eitaa logo
کانون مداحان
26.2هزار دنبال‌کننده
20.5هزار عکس
20.4هزار ویدیو
188 فایل
کانون مداحان استان مرکز آموزش عمومی ، تخصصی و سطح عالی مداحی. خیریه فرهنگی ذاکرین امام حسین (ع)
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام(بخوانیدوارسال کنید): قسم به دیده‌ی یعقوب و بوی پیرهنی قسم به شوق اویس و به جذبه‌ای یمنی قسم به برقِ دو چشمی حسینی و حسنی "قسم به وعده‌ی شیرینِ مَن یَمُت یَرَنی که ایستاده بمیرم به احترام علی علی امام من است و منم غلام علی"   فقط علیست که باید خود انتخاب کند مرا بنا کند او یا مرا خراب کند "به ذره گر نظر لطف بوتراب کند به آسمان رود و کار آفتاب کند" علیست نعره‌ی طوفانی‌ام خدا را شُکر رسید امامِ خراسانی‌ام خدا را شُکر مرا کشاند قراری هزار شُکر آقا مرا رساند قطاری هزار شُکر آقا رسیده‌ام پِیِ کاری هزار شُکر آقا دوباره این حرم آری هزار شُکر آقا رسیده‌ام بتکانی مرا زِ غیرِ رضا رسیده‌ام که شوم عاقبت به خیرِ رضا در این شلوغیِ زائر یک آشنا کافیست در این هجومِ ملائک همین دعا کافیست برای این همه غم یک رضا رضا کافیست برای اذن دخولم سلامِ ما کافیست که السلامُ علی : یابنَ فاطمه آقا که یا امام رضا یابن فاطمه آقا میانِ آینه‌کاری و شمسه کاری‌ها میان این همه  خادم میان زاری‌ها کنارِ زمزمه‌ها  در جوارِ قاری‌ها رسیده‌ام پس از این ثانیه شماری‌ها میان اینهمه گیرم که آخری باشم چه می شود که برایِ تو"حِمیَری "باشم اگر نبود درِ این حرم پناه نبود برای شانه‌ی ما هیچ تکیه‌گاه نبود اگر نبود علی کعبه قبله‌گاه نبود اگر نبود رضا دل که روبراه نبود هزار شُکر که مشهد هوای ما را داشت اگر نبود رضا این گدا کجا را داشت رسیده‌ام برسانی مرا به میقاتت مرا بِبَر ملکوتت  بِبَر ملاقاتت بِبَر کنار خدا تا ظهورِ آیاتت مرا شراب کن از مستیِ مناجاتت "پَرَستشی که مدام است مِی پرستیِ ماست شبی که صبح ندارد سیاه مستی ماست شبی که اهلِ حرم شد دلم در آن شبِ سرد شبی که از روی ویلچر بلند شد آن مرد شبی که از سرطانش خلاص شد بی درد شبی که دخترکی لال تا زبان وا کرد به گریه گفت پدر نامِ مادرش بُردی؟ چرا شکایتِ آقا به خواهرش بردی؟ شبی که باز برای گدایی آمده بود دوباره پیش تو آن روستایی آمده بود شبی که بعد دو ماه از جدایی آمده بود که رفت مشهدی و کربلایی آمده بود رسید و گفت که سر زیر دِین آوردم سلامی از حرمین حسین آوردم اگر زِ گرمیِ ما دشتِ سیستان گرم است اگر خلیج و خزر یا که سیرجان گرم است که پشت خاکم از این خاکِ آستان گرم است هزار شُکر تو هستی که پشتمان گرم است چه غم که سید ما سیدی خراسانیست و این فلات پُر از قاسمِ سلیمانیست بگو به بانگِ مگس این عقابِ الوند است که این دیار پر از قله‌ی دماوند است رضاست آنکه بر این خاک سایه افکنده‌است بگو به آلِ سعود و یهود بازنده‌ است بگو به دشمنِ ایران مکن خیالِ دگر قرار ما همه تا بیست و چار سالِ دگر *صائب **اشاره به داستانی از شفای دخترکی حضرت فرموده بودند پدرت شکایت مرا به خواهرم نبرد ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): 1⃣رباعی اول ای واسطه ی فیض خدا بر مردم ای قبله ی هفتم،ای امام هشتم از جانب خواهرت سلام آوردند این هشت رباعی که رسیدند از قم 2⃣رباعی دوم ای نور که تابیده شدی بر ظلمات ای مَقدم تو مایه ی خِیر و برکات در ارض و سماوات همه می گویند: بر نورِ دلِ موسی جعفر صلوات 3⃣رباعی سوم پیدا ز رُخ تو نور ثاقب باشد بر درگه تو فرشته حاجب باشد بر هر که شود زائر قبرت در طوس فرمود نبی:بهشت واجب باشد 4⃣رباعی چهارم ای آنکه بود مهر و ولایت دینم نام تو دهد به وقت غم،تسکینم باید که خودت نگاه لطفی بکنی تا سلسلة الذّهب شود آئینم 5⃣رباعی پنجم معنای بلند إنّما هستی تو مصداق شریف هَل أتی هستی تو ایمن ز عذاب می شود هرکس که گوید:(أنا مِن شُروطِها)هستی تو 6⃣رباعی ششم بر شوکت جاودانی تو صلوات بر عصمت آسمانی تو صلوات نومید نرفته هیچ کس از در تو بر رأفت و مهربانی تو صلوات 7⃣رباعی هفتم هر کس که زند تو را صدا،می آئی بیمار شود،بهر شفا می آئی خوشبخت کسی بود که بر درگه تو یک بار بیاید تو سه جا می آئی 8⃣رباعی هشتم ای قطعه ای از بهشت خاک حرمت ای چشم همه به دست لطف و کرمت هرچند بضاعتم همین بود،ولی این هشت رباعی به فدای قدمت ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): بنام نامیِ سلطان که در جلوس آمد نماز عشق بخوان، قبله گاه طوس آمد دعای نور بخوان، شمسِ وَالشموس آمد بهارِ مونسِ جان، همدم نفوس آمد دوباره پارۀ قلب رسول پیدا شد عزیز فاطمه، إبن البتول پیدا شد بگو به موسیِ عمران ز موسیِ جعفر کلیم خواهی اگر، کن به بیت وحی نظر بیا بدیدن نور دو چشم پیغمبر ببین چگونه کند از خدا سخن یکسر زبان گشود و فرمود با صدای رسا أنابنُ مکه، أنابنُ مدینه، نام رضا بنام نامیِ الله شد گواهِ صریح أذان عشق سُراید به نغمه های ملیح شهادتین بگوید چه با وقار و فصیح علیست وِرد زبانش، محمد است مدیح همینکه صوت رسایش به حمد رافع شد ز نور فاطمه نوری به عرش ساطع شد چه با صفاست در آغوش گرم بابایش نشسته نجمه به لبخند، در تماشایش فرشته موج زند گِرد قدّ و بالایش تمام اهل حرم نیز محو سیمایش ز روی اوست که بوسه مُدام میگیرند همه به نوبت از آن لعل، کام میگیرند مدینه خانه به خانه رضا رضا گویند سخن ز زادۀ موسای مصطفا گویند ز فرط شوق، همه مدح مرتضا گویند ز نسل پنجمِ سلطان کربلا گویند تمام شهر، چراغان ز مقدم سبز است دوباره سر درِ هر خانه پرچم سبز است چه آشناست ولیعهدِ حضرت کاظم خداست بانیِ این فتح و نصرت کاظم رضاست آینه دار حقیقت کاظم همانکه پارۀ قلب است و مُهجت کاظم امام هشتم و محبوب سرمد آمده است بدانکه عالم آل محمد آمده است بنای دین خدا را رضا کند احیا ستون ارض و سما را رضا کند احیا به علم و حلم، ولا را رضا کند احیا مسیر کرب و بلا را رضا کند احیا به غمزه کاخ ستم را رضا کند ویران چو پای خویش رساند به خِطّۀ ایران حریم قبلۀ هفتم بخاک ایران است سریر حجت هشتم در این خراسان است خوشم که خیر و صلاحم بدست سلطان است پناه شاه و گدا چیست، کنج ایوان است مسیر گم نشود، کعبۀ هدف اینجاست مدینه، کرب و بلا، سامرا، نجف اینجاست به آسمانِ حریمش چه جای خورشید است خدا به قلب رضا نور وحی تابید است همان امام که بِالقوّه شرط توحید است حدیث سلسله بر این کلام تأتید است خوشا بحال قدمگاهِ شهر نیشابور که شد امام رضا ماه شهر نیشابور چقدر عشق بنام رضا خدا دارد چقدر گفتنِ ذکرِ رضا صفا دارد چقدر نام امام رئوف جا دارد چقدر حضرت سلطان ما گدا دارد کجاست آنکه گدایی کند ز دربارش أبالجواد به جود و سخا خریدارش گِره به کارت اگر هست، یار ما اینجاست بگو به اهل جهان حجت خدا اینجاست بیا به کشور ما، مشهد الرضا اینجاست پناهگاه غریبانِ مبتلا اینجاست در این حرم دل نالان قرار میگیرد غریب دست غریب دیار میگیرد بگو به اهل یمن کشتی نجات رضاست بگو به غزّه که حلّال مشکلات رضاست بگو به سوریه که، علت حیات رضاست بگو به اهل میانمار آشنات رضاست سلام بر تو کسِ بی کسان، امام رئوف سلام بر تو امام جوان، امام رئوف شنیده ام که لبت را به زهر آغشتند به دانه دانۀ انگور، مرگ بنوشتند شبیه جدّ غریبِ تو تشنه ات کشتند و منکرانِ ستمکار، منکرت گشتند شنیده ام که نشستی به کوچه دهها بار شنیده ام که گرفتی تو دست بر دیوار شنیده‌ام که به حجره، به خویش پیچیدی میان حجره اماما بخاک غلتیدی ولی به گِرد دهانت تو نیزه هم دیدی؟ بگو بزیر سُم اسب هم تو چرخیدی؟ بگو به گِرد تنت اهل کوفه رقصیدند؟ به اشک چشم تو مُشتی خبیث خندیدند؟ ولی حسین، و اما حسین، وای حسین میان قتلگه افتاده بُد ز پای حسین بزیر بارشِ نیزه نداشت نای حسین و زخم، بر تن خود داشت جای جای حسین نشست قاتلِ او روی سینۀ آقا عجیب در دلِ او بود کینۀ آقا گرفت قبضه ای از آن محاسنش در دست گذاشت خنجر خود را به حنجرش آن پَست ز بغض، راه نفس را به سینه اش می بست و نعره ای زد و میگفت بی حیا، سرمست سر از قفات بُرم با دوازده ضربه و سر جدات کنم با دوازده ضربه ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): 🌺☘🌺☘🌺☘🌺☘🌺☘🌺 💠 مهدی جان 🌸من گنه كارم ولي نام تو را دارم به لب 🌸يا انيس الذاكرين مولا به فريادم برس 🌸من بريدم از همه تا تشنه وصلت شوم 🌸يا امان الخائفين مولا به فريادم برس 🌸از سر جهلم بُود اين گناه و دوري ام 🌸انت خير الغافرين مولا به فريادم برس 🌸عده اي بر انتظار و عشق ما طعنه زنند 🌸يا يحب الصابرين مهدي به فريادم برس 🌸من گرفتارم فقط اميد من آقا تويي 🌸يا رجاء المذنبين مهدي به فريادم برس اللهم عجل لولیک الفرج قسم به دیده ی مادرت زهرا سلام الله علیها بیا که چشم به راه است زینب الکبری سلام الله علیها 🌹🍃 🍃🌹 ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): شاید عیار دل به خلوص قدیم نیست عقلم برای درک مقامت فهیم نیست ریزه خور مرام تو هستیم گرچه دل لایق برای نوکری این حریم نیست راهم بده که توبه کنان باز آمدم نزد کریم، هیچ خطایی عظیم نیست! افسوس می خورد دل بی تاب ِ من، چرا در خادمی صحن و سرایت سهیم نیست؟ افسوس می خورد که چرا چون کبوتران در سایه سارِ گنبد زردت مقیم نیست؟ 🔸شاعر: ______________________ ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): راهیِ حرم گشتمُ شادم من از این کار آورده ام از کل جهان ،یک دل بیمــار نوشم ز شــرابی که بود شرب حیاتم پیوسته خمــــارم ز غم یار و غم یار آهو شده ی سمت حرم،امن توخواهد تو صاحب لطف و کرمی ضامنِ ستـار تو شمس زمینی و سما چون تو ندارد ای گنبد زر طعنه زده بـر همه اقمـــار از پنجـــره فـولاد تو تا نذر ظهـورش یک بند گره وا کنـی از لحظه ی دیدار چون نام تو آمد همه حسم به تو دل داد عاشــق شــده ام بررخ مهـدیِ تو بسیار در مأمن امــن تو کبـــوتر بکشد پر ما ذاغ سیاهیـم و خجل از رخ دلـدار گویم به شما شاه جهان ،شاه خراسان رخست بده پابوسی ارباب و علـمدار 🔸شاعر: ______________________ ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): ذكر پابوس شما از لب باران می‌ریخت ابر هم زير قدم‌های شما جان می‌ريخت هر چه درد است به اميّد دوا آمده بود از كفِ دست دعای همه درمان می‌ريخت عطر در عطر در ايوان حرم گل پاشید باد بر دوش همه زلف پريشان می‌ريخت نور در آينه‌های حرمت گل می‌كاشت از نگاه در و ديوار گلستان می‌ريخت روی انگشت همه ذکر دعا پَر می‌زد از ضريح لب تو آيۀ احسان می‌ريخت چشم در قاب مفاتيح تو را خط می‌برد روی اسليمی لب، نام تو طوفان می‌ريخت روز بر قامت خورشيد فلک، شب در ماه نور از چشمه خورشيد خراسان می‌ريخت 🔸شاعر: ______________________ ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): دوباره پای من و آستان حضرت تو سر ارادت و خاک سرای جنت تو و باز سفره لطف تو و عنایت تو کویر دست من و بارش کرامت تو امام مشرقی عالم وجود رضا سحاب رحمت حق آسمان جود رضا   دوباره مثل همیشه رساندیم آقا میان این همه دلداده خواندیم آقا خودم نیامده ام تو کشانیم آفا سلام داده نداده تکاندیم آفا شکستم و به نگاه تو سلسبیل شدم و پشت پنجره فولادتان دخیل شدم   میان صحن تو برگ برات میدادند مداد عفو گنه را دوات میدادند به زائران شکسته ثبات میدادند شراب کوثر و آب حیات میدادند من آمدم که مریض مرا شفا بدهی من آمدم که به من باز کربلا بدهی   همینکه میرسم... از چشم های بارانی هزار حاجت ناگفته را تو میخوانی در انتظار تو هستم خودت که میدانی درست مثل همان پیرمرد سلمانی نشسته ام به تمنای چشم هایت من بیا که سربگذارم به زیر پایت من 🔸شاعر: ______________________ ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): هرچند که در شهر تو بازار زیاد است باید برسم زود، خریدار زیاد است من دربه‌در پنجره‌ فولادم و دیری‌ست بین من و آن پنجره دیوار زیاد است آن‌قدر کریمی که بدهکار تو کم نیست آن‌قدر کریمی که طلبکار زیاد است پاییز رسیدم به حرم، با همه گفتم این‌جا چقدر چادر گل‌ دار زیاد است با بار گناه آمده‌ام مثل همیشه با بار گناه آمدم این بار زیاد است گندم به کبوتر بدهم، شعر بگویم آخر چه کنم در حرمت؟ کار زیاد است نوروز به نوروز، محرم به محرم سرمست زیاد است، عزادار زیاد است هر گوشه ایران حرم توست که با تو همسایه دیوار به دیوار زیاد است از دور سلامی تو و از دور جوابی این فاصله انگار نه انگار زیاد است آن شب که به رؤیای من افتاد مسیرت دیدم چقدر لذت دیدار زیاد است در خواب، سر سفره اطعام تو گفتی هر قدر که می‌خواهی بردار، زیاد است 🔸شاعر: __________________________ ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): نشسته‌ام به رواقی به گوشۀ حرمش رها رهای رها زیر آبشار غمش یقین به چشمۀ تسنیم دوست متصل است که نور می‌چکد از روزن سپیده دمش چه سال‌ها که هم‌آوای نوبتی‌خوانان رسیده است به گوشم طنین زیر و بمش به کاظمین و به مشهد سلام و عرض ادب به حس و حال غریبانۀ شبیه همش دم مسیح خراسان به لطف حق گرم است برایتان چه بگویم ز لطف دم به دمش چو پا گذاشت به ایران هزار چشمه شکفت هزار جان گرامی فدای هر قدمش هوای روضۀ رضوان اگر به سر داری بیا به سمت خراسان و روضۀ ارمش به پادشاه و گدا و به عارف و عامی خبر دهید که عام است سفره کرمش گره گشوده ز کارم به طرفةالعینی به نام پاک جوادش چو داده‌ام قسمش... هر آنچه داده به من لطف بی‌کران بوده‌ست که راضی‌ام به زیادش که قانعم به کمش شهید عشق شد و آرمید کنج بهشت هر آن که رقص‌کنان رفت زیر تیغ غمش چه افتخاری از این افتخار بالاتر که شاعرش شده‌ام زیر سایۀ علمش چه می‌شود که شبی نامۀ سیاه مرا بگیرد و بنوازد به گوشۀ قلمش سپاه منتقمانش همیشه بیدارند یکی خبر برساند به اولیای دمش نمی‌کنیم دل از این حرم، از این درگاه قسم به مادر بی بارگاه و بی حرمش... 🔸شاعر: ______________________ ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): علیل و خسته منم، دخیل بسته منم به گل نشسته منم، کریم زاده تویی خراب باده منم، غریب جاده منم ز پا فتاده منم، کریم زاده تویی سویت دونده منم، ز غیر کنده منم غلام و بنده منم، کریم زاده تویی اسیر و مانده منم، ز خلق رانده منم توبه شکانده منم، کریم زاده تویی ز خود بریده منم، تو را ندیده منم غمت کشیده منم، کریم‌زاده تویی به دل شرر زده من، ز خانه پر زده من گدای در زده من، کریم‌زاده شما نخورده مست تو من، اسیر و بست تومن ذلیل و پست تومن ، کریم زاده شما خمار روی تو من، فدای موی تو من گدای کوی تو من ، کریم زاده شما اسیر عشق تو من ، فقیر عشق تو من و گیر عشق تو من ،کریم زاده شما نزار و خوار تو من ، گدای زار تومن و بی قراره تو من، کریم زاده شما شما رئوف و رحیم، شما امام کریم شما علی و عظیم، و بنده زاده منم شما خدای سخا، شما رضی و رضا شما ولیِ ولا ، و بنده زاده منم شما در اوج کمال، شما جمال و جلال شما کریم خصال، و بنده زاده منم شما بهشت و جنان ، شما زمین و زمان شما برات امان ، و بنده زاده منم شما طبیب منی ، و روح بین تنی شما ابالحسنی ، و بنده زاده منم قلم برای شما ، قدم برای شما عدم برای شما ، منم گدایی و بس جهان برای شما ، زمان برای شما جنان برای شما ، منم گدایی و بس رضا رضای شما، صفا صفای شما ولا ولای شما ، منم گدایی و بس سخا برای شما،عطا برای شما غنا برای شما، منم گدایی و بس سرم برای شما ، پرم برای شما حرم برای شما ، منم گدایی و بس کبوتران شدن ،پر از ترانه شدن گدای خانه شدن، همه به دست شماست ثواب حج قبول ،فروع دین و اصول رضای حق و بتول، همه به دست شماست کتاب و لوح و قلم ، سخا و جود و کرم رسیدن به حرم، همه به دست شماست جنان و ارض و سما ، برات کرب و بلا و حج ما فقرا، همه به دست شماست سُرور و مستی و شین، ضیا و نور دوعین و اذن اشک حسین ، همه به دست شماست 🔸شاعر: ______________________ ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): 🌸 مرحوم حبیب‌الله‌ چایچیان(حسان) درباره‌ی ماجرای سرودن شعر «آمدم ای شاه پناهم بده» می‌گوید: مادرم در آخرین لحظاتی که خدمتشان رسیدم، همیشه آن حال و هوای ارادت به چهارده معصوم را داشت و در همان حال که سکته کرده بود، دکتر را خبر کردیم. 🌺 دکتر مشغول گرفتن نوار شد و وقتی خواست برود، متأسفانه مادرم سکته دیگری کرد. من به دکتر آن را اعلام کردم. دکتر خطاب به من گفت: «فردی که این گونه سکته کند، کمتر زنده خواهد ماند!» به هر حال دکتر راهی شد و من خدمت مادر برگشتم و به ایشان عرض کردم، شما آرزویتان چیست؟ 🌼 ایشان گفت: آرزوی من این است که یک بار دیگر حضرت رضا(علیه السلام) را زیارت کنم (و این نکته را هم بگویم که راه رفتن ایشان خیلی سخت بود و حال خوبی نداشت و من دو بازوی مادر را می‌گرفتم تا بتواند یواش یواش حرکت کند.) 🌷 با هواپیما به سمت مشهد رفتیم. نمی‌دانم در ایام تولد حضرت رضا(علیه السلام) بود یا شهادت، حرم خیلی شلوغ بود. وارد شدن به حرم هم یقیناً مشکل و حتی برای مادرم غیرممکن بود، 🌟 گفتم مادرجان! از همین جا سلام بدهی، زیارتت قبول است. گفت: «ما قدیمی‌ها تا ضریح را نبوسیم، به دلمان نمی‌چسبد» گفتم: دل چسبی‌اش به این است که حضرت جواب بدهد. 🌺 هر چه کردم دیدم مادر قبول نمی‌کند. خلاصه بازوی مادر را گرفته بودم و همین طور به سمت ضریح حرکت می‌کردیم؛ در همین حال دیدم که حال شعر برایم فراهم شد، من تمام توجه‌ام را به شعر و الهامی که عنایت شده بود دادم، دیدم زبان حال مادرم است نه زبان حال من! و شعر تا «تخلص» رسید. 🌸 وقتی شعر به «تخلص» رسید دیدم مادرم با آن ازدحام که آدم سالم نمی‌توانست برود، خودش را به ضریح رسانده بود و داشت ضریح را می‌بوسید و من هم ضریح را بوسیدم؛ و این شعر در حقیقت زبان حال مادرم در آخرین لحظات عمرش است... 🌼 شعر کامل به شرح زیر است: 🌷 آمدم ای شاه پناهم بده 🌷 خط امانی ز گناهم بده 🍀 ای حرمت ملجأ درماندگان 🍀 دور مران از در و راهم بده 🌷 ای گل بی‌خار گلستان عشق 🌷 قرب مکانی چو گیاهم بده 🍀 لایق وصل تو که من نیستم 🍀 اذن به یک لحظه نگاهم بده 🌷 ای که حریمت مَثل کهرباست 🌷 شوق و سبک‌خیزی کاهم بده 🍀 تا که ز عشق تو گدازم چو شمع 🍀 گرمی جان‌سوز به آهم بده 🌷 لشکر شیطان به کمین منند 🌷 بی‌کسم ای شاه پناهم بده 🍀 از صف مژگان نگهی کن به من 🍀 با نظری یار و سپاهم بده 🌷 در شب اول که به قبرم نهند 🌷 نور بدان شام سیاهم بده 🍀 ای که عطابخش همه عالمی 🍀 جمله حاجات مرا هم بده 🌷 آن چه صلاح است برای «حسان» 🌷 از تو اگر هم که نخواهم بده 🌹 "الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج"🌹 ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
■سلام امروز عصرشنبه یکی از کم نظیرترین شب شعرها دراصفهان رقم خواهد ‌🎙ملکوت هشتم شب شعری به نام نامی امام هشتم به میزیانی آستان قدس رضوی 🕘ساعت6عصرروزشنبه اصفهان ↩️خیابان آمادگاه مقابل هتل عباسی سالن سوره حوزه هنری مـــــقدمتان گـــــرامـــی ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): نذر ولادت امام مهربانی ها حضرت علی بن موسی الرضا ع -(کاری برای این بدِ بی آبرو کنید) کاری برای این بدِ بی آبرو کنید با صحن انقلاب مرا روبرو کنید قلب مرا گرفته و در گوشۂ حرم با تکّه های آینه لطفا رفو کنید بعدش کمی به دست بگیرید و باز هم آمرزش گناه مرا آرزو کنید قلب شفا گرفتۂ من خانۂ شماست در آن مباد عشق دگر جستجو کنید اذن دخول خواندم و اشکم روانه شد در این دقیقه کاش که قصد وضو کنید با من شبیه دعبل و ریّان پس از نماز در حدّ یک سلام شده گفتگو کنید لبخند را به روی لبانم بیاورید بغض مرا گرفته جدا از گلو کنید امشب در ازدحام کنار ضریح تان شاخه گل سفیدِ مرا نیز بو کنید! شاعر: ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): شعر امام رضا ( ع) ( کاشکی می شد کبوتری رو گنبد طلا بشم ) کاشکی می شد کبوتری رو گنبد طلا بشم زائر اون صحن و سرای پاک و با صفا بشم وقت نماز رو سجادم با گریه میگم ای خدا یعنی میشه که خادم آقا امام رضا بشم وقتی دلم پر می زنه میره تا گنبد طلا حس می کنم آقا می خواد همیشه با خدا بشم دنیای بی امام رضا برای من جهنمه خدا نیاره روزی که من از آقام جدا بشم می خوام کنار ضریحش مثل یه روستایی برم میخوام که ساده دل باشم تا زود حاجت روا بشم اگر که بی قیمتم و کسی من و نمی خره باید توی حرم خاک قدوم زائرا بشم زائر زیاد داره ولی میگن غریب الغرباست چی می شه مونس دل غریب آشنا بشم میگن که این صاحبخونه به سائلاش لطف می کنه دلم می خواد تا عمر دارم تو حرمش گدا بشم تنگه دلم برای یک سحر نشستن تو حرم دخیل پنجره فولاد با روضه ی سقا بشم "پنجره فولاد رضا برات کربلا میده" کاش لایق زیارت حسین سر جدا بشم آقام برا ابن شبیب روضه خون کربلا شد منم می خوام روضه خون ذبیح باالقفا بشم شاعر: ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): اشعار مدح امام رضا(ع),( از زماني كه به درگاه تو راهم دادند) از زماني كه به درگاه تو راهم دادند آبرو مند شدم عزت وجاهم دادند به مقامي كه نبردند سلاطين راهي من مسكين بخدا رفتم و راهم دادند تاشدم معتكف كوي تو اي شمس شموس مژده روشني شام سياهم دادند گرمي وشور طلب كردم ازاينجا چون شمع چشمه اشك غم و آتش آهم دادند خواستم با تو بگويم كه خجالت زده ام عرق شرم به عنوان گواهم دادند درحريم تو خدا را به تو دادم سوگند نامه عفو گنه بهر گناهم دادند چه غم از تابش خورشيد قيامت دارم تا كه درسايه مهر تو پناهم دادند سوخت درآتش غم جان«وفائي» وسرود درغم آل علي حال تباهم دادند شاعر:سید هاشم وفایی ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): قدم قدم قدم یار می رسد از راه شکوه جلوه ی دادار می رسد از راه به صورتش همه نور محمدی دارد عزیز احمد مختار می رسد از راه خبر بده به هر آنکس که دل غمین باشد به هر چه غمزده غمخوار می رسد از راه بده به هر چه گنهکار این بشارت را غفور و غافر و غفار می رسد از راه به نام نامی مولا علی ست او را نام دوباره حیدر کرار می رسد از راه خبر دهید که بر عالمی ولی آمد به نام نامی موسی الرضا علی آمد به یمن مقدم او آسمان گل افشان شد و شام تیره ی عالم ستاره باران شد چه خوش قدم پسری می رسد ز آل الله که چشم نجمه و موسی ز شوق گریان شد برای اینکه زند بوسه بر کف پایش چه بیقرار دل خاکی خراسان شد خوشا هر آنکه رضا دید و شد مسلمانش خوشا هر آنکه به دست رضا مسلمان شد بگو به دشمن اسلام این سخن بشنو که شاه مردم این مملکت رضا جان شد ۳ در این حرم پرِ از شور و پر ز احساسم میان صحن و سرای حسین و عباسم رسیده آنکه بود مامن مسافرها رسیده آنکه شده جان پناه زائرها رسیده آنکه کرامات بی نهایت او نرفته و نرود از خیال و خاطرها همان که شمس شموس است و قبله ی خورشید همان که بوده حریمش مطاف طائرها رسیده آنکه به یمن قدوم باکرمش گرفت جلوه ی فردوس جان بایرها رسید آنکه نوشتند اینچین بیتی به مدح و منقبت او زبان شاعرها " گلی که یک ورقش آبروی نه چمن است نگین خاتم سلطان دین ابوالحسن است " حرم نگو که حرم چشمه ی بقا دارد به روی لب ، لب نقاره یا رضا دارد حرم نگو که بهشت است ، نه غلط گفتم بهشت گوشه ی این آستانه جا دارد هر آنکه آمده با کیسه ای تهی اما به وقت رفتن خود کیسه ای طلا دارد همیشه اشک روان است و خنده بر لبهاست در این حرم که پر از زائر خدا دارد گمان که نه به یقین نزد پنجره فولاد هر آنکه رفته تمنای کربلا دارد خدا گواست هر آنکس که کربلا رفته به یک نگاه رئوفانه ی رضا رفته جهان فدای رضا و جهان فدای حسین جهان گدای رضا و جهان گدای حسین رضای حضرت زهرا ، رضایت حیدر بود رضای رضا و بود رضای حسین به لطف مادر سادات بوده از اول به دل ولای رضای و به دل ولای حسین میان صحن حسین و میان صحن رضا به سر هوای رضا و به سر هوای حسین بگیر کرببلا را تو در مدینه ی طوس همیشه دست رضا بوده کربلای حسین بیا دوباره مرا مست عطر سیبم کن دوباره تذکره ی اربعین نصیبم کن ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): درد بی درمان به مادادند و درمان ساختیم اتش نمرود دادند و گلستان ساختیم فقر ما محدودیت زایی نکردو خیر شد با گلیم کهنه قالی سلیمان ساختیم فکر مستخدم شدن بودیم اگر زود آمدیم یک گداخانه کنار قصر سلطان ساختیم کعبه هم سجاده را کج کرد وقتی دید ما قبله را مایل به خورشید خراسان ساختیم سایه امنیت ما در قیامت میشود سایه امنی که ما در زیر ایوان ساختیم ما نه از حالا که در دارالشفاییم از قدیم دربدرهای علی موسی الرضاییم از قدیم ما خوشیم اما زمان رفت و آمد خوشتریم درشلوغی خیابان های مشهد خوشتریم ماه با تابیدنش خودرا سبک کرده فقط شب که می آید همه بانور گنبد خوشتریم بین گوهرشاد و صحن کهنه حیران مانده ایم دل اگر باشد دراین وادی مردد خوشتریم ریسه بندانی که درصحن است مارا نور داد اینچنین تکلیف ما روشن که باشد خوشتریم آمدیم اینجا که سه دفعه بیاید پیش ما قول اگرشد قول دیدار مجدد خوشتریم در ازای درهم ما او طلا پرداخت کرد خرج مشهد رفتن مارا رضا پرداخت کرد تاکه شد حرف طلسم آقا به داد ما رسید چه زمانهایی به داد ما پریشانها رسید گاه آهوی بیابان و گهی سگ های پیر خوب برحال همه از زشت و از زیبا رسید هرکسی تیری دراینجا زد نشانش شد دوتا هم به عقبایش رسید و هم براین دنیا رسید زائرانت هرسحر از وحی بهره برده اند بس که از نقاره ها آیات انزلنا رسید درگدایی از پسر مادر وساطت میکند یا رضا گفتیم و جانم از سوی زهرا رسید جلوه شمس الشموسی شما با فاطمه ست پیش تو سوگند من یا فاطر و یا فاطمست درحرم خودرا به صید دام بستن بهتر است به کراماتت امید تام بستن بهتر است حج اگر حج فقیران است جای شبهه نیست درطواف قبر تو احرام بستن بهتراست اول صبح آخر شب به ضریحت میرسیم کام را با بوسه صبح و شام بستن بهتراست راه زائر با پر طاووس پیدا میشود بند دل را به دل خدام بستن بهتراست هرشب جمعه برات کربلا را میدهی چشم امیدی به بار عام بستن بهتراست تو اگر دعوت کنی ویزا نداده میرویم یک زیارت اربعین پای پیاده میرویم روضه یابن شبیبت روز مارا تارکرد مادرت باروضه تو گریه بسیار کرد گوسفندی را مثال آوردی و این کار تو کل چوپان های ده را تاابد بیمار کرد گفتی از خنجر که هرگز از جلو کاری نشد شاه وقتی پشت و رو شد تیغ دیگر کار کرد وقت مثله کردنش بالاسرش زهرا رسید آمد و با یک تن غارت شده دیدار کرد سربه خورجین رفت و آخر بی برادر بودنش خواهری را همسفر با دسته اشرار کرد اینهمه شال و کتیبه یادگاری از شماست ماحسینی گر شدیم از برکت نام رضاست ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): همیشه قبل هر حرفی برایت شعر می‌خوانم قبولم کن من آداب زیارت را نمی‌دانم نمی‌دانم چرا این قدر با من مهربانی تو نمی‌دانم کنارت میزبانم یا که مهمانم نگاهم روبه‌روی تو بلاتکلیف می‌ماند که از لبخند لبریزم، که از گریه فراوانم به دریا می‌زنم، دریا ضریح توست غرقم کن در این امواج پرشوری که من یک قطره از آنم سکوت هرچه آیینه، نمازم را طمأنینه بریز آرامشی دیرینه در سینه پریشانم تماشا می‌شوی آیه به آیه در قنوت من تویی شرط و شروط من اگر گاهی مسلمانم اگر سلطان تویی دیگر ابایی نیست می‌گویم: که من یک شاعر درباری‌ام مداح سلطانم ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): قطره بودیم و هم مسیر شدیم با ولای علی کثیر شدیم دست ما نه... نگاه زهرا بود پای این عشق اگر اسیر شدیم یا علی گفت و هو کشیدیم و راوی خطبه ی غدیر شدیم ذره بودیم و بی نوا بودیم دم باب الجواد امیر شدیم سائل وادی خراسانیم رعیت زیر دِین سلطانیم شکر، گاهی به سینه آهی هست ذوق خشکیده از گناهی هست آخر کار عشق بازی ما راه باز است و بارگاهی هست صوت نقاره خانه می گوید: بی پناهی؟ بیا پناهی هست سر این سفره ی کرم حتی جام کوثر اگر بخواهی هست از سرم شوق و بیم افتاده گذرم بر کریم افتاده با نگاهش دوباره خواند مرا سوی دارالشفاء کشاند مرا دید تنها و بی کس افتادم در رواق حرم نشاند مرا هر کجا گیرِ دام افتادم ضامنم شد خودش، رهاند مرا بیشتر از قدیم ها امسال حرم کربلا رساند مرا همه جا در پناه او بودم نائب روی ماه او بودم ازدحام صفوف یعنی این بار عام عطوف یعنی این بین باب الجواد و گنبد شاه... ....ماندن ما، خسوف یعنی این بیشتر از خودم به فکرم هست "یا امامَ الرئوف" یعنی این دم گرفتم هزار و یک دفعه عاشقیِ حروف یعنی این می روم پشت پنجره فولاد بعد از آن هر چه باد، بادا باد با رضای دل امام رضا می رسم محفل امام رضا موج دل را کشید سوی خودش جذبه ی ساحل امام رضا بین آب و گل تمامی ما ریختند از گل امام رضا چه مقامی رفیع تر از این؟ شده ام سائل امام رضا بی بهانه، بهانه می گیرم روضه ای عاشقانه می گیرم رنگ، از روی باغ افتاده  گیر دام نفاق افتاده ترسم از خدعه های مأمون بود گوییا اتفاق افتاده از عبایش بخوان که چندین بار در مسیر رواق افتاده دست و پا می کشد به روی زمین گوشه ای از اتاق افتاده لخته های جگر سرازیر است اشک های پسر سرازیر است ...... کربلا عطر جان فزا پیچید خبری بین خیمه ها پیچید چقدر یاس خوش بوی لیلا به خودش زیر دست و پا پیچید پدرش قطعه های اکبر را وسط سطح یک عبا پیچید گریه ها کرد و نسخه ی خود را با دم "...بَعْدَکَ الْعَفٰا" پیچید آهِ زینب فقط حیاتش داد قسم خواهرش نجاتش داد ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): باید به قد عرش خدا قابلم کنند                             شاید به خاک پای شما نازلم کنند دل می کنم از آنکه دل ازتو بریده است دل می دهم به دست تو تا بیدلم کنند امشب کمیت شعرم اگر لنگ می زند فردا به لطف چشم شما دعبلم کنند ایمان راستین هزاران رسول را آمیخته اگر که در آب و گلم کنند- -شاید خدا بخواهد و با گوشه چشم تان بر رتبه ی غلامی تان نائلم کنند وقتی سرشت آب و گلم را ازل خدا بر آن نوشت رعیت سلطان ارتضا در هشتمین دمی که خدا بر زمین دمید بوی بهشت هفتم او ناگهان وزید از شش جهت نسیم خبر داد و بعد از آن از پنجره صدای اذان خدا رسید چار عنصر از ولادت او جان گرفته اند یعنی زمین به یمن وجودش نفس کشید از صلب سومین گل سرخ خدا حسین ایران گرفته بوی دو آلاله ی سپید از هشت بیخود این همه پایین نیامدم یک حرف بیشتر چه کسی از خدا شنید توحید ، حرف محوری دین انبیاست شرط رضا  به حکم أنا من شروطهاست از برکتت نبود اگر ، نان نداشتیم باران نبود غیر بیابان نداشتیم سوگند بر تو ای سر و سامان زندگی بی تو نه سر که این همه سامان نداشتیم این حوزه ها نفس به هوای تو می کشند لطفت اگر نبود ، مسلمان نداشتیم ای آرزوی هر سفر دل از ابتدا ما قبله ای به غیر خراسان نداشتیم ما رعیت ری ایم که سلطان به جز رضا ارباب جز حسین  در ایران نداشتیم خون حسین دررگ ودرریشه ی من است علم رضا  معلم اندیشه ی من است بالا بلند گفته که طوبی تر از تو نیست یوسف به حرف آمده زیباتر از تو نیست گفتند پاره ی تن پیغمبر منی انگار بعد فاطمه زهراتر از تو نیست برگ درخت کاشته ی دستهای تو باشد گواه ما ، که مسیحاتر از تو نیست این قطره ها به سمت شما رود می شوند آخر در این دیار که دریاتر از تو نیست ما تشنه ایم ، تشنه دست نوازشت آبی در این سراچه گواراتر از تو نیست این کوهها به عشق شما هشت می شوند یادآوران نام تو در دشت می شوند  آرامشی اگرچه سراسر تلاطمی دریای بیکرانه ی امید مردمی بند آورد زبان مرا بارگاه تو  ای آنکه رستخیر عظیم تکلمی هر بار نام مادرتان را می آورم گل می کند کناره اشکت تبسمی شاعر کنار حسن لب تو سروده است روییده لاله در دل این سبز گندمی من چون غبار گرم طوافم به دور تو تو قبله گاه هفتم و خورشید هشتمی در هفت شهر عشق به جز تو که ثامنی آهو چشم های مرا نیست ضامنی چشم امید بر در لطف تو بسته است هر زائری که گوشه ی صحنت نشسته است بارانی است حال و هوای دو دیده ام اینجا همیشه کاسه ی چشمم شکسته است از باب جبرئیل به پا بوست آمدن از آسمان رسیده و رسمی خجسته است آن پیرمرد تشنه در آن گوشه ی حرم از راه دور آمده و سخت خسته است با صد امید حاجت این بار خویش را با پارچه به پنجره فولاد بسته است وا شد گره ز پارچه ، حاجت روا شده است یعنی که زائر حرم کربلا شده است با یاد خاطرات سفر با عشیره ام بر عکس یادگاری باصحن ، خیره ام از بس دلم شکسته برای زیارتت با اشک شوق گرم وضوی جبیره ام یاد غروب های زیارت هنوز هم گاهی پی  دو جرعه ی جامع کبیره ام یا "قادة الهداه و یا سادة الولاه" مستبصرٌ بشأنکم ، این است سیره ام فرموده اید ؛ فعلکم الخیر یا رضا ای هشتمین کلامکم النور ، تیره ام از بس گناه دور و برم را گرفته است چون تک درخت خشک میان جزیره ام ما هم شنیده ایم که فرموده ای شما هستم در انتظار ظهور نبیره ام دعبل کجاست تا بنویسد در این فراز عجل علی ظهورک یا فارس الحجاز ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): شب بود و شور بود و سلامِ فرشته ها از عرش تا به فرش، قیامِ فرشته ها بارانِ شوق بود و امامِ فرشته ها شب بود و گرمِ سجده تمامِ فرشته ها قلبِ فرشته ها پُرِ عطرِ خدا شده امشب خدا اسیرِ نگاهِ رضا شده موجِ کَرَم به اوجِ تَلاطُم رسیده است ناز و نماز و شوق و تَبَسم رسیده است داوودِ عاشقی به تَرَنُّم رسیده است کعبه کجاست؟ قبله‌ی هفتم رسیده است گویی خدا تمامیِ خود را کشیده است پیش از ازل که رویِ رضا را کشیده است موسیٰ گدایِ خانه‌یِ موسایِ مرتضیٰ ست عیسیٰ دخیلِ جلوه‌یِ سینایِ مرتضیٰ ست امشب شبِ تبسّمِ زهرای مرتضیٰ ست آئینه‌ی شُکوه سراپایِ مرتضیٰ ست گیرم بهشت مستِ مِیِ حوضِ کوثر است فوّاره‌هایِ صحن رضا دیدنی‌تر است هر پنجه‌ای که شانه‌یِ گیسو نمی شود هر قبله‌ای که گوشه‌ی اَبرو نمی شود هر جذبه‌ای که عکس "هُوَالهو" نمی شود هر دلبری که ضامنِ آهو نمی شود پا می‌نَهَد به بالِ مَلَک هرکه یاد اوست تا جبرئیل خادمِ "بابُ‌الجواد" اوست زلفی گشوده و دلِ شیدا نمانده است در ازدحام، جای تماشا نمانده است مجنون که هیچ، رونقِ لیلا نمانده است سر را بریده‌اند، زلیخا نمانده است باغ بهشت کاشی گلدسته‌های اوست عباس دل سپرده‌ی دارالشفای اوست در بِرکه‌ها تَمَوُّجِ دریایی‌اش ببین در آسمان شُکوهِ اَهورایی‌اش ببین در قلبِ طوس سفره‌ی زهرایی‌اش ببین خانه به خانه سایه‌ی آقایی‌اش ببین خورشید اگر نگاه به ایوان طلا کند باید غبار گردد و کارش رها کند نقّاره می‌زنند مسیحی شفا گرفت نقّاره می‌زنند خلیلی عطا گرفت نقّاره می‌زنند کلیمی بها گرفت یوسف دوباره سُرمه زِ پایین پا گرفت با دست‌های لطف تو آزاد می‌شویم وقتی دخیل پنجره فولاد می‌شویم با گوشه‌چشم، تا که نگاهی به ما کنی کارِ هزار معجزه و کیمیا کنی مشکل بهانه است که ما را صدا کنی تا کاسه‌هایِ خالیِ ما را طلا کنی جز گوشه‌های صحن تو آقا کجا روم کِی با کبوتران حرم کربلا روم؟... ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯ تشنه بودیم که بارانِ نجف را دیدیم اشک بودیم که دامانِ نجف را دیدیم در نجف منقبتِ شاهِ خراسان گفتیم مشهدت آمده سلطانِ نجف را دیدیم بی سبب نیست در ایوانِ طلا می‌چرخیم ما در ایوانِ تو ایوانِ نجف را دیدیم چقدر ذکرِ علی در حرمت می‌چسبد ما در این خاک ، خراسانِ نجف را دیدیم هرچه دادند به ما لطفِ علی بود علی بر سرِ سفره‌ی تو خوانِ نجف را دیدیم ما رسیدیم که بر مرمرتان رو بکشیم یک علی گو که پس از نامِ شما هو بکشیم با خودش جامِ تو مستانه شدن هم دارد بردنِ نام تو دیوانه شدن هم دارد دلِ ما کاش شود کاسه‌ی سقاخانه سنگ ظرفیتِ پیمانه شدن هم دارد هر کبوتر که نشسته است دگر باز نَگشت صحنِ تو خاصیتِ خانه شدن هم دارد جایِ آئینه و کاشی به خودت غرقم کن لطفِ تو از همه بیگانه شدن هم دارد زائرانِ تو همه عینِ زیارت نامه‌اند کششِ نورِ تو پروانه شدن هم دارد - وقتِ نقاره شده از تو خبر می‌گویند ها علیٌ بشرٌ کَیفَ بشر می‌گویند یک کلاغ آمده اینجا که کبوتر بشود عمرِ ما کاش فقط پیشِ رضا سر بشود بگذارید همین دفعه طوافش بکنم طاقتم نیست که هنگامه‌ی محشر بشود دامنش پُر شد و با دستِ پُر از اینجا رفت پیش از آن لحظه که چشمانِ گدا تر بشود به لبم نام جواد است و کَرَم می‌بارد وای اگر وقتِ دعا نوبتِ مادر بشود آمدن‌های مرا ضربدر سه بکنید چه شود دیدنِ تو چند برابر بشود مرگ می‌چسبد اگر در نظرم می‌آیی جای هربار سه دفعه به سرم می‌آیی بارم اُفتاد زمین تا که شوم بارِ شما بیشتر ساخت مرا عشق گرفتارِ شما می‌بَرَد تا ابد از یاد پریدن‌ها را هر کبوتر که نشیند لبِ دیوارِ شما بوسه با پنجره فولاد به شش‌گوشه زدم بوسه‌ای در عوضِ آنهمه زوارِ شما کربلا هم چقدر حسرت خادم‌هایی که بیایند هرازگاه به دیدارِ شما چاره‌ی اینهمه بیچاره فقط چار علیست چارده تَن همه دیدیم در این چارِ شما شامِ میلاد تو هر چند زِ مشهد دورم چشم بر راهم و سلمانیِ نیشابورم باز در نیمه‌ی شب چشمِ کسی بینا شد کودکِ گم شده در خوابِ خوشش پیدا شد مادری آرزویش بچه‌یِ زیبایی بود گفت جبریل به گوشش گره‌هایت وا شد دستِ لرزانِ زنی پیر کمی بالا رفت از شهیدش خبر آمد چقدر غوغا شد باز در پیشِ ضریحِ تو مریضی اُفتاد زیرِ لب گفت رضا گفت رضا تا پا شد خادمی آینه کاریِ حرم را تا دید گفت با بغض حسن گریه کُنَش زهرا شد لطفِ آقاست اگر مستِ امام حسنیم "ما حسینی شده‌ی دستِ امام حسنیم" ... من اویسم نَفَست از قَرَن آورد مرا تا تراشیده شوم تا یَمن آورد مرا مادرم بارِ نخستی که مرا با خود داشت تا ضریحت برسم سینه‌زن آورد
مرا حاجت کرببلا داشت ، به ما بخشیدی به هوایِ حرمِ بی کفن آورد مرا چقدر اُنس گرفتیم به درهایِ حرم همه گفتیم که آقای من آورد مرا در گوهرشاد دلم رفت به بین‌الحرمین باد تا بویی از آن پیرهن آورد مرا وای از پیرهنش ، پیرهنش را بُردند حیف انگشتر و سنگِ یمنش را بُردند ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): مژده ای اهل ولا خورشید تابان آمده بر امام هفتمین نور دل و جان امده حضرت شاه کرم سوم علی اهل بیت هشتمین ماه ولایت نور ایمان امده ناخدای کشتی مهر و وفا و معرفت جلوه ای از رافت بی حد یزدان آمده نور او شرمنده کرده روی مهر و ماه را در مدینه ماه و خورشید خراسان آمده بر غریبان دو عالم مونس و همراه و یار ضامن آهوی تنهای بیابان آمده بی گمان او رحمت للعالمینی دیگر است معنی آیات مهرآمیز قرآن آمده می رسد از عرش اعلا دم به دم صوتی به گوش ایهالعالم به دنیا شاه و سلطان آمده ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ ماییم هم جوار تو یا حضرت رضا پروانه ی مزار تو یا حضرت رضا چون ذره بر مدار تو یا حضرت رضا هر لحظه بی قرار تو یا حضرت رضا داریم زیر سایه ات ارامش بهشت بی معنی است در حرمت خواهش بهشت آقای من سلام غریب غریب ها درمانده ایم و دل زده ایم از طبیب ها زخمی مشت واشده ی نا حبیب ها لبخند توست پاسخ امن یجیب ها ای قبله ی همیشه ی دستِ توسلم با تکیه بر نگاه تو مستِ توکلم در شهر با دعای تو باران گرفته است مهر تو سایه بر سر ایران گرفته است هر دل شکسته راه خراسان گرفته است دلمرده بود زائرتان جان گرفته است اینجا گدای ساده پر آوازه می شود با هر زیارتی نفسش تازه می شود اینجا شکسته بالی زائر سعادت است هر قطره اشک واسطه ی استجابت است عاشق تر آنكه خواهش جانش شفاعت است سرمایه ی قیامت ما این زیارت است با اینکه شهر از نفس افتاده در گناه در زیر آسمان تو داریم سر پناه یادش به خیر حال خوش بی گناهی ام حالا که روسیاه جهان تباهی ام از تو جدا نکرده مرا روسیاهی ام یادت رفیق دوره ی بی تکیه گاهی ام اذن ورود،اشک زلال است در حرم رؤیای ناامید، محال است در حرم با هر بهانه سمت حرم می کشانی ام از لطف هم جواری تان آسمانی ام مهرت چه نقش ها زده بر زندگانی ام طی گشته پای آینه هایت جوانی ام این اشک های داغ که فریاد بی صداست با گونه های پنجره فولادت اشناست زائر شدم دوباره جلال امام را از من گرفته اشک مجال کلام را آقا ببخش سادگی این سلام را می خواهم از تو وعده ی حسن ختام را عمریست از هوای هیاهو بریده ایم از هر که غیر ضامن اهو بریده ایم ⏹ ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯