eitaa logo
کانون مداحان محلات
219 دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
3.1هزار ویدیو
167 فایل
(السلام علیکم یا اهل بیت النبوه) تنها کانال رسمی کانون بسیج مداحان شهرستان محلات امام خامنه ای: کار مداحی کار بزرگی است، کار مهمی است، حرفه‌‌ی بسیار اثرگذاری است؛ می‌تواند مصداق برجسته‌‌ای باشد از مجاهدت فی سبیل الله ... ارتباط با ادمین @Yazahra00110
مشاهده در ایتا
دانلود
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل‌پیوسته میلاد حضرت زهرا سلام اللّه علیها اِی‌بهترین در آسمان اِی‌برترین زن بَر زمین اُمِّ اَبیهایِ نبی کُفوِ امیرالمؤمنین یاراضیه یامرضیه یاطاهره یاهانیه دلداده‌یِ خیرُالبشر خیرُالنِّساءِ عالمیٖن عالَم مُریدِ حیدر و مولا شهیدِ چشمِ تو با هر نگاهَت گفته او صدآفرین نازآفرین خِیرِ کثیرِ مصطفیٰ سرچشمه‌یِ عشق و حیا اِی مادرِ خوبِ حسن اِی همسرِ حبل‌ُالمتین در آسمان‌ها می‌شود امشب به‌پا جشنِ شما یا فاطمه شورِ نجف ذکرِ دمشق و کربلا هرکَس دلَش شد مادری پابندِ حیدر می‌شود وَاللّهِه قلبِ حیدری بی‌تابِ مادر می‌شود در زندگی حس می‌کنم من مادری‌هایِ تو را هرجا که می‌لغزد دو پایم یاس مضطر می‌شود اِنسیةُالحوُرایِ مولایِ بهشتی مادرم داری هوایِ نوکرت از این چه بهتر می‌شود با روضه‌هایِ تو خدا سردارسازی می‌کند با ذکرِ یازهرا همیشه فتحِ خیبر می‌شود مورِ حرم هستم که می‌خواهم سلیمانی کنم سربازِ رهبر باشم اُقیانوس طوفانی کنم پایِ ولایت مانده‌ای پایِ وِلا هستم بلیٖ لعنت به هرکه می‌کند خون بر دلِ مولا علی هوُ لاٰ فَتیٰ اِلّٰا علی لاسیف اِلّا ذوالفقار از فاطمیون نیست آن کس که نباشد با علی دنیا نمی‌فهمد که بودی و که هستی مادرم عقبیٰ نمی‌داند مقامَت را کسی اِلّا علی وقتی که تسبیحات می‌گویی گِره وا می‌شود تسبیح بردار و گِره وا کُن دوباره یاعلی اُفتاده بی‌بی جان گِره بر کارِ نوکرهایتان راهِ حرم را باز خواهد کرد باز اِمضایتان حالِ مرا تو خوبتر از هر کسی می‌دانی و...... حرفِ دلم می‌خوانی از این دیده‌یِ بارانی و....‌ آشوب هستم هر شبِ جمعه دلم طوفانی است آرام خواهم شد فقط در ساعتِ مهمانی و....‌‌ وقتی نگاهم می‌شود خیره به سویِ گنبدش تو به حرم پا می‌نَهی در بینِ چاوُش‌خوانی و.... گویی ندارد مادری که تشنه دست و پا زده چشم‌اِنتظارِ ساعتِ پایانِ این هجرانی و..... آن جمعه‌ای که می‌زند تکیه به کعبه دلبرم گیرد تقاصِ غصّه‌هایِ قلبِ زهرا مادرم
ولادت حضرت زهرا س بوی سیب بهشت مکـــه را در ســرور مـــی بینــم همــه جا غـــرق نــو ر می بینــم آسمـان و زمیـــن شــده خـــرم لطف رب غفــــور مـــی بینــــم وقت شـــادی شیعیـــان بــاشــد برکـــات خــدا عیـــان بــاشــد خانه مصطفی (ص) چراغـانی است عرش وفرش خدا گل افشانی است مـا ه د ر آ سمــان شــد ه پنهــان خجل از این جمـال نورانـی است جـن و انـس و ملک ثنـا خـوانـش دست خلــق خــدا بــدا مـانـش شهر ام القــرا ء تماشــا ئــی است لحظه ها لحظه های زیبــائی است خاتم الا نبیــاء (ص) پــدر گشتــه عاشقــان ر ا زمــان شیـدائی است کوثـری حـق عطا به احمــد کرد شـاد و خـرم دل محمـد (ص)کرد سـوره کـوثــراست ایــن دختــر جــان پیغمبر(ص) است این دختـر کفــو حیـد ر علــی و لــی اللــه بر همــه مــا در است این دختــر شــد ه دلهــا همه پـر از جــلوات به قدومـــش نثــار کـن صــلوات ای خــدیجــه تـو گوهـر آوردی بر پیامبـر(ص) تــو دختــر آوردی مرحبــا بـر تــوبــا نــوی اســلام بـر امــا مــان تـو مـــا در آوردی همــدم ومونس تــو فاطمـه است ا و که بر عرش و فرش قائمـه است جشن میلاد او به ارض و سماست شاد وخندان دل رسول خداست ای خــدیجه تـــرا درود وسلام دخترت صاحب همه دنیــاست به تــو ودختـــرت ســلام خــدا جمــله هستیـــم مــا غـــلام شما بــوی سیب از بهشـت مــی آیــد ای مریضـــا ن طبیــب مـی آیــد دست حــاجت بســو ی ا و آریــد مــام شیــب ا لخضیب مــی آیــد چشــــم (راسخ) بـود بــدستـانت جــــان ( راسخ) شـود بقــربـا نت
💠ولادت حضرت زهرا💠 السلام ای خزینة الاسرار  السلام ای مدینة الابرار   السلام ای عوالمُ الآیات السلام ای جوامع الاخیار   همه خلقند زیر چادر تو در حقیقت تویی تویی ستار   اختیار نبی است در دستت مادری تو به احمد مختار   چاکر درگهت چنان حمزه نوکرت همچو جعفر طیار   شجر طیبه تویی زهرا تا ابد هستی ای شجر پربار   مصطفایی ولی به قالب زن هم به رفتار و نیز در گفتار   طفل بیت تو سیدالشهدا کودک توست سید الابرار   هر که جان می دهد به یک نگهت بایدش خواند افضلُ التُجّار   چمن کوچه باغ تو طوبی خار کوی تو اَعظَمَ الاَشجار   خادم خانه ی شما فضه* نقره ی تو زر تمام عیار!   نه فقط روز بلکه نیمه ی شب بوده ای در قنوت مردم دار   متخر از گدایی تو بلال بهره مند از غلامی ات عمار   باغ فردوس بی رخت پائیز با رخ تو خزان، همیشه بهار   در طلوع سه گانه ات هر روز مرتضی داشت با خدا دیدار   منکران فضیلتت ملحد مشرکان کرامتت کفار   نوکرانت همه اولی الالباب چاکرانت همه اولی ابصار   پدر و مادرم به قربانت جان و مالم به مقدم تو نثار   خون من فرش مقدمت ای دوست روی من خاک درگهت ای یار   ای که آرد به جای شوهر تو جبرئیل از بهشت بر تو انار   ای که فرمود مصطفای عزیز در مقام تو مادر احرار   می رساند به جان من آسیب هر چه آرد به فاطمه آزار   مصطفی دیده از جهان پوشید تا بدان جا رسید آخر کار   که دمِ اجر دادن احمد دخترش سوخت در پس دیوار   بوسه گاه نبی اکرم را هبه کردند بر نوک مسمار شاعر:محمد سهرابى
زنی از خاک، ‌از خورشید، از دریا،‌ قدیمی‌تر زنی از هاجر و آسیه و حوا قدیمی‌تر زنی از خویشتن حتی، از أعطینا، قدیمی‌تر زنی از نیّت پیدایِش دنیا، قدیمی‌تر که قبل از قصۀ ‌«قالوا بلی» این زن بلی گفته‌ست نخستین زن که با پروردگارش یا علی گفته‌ست ملائک در طواف چادرش، پروانه پروانه به سوی جانمازش می‌رود سلانه سلانه شبی در عرش از تسبیح او افتاد یک دانه از آن دانه بهشت آغاز شد، ریحانه ریحانه نشاند آن دانه را در آسمان با گریه آبش داد زمین خاکستری بود، اشک او رنگ و لعابش داد زنی آن‌سان که خورشید است سرگرم مصابیحش که باران نام او را می‌ستاید در تواشیحش جهان آرایه دارد از شگفتی‌های تلمیحش جهان این شاه‌مقصودی که روشن شد ز تسبیحش ابد حیران فردایش، ازل مبهوت دیروزش ندانم‌های عالم ثبت شد در لوح محفوظش چه بنویسم از آن بی‌ابتدا، بی‌انتها، زهرا ازل زهرا، ابد زهرا، قدر زهرا، قضا زهرا شگفتا فاطمه! یا للعجب! واحیرتا! زهرا چه می‌فهمم من از زهرا و ما أدراک ما زهرا! مرا در سایۀ خود بُرد و جوهر ریخت در شعرم رفوی چادرش مضمون دیگر ریخت در شعرم مدام او وصله می‌زد، وصلۀ دیگر بر آن چادر که جبرائیل می‌بندد دخیل پر بر آن چادر ستون آسمان‌ها می‌گذارد سر بر آن چادر تیمّم می‌کند هر روز پیغمبر بر آن چادر همان چادر که مأوای علی در کوچه‌ها بوده‌ست کمی از گرد و خاکش رستخیز کربلا بوده‌ست
اسمِ اعظم،اعظمُ الاسماءِ دنیا فاطمه است مادرِ ساداتِ عالم مادرِ ما فاطمه است آن قَدَر مأجور شد با خاتمِ پیغمبران احمدِ مختارگفت امّ ابیها فاطمه است در جهان کفویی برایش نیست غیرِ مرتضا همسرِ جان بر کف و سربازِ مولا فاطمه است آفریده شد برایِ او بهشت و هر چه هست مطمئناً صاحبِ باغِ مصّفا فاطمه است سوره ی انسان به شأنش نازل و تثبیت شد بر یتیمانِ شکسته دل ،مداوا فاطمه است دستِ خالی را ببر بر محضرش ،رزقی بگیر بهر یاری بر تهیدستان ،مهیّا فاطمه است خویش را بسپار بر دستانِ آن بانویِ مهر زیرِ این چرخِ کبود ،اهلِ مدارا فاطمه است بخشش اش از حد گذشت و اهلِ دل مجنون شدند بی گمان تمثیل بالاتر ز دریا فاطمه است کاش ما را هم به فرزندی بگیرد آخرش مادرِ ما، مادرِ ما ،مادرِ ما فاطمه است ما امور خویش را در دستِ بی بی داده ایم شافعِ ما.. هم به دنیا هم به عقبا فاطمه است محسن راحت حق
🔶 *مهم؛ تاکید رهبرمعظم انقلاب بر عدم تغییر هویت مداحی؛ مداحی، موسیقیِ پاپ نیست* 🔹هر تلاش خوب و بجایی، جهاد نیست؛ جهاد یعنی تلاش برای هدف‌گیری دشمن، و در هر زمان باید عرصه جهاد را به درستی تشخیص داد 🔹به عنوان نمونه خدمت اجتماعی به مردم در شرایطی که دشمن با ایجاد فشار اقتصادی سعی در قرار دادن آنها در مقابل نظام اسلامی دارد، جهادی ارزشمند است 🔹دشمن تلاش دارد افکار، ایمان و باورهای مردم را بوسیله انبوه رسانه‌ها و با استفاده از هزاران متخصص هنر و رسانه و پشتیبانی‌های هنگفت مالی و امنیتی، تخریب کند 🔹مهمترین عرصه جهاد عرصه «تبیین و روشنگری» است 📍 *نوآوری در مداحی نباید به هنجارشکنی و تغییر هویت مداحی منجر شود و اجرای مداح را به سمت اموری که مداحی نیست بلغزاند؛ چرا که مداحی، موسیقیِ پاپ نیست* 📍 *مراقب باشید، جذب جوانان به هر قیمتی نباشد و اینگونه نشود که برای جذب جوان، از برخی آهنگ‌ها و نواهای نامناسب استفاده شود باید مراقبت شود تا ترکیب مداحی و حقیقت و هویت آن از بین نرود*
حاج ابوالفضل ربیعی مسئول سازمان بسیج مداحان استان مرکزی و هیئت همراه، روز شنبه ۲ بهمن‌ماه پس از مراسم جشن میلاد کوثر در شهرستان محلات، در جمع تعدادی از شورای کانون بسیج مداحان این شهرستان حضور یافتند و در رابطه با برنامه‌های پیش روی بسیج مداحان بحث و تبادل نظر گردید. ان شاءلله بزودی برنامه‌‌ای با موضوع آموزشی _ تفریحی و با هدف حفظ انسجام مداحان عزیز محلات، با حضور فرماندهی محترم سپاه ناحیه محلات و مسئول محترم سازمان بسیج مداحان استان، برگزار خواهد شد. 🇮🇷 کانون بسیج مداحان محلات
pedarmadar.mojtahedie.mp3
2.56M
🌹سخنرانی آیت الله مجتهدی تهرانی(ره) 📢 فایل صوتی ❤️موضوع: احترام به پدر و مادر
Nasiraeemir: دیدار مداحان اهل‌بیت علیهم‌السلام ۱۴۰۰/۱۱/۳ 📣مواردی از عظمت حضرت زهرای اطهر(سلام الله علیها): ✅آمدن مکرر جبرئیل خدمت ایشان پس از رحلت پیامبر ✅نزول سوره «هل أتیٰ»، آیه تطهیر و آیه مباهله درباره ایشان ✅کار برای خدا، اخلاص و‌ خدمت بی‌منّت درسهای حضرت زهرا ✅در آیه‌ی مباهله: وَ نِساءَنا وَ نِساءَكُم؛ «نِساءنا» فقط فاطمه‌ی زهرا است برای مواجهه‌ی جبهه‌ی حق با جبهه‌ی باطل. ✅استفاده از تعبیر «سَيِّدَةُ نِسَاءِ العالَمین» و «سَيِّدَةُ نِسَاءِ أَهْلِ الْجَنَّة» توسط پیغمبر اکرم در مورد حضرت زهرا 🪴به توفیق الهی، بعد از انقلاب نام مبارک فاطمه‌ی زهرا نسبت به قبل از انقلاب ده‌ها برابر شده، این یعنی جامعه، جامعه‌ی فاطمی است. 📣درباره‌ی هیئت: 🌴 هیئت یک واحد اجتماعی است، بر محور مودّت اهل بیت و هدایت به سمت اهداف ایشان. ریشه‌ی این پدیده هم مال زمان خود ائمّه است. 🌾بعد از حادثه‌ی کربلا هیئت را اصحاب ائمه تشکیل دادند، امام صادق میفرمایند: من دوست میدارم این مجالس را، امر ما را زنده نگه دارید. 🎯امرَنا در کلمات ائمه زیاد تکرار میشود؛ یعنی مسئله‌ی ما؛ به آن موضوع اساسی و محوری‌ای که ما بر اساس آن حرکت میکنیم، میگویند امر. ♨در آن دوره‌ای که امام صادق فرمودند: اَحيوا اَمرَنا، احیای امر اهل‌بیت جزو سخت‌ترین و خطرناک‌ترین کارها بود؛ یک جهاد عظیم بود. 📝 سابقه هیئت در انقلاب اسلامی: 📌حرکت دادن مردم و انقلاب توسط نوحه‌های امام حسینی 📌نقش‌آفرینی هیئتها در دوران دفاع مقدس ❇ هیئت کانون جهاد است. جهاد فی‌سبیل‌اللّه، جهاد در راه احیای مکتب اهل‌بیت، مکتب امام حسین و مکتب شهادت. 🔊 جز معدودی بقیّه‌ی ائمّه با شمشیر نجنگیدند؛ جهادشان «جهاد تبیین» بود. 📝 هیئت محلّ تبیین است، محلّ بیان مهم‌ترین مفاهیم معارف اسلامی و علوی است، محلّ پاسخ به سؤالها است. ☀ به قول یکی از برادران اهل ذوق، این حرکت دسته‌های حسینی، در واقع نماد حرکت امام حسین است از مکّه به کربلا که دارد حرکت میکند؛ حرکت برای جهاد، حرکت در راه خدا. 🤛 جهاد یعنی تلاش در مقابله‌ی با دشمن؛ هر تلاشی جهاد نیست. منطق اسلامی جهاد آن [کاری] است که در مقابل دشمن انجام میگیرد. 💪 شما [اگر] کار اقتصادی بکنید برای مقابله‌ی با دشمن، میشود جهاد؛ کار علمی و تحقیقی بکنید برای مقابله‌ی با دشمن، میشود جهاد؛ حرف بزنید، تبیین کنید برای خنثی‌کردن وسوسه‌ی دشمن، میشود جهاد. 👀مهم این است که ما عرصه‌ی جهاد را تشخیص بدهیم که در هر زمانی در چه عرصه‌ای باید جهاد کرد؛ این خیلی مهم است. 🗣اگر روشنگری بود، همه‌ی این عرصه‌های گوناگون در وقت خود و جای خود وضعشان روشن خواهد شد و مردان خودشان را پیدا خواهند کرد. 👣وجود جبهه شیطانی با هزاران متخصّص هنر و رسانه و ارتباطات و با پشتیبانی انبوه مالی و امنیّتی برای تضعیف ایمان مردم و برگرداندن افکار مردم. ✍عناصر اصلی هیئت: ✅منبر، مدّاح، مخاطب 🤝مداحی یک هنر منحصربه‌فرد است؛ این اشکها از دل برمیخیزد، دل را صفا میدهد. بعد مستمع را به عمق تاریخ میبرد، و حقایق تاریخی را برایش مشخص میکند. بعد به او معرفت دینی و اخلاقی و سیاسی میبخشد. ✏این کار مداح ــ بردن به عمق تاریخ و جلا دادن و صفا دادن به دلها ــ احتیاج به هنر و هنرنمایی دارد؛ این هنرنمایی در مداحی‌های ما صدا است، آهنگ است، هندسه‌ی خوانندگی است؛ این سه چیز را حتماً لازم دارد؛ اینها صورت مداحی است. این صورتها نباید بر محتوا غلبه کند. 🔍یک نکته‌ی دیگر [اینکه] در مداحی هم مثل همه‌ی کارهای دیگر ابتکار و نوآوری لازم است؛ توجه بکنید که این نوآوری به هنجارشکنی منتهی نشود. 🗓 مداحان در قضایای مهم خوش درخشیدند؛ در دفاع مقدس، در دفاع از حرم، در فتنه‌ی ۸۸ و در قضایای گوناگون. 🔖یکی از اهداف جلسات مداحان ما جذب جوانان است؛ این بسیار کار خوبی است. منتها مواظب باشید جذب جوانها به هر قیمتی نباشد. جذب لازم است، واجب است، مفید است، امّا با حفظ ساختار صحیح. 🔖نکته‌ی آخر هم مسئله‌ی حرفهای متقن است. هم در روضه‌خوانی، هم در مدیحه‌گویی، هم در مطالبی که بیان میشود، مطالب متقن و مستند را مطرح کنید. 🤲پروردگارا! ما را سربازان جهادِ عظیمِ این روزگار که «» است، قرار بده.
❣﷽❣ 💮 💮 آسمان کوثر به دنیا آمده کوثر بخوان با سرود وحی مدح دخت پیغمبر بخوان مدح آن ممدوحۀ محبوبۀ داور بخوان با زبان خویشتن نه، با دم حیدر بخوان با زبان حیدر از صدیقۀ اطهر بخوان هر چه زیبا خوانده ای امروز زیباتر بخوان ماه عصمت اختر برج هدی را مدح کن روح احمد لیلة القدر خدا را مدح کن جان عالم یک جهان جان را گرفته در بغل دست دل بگشوده قرآن را گرفته در بغل مطلع الانوار ایمان را گرفته در بغل گوهر دریای غفران را گرفته در بغل هستی دادار منّان را گرفته در بغل هر چه گویی بهتر از آن را گرفته در بغل یا محمّد (ص) یا محمّد (ص) عصمت کبراست این بوسه زن بر آفتاب طلعتش، زهراست این این ز پا تا سر تجلاّی جمال داور است این نه یک دختر تمام هستی پیغمبر است این به احمد کوثر است و دختر است و مادر است بلکه مام یازده عیسای عیسی پرور است چارده معصوم را شخصیّت او محور است جز محمّد (ص) از تمام انبیا بالاتر است ذات حق با آیه ی قرآن ثناها گویدش اوّلین شخصیّت عالم فداها گویدش مخزن اسرار حق گوهر ندارد مثل او ذات ربّ العالمین مظهر ندارد مثل او مصحف ختم رسل کوثر ندارد مثل او نخل سر سبز نبوّت بر، ندارد مثل او شخص ختم الانبیا دختر ندارد مثل او شیر حق دست خدا یاور ندارد مثل او هر چه گفتم هر چه گویم در ثنای او کم است مدح ناموس خدا فوق بیان عالم است آفرینش باغ توحید و بهارش فاطمه است دین و قرآن تا قیامت اعتبارش فاطمه است مصطفی فخر نبوّت افتخارش فاطمه است مرتضی دست خدا و دستیارش فاطمه است دستیارش نه همه دار وندارش فاطمه است ای خوشا آن کس که روز حشر یارش فاطمه است در ثنای او همان اقرار عجز ما بس است گفتن اوصاف این دختر نه کار هر کس است فاطمه یعنی تمام هستی هست آفرین فاطمه یعنی بهشت رحمةٌ للعالمین فاطمه یعنی حجاب و عصمت و تقوا و دین فاطمه یعنی چراغ آسمانها در زمین فاطمه یعنی یداللّهی دگر در آستین فاطمه یعنی علی یعنی همان حبل المتین فاطمه یعنی جمال بی مثال کبریا فاطمه یعنی کتاب الله کلّ انبیا فاطمه در فلک هستی ناخدایی می کند فاطمه در روز محشر کبریایی می کند فاطمه از شیر حق مشکل گشایی می کند فاطمه در چشم حیدر خودنمایی می کند فاطمه در بندگی کار خدایی می کند فاطمه بر شیعیان لطف نهایی می کند فاطمه یعنی چراغ محفل افلاکیان فاطمه یعنی ز رأفت همنشین با خاکیان کیست زهرا یک بهارستان به گلزار وجود کیست زهرا کعبۀ جان قبله ی اهل سجود کیست زهرا راز دار عالم غیب و شهود کیست زهرا برترین محبوبۀ حیّ ودود کیست زهرا باب رحمت دست احسان بحر جود کیست زهرا خیمۀ سبز ولایت را عمود کیست زهرا آفتابی کبریایی طلعت است کیست زهرا چارده معصوم در یک صورت است ای بهشت قرب پیغمبر جمالت فاطمه ای تمام انبیا مات جلالت فاطمه ای امیرالمؤمنین محو کمالت فاطمه ای ملایک بندۀ صفّ نعالت فاطمه ای تمام وحی در موج خیالت فاطمه ای همه مرهون فیض بی زوالت فاطمه طاهره، انسیّه، حورایی نمی دانم که ای فاطمه، صدّیقه، زهرایی نمی دان که ای عقل و هوش و دانش و افکار خود را باختیم با کمیت و هم تا آنسوی هستی تاختیم یا به مضمئن یا به ایراد سخن پرداختیم دست ها بر رشته های چادرت انداختیم شعرها خوانده غزل، قطعه، قصائد ساختیم عاقبت دیوانه گشتیم و تو را نشناختیم حور، انسان، یا ملک، یا فوق اینان چیستی؟ کیستی تو کیستی تو کیستی توکیستی؟ من نمی گویم غلام دختر پیغمبرم من نمی گویم که بنشانی کنار قنبرم من نمی گویم بلالت پا گذارد بر سرم من نمی گویم ثنایت گشته بر لب گوهرم من نمی گویم بسوزان تا کنی خاکسترم لیک می گویم قبولم کن گدای این درم دوست دارم تا زلطف و مرحمت شادم کنی دوزخی هستم تو خود از دوزخ آزادم کنی روسیاهم، زشت کردارم، گنه کارم بدم تو بکوی خویش راهم داده ای تا آمدم گر چه مردودم به جان زینبت منماردم نامه ای پر از گناه است و تهی باشد یدم عالمی را سیر کردم آخر این در را زدم گر روم جایی دگر از پشت این در مرتدم «میثمم» یعنی گدای خانۀ خشت و گلت غرق دریای گنه چشمم به سوی ساحلت 🔸شاعر: (استاد غلامرضا سازگار)