eitaa logo
کانال روضه ، نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه
4.3هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
130 فایل
کانال روضه ، نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه 👇 @madahi_moharram ارتباط با مدیران👈 @msoghandi @y_a_m_h
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سکینه علیها سلام 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 تو سکینه نور دو عین هستی دختر شاه عالمین هستی از تبار آل رسول الله همه ی هستی حسین هستی آه و واویلا آه و واویلا۳ تو گلی از گلشن دین بودی شیعیان را حبل متین بودی بهر داغ کرب و بلا بانو همه ی عمر خود حزین بودی آه و واویلا آه و واویلا۳ همره عمه کربلا دیدی آه و ناله ز خیمه ها دیدی تو ز عمه زینب و کلثومت ناله و گریه بی صدا دیدی آه و واویلا آه و واویلا۳ دیده ای غرق خون تن اکبر آن که باشد شبیه پیغمبر زده آتش به قلب بابایت از جفا دشمن ستم گستر آه و واویلا آه و واویلا۳ دیده ای غربت علی اصغر شد شهید تیر ستم آخر با دستان حرمله ی بی دین تیر کین پاره کرد از او حنجر آه و واویلا آه و واویلا۳ دیدی پرپر شده گلان یاس ریزد اشک تو همچنان الماس دیده ای شد جدا ز پیکر او هر دو دست عموی تو عباس آه و واویلا آه و واویلا۳ دیده ای تو به روز عاشورا غریب عالم بشده تنها از روی زین ذوالجناح پدرت فتاده بین لشکر اعدا آه و واویلا آه و واویلا۳ دیده ای قلب او دریده شده سر بابا ز کین بریده شده دیده ای در کنار پیکر او قامت زینبش خمیده شده آه و واویلا آه و واویلا۳ (سبک: شبایی که دلارو غم میگیره) سلام الله
Roze_h-sekineh_Mirzamohamadi_1 (1)(1).mp3
18.32M
مرادقلی: 🏴 السلام علیک یا اباعبدالله 🔊 بال و پرم ز سنگ حوادث شکسته شد از بس که شمر دون زده تازیانه ام.. ◼️ بنت الحسین سلام الله علیها 🎤 حجت الاسلام متن شعر روضه شهادت حضرت سکینه سلام الله علیها، حجت الاسلام میرزامحمدی: آن بلبلم که سوخته شد آشیانه ام صیاد سنگدل زده آتش به خانه ام بال و پرم ز سنگ حوادث شکسته شد از بس که شمر شُوم زده تازیانه ام چون شمع آب شد تنم از بس گریستم ترسم که سیل اشک کند سر به نیستم زان ساعتی که رفتی و دیگر ندیدمت جویای گنج بودم و ، ویران نشینم شدم دستم نمی رسید ببوسم تو را ز نی از دور گرد خرمن تو خوشه چین شدم ویرانه و داغ ، زخم زبان ، طعنه ی بی کسی این کوه را تن چون کاه چون کشم پای تو و که برسر چشمان خود نهم دست تو کو خار ز پایم برون کشم
1_1220213515.mp3
9.42M
مهدی رسولی ◾️🍁🍁◾️🍁🍁◾️🍁🍁 به خاک تربتت هر بار بگذارم جبینم را درونم حس کنم انوار رب العالمینم را معاد و عدل و توحید و نبوت را تو معیاری نخواهم داد بر شک بقیه این یقینم را منِ گمراه و حیران را به راه راست آوردی ز گیسویت گرفتم رشته ی حبل المتینم را همیشه روح من حس امانت کرد با مهرت نگیر از من به جان مادرت روح الامینم را شکسته دل شدن را از سخای مادرت دارم گدایی کرده ام از فاطمه قلب حزینم را اگرچه دست خالی آمدم، چشم پُری دارم بخر چشم ترم را، این متاع کمترینم را گره افتاده در کارم، گرفتارِ گرفتارم پذیرا باش نذرِ سفره ی اُم البنینم را همه آماده ی رفتن شدند و باز جا ماندم بیا امضا کن از لطفت برات اربعینم را نگیر از عمر من اوقات خیر و برکتم، یعنی همین که در میان روضه هایت می نشینم را سرش را دید و با گریه سکینه گفت با بابا تماشا کن میان شام حال شرمگینم را همین که معجرم در آن شلوغی سوخت با شعله به روی سر گرفتم تکه های آستینم را : شیرازی
ba-gerye-sakine-goft-a-baba.mp3
10.09M
گریه سکینه گفت ای بابا... ▪️▪️▪️▪️▪️ مهدی رسولی
علیهاالسلام: چون پدرم كشته شد، آن بدن نازنين را در آغوش گرفتم، حالت اغما و بی‌‏هوشى بر من روى داد در آن حال شنيدم پدرم می‌‏فرمود: شيعتى ما اِن شربتم، ماءَ عَذب فاذكرونى اِذ سمعتم بغريبٍ اَو شهيد فاندبونی... ‏ 📗 الآمال، شيخ عباس قمى، ج۲، ص۹۳۰؛ به نقل از مصباح کفعمی، ص۹۶۷. تشنه بودم، خواستم لب وا کنم، آبی بنوشم ناگهان کوه غمی احساس کردم روی دوشم دیدم آشوبم، تلاطم دارد اشکم، در خروشم می‌رسید از هر طرف فریاد جانکاهی به گوشم: شیعتی ما إن شَرِبْتُم ماء عَذْبٍ فاذکرونی راه را گم کرده بودم، آخر آیا می‌رسیدم؟ خسته و تنها در آن صحرا، چه غربت‌ها که دیدم هر غریبی را که دیدم، زیر لب آهی کشیدم دشت ساکت بود، اما این صدا را می‌شنیدم: اِذ سَمِعْتُم بِغَریبٍ اَوْ شَهیدٍ فَانْدُبُونی آرزوها داشتم... راهی شدم تا در سپاهش... کاش من هم می‌شدم از کشتگان یک نگاهش آخر راه من و... او تازه بود آغاز راهش راه او آغاز می‌شد از میان قتلگاهش... لَیْتَکُم فی یَوْمِ عاشورا جمیعاً تَنْظُرونی می‌زد آتش بر جهانی غربت بی‌انتهایش کودک شش‌ماهه هم می‌خواست تا گردد فدایش ناگهان شد غرق خون با یک سه‌شعبه ربنایش کاش آنجا آب می‌شد آب از هُرم صدایش: كَيْفَ‌ أَسْتَسْقی لِطِفْلی فَأَبَوْا أَنْ‌ يَرْحَمُونی بود آیات شگفتی از گلویی تشنه جاری هر دلی بی‌تاب می‌شد با طنین سرخ قاری دخترش راوی خون بود آن میان با بی‌قراری می‌سرود این اشک‌ها را تا بماند یادگاری: وَ انا السّبط الّذی مِن غَیر جُرم قَتَلونی شاعر:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آقا ردای سبز امامت مبارڪت پوشـــــیدن لباس خلافت مبارڪت ای آخرین ذخیره زهرایی حســـــین آغاز روزگار امامت مبارڪت آغاز امامت قطب عالم امڪان حضرت مـــــهدی موعود عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف مبارڪ باد. 🍃🌼🍃🌼🍃 🌼🍃🌼🍃🌼🍃 🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼 کانال گلچین مولودی و.....👇ایتا وتلگرام ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @golchin_mowludi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️شعرخوانی مهدی رسولی درمورد اغتشاشات اخیر دشمن به هر فتنه است دنبال بهانه این بار هم در خواب بیند پنبه‌دانه پرچم به آتش می‌کشید؟ ای مرگ‌تان باد آتش نصیب کل ساز و برگ‌تان باد @rozeh_daftari1
کوثر: امروز ازدواج ملکه حجاز است🌸🍃 اما نه باشاهزادگان یمنی ونه باتاجران مکی🌸🍃 با کسی که پادشاه بی تاج وتخت زمین و آسمان است🌸🍃 🎉🌸🎉 ✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨ کانال گلچین مولودی و.....👇تلگرام وایتا ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @golchin_mowludi
🌾🌾🌾🌾🌾 مراسم سفره ابوالفضل ع اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَفی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَ حافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً ، بِرَحْمَتِکَ‏ یااَرْحَمَ الرَّاحِمینَ اَللّهُمَّ اَرِنيِ الطَّلْعَةَ الرَّشيدَةَ ، وَ الْغُرَّةَ الْحَميدَةَ وَ اكْحُلْ ناظِري بِنَظْرَة منِّي اِلَيْهِ ... همه قرار من این است یارِ تو باشم قرار سوزِ دلِ بی قرارِ تو باشم به غیرِ اشک ندارم متاعِ بالایی که مرهمِ نگهِ اشک بارِ تو باشم برایِ یاریِ دین روز و شب دعایم کن که روزِ یاریِ عترت کنارِ تو باشم غم غریبیِ آلِ تو می کُشد مارا دلم خوش است که من جان نثارِ تو باشم تویی اسیرِ غمِ اهل بیتِ پیغمبر و من اسیرِ غمِ قلبِ زارِ تو باشم تو در مدارِ حسینی و من به دنبالت بگیر دستِ مرا در مدارِ تو باشم در آن زمان که شعارِ تو یالثارات است الهی از کرمت پایِ کارِ تو باشم در آن سحر که می آیی به یاریِ زهرا خدا کند که من ای یار ، یارِ تو باشم اگر چه با تو ام امروز در مقامِ حرف سزاست هم قدمِ روزگارِ تو باشم به خونِ سرخِ حسین انتقام می آید خدا نوشته که چشم انتظارِ تو باشم *حضرت فرمود هر جا روضۀ عموجانم خوانده بشه ، من سراسیمه میام ... آقا و مولاتون رو همه صدا بزنید ؛ یا صاحب الزمان ....... دلم تنگ است و غم بسیاردارم من امشب با ابوالفضل کاردارم من امشب از ابوالفضل توشه گیرم زیارت کردن شش گوشه گیرم در اینجا عطر بوی یاس گیرم من امشب دامن عباس گیرم غریق منتم کرده ابوالفضل که اینجا دعوتم کرده ابوالفضل دراینجا با دلی محزون و خسته نشسته بانوی پهلوی شکسته بدستش شاخه های یاس دارد به لب هم ذکر یا عباس دارد شنیدم دستهایت را بریدند شنیدم چشم نازت را دریدند چون طفلان این سخن ها رو شنیدند همه از هم خجالت می کشیدند وای بمیرم برات آقا جان اومد دم خیمه طفلان دید بچه ها شکمشون رو روی زمین مرطوب گذاشتند تا از تشنگی شان کم بشه غیرتش به جوش آمد صدا زد:سیدی ، مولای من ، سینه ام تنگ شده اجازه بده برم میدان امام حسین فرمود: می خواهی بروی برو ، اما اول برای بچه هایم قدری آب بیار خودش را به طرف شریعه فرات رسانید مقداری اب به کف دست گرفت اما یاد لب تشنه برادر ، یاد تشنگی بچه های برادر افتاد اب را روی اب ریخت به سوی خیمه ها حرکت کرد اما دشمنان دستهای نازنینش را جدا کردند اما هنوز امید داره هنوز اب داره وای بمیرم امان از اون لحظه ای که تیر به مشکش زدند وقتی تیر به مشک اباالفضل اصابت کرد همه اب روی زمین ریخت امیدش نا امید شد الهی امیدت نا امید نباشه عزیز دلم یک عمود اهن هم به فرق نازنینش زدند از روی اسب به زمین افتاد صدا زد : برادر برادرت را در یاب اه امان از اون لحظه ای که حسین امد علقمه دید دستهای علمدارش و بریدن تمام بدن قطعه قطعه صدا زد برادرم کمرم شکست الهی هیچ کسی داغ برادر نبینه الهی غم برادر نبینی عزیز دلم 🌾🌾🌾🌾🌾
اجرای مراسم سفره ابوالفضل ع اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَفی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَ حافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً ، بِرَحْمَتِکَ‏ یااَرْحَمَ الرَّاحِمینَ اَللّهُمَّ اَرِنيِ الطَّلْعَةَ الرَّشيدَةَ ، وَ الْغُرَّةَ الْحَميدَةَ وَ اكْحُلْ ناظِري بِنَظْرَة منِّي اِلَيْهِ ... همه قرار من این است یارِ تو باشم قرار سوزِ دلِ بی قرارِ تو باشم به غیرِ اشک ندارم متاعِ بالایی که مرهمِ نگهِ اشک بارِ تو باشم برایِ یاریِ دین روز و شب دعایم کن که روزِ یاریِ عترت کنارِ تو باشم غم غریبیِ آلِ تو می کُشد مارا دلم خوش است که من جان نثارِ تو باشم تویی اسیرِ غمِ اهل بیتِ پیغمبر و من اسیرِ غمِ قلبِ زارِ تو باشم تو در مدارِ حسینی و من به دنبالت بگیر دستِ مرا در مدارِ تو باشم در آن زمان که شعارِ تو یالثارات است الهی از کرمت پایِ کارِ تو باشم در آن سحر که می آیی به یاریِ زهرا خدا کند که من ای یار ، یارِ تو باشم اگر چه با تو ام امروز در مقامِ حرف سزاست هم قدمِ روزگارِ تو باشم به خونِ سرخِ حسین انتقام می آید خدا نوشته که چشم انتظارِ تو باشم *حضرت فرمود هر جا روضۀ عموجانم خوانده بشه ، من سراسیمه میام ... آقا و مولاتون رو همه صدا بزنید ؛ یا صاحب الزمان ....... دلم تنگ است و غم بسیاردارم من امشب با ابوالفضل کاردارم من امشب از ابوالفضل توشه گیرم زیارت کردن شش گوشه گیرم در اینجا عطر بوی یاس گیرم من امشب دامن عباس گیرم غریق منتم کرده ابوالفضل که اینجا دعوتم کرده ابوالفضل دراینجا با دلی محزون و خسته نشسته بانوی پهلوی شکسته بدستش شاخه های یاس دارد به لب هم ذکر یا عباس دارد شنیدم دستهایت را بریدند شنیدم چشم نازت را دریدند چون طفلان این سخن ها رو شنیدند همه از هم خجالت می کشیدند وای بمیرم برات آقا جان اومد دم خیمه طفلان دید بچه ها شکمشون رو روی زمین مرطوب گذاشتند تا از تشنگی شان کم بشه غیرتش به جوش آمد صدا زد:سیدی ، مولای من ، سینه ام تنگ شده اجازه بده برم میدان امام حسین فرمود: می خواهی بروی برو ، اما اول برای بچه هایم قدری آب بیار خودش را به طرف شریعه فرات رسانید مقداری اب به کف دست گرفت اما یاد لب تشنه برادر ، یاد تشنگی بچه های برادر افتاد اب را روی اب ریخت به سوی خیمه ها حرکت کرد اما دشمنان دستهای نازنینش را جدا کردند اما هنوز امید داره هنوز اب داره وای بمیرم امان از اون لحظه ای که تیر به مشکش زدند وقتی تیر به مشک اباالفضل اصابت کرد همه اب روی زمین ریخت امیدش نا امید شد الهی امیدت نا امید نباشه عزیز دلم یک عمود اهن هم به فرق نازنینش زدند از روی اسب به زمین افتاد صدا زد : برادر برادرت را در یاب اه امان از اون لحظه ای که حسین امد علقمه دید دستهای علمدارش و بریدن تمام بدن قطعه قطعه صدا زد برادرم کمرم شکست الهی هیچ کسی داغ برادر نبینه الهی غم برادر نبینی عزیز دلم (آه برآر توه بمیرم) کنار علقمه غوغا بَهِیّه دِتا دَست از بدن جِدا بَهِیّه علمدارِ حسین، عَبّاسِ فِدا که وِ نِه  فرقِ سر دِتا بَهِیّه دست عمو هر ده جدا بهییه خیمه دله غوغا به پا بهییه راه دکته عمو سوی علقمه شط کنار بوین غوغا بهییه آخ مه کمر توه دتا بهییه ×××××××× الهي به اين سفره بركت بده ..... به اين مائده شكر نعمت بده همه شاد گردیم در اين زندگي ..... به باني اين سفره رحمت بده به آشپز و ميزبان و هم ميهمان ..... تن سالم و شان و شوكت بده نصيب همه دوستان علي‌(ع) ..... زحق سفره ي خير قسمت بده الهي به روز جزا بهر ما ...... طعام بهشتي ز جنت بده
🏴🏴🏴🏴 إِنَّا وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ با نهایت تأسف و تأثر درگذشت شاعر بلند‌مرتبه ی خراسانی خادم خوش‌قریحه ی آستان سلطان طوس مرحوم سید رضا موید رحمت الله علیه را خدمت همه دلدادگان وادی نوکری خاندان عصمت و طهارت تسلیت عرض می کنم به راستی که این پیرِ اشک با ثروتی عظیم که شامل حُب آل الله ع و بغض دشمنان ایشان می باشد،راهی دیار باقی خواهد شد همانگونه که سروده اند: سرمایه ی محبت زهراست دین من من دین خویش را به دو دنیا نمی دهم 🔲 🖤🖤🖤 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1
┅═┄⊰🌿༻🌺༺🌿⊱┄═┅ بروزترین کانال گلچین مولودی و.....👇تلگرام وایتا ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @golchin_mowludi
Alireza Talischi - Alamdaar 128 (MusicTarin)_220820201838.mp3
2.75M
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----• تا رسیدم به فرات و بنشستم لب آب تا رسیدم به فرات و بنشستم لب آب یادم آمد ز کبودی لب طفل رباب یادم آمد ز کبودی لب طفل رباب نَبوُد صبر و قرارم گره افتاده به کارم نبود صبر و قرارم گره افتاده به کارم من علمدارم علمدار من علمدارم علمدار بر حسینم یار و غمخوار بر حسینم یار و غمخوار نه سری مانده نه دستی نه سری مانده نه دستی کمرم را تو شکستی کمرم را تو شکستی چه بگویم به سکینه چو سراغت گیرد چه بگویم به سکینه چو سراغت گیرد گر بفهمد تو شدی کشته بدان میمیرد گر بفهمد تو شدی کشته بدان میمیرد نَبوُد صبر و قرارم گره افتاده به کارم نبود صبر و قرارم گره افتاده به کارم من علمدارم علمدار من علمدارم علمدار بر حسینم یار و غمخوار بر حسینم یار و غمخوار نه سری مانده نه دستی نه سری مانده نه دستی کمرم را تو شکستی کمرم را تو شکستی •-----🖤═✾🌺✾═🖤-----• کانال مداحی محرم ایتا👇 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @madahi_moharram
. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 در هــــوای کــربــلایت  بیقــــرارم  یا حسین در میـــانِ روضـه ها چشم انتظارم یاحسین مــن برای دیــدن کــرب و بلایت روز و شب لحظه ها را می شمارم می شمارم یاحسین یاحسین و یاحسین و یاحسین و یاحسین(۲) از همان روزی که حک شد نام تو بر لوح دل تا ابد در ایـن غـــم تـو داغــــدارم یا حسین جای اشک و آهِ حســرتبـار این ماتـم رَواست روز و شب از داغ تو گر خون ببارم یاحسین یاحسین و یاحسین و یاحسین و یاحسین(۲) گر بریزد خون من ، دشمــن بگیـرد جان من دست از این عشق تو هرگز برندارم یاحسین سایه دارد پرچم ســرخ حسینــی بر ســرم زیر این پرچم برایت جان نثــارم یا حسین یاحسین و یاحسین و یاحسین و یاحسین(۲) از  در "بیت الرقیـــه" حاجتـــم گــردد روا می شود باب الحوائج غمگسارم یا حسین تا قیــامت با من است این افتخــار نوکری این مدال نوکری را دوست دارم یا حسین یاحسین و یاحسین و یاحسین و یاحسین(۲)
🌷سیدی یا اباعبدالله🌷 بعد مرگم ﺑﻨﻮﯾﺴﯿﺪ ﺑﻪ ﺳﻨﮓ ﻟﺤﺪﻡ ﻣﻦ ﻓﻘﻂ ﻋﺸﻖ حسين بن ﻋﻠﯽ ﺭﺍ ﺑﻠﺪم ﻧﻨﻮﯾﺴﯿﺪ ﮐﻪ ﭘﺮﭘﺮ ﺷﺪﻩ ﻫﻤﭽﻮﻥ ﮔﻞ ﯾﺎﺱ ﺑﻨﻮﯾﺴﯿﺪ ﺷﺪﻩ ﻣﺴﺖ ﻭ ﺧﺮﺍﺏ ﻋﺒﺎﺱ ﻧﻨﻮﯾﺴﯿﺪ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺭﻭﺯازل ﻣﺬﻫﺒيم ﺑﻨﻮﯾﺴﯿﺪ ﮐﻪ ﺗﺎ ﺭﻭﺯ ﺍﺑﺪ ﺯﯾﻨﺒﯿﻢ ﻧﻨﻮﯾﺴﯿﺪ ﮐﻪ ﻣﺴﺖ ﺍﺯ ﻗﺪﺡ ﺳﺎﻏﺮﯾﻢ ﺑﻨﻮﯾﺴﯿﺪ ﮐﻪ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﻋﻠﯽ ﺍﮐﺒﺮﯾﻢ ﻧﻨﻮﯾﺴﯿﺪﮐﻪ ﺟﺎﻥ ﺩﺍﺩ ﺩﮔﺮ ﺑﺮ ﺳﺮ ﺩﻭﺳﺖ ﺑﻨﻮﯾﺴﯿﺪ ﮐﻪ ﻣﺠﻨﻮﻥ ﻋﻠﯽ ﺍﺻﻐﺮ ﺍﻭﺳﺖ ﻧﻨﻮﯾﺴﯿﺪ ﮔﻨﻪ ﭘﺮﺩﻩ ي ﻣﻬﺘﺎﺑﺶ ﺷﺪ ﺑﻨﻮﯾﺴﯿﺪ ﮐﻪ ﺍﻭﺳﯿﻨﻪ ﺯﻥ ﺷﺎﻫﺶ ﺷﺪ ﻧﻨﻮﯾﺴﯿﺪ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﺑﻪ ﺟﻬﺎﻥ ﺧﺎﻧﻪ ﻭ ﺟﺎ ﺑﻨﻮﯾﺴﯿﺪﮐﻪ ﻣﺄﻭﺍﺵ ﺷﺪﻩ ﮐﺮﺑﺒﻼ ﻧﻨﻮﯾﺴﯿﺪ ﮐﻪ ﺍﻭ ﻧﻮﮐﺮ ﺑﺪﻋﻬﺪﯼ ﺑﻮﺩ ﺑﻨﻮﯾﺴﯿﺪ ﮐﻪ ﺍﻭ " ﻣﻨﺘﻈﺮ" ﻣﻬﺪﯼ ﺑﻮﺩ. اللهم الرزقنی شفاعه الحسین یوم الورود
. اینکه بدون روضه به جایی نمیرسیم ثابت شدست قدر مسلم برای ما هرگز به زیر منت مردم نمیرویم وقتی که هست سایه پرچم برای ما وقتی فرات اشک مهیاست از دوچشم بی قیمت است چشمه ی زمزم برای ما گریه کن حسین کمک کار فاطمست کرده دعا رسول مکرم برای ما بی بی! کدام روضه غذا طبخ میکنی؟ از دستپخت خود بده یک کم برای ما گفتند که حسین گرسنه شهید شد این غصه شد مصیبت اعظم برای ما ____ ‌.
. ‍ علی_قاسمی با الهی بالحسین دست به دعا میگیرم به لبم ذکر من اسمه دوا میگیرم همه وجودم از درد و مرض پر باشه زیر خیمه حسین میام شفا میگیرم روضه یعنی نجات از بلا روضه یعنی حیات با حسین روضه یعنی شفا از مرض با یه یا حسین اتفاقا درد ما دوا میشه تو روضه به حرمتت اتفاقا دوای درد عالم البکا لغربتت اتفاقا اعتقادم اینه الشفا فی تربتت نفسی که می کشم برکت این مجالسه چرا حالا از مجالس‌ کناره بگیرم حالا بر فرض که مرگ و میری هم باشه رفیق من یه عمره آرزومه که تو روضه بمیرم اتفاقی نبود خاک ما شد عجین با خاک کربلا اتفاقی نبود امدیم توی روضه ها اتفاقا مریضیم خیمه های ارباب ما دارالشفاست اتفاقا مریضیم گریه بردرد بی دوای ما دواست اتفاقا مریضیم درمان ما لطمه زدن تو روضه هاست هوای کرب و بلا تیره شده تار شده ذوالجناح آمده و کار حرم زار شده یه نفر نیست به فریاد حسینم برسه پسر مادرم انگار گرفتار شده قتلگاه شلوغه و قلب حرم میسوزه چرا من حس میکنم که حنجرم میسوزه می‌شنوم یه ناله ضعیفی از تو گودال میگه ای شمر حیا کن جگرم میسوزه اتفاقی نبود تشنه لب زیر خنجر افتاد یاورم اتفاقی نبود کشتنش جلو مادرم اتفاقا زنده بود یه لشکر می دویدن ای وای من اتفاقا سرش رو از قفا می بریدن ای وای من .
زمزمه امام حسین ع مهر تو را به عالم امکان نمی دهم این گنج پر بهاست من ارزان نمی دهم گر انتخاب جنت و کویت به من دهند کوی تورا به جنت رضوان نمی دهم نام تو را نزد اجانب نمی برم چون اسم اعظم است به دیوان نمی دهم جان می دهم بشوق وصال تو یاحسین تا بر سرم قدم ننهی جان نمی دهم مارا غلامی تو بود تاج افتخار این تاج را به ملک سلیمان نمی دهم دل جایگاه عشق تو باشد این خانه خداست به شیطان نمی دهم
سینه زنی تقدیم به ارواح طیبه شهدا به نفس سیدرضا نریمانی -(خوشبحال شهدا نور صفا را دیدند..) خوش به حال شهدا نورِ صفا را دیدند در شبِ واقعه مصباح هدی را دیدند خوش به حال شهدا چشم ز دنیا بستند در عوض بارگه هفت سماء را دیدند خوش به حال شهدا بندۀ شیطان نشدند در تجلی گه اخلاص خدا را دیدند خوش به حال شهدا، وای به حالِ من و تو ما کجا و شهدا، بین که کجا را دیدند ما پِی تذکرۀ کربُبَلا می گردیم شهدا شاه ذبیحأ به قفا را دیدند خوش به حال شهدا عقده گشایی کردند اهتزازِ علم عقده گشا را دیدند دست بر سینه نهادند و سلامی دادند تاکه فرماندهی کل قوا را دیدند نام فرماندۀ کل شهدا عباس است ای خوش آن قوم یل شیر خدا را دیدند
زینب گزردی حیران میدان کربلانی گوردو توشوپدی بی سر سلطان کربلانی چون گوردو پاره پاره او شاه کم سپاهی تودی اوزون سمایه عرض ایلدی الهی  بونایی اولدورلر عالمده هانسی شاهی سالمیش نه حاله گور شمر، مهمان کربلانی |──── ♭♩♬♫♪ ────| هر یئرده اهل عالم بو رسمیدیر جهاندا قربانه سو ورلر، باشین کسن زماندا  او شمر بی مروت، توتور خطر مکاندا   لب تشنه کسدی اما قربان کربلانی ایندیر غمیم اولوپ دور هر دم زیاده قارداش  ایستیر سکینه گتسین شامه پیاده قارداش چوخ ظلمولر اولوندی کرب بلادا قارداش  محشرده خالق اتسین دیوان کربلانی |──── ♭♩♬♫♪ ────| دامادینا مرادین بیچاره نو عروسی  گوز یاشینی توکردی رخساره نو عروسی قالمیشدی قتلگهده آواره نو عروسی گوردو توشوپدی نعشی جانانی کربلانی زلفون یولوپ دیردی ای نامراد عموغلی بیر لحظه اولمادیم من، دنیادا شاد عموغلی  بو روزگار الیندن فریاد و داد عموغلی  سالدی نه تز آرایه هجران کربلانی