بسم الله الرحمن الرحیم در طول زندگی ام مهمترین عامل رشد شخصیتی ام را فرزند آوری میدانم؛ تمام سختی ها و تجربیات و چالش های جسمی و روحی ای که به عنوان یک مادر متحمل شدم من را پخته تر کرد. هر روز که می‌گذرد شاید بیشتر به این موضوع پی می‌برم که قطعا و بلاشک تربیت انسان بما هو انسان و نه صرفا جسم و غریزه طفل، بزرگترین و سخت ترین کار است. با چشمان خودم پیروزی ها و شکست هایم را در تربیت در فرزندم می‌بینم و بیشتر مشتاق تلاش می‌شوم. شاید اگر در آخرت همین بزرگترین اندوخته ام را با نیت خالص به حضرت الله تقدیم کنم و او با اغماض از من بپذیرد، بتوانم در مسابقه ی «الدنیا مزرعه الآخره» برنده شوم! القصه، در بحث تربیت دخترم، این روزها شاید یکی از عذاب آور ترین و ناگزیرترین مساله، مدرسه باشد. یعنی این عذاب و رشد برای من توأمان است. تمام مباحث آموزشی و علوم لاینفع به کنار، درد من سیستم تربیتی و آموزشی مدرسه ی غیر انتفاعی قرآنی مذهبی وابسته به بسیج و مسجد با مدیریتی مذهبی و دغدغه مند و تحصیل کرده است. یعنی این مدرسه در ظاهر تمام آپشن های لازم برای داشتن پتانسیل بار آوردن کودکانی سالم و خوش فکر و خوش آتیه ی دینی و درسی را دارد. اما... اما اینکه مدرسه نماد جامعه ی بزرگتر است. مسئولین مدرسه با تفکر جذب حداکثری تقریبا هر نوع خانواده ای را وارد مجموعه کرده اند تا به قول خودشان تربیت کنند. تا اینجا به ظاهر قشنگ است. اما درد آنجا است که دموکراسی حاکم میشود. یعنی زمانیکه گفتند از همه ایده ها و سلایق شما مادران (با کمترین شباهت ظاهر و باطن به رویکرد مجموعه) استقبال میکنیم. تولد بچه هایتان را در مدرسه با برنامه شما میگیریم، شیوه های کلاسداری و تمام لاکچری بازی هایی که شما در تمام مدارس عجیب غریب می‌بینید را ما هم داریم. از قرآن فقط یک کتاب می‌خوانیم اما برای آموزش هر حرف یک موسیقی ریتمیک را صد بار برای بچه ها میگذاریم تا مثلا فلان حرف را یاد بگیرند. تمام دردمان عکس گرفتن است تا رزومه شود و مادران در گروه به به و چه چه کنند اما از بچه که می‌پرسی کلافه است از این اطوار ها. مادر ها خودشان گروه جدا از مدرسه دارند و تقریبا بالاجبار پول جدا از شهریه جمع میکنند برای لاکچری بازی و اداهای چشم فامیل کور کن که دخترم در مدرسه فلان جور است. همه اینها شاید قابل تحمل بود اگر میشد با حرف زدن و با تعامل سازنده کار را پیش برد. منتهای مراتب برمی‌گردم به حرف اولم، مدرسه نماد جامعه است. وقتی استدلال منطقی در حد فهم وحیطه ی فکری خودشان هم می آوری که این کارها آسیب زاست، آن را پس میزنند. فکر کردن سخت ترین کار ممکن است و بسیاری از مردم از آن گریزانند. دنباله روی بقیه بودن بدون ذره ای فکر را بیشتر می‌پسندند. اما امان از وقتی دنباله روی شخص و مسیر اشتباه باشی و تمام استدلالت این است که بقیه هم چنین اند. آن وقت است که باید بگوییم پس اگر بقیه هم چنین اند جایگاه حق کجاست؟ جایگاه خلاقیت و نوآوری در راستای حرکت در مسیر صحیح کجاست؟ نقش من و تو در چیدن ریل قطار تفکر و زندگی دنیا و عقبی بچه هامان چیست؟ جایگاه جامعه ساز بودن و مفید بودن بچه کجاست؟ و در نهایت مدیریتی که میترسد خلاف خواست جامعه حرکت کند... بله... با تمام اینها ما باز هم دست و پا می‌زنیم و انگ امل بودن و همیشه معترض بودن، دردسر ساز بودن و غیره را به جان می‌خریم تا جامعه ای هر چند کوچک را ولو ذره ای در حد توان در راستای الهی و مسیر حق حرکت دهیم. خدایا از ما بپذیر. ✍زند 🔗 ایتا https://eitaa.com/madaranegy 🔗تلگرام https://t.me/madaranegy

اندکی تامل! چقدر ازین جور سوالات میپرسیم از همدیگه؟ چرا ازدواج نمیکنی ؟چرا بچه دار نمیشی؟ اینو چند خریدی؟پول رهن و اجاره چقد میدی؟در آمدت چقدره؟ و هزاران سوال عادی روزمره که معمولا حق مسلم خودمون میدونیم که بپرسیم گناه محسوب میشه... ریزبینی کنیم توی اعمالمون که خدا ریزبینه. 🔗 ایتا https://eitaa.com/madaranegy 🔗تلگرام https://t.me/madaranegy

بسم الله 🔰زمانه عجیبی شده؛ 🔹️حقیقتا معنای آیه ی ۱۵۰سوره مبارکه نساء شده ایم: «نومن ببعض ونکفر ببعض»، دینداری گزینشی! بخشی از این اتفاق جلوه می‌کند در تفسیر ذهنی ما از شخصیت های دینی و مذهبی. مدتی است که بزرگان دینی را از روی میل باطنی و حتی بعضاً شهوات خود ترسیم می‌کنیم و آن را در جامعه نشر می‌دهیم و طبق آن زندگی می‌کنیم. مثل آنچه مدتیست در محرم ها باب شده؛ همان که امام حسین، برای همه اقشار است! به این معنا که تو تمام سال و حتی در همان دهه اول محرم، به تمام گناهانت ادامه بده اما لابلای آن به یک هیاتی هم سر بزن. اما علت شهادت امام، که اصل دین و احکام اسلام بود را رها کن. عفت زینب سلام الله علیها که تا لحظات آخر برای امام حسین علیه‌السلام اهمیت داشت را یک داستان بگیر. سخن بسیار است اما امروز دنبال نقطه دیگری از تاریخم. دنبال بانوی بی نظیر عالم، علت خلقت و معنای بلند بالای زن. حرف من امروز از فاطمه ی زهراست. و چه بگویم که دهان من برای بردن نام ایشان زیادی ناپاک است. که او همان کوثر قرآن است و من چه هستم؟ 🔹️چند سالیست افراد مذهبی ای که به دنبال این هستند که دین را با هر چه مُد فکری روز جامعه است تطبیق بدهند، تعریفشان از بانوی عالم، بیشتر به سمت مطلوب خودشان یعنی حضور وی در جامعه رفته است؛ که زهرا در جبهه ها پرستار بوده، زهرا خطبه می‌خوانده در مسجد، زهرا معلم کلاس بوده ، زهرا پشت در رفته. بله، ایشان چنین کرده و ثبت در تاریخ است. اما همه اینها چند درصد از کل زندگی شریف ایشان است و تحت چه شرایطی اتفاق افتاده؟ آیا غیر از این است که مسئولیت اصلی زندگی این بزرگوار و این بانوی نمونه عالم، که از کمالات چیزی کم نداشته، خانواده بوده؟ ایشان بهترین همسر و سوق دهنده مرد خود به سمت خدا نبوده؟ ایشان مادر شیرمردان و ستارگانی چون حسن و حسین علیهما السلام نبوده؟ ایشان مربی زینب و ام کلثوم سلام الله علیهما نبوده؟ ایشان ام ابیها نبوده؟ ایشان همان مادری نبوده که طبق شأن نزول سوره انسان نگران بیمار شدن دردانه های خلقت بوده و برای شفای پسرانش نذر می‌کرده؟ همان که شب های قدر خانواده را در منزل و نه در مسجد(طبق روایت مسجد زن منزل اوست) بیدار نگه می‌داشته‌؟همان که نماز شب کنار بالین فرزندش می‌خوانده تا او را الهی پرورش دهد؟همان که از پشت در خانه، طوری که دیده نشود به فقیر کمک می‌کرده؟همان که آنقدر گهواره را با یک دست و دستاس را با دست دیگر می‌چرخانده که خسته می‌شده؟ 🔹️از چه می‌ترسیم؟ از این که با صدای بلند بگوییم ، بله ، زهرای بی نظیر عالم، که می‌توانست اگر مرد بود، پیامبر شود(طبق روایات)، همو چون زن بود، هدف خلقت خود را دنبال کرد و همسری و خانه داری را در کنار عبودیت در حد اعلی جلوه گر شد؟ آری زهرای اطهر استاد فلان کلاس درس در مسجد نشد، تجارت پیشه نکرد، هر روز حتی به بهانه تبیین دین در کوچه و بازار نگشت، تا دم آخر چادر از سر نینداخت. حضرت زهرا سلام الله علیها این است... 🔹️ای زن مسلمان، ای کسی که اسلام به تو بها داده، و الا که همچون زن غربی، به جای ریحانه بودن و ملکه خانه بودن، باید با تمام توان نداشته ات، زیر نگاه های آزاد مردان شهوت‌ران کار میکردی تا زندگی ات بچرخد، بله با تو ام، نترس از حقیقت. دفاع کن از آنچه باید باشی. حتی اگر این مسیر را انتخاب نمی‌کنی، حق را به دلخواهت تحریف نکن. و السلام ✍زند 🔗 ایتا https://eitaa.com/madaranegy 🔗تلگرام https://t.me/madaranegy

🔶امیرالمؤمنین علیه‌السلام: «لا وَجَدتُ ذُلاًّ مِثلَ اشتِغالِ قَلبي بِفارِغِ القَلبِ مِنّي.» هیچ ذلّتی را بالاتر از این ندیدم، که دلم به کسی مشغول باشد، که دلش از محبت من خالیست. تنبیه‌الخَواطر: ج۱، ص۱۶ 🔸در دنیایی که دیدگان آزادند به دیدن هر چیز و هر کس، در هر لحظه ای، ذلت هم گریبان گیر آدمی میشود. دختری که هر روز دلش برای سلبریتی محبوبش زیر و رو می‌شود ولی آن دختر کجای زندگی و ذهن آن سلبریتی است؟ پسری که فریفته و دل مشغول دختران هفت رنگ می‌شود بدون آنکه بتواند صاحب هیچ کدامشان شود! 🔸به ظاهر در دنیای کنونی ما آزاد تریم، اما بردگانی هستیم که طناب هایی نامرئی را با اراده خود به گردن آویختیم ولی رهایی از آن طناب خود اراده ای قویتر می‌خواهد. اراده ای برای ساختن شخصیت کریمانه و عزتمند. 🔸در وانفسایی که در آن لودگی، دریدگی، برهنگی، بی پردگی در همه امور ارزشمند شده، مسلما کرامت انسانی گم می‌شود و معروف منکر می‌شود چون منکر معروف شده پس در چنین جامعه ای انتظار وقوع هر چیزی را باید داشت. 🔸 بزرگان دین و معرفت، خود خواه ترین مردم اند؛ زیرا آنقدر برای خودشان و آخرتشان ارزش قائل اند که همه کار را در راستای آن هدف انجام می‌دهند و حتی اگر به من و تو ارزش میدهند آن هم برگرفته از دلبستگی به سعادت خودشان است. لذا بزرگترین درس امروز ما به عزیزانمان باید عزت نفس و خود ارزشمندی صحیح باشد، که انسان آزاده برده کسی و چیزی نمی‌شود. 🔸️مَن‌ كَرُمَت‌ عَلَيهِ‌ نَفسُهُ‌ هانَت عَلَيهِ شَهوَتُهُ. هر كس براى خودش ارزش قائل باشد، شهوتش نزد او بى ارزش مى‌شود. نهج البلاغه حکمت ۴۴۹ ✍زند 🔗 ایتا https://eitaa.com/madaranegy 🔗تلگرام https://t.me/madaranegy

بسم الله الرحمن الرحیم 📚 معرفی #کتاب_کودک (۱) عنوان: شاید سیب باشد نویسنده: شینسوکه یوشی تکه ترجمه:رضی هیرمندی 📙در دنیای امروز ما کودکان از جمله بیشترین و اثرپذیرترین قشر مخاطب کتاب باشند. مفاهیم کتب کودکی ما معمولا در جان و دلمان مینشیند و تا سالها از یاد نمی‌رود. پس چه بهتر که این کتاب ها گزینش شده باشند. 📘کتاب شاید سیب باشد از مجموعه کتاب های فیلسوف کوچک است که داستان پسری است که سیبی را در خانه می‌بیند و بعد شروع میکند به ساخت فرضیه هایی در رابطه با این که شاید این پدیده همانی نباشد که دیده میشود بلکه در پس پرده هزاران شاید و اگر وجود دارد. 📗نویسنده به دنبال رساندن مفهوم ساده و کلیدی «عدم‌ نگاه تک بعدی و نگاه عمیق به پدیده ها» است؛ چیزی تقریبا شبیه به نگاه آیت شناسانه ای که در دین اسلام مطرح شده است. 📕اثر با نگاهی ساده و کودکانه به دنبال ایجاد سوال، حس خلاقیت، تخیل سازنده و شوخ طبعانه، نگاه نوآورانه به پدیده های روزمره، ریزبینی نسبت به موضوعات و نهایتا تصمیم گیری و نتیجه گیری با توجه به همه اینهاست. این نوع نگاه باعث میشود که افراد در بزرگسالی، نوع نگرش تفکر محوری نسبت به اتفاقات و پدیده ها در جامعه داشته باشند و به تبع آن به راحتی فریب ظاهر امر و رسانه ها را نخورند و در رابطه با موضاعات، از خودشان نظر و تفکر داشته باشند. 📙کودک بعد از خواندن این اثر حس میکنند نباید از بیان آنچه به ذهن‌شان می‌رسد واهمه داشته باشند و هر ایده ای هرچند به ظاهر مسخره، می‌تواند دریچه ای به یک فکر جدید باشد. ✍️زند 🔗 ایتا https://eitaa.com/madaranegy 🔗تلگرام https://t.me/madaranegy

بسم الله الرحمن الرحیم 🔸در نوجوانی و مدتها پس از آن، همیشه بخاطر داشتن حجاب به خدا منت میگذاشتم و میگفتم که باید بخاطرش در آخرت برایم چنین و چنان کنی. نه که حجاب را دوست نداشته باشم یا کسی غیر از خدا مرا مجبور به آن کرده باشد، اما ذاتا زن جلوه‌گری را دوست دارد و گریزی از آن نیست مگر با حیا و ایمان. 🔸سالها گذشت و من در جهل خود مانده بودم تا اینکه یک روز بالاخره پتک بیداری به سرم خورد. ماجرایی در یک فایل صوتی شنیدم، که از این قرار بود: یکی از سخنرانان مذهبی و بنام کشور، به یکی از کشور های خارجی سفر کرده بود و بنا بود در جمعی از تازه مسلمان شده ها سخنرانی کند و آنها را که در رنج بسیار از جامعه بودند تسلی دهد. اما او واقع بینانه و استوار به آنها گفته بود میدانم که گمان میکنید چقدر باید خدا ناز شما را بخرد که در این سختی دینداری میکنید اما منت خدا تا ابد به سر شماست که اجازه داده است مومن شوید و به احکام دین عمل کنید. او شما را با دینش نجات داده است! القصه، آن روز به خود لرزیدم. واقعا دید تازه ای به دین پیدا کردم. حجابم برایم نعمت شد نه نقمت. از خدا خجالت کشیدم. 🔸گذشت، روزهایی رسید که می‌بینید، و من هر روز بیشتر عاشق حجابم میشوم. حالا که دارم قطب ناهمگون جایی که ایستاده ام را میبینم، استوارتر شده ام. دخترکان نیمه عریان و بزک کرده ی کوی و خیابان که عملا عروسک های بازیچه ی چشم چرانان هوس باز هستند و هر روز برای خوشایند کسانی که چند صباحی جسمشان را اجاره میکنند برای لذت هاشان، چه بلاهایی که بر سر خودشان نمی آورند. عمل هایی که باور نمی‌کنیم وجود داشته باشند، کلینیک هایی که به بدنشان چیزی اضافه یا از آن چیزی کم میکنند و ... تا نهایتا جسمی تحویلشان دهد که مردان بیشتر با دیدنش تحریک شوند و عملا جذب جذابیت های جنسی او شوند نه ارزشمندی های ذاتی و اخلاقی اش. بدتر از همه اینکه دروغ آزادی برای راحتی زن در جامعه باور شده و غیرت مرد که خود یکی از شیرین ترین حس هایی است که یک زن در جایگاه همسری و دختری میتواند تجربه کند به یک رذیله بدل شده است! 🔸همه این حرف ها دیگر در گوش خیلی ها جز صدایی مبهم با حرف های تکراری جایگاه دیگری ندارد. وقتی هزاران فیلم و سریال در تمسخر غیرت مرد و حجاب زن و سبک زندگی اسلامی در کشوری با نام اسلام ساخته و اکران می‌شود و صدها کانال و صفحه مجازی با سبک خبری و یا طنز و سرگرمی و مهارت و حتی علمی و روانشناسی برای تخریب این سبک فکر فعالیت میکنند، عقولی که تفقه نمی‌کنند عملا راهی را میروند که آنها بهشان حقنه میکنند. 🔸امروز که به خودم می‌نگرم ، چادرم را پرچم اعتقادم میدانم. چادری که باید با چنگ و دندان نگه دارم. چادری که امروز به قدر علم عباس بن علی علیه السلام ارزش دارد. چادری که نشان میدهد تفکر من هنوز هست، هنوز زنده است، هنوز ایستاده و در مقابل دشمنش شمشیر میزند. چادری که مرا حفظ می‌کند و من آنرا حفظ میکنم. چادری که مرا منتسب میکند به محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و اهل بیتش و چه افتخاری از این بالاتر که نام من ذره در کنار نور بی انتها بیاید. چادری که نمی‌گذارد زن دیگر خانه خراب شود و مردِ دیگر در فکرش مرا جا دهد. چادری که نمی‌گذارد بچه هایی به دنیا بیایند که حاصل زنای ذهنی اند. چادری که جلوی قضاوت ها و اظهار نظر ها راجب جسمم را میگیرد و مرا آسوده میگذارد. چادری که خیال همسرم را راحت میکند که او انتخاب همیشگی من است و من فقط نگاه او را میخواهم. چادری که برای بچه ام مادر را تفسیر میکند. چادری که مرا محدود میکند، از آنچه نباید و مرا آزاد می‌کند برای آنچه که باید. چادری که آن را می‌بوسم و به دیده میکشم که مرا پرده نشین کرده و مستوره ای باشکوه و دست نیافتنی برای هر رهگذر ساخته است. بله، این چنین است. چادر حقیقتا تاج سر من است و تاج دار شدن را خدا برای همه زنان خواسته اما چه کنیم که شیطان، استاد فریب است و انسان هم اگر لطف خدا نباشد، تاب مقاومت ندارد در برابر وسوسه های آن رجیم لعین. 🔸خدایا، از تو میخواهم که به حق مادری که در آتش و دود چادر از سر نینداخت، و خواهری که معجر به غارت رفته اش بزرگترین درد معصوم زمانش شد، نسل مرا همه مزین به زینت چادر کنی که این منت تو بر سر ماست. و السلام ✍زند 🔗 ایتا https://eitaa.com/madaranegy 🔗تلگرام https://t.me/madaranegy

🔸شب است. من، اینجا، آسوده خاطر بچه ها را در جایشان خوابانده ام و به صورت های قشنگشان خیره شده ام. نهایت نگرانی ام این است که شب پتو کنار بزنند و سرما بخورند. زن، آنجا، بچه هایش را در کلاسی که به او و دو خانوار دیگر برای زندگی داده اند، روی موکت سرد خوابانده، بچه ها آنقدر گریه کرده اند از دوری بابا که خوابشان برده‌ است. زن هزار جور دلهره دارد از اتفاقات پیش رو، هزار تا اگر چنین شود و چنان. نگرانی هایش یکی دوتا نیست ، ترس از اینکه گرسنگی بچه ها را بدخواب کند، یا صدای نفیر تسلیحات جنگی خودی یا دشمن بچه ها را با هول از جا بپراند و یا نکند بچه ها سرما بخورند و دارو پیدا نشود و ... 🔸من، اینجا تمام مدت نگرانم بچه از بس همه جور خوراکی روی هم میخورد رودل نکند. با خودم کلنجار میروم که از بین این همه نوع غذا کدام را بپزم که جدید باشد و خانواده استقبال کند و با اشتها از روی طعم و رنگ و نه از زور گرسنگی نوش جان کند. زن، آنجا، فکر این است که فردا باید با چه مصیبتی یک وعده غذای روزش را مهیا کند، تا بچه ها سیر که نه ولی لااقل از گرسنگی سوزش معده نگیرند. 🔸من، اینجا، موقع مهمانی مانده ام کدام پیراهن را انتخاب کنم که بچه بپوشد و زیبا بنماید. زن، آنجا، مانده است کدام پیراهن را از لابلای پیراهن های اهدایی به جنگ زده ها انتخاب کند که بچه بپوشد و اندازه تنش باشد. 🔸من، اینجا، دلم میگیرد، گوشی را برمیدارم و شماره همسرم را میگیرم و با هم برنامه‌ی تفریح میریزیم. زن، آنجا، دلشوره به جانش افتاده که یک هفته است خبری از شوهرش ندارد. 🔸من، اینجا، با وسواس از بین کرم ها یکی را برای خشکی دستم بر اثر تغییرات فصلی انتخاب میکنم و روزی چند بار استفاده میکنم. زن، آنجا، زبری پوستش را که بر اثر تماس مداوم با خاک های ناشی از خرابه های جنگ است، نوازش میکند. 🔸من، اینجا، با کمترین ناملایمت، شروع میکنم به کفر گویی و غر زدن و زیر سوال بردن همه چیز و همه کس. زن، آنجا، جنازه ی بچه اش در آغوش، می‌گوید به فدای اسلام. ✍زند 🔗 ایتا https://eitaa.com/madaranegy 🔗تلگرام https://t.me/madaranegy

🔶۶۷٪دانشجویان ایران، دختر هستند! قبل از اینکه شروع کنید به، به به و چه چه گفتن و لذت بردن، بقیه اش را هم بشنوید! فقط ۱۳٪ زن ها شاغل اند! تمام نشده، ادامه دارد. در کشوری مثل ژاپن که خیلی ها در داخل آن‌را نماد پیشرفت در شرق می‌دانند تنها ۲۴٪دختران دانشجو هستند!! 🔸سوال: آیا روانشناسان فارغ التحصیل از دانشگاه تهران و بهشتی رشد بالای طلاق و افسردگی را متوقف کرده‌اند؟! پلی تکنیک امیرکبیر مشکل خودرو را حل کرده؟ دانشکده های اقتصاد تورم را کنترل کردند ؟ دانشگاه امام صادق علیه السلام مردم را دیندارتر کرد ؟ 🔸رهبر انقلاب که حتی ضد نظام ها هم هوش و فهمش را می‌ستایند سالهاست که گفته علوم انسانی وارد شده از غرب «ذاتا مسموم» است! پس باید علوم انسانی مطابق با درک درست و دینی از اسلام که تنها منبع مطمئن فهم انسان است، تولید کنیم. چرا ما هنوز در حال نشخوار استفراغ فکری متفکران غربی که زندگی شخصی خودشان کاملا گویای اشتباهات فکریشان هست، هستیم! می‌ماند علوم فنی و پزشکی که نیاز جامعه به زنان در این حوزه زیاد بالا نیست. در جامعه کنونی و با پیشرفت های علمی و تکنولوژیک مثل هوش مصنوعی و غیره؛ لزوم وجود دانشجو، چه زن و چه مرد چقدر است؟ چند درصد از علوم دانشگاه لازم است که باقی بماند؟ 🔸با یک تحقیق میدانی میفهمید دخترانی که به جای ازدواج، راه تحصیل را انتخاب کردند، یا بخاطر تفاوت مدرک تحصیلی خواستگاران خود را رد کردند، یا فرزند آوری و تعدد فرزند را متوقف کرده اند، پشیمان و افسرده اند. زن و مرد ذاتا نیاز به آرامش گرفتن از طریق رابطه درست یعنی ازدواج دارند، و وقتی این رابطه ایجاد نشود و یا با روابط غلط جایگزین شود علاوه بر ایجاد فساد و مشکلات روحی، آرامش و رضایت هم از جامعه رخت بر می‌بندد. 🔸اما به خاطر سیاست گذاری غلط نظام و بخاطر معرفی الگو های اشتباه برای زنان در همه عرصه ها، اکنون شاهد دانشجویان متعدد دختری هستیم که از ترس تحقیر شدن و انگ خوردن، بدون علاقه، به دانشگاه میروند و یا بخاطر تاخیر در ازدواج و نداشتن هدف مشخص وقت خود را در دانشگاه ها میگذرانند. هر چقدر بیشتر و بیشتر در این باتلاق پیش می‌روند شانس خود را برای ساختن زندگی بهتر از دست میدهند و یا اینکه در بهترین حالت تاخیر جبران ناپذیری در تشکیل زندگیشان پدید می آید. هرقدر هم انکار کنیم، وقتی پای درد و دل دختران از هر نوع مینشینیم، نیازشان به ارتباط امن و سالم با مردان را میبینیم و هر قدر هم دختر ها بیشتر در منجلاب امتحان رابطه های مختلف با پسران هرزه پیش میروند بیشتر مفهوم ازدواج برایشان روشن میشود. 🔸از طرف دیگر فرزند آوری هم باید در بستر خانواده اتفاق بیفتد و عدم وجود این بستر شرایطی مثل رشد منفی یا صفر جمعیت که از لحاظ ملی و هم نظر عاطفی و دینی پسندیده نیست را پدید می آورد. مسلما زنی که مقاطع دانشگاهی را پله پله طی کرده و مدرک گرفته دیگر حاضر نیست کنج خانه بنشیند، چون فرصت بروز و ظهور علوم خارج شده از دانشگاه ها منزل نیست؛ پس نقش زنانگی زن هم زیر سوال می‌رود و اگر زن موفق به تشکیل خانواده و فرزند آوری هم بشود همسری و مادری خود را نمی‌تواند در حد اعلی خود پیاده کند و روح و جسم خود را تحت فشار مضاعف میگذارد. بگذریم از فرزندانی که مجبورند تحت نظر مهد های کودک و پرستار و در بهترین شرایط کنار اقوام بزرگ شوند. لذا، باید بت بزرگ دانشگاه رفتن را با تبر ابراهیمی از جنس منطق و استدلال، عاطفه و دین شکست و زنان را از این ورطه نجات داد! 🔸باور کنیم که سیاست گذاران کشور هنوز در خوابند و ما خودمان باید به داد خودمان برسیم. راهی جز تفهیم درست نقش صحیح زن در جامعه که منطبق با نیاز های فطری و جسمی او هم هست وجود ندارد. ما زن ها، کارگر های جامعه نمی‌شویم. ما قرار نیست نیروی کار جامعه باشیم، و اگر این بناگذاری نباشد، ما نیازی به تحصیل در بسیاری از این علوم لاینفع را نداریم. عمرمان را پای بزرگترین نیاز خلقت یعنی کوچکترین و اصلی ترین نهاد جامعه، خانواده، که بستر همه چیز است میگذاریم و به خود می‌بالیم. و السلام ✍زند 🔗 ایتا https://eitaa.com/madaranegy 🔗تلگرام https://t.me/madaranegy

🔶فمنیست دست از سر ما و نسلمان بر نمی‌دارد! 🔸چند روز پیش دخترم بدون اطلاع من از گوشی دختر مهمان شده در روضه خانگی، انیمیشنی کاملا فمنیستی را تا نیمه تماشا کرده و درگیرش‌ شده است. هر روز اصرار میکند که مجدد راضی بشوم آنرا برایش پخش کنم و من هر روز با تمام قوا در حال استدلال کردن برای تفهیم این موضوع هستم که چرا این انیمیشن مناسب نیست و باز او فردایش داستان نیمه تمام آنچه دیده را با ذوق کودکانه تعریف می‌کند و ملتمسانه خواستار دیدن ادامه اش است. 🔸این غم که چرا نباید انیمیشن های مناسب دختران مسلمان ایرانی که در آن نقش درست زن تعریف شود و قهرمان های زن همانی باشند که باید، بر دلم سنگینی می‌کند. 🔸در اغلب انیمیشن های کودک اثرگذار ساخته شده در یکی دو دهه اخیر، دختران شاخصش، ابر قهرمانانی شجاع، در حال مبارزه‌ی فیزیکی (با سلاح یا بدون آن)، به دور از محیط خانه و بیگانه با مسئولیت های داخل منزل، از لحاظ کارکرد مشابه مردان و فقط با بدن زنانه، کاملا همپای مردان در هر محیط، اغلب در محیطی تخیلی و بدور از واقعیت در حال ایفای نقش هستند و آنقدر سطح هیجان انیمیشن بالاست که جذابیت نقش بیشتر در جان کودک مینشیند. 🔸 در نهایت تصمیم گرفتم زودتر از موعد به طور کاملا کودکانه با دخترم درباره اثر انیمیشن ها و فمنیست حرف بزنم. گوشه ای از صحبت های من و دخترم اینگونه بود: ببین مامان جان، خیلی وقت ها آدم های بد از طریق کارتون ها میان فکر های اشتباه و بد خودشون رو به ماها یاد میدن تا ما رو گول بزنند. اونا میخوان ما هم مثل اونا بد بشیم. بد فکر کنیم. بد عمل کنیم. مثلا توی این کارتون که تو میگی، اون دختره! اصلا کارای یک دختر رو نمیکرد، کارایی رو میکرد که وظیفه مرداست. اون یه قهرمان واقعی نبود. زن های قهرمان توی واقعیت ، مامان ها هستند. چون می‌توانند به بچه ها چیزای خوب یاد بدند و اون وقت بچه های خوبی بزرگ کنند و جامعه اشون رو اونجوری نجات بدند. لازم نیست حتما برن بجنگند. خدا اینو از خانوم ها نخواسته. -اخه مامان من نمی‌خوام مامان بشم. -خب تو از الان که نمیدونی چند سال بعد چی دلت میخواد! -اره نمی‌دونم. ولی الان چی؟ -الان تو باید چیزای خوب رو یاد بگیری و تا جایی که میتونی به دوستای دیگه ات هم اونا رو یاد بدی تا قهرمان نجات آدما بشی. حتی اگر به یه دوستت هم یاد بدی که خوب باشه، انگار زندگیشو نجات دادی. -مامان واقعا؟؟؟ -اره، همه نجات دادن ها که با تفنگ و شمشیر نیست. مثل هیکاپ که بی دندون رو تربیت کرد و جامعه اش رو نجات داد!(انیمیشن مورد علاقه دخترم!) 🔸شاید توانسته بودم در آن لحظه بخصوص او را راضی کنم، اما ذهنم درگیر تمام آینده ای شد که باید با هجمه های فمنیسم به روح و ذهن دخترم مبارزه میکردم. به روز هایی که باید اسطوره هایی حقیقی را که در عین واقعی بودنشان ،جذاب وبی نظیر هم بودند معرفی می‌کردم تا دلش گرم شود به مسیری که پیش رویش می‌گذاشتم. به تمام زجر هایی که باید می‌کشیدم تا او حس کند که مسیری که مخالف حرکت رودخانه جامعه می‌رود ارزش جنگیدن دارد. به طعنه هایی که باید می‌شنیدیم و نه با سکوت، بلکه با جدال احسن پاسخ می‌دادیم. به اینکه چه کسی جز خدا می‌تواند دخترم را حفظ کند؟چه کسی جز الله جل جلاله می‌تواند یک انسان تربیت کند؟ چه کسی جز او مسیر را می‌نمایاند و تلاش های به ظاهر بی حاصل را حاصل می‌دهد؟چه کسی جز ذات پاک حق، به تلاش می‌نگرد نه به توان؟ چه کسی برکت می‌دهد و یک را هزار می‌کند؟ و آرام شدم که در تمام این طوفان های پیش رو، من خدایی دارم که می‌داند جز او برایم هیچکس نیست و من می‌خواهم خودم و نسلم را به سمت او سوق دهم ان شاءالله. 🔸یا الله ، ما را برای خودت بپذیر که ما ذره‌ها، از توییم، و دوست داریم که حقیقتا به سمت تو برگردیم. ✍زند 🔗 ایتا https://eitaa.com/madaranegy 🔗تلگرام https://t.me/madaranegy

🔶دینداری؛ فرصت یا تهدید؟ 🔸چرا جنود جنی و انسی شیطان در تمام دوران با تمام قوا سعی در از بین بردن تمام نماد ها و وجوه معنویت دارند و حتی دنبال کنندگان وسوسه‌هایش هم روی خوشی نمی‌بینند؟ شیطان دشمن اصلی بشر است، پس هر چه را که او تلاش در از بین بردنش بکند حتما برای بشر سودمند است. 🔸شاید بتوان گفت حرف اصلی دین آزادشدن از بردگی و بندگی افراد و افکاریست که ارزش گوهر وجود انسان را ندارد. آنچه از روح خدا در همه ما دمیده شده آنقدر مقام بلندی دارد که نباید آنرا جز برای چیزی همتراز خودش یعنی خدا تلف کرد. مال، شهرت، شهوت، قدرت طلبی مادی، حتی زن و فرزند که به گفته خدا تنها زینت های حیات دنیایند، هیچ یک برای ارضای ذات شکوهمند آدمی کافی نیست و زمانیکه انسان به هر چه جز مبدا خود برسد احساس رضایت و آرامش نمیکند. همین است که خدا به حسین بن علی علیه السلام می‌گوید «یا ایتها نفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه» که اگر پایانی بهتر از این وجود داشت قطعا نصیب امام میشد. 🔸شرح زندگی لیبرال ها در دنیا، کمابیش در آثار سینمایی ایرانی و خارجی قابل رویت است. درام اغلب این قصه ها عشق های ناشی از نگاه های حرام و عدم رعایت پوشش و حجاب، خیانت، قتل، دروغگویی، مال حرام، دزدی و کلاهبرداری، مواد مخدر،عدم آرامش روحی، عدم رضایت از زندگی، فقر، بد اخلاقی و صدمه زدن فیزیکی، عدم مهرورزی همسران، تربیت غلط فرزندان، حرص و طمع و غیره است. به هر کدام از این مشکلات نگاه میکنیم راه حل رفع آن و خوش بختی کل جامعه را در اجرای احکام و قواعد دین می‌بینیم: غض بصر، حجاب، حیا،پای بندی به نظام خانواده، صداقت، نهی از آسیب رساندن به افراد، روزی حلال، عبادات و معنویات، احکام و توصیه های مرتبط با روابط افراد خانواده، قناعت و اعتقاد به رزق الهی. 🔸شاید بسیاری از این کلمات آنقدر در گوش ما تکرار شده و الگوی در دسترسی برایش پیش رویمان نبوده که خود را از آن جدا یا در تقابل میدانیم اما حقیقت، امری غیر قابل انکار است.‌ هیچ راهی برای نجات جز پذیرش احکام دین نیست. دین همین زندگی کردن ماست فقط به روش صحیح و موفق با پایانی بی نظیر. اما چه کنیم که تمسخر احکام به نحوی که افراد از انجام آن خجل شوند و حتی صحبت درباره آن با هزاران طعنه مواجه شود و روش زندگی در لحظه که سالهاست شیاطین به دنبال آن هستند، باعث میشود لذتهای لحظه ای که پس از آن تلخ‌کامی های طولانی بهمراه دارند، بنیان عملکرد بسیاری از افراد شود. 🔸سبک زندگی افراد و عاقبت آنها از جمله مهمترین عواملی است که میتواند راه را برای انسان مشخص کند. برای انتخاب مسیر زندگی ای که تنها یکبار فرصتش را داریم، بهتر این است که بجای آزمون و خطا، ببینیم کدام گروه از افراد در لحظات خوشی و غم و در پایان عمر احساس آرامش و رضایت داشتند و اطرافیان آنها هم از گزند آنها در امان بوده اند. 🔸خدایا از تو ممنونم که اجازه دادی که دینت را بپذیرم و مرا با شیوه صحیح زیستن آشنا کردی و استغفار میکنم از هر آنچه که خلاف دستور و خواست تو انجام داده ام. ✍زند 🔗 ایتا https://eitaa.com/madaranegy 🔗تلگرام https://t.me/madaranegy

کمک به جبهه مقاومت و مردم مظلوم غزه و لبنان یادمون نره که اینا ذخیره قبر و قیامت خودمونه و هیچ منتی به سر اون بزرگواران نیست. التماس دعا

فرزند آوری آداب دارد! 🔸در اسلام، فرزندآوری، یکی از پر اهمیت ترین کار خواسته های خانواده است، در حدی که پیامبر به جنین های از بین رفته امتش هم افتخار می‌کند. به همین جهت برای تمام مراحل ایجاد نطفه، پرورش در رحم و تربیت خارج از رحم هزاران دستورالعمل شامل اذکار و رفتار و افکار و ... در اختیار ما قرار داده شده است. درکنار این اموری هم ذکر شده که از انجام آن ها نهی شده ایم و نقص های جسمی و معنوی و روانی برای بچه به همراه می آورد. 🔸اما آنچه مد نظر من برای طرح بحث است، جامعه کنونی ایران است. در این جامعه که دیده های ما خواه و ناخواه در اطراف خود هزاران شکل از اشکال شیاطین انسی را میبیند و با هزاران فرد از هر قشر در ارتباط است، لمس های حرام، شنیدنی های حرام، مال های شبهه ناک و ... همه و همه قطعا تأثیرگذاری خود را بر روی نطفه هایی که قرار است تشکیل شود میگذارد. در کنار تمام این موارد، بعد از فتنه ززآ ما کم کم وارد فاز جدیدی از، از بین رفتن نسل پاک در جامعه شدیم. 🔸بدون تعارف، تعداد بیشتری از دختران و زنان ما، درگیر فساد های جنسی در حد اعلی شده اند و جامعه رحم های پاک خود را که تنها کشتزار همسران بود، از دست میدهد. این حربه شیطان، که رحم های ناپاک و به تبع در بسیاری از موارد فرزندان نامشروع هستند، تمام و کمال میتواند جامعه ای گوش به فرمان شیاطین و نسلی سوخته به همراه بیاورد. در اسلام راجع به ولد زنا و فرزندان زنان رحم ناپاک، بسیار صحبت شده و خصلت های ناپسند آنها میتواند عاشورایی دیگر رقم بزند. 🔶امام صادق عليه السلام میفرمایند: زنا زاده نشانه هايى دارد: اول آن كه با ما خاندان دشمنى مى ورزد ، دوم آن كه به همان كار حرامى كه بر اثر آن آفريده شده است (زنا) علاقه دارد ، سوم آن كه به دين اهمّيتى نمى دهد ، چهارم آن كه بد محضر است [ و مردم نشست و برخاست را با وى خوش ندارند] . و كسى براى برادران خود بد محضر نمى شود، مگر كسى كه نطفه اش از حرام يا حيض بسته شده باشد . بحارالانوار ۷۵/۲۷۹/۲ پس چشم انداز پیش رو بسیار وسیع تر چند گناه انجام شده توسط فرد فرد افراد است. 🔸زنا در همه مواردش («پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: بر هر عضوى از اعضاى انسان بهره اى از زنا نوشته شده كه لا جرم به آن مى رسد ؛ مثلاً زناى چشم نگاه كردن است و زناى پا ، رفتن و زناى گوش ، شنيدن . كنز العمّال : ۱۳۰۲۶ انظر تمام الحديث») که هر کدام مراتبی دارد، تاثیرات غیر قابل جبرانی خواهد داشت که همه ما را درگیر خواهد کرد و اغماض از آن به ضرر همه خواهد بود. 🔸این که یک فرد زنازاده از دو فرد زناکار متولد شود، تازه آغاز نسلی است که از فرد زنازاده شروع خواهد شد و اثر منفی آن به این راحتی از جامعه خارج نمیشود بلکه گسترده تر میشود و جنود انسی شیطان مهیا برای جنگ آخرالزمان میشوند. 🔸از بعد ملی و مذهبی، جامعه ایران، یک جامعه عفیف و اغلب مسلمان هستند و اتفاق کنونی طی مراحلی توسط شیطان صورت گرفته است. مثلا در گذشته نه چندان دور، مردان و زنان طولانی مدت به چهره هم خیره نمی‌ماندند، اما پس از ورود تلویزیون و سینما به ایران، کم کم نگاه های ممتد و دقیق به چهره نامحرمان بسیار عادی شد و علاقه مندی های غیرقابل دسترس به هنرمندان قاب شیشه ای اول فساد های گسترده امروز بود، سپس کم کم کامپیوتر های دارای اینترنت و امکان گشت و گذار های طولانی مدت مخفیانه، لابلای صفحات مختلف با انواع اقسام عکس ها و فیلم ها و صوت ها، سپس گوشی های همراه و شروع بسیاری از روابط غیرقابل برقراری حضوری از طریق پیامک و غیره، سی دی های حاوی فیلم های سانسور نشده در گوشه و کنار خیابان، پیام‌رسان ها و صفحات مجازی با امکان ارتباط گیری با هر کس در هر جای دنیا، کم کردن پوشش بازیگران و سرشناسان کشور در مراسمات رسمی، نشان دادن زنان ایرانی بی حجاب شده در خارج از کشور به عنوان الگوهای علمی و فرهنگی و هنری، موزیک ویدئوهای خواننده های مهاجرت کرده، توزیع لباس های نامناسب برای بانوان و لباس های باز و بدن نما برای دختر بچه ها، ایجاد حس تنفر نسبت به حیای زن و غیرت مرد و اکنون هم فرزندآوری خارج از خانواده که در بسیاری از فیلمهای هالیوودی و توسط بسیاری از سلبریتی های جهان علنا و با افتخار انجام میشود و هزاران موارد دیگر همه گامهایی بود که شیطان با صبر و حوصله برداشت تا آنچه امروز شاهدش هستیم را پدید بیاورد. 🔸اینکه مسئولین چه کرده اند و چه نکرده اند بماند که خدا حسابرس دقیقی است، اما خانواده های دغدغه مند، امروز باید فکر فردا کنند، و فرزندان خود را با تمام توان حفظ و آگاه کنند. انتهای این مسیر چیزی جز افسردگی، بی ارزشی و دور انداخته شدن، تنهایی و نهایتا ابدیتی ویران شده نیست. 🔸پروردگارا، به شیرخواره ی سیدالشهدا، در نسل ما جز زنان با حیا و مردان غیور که همگی مطیع دستورات تو باشند قرار مده. ✍زند 🔗 ایتا https://eitaa.com/madaranegy