eitaa logo
مادرانه های مشترک
12.6هزار دنبال‌کننده
3هزار عکس
109 ویدیو
27 فایل
نکات تربیتی کاربردی انجام کارهای روزمره در کنار فرزندان تبدیل کارهای خانه به بازی مشارکت بچه ها و مسئولیت پذیری بازیهای خانگی قصه های کاربردی و ... شرافت هستم یک مادر *در حد توانم برخی از سوالات را پاسخ میدم* @Sherafat518
مشاهده در ایتا
دانلود
💐بسم الله الرحمن الرحیم💐 وَاذْکُرْ فِی الْکِتَابِ مَرْیَمَ إِذِ انْتَبَذَتْ مِنْ أَهْلِهَا مَکَانًا شَرْقِیًّا ﴿١۷﴾ فَاتَّخَذَتْ مِنْ دُونِهِمْ حِجَابًا فَأَرْسَلْنَا إِلَیْهَا رُوحَنَا فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِیًّا ﴿۱۸﴾ قَالَتْ إِنِّی أَعُوذُ بِالرَّحْمَنِ مِنْکَ إِنْ کُنْتَ تَقِیًّا ﴿۱۹﴾ قَالَ إِنَّمَا أَنَا رَسُولُ رَبِّکِ لأهَبَ لَکِ غُلامًا زَکِیًّا ﴿۲۰﴾ قَالَتْ أَنَّى یَکُونُ لِی غُلامٌ وَلَمْ یَمْسَسْنِی بَشَرٌ وَلَمْ أَکُ بَغِیًّا ﴿۲۱﴾ قَالَ کَذَلِکِ قَالَ رَبُّکِ هُوَ عَلَیَّ هَیِّنٌ وَلِنَجْعَلَهُ آیَةً لِلنَّاسِ وَرَحْمَةً مِنَّا وَکَانَ أَمْرًا مَقْضِیًّا ﴿٢۲﴾ فَحَمَلَتْهُ فَانْتَبَذَتْ بِهِ مَکَانًا قَصِیًّا ﴿٢۳﴾ فَأَجَاءَهَا الْمَخَاضُ إِلَى جِذْعِ النَّخْلَةِ قَالَتْ یَا لَیْتَنِی مِتُّ قَبْلَ هَذَا وَکُنْتُ نَسْیًا مَنْسِیًّا ﴿٢۴﴾ فَنَادَاهَا مِنْ تَحْتِهَا أَلا تَحْزَنِی قَدْ جَعَلَ رَبُّکِ تَحْتَکِ سَرِیًّا ﴿٢۵﴾ وَهُزِّی إِلَیْکِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ تُسَاقِطْ عَلَیْکِ رُطَبًا جَنِیًّا ﴿٢۶﴾ فَکُلِی وَاشْرَبِی وَقَرِّی عَیْنًا فَإِمَّا تَرَیِنَّ مِنَ الْبَشَرِ أَحَدًا فَقُولِی إِنِّی نَذَرْتُ لِلرَّحْمَنِ صَوْمًا فَلَنْ أُکَلِّمَ الْیَوْمَ إِنْسِیًّا ﴿٢۷﴾ ❇️ و یاد کن ای محمد در قرآن قصه مریم بنت عمران بن ماثان را که او پیوسته در مسجد قدس به عبادت مشغول بودی و وقت عذر به خانه خاله خود رفته و بعد از پاکی به مسجد باز می گشت. زمانی در خانه خاله به غسل محتاج شد و طلب موضعی کرد که از اهل خانه اش دور باشد تا در آنجا غسل کند. چون به گوشه رفت و منفرد شد از اهل خود در جایی که جانب شرقی بود. یعنی به طرف آفتاب برآمدن از بیت المقدس یا از سرای خاله و قوم خود.(۱۷). ❇️ پس فرا گرفت از پیش ایشان پرده ها. یعنی از پیش نظر اهل خود پرده ای ببست تا مانع دیدن ایشان شود و بعد از آنکه غسل کرد و جامه پوشید، فرستادیم به سوی او روح خود را. یعنی جبرئیل که دین الهی به وحی آوردن او به انبیاء زنده شد همچنانکه بدن به روح حیات یافته ، پس مصور شد برای مریم آدمی تمام الخلقه ، یعنی به صورت آدمی با خلقت تمام خود را به مریم نمود.(۱۸). ❇️ مریم گفت: به درستی که من‌ پناه میگیرم به خدای بسیار بخش از بدی که تو خواهی به من رسانی، پس اگر پرهیزگاری از نزد من بیرون رو. مراد آن است که اگر تو به صفت تقوا و ورع آراسته ای از نزد من دور شو و گرد من مگرد و یا اگر متورّعی و متقّی من از تو پرهیز می کنم و پناه به خدا میبرم، چه جای آن است که چنین نباشد.(۱۹). ❇️ جبرئیل چون اضطراب او بدید گفت: جز این نیست که من فرستاده آفریدگار توام تا ببخشم تو را به امر او پسری پاکیزه از اَدناس عصیان و کوشا در افعال خیر و پرهیزگار و پارسا .(۲۰). ❇️ مریم از روی تعجب له او گفت: چگونه بُود مرا پسری و حال آنکه نسوده است مرا آدمی. مس در عرف شرع کنایه است از نکاح صحیح، یعنی هیچکس به طریق نکاح شرعی با من مباشرت نکرده و زناکار و جوینده فجور و درگذرنده از حد شرع به سبب زنا نبوده ام ، پس چگونه مرا فرزندی باشد؟!(۲۱). ❇️گفت جبرئیل امر چنان است که تو گفتی که هیچکس به نکاح تو را مس نکرده و اما پروردگارت فرموده که این کار که دادن ولد است، بی پدر بر من آسان است و هیچ دشواری ندارد. و ایجاد ولد بدون والد به جهت آن است که تا به آن بیان کنیم و آشکار سازیم بر تو، قدرت خود را و آن را علامتی برای مردمان بگردانیم که به تدبّر در آن کمال قدرت ما دریابند و او را سبب بخشش برای آنان بگردانیم که بدو گروند و راه یابند بدو و آفریدن او بی پدر امری حکم کرده شده و مقرر گشته و نوشته در لوح محفوظ است و هرچه حکم الهی به وقوع آن تعلق گیرد، البته واقع شود. پس ای مریم منقاد و مطیع امر ما باش. چون این مباحثه و مناظره در میان مریم و جبرئیل واقع شد، مریم رضا به قضا داده، خاموش شد. پس جبرئیل به نزدیک وی آمد در گریبان او یا آستین یا دهان او بادی دمید و آن باد به جوف وی درآمد.(۲۲). ❇️ پس بار گرفت به عیسی (ع). از امام‌محمدباقر (ع) است که گریبانِ جبّه مریم را بدست فروگرفت و باد در آن دمید و در همان ساعت ولد در رحم او به حدّ کمال رسید، همچنانکه بچه ای که نه ماهه شده باشد در رحم مادر. پس از موضع غسل خود بیرون آمد و به جهت گرانی حمل، پا را بر زمین می کشید. خاله او چون در او نگاه کرد و آن حال بدید، بسیار پریشان گشت. مریم به جهت حیا و شرمندگی از خاله و زکریا از آن منزل بیرون رفت. پس به گوشه ای رفت و منزوی شد به جایی دور از شهرِ ایلیا .(۲۳). 🔵 لینک کانال مادرانه های مشترک👈 https://eitaa.com/madaranehayemoshtarak
❇️ پس درد زادن او را به سوی تنه درختِ خرما خشک شده برد، و چون مریم در پای درخت قرار گرفت و از سر دلتنگی و شرمساری از قوم و شنیدن سخنان نالایق از ایشان به جهت کراهت از حکم خدای تعالی، گفتی: ایکاش من مُردمی پیش از این حالت و بودمی چیزی حقیر و گذاشته و فراموش شده که هیچکس نام نبردی و مرا نشناختی و اکنون که مردم بیت المقدس مرا شناسم و دانند که دختر امام ایشان و در کفالت زکریا بوده ام و هنوز بکارت من زایل نشده و شوهر نکرده ام از خجالت این حال چه کنم و چه چاره سازم؟ چون جبرئیل این سخن شنید و جزع و فزع او مشاهده کرد(۲۴)، ❇️ پس آواز داد مریم را از زیر قدم او یا فرشته دیگر از زیر درخت او را بخواند و نزد اکثر مفسران عیسی (ع) از شکم مادر ندا کرد که اندوهگین نباش و تمنای مرگ مکن و غم مخور و از سخنان بی ادبانه مردم دغدغه و اندیشه به خاطر خود راه مده، بدرستی که گردانید آفریدگار تو در زیر قدم تو جوی آبی که از آن بیاشامی و بدان طهارت کنی.(۲۵). ❇️ و ای مریم به سوی خود تنه خرما خشک شده را میل ده و بجنبان تا فرو ریزد و یا به قرائتی یعنی تا بیندازد آن درخت بر تو خرمای تازه (۲۶). ❇️ پس بخور از خرمای تر و بیاشام از آب و روشن ساز چشم را. یعنی خاطر خود را خوش دار به فرزند و سبز شدن درخت و خرمای تازه دادن او که مناسب حال تو است . آورده اند که چون مریم به کلمه طیبه ی "و هزِّی الیکِ" مخاطب گشت، گفت: بارخدایا پیش از این که تندرست بودم و رنجور نبودم روزی به من میرساندی حال آنکه خودم می بایست سعی می کردم ولی اکنون که به درد مخاض گرفتارم مرا میفرمایی که درخت بجنبان تا خرما بیفتد، این چه ممکن است؟ خطاب رسید به وی که پیش از این مجرد بودی و بالکلیه متوجه ما بودی ولی اکنون گوشه ی دلت به عیسی تعلق پیدا کرده. القصه، حق تعالی جمعی از ملائکه را فرستاده تا گرد مریم درآمدند و چون عیسی (ع) متولد شد او را فرا گرفتند و بشستند به آن چشمه آب و در حریر بهشت پیچیده، در کنار مریم نهادند و به وی ندا رسید که ای مریم نذر کن که امروز روزه صمت بداری، پس اگر ببینی از آدمیان کسی را و از تو پرسند که این فرزند از کجاست، پس بگوی بدرستی که من نذر کرده ام برای خدا روزه بگیرم و گویند روزه ایشان ترک طعام و کلام بوده و این روزه را روزه صمت گویند و این در شرع ما منسوخ است. پس سخن نخواهم گفت امروز با هیچ آدمی، بلکه با ملائکه سخن می گویم و با حق تعالی مناجات می کنم. آورده اند که چون اهل مسجد مریم را در محراب ندیدند به تفحصِ او مشغول شده از هرجا و هرکسی می جستند تا کسی نشان داد که او را در بیت النجم دیده و قوم او بدانجا رفتند و مریم چون ایشان را بدید عیسی (ع) را برداشت و متوجه ایشان شد و عیسی (ع) در راه با مادر به سخن درآمد و گفت: ای مادر من بنده خدا و رسول اویم، از قوم خود اندیشه مکن و در سخن کردن مرا به ایشان واگذار . (۲۷). --- برگرفته از تفسیر خلاصه منهج الصادقین، به تحقیق علامه حسن حسن زاده آملی، جلد۳، تفسیر سوره مریم. 🔵 لینک کانال مادرانه های مشترک👈 https://eitaa.com/madaranehayemoshtarak
♦️♦️♦️♦️ سلام شب همگی بخیر متاسفانه چند روز اخیر موفق به پاسخگویی به هیچ‌ سوالی نشدم و احتمالا این شرایط تا پایان هفته نیز ادامه خواهد داشت. از همه عزیزانی که سوالاتشون بی پاسخ مانده عذر میخوام و امیدوارم در اولین فرصت شرایط مناسب فراهم بشه. حلال بفرمایید و التماس دعا🙏🙏
✨به نام خدا✨ سلام، وقت همگی بخیر 🍂 چهارشنبه گذشته در یک کارگاه پاییزی مربی ۱۰ تا پسر بچه ۶_۷ ساله بودم.طی دو بار برگزاری این کارگاه پاییزی تجربیاتی داشتم که به نظرم برای کانال هم مفید خواهد بود، انشاالله. هفته قبل از سه ساله تا هفت ساله توی گروهم داشتم به همین خاطر تفاوتهاشون را بیشتر به حساب اختلاف سنیشون میگذاشتم. اما هفته دوم هر ده نفر ۶_۷ سال بودند. به خاطر شرایط اسباب کشی الان دارم این تجربه را مینویسم.😉 🍁 لینک کانال مادرانه های مشترک👈 https://eitaa.com/madaranehayemoshtarak 🍁 موسسه فرهنگی تربیتی ازهار https://eitaa.com/azharkid
🍁 قبل از برنامه تصورم از گروهم ده تا پسر با تواناییهای مشابه یا نزدیک به تواناییهای پسر بزرگم خودم بود. 🍁فعالیتهامون که شروع شد کم کم تفاوت ها را حس میکردم. این چرا اینجوری حرف میزنه!!! حرف زدنش از سنش خیلی عقبه، اما همون بچه خیلی بهتر از بقیه یک درخت پاییزی را نقاشی کرد.👌 🍁 یکی از بچه ها حاضر نبود بیاد در فعالیتها شرکت کنه، همون اول مادرش به من گفتند میگه برگردیم خونه، نمیخوام اینجا باشم، صداش زدم گفتم برنامه میخواد شروع بشه، دوست داری بیای؟ گفت نه گفتم باشه خاله هرجور راحتی، هر وقت خواستی بیا من خوشحال میشم. چند دقیقه بعد مادرش گفتند میگه یعنی نقشه گنج من را نگه داشتند؟ اومد و همین پسر حین بازیها، یک استخوان فک یک حیوان را پیدا کرد. صدا زد خاله بیا ببین چی پیدا کردم؟!!!! چقدر این پسر با دقت نگاه کرده، چون روی برگهای همرنگ اصلا مشخص نبود. چند مورد دیگر هم دقت نظرش را متوجه شدم. 🍁 همه بچه ها ذوق زده دورش جمع شدند، من به این نتیجه رسیدند که استخوان دهان دایناسور 🦖🦕 هست. آیا میگیم نه بابا دایناسور که وجود نداره؟ نه اصلا اجازه میدیم بچه ها با تخیلاتشون ذهن خودشون را رشد بدند. 🍁 لینک کانال مادرانه های مشترک👈 https://eitaa.com/madaranehayemoshtarak 🍁 موسسه فرهنگی تربیتی ازهار https://eitaa.com/azharkid
🍁 برای قسمت گنج یابی به بچه ها گفتم: برای پیدا کردن گنج به چه چیزهایی احتیاج داریم؟ خانم : بیلچه،نقشه، چنگک، خاک، کیسه و... 🧕: اره به همه اینها احتیاج داریم اما یه چیزی هست که اگر نباشه بیلچه و چنگک و نقشه و... اصلا بدرد نمیخورند؟!!!!🤔 🍁 مثلا اگر الان ما یکی از بیلچه ها با نقشه و یک کیسه را روی زمین بگذاریم گنج پیدا میشه؟ نننننننننه باید یک نفر زمین را بکنه 🍁 پس ما احتیاج به چند تا پسر قوی و با انگیزه داریم که زمین را بکنند. پس مهمتر از هر ابزاری خود شما هستید. ( احساس خودارزشمندی)، شما بدون بیلچه و نقشه هم میتونید گنج را پیدا کنید ولی بیلچه و نقشه بدون شما نمی تونند کاری انجام بدند.‌👌👌 🍁 لینک کانال مادرانه های مشترک👈 https://eitaa.com/madaranehayemoshtarak 🍁 موسسه فرهنگی تربیتی ازهار https://eitaa.com/azharkid
🍁 چهار نفر از مادران به من گفتند که بچه هاشون سیب زمینی🥔 و شلغم دوست ندارند، و تا حالا نخوردند. همون بچه ها خیلی قشنگ سیب زمینی خودشون را پوست گرفتند و همراه با شلغم خوردند‌. چرا؟ چون براش زحمت کشیده بودند. خودشون با زحمت از زیر خاک در آورده بودند، شسته بودند و سیب زمینی ها را فویل پیچیدند و در آتش انداختند. و این تاثیر مشارکت و زحمت را نشون میداد.👌👌 🍁 لینک کانال مادرانه های مشترک👈 https://eitaa.com/madaranehayemoshtarak 🍁 موسسه فرهنگی تربیتی ازهار https://eitaa.com/azharkid
🍁 تفاوت کاوشگری هاشون کاملا مشهود بود، تفاوت در نوع نگاه بچه ها، تفاوت در علاقه ها، تفاوت در ابراز هیجان و نوع بروز هیجاناتشون، همون لحظه ای که حین برگ بازی یکی از بچه ها هیجان کمتری نسبت به بقیه داره در همون لحظه بهم گفت خاله خیلی داره بهم خوش میگذره میشه هر چهارشنبه بیایم اینجا؟؟؟؟😉🙃 🍁 لینک کانال مادرانه های مشترک👈 https://eitaa.com/madaranehayemoshtarak 🍁 موسسه فرهنگی تربیتی ازهار https://eitaa.com/azharkid
🍁 وقتی ده تا کودک همسن و سال را کنار هم میدیدم، در ذهنم تصور میکردم که هرکدام از اینها برای نقشهای متفاوتی آفریده شده اند. 🍁 شاید یکی از بچه ها شجاعت یک آتش نشان را داشته باشه. یکی دقت یک جراح، یکی مهربانی یک پرستار، یکی هنر یک نقاش، یکی صبوری یک معلم، مهارت یک استاد و.... 🍁 درسته که باید بستر فعالیتها و مهارتهای مختلف را برای فرزندانمون فراهم کنیم، اما هیچوقت از تفاوتهای فردی و اصل منحصر به فرد بودن انسانها غافل نشیم، چون اونوقت میریم به سمت مقایسه 🍁و حالا وقتی عکسها را نگاه میکنم و در ذهنم مرورشون میکنم، میبینم هر کدام از این کودکان منحصر بفرد بودند‌، هر کدامشون برای نقش خاصی مناسب ترند و امیدوارم در آینده با شناخت خودشون و تواناییهاشون مسیر زندگی را انتخاب کنند نه براساس هنجارهای جامعه و فشارها و‌ کنترل والدین، و قسمت بد ماجرا این هست که خیلی وقتها انقدر کودکانمون را به خاطر تفاوت تواناییهاشون با دیگران سرزنش میکنیم، برچسب میزنیم و به اعتماد بنفس فرزندمون آسیب میزنیم که هیچوقت نمیتونه خود واقعیش را هم پیدا کنه. 👌👌 🍁 لینک کانال مادرانه های مشترک👈 https://eitaa.com/madaranehayemoshtarak 🍁 موسسه فرهنگی تربیتی ازهار https://eitaa.com/azharkid
🍁مثلا با وجود اینکه از پایین ترین سن ممکن بستر نقاشی را برای فرزندم فراهم کردم، در ظاهر به نظر می رسید نقاشیش از همسن و سالانش ضعیف تر هست. 🍁 خوب قرار نیست که همه نقاش بشن، من شرایط را فراهم کردم تا بتونه از فواید نقاشی بهره مند بشه، اما قرار نیست فرزندم را تحقیر کنم، ببین بقیه چقدر قشنگ کشیدند اینها همسن های خودت هستند و... 🍁 ضمن اینکه نمیشه به راحتی با دیدارهای کوتاه و چند ساعته در مورد کودکان قضاوت کرد. 🍁 این چند روز به این نکته فکر میکردم که اگر ما در مواجهه با همسن و سالان فرزند خودمون به این فکر کنیم که هر کدام از این کودکان تواناییهای منحصر بفردی دارند و یا بهتر بگم هر کدام به نوعی خاص هستند، هیچوقت ذهنمون درگیر مقایسه های بی مورد و اذیت کننده نمیشه. البته ما تا حد امکان یک محیط غنی و یک بستر مناسب در همه زمینه ها را برای فرزندانمون فراهم میکنیم، اما اینکه این درخت چه میوه ای بده به این برمیگرده که از اول چه نهالی داشتیم. 🌳 🍁 لینک کانال مادرانه های مشترک👈 https://eitaa.com/madaranehayemoshtarak 🍁 موسسه فرهنگی تربیتی ازهار https://eitaa.com/azharkid
مادرانه های مشترک
♦️♦️♦️♦️ سلام شب همگی بخیر متاسفانه چند روز اخیر موفق به پاسخگویی به هیچ‌ سوالی نشدم و احتمالا این
👆👆همراهان عزیز، متاسفانه هنوز شرایط پاسخگویی به سوالات برای بنده فراهم نشده، از همه عزیزان پوزش میطلبم. انشاالله مجددا از هفته آینده پاسخگویی به سوالات را از سر میگیرم. 🙏🙏🙏
سلام به همگی بالاخره بعد از دو هفته از امروز مجددا امکان پاسخگویی به سوالات برای من فراهم شد. البته من هستم و ۱۷۰ سوال پیام بی پاسخ.😳☹️ از صبوری همه عزیزان متشکرم.🙏🙏 ✅ عزیزانی که به تازگی به کانال پیوستند لطفا قبل از ارسال سوال، با استفاده از لیست مطالب موضوعات مرتبط با سوال خود را مطالعه بفرمایید، تعدادی از سوالات از مطالبی هستند که قبلا در کانال مطرح شده. ✅ همچنین تقاضا دارم در صورت امکان سوالات را به صورت متنی ارسال کنید. حقیقتا گوش دادن به صوتهای ارسالی بسیار زمانبر هست. ممنونم🙏🙏🙏