eitaa logo
کانون مداحان محلات
220 دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
3.1هزار ویدیو
168 فایل
(السلام علیکم یا اهل بیت النبوه) تنها کانال رسمی کانون بسیج مداحان شهرستان محلات امام خامنه ای: کار مداحی کار بزرگی است، کار مهمی است، حرفه‌‌ی بسیار اثرگذاری است؛ می‌تواند مصداق برجسته‌‌ای باشد از مجاهدت فی سبیل الله ... ارتباط با ادمین @Yazahra00110
مشاهده در ایتا
دانلود
به تعلیم بشر مولای مکتب هرزمان برخاست به تاییدش خدا فرمود برپا پس جهان برخاست شگفت انگیز توحید مفضل شعله ور می شد که وقت خواندنش دود از سر افلاکیان برخاست میان شیعیان با او حکومت فتنه می انداخت تقیه نشر پیدا کرد و فتنه از میان برخااست و مفتاح الحقیقه قفل های بسته را وا کرد و مصباح الشریعه نور شد تا آسمان برخاست چنان مور و ملخ عرفان کاذب رخنه در دین کرد که صادق با لوای حق به جنگ غالیان برخاست کسی که کربلا را در قیام علم او آموخت در این مکتب همیشه سربلند از امتحان برخاست زراره حمیری جابر امینی مجلسی طوسی تبار دوستان در اصل از این دودمان برخاست غبار قبر حیدر را نخستین بار او بوسید پس از آن بوسه، در شهر نجف آن آستان برخاست چو هارون در تنور امتحانش می توان افتاد ولی از سفره مهرش چگونه می توان برخاست پسر یک بار دیگر ارث غربت برد از مادر دوباره در مدینه آتشی از آشیان برخاست میان کوچه می افتاد و هی مگفت وااُماه بمیرم من که از جانش نوای الامان برخاست دل اولاد او خون شد که او در کاخ حمرا رفت همینجا بود که آه از نهاد روضه خوان برخاست گمانم روضه ی شیخ الائمه این سخن باشد کجا در مجلس منصور چوب خیزران برخاست امان از مجلس شام و امان از خاطرات تلخ که طفلی بر زمین افتاد هرجا ساربان برخاست . . رقیه گوشه ای زانو بغل کردو  به خود می گفت چرا بابا سرت آمد ولیکن بوی نان برخاست
بشنو داستان خرمشهر لحظه ای از زبان خرمشهر لطف حق بود ، سوم خرداد فتح شد آستان خرمشهر مدتی چکمه های بعثی شوم بود بار گران خرمشهر شد رها از اسارت شیطان خاک قدسی نشان خرمشهر تا که سیمرغ عشق ، بال گشود در دل آسمان خرمشهر خون مردان پاکباز و دلیر شد مدال و نشان خرمشهر وطن ماست دوستش داریم جان ما هست و جان خرمشهر قدر این خاک را بدانید ای - مردم قهرمان خرمشهر کمیل کاشانی
نور است بر مدار تو یا باقرالعلوم خورشید ریزه خوار تو یا باقرالعلوم هستی است در تصرف دست اشاره ات "جبر" است اختیار تو یا باقر العلوم در جبهه ی جهاد ، علی ذوالفقار داشت علم است ذوالفقار تو یا باقر العلوم تا که یزید خطبه ی غرای تو شنید شد مات اقتدار تو یا باقر العلوم آقا شنیده ام که در اندوه و درد بود «یا فاطمه» شعار تو یا باقر العلوم باغ وجود در غم تو شد سیاهپوش تا شد خزان بهار تو یا باقرالعلوم تنها نه من که خاطر هفت آسمان شده است آشفته ، بیقرار تو یا باقر العلوم سر می کشد ز سینه ی من شعله های آه دل گشته داغدار تو یا باقر العلوم گلقطره های پرپر اشک مرا ببین همراه جان ، نثار تو یا باقر العلوم طوف بقیع و تربت افلاکی تو را خواهم ز کردگار تو یا باقر العلوم شعر "کمیل" را ز محبت قبول کن لطف و صفاست کار تو یا باقر العلوم کمیل کاشانی لینک کانال مداحان محلات👇👇👇 https://eitaa.com/maddahanbsj 💠الهم عجل لولیک الفرج 💠
🔹گل‌های معطّر🔹 باز جنگی نابرابر در برابر داشتند دست امّا از سر چادر مگر برداشتند؟ گرچه چادرها به خون غلتیده و خاکی ولی زیر چکمه بوی گل‌های معطّر داشتند دست بر ماشه نمی‌بردند این قزّاق‌ها شرم اگر که از حرم نه، از کبوتر داشتند.. لحظه‌ای قبل از صدای وحشی فرمان تیر کودکانی در کنار خویش مادر داشتند چشم کاشی‌های فیروزه به گنبد خشک شد؟ یا از اوّل طرح اِسلیمیِ پرپر داشتند؟ در وصیّت‌نامۀ سرخ شهیدان دیده‌ای؟ جملگی یک خواسته در سطر آخر داشتند 📝 لینک کانال مداحان محلات👇 https://eitaa.com/maddahanbsj 💠الهم عجل لولیک الفرج 💠
روشن آن چشم که در سوگ تو پُر نم باشد دل‌ربا، نرگس این باغ به شبنم باشد تا بدانند کجا بزم عزای تو به پاست دودِ آهِ دلِ عشّاقِ تو پرچم باشد دل حسینیه؛ نَفَس نوحه؛ تپش سینه‌زنی‌ست دم بگیریم که عمر همه این دم باشد به خدای حرم و کعبه قسم، ای حُجّاج! هر که مُحرِم به مُحَرّم شده، مَحرَم باشد آن که دارد غم عشق تو ندارد غمِ هیچ که نشاط دل عالم، همه زین غم باشد خانۀ تنگِ دلم نیست شبی بی‌ مهمان لحظه‌ای نیست که دل بی غم و ماتم باشد مطلع «صائب تبریز» به یادم آمد آن‌که در شیوه‌اش استاد مسلَّم باشد: «گر صفای حرم کعبه به زمزم باشد زمزم اهل صفا دیدۀ پُر نم باشد» لینک کانال مداحان محلات👇 https://eitaa.com/maddahanbsj 💠الهم عجل لولیک الفرج 💠
بین گودال تنش بود که ذبحش کردند زیرچکمه بدنش بود که ذبحش کردند ساربان در پی انگشتری ، انگشت برید گندم ری ثمنش بود که ذبحش کردند هرکسی آمده چیزی ببرد اما شمر در پی پیرهنش بود که ذبحش کردند زنده زنده ز تنش شمر ، سرت کرد جدا غرق خون کل تنش بود که ذبحش کردند وای از واعطشا گفتن ، او درگودال ناله ی دل شکنش بود که ذبحش کردند بین گودال به لب ذکر مناجاتش بود نیمه کاره سخنش بود که ذبحش کردند بر سر سینه ی او شمر به خنجر آمد قطعه قطعه بدنش بود که ذبحش کردند مادرت فاطمه آمد ولی با قد خم اولین سینه زنش بود که ذبحش کردند روی خاک است غریبانه تن سلطانی بوریایی کفنش بود که ذبحش کردند لینک کانال مداحان محلات👇 https://eitaa.com/maddahanbsj 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
شِکوِه دارم ای برادر از تمام مردمان بر مصیبت های من خون گریه کرده آسمان امنیت دارند اینجا هم مسلمان هم یهود دختر حیدر چرا اینجا نبوده در امان؟! کار دنیا را ببین! من سفره دار عالمم... پیش من انداخته پیرزنی یک تکه نان در مدینه سایه ام را هم ندیده هیچکس می روم حالا میان خولی و شمر و سنان وضع ما را دیده ای از روی نیزه تا به حال؟! مسخره کردند ما را یک به یک، پیر و جوان به اسیران، "خارجی" گفتند؛ "بَر خورده" به من خواهشاً با صوت داوودی خود قرآن بخوان بچه ها اینجا همیشه "سنگ بازی" می کنند من که دیدم دستشان بوده فقط تیر و کمان... ...پس مراقب باش از نیزه نیفتی بر زمین کاش با تو مهربان تر " تا کند " این ساربان وضع لبهای تو بدجوری به هم خورده حسین بس که بوسیده لبانت را، لبان خیزران قدر یکصد سال غم دیدم در این شهر بلا شد بهار عمر من در شام یکباره خزان لینک کانال مداحان محلات👇 https://eitaa.com/maddahanbsj 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
دو دستم بسته و سوی تو چشمی چون سبو دارم بریز آبی بر این آتش که از سرخی رو دارم چراغ چشمم از سیلی به سو سو کردن افتاده نگاهی کن به سویم تا که بر این دیده سو دارم سخن هایم اگر محکم ولی در خویش می گریم که از غم ذولفقار آبداری بر گلو دارم سرت افتاد و افتادم روان گشتی روان گشتم که من با هم قدم بودن از اول با تو خو دارم هرآنچه بر سرت برنیزه آمد برسرم آمد چنین در آینه با خویش هر دم گفتگو دارم تمام کوچه ها سد شد اگر ،من سد شکن هستم به هر مژگان ز اشک خویش سیلابی به جو دارم سرت را تا در آغوشم نگیرم که نمی میرم چهل منزل اگر جان کنده ام این آرزو دارم لینک کانال مداحان محلات👇 https://eitaa.com/maddahanbsj 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
آن را که درد عشق به جانش نمی دهند سوزِ نهان و اشک روانش نمی دهند هر کس مراقب سخن خود نبوده است نام حسین را به زبانش نمی دهند آن دیده ای که بر رخ نامحرمان رسید بر گریه ی حسین امانش نمی دهند هر کس که خرج شد به هوای غریبه ها حال و هوای عشق به جانش نمی دهند هرکس سراغ خانه ی غیر از حسین رفت رنگی هم از بهشت نشانش نمی دهند قلبی که می تپد ز غم سُمِّ اسب ها جز ضربِ عشق او ضربانش نمی دهند آن پیکر مُقَطَّعُ الاعضا و خسته را با سُمّ اسب ها هیجانش نمی دهند طفلی که تشنه بوده و از هوش رفته است با بوسه ی سه شعبه تکانش نمی دهند یک دختر سه ساله بهانه اگر گرفت در شب، سر بریده نشانش نمی دهند لینک کانال مداحان محلات👇 https://eitaa.com/maddahanbsj 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
ای آفتاب سایه ی ما را توان ببخش آه ای مسیح دم، به دل مرده جان ببخش باران اشک های مرا رنگ و رو بده بر آسمان شب زده، رنگین کمان ببخش ما را به چشم پیرغلامان عزیز کن توفیق عاشقی به غلام جوان ببخش توحید در صدای علی اکبر شماست در بندگی ما اثر از آن اذان ببخش آقا مرا به اشک همان نوجوان که هست در روضه ی رقیه ی تو بی امان ببخش آقا ببخش اگر سخن از شام میشود حرف از خرابه میزند این روضه خوان ببخش بابا اگر به جای من و عمه و رباب بوسیده است لعل تو را خیزران، ببخش بابا اگر به حرمت تو برنخواستم دیگر نمانده است به پایم توان، ببخش بابا بگو تو از طرف من به عمه جان گر شد رقیه درد سر کاروان، ببخش عمه حلال کن که وسط تازیانه ها گشتی سپر برای منِ نیمه جان، ببخش من کُند آمدم تو شدی پایمال زجر ای عمه جان حلال کن، ای عمه جان ببخش! لینک کانال مداحان محلات👇 https://eitaa.com/maddahanbsj 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
اگرچه خلقت دنیا ز نور پنج تن باشد کریم اهل بیت ما فقط باید حسن باشد حسن جان و حسن جانان، حسن ایمان، حسن قرآن بگو ذکرحسن هرجا مجالی بر سخن باشد حسین آقاست می دانم، خود من نوکرش امّا حسن اولاست هرجا که شهید بی کفن باشد چه فرقی می کند وقتی کریمی دوستت دارد... گدای پشت در مانده، گدایی مثل من باشد به کاهی، کوه عصیان مرا بخشیده ممنونم ندیدم هیچ آقایی چنین با حُسن ظن باشد شرف دارد بقیع او به کاخ هر سلیمانی شرف دارد به هر سنگی، اگر سنگ یمن باشد همه‌ گفتند حسین و گفت پیغمبر، حسن جانم که باید بعد زهرا و علی، او ممتحن باشد تصور کن که دور سفره او دشمنان جمعند تصور کن زن او هم حسابی بددهن باشد کنار ذکر یامحسن، خدا اسم حسن آورد* به آن معنا که پشت در یکی شان خط شکن باشد همانکه هیزم آورده، دو تا دست ِبزَن دارد حسن شد مادری اصلاً که کارش سوختن باشد کنار چادر خاکی به خاک افتاد و بعد آن مقرر شد مزارش خاکی و بی سینه زن باشد لینک کانال مداحان محلات👇 https://eitaa.com/maddahanbsj 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
خون می‌رود به صفحه که املا کنم تو را نامت بزرگ گشت نشد جا کنم تو را یاغی نیَم ترحمی ای پادشاه حُسن گردن کشیده‌ام که تماشا کنم تو را آب از سرم گذشته، عصایی بزن به آب یک دم بیا که حضرت موسی کنم تو را در راه کعبه خرج سفر در خطر فتاد دل می‌رود ز دست که پیدا کنم تو را خون مرا بگیر به گردن، مرا بکش تا زیر تیغ سجده‌ی اعلی کنم تو را کنجی برای خلوت شب‌های من بده تا گریه‌ای به وسعت صحرا کنم تو را بر مردگان کوی تو باید دخیل بست یعنی قیاس کی به مسیحا کنم تو را بندم بزن که چینی عمرم شکسته است جامم بده که ساقی دلها کنم تو را از روزگار خیر ندیدم بدون تو خیرات، جان خویش چو حلوا کنم تو را سنگینی غمت به تغافل مرا فکند لعنت به من اگر ز سرم وا کنم تو را لینک کانال مداحان محلات👇 https://eitaa.com/maddahanbsj انتشار با لینک کانال و ذکر صلوات مجاز است 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠