سبک1
#پنجم_ربیع_الاول
#وفات_حضرت_سکینه_علیهاالسلام
(الهام از شعر قبلی)
واحد،زمینه
دردای این جسم کبودم ،دیگه داره آروم می گیره
دق کرده ی هرروز وهرشب،از دار دنیا دیگه سیره
مظلومه ی شهر مدینه، شکرخدا داره می میره
من شاهد جفایم ، از بار غم خمیدم
هم خواهرشهیدو هم دختر شهیدم
اززندگی به جزدرد،چیزی دیگه ندیدم
هجده سر بریده ،به روی نیزه دیدم
مظلومه یا سکینه......
🌸🌸🌸🌸🌸
در نیمه ی روزی تموم ، گلهای باغ ما خزون شد
از دیدن چکمه رو سینه ،عمه رو تل قامت کمون شد
خون ازگلوی شاه دین و روداز دوچشم او روون شد
من شاهد عبا و ، زخمای اکبر هستم
بایاداون سه شعبه،غمگین اصغرهستم
با خاطرات قاسم،بارسفررو بستم
با روضه ی علمدار، ازپا دیگه نشستم
مظلومه یا سکینه..
🌸🌸🌸🌸🌸
از روی بام قوم یهودی ، قلب منو کرده نشونه
بر جسم من عمه سپر بود،هرجاکه خوردم تازیونه
می زد عدو با بغض حیدر ،با کعب نیزه بی بهونه
درکوچه یهودی ، سبّ علی ثواب بود
با ناله ی یتیمان ، رقص زنان جواب بود
از غصه ی سه ساله ،دل همه کباب بود
مأوای آل حیدر،یه خونه ی خراب بود
مظلومه یا سکینه....
📝علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#شور #حضرت_رقیه س
#حضرت_سکینه س
بند🌹
شاگرد بی بی زینبی/ عالمه ای
رقیه ای ولی تو هم / فاطمه ای
ملیکة السمایی ای / رقیه جان
وقتی رو دوش ساقیه/ علقمه ای
عُلیا مخدره مدد ٬ نوه ی حیدر
سه سالته تأویلی واسه٬ آیات کوثر
لقب بی بی فاطمه چون٬ خیرالنسا شد
فاطمه ی کربلا تویی ٬ سرور هاجر
عشقم رقیه لعن الله امیه
قرآن ثنایت. کرده آیه به آیه
وارث زهرایی /// ای نوه ی حیدر
فاتح شام تو٬ علی٬ فتاحِ خیبر
جانم بی بی رقیه س
بند🌹🌹
بوی بقیع میوزه از/راهِ دمشق
کیه که نیست مستُ/هواخواهِ دمشق
میگم برا خوشنودیِ /رقیه جان
با افتخار منم سگ /ماه ِدمشق
اسمتون برای انبیا هستش مقدس
مسیر بهشته با شما صافُ مشخص
دنیا رو میخوام برای چی/از دار دنیا
یه نیمه نگاه پدرت ، واسه گدا بس
خاتون عالم بنتِ شاهِ معظم
هستن فداییت. همه اولادِ آدم
نوکریت عنوانم///حضرت کریمه
در خونت هاجرُ ساره ندیمه
جانم بی بی رقیه س
بند🌹🌹🌹
حی علی عشقُ جنون/دیوونه ها
آی عاشقا واشده باز/میخونه ها
واسه بی بی سکینه جان فداییم
پر میشه از عنایتش پیمونه ها
خوشیِ قلبِ اصغریُ / شهزاده اکبر
به شما توسل می کنم / فردای محشر
برا تو به سینه میزنم / یا بنت الارباب
حساسه رو اسم پاک تو / سقای لشگر
روحی فدائک/ملیکهِ ملائک
از من بخوا جون/راضی ام به رضائک
ادخیل مولاتی/کعبه الرزایا
خورده غبطه به شما /امِ مسیحا
جانم بی بی سکینه س
✍شاعر:
#سید_ابوالحسن_۱۳۱۱۰
#رضا_بیگی
هدایت شده از 🌹 m.s🌹
28.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روضه و توسل جانسوز_ویژه وفات حضرت سکینه سلام الله علیها _استاد شیخ حسین انصاریان
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️
اسب عربی که خیلی تیزهوشه مخصوصا اگر تمرینشم دیده باشند؛چرا من هر چی با محبت رکابش رو میکشم اسبم حرکت نمیکنه؟باید یه مانعی جلوی مرکبم باشه،خم شد؛چون سر و گردن اسب جلو تره راکب که نشسته جلو رو میبینه اما اگر مانعی باشه باید خم بشه یه مقدار عقب گردن رو نگاه کنه،ابی عبدالله خم شد،دید دختر سیزده سالش دست اسب رو گرفته،نمیذاره بره ...." پیاده شد،روی خاک نشست،سکینه رو بغل دست خود نشوند،آنقدر ابی عبدالله با ادبه که سکوت کرد ببینه بچش چی میگه؟بابا کجا میخوای بری؟عزیز دلم میدان؛بابا از صبح تا حالا که میرفتی برمیگشتی،این بارم برمیگردی؟نه عزیز دلم دیگه برنمیگردم ....."
بابا حالا که میخوای بری و نیای میشه من یه درخواست از شما داشته باشم؟آره عزیز دلم،میدونه یاران همه رفتند،اکبر رفته،عباس رفته،دیگه مردی رو ندارن که از اینا دفاع کنه تنها برادر بیمارشه؛فکر میکنه بابا هم که بره تو این بیابون ما بین سی هزار دشمن گرفتار میشیم،گفت بابا قبل از اینکه بری میدان میشه ما رو به مدینه برگردونی؟نه عزیزدلم،یه ضرب المثلی رو براش گفت:
یعنی سکینه ی من،من دیگه دستم بسته،شما رو نمیتونم برگردونم ..." دختر دیگه ادامه نداد حرفشو،حالا بابا شروع کرد به حرف زدن،سکینه جان میشه من از تو یه تقاضا بکنم؟از جا پرید،بابا رو بغل گرفت،صورت بابا رو بوسید،سر بابا رو رو سینه گذاشت،بابا شما از من چی میخوای عزیز دلم؟من از تو میخوام اینقدر مقابل چشم من اشک نریزی عزیزم ...."
سکینه جان این گریه های تو داره دل منو آتیش میزنه ...."
"لاتحرقی قلبی بدمعک حسرتا مادام منی الروح فی جسمانی..."
این جمله ی آخر میدونید یعنی چی؟یعنی اینکه سکینه ی من تا لحظه ی آخر مقابل من گریه نکن،دیگه نگفت بعد من گریه نکن،یعنی بعد من هر چی خواستی گریه کن؛دیگه من نیستم جیگرم آتیش بگیره،دیگه بابا رو ندید تا وقتی اومد دید عمه یه بدن قطعه قطعه رو بغل گرفته....."
"عمتی نعش هذا من؟"عمه این بدن قطعه قطعه ی کیه؟عزیزم این بدن قطعه قطعه ی پدرت حسینه ........
کانال روضه و نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه
ایتا
لینک کانال👇
https://eitaa.com/rozevanoheayammoharramsoghandi
نوحه رحلت حضرت سکینه سلام الله علیها
در پنجمِ ربیع الاول،غرق عزا شده مدینه
یاد امامِ سر بریده،جان داده حضرتِ سکینه
آه و واویلتا واویلا...
راهی جنت الاَعلیٰ شد،دُردانهٔ اباعبدالله
جان داده در مدینه از غم،ریحانهٔ اباعبدالله
آه و واویلتا واویلا...
با بُغض و کینه بر یزید و،با لعنِ بر امیّه رفته
یادِ خرابهٔ شهرِ شام،به دیدنِ رقیّه رفته
آه و واویلتا واویلا...
جان داده یادِ آن لحظه که،در قتلگه سری جدا شد
وَ پیش دیدهٔ یک مادر،آن سر هلال نیزه ها شد
آه و واویلتا واویلا...
جان داده یادِ آن لحظه که،اسب پدر به یال پر خون
برگشته سمت خیمه ها و،شد قلب اهل خیمه محزون
آه و واویلتا واویلا...
#پنج_ربیع_الاول #پنجم_ربیع_الاول
#حضرت_سکینه
کانال روضه و نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه
ایتا
لینک کانال👇
https://eitaa.com/rozevanoheayammoharramsoghandi
4_5899817504443729868.mp3
716.4K
کانال روضه و نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه
ایتا
لینک کانال👇
https://eitaa.com/rozevanoheayammoharramsoghandi
"بزرگترین گروه ستایشگران اهل بیت علیهم السلام"
لینک گروه:
http://eitaa.com/joinchat/501415957Cff052ccb5a
رباعیات در سوگ حضرت سکینه س
دل سنگ آب شد از گریه تو گریه مکن
عمه بی تاب شد از گریه تو گریه مکن
*
کودکی را که پدر در سفر است
دائما چشم امیدش به در است
هر صدائی که ز در می آید
به خیالش که پدر می آید
*
ویرانه را بابا چراغان کردی امشب
همچو علی یاد یتیمان کردی امشب
بابا به قربان سرت می میرد امشب دخترت
بابای مظلومم ، بابای مظلومم
*
دختر دردانه منم به کنج ویرانه منم
عمه چه آمد به سرم چرا نیامد پدرم
*
گفت ای جان پدر من به فدای سر تو
ای سر غرق به خون ، گو چه شده پیکر تو
کاش می مرد نمی دید تو را دختر تو
بنشین تا که زنم شانه به موی سر تو
***
من آن شمع سراپا آتشم کز ناله خاموشم
خم نیلی و اندامم کبودو خود سیه پوشم
همیشه طفل کوچک جا در آغوش پدر گیرد
من ویران نشینم رأس پدر باشد در آغوشم
ای داغ غمت لاله ی باغ دل ما
نام تو رقیه جان چراغ دل ما
دل سوختگان غم خود را در یاب
بگذار تو مرهمی به داغ دل ما
کانال روضه و نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه
ایتا
لینک کانال👇
https://eitaa.com/rozevanoheayammoharramsoghandi
هدایت شده از اشعار واحادیث امام زمان عج
اشعارواحادیث امام زمان عج
دوستان مداح رادعوت کنید
ایتا
لینک کانال👇
http://eitaa.com/joinchat/2404777991C3344d16d6e
.
سبک خدا مادرم را کجا می برند ...
💠 #حضرت_سکینه
بگو عمه بابا کجا می رود
که لب تشنه از پیش ما می رود
گمانم که از بهر ما کودکان
به دنبال آب بقا می رود
تو گفتی نگردم جدا از حسین
جدا از تو بابا چرا می رود
چنان گشته بیگانه از خویشتن
که با سر بر آشنا می رود
چنان می رود او که با رفتنش
بدنبال او جان ما می رود
بگفتا تو را می برم پس چرا
نبرده به همره مرا می رود
گمانم خدا گفته تنها بیا
که تنها به نزد خدا می رود
{حسین ( یا حسین)۲}2
🌺
هدایت شده از شهید یوسف سلطانی
108K