eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
2.9هزار دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
8.4هزار ویدیو
993 فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. 📋برکت نان بخاطر حسن است (ع) ............................................ برکت نان بخاطر حسن است، شاطران از قدیم می گویند تاجران بزرگ،صبح به صبح، زیر لب "یاکریم" می گویند سائل از شرم در زدن بیگاه، خادم از خاکروبی درگاه بی نیازند، من نمی گویم! آفتاب و نسیم می گویند نه دری داری و نه دربانی، نه پس هفت پرده پنهانی زائران حاجتی اگر دارند به خودت مستقیم می گویند مرقد ساده ی تماشایی! با تمام وجود تنهایی .( گفت اومده بود مقابل بقیع ، پشت این دیواره‌های آهنی ، می‌گفت آقا تازه قالی امامزاده روستاه رو بریدیم ، اگه می‌دونستم اینجا اینقدر خاکیه قالی خونمو برات می‌آوردم یا امام حسن). از تو با این وجود می ترسند! نرده های ضخیم می گویند .( می‌گفت این عالم شیعه مدینه ، علامه عمری ، خودش تعریف کرده : من بودم اون زمانی که حکم کردند باید قبور ، باید حرم خراب بشه ، همه مقاومت کردند اینقدر به شیعیان سخت گرفتن تا یه وقت یکی از شیعیان اومد گفت : دیشب خواب امام حسن و دیدم خودش فرمود : شیعیان خودشون این کار رو بکنند ، و الا اگر اینا بخوان این کار رو کنن هتک حرمت می‌شه. خود ایشون میگه بعد ۵۰ سال تبلیغ تو دل وهابیت منو گرفتن حکم اعدام ، پای چوبه دار ، طناب و تا زیر گردنم انداختن توسل کردم به حضرت زهرا ، گفتم خانم من پای شما اومدم وسط ، آبرو گذاشتم ، جون گذاشتم ، میگه زیر پامو زدن اعدامم کردن ، اما ۳۵ روز بعد به هوش اومدم فهمیدم خانوم عنایت کرده ، شاید علتش اینه؟). خواستی تا بخاطر زهرا نگذارند خلق پا اینجا پس تو هم یک مدافع حرمی، عقل های سلیم می گویند شاعر : ✍ ............................................. مسعود پیرایش 🎤 📋لکنت افتاده میان سخنم می بینی؟ (س) ............................................ یارب نصیب هیچ غریبی دگر مکن دردی که گیسوان حسن را سپید کرد مردک پست که عمری نمک حیدر خورد نعره زد بر سر مادر به غرورم برخورد ایستادم به نوک پنجه ی پا اما حیف دستش از روی سرم رد شد و بر مادر خورد همه امیدش بودم / پسر رشیدش بودم اما نشد یارت شم بهش نرسید فریادم / هر جوری بود وایسادم ولی نشد یارت شم به خودم اومدم دیدم / افتاده رو زمین مادر رو دیوار جای خون مونده/ رو صورت جای انگشتر اون کوچه‌ی لعنتی پیرم کرد از زنده بودن دیگه سیرم کرد تا آخر عمر زمین گیرم کرد (آه رو لب من، دیگه شد کوچه)۲ کابوس شب من، دیگه شد کوچه دلیل تب من، دیگه شد کوچه . ( اما واسه امام حسن می‌دونم داغه تخریب قبور سخت تره یا داغ خرابه نشینی «آل الله»؟). شرطه های مدینه بد بینن دلشان سنگ و دست سنگینن کارشان بی گناه زدن است زائر بی پناه را زدن است .( ای روزگار دیدی زینب و بردن خرابه‌های شام ، امام رضا فرمود : می‌خواستند عزیز خدا رو ذلیل کنند ناموس آل الله «أذَلَّ عَزيزَنا» امام سجاد فرمود : « شبا سرما ما رو اذیت می‌کرد و روز ها گرما ، اینقدر که این بدن‌ها و پوست‌ها خشک شده بود خون جاری می‌شد.). لکنت افتاده میان سخنم می بینی؟ اصلا انگار که یک پیر زنم میبینی؟ زخم های تن من میخ دری کم دارد مثل زهرا شده وضع بدنم می بینی؟ نکند مثل من امروز تو سیلی خوردی؟ شده چشمان تو هم تار…منم! می بینی؟ کعب نی ها چه در این قائله گُل می کارند لاله افتاده روی پیرهنم میبینی؟ با لبِ لب پرت اینبار مرا بوسه بزن… .( سوالم اینه تخریب قبور بقیع خرابه‌نشینی آل الله یا با چوب خیزران جسارت به لب ولی خدا ! واسه کدوم باید جون داد ؟ خودم دیدم نامرد با چوب خیزران به لبت می‌زد ، بابای قاری قرآن من). جای سالم تو اگر روی تنم می بینی شاعر : ✍ اونی که برید گلوتو .(دست کوچیکشو دراز کرد سر بابا رو به آغوش گرفت ، گفت بابا تا دیروز تو رقیه رو بغل می‌کردی ؛ بیا بغلم بابا ! نگاه کرد به بابا بالای نیزه، به عمه گفتم یک بغل بدهکاری ). نمی گفت که من می میرم پاهاتم که جا گذاشتی ، حالا من کجا بشینم به دخترای شامی گفته بودم من پدر دارم حیف شد شب آمدی خوابن دختر ها ............................................. .👇
. 📋اسم بقیع رو تا میارن ............................................ .(بند اول ). اسم بقیع رو تا میارن دلایی که طاقت ندارن یاد حرمای بی نشون غریبونه بارون میبارن این غربت رو، کی فهمیده؟! کی جنت رو، خاکی دیده داغش قلبو، آتیش میده تنها نسیمِ که روضه میخونه تو هوای بقیع مهتاب شده، زائر همیشگیه شبای بقیع خورشیدمیسوزه با هرنفس توی تب برای بقیع ای وای امون ای دل (امون ای دل ۲) .(بند دوم ). عمریه که غم مهمونشه عرش خدا هم دلخونشه اسیرِ توو فریادِ سکوت خونه ی خودش زندونشه اینجا آه و، شیوَن ممنوع نوحه خوندن، اصلا ممنوع حتی شمعه، روشن ممنوع جز آسمون و زمین،که‌صحن و رواق نداره بقیع انگار نشسته خزون رو هر گوشه از بهارِ بقیع سهم زیارت زائر از حرمه، غبارِ بقیع ای وای امون ای دل (امون ای دل ۲) .(بند سوم ). درد ما دوا میشه یه روز حاجتا روا میشه یه روز با نابودیه آل سعود درِ بقیع وا میشه یه روز می بینه اون، روزو دنیا بارِگاه، آل طاها تو مدینه، میشه برپا یک روز شلوغ میشه مثل کرب و بلا،حریم بقیع از هر طرف عاشقا میان که بشن، مُقیم بقیع عطر زیارت زهرا می وزه از، نسیم بقیع ای وای امون ای دل (امون ای دل ۲) شعر و سبک: ✍ ............................................. حاج مسعود پیرایش 🎤 👇
. 📋وقت توفان نواده‌های اسماعیله ............................................ .(بند اول ). وقت توفان نواده‌های اسماعیله اون که غرش می‌کنه صدای عزرائیله آخرین منجی دنیا داره میاد اما اولین مرحله نابودی اسرائیله یادمون دادن بین ظالم و مظلوم هرچه شد اما بی‌طرف نباید بود بی‌شرف یعنی بی‌نجف بنابراین با شرف بود و بی‌شرف نباید بود ای امامم مهدی تکیه کلامم مهدی می‌رسه بوی ظهورت به مشامم مهدی صبح و شامم مهدی ذکر مدامم مهدی به تو و جد غریب تو سلامم مهدی یا بقیه الله .(بند دوم). عاشقِ منتظر از غمت زبون می‌گیره جسم بی‌جانِ زمین ایشالا جون میگیره مهدی میاد و ایشالا انتقام خونِ کودکان غزه رو از صهیون می‌گیره درس خونخواهی از محرم شیعه‌ست ایشالا این غم آخرین غم شیعه‌ست گفت حاج قاسم ثابت می‌کنه تاریخ محو اسرائیل زیر پرچم شیعه‌ست ضربانم مهدی قوت جانم مهدی تو بیای و من نباشم، نگرانم مهدی هیجانم مهدی نام و نشانم مهدی السلام علی صاحب الزمانم مهدی شاعر : ............................................. حاج مسعود پیرایش 🎤 👇
4_5879972071181652917.mp3
21.05M
📻 بشنوید | سخنرانی 🎤 🕌 مجمع یاس کبود 🗓 یکشنبه ۱۴۰۳/۰۲/۰۹ اینجا برای دیده شدن نوکری نکن
. عاشق شدن غریبیِ ایّام بودن است حیرانی و بدون سرانجام بودن است مقصود کعبه کرب و بلا رفتن است و بس این حجّ واقعی و در اِحرام بودن است بوسه اگر که لب ، نزند بر ضریح یار معنی دور بودن و ناکام بودن است پُخته شدن ز سوز جگر میشود نصیب چشم بدون اشک همان خام بودن است *خاموش شد چراغ ، نرو که مسیر حق با یار خویش ماندن و همگام بودن است دنیا طلب اگر که شدی *اِبن حُرِ شوی کاین مرزِ خاص بودنت از عام بودن است اینجا برای دیده شدن نوکری نکن جلوه گری به وادی گمنام بودن است در این مسیر چون *حُججی ها قدم بنه که راه وصل غرق در آلام بودن است واقف مگر نبود به احکام ذبح ، شمر این ادّعایِ خادم اسلام بودن است!؟ از پشت سر برید و به او آب هم نداد این روضه داغ سینه ، در اِبهام بودن است با قتل صبر و زجر کُشی شد جدا سرش این شرح مرغ بِسملِ در دام بودن است * اشاره به خاموش کردن چراغ به فرمان امام در شب عاشورا * عبیدالله ابن حرّ جعفی که دعوت امام را نپذیرفت * شهید حججی مدافع حرم ✍ .
4_5879972071181652907.mp3
28.35M
📻 نکته آموزشی ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳ 🎤 🕌 مجمع یاس کبود 🗓 یکشنبه ۱۴۰۳/۰۲/۰۹ ✅ کسانی که توان مستقل خوانی و تبدیل ادبیات مکاتبه ای مقتل را به ادبیات محاوره ای روضه ندارند، میتوانند همچنان تقلیدی بخوانند.چون مهم اثرگذاری روضه بر مداح و مستمع است. مثال برای روضه ی شعر محور کلید کسی که عیب تو را پیش چشم بنگارد ببوس دیده ی او را که بر تو حق دارد گریز های تک جمله ای با استفاده از روضه ی سنگین(روضه حجاب مخدرات) مطلقا ممنوع ...
. نوحه و دم پایانی هیئت مکتب الشهداء خوشبختیم ما همه با لطف فاطمه هر هفته دور هم داریم این زمزمه ( ارث اجدادمون مونده این یادگار میراث نوکری میراث ماندگار «۲» ) هیئتی وارث عشق سوز و وفا هیئتی های مکتب الشهداء یا ثارالله اباعبدالله (۲) دل پر از شور شین با ذکر یاحسین می‌ مونیم عاشق ارباب عالمین ( اشکای چشم من میده بم اعتبار این شان نوکری میراث ماندگار «۲» ) هیئتی راهش راه کرببلا هیئتی های مکتب الشهداء یا ثارالله اباعبدالله (۲) از خون هر شهید ایران شد سرفراز مهد عرفان و عشق کوه ( یاد شیرودی و محسن حاج بابا راه سرخ شهید راه ما تا خدا «۲») هیئتی هستیم پای کار شما هیئتی های مکتب الشهداء یا ثارالله اباعبدالله (۲) سینه زن تا حرم با جمع نوکرا ان شاالله اربعین ، گودی قتلگا «ه» (تو گودال بردنش شد غارت پیرهنش کارشون شد تمام تشنه لب کشتنش«۲») فِرقهٌ بالسیوف فِرقهٌ بالرما «ح» فِرقهٌ بالخشب فِرقهٌ بالعصا یاثارالله اباعبدالله ختم سینه زنی بیعته با ولی امید و اتحاد امر سید علی (دشمن می‌ترسه از فرهنگ انتظار می جنگیم با یهود با تیغ ذوالفقار «۲» ) هیئتی بر امام می‌کنه اقتدا هیئتی های مکتب الشهداء یا اباصالح (۴)
. سلام‌الله‌علیها ای درِ تو قبله گاه اهل تولا خاک رهت آبروی عرش معلا فضۀ دربار تو معلّم مریم قنبر درگاه تو مدرّس عیسی زهرۀ اَزهر تویی و طُهرۀ اطهر عفّت داور تویی و عصمت کبرا خوشه‌برِ خِرمن عفاف تو ساره ریزه‌خورِ خوان عصمت تو صفورا حضرت عصمت‌پناه و خادمه‌ بلقیس اختر گردون‌ مقام و جاریه‌ لعیا بود معمّا اگر که خلقت انسان ذات جلیل تو کرد حل معمّا مادر حوّایی و سلالۀ آدم قبله‌گه آدمی و زادۀ حوا از دو جهان جز نبی، تو از همه اعلم از دو سرا جز علی تو از همه اعلا از چو خدیجه سزاست همچو تو دختر از چو پیمبر رواست همچو تو زهرا آری آری ز بحرخیزد گوهر باری باری ز نخل روید خرما ذات جمیل تو بار نخل رسالت چهر منیر تو مِهر عالم معنا خاک سرای تو تاج تارَک یوسف گَرد رواق تو کُحل چشم زلیخا سُبحۀ خاکین تو نگین سلیمان چادر پشمین تو تفاخر حَورا امّ ائمّه نه، بلکه امّ نبیین شاهد عرضم بس‌ست امّ ابیها نطق تو الهام‌بخش موسی عمران طبع تو آرام‌بخش روح مسیحا حلقۀ درگاه تو منادی جنّت دستۀ دستاس تو سریر ثریا چیست به غیراز تو متن آیت یاسین کیست به غیر از تو بار دوحۀ طاها غیر نبی گو که؟ داشت همچو تو دختر غیر علی گو که؟ داشت همچو تو همتا گر که به نِسوان رسیده بود رسالت نام تو می‌بود زیب مطلع طُغرا لیک بدین حیرتم بدان همه عزّت از چه شدی زار، بعد رحلت بابا هیچ پیمبر نشد که بعد وفاتش آتش کینش زنند بر درِ مأوا گاه شد از ضرب در کبودت پیکر گاه سیه شد ز تازیانه‌ات اعضا نیلی گهی عارضت ز ضربت سیلی سقط جنینت گهی ز کینه ی اعدا "طایی" ای دخت پاک احمد مرسل لطف تو دارد به هر دو کون تمنّا 📚 دیوان طائی شمیرانی ........ هر وقت پیغمبر؛ می خواست از مدینه بیرون بره آخرین نفری رو که باهاش وداع می کرد بی بی بود، هر وقت وارد مدینه می شد اول می رفت در خونۀ دخترش فاطمه، هر وقت می اومد درخونه اول عتبه در ُ می بوسید دست دو طرف دهلیز می گذاشت می گفت : “ألسَّالم ُ عَلَیکم ْ یا أَهْل َ بَیت ِ النُّبُوَّة” گر جواب می اومد “وَعَلَیک السَّالم یا رسول اهلل” وارد خانه می شد و اال ّ بدون اجازه وارد نمی شد .تا فاطمه اش می اومد تمام قد بلند می شد ، خم می شد دست فاطمه رو می بوسید ، می گفت : «دخترم ا گه دست تو رو می بوسم به خاطر این نیست که دخترمی و دوسِت دارم، خدا به من دستور داده دست تو رو ببوسم.» سینۀ فاطمه رو می بویید ، کی از همسران پیغمبر از رو حسادت اعتراض کرد: «یا رسول الله! دیگه فاطمه دختر بچه چند سال قبل نیست که اینقدر سینه اش رو می بویی.» رمود: «سا کت باش من از سینۀ دخترم بوی بهشت ُ استشمام می کنم .» پدر ای آینۀ توحیدی کاش رخسار مرا می دیدی دست پاکی که تو می بوسیدی سینه ای را که تو می بو ئیدی آن یکی خصم ستمکار شکست وآن میان درو دیوار شکست آنکه در سفرۀ من بودش دست نمکم خورد و نمکدان بشکست آنکه می گفت غلام اویم تــازیــانــه زده بــر بــازویــم   بانوای : حاج مرتضی طاهری👇 https://yase135.ir/smmm_content/%D8%AF%D9%88%D8%B1%D9%87-%D9%85%D8%AA%D9%88%D8%B3%D8%B7%D9%87-%D8%B4%D8%B9%D8%B1%D9%88-%D8%B1%D9%88%D8%B6%D9%87-%D8%AD%D8%B6%D8%B1%D8%AA-%D8%B2%D9%87%D8%B1%D8%A7-%D8%B3-%D8%A7%DB%8C-%D8%AF%D8%B1/ ................... . از لاله زار توحید آتش زبانه می زد گل گشته بود پرپر بلبل ترانه می زد در گلشن ولایت یک نو شکفته گل بود گر می گذاشت گلچین آن گل جوانه می زد من ایستاده بودم دیدم که مادرم را قاتل گهی به کوچه گاهی بخانه می زد گاهی به پشت و پهلو گاهی به دست و بازو گاهی به چشم و صورت گاهی به شانه می زد گردیده بود قنفذ هم دست با مغیره او با غلاف شمشیر این تازیانه می زد وقتی که باغ می سوخت صیاد بی مروت مرغ شکسته پر را در آشیانه می زد با چشم خویش دیدم جان دادن پدر را از ناله ای که مادر در آستانه می زد این روزها که میدید موی مرا پریشان با اشک دیده می شست با دست، شانه می زد هنگام شرح این غم از قلب زار (میثم) مانند خانۀ ما آتش زبانه می زد
. علیه السلام ✍ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ باز شعله و دود - بازم شراره آتیش چرا دست از سر این خونواده - بر نمیداره؟ ۲ بس نبود خونه‌ی حیدر؟ بس نبود شکستن در؟ بس نبود سوختن غنچه / همراه مادر؟ بس نبود اون روز مدینه؟ بس نبود آتیش کینه؟ بس نبود داغیِ یک میخ / زخم توو سینه؟ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ باز کودکی در - حال فراره آتیش چرا دست از سر این خانواده بر- نمیداره ۲ بس نبود کربلا می‌سوخت؟ بس نبود خیمه‌ها می‌سوخت؟ بس نبود پای رقیه / توو صحرا می‌سوخت؟ بس نبود بال و پری سوخت؟ بس نبود که حنجری سوخت؟ بس نبود تنور خولی / موی سری سوخت؟ .👇
. 🏴 شهادت علیه السلام و روضه ی کربلا یابن حیدر یابن زهرا،ای رئیسه مذهب ما دست ما و دامنه تو،حضرت صادق یا مولا ای ششم نور هدایت در کلام تو حقایق شیعه را تو اعتباری با احادیثت یا صادق حضرت صادق یا مولا ای غریبِ آل طاها،ای شهیدِ سَمّ اعدا برده ای ارث تو ز حیدر،در مدینه غربتت را از میانه خانه ی تو میکِشید آتش زبانه شد به تو بی حرمتی ها پیش چشم اهل خانه واغریبا وا اماما پشت مرکب،پا برهنه،روی خاکا،میدویدی هر قدم با،یاد زینب،از دلت آه،میکشیدی روضه میخواندی برای عمه جان قد خمیده یاد شام و کوفه کردی به لبت جانت رسیده واغریبا وا اماما کرد به جانت،سوءقصد آن،بی حیا از،کینه آخر روی تو شمشیر کشیدو،دید به خشم آمد پیمبر یارسول الله تو را دید او که شمشیررا غلاف کرد کاش و بودی میگرفتی خنجر از آن شمر نامرد واغریبا واحسینا ۱۴۰۳/۰۲/۱۳ ✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی 👇
. 🏴 یا شهادت رئیس مذهب شیعه امام جعفر صادق علیه السلام کربلایی 🎤 🏴بند اول آه و واویلا (غریب امام صادق وای)۳ میکِشه،زبونه،دوباره آتیش از یه خونه میزنن،بی هوا،یه پیرمرد و تازیونه دستاشو،بستن و،میبرنش به پشت مرکب ندارن،حرمته،سرور دین رئیس مذهب پای برهنه بی عمامه آقا رو بردن از تو خونه از غم غربت آقامون تیره دل هفت آسمونه آه و واویلا (غریب امام صادق وای)۳ 🏴بند دوم تا زمین،میخوره،میکِشه آه و میگه مادر میبینه،تا مرکب،میکنه یاد جد اطهر میفته،به یاد،غروب عاشورا یه لحظه زدن به،مرکبا،یه عده وحشی نعل تازه گریه امونش رو بریده تو این هیاهو روضه خونه میگه حسین و اشک میریزه شبیه عمه قد کمونه آه و واویلا (غریب امام صادق وای)۳ 🏴بند سوم میکِشه،شمشیرو،سه بار تا بی حیای نامرد تو قلبِ،آقامون،زنده میشه بازم غم و درد میفته،به یاد،جد غریبش توی گودال میخونه،روضه ی،یه خواهر و که میره از حال تو کاخ منصور دوانیق ظاهر میشه سه بار پیمبر یارسول الله کجا بودی که ببینی حسین و بی سر آه و واویلا (حسین غریب مادر وای)۳ ✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی 👇