eitaa logo
کانال روضه ، نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه
4.2هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
1.5هزار ویدیو
133 فایل
کانال روضه ، نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه 👇 @madahi_moharram ارتباط با مدیران👈 @msoghandi @y_a_m_h
مشاهده در ایتا
دانلود
ی امام حسین علیه السلام و حضرت زینب سلام الله علیها الاسلام میرزامحمدی 🥀▪️🥀▪️🥀▪️🥀 السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ *کربلا رفته ها ،دیدی وقتی بهت میگن زیارت وداع ِ یه قدم جلو میزاری ،یه قدم عقب ؛ هی به این گنبد و بارگاه نگاه می کنی، میگی حسین جان نکنه سفر آخرمه،اونایی که اهل دلند برا اینکه بتونن دوباره این نشونی رو پیدا کنن می گن حسین جان دلمو پیشت گرو میزارم و میرم ،آخه آدمی جایی میره که دلش اونجا بند بشه ،به خدا زینب هم هر چی کتک خورد،هر کاری کردن نتونستن از کنار گودال ببرنش فرمود داداش : لَوْ خُیِّرْتُ بَیْنَ الْمُقام ِ وَ الرَّحیل. اگه اختیار به من واگذار می شد بین موندن و رفتن به من اجازه می دادند لَاخْتَرْتُ الْمُقامَ کنار بدنت می موندم، حتی اگه حیوانات بیابان بدنمو پاره پاره کنن…. کربلایی ها شب زیارتی هستا :*   اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ   *امشب بگو بی بی جان نام مار رو هم بنویس من می خوام مَعَ الْحُسین برم کربلا ….آخه: وَ حَسُنَ اُولئِکَ رَفیقاً…..*   رفیق روزای بی کسی همیشه به دادم میرسی   *اینجوری هست یا نه،چقدر میخواستی گناه کنی ،جاهای دیگه بری یه نغمه ی یاحسین دستت رو گرفت*   رفیق روزای بی کسی واسه نوکرات دلواپسی همیشه به دادم میرسی   *حالا اومده کناره گودال ،دونه دونه خاطرات رو داره برا برادر تعریف می کنه:*   یاد داری پس از عروسی ِ من آمدی تو به دیده بوسی ِ من آمدی تو لیک به خواب بودم من از غم تو در اضطراب بودم من آمدی تو با عبای خویشتن سایه افکندی به روی این بدن   *رسم پیغمبر این بود وقتی دخترش رو عروس کرد ،تا سه روز خونه ی فاطمه نیومد ،اینجا هم همینه،تا زینب و عروس کردن تا سه روز حسینش رو ندیده ،الله اکبر …ام سلمه می گه: اومدم یه سری به این تازه عروس بزنم دیدم چشماش کاسه ی خونه، چیه خانم؟گفت: مادر سه روز ِ حسینم رو ندیدم …”تا این علقه و رابطه رو ندونی نمی تونی گودال رو بفهمی” ام سلمه می دونه کجا باید بره،سریع اومد خونه ابی عبدالله دید حسین هم زانوهای غم رو بغل گرفته ،منم سه روز ِ زینبم رو ندیدم ،تا ابی عبدالله حاضر شد،بی بی زینب قدری خوابش برد، از روزنه در آفتاب صورت خواهر رو اذیت می کرد ،این صورتی که آفتاب هم حق نداشت ببینتش ،فهمیدی چی می گم؟تو کوچه های شام ،هزاران چشمان نامحرم تماشا می کنن مارو. آی حسین ….همه فیض ببرن،امام ،شهدا ،علما ،شهدای مدافع حرم فیض ببرن ،ان شاالله بریم حرمش ،اونجا هر چه قدر دلت می خواد داد بزن،البته نمیذارن داد بزنی،چون یه روزی یه نازدانه فریاد زد یه جوری ساکتش کردن….ابی عبدالله سایه کرد اون قدر مقابل آفتاب و بدن خواهر ایستاد،ضربان قلب زینب می گه حسین ؛ بلند شد دید برادر آمده ،دست دور گردن ،شاید در مقام زبان حال گفته باشه: داداش ان شاالله یه روزی این احسانت رو تلافی می کنم، کجا می خواست تلافی کنه” اومد دید این بدن رو خاک گرم کربلا، آفتاب داره بر این بدن می تاب ِ فقط دو بیت گفت داداش:*   دین ِ احسانت بود بر گردنم آمده وقت تلافی کردنم   *حائل شد بین آفتاب و بدن برادر، اما نمی دونم چی شد لحن مناجاتش عوض شد گفت داداش :*   عفو کن ای یادگار مادرم سایه بانی نیست جز موی سرم   *حسین…… نزاشتن سایه کنه،یه وقت دیدن سکینه میگه ،أَبتا ، أَبتا، أُنظُر إلی عَمَّتِیَ المَضروُبَه ،حسین 🥀▪️🥀▪️🥀▪️🥀▪️
روضه-شب-جمعه.mp3
2.96M
روضه امام حسین علیه السلام الاسلام میرزامحمدی 🥀▪️🥀▪️🥀
الاسلام میرزامحمدی # روضه حضرت زینب سلام الله علیه 🌿▪️✨🌿▪️✨ السلام علیک یا قتیل العبرات و یا اسیر الکربات   گفت داداش   زینبم اما نه آن زینب که رفت از کربلا خواهرم ،اما نه آن خواهر که بشناسی مرا بس که تا شام بلا برمن جسارت کرده اند   ببینم از این جمله دلت کجا میره …   بس که تا شام بلابرمن جسارت کرده اند شام تا کرببلا طفلان مرا آورده اند…. حسین …..   *اینم برا امام و شهدامون گفت داداش اگر چه دلتنگت بودم ،اگر چه مدتی بود جمالتو زیارت نکرده بودم ،اما داداش :*   بارها کردم دعا از من جدا گردد سرت   *خواهری که دلتنگ زیارته برادر چرا اینجوری دعا می کنه *   بارها کردم دعا از من جدا گردد سرت تا نبینی زیر شلاق اوفتاده خواهرت   یا حسین ……  بأبی المستضعف الغریب یا غریب الغرب ▪️🌿✨▪️🌿✨▪️🌿✨
زینبم-اما-نه-آن-زینب.mp3
891.6K
حضرت زینب سلام الله علیها الاسلام میرزامحمدی 🌿▪️✨🌿▪️✨
شام،اسارت و مجلس یزید الاسلام میرزامحمدی ▪️▪️▪️🍁▪️▪️▪️🍁 “اطلب منک ثلاثه اشیا” سه تا شیء گران بها من از تو طلب دارم ، نه اینکه فقط همین سه تا رو از ما به غارت بردید ، نه ، در بین اشیاء غارتی قسمتیش رو زین العابدین تحویل گرفت ، قسمتی شم من باید تحویل بگیرم ؛ اولین امانتی اینه “عمامهجدی رسول الله” ان شاالله وعده ی هممون حرم زینب کبری ، اونجا بخونیم این روضه رو ، یزید!یه عمامه ای رو سر برادرم بود ، عمامه ی جدم پیغمبر بود ، من ندیدم ولی به من گفتن اخنس ملعون اونو به غارت برده …. دومین شی ای که از ما به غارت بردی اونقده برام عزیزه که پنجاه سال این یادگار مادرم نزد من امانت بود ، “قمیص اَخُ الحسین ” پیراهن برادرم حسینه …. الله کبر ، کدوم پیرهن ، همون پیرهنی که امام صادق فرمود : بیش از ۱۲۰ جای تیر و تیغ و نیزه و شمشیر بر این پیرهن بود …. اما فاطمیه ست سومیش رو بگم و بنشینم ،فیض آمادست …. سومین چیزی که تو باید به ما پس بدی ، اصلا آگه این نزد تو باشه من به غیرت زینبیم بر میخوره ، میدونی چیه ؟؟ “مقنعه امی فاطمه” فهمیدی چی گفتم ؟ من از شما می پرسم این مقنعه و معجرو از کجا آورده بودن؟؟؟ ان شاالله که از سر زن ها ربوده نشده باشه ….. ▪️▪️▪️🍁▪️▪️▪️🍁
Karimi-Shab10MoharramAlhadi139102.wav
1.08M
باغصه های فردا کنار بیام مگه میشه محمودکریمی 🍂🍁▪️🍂🍁▪️
با غصه های فردا کنار بیام ، مگه میشه کریمی 🍂▪️🍁🍂▪️🍁🍂▪️🍁 میگی با غصه های فردا کنار بیام ، مگه میشه میگی با داغ عشق لیلا کنار بیام ، مگه میشه میگی با غربت یتیما کنار بیام ، مگه میشه میگی با گریه اسیرا کنار بیام ،مگه میشه تو بری خواهرت بمونه،مگه میشه روخاکا پیکرت بمونه ،مگه میشه ازتو فقط سرت بمونه ،مگه میشه … میگی با دشت پر ستاره کنار بیام ،مگه میشه با دلای پر از شراره کنار بیام ،مگه میشه با حرم با لباس پاره کنار بیام،مگه میشه میگی با زخم گوش پاره کنار بیام ،مگه میشه آخه حرم بدون مولا،مگه میشه روز عطش بدون سقا ،مگه میشه لبای خشک کنار دریا،مگه میشه تو بری خواهرت بمونه ،مگه میشه روخاکا پیکرت بمونه،مگه میشه از تو فقط سرت بمونه ،مگه میشه … میگی با قصه ی اسارت کنار بیام ،مگه میشه میگی با خیمه ها و غارت کنار بیام ،مگه میشه میگی با آتیش و جسارت کنار بیام ، مگه میشه میگی با جسم پاره پاره ات کنار بیام ،مگه میشه دل بکشم من از غم تو مگه میشه ببرنم مقابل تو مگه میشه من بمونم با قاتل تو مگه میشه تو بری خواهرت بمونه مگه میشه روخاکا پیکرت بمونه مگه میشه از تو فقط سرت بمونه مگه میشه ببینمت قدت خمیده مگه میشه بیایی جون به لب رسیده مگه میشه برای دستای بریده مگه میشه …. میگی با حنجر دریده کنار بیام ،مگه میشه میگی با سرهای بریده کنار بیام ،مگه میشه میگی با تازیونه ها من کنار بیام ،مگه میشه میگی با خنده های دشمن کنار بیام ،مگه میشه میگی با اشک و آه و ناله کنار بیام ،مگه میشه میگی با اشکهای سه ساله کنار بیام ،مگه میشه میگی با ضرب تازیونه کنار بیام ،مگه میشه با جای سیلی روی گونه کنار بیام ،مگه میشه میگی با آه دخترامون کنار بیام ،مگه میشه با آتیش رو معجرامون کنار بیام ،مگه میشه میگی با جسم اربا اربا کنار بیام فمگه میشه با سر غرق خون سقا کنار بیام ،مگه میشه 🍂▪️🍁🍂▪️🍁🍂▪️🍁
حضرت مسلم ابن عقیل سلام الله علیه شب اول محرم ۹۹ مهدی میرداماد 🌾🌾▪️🌾🌾🌾🌾 خدا رو شکر به آرزوم رسیدم نمُردمُ و محرمت رو دیدم خیلی دلم تنگِ محرمت بود میدونی این یه ساله چی کشیدم *هی میگفتم محرم میاد مجلس ها برگذار میشه من هستم یا نه .. تو عمرم انقدر دلشوره نداشتم .. فکر میکردم هر وقت اراده کنم روضه هست .. هر وقت اراده کنم میتونم برم .. باورم نمیشد دلشوره بگیرم به محرمت میرسم یا نه ..* شبایِ اولُ دارم میبینم تو آسمونا یا که رو زمینم اجازه داده مادرت دوباره مشکی بپوشم بزنم به سینه م .. حسین … شبایِ‌عاشقیم،میلرزه شونه‌ها چه‌هق هقی یک دهه با غمت،میگذره‌زود عجب‌دقایقی یه کاری کن بشم نوکرِ لایقی این اولین روضۀ تو لهوفِ که اشکِ شرمندگی رو حروفِ تموم عالم یه صدا با مسلم دارن میگن حسین نیا به کوفه همۀ سال یه عرفه روضۀ مسلم خوانده میشه، الان شبِ اول حقِ این شهیدُ ادا کن : نیا که اینجا ردّی از حیا نیست توی مرام کوفیا وفا نیست اگه میای تنها بیا حسین جان اینجا که جایِ زن و بچه ها نیست چه کردی‌روزگار، ای آسمون با‌اشکِ من ببار کوفیا میکشن، شیرخواره‌تُ با افتخار اگه میای حسین، رقیه‌تُ نیار .. خیلی روضۀ مسلم روضۀ خاصیه چون پیغمبر براش گریه کرده، ابی عبدالله براش گریه کرده .. جوری ابی عبدالله برا مسلم گریه کرد عبارت مقتل میگه حَتی جَرت دُموع عَلی صَدرِه .. وقتی بینِ راه خبر دادن مسلمت رو کشتن یه جوری برا مسلم گریه کرد اشک هاش ریخت رو سینه‌ی مبارکش .. فدات بشم آقا .. اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ اَشْهَدُ اَنَّکَ لَمْ تَهِنْ وَلَمْ تَنْکُلْ، وَاَنَّکَ قَدْ مَضَیْتَ عَلى‏ بَصیرَهٍ مِنْ‏ اَمْرِکَ مُقْتَدِیاً بِالْصَّالِحینَ، وَمُتَّبِعاً لِلنَّبِیّینَ، فَجَمَعَ اللَّهُ بَیْنَنا وَبَیْنَکَ وَبَیْنَ رَسُولِهِ وَاَوْلِیآئِهِ فى‏ مَنازِلِ الْمُخْبِتینَ .. ان شالله با هم بریم حرم مسلم .. با هم بریم گوشۀ مسجدِ کوفه .. با هم بریم دورِ قبرش بگردیمُ با هم گریه کنیم .. غریب گیر آوردنت .. آقاشم غریب گیر آوردن .. زبانِ حال بگم : خورشیدِ عمرم دیگه بی فروغِ نامۀ کوفیا همه‌ش دورغِ خلوتِ دورِ مسلمِ تو اما بازارِ تیر و نیزه‌ها شلوغِ سفیرتُ با لبِ تشنه کشتن اینا از اولم حیا نداشتن نیا نیا پسر عمو شنیدم برا سرِ تو جایزه گذاشتن نزار که دیر بشه، تنت‌پر از نیزه و تیر بشه نزار که دیر بشه،نزار که‌خواهرت اسیر بشه نزار که دخترت به روزِ پیر بشه مسلم همۀ خاندانشُ برا حسین داد یکی از اون شهدایی که وقتی خبرِ شهادتُ دادن ابی عبدالله به برادرایِ مسلم فرمود شماها شهیدتون رو تقدیم کردید دیگه برگردید .. برادراش گفتن یا اباعبدالله به دو دلیل بر نمی گردیدم؛ تا الان خونی طلب کار نبودیم مونیم، حالا که برادرمونُ کشتن .. بعد یکیشون یه جمله ای گفت عجیب ابی‌عبدالله گریه کرد .. گفت آقاجان اگه برگردیم جوابِ مادرتُ چی بدیم .. اگه پرسید بچه‌مُ وسطِ بیابان رها کردید چی بگیم؟!.. حالا هرکی دلش آماده‌س بسم الله .. وقتی بدنُ از بالا دارالاماره انداختن همه جمع شدن دورِ بدن کسی باور نمیکرد این بدنِ بی سر بدنِ سفیرِ حسین باشه .. هر کی یه حرفی زد نتونستن بدنُ بشناسن .. یه مرتبه دیدن یه زنی میگه برید کنار، نگاه کردن دیدن طوعه‌س .. گفت من میشناسم این آقا مهمانِ خانۀ من بوده .. طوعه اومد بدنُ نگاه کرد گفت این مسلم ابن عقیلِ .. (زود حرفُ گرفتیا..) از کجا شناخت مسلمُ؟! سر که نداشت .. از پیراهن مسلم رو شناخت .. کسی که سر نداره از لباساش میشناسن .. آخ بمیرم برات حسین .. اگر حسینِ من تویی، سرت کو .. یا سر داره یه بدن، یا پیراهن داره یه بدن اگه سر نداشته باشه، پیراهن نداشته باشه یه علامت و مشخصه دنبالش میگردن .. میگن یا انگشتری یا ویژگی خاصی اگه هیچ کدوم نباشه از حجم بدن میشناسن .. یه کاری با این بدن کردن خواهرش هی با تعجب به این بدن نگاه میکرد ، آیا تو حسینِ منی ؟!!ای حسین … 🌾🌾▪️🌾🌾▪️🌾🌾
mirdamad-moharram99-sh1-1.mp3
6.06M
روضه حضرت مسلم بن عقیل علیه السلام مهدی میرداماد 🌾🌾▪️🌾🌾▪️
حضرت مسلم ابن عقیل سلام الله علیه اجرا شده شب اول محرم ۹۹ # استاد حاج منصور ارضی 🍂🥀🍁🍂🥀🍁🍂 السلام علیک یا مولاتی یا فاطمه الزهرا بسم رب النور رب العشق رب العالمین بسم احمد ، بسم زهرا و امیرالمؤمنین بسم رب الجود بسم مجتبی بسم کریم بسم ثارالله بسم الله رحمن الرحیم السلام ای بهترین ماه ای محرم السلام السلام ای بهترین ارباب عالم السلام از تو ممنونم که از غم راحتم کردی حسین با تمام روسیاهی دعوتم کردی حسین تا شدم مجنونِ تو عقلم دو چندان رشد کرد در محرم نور ایمانم فراوان رشد کرد ذره ای هستم که از مهر شما آکنده ام شک اگر کردم به درمان شما شرمنده ام آنکه اهلِ حرف بود و در عمل جا زد منم آنکه دائم پای عشقت رنگ می بازد منم تو همان آقایی و روضه همان دارالشفاست گریه بر داغِ تو بر هر درد بی درمان دواست قطره ی اشکی سبب شد کور بینا بازگشت با عصا آمد به سوی روضه با پا بازگشت هست مدیون تو سر تا پا وجودم یاحسین بی نگاهت صد کفن پوسانده بودم یاحسین حرف پیر زیرکی همواره در یادِ من است مثل او این حرف در طوفان فریاد من است هر که هستم هر چه هستم بر کسی مربوط نیست جود اربابم حسین بن علی مشروط نیست پیرهن مشکی به تن کردن عبادت کردن است یا حسینِ ما همان قرآن تلاوت کردن است واجب عینی است گریه قابل تبدیل نیست کعبه هم تعطیل باشد روضه ات تعطیل نیست می شود این روضه ها بی سایبان هم برقرار برتر از عرش است روضه سقف می خواهد چه کار چادر زهرایِ اطهر سایبانِ روضه هاست بانویِ پهلو شکسته میزبان روضه هاست روضه ای را که به پا کرده در این دنیا خودش اختیارش نیست دست هیچ کس الا خودش پس به پایِ هم چرا بیهوده می پیچیم ما پایِ زهرا که وسط باشد همه هیچیم ما ما تأسی می کنیم امسال بر بانو رباب سینه زن خواهیم شد حتی به زیر آفتاب بی اراده غرق ناله بی امان بی اختیار گریه باید کرد مثل مادران داغدار گریه های مادرانه یادگار فاطمه است روضه خواندن کار ماها نیست کار فاطمه است سوختی در آتش صحرا بُنَیّ سوختم رفت غارت آن لباسی که برایت دوختم کاش در گودالِ خون عطشان نبودی لااقل پیش چشم این و آن عریان نبودی لااقل «شاعر : علی ذوالقدر» *السلام علیک یا مسلم ابن عقیل…قربونت برم تو کوفه سرگردان شدی .. بی مقدمه شعر بخوانمُ گریه کنی ..* حضرتِ ماه نیا، شاه نیا، آه نیا سمتِ کوفه قدمی بیش دگر راه نیا بین این غمکده کفتار زیاد است زیاد منکِر حیدر کرار زیاد است زیاد از غریبی شده ام در به در و سرگشته هیچ کس پشت سرم نیست، ورق برگشته کوفیانی که نوشتند مریدت هستند ریسمان دور دوتا دست سفیرت بستند وسط کوچه به نیرنگ، مرا سیر زدند بر لب و بر دهنم قبضه ی شمشیر زدند از کنارم قدح آب خنک می بردند با لب تشنه مرا زیر کتک می بردند قسمت این بود که لب تشنه فدایت بشوم اولین تشنه لبِ بزم عزایت بشوم گفتم حسینُ، ناله کشیدم با اذن زهرا، مشکی پوشیدم گریه شد کارم، سینه زنِ یارم با زینب می خوانم، با زهرا می نالم لبیک ثارالله ، یا اباعبدالله .. با چشم گریان، بر روی دارم با کام عطشان، جان می سپارم چشمم به راهت، کو آقا سپاهت یابن الزهرا گشته، کوفه قتلگاهم لبیک ثارالله ، یا اباعبدالله .. کوفه هم آقا مثلِ مدینه بغض علی را دارد به سینه آمده لشکر بهرِ علی اصغر میریزد در صحرا جسم علی اکبر .. لبیک ثارالله ، یا اباعبدالله  🍁🥀🍂🍁🥀🍂🍁