متاسفانه به اشتباه به بسیاری از کودکان انگ بیش فعالی زده میشود، 80 درصد از کودکان را ما به غلط فکر میکنیم بیش فعال هستند، اما در واقع اینطور نیستند.
ما چون بی حوصلهایم، خستهایم و اعصاب نداریم سریع برچسب بیش فعالی به کودک میزنیم. ما باید استرس را از کودکان بگیریم نه به آنها برچسب بزنیم و استرس بدهیم.
#تربیتی
#مادر_زیرک
@madarezirak
. بازی تعادل
همانطور که میدانید بچهها خیلی دوست دارند درحالی که سعی میکنند تعادلشان را حفظ کنند روی یک خط راست راه بروند. حین بازی میتوانید موسیقی هم پخش کنید و از بچهها بخواهید هنگام راهرفتن روی خط راست مشخص شده تعادل خود را حفظ کنند، حتی اگر میخواهید هیجان بازی بیشتر شود میتوانید از آنها بخواهید به صورت لیلی این کار را بکنند یا مسیر تعیین شده را برعکس و عقبعقب بروند.
#بازی_سرگرمی_نقاشی
#مادر_زیرک
@madarezirak
May 11
«بچه قورباغه آوازه خوان»
روزی از روزها یک بچه قورباغه همراه مادرش در جنگل زندگی می کرد. این بچه قورباغه آواز می خواند و صدای آوازش که بلند می شد تمام حیوانات جنگل دورش جمع می شدند و به صدای آوازش گوش می دادند. حتی لک لک ها هم که غذایشان قورباغه است، وقتی بچه قورباغه شروع میکرد به آواز خواندن ساکت می شدند و به آواز بچه قورباغه گوش میدادند.
چند روزی باران سختی آمد و بچه قورباغه نتوانست از خانه خارج شود، آن روز صبح هوا آفتابی بود و بچه قورباغه بعد از خوردن صبحانه از خانه خارج شد. مادر بچه قورباغه داشت حیاط خانه را که بعد از طوفان حسابی کثیف شده بود را جارو می کرد. به بچه قورباغه گفت: پسرم حواست باشه، عمو لاک پشت گفت که آب برکه بالا آمده و یک ماهی گوشتخوار وارد برکه شده، امروز لطفاً سمت برکه نرو.
آفتاب صبحگاهی بدن بچه قورباغه را گرم کرد و نگاهی به مادرش کرد و گفت: مادرجان من با آواز خواندنم حتی لک لک ها را وادار به گوش دادن می کنم این که یک ماهی بیشتر نیست.
مادر گفت: عزیزم اینقدر مغرور نباش درسته تو خیلی قشنگ آواز می خوانی اما دلیل بر این نیست که همه جا این توانمندی تو کار بکنه.
بچه قورباغه زیر لب قور قوری کرد و از حیاط خانه خارج شد. هوا بسیار عالی بود، خورشید در آسمان می درخشید، آواز چکاوکها از لابلای درختها به گوش می رسید. بوی عطر گلهای جنگی نشاط خاصی را به جنگل بخشیده بود.
بچه قورباغه همینطور که توی راه می رفت، خرگوش کوچولو را دید، خرگوش کوچولو در حالی که گاز بزرگی به هویجش می زد گفت: کجا میری؟
- میرم لب برکه، هوا خیلی خوبه یک دوری بزنم.
- مراقب باش می گویند یک ماهی گوشتخوار آمده در برکه
- نگران نباش، با آواز خواندن باهاش دوست می شوم.
بچه قورباغه رفت و رفت تا به لب برکه رسید. جستی زد و روی برگ نیلوفری نشست. برکه آرام بود، صدای دارکوبی که به درخت نوک می کوبید از دور می آمد. بوی گل نیلوفر به مشام می رسید. پرتو نور آفتاب روی شبنمهای گلهای کنار برکه منظره بسیار زیبایی را به وجود آورده بودند. بچه قورباغه از دیدن این همه زیبایی سر ذوق آمد و بادی بر گلو انداخت و آواز بسیار زیبایی را شروع کرد.
هنوز از قور قور دوم به قور قور سوم نرسیده بود که یک دفعه ماهی گوشتخوار بزرگی به زیر برگ زد و بچه قورباغه به هوا پرتاب شد و با سر داخل آب افتاد. بچه قورباغه درد شدیدی در ساق پای راستش احساس کرد ولی یک دفعه دید که ماهی گوشتخوار با دهان باز به سمتش می آید. سعی کرد شنا کند اما درد پایش اجازه نمی داد. چند سانتی متر بیشتر نمانده بود که ماهی گوشتخوار بچه قورباغه را بگیره که عمو لاک پشت آمد و با دست به صورت ماهی گوشتخوار کوبید و ماهی فرار را بر قرار ترجیح داد.
عمو لاک پشت بچه قورباغه را به ساحل آورد از سر و صداهای ایجاد شده تعدادی از پرنده ها و حیوانات به سمت برکه آمدند. بچه قورباغه درد شدیدی در پای راستش احساس کرد و نمی توانست راه برود. عمو لاک پشت به گنجشک گفت سریع برو و جغد حکیم را خبر کن و بگو پای راست بچه قورباغه آسیب دیده.
بچه قورباغه گریه می کرد و می گفت: چرا صدای آواز من روی ماهی تأثیری نداشت؟
لاک پشت گفت: پسرم هر ابزاری در هر جایی کار نمی کند. وقتی مادرت گفته که داخل برکه نرو تو باید گوش می کردی.
جغد حکیم با کیف مخصوصش سررسید و بعد از معاینه پای بچه قورباغه گفت: ساق پایش شکسته و باید گچ بگیرم چند هفته ای باید در منزل استراحت بکنه. بعد از گچ گرفتن حیوانات خداحافظی کردند و رفتند و عمو لاک پشت بچه قورباغه را روی لاکش سوار کرد و به سمت خانه آنها راه افتاد.
درد پای بچه قورباغه کمتر شده بود و آواز غم انگیزی را سر داد. از آنجا که لاک پشت خیلی آرام راه می رفت کم کم هوا داشت تاریک می شد و هنوز به خانه بچه قورباغه نرسیده بودند.
مادر بچه قورباغه دید که هوا تاریک شده و هنوز خبری از پسرش نشده، با نگرانی جلوی در خانه جست و خیز می کرد و نمی دانست کجا برود.
هوا کاملاً تاریک شده بود که صدای آواز غم انگیز بچه قورباغه را شنید و به سمت صدا جست زد. با دیدن پای گچ گرفته بچه قورباغه و شنیدن آواز، مادر زیر گریه زد اما عمو لاک پشت گفت، گریه نکن حالش خوبه بعد از رساندن بچه قورباغه، عمو لاک پشت خداحافظی کرد و رفت.
شب هنگام وقتی بچه قورباغه در تخت خوابیده بود از پنجره به بیرون نگاه کرد، قرص ماه کامل بود و به زیبایی در آسمان می درخشید. بچه قورباغه به مادرش گفت: مادر معذرت می خواهم که به حرفت گوش ندادم. مادرش بالای سرش آمد و بوسه ای بر گونه بچه قورباغه زد و در همان حال بچه قورباغه به خواب رفت.
#قصه_شعر
#مادر_زیرک
@madarezirak
#سلام_کردن
اگر علاقه داريد كودكتون سلام كردن رو ياد بگيره بهتره با بازي كردن بهشون ياد بديد.
هر بار فرزندتان وارد خانه ميشود يا شما وارد خانه ميشويد به او سلام كنيد.
با او بازي كنيد به عنوان مثال شما از اتاق بيرون برويد و قرار بگذاريد هر كه زودتر به هنگام ورود سلام كرد جايزه بگيرد.
سلام كردن را با شادي و لذت گره بزنيد. اگر كودك را مجبور كنيد يا جلوي ديگران سرزنش كنيد سلام كردن را با اضطراب در مغز كودك گره ميزنيد.
#تربیتی
#مادر_زیرک
@madarezirak
خواستند یوسف را بکشند، یوسف نمرد
خواستند آثارش را از بین ببرند، ارزشش بالاتر رفت
خواستند او رابفروشند که برده شود،پادشاه شد
خواستند محبتش از دل پدرخارج شود، محبتش بیشتر شد
از نقشه های بشر نباید دلهره داشت
چرا که اراده ی خداوند بالاتراز هر اراده ای است
یوسف میدانست، تمام درها بسته هستند، اما به خاطر خدا ؛حتی به سوی درهای بسته هم دوید
و تمام درهای بسته برایش باز شد
اگر تمام درهای دنیا هم به رویت بسته شد،به دنبال درهاي بسته برو
چون خدای "تو"و "یوسف" یکی ست
#مادر_زیرک
@madarezirak
4_5947417596193146205.mp3
4.94M
#مناسبتی
🌸 #عید_غدیر
💐امشب تو رویام با عشق بیعت با تو
💐میبوسم از سر تا پاتو
🎤 #حاج_محمود_کریمی
👌فوق زیبا
_________________
#جمعه
#مناجات_مداحی
#مادر_زیرک
@madarezirak
🎩کدام حرف ها را نباید به شوهر بگویید...
💔خودم بلدم!
بر اين گمانيد كه مردها عاشق زني توانمند، بينياز و همهچيز تمام ميشوند؟ شايد برخي از مردها آرزوي زندگي با يك ابرزن را داشته باشند اما به شما اطمينان ميدهيم كه شمار چنين مردهايي بيش از اندازه كم است. آقايان عاشق اين هستند كه قويترين زن جهان هم نيازمند آنها باشد. به همين دليل حتي اگر مدير شركتي بزرگ باشيد يا قويترين زن فاميلتان باشيد، ميتوانيد با كمك خواستنهاي بيهوده از همسرتان و گاهي ناتوان نشان دادن خود، او را به وجد بياوريد.
شايد يك زن همه چيز تمام، بسياري از زحمتها و خستگيهاي همسرش را كم كند اما چنين زني لذت افتخار كردن به خود و سوپرمن بودن را هم از همسرش ميگيرد؛ لذتي كه اگر در زندگي مشترك وجود نداشته باشد، سنگ روي سنگ بند نميشود.
گوش مردها كلمات را مثل شما نميشنود
🔱 براي مردها يك جمله فقط يك جمله نيست! بلكه تفسيري است براي كل روزهايي كه با هم بودهايد.
🔱هيچ مردي طاقت مقايسه شدن را ندارد. پس حتي كم اهميتترين كار او را با ديگران قياس نكنيد.
🔱 مردها از شنيدن جملات مبهم بيزارند. پس هيچوقت دوپهلو با همسرتان صحبت نكنيد.
🔱 اگر انتظار داريد او حرفهايتان را رمزگشايي كند، برايتان متاسفيم. آنها سادهتر از اين حرفها هستند.
🔱هيچوقت از همسرتان بهعنوان ابزاري براي لشکركشيهايتان در جنگهاي عروس و مادرشوهري استفاده نكنيد.
🔱هرگز با حرفهايتان استقلال همسر خود را زير سوال نبريد حتي اگر واقعا استقلالي در كار نباشد
.
🔱مردها به اينكه قويتر از آنچه هستند به نظر برسند نياز دارند. اين نياز همسرتان را برآورده كنيد.
🔱از گفتن خاطرات روابط عاشقانه شكست خوردهتان براي شريك زندگيتان خودداري كنيد.
🔱براي قدرت دادن به او كافي است از هيچ مرد ديگري صحبت نكنيد، نه اينكه از مردهاي ديگر بد بگوييد.
#همسرداری
#مادر_زیرک
💓
❣ @madarezirak
همسرداری
اگه میخوای همسرت عاشقت باشه،
برای کوچکترين کارهایی که برات میکنه، ازش تشکر کن.
حتی اگه انجام اون کار خيلی ساده باشه.
همسرت نياز داره که بدونه کارهاش رو میبينی و قدر کارهاش رو میدونی.
در این شرایط کافيه يک جمله بهش بگی: «ممنونم که کمک میکنی، نمیدونی چقدر کارهام راحتتر پيش ميره با کمک تو!».
مطمئن باش اين جمله مِهرت رو تو دلش چند برابر میکنه.
#شنبه
#همسرداری
#مادر_زیرک
@madarezirak
پهلوانی بزغالهای را بغل میکند و صد متر راه میبرد. پس از طی راه، خودش و بزغاله خسته میشوند و کار تعطیل میگردد.
حال یک بچه 8 ساله به جای یک پهلوان،
2 هزار گوسفند به جای یک بزغاله،
همپای آنها از شهری به شهری راه میرود به جای آنکه آنها را بغل کند.
بغل کردن یعنی مدیریت از بیرون که دستاورد غرب است و بهترین مثال آن «حضور و غیاب» است که امروزه در حوزه، دانشگاه و آموزش و پرورش صورت میگیرد.
اگر به آنها بگویند فردا درس تعطیل است، همه خوشحال میشوند
چون حس زندانی بودن میکنند.
چون از بیرون مدیریت میشوند.
اسلام به مدیریت از درون معتقد است
به همپا راه رفتن نه بغل کردن.
[آیت الله حائری شیرازی]
#تربیتی
#مادر_زیرک
@madarezirak
اگر والدين بخاطر بيمارى خود يا اطرافيان، فرزند خود را مدام زير فشار بگذارند كه ساكت باش بابا سرش درد ميكنه، حرف نزن مامان حالش خوب نيست يا مامان بزرگ مريضه.
ميتوانند باعث شوند كودك با بيمار يا بيمارى مشكل پيدا كند.
اين شخص در بزرگسالى زمانى كه همسرش مريض ميشود از او عصبانى یا متنفر ميشود يا زماني كه فرزندش مريض ميشود او را مقصر ميداند.
بهترين راه اين است كه فرزندتان را بابازي هاي خلاقانه يا كتاب خواني آرام نگه داريد.
#تربیتی
#مادر_زیرک
@madarezirak
قایمموشک
آیا میتوان لیستی از بازیهای مناسب داخل خانه تهیه کرد و قایمموشک را فراموش کرد؟ در مدل سنتی این بازی یک نفر چشم میگذارد و بلندبلند شروع به شمردن میکند تا بقیه افراد قایم شوند. به محض پایان یافتن شمارش، فرد، گشتن به دنبال دیگر بازیکنها را شروع میکند. آخرین فردی که پیدا میشود باید در دور بعدی بازی چشم بگذارد. بزرگترها میتوانند این بازی را در فضایی تاریک انجام دهند تا هم هیجان بازی بیشتر شود هم فضای شادتری برای همه ایجاد شود. البته از ایمن بودن فضا مطمئن شوید. حتی میتوانید به کسی که چشم میگذارد اجازه دهید از یک چراغقوه استفاده کند تا در تاریکی بهتر بتواند در فضای خانه حرکت کند.
#بازی_سرگرمی_نقاشی
#مادر_زیرک
@madarezirak
#رازیانه
روش مصرف رازیانه برای #باردار_شدن
طول مدت مصرف عرق رازیانه برای باردار شدن یا در واقع برای درمان کیست تخمدان و تنظیم هورمونها حداقل ۴۰ روز است. برای بارداری باید روزانه یک استکان عرق رازیانه به مدت ۴۰ روز مصرف کنید. در طی این ۴۰ روز حتی در دوران قاعدگی نباید مصرف عرق رازیانه قطع شود.
رازیانه سرشار از هورمون های زنانه میباشد و مصرف آن برای بانوان بسیار توصیه میشود .
#بهداشت_سلامت_بارداری
#مادر_زیرک
@madarezirak