بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_حسین_ع_مناجات_اربعین
#محمود_ژوليده
▶️
اشک و خون با هم برای تو بریزم بهتر است
در میان مجلسِ روضه بمیرم بهتر است
تربتی که از پدر، شیری که از مادر رسید
هر دو یک لبیک بر ارباب، با هم بهتر است
قطره قطره، جمعِ ما مانندِ اقیانوس شد
با هزاران قافله، هجرت نمایم بهتر است
کم بگیرم لقمه از قوت و غذای کاروان
تا کنی با کاروانت آشنایم بهتر است
خانه زادِ موکبت هستیم ما، ای تشنه لب
آب هم در کربلا کمتر بنوشم بهتر است
از نجف تا کربلا باشد صراطُ المستقیم
در صراطَ المستقیمِ تو بمانم بهتر است
اربعینِ انقلاب و اربعینِ کربلاست
پای این مکتب شود وصلت نصیبم بهتر است
ما برای حفظ این پرچم همه هستی دهیم
من ز پا افتم، که گردد حفظ پرچم بهتر است
هاجر آمد کعبه و حُجّاج راهش طی کنند
من به حَجِّ زینبِ مظلومه آیم بهتر است
بوی کعبه آید از این قبلۀ شش گوشه اَت
پس نمازم را بسوی تو بخوانم بهتر است
سر جدا، پیکر جدا، لشگر جدا، خواهر جدا
قتلگاهی مثل تو باشد فراهم بهتر است
از غریبی و اسیری هر چه گفتم، جای خود
از مصیباتِ یتیمی چون بگویم بهتر است
یک سه ساله دختر و یک شهر دشمن، وایِ من
گفت با رأست رقیه، من بمیرم بهتر است
تا شبیه مادرم زهرا شوم، یاسِ کبود
جای سیلیِ عدو مانَد به رویم بهتر است
تا که بابایم شود در نزد مادر روسفید
پیش زهرا چون روَم با قامت خم بهتر است
#حضرت_معصومه_س_مدح
شکر خدا که ذاکر اسماء داوریم
تسبیح گوی دائمِ الله اکبریم
شکر خدا که روز ازل او اراده کرد
ما ریزه خوار سفره ی آل پیمبریم
دلهای ما که عطر تولا گرفته است
باشد گواه، شیعه ی دیرین حیدریم
سادات و غیرِ زمره ی سادات، بی گمان
فرزند فاطمه، همه از نسل کوثریم
حب الحسن که بانی حب الحسین شد
خود میدهد نشان که ز خلق جهان سریم
نصّ صریح آل محمد کند بیان
ما از اضافه ی گلِ آن آل اطهریم
با افتخار بر همه اعلام میکنیم
فرزند خاکِ کشور موسی بن جعفریم
اینجا بروی بال ملائک نشسته ایم
یعنی بزیر سایه ی زهرای دیگریم
ایران سراسرش حرم اهلبیت شد
وقتی خبر رسید به معصومه یاوریم
گنبد طلای شاه خراسان گواهِ ماست
سلطان ما رضاست و ما خاک این دریم
جز ما، که دارد از همه برتر چنین سِمَت؟
که میزبان دختر زهرای اطهریم
دُختی که گشت یار امام زمان خود
چون زینب است و ما به حریمش چو نوکریم
بالاترین فضیلتِ بانو ، قیامِ اوست
ما رهروانِ نهضتِ این پاک رهبریم
او اقتدا به نهضت زهرا نمود و ما
با اقتدا به او همه یاران مادریم
با حجت خدا، همه فتوای او یکی است
در کارِ دین مقلدِ آن نیک اختریم
تنها نه در حوائجِ دنیا کریمه است
محتاج آن شفیعه ی بانو به محشریم
او زینبِ زمانه ی خود بود بر رضا
ما عبدِ این ارادتِ خواهر برادریم
بارِ غمِ حسینِ زمانه بدوشِ اوست
وز اضطرارِ اوست که ما نیز مضطریم
داغِ برادرانِ خودش را اگر چه دید
در قم عنانِ ناقه ی او را بسر بریم
او خواهرِ امامِ زمانِ خودش، ولی
ما ناله دارِ روضه داغِ دو خواهریم
بانوی قم! غمِ دلِ بانوی کوفه را
با نام تو به گوشه ی گودال میبریم
اصلاً کسی نبود به ناقه نشانَدَش
با این گریز ، گریه کنِ حرفِ آخریم
داغِ هزار و نهصد و پنجاه زخم را
تا انتقامِ یار ، عزادارِ سَروریم
شاعر: #محمود_ژولیده
#امام_علی #مدح_امام_علی
من ذکر بسم الله الرحمن الرحیمم
تصویر اسماءِ خداوند کریمم
من قل هو الله احد را رازدارم
یعنی علیِ عالی ام، ذکر قدیمم
من ذکر الله الصمد را عینِ معنام
عینِ خداوندِ علیمم، من علیمم
از کعبه راز لم یلد باید بپرسید
لم یولَدَش، خود پاسخی از آن حریمم
کفواً اَحد را فاطمه معنا نموده:
خَلقاً و خُلقاً چون علی خَلقِ عظیمم
همتای کوثر، کفوِ زهرای بتولم
أبتر سزاوار است بر خصمِ عقیمم
کِی زادگاه دیگران در کعبه باشد؟
من صاحب بیتُ اللَّهَم، رُکنم، حَطیمم
من کعبه ام، من قبله ام، من عینِ ذاتم
میزانِ دین،یعنی شریعت را حریمم
من در رکوعِ خویش، مُحییِ زکاتم
مجریِ احکام خداوند حکیمم
آن حاکمِ شرعم که در وقت قضاوت
حتی برای دشمنان خود حلیمم
خود پادشاه عالمم، اما به زُهدم
این بس، که فرش کُلبه اَم، تنها گِلیمم
حتی برادرهای خود را منع کردم
زانچه به بیت المال باشد زرّ و سیمم
جانِ پیمبر هستم و نفسِ رسالت
سلطان عالم هستم و عبدالکریمم
من، آسمانِ بی ستون را آفریدم
من حاکم و جبریل در جنّت ندیمم
من سفره دار خلقت و کون و مکانم
رزق سماوات و زمین، بارِ عَمیمم
کوه و در و دشت و دَمن یک گوشه چشمم
بر بادها فرش سلیمان، یک نسیمم
موسی عصا انداخت، کردم اِژدهایش
در طور سینا،یارِ موسای کلیمم
عیسی نفَس زد، مُرده را من زنده کردم
عالم شود إحیاء از عطرِ شمیمم
آتش به ابراهیم اگر بَرد و سلام است
نامِ مرا آورد، من قلب سلیمم
راه زمین، راه سما، راه کُراتم
تنها در عالم من صراط المستقیمم
بر لشگر پیغمبران، مولا منم من
بر احمد مختار چون سیبِ دونیمم
من اولین مؤمن به اسلامِ رسولم
خود در تمام کارها با او سهیمم
با نَصِّ پیغمبر امیرالمومنینم
تنها منم دارای این اسم عظیمم
من جانشینِ حضرت ختمی مآبم
داده ولایم را خداوند علیمم
اولاد معصومم، امامانِ مبینند
آری امامانِ مبین را هم زعیمم
حتی ولایت بر همه کفّار دارم
پس منکرانم را بخوان خصمِ لئیمم
کی میتوان شاعر کِشد پَر در حریمم
دستانِ من بنوشت ابیاتِ فخیمم
حق«لافتی الا علی» در شأنِ من گفت
در جبهه وحشت میکند دشمن ز بیمم
من پهلوان خیبر و بدر و حنینم
من قالعِ هر یل یلِ بازو ضخیمم
با جاهلیَّیت در ستیزم تا به آخر
من دشمنِ دیرینِ شیطان رجیمم
چشمان اهل فتنه را من کور کردم
آرامشِ مَردم در اوضاعِ وخیمم
ابطالِ باطل میکنم، احقاقِ حق نیز
فاروقم و در این سِمَت دُرِّ یتیمم
هر منحرف را از رهِ خود بازدارم
تحریفِ دین را بر نمیتابم، قَویمم
هر روز با کفر و نفاق و شرک در جنگ
هر شام، سفره دارِ أطفال یتیمم
دست خدا، چشم خدا، گوش خدایم
هر صحبتی باشد به هر جمعی، فهیمم
من دستِ مهدی میشوم روز عدالت
من قاسمِ کیفر ز جنّت تا جحیمم
عقبای من زهراست، دنیایم که پاشید
با فاطمه، صحرای محشر من قسیمم
در پیش من بازوی زهرا را شکستند
بستند پیشِ او دو بازوی حَجیمم
سیلی زنَم، آنکس که ناموسِ مرا زد؛
من ظلم دیدم وَز غم زهرا ظَلیمم
من از مدینه تا نجف در انتظارم
تا صبحِ روز انتقام آنجا مقیمم
از کوفه تا شام است، هر روزم عزادار
شبهای جمعه کربلا خوانِ نعیمم
عالم بگِرید بر حسینِ من که گوید:
پُر غصه تر از قصۀ کهف و رقیمم
رأسِ بریده دیده کس، قرآن بخواند؟
من ناطقِ قرآن و مقتولِ خصیمم
گودال بود و پیکرم زیر سُم اسب
من بودم و حالِ مناجات صمیمم
تنها کلامم: یا غیاث المستغیثین!
این جانِ بی جان است، احسانِ قدیمم
🔸شاعر:
#محمود_ژولیده
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#حرکت_بسوی_شام
اسرار نهان را سر بازار كشیدند
آتش به دل عترت اطهار كشیدند
دروازۀ ساعات كه در شأن حرم نیست
ناموس خدا را سوی انظار كشیدند
بازار یهود آبروی اهل حرم رفت
از پیرهن پارۀ ما كار كشیدند
با سوت و كف و هلهله و رقص و جسارت
دردِ دل ما را همه جا جار كشیدند
تا خواست، تماشایی مان كرد ستمگر
با بی ادبی در بر حضّار كشیدند
ای كاش كه چون كوفه غم سیلی مان بود
ما را به سوی مجلس كفار كشیدند
ای كاش فقط سنگ به سرها زده بودند
بر گریۀ ما قهقهه بسیار كشیدند
هر بار كه بی عاری شان خنده بما زد
زخمی به دل حیدر كرار كشیدند
ای سهل بگو از صدقه سوخت دل ما
خون از جگر احمد مختار كشیدند
از مردمشان پست تر اینجا خودشانند
خون بود كه از چشم علمدار كشیدند
با این كه خدا، حافظ ناموس خودش بود
با حرف كنیزی به جگر خار كشیدند
از مجلس بیگانه به ویرانه كه بردند
فریاد سر عصمت دادار كشیدند
ما را پس از آن بزم شراب اشك نمانده
بس چوب به لب های گهر بار كشیدند
با رأس بریده سخن این بود دمادم
یك آیه بخوان ،كار به اغیار كشیدند
این شام بلا لكّۀ ننگی است به تاریخ
اسرار نهان را سر بازار كشیدند
#محمود_ژولیده
#حضرت_معصومه_س_مدح
اي نور چشمان ترِ موسي بن جعفر
هرگز نديدي غارت خلخال و معجر
تو خواهر سلطاني و بس با كرامت
هرجا گذر كردي ادا شد احترامت
زينب مگر كه خواهر سلطان نبوده
پس از چه رو حقش ادا اينسان نبوده
اينجا كه مثل كوفه و شام بلا نيست
در شهر قم ويرانه و طشت طلا نيست
اينجا كسي بحث كنيزي را ندارد
اينجا نگاهي قصد هيزي را ندارد
اينجا شما را عالمانش هم غلامند
از هر طرف بر تو درود و هم سلامند
اينجا كسي دستش ندارد تازيانه
غارت نگردد زيور آلات زنانه
اينجا نداي غيرت ديني بلند است
كِي پاسخِ ريش خضابي، ريش خند است
تو نهرِ حلق و ذبحِ حنجر را نديدي
دستِ عدو ، موي برادر را نديدي
تو پيكر با خاك يكسان ديدي آيا؟
جاي سُم مركب فراوان ديدي آيا؟
آيا دهاني پر سنان و تير ديدي
يا كه امامي در غل و زنجير ديدي
آري نديدي هر دم از بالاي محمل
هجده سرِ بر نيزه را منزل به منزل
تنها نصيب عمه شد درد اسيري
اما پيامي داد با صبر و دليري
تا پاي جان بايد ولايت را صَلا داد
در هر زمان بايد نداي كربلا داد
#محمود_ژولیده
#امام_رضا
منِ ناقابل و این لطفِ فراوان نه عجب
سائلِ خسته و آقاییِ سلطان نه عجب
من درِ خانۀ اربابِ کرم آمده ام
دادنِ مُلک دو دنیا به گدایان نه عجب
حاجتم نیست به من مُلک و مَلک بخشیدن
لیک لبخند تو ای شاه خراسان نه عجب
زندگی را به تو مدیونم و خود میدانم
بندگی خواستن از درگه سلطان نه عجب
با رضا حرفِ دلم، جان جواد این جمله است:
سر به پای تو چو آهوی گریزان نه عجب
دیدنِ گنبد و گلدسته چه زیباست، ولی
دیدن روی تو ای خسرو خوبان نه عجب
از تو و جدِّ تو و مادر تو نیست بعید
حرفِ مِنّا شدنم با تو، چو سلمان نه عجب
همنشینیِ سحر با تو چه حالی دارد
روضه خوانِ تو شوم با دلِ سوزان نه عجب
بدنِ بی سرِ ارباب اگر بی کفن است
بر سرِ نیزه رود قاری قرآن نه عجب
چه بگویم ز غمِ عمَّتیَ المَضروبَه
این که در شام شود جزوِ اسیران نه عجب
آن که در کوفه به زندان بلا می افتد
با سه ساله برود گوشۀ ویران نه عجب
#محمود_ژولیده
#امام_باقر_ع_شهادت
خواهم کنم روایت، با صوتِ آشکارا
یک گوشه از تمامِ، غوغای کربلا را
وقتی که مرکب آمد بی راکبش ز گودال
حالِ حرم بهم ریخت، عصمت شد آشکارا
از پردههای خیمه بیرون شدند زنها
لطمهزنان به صورت، خَستند قلب ما را
من بودم و امامم، یعنی امام سجاد
مَحرم نمانده بود از اَقوام، خیمهها را
دیدم که بانوان تا، گودال میدویدند
سعیِ صفا و مروه اینجاست نینوا را
بر سر زنان تمامِ اهل حرم به گودال
کردند جمله بر پا اهلِ سما عزا را
کعبه حسین بود و اهلِ حرم به گِردش
با چشمِ خویش دیدیم خونبارشِ مِنا را
من همرهِ رقیه ملحق شدم به عمه
غلطان بهخاک دیدم فرزند مصطفا را
با گوشه چشمِ جدم، عمه به خیمه برگشت
نگذشت دیری اما، دیدم چنین قضا را
"وَالشمرُ جالِسٌ" وای، با چکمه روی سینه
دیدیم ساعتی بعد، آقای سر جدا را
بی سر عزیز زهرا افتاده بود بر خاک
این است عشقبازی با بندگان خدا را
تنگِ غروب بود و حکمِ امیرِ لشکر:
عریان کنید اینَک ابدانِ کشتهها را!
تنها همه به صحرا، سرها همه به نیزه!
نه با کسی مروت، نه با کسی مدارا
دیدم تمامِ سرها بر نیزهها چو خورشید
کردند سوی سرها، پرتاب سنگِ خارا
در بینِ آتش و دود شد صحبت از اسارت
از عمهاَم بجویید دنبال ماجرا را...
✍ #محمود_ژولیده
#مداحان_محلات
#کانون_بسیج_مداحان_محلات
لینک کانال مداحان محلات👇👇👇
https://eitaa.com/maddahanbsj
💠الهم عجل لولیک الفرج 💠
#امام_علی #مدح_امام_علی
#غدیر_عیدبزرگ_ولایت
من ذکر بسم الله الرحمن الرحیمم
تصویر اسماءِ خداوند کریمم
من قل هو الله احد را رازدارم
یعنی علیِ عالی ام، ذکر قدیمم
من ذکر الله الصمد را عینِ معنام
عینِ خداوندِ علیمم، من علیمم
از کعبه راز لم یلد باید بپرسید
لم یولَدَش، خود پاسخی از آن حریمم
کفواً اَحد را فاطمه معنا نموده:
خَلقاً و خُلقاً چون علی خَلقِ عظیمم
همتای کوثر، کفوِ زهرای بتولم
أبتر سزاوار است بر خصمِ عقیمم
کِی زادگاه دیگران در کعبه باشد؟
من صاحب بیتُ اللَّهَم، رُکنم، حَطیمم
من کعبه ام، من قبله ام، من عینِ ذاتم
میزانِ دین،یعنی شریعت را حریمم
من در رکوعِ خویش، مُحییِ زکاتم
مجریِ احکام خداوند حکیمم
آن حاکمِ شرعم که در وقت قضاوت
حتی برای دشمنان خود حلیمم
خود پادشاه عالمم، اما به زُهدم
این بس، که فرش کُلبه اَم، تنها گِلیمم
حتی برادرهای خود را منع کردم
زانچه به بیت المال باشد زرّ و سیمم
جانِ پیمبر هستم و نفسِ رسالت
سلطان عالم هستم و عبدالکریمم
من، آسمانِ بی ستون را آفریدم
من حاکم و جبریل در جنّت ندیمم
من سفره دار خلقت و کون و مکانم
رزق سماوات و زمین، بارِ عَمیمم
کوه و در و دشت و دَمن یک گوشه چشمم
بر بادها فرش سلیمان، یک نسیمم
موسی عصا انداخت، کردم اِژدهایش
در طور سینا،یارِ موسای کلیمم
عیسی نفَس زد، مُرده را من زنده کردم
عالم شود إحیاء از عطرِ شمیمم
آتش به ابراهیم اگر بَرد و سلام است
نامِ مرا آورد، من قلب سلیمم
راه زمین، راه سما، راه کُراتم
تنها در عالم من صراط المستقیمم
بر لشگر پیغمبران، مولا منم من
بر احمد مختار چون سیبِ دونیمم
من اولین مؤمن به اسلامِ رسولم
خود در تمام کارها با او سهیمم
با نَصِّ پیغمبر امیرالمومنینم
تنها منم دارای این اسم عظیمم
من جانشینِ حضرت ختمی مآبم
داده ولایم را خداوند علیمم
اولاد معصومم، امامانِ مبینند
آری امامانِ مبین را هم زعیمم
حتی ولایت بر همه کفّار دارم
پس منکرانم را بخوان خصمِ لئیمم
کی میتوان شاعر کِشد پَر در حریمم
دستانِ من بنوشت ابیاتِ فخیمم
حق«لافتی الا علی» در شأنِ من گفت
در جبهه وحشت میکند دشمن ز بیمم
من پهلوان خیبر و بدر و حنینم
من قالعِ هر یل یلِ بازو ضخیمم
با جاهلیَّیت در ستیزم تا به آخر
من دشمنِ دیرینِ شیطان رجیمم
چشمان اهل فتنه را من کور کردم
آرامشِ مَردم در اوضاعِ وخیمم
ابطالِ باطل میکنم، احقاقِ حق نیز
فاروقم و در این سِمَت دُرِّ یتیمم
هر منحرف را از رهِ خود بازدارم
تحریفِ دین را بر نمیتابم، قَویمم
هر روز با کفر و نفاق و شرک در جنگ
هر شام، سفره دارِ أطفال یتیمم
دست خدا، چشم خدا، گوش خدایم
هر صحبتی باشد به هر جمعی، فهیمم
من دستِ مهدی میشوم روز عدالت
من قاسمِ کیفر ز جنّت تا جحیمم
عقبای من زهراست، دنیایم که پاشید
با فاطمه، صحرای محشر من قسیمم
در پیش من بازوی زهرا را شکستند
بستند پیشِ او دو بازوی حَجیمم
سیلی زنَم، آنکس که ناموسِ مرا زد؛
من ظلم دیدم وَز غم زهرا ظَلیمم
من از مدینه تا نجف در انتظارم
تا صبحِ روز انتقام آنجا مقیمم
از کوفه تا شام است، هر روزم عزادار
شبهای جمعه کربلا خوانِ نعیمم
عالم بگِرید بر حسینِ من که گوید:
پُر غصه تر از قصۀ کهف و رقیمم
رأسِ بریده دیده کس، قرآن بخواند؟
من ناطقِ قرآن و مقتولِ خصیمم
گودال بود و پیکرم زیر سُم اسب
من بودم و حالِ مناجات صمیمم
تنها کلامم: یا غیاث المستغیثین!
این جانِ بی جان است، احسانِ قدیمم
🔸شاعر:
#محمود_ژولیده
_🌸🌸🌸🍃🍃🌸🌸
#مداحان_محلات
#کانون_بسیج_مداحان_محلات
لینک کانال مداحان محلات👇
https://eitaa.com/maddahanbsj
💠الهم عجل لولیک الفرج 💠