eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3.3هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
10.6هزار ویدیو
1.1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. (سبک یه عالمه گریه به روضه بدهکارم) ☑️ بند اول منی که عمرم رو - توو غفلت به سر کردم پشیمونم حالا - کاری کن که برگردم تو میگذری اما - مگه میره از یادم تموم روزایی - که بی تو به سرکردم خدا نگاهی کن / به این گدای رو سیاه که اومده پیشت / با کوله باری از گناه آه جون فاطمه تو دستمو بگیر بیا و گناهامو ندید بگیر لطف تو منو _ برده زیر دِین باز دم میگیرم _ با ذکر حسین (عزیزم حسین) ☑️ بند دوم فزت برب الکعبه دارم به روی لب دیگه تموم میشه - همه غصه هام امشب از توو بهشت داره - صدام میزنه زهرا ولی دلم میسوزه واسه دل زینب دارم میرم ولی / میکشم از تو سینه آه میام کنار تو / یه روز میون قتلگاه وای میشینه رو سینه شمر بی حیا میبره سر حسین و از قفا زیر سم اسب _ میره بدنش یک تیکه حصیر _ میشه کفنش (عزیزم حسین) ☑️ بند سوم یکی با شمشیر و - یکی با عصا میزد یکی با سرنیزه - تو رو بی هوا میزد وقتی سرت رو از - پیکرت جدا میکرد با ناله ای محزون - خواهرت صدا میزد حسین برادرم / پاشو شهید بی سرم انگاری که داره / میاد صدای مادرم آه با لبای تشنه شد جدا سرت بمیره برات الهی مادرت غارت شد عبا و پیرُهنت با هر چی که میشد میزدنت (عزیزم حسین) شعر از سبک از مشابه سبک زیر خوانده می‌شود .ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ سلام الله علیها سبک: سید جواد پرئی شعر: 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ سرچشمه ی عشق و / جود و بخشش و بذلی اُمُّ الوفایی و / مادر اباالفضلی دریای احساس و / معرفت تویی بانو ادب جلو پاهات / با ادب زده زانو! شبیه فاطمه - همتا نداری رو زمین تموم زندگیت - وقف امیرِ مؤمنین شد // همه زندگیت فدای مرتضی بودی هم نفس برای مرتضی ای جونِ علی * خاتونِ علی یا اُمّ بنین (بی بی جان) ۲ یا اُمّ بنین 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ تا وقتی که بودی / زندگی چه بهتر بود روی سر زینب / سایه ی یه مادر بود تو هم مث زهرا / پای مرتضی موندی عباسِت و دورِ / بچه هاش می گردوندی تا آخرین نفس - همدم و یار مجتبی‌ ! ذخیره ی حسین - شد آخرش توو کربلا بود // همه فکر و ذکر تو حسین فقط علی جز وفا چیزی ندید ازت قربونِ وفات * جونم به فدات یا اُمّ بنین (بی بی جان) ۲ یا اُمّ بنین 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ تو باعثِ دلگرمی شدی برا مولا فقط کنیزی کردی توو خونه ی زهرا توی دلت ریختی / غصه های دنیا رو تو پرورش دادی / حضرت علمدارو ام البکائی و - معنی درد مُطلقی تموم عمرت و - گریه می کردی توو بقیع آه // بی قرار زینب و رباب شدی مثل شمعی از خجالت آب شد دلخون حسین * گریون حسین یا اُمّ بنین (بی بی جان) ۲ یا اُمّ بنین مشابه سبک زیر خوانده می‌شود .👇
. تورفتی از برما ای تمام دلخوشیم سه شب رسیده زداغ غمت تومیکشیم پدر زلطف تو دلخوش به زندگی بودم به‌هرطرف که روم عاشقانه میکِشیم بیابه خانه ببین بی تو درهمم بابا ببین نگرتو دگرقامت خمم بابا هنوز زخم غم مادرم به دل باشد هنوزمن زغم کوچه درهمم بابا سه شب شده که تو رفتی عزیز دل ز برم من از ضمیر دل خون گرفته باخبرم بیاد دست تووآن نوازشت هستم سه شب رسیده و اکنون ببین شکسته پرم مثال سوره مریم به غصه دمسازم به هرمصیبت وغمهای کربلا سازم غریب و بیکس و تنها دراین دیارم من به بوریا به کفن یا به بوسه پردازم تورفتی ودم رفتن به لب حسین داری خوشابه حال توبابا که نورعین داری کناره مادر پهلو شکسته‌ میمانی به کربلا توامیدی به عالمین داری چه گفته‌ای به من هر جا نگاه عباس است به هر نفس دل پرغصه آه عباس است چه گفته‌ای که ابوالفضل دست و پا گم کرد ولی بدان که حسین در پناه عباس است حواس اوهمه جا بوده سوی معجر من خوشم که دست نوازش نهاده بر سر من نگاه لطف برادر همیشه سوی من است ادب نگر که نگفته به من که خواهر من؟ اصالت ادبش محترم شمرده مرا به احترام کلام پدر برده مرا به غصه و غم اگرمبتلا شوم مرده‌ست به سینه از در دوستی تافشرده مرا تویی تو پشت و پناهم برادرم عباس تویی تو در همه جا یار ویاورم عباس تمام عمر مطیع امام خود بودی توخالق ادبی وتو باورم عباس غلامی (مجنون کرمانشاهی) ....................................................... .
. قرآن و عترت اند؛ نجاتِ دَمِ لَحَد قرآن به سر بگیر و بگو: یاعلی مدد
‍ ‍ . السلام علیک یا صاحب‌الزمان گریز روضه حضرت زهرا سلام الله علیها ما همنشین شدیم به افطار این و آن چون غافلیم از تو گرفتار این و آن ما شکل روزه داری مان فرق می کند الگو گرفته ایم ز رفتار این و آن تکلیفمان اطاعت ِاز سیرهٔ شماست اما شدیم تابع ِکردار این و آن دل‌تنگ دیدن تو نگشتیم ،درعوض رفتیم عاشقانه به دیدار این و آن کاری که خواستی تو ،زمینش گذاشتیم رفتیم با بهانه پی ِکار این و آن ما جای دستگیری و واکردن گِره تفریح مان شده فقط آزار این و آن شرط قبول هر عمل اخلاص بود و ما یک عده خَیِّریم در انظار این و آن با معصیت ز چشم تو افتاده درعوض قیمت گرفته‌ایم به بازار این و آن قرآن میان خانه ما خاک می‌خورد دل داده‌ایم بس‌که به گفتار این و آن آقا خلاصه بندگی ما درست نیست ما تکیه داده‌ایم به دیوار این و آن اثبات کرده مادرتان ، هر کسی نشد یار امام خویش، شود یار این و آن اما قسم به چادر خاکی مادرت ما دستِ رد زدیم به اِصرار این و آن هرکس که شد غبار عبایِ ابوتراب رو هم نمی کند سوی دربار این و آن باید شبیه مادرتان لحظه هجوم سینه سپر کنیم به مسمار این وآن مسمار گفتم و جگرم سوخت پشت در فضه به گریه گفت چه خاکی کنم به سر حیدر زمین که خورد مغیره دلیر شد وقت تقاص عزت روز غدیر شد در پنجه های میخ ، لباسی اسیر شد از آن به بعد شیر خدا سر به زیر شد ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .
. عاقبت خاك شود حسن جمال من و تو، خوب و بد مي گذرد واي به حال من و تو، قرعه امروز به نام من و فردا دگري، مي خورد تير اجل بر پر و بال من و تو، مال دنيا نشود سد ره مرگ كسي، گيرم كه كل جهان باشد از آن من و تو....، هر مرد شتربان اویس قرنی نیست، هر شیشه ی گلرنگ عقیق یمنی نیست، هر سنگ و گلی گوهر نایاب نگردد، هر احمد و محمود رسول مدنی نیست، بر مرده دلان پند مده خویش میازار، زیرا که ابوجهل مسلمان شدنی نیست، جایی که برادر به برادر نکند رحم، بیگانه برای تو برادر شدنی نیست...! .
. ای کاش می شد با تو قرآن سر بگیرم در آسمانی نگاهت پر بگیرم ای کاش می شد امشب ای قرآن ناطق دست شما را جای قرآن سر بگیرم ای کاش می شد لااقل یک بار در خواب با دست آغوشم تو را در بر بگیرم ای کاش پایم واشود در خیمه اش تا یک لقمه نان و عشق از دلبر بگیرم ای کاش در تقدیر من امشب نویسند پای تو را یک شب به چشم تر بگیرم ای کاش می شد تا برای سجده از تو مهری زخاک تربت مادر بگیرم تقدیرم ای کاش این شود با تو محرم ده روز روضه بر تن بی سر بگیرم من عاشقم خرده ز ای کاشم مگیرید ای کاش ها را کاش ازاین در بگیرم موسی علیمرادی✍ .
. روضه شهادت علیه السلام از زبان حضرت زینب سلام‌الله خانه ویران شده‌ام غُصه‌ی بابا سخت است حرفِ دیگر بزن امشب غمِ فردا سخت است دیدنِ رویِ تو و لَخته‌یِ خونها سخت است سوختم از نَفَسَت سوختن اما سخت است باز هم روضه نخوان روضه‌یِ زهرا سخت است شعله‌هایِ نَفَسِ شعله‌وَرَت جمع نشد زهرِ این تیغ چه کرده جگرت جمع نشد لکه خونهای رویِ بال و پَرَت جمع نشد بسته‌ام روسری‌ام را به سَرَت جمع نشد زخمِ پیشانیِ تو وقتِ تماشا سخت است آه ای چشمِ به خون خسته تو بیدار بمان حرفِ ناگفته بگو پیشِ پرستار بمان پشتِ در بودم و گُفتی به علمدار بمان گرچه بی دست ولی آب نگهدار بمان از سرِ رو به زمین خوردن سقا سخت است شبِ آخر شده ‌اِی کوکبِ اِقبال مَرو روضه‌ی باز مخوان این همه از حال مَرو سَرِ آن پیکرِ اُفتاده‌ی پامال مَرو جانِ بابا جگرم سوخت به گودال مَرو بینِ گودال مَیا دیدنم آنجا سخت است کاش میشُد که بگویی بدنش را نکشید پنجه‌ها از همه سو پیرهنش را نکشید تیر در کتف فرو کرده تنش را نکشید نیزه‌ها شرم کنید و دهنش را نکشید پیشِ مادر زدنِ سنگ به لبها سخت است منم و دیدنِ او لحظه‌ی اُفتادنِ او منم و ضربه‌ی سرنیزه به روی تنِ او وقتِ ضربه زدن و خَم شدنِ دشمن او منم و کُندی خنجر به رویِ گردنِ او زدن ضربه به سینه ولی با پا سخت است علیه السلام .
. مرا هم خوانده ای... سوگند بر اشک سحرگاهم که من مشتاق این مقصد که من مشتاق این راهم هلا ای از رگ گردن به من نزدیک تر! عمریست در آغوش تو ام، چیزی به غیر از این نمی خواهم کسی را دیدم آن بالا و سمتش راه افتادم خودم بودم؛ گمان کردم که در "سیر الی الله" م سفر را بارِ سنگین سخت کرد و پایِ بی قّوت که من کوه گناهم، آه...ایمانِ پرِ کاهم وبالم شد پر و بال، از سبکبالان عقب ماندم کنون در برکه ای در انتظار دیدن ماهم نبردی باید این آئینه را تا "خود شکن" باشم ولی با من سلاح کارسازی نیست جز آهم ... سفر کوتاه بود اما خدایا! از تو ممنونم که از آغاز تا پایان نگاهت بود همراهم شاعر: .
. 📃 سیلی کوچه بال و پرت را 🎙 از 🗓 ۱۴۰۱ 🏷 (علیه‌السلام) سیلی کوچه، بال‌وپرت را شکسته است شمشیر آن قلاف، سرت را شکسته است کمتر به فکر نان یتیمان کوفه باش بابا! دوباره جان یتیمان کوفه باش قصدت به رفتن است که مرهم اثر نکرد در عزم رفتنت، غم من هم اثر نکرد حالا که می‌روی به من از کربلا بگو از کاف و ها و یا و از آن ماجرا بگو با من که غرق عشق حسینم؛ از او بگو از تیغ‌های تشنه به خون گلو بگو از بوسه‌های من به رگ گردنش بگو از پاره‌پاره ریخته‌های تنش بگو از کهنه پیرهن بگو و غارتش؛ پدر از لحظه‌های آخر و از غربتش؛ پدر رنگت چرا عوض شده؟! ای غیرت حرم وقتی که حرف می‌زنی از داغ معجرم من را ببین که سوخته از بی‌قراری‌ام حالا که می‌روی، به چه کس می‌سپاری‌ام؟! یافاطمه؛ کوفه دگر مولا ندارد زینب مظلومه دگر بابا ندارد خون می‌چکد از چهره‌ی ساقی کوثر شده امیرالمومنین در خون شناور می‌گفت: عبّاسم بیا ای نور عینم از بعد من، جان تو و جان حسینم 👇
4_556979832915755599.mp3
1.44M
‍ ‌‌ ماه مبارک رمضان _حاج سعید حدادیان این منم عبد گنهکار،این تویی خدای غفار ای خدا به حق حیدر،آبرومونو نگه دار خواهش بزرگ تری هست،که میگم با سر به زیری *سرتو بنداز پایین چون خواهش بزرگیه* پیش مولا روز محشر،آبرومونو نریزی دیده ها رو یا رب ندیده گیر گناهامو امشب ندیده گیر به خاطر حیدر( بگو بمیر 3) دیده ها رو یا رب ندیده گیر گناهامو امشب ندیده گیر که من به عشق تو(شدم اسیر2) *یه دفعه نگاه کردم دیدم ماه رمضونیه دلم دست توئه،چرا اینطوری شد؟!* آخه مهربونی ... دوست دارم 2 نسوزونی ... دوست دارم *چه شبای خوبی بود ..."اجرنا من النار یا مجیر" الهی العفو ... به به ... به به ...* یا اباصالح کجایی 2 *مگه بی امام زمان میشه بری در خونه ی خدا؟!* ای امان از این جدایی *به خودم بود اصلا روم نمیشد اینو بگم به عشق شماها میگم آخه میدونم آقا خیلی دوستون داره* یا اباصالح کجایی ؟ ای امان از این جدایی ... کی یه لحظه امشب توی جمع ما می آیی ؟ دل ما گرفته امشب جون ما رسیده بر لب به یاد افطار حیدر،به یاد اشکای زینب ... باباجون بابا دیگه نخون ... 2 *هی آسمان رو نگاه می کرد می گفت* باباجون بابا دیگه نخون ... و انا الیه راجعون جان من بابا ، پیشم بمون ... 3 .ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .