلام میکنند نماز بخون ظلمت شب سحر شه از پرتو نوری که داره سیما وقت قنوتت برا ما دعا کن محتاج دنیا به تو و دعاهات مادر مریض بشه بازم یه مادره از فکر بچه هاش خوابش نمیبره خون گریه میکنه با اشک بچه هاش بیخود که نیست بهش افتاده به زیر پاش صاحب قبر بی نشون سلام مادر برا زیارتت کجا بیام مادر
5534243965.m4a
15.95M
🔖منبر کامل 🔖 💠 امید در زندگی سلام الله علیها 💠 🔷جلسه دوم دی ۱۴۰۰ 🚩 هیئت کربلا. رفسنجان
400-09-26 mirbagheri shenakht rah peyambar (S) - mamuriyat H zahra (S) bad az RE H rasul (S)~1.mp3
14.31M
🔖منبر کامل 🔖 💠وقایع بعد از رحلت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله 💠 شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها ♦️جلسه دوم♦️ سلام الله علیها آذر ۱۴۰۰
400-09-25 mirbagheri v~aghe'eh bad az RE peyambar (S) dar quran~1.mp3
12.77M
🔖منبر کامل 🔖 💠وقایع بعد از رحلت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله 💠 ♦️جلسه اول♦️ سلام الله علیها آذر ۱۴۰۰
400-09-27 mirbagheri magham shefa'at H zahra (S) va H rasul (S)~1.mp3
13.21M
🔖منبر کامل 🔖 💠وقایع بعد از رحلت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله 💠 مقام شفاعت حضرت زهرا سلام الله علیها ♦️جلسه سوم♦️ سلام الله علیها آذر ۱۴۰۰
Kashani-14000924-JahadTabeen-02-Hkashani_Com~1.mp3
13.55M
🔖منبر کامل 🔖 💠جهاد تبیین در قیام فاطمی💠 ♦️جلسه دوم♦️ سلام الله علیها آذر ۱۴۰۰/پایگاه استاد کاشانی
Kashani-14000923-JahadTabeen-01-Hkashani_Com_1.mp3
15.73M
🔖منبر کامل 🔖 💠جهاد تبیین در قیام فاطمی💠 ♦️جلسه اول♦️ سلام الله علیها آذر ۱۴۰۰/پایگاه استاد کاشانی
Kashani-14000925-JahadTabeen-03-Hkashani_Com.mp3
11.51M
🔖منبر کامل 🔖 💠جهاد تبیین در قیام فاطمی💠 ♦️جلسه سوم♦️ سلام الله علیها آذر ۱۴۰۰/پایگاه استاد کاشانی
Kashani-14000927-JahadTabeen-05-Hkashani_Com.mp3
12.9M
🔖منبر کامل 🔖 💠جهاد تبیین در قیام فاطمی💠 ♦️جلسه پنجم♦️آخر سلام الله علیها آذر ۱۴۰۰/پایگاه استاد کاشانی
‍ ‍ . جدید به مناسبت سالگرد شهادت سردار سلیمانی: بند اول: ای الگوی ایثار و شهادت با تو معنی می گیره رشادت اینگونه خالص دنیا نمیاد مثل تو سرداری تا قیامت با خون خود غوغا کردی راه عشق و پیدا کردی بین آتیش و خاکستر دشمن هاتو رسوا کردی علت این که جاودانی بی ریایی تو بندگی بود «لا اَری الموت الا سعادة» خط و مشی ات تو زندگی بود بند دوم: چشمامون از داغ تو می باره تنگه دل ها واست بی قراره رو پیشونیت تا صبح قیامت سربند یا حیدر کراره مثل ما نیست دنیای تو عالم گیره غوغای تو تو شاگرد عباسی و قصه داره دستای تو علت این که جاودانی بی ریایی تو بندگی بود «لا اَری الموت الا سعادة» خط و مشی ات تو زندگی بود بند سوم: مثل کوهی یک تنه ایستادی پای مکتب زینب جون دادی وقتی که آتیش بالت رو سوزوند یاد روضه ی مادر افتادی توی آتیش رفتی اما شیدایی رو کردی معنا انگشترت ، وقتی می سوخت زنده شد یاد عاشورا علت این که جاودانی بی ریایی تو بندگی بود «لا اَری الموت الا سعادة» خط و مشی ات تو زندگی بود شعروسبک: ✍ 👇
Kashani-14000926-JahadTabeen-04-Hkashani_Com~1.mp3
9.25M
🔖منبر کامل 🔖 💠جهاد تبیین در قیام فاطمی💠 ♦️جلسه چهارم♦️ سلام الله علیها آذر ۱۴۰۰/پایگاه استاد کاشانی
4_5920312336760966469.mp3
5.87M
یا مهدی سبک : حسین جان ای آبروی دو عالم کلامی زنجانی فارسی بیا مهدی ای سفیر ولایت تویی در عالم امیر ولایت عیان بنما رخ ز پرده غیبت تو را می خواند سریر ولایت مسافر بطحا اباصالح ستاره زهرا اباصالح به دنبالت ای سوار مدینه هزاران دل غم گرفته به سینه همه عالم غرق بحر بلایند تویی تنها ناخدای سفینه عزیز دل ما اباصالح ستاره ی زهرا اباصالح تو خورشید آسمان حجازی گل زهرا حسن گلشن رازی تو ملا ما بندگان در تو طبیب دل یار بنده نوازی فدای تو مولا اباصالح ستاره ی زهرا اباصالح ترکی سلام اولسون منبع برکاته جمالوندن پخش اولان حسناته اگر نورون ائتسه عالمی روشن چکرسن خلقی مسیر نجاته فروغ تولا اباصالح ستاره ی زهرا اباصالح گوزی دوشسه گر یوزو نده کی خاله دیر یوسف مرحبا او جماله جزاک الله نرجسین گوزل اوغلی ملاحت سنده یتوبدی کماله گل ای گل طاها ابا صالح ستاره ی زهرا اباصالح باخار جمعه گونلری یولا گوزلر گزر دللرده گلایه لی سوزلر بیور ملا هانسی جمعه گلرسن که قرآن الده هامی سنی گوزلر هایانداسان آیا اباصالح ستاره ی زهرا اباصالح بیزه یوخ کمک بس هاچان گله جا قسان قالوب شیعه تک بس ها چان گله جاقسان نقدری باخاجاق یولارا گل نرجس داریخدی اورک بس هاچان گله جا قسان بیزی قویما تنها اباصالح ستاره ی زهرا اباصالح
. سلام‌الله‌علیها کلمینی فاطمه بانوی من کلمینی جان من جان حسن کلمینی لب گشا حرفی بزن کلمینی.. گل یاس نبی ای تکیه گاه من همیشه بوده‌ای پشت و پناه من بگو یک بار دیگر تو علی جانم نما رحمی به اشک و سوز و آه من صدایت میزنم زهرا که دلتنگم برای تو صدایت‌میزنم اما نمی‌آیدصدای تو بگیرم جان تازه از صدای تو کلمینی در غمت بنشسته‌ام کلمینی بال و پر بشکسته ‌م کلمینی یار سینه خسته‌ام کلمینی کلمینی...فاطمه بانوی من کلمینی جان من جان حسن کلمینی لب گشا حرفی بزن کلمینی * قرار سینه من چشم خود وا کن بمان و با غریبی‌ام مدارا کن حسین یک گوشه زانو در بغل دارد حسین و زینبینت را تماشا کن ندارم همزبان دیگر به غیر تو در این دنیا ندارم یک طرفداری میان خیل دشمن‌ها ندارم یاور و یاری، شوم تنها کلمینی... محرم اسرار من کلمینی ای همیشه یار من کلمینی بستری بیمار من کلمینی... «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»
. به واژه‌ای نکشیده‌ست منّت از جوهر خطی که ساخته باشد مُرکّب از باور کنون مُرکّب من جوهر است و جوهر نیست به جوش آمده خونم چکیده بر دفتر به جوش آمده خونم که اینچنین قلمم دوباره پر شده از حرف‌های دردآور دوباره قصۀ تاریخ می‌شود تکرار دوباره قصۀ احزاب، باز هم خیبر دوباره آمده‌اند آن قبیلۀ وحشی که می‌درید جگر از عموی پیغمبر عصای کینه برآورده باز ابوسفیان دوباره کوفته بر قبر حمزه و جعفر به هوش باش مبادا که سحرمان بکنند عجوزه‌هایِ هوس، مُطربانِ خُنیاگر مباد این‌که بیاید از آن سر دنیا به قصد مصلحت دینِ مصطفی، کافر چنان مکن که کسان را خیال بردارد که باز هم شده این خانه بی در و پیکر به این خیال که مِرصاد تیر آخر بود مباد این‌که بخوابیم گوشۀ سنگر زمان زمانۀ بی دردی است، می‌بینی که چشم‌ها همه کورند و گوش‌ها همه کر هزار دفعه جهان شاه‌راه ما را بست هزار مرتبه اما گشوده شد معبر خوشا به حال شکوه مدافعان حرم که سربلند می‌آیند یک به یک بی‌سر اگر چه فصل خزان است، سبزپوشانیم برآمد از دل پاییز میوۀ نوبر به دودمان سیاهی بگو که می‌باشند تمام مردم ایران سپاه یک لشکر به احترام کسی ایستاده‌ایم اینک که رستخیز به پا کرده در دل کشور نفس نفس همۀ عمر، مالک دل بود کسی که بود به هنگامه مالک اشتر بغل گشوده برایش دوباره حاج احمد رسیده قاسمش از راه، غرق خون، پرپر به باوری که در اعماق چشم اوست قسم هنوز رفتن او را نمی‌کنم باور چگونه است که ما کشته داده‌ایم اما به دست و پا زدن افتاده دشمن مضطر؟ چگونه است که خورشید ما زمین افتاد ولی نشسته سیاهی به خاک و خاکستر؟ چه رفتنی‌ست که پایان اوست بسم الله چه آخری‌ست که آغاز می‌شود از سر جهان به واهمه افتاد از آن سلیمانی که مانده است به دستش هنوز انگشتر چنین شود که کسی را به آسمان ببرند چنین شود که بگوید به فاطمه مادر قصیده نام تو را برد و اشک شوق آمد که بی وضو نتوان خواند سورۀ کوثر خدا به خواجۀ لولاک داده بود ای کاش هزار مرتبه دختر اگر تویی دختر شکوهِ عاطفه‌ات پیرهن به سائل داد چنان که همسر تو در رکوع، انگشتر نفس نفس کلماتم دوباره مست شدند همین که قافیۀ این قصیده شد، حیدر میان آتشی از کینه، پایمردی تو نشاند خصم علی را به خاک و خاکستر فقط نه پایۀ مسجد که عرش می‌لرزید از آن خطابه، از آن رستخیز، از آن محشر یهودیانِ مسلمان ندیده‌اند آری از این سیاهیِ چادر دلیل روشن‌تر کنون به تیرگی ابرها خبر برسد که زیر سایۀ آن چادر است این کشور رسیده است قصیده به بیتِ حُسن ختام امید فاطمه از راه می‌رسد آخر 📝 .
. (تکفیری ها زهی خیال باطل) تکفیری ها زهی خيال باطل نزدیک کربلا بشید ارازل گردنتونو می شکنیم به والله تا کی میخوان طی کنید این مراحل حمله به بین الحرمین محاله قسم به شاهزاده ی سه ساله اگه اجازه بده سید علی خون شما برای ما حلاله سرباز پادگان حسینیم مجنون مجنون بین الحرمینیم تجربه تو سوریه نشون داد یه کاری کردیم جونتون در بیاد رفتن سمت حرم ابلفضل(ابوالفضل) یه‌جرعت خیلی زیادی می خواد رو خط قرمز ما پا نزارید(نگذارید) با یک نگاه شیعه تارومارید شیعه پا کار حرم حسینه برید‌ بزرگ تره تونو بیارید سرباز پادگان حسینیم مجنون مجنون بین الحرمینیم خون علی توی رگا ی ما هاست حوالتون باشه به دست ارباب اگه نگاه چپ کنید می فهمید پرچم بچه شیعه ها چه بالاست(۲) سرباز پادگان حسینیم مجنون مجنون بین الحرمینیم .👇
7. حضرت علی اکبر ع.mp3
3.95M
( سلام الله علیها ) ( علیه السلام ) حرفاشو که زد ، روایت داره اینجای سخن که رسید ، آخ ،آدم جگرش می سوزه وقتی این روضه رو میخونه ، به اینجای روضه که رسید ، امیرالمومنین صورتِ زهرا رو به سینش چسباند ، فاطمه حرفاتو بزن با علی ، علی علی علی ... یه جمله دیگه گفت ، جیگرو آتیش میزنه ، گفت یا علی 9 سال تو خونت بودم ، خلاف میلت انجام ندادم ، هر چی گفتی گفتم چشم ، اما یا علی این دمِ آخر میخام یک جمله ازت بشنوم ، علی جان بگو ببینم از فاطمه راضی هستی ؟ آی آی آی ی ی .. این جمله چه کرد با دلِ علی ؟ فاطمه جان ، تو از علی راضی باش ، اگه تورو سیلی زدند بخاطر دفاع از علی بود ، اگه پهلوتو شکستند بخاطر دفاع از علی بود ، اگه محسنتو کُشتند بخاطر دفاع از علی بود ... آی آی آی ی ی .. یه جمله دیگه بگم ، دلتو ببرم کربلا ، آنقدر صدا زدی یا فاطمه یا فاطمه ، تا فاطمه چشمشو باز کرد جواب داد ، اما یا علی نبودی کربلا ، هان اسمِ کربلا که میاد نالت بیشتر میشه ، یا اباعبدالله ... نمیدونم اربعین بودی کربلا یا نه ؟ یا حسین ، کربلا هرچی ابی عبدالله صدا میزد : ولدی علی ، پسرم ، میوه ی دلم ، روایت داره هفت بار صدا زد ولدی علی ، دید علی جواب نمیده ، با انگشتش خونهارو از لب علی پاک کرد ، بابا یه کلام حرف بزن ، بازم علی جواب نداد ، یه مرتبه دیدند آقا خم شد ، صورت رو صورت علی گذاشت ،آآی آی ی ی .. هر کجا نشستی ناله بزن یا حسین ... سپه کوفه و شام اِستاده به تماشایِ شه و شهزاده شه رویِ نعشِ علی افتاده (همه گفتند حسین جان داده) 3
5. روضه.mp3
3.38M
قسمت پنجم : ( سلام الله علیها ) مثل همین روزها بود ، امیرالمومنین توی مسجد نشسته بود، یه مرتبه دید بچه ها دارن میدوند گریه میکنند ، صدا میزنند بابا بابا بابا .. امیرالمومنین از جا بلند شد ، چیه بابا چرا گریه میکنید؟ گفتند بابا زود بیا خانه ، مادرمون از دنیا رفت ! تا این خبرو دادند ، دیدند بابا با صورت خورد زمین! اِاای ای ای ی.. تا اون روزکسی زمین خوردن علی رو ندیده بود ! علی که تو جنگ ها پشت به دشمن نمیکرد ، علی که پشتش زِره نداشت ، وقتی سئوال کردند آقا شما چرا پشتتون زِره نداره ؟ فرمود : من تو جنگ پشت به دشمن نمیکنم ! ولی تا این خبرو بهش دادند ، بابا زود بیا مادرمون از دنیا رفت ، دیدند با صورت خورد زمین! اِاای ای ای ی .. شهرِ پیغمبر محیطِ غم شده زانویِ سردارِخیبر خم شده (شاعر: حاج علی انسانی ) روایت داره آب آوردند و به صورت مولا زدند ، امیرالمومنین رو به هوش اوردند ، دیگه نمیتونست تا خونه راه بره ، علی که کَننده یِ درِ خیبره ، علی که مرحب کُشه ! اما دیگه زانواش گیر نداشت ! زیرِ بغلاشو گرفتند ، ِاای ای ای ی .. داغِ زهرا چه کرد با دلِ علی ؟ این سخن وِردِ زبانها اوفتاد دیدی آخِر علی از پا اوفتاد؟ (شاعر: حاج علی انسانی ) اِای ای ای ی .. رسید تو خانه ، مصیبت اینجاست ، یه نگاه کرد دید فاطمش تو بستر افتاده ، رو صورتِ فاطمه افتاده ، روایت داره عمامشو از سرش برداشت زمین زد ، عباشو برداشت ، رِداشودرآورد ، نشست بالین سرِ فاطمه ، دستشو زیرِ سرِ زهرا برد ، سرِ زهرا رو بلند کرد رو زانوش گذاشت ، هی صدا میزنه فاطمه فاطمه .
4. شفاعت.mp3
3.23M
قسمت چهارم : ( سلام الله علیها ) اونقدر خدا می ببخشه به خاطر فاطمه ، روایت خیلی جالبه ، محبین حضرت زهرا پشت سرِ بی بی ، راه می افتند که بروند بهشت ، دم درِبهشت که میرسند ، خدا به دلِ محبین می اندازه که پشت سرتون رو نگاه کنید ، پشت سرشون رو نگاه میکنند ، خطاب میاد شما چی میخواهید؟ محبین حضرت زهرا میگن خدایا تو دنیا یک عده بودند به عشق حضرت زهرا به ما غذا دادند ، یک عده تو دنیا بودند به عشق حضرت زهرا به ما آب دادند ، تو دنیا یک عده ای بودند به عشق حضرت زهرا لباس به ما دادند ، خطاب میاد شما هم اونها رو ببرید تو بهشت ، محبین حضرت زهرا هم اِذنِ شفاعت میگیرند ، کیه این فاطمه ؟ کیه این زهرا؟ لامتناهی بوَد محیط ثنایت عقل نخستین در این محیط شناور روایت داریم هیچ کسی دیگه تو صحنه محشر باقی نمی ماند ، فقط اونهایی که کفر به حضرت زهرا دارند ، اونهایی که منافقند می مونند ! جانم مادر، چه کردی مادربه فرزندی قبولت کرده ؟ چکار کردی مادر دعوتت کرده گفته بیا ، هر کسی این توفیق رو نداره بیاد شبهای فاطمیه ، اون هم امشبی که شب تنهائیه علیِ ، شبِ بی مادریه زینبه ... در کودکی شد قسمتِ من خانه داری هم خانه داری میکنم هم سوگواری مثل همین روزها بود ، جانم فاطمه ، اما حال شما عشق شما اشک شما نمیزاره ، جانم ، بی بی جانم ، یا فاطمه : مرتضی با همه فضیلت هاش ، فخر دارد که همسرش زهراست خونِ پاک حسین و آثارش اثرِ شیر مادرش زهراست پشتوانه است کشور ما را آنکه نامِ مطهرش زهراست زهراست ... (تکرار)
6. روضه.mp3
3.67M
قسمت ششم : ( سلام الله علیها ) ای گلِ صد برگِ من پر پر مشو به به ، بزار اشکت جاری بشه ، بزار تا امام زمان نگاه میکنه ببینه صورتت خیس شده .. ای گلِ صد برگِ من پر پر مشو شمعِ من خاموش و خاکستر مشو جانِ حیدر دست بر پهلو مگیر من که مردم دیگر از من رو مگیر اای ای ای ی ..هر چی صدا زد یا فاطمه یا بنتِ رسول الله ، دید بی بی جواب نمیده ، یه جمله ای فرمود این جمله در بی بی اثرکرد ، یه جمله ای فرمود ، بی بی چشمشو باز کرد ، صدا زد فاطمه جان من پسرعمت علیم ، بخاطر علی چشماتو بازکن ، فاطمه فاطمه ... اهل دل میگن بی بی از دنیا رفته بود ، یه دلیلشونم اینه میگن وقتی بچه ها دویدند طرف مسجد گفتند بابا زود بیا مادرمون از دنیا رفت ، مادراز دنیا رفته بود اما خدا بخاطر نجات جانِ امیرالمومنین، فاطمه رو برگردوند ، چشماشو باز کرد ، اگه خواستی گریه کنی برا غربت علی گریه کن ، علی غریبِ ، غریبِ ، غریبِ ... تا چشمشو باز کرد دید سرش رو دامنِ امیرالمومنینِ ، شروع کرد به گریه کردن ، روایت داره هر دو گریه میکردند ! علی گریه میکرد ، فاطمه گریه میکرد ، امیرالمومنین سئوال کرد فاطمه جان شما برا چی گریه میکنی ؟ گفت یا علی برا غربت تو گریه میکنم ، علی علی ... حرفاشو زد ، وصیتاشو گفت : یاعلی شبانه دفنم کن ، غَسِّلْنِی بِاللَّیلِ و کَفِّنِّی بِاللَّیلِ ، حرفاشو زد تا رسید به بچه هاش ، صدا زد یا علی ابکنی وَابکلِ الیتاما ، برا من گریه کن ، برا بچه هام گریه کن ، یا علی مواظب بچه هام باش ، این بچه ها به من خیلی وابسته اند، یه سفارش ویژه کرد ، عرضه داشت یا علی مواظب حسینم باش ، حسیییین ...
3. قیامت.mp3
2.9M
قسمت سوم : ( سلام الله علیها ) به محشر ناقه ات چون پا گذارد سحاب رحمت از هر سو ببارد هزاران فرشته اطراف بی بی رو احاطه کردند ، بی بی با یک عزت و جلالی وارد محشر می شوند ، قبل از ورود به بهشت ، برمیگرده نگاه میکنه ! چی میخای یا فاطمه ؟ میگه خدایا گنهکارای امتِ پدرم ! خطاب میاد یا فاطمه اختیار با توست ، هر کسی رومیخای دستشو بگیر ببر تو بهشت امام باقر(علیه السلام) میفرمایند : مادرم فاطمه اون روز مثل پرنده ای که دانه های خوب رو از بد جدا میکنه ، دوستانش رو محبینش رو ، دوستانِ فرزندانش رو ، از بینِ اهل محشر جدا میکنه داخل بهشت میبره تو رو صدا میزنه ، اسمتم بلده ، میگی اون ور دنیا بودم ، اما تا شنیدم روضه فاطمه است ، خودم رو رسوندم برا مصائبت گریه کردم ، میگه بیا ، فلانی کجاست ؟ تو قلب گناه و کفر اومد برا سیلی که به من زدند گریه کرد ، برا پهلوی شکسته من گریه کرد ، این باید بیاد داخل بهشت ، این محب ماست ، این گریه کن ماست ، بی بی جانم ، بی بی جانم ، یا فاطمه : به محشر ناقه ات چون پا گذارد سحاب رحمت از هر سو ببارد شود تا نازنین قلب تو خُرسند ببخشند و ببخشندو ببخشند ... شاعر : .