eitaa logo
کانون مداحان
26.3هزار دنبال‌کننده
20.6هزار عکس
20.6هزار ویدیو
190 فایل
کانون مداحان استان مرکز آموزش عمومی ، تخصصی و سطح عالی مداحی. خیریه فرهنگی ذاکرین امام حسین (ع)
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*زبان حال حضرت رقیه (س)،اجرای برادران نوروزی از کانون مداحان اصفهان* *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
🏴 دخترِ گیسو بلندت را تماشا کن فقط ذکرِ مادر گفتنت را باز معنا کن فقط با همین سنِ کمم،گیسو سپیدم کرده اند قامتم را تا که دیدی دیده دریا کن فقط رنجِ چل ساله کشیدم در سه سالِ زندگی با سرِ خونین رسیدی روضه برپا کن فقط اندکی هم گوش کن بر درددل های گلت بعد..اسبابِ سفر را هم مهیّا کن فقط ماندنم اصلاً ندارد فایده..شیب الخضیب با سفر بردن مرا هم زود احیا کن فقط درد دارم عضو عضوم را شکسته یک نفر زخم هایم را کمی بابا مداوا کن فقط نو نبودی زجر خیلی زد به روی صورتم این گله از جانبم در پیشِ سقّا کن فقط گیسوانم سوخته پژمردگی دارم پدر.. دخترِ گیسو بلندت را تماشا کن فقط 🔸شاعر: *آدرس کانال مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ*
🏴 خواب دیدم تولدم شده بود و نشستم کنار بابایم عمه زینب مرا بغل میکرد شانه میزد به روی موهایم خواب دیدم دوباره مثل قدیم بوسه می گیرم از گل رویت تو بغل باز کردی و من هم می نشستم به روی زانویت دیدم آنجا عمو ابالفضلم با دو دستش مرا بغل کرده کادوییِ تولدم گویا گوشواره برایم آورده خواب دیدم علی اصغرمان شیر میخورد و سیر می‌خوابید حرفی از آتش و سه شعبه نبود قاتلی هم به او نمی خندید خواب دیدم که مادرت آمد دست روی سرم کشید اما ناگهان پا شدم ز خواب خوشم ز لگد های قاتلت بابا گرم و پر نور کرده ای امشب کلبه ی سوت و کور سردم را آمدی جان من به قربانت نوش داروی مرگ من بابا چه عجب ای تمام زندگی ام این دل شب خرابه سر زده ای بی پر و بالی و بمیرم کاش پا نداری که با سر آمده ای جای سالم نمانده در تن من بازویم جای رد زنجیر است بی تو دنیا جهنم است ببین طفل نو پای تو زمین گیر است در بیابان میان هر کوچه از سنان و شَبَث کتک خوردم همه مدیون عمه ام هستم جان سالم اگر به در بردم بالش خواب هر شبم بوده سنگ سختی که زیر سر دارم شانه هایم مدد کند شاید جای رگهات بوسه بگذارم باورت میشود که سر کرده بی تو شبها گرسنه دختر تو ز کجا آمدی که می آید بوی نان برشته از سر تو 🔸شاعر: *آدرس کانال مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ*
🏴 ترسیده بودش و یهو هول شد پا شدش از جا واسه ی احترام به سختی لب هاشو تکون دادوگفت: سَ ، سَ ، سلام ، نزن با ، باشه میام دستمو ول کن آخه نامحرمی موهامو ول کن بخدا درد داره بچه اگه داری ازش سوال کن طاقت سیلی های یک مرد داره؟ باشه میام داد نکش اینقد سرم همینجوریشم پُرِ درده گوشام توروخدا اینقده دعوام نکن بسه دیگه فحش نده هی به بابام میام ولی گفته بابام که هرگز سوار مرکب نامحرم نشم دنبال اسبت بدوأم بهتره تا اینکه شرمنده ی بابا بشم میگم یخورده آب داری کنارت؟... فکر نکنی برا خودم پرسیدم می‌خوام وقتی به کاروان رسیدیم به داداشم رو نیزه ها آب بدم راستی آقا میدونی که من کی ام؟ اسم عمومو تا حالا شنیدی؟ بذار همون عَموم بیاد از سفر بهش میگم موی منو کشیدی چیه چرا همش بهم میخندی؟ این خنده هات دلم رو می سوزونه نقشه نکش برا خودت بیخودی !!! ما خودمون کنیز داریم تو خونه... 🔸شاعر: *آدرس کانال مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ*
🏴 نگاه شامیان مرا پر از شراره می کند حسرت بوسه دیده را غرق ستاره می کند باز نموده ام بغل تا که بگیرمت به بر مگر کسی به کار خیر استخاره می کند ؟! تاب مخور به روی نی که تاب بازی سرت بند دل مرا به پای نیزه پاره می کند خواب نرفته چشم من ، پلک ورم نموده است بر نوک نیزه دیده ام تو را نظاره می کند عمه نگفت تو بگو ، قدح به دست حرمله به سویم اینقدر پدر چرا اشاره می کند ؟ بر تن لاله گون من پیرهنم کفن شده غارت دشمنانت این کفن قواره می کند به دختران شهر گفته ام پدر میاید و شبی به گوش پاره ام دو گوشواره می کند 🔸شاعر: *آدرس کانال مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ*
🏴 گل تو گم شد و زخمی، اگر هر بار پیدا شد شبیه لاله بین بوته های خار پیدا شد سر چنگی به گیسویم اگرچه معجرم گم شد ولی با زحمت و سوسوی چشمی تار پیدا شد خداراشکر پیدا شد، خداراشکر پیدا شد اگرچه بین آن نامحرمان دشوار پیدا شد عبایت کو؟ نشانت کو‌؟ عقیق دلربایت کو چرا انگشترت در دکه بازار پیدا شد پس از آنقدر گریه از غمِ گم گشته ام بابا نمیبینم درست اما، سرت انگار پیدا شد 🔸شاعر: *آدرس کانال مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ*
🏴 بی تو پنهان کردن بغض گلو مشکل شده زندگی دور از تو و دور از عمو مشکل شده گریه کردم! آمدی با «سر»...خدایا حاجتم- -شد برآورده، اگر چه آرزو مشکل شده جانِ من بابا کجا بودی که مویت سوخته؟! دست-بردن بین مویَت؛ مو به مو مشکل شده عمه زینب(س) تازیانه خورد جای ما همه نا ندارم! گفتنِ راز مگو مشکل شده زجر(لع) بسکه بر دهانِ من زده با پشتِ دست زخم بر لب دارم و این گفتگو مشکل شده میگذارم این سرت را آنطرف پهلوی خود چون برایم دیدنِ از روبرو مشکل شده سنگ خورده روی چشمانم سرِ بازار شام تار می بینم! برایم جستجو مشکل شده میکشم دست کبودم را به روی صورتت بوسه بر پیشانی و زخم ِ گلو مشکل شده! 🔸شاعر: *آدرس کانال مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ*
🏴 قربان دستهات نبودی در این سفر دردانه ات به ضربه شلاق ناز شد هم ضرب خورده هم پر زخم است و آبله بابا ببخش پیش تو پایم دراز شد بعدازتو جز تو هیچ تمنا نداشتم این ناز دخترانه تماما نیاز شد تو رفتی و زمانه چه ها کرد بعد تو زینب سوار بر شتر بی جهاز شد اوج مصیبت است پدر جان در این دیار بی حرمتی به آل پیمبر مجاز شد از ضرب دست حرمله ها بسته شد ولی چشمم برای دیدن چشم تو باز شد 🔸شاعر: *آدرس کانال مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ*
🏴 الهی زخم رو بالش نیفته گذار غم به احوالش نیفته تموم راه سنگ و خار دیدم الهی زجر دنبالش نیفته کف پاش داشت باغ لاله میشد هوا لبریز آه و ناله میشد غمو "سر بسته" میگم...با قد خم سه ساله داشت هجده ساله میشد قدش کوچیکه و ناقه بلنده غمش قلب منو از سینه کنده هنوز از کوچه داغ تازه داریم الهی زجر راهش رو نبنده پای این درد، غم اشکش در اومد خرابه دم به دم اشکش دراومد همین که دید زخمای تنت رو زن غساله هم اشکش دراومد تموم روضه ی امشب همینه واسه غسلت نیومد تا بشینه هنوزم یادشه زخمای مادر چطوری زخمتو زینب ببینه 🔸شاعر: *آدرس کانال مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ*
🏴 تازه می‌فهمم الف ‌چون‌ دال ‌می‌ریزد ‌چرا از دل این بیت ها جنجال می ریزد چرا روزگار فتنه جو مشتِ بلا و درد را بیشتر بر دامن اطفال می ریزد چرا غالبا گودال در خود آب می گیرد ولی تشنگی‌ دارد در این گودال‌ می‌ریزد چرا آه از این‌ مهمان‌ نوازی‌های ‌دخترهای ‌شام سنگ دارد وقت استقبال می ریزد چرا بخت‌ دنیا مثل‌ عمر من اگر کوتاه نیست برگ آه از شاخه اقبال می ریزد چرا بر نی و در بین تشت و بر سر زانوی من خون لب های‌تو در هر حال می ریزد چرا زود می بینم که می پرسند اطفال حرم عمه جان اشک زن غسال می ریزد چرا 🔸شاعر: *آدرس کانال مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ*
🏴 غیر از بیابان ها دگر جایی ندارم آن قدر سیلی خورده ام نایی ندارم باید بیایند و تو را اینجا ببینند آن ها که می گفتند بابایی ندارم در بین صحرا می کشیدم زجر و حالا می خواهم از جا پا شوم پایی ندارم مانند هجده سالگی مادر تو سرو کمانم قد و بالایی ندارم با چشم دل روی تو را باید ببینم من تازگی چشمان بینایی ندارم این روزها گیسوی زیبایی نداری این روزها گیسوی زیبایی ندارم تنها یک امشب را شدی مهمانم اما شرمنده اسباب پذیرایی ندارم 🔸شاعر: *آدرس کانال مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ*
«روضه‌ی گودال» این شب‌ها رقیه ارباً اربا دست و قلب و پا رقیه دور تا دورش فرشته گریه می‌کرد ذکر جبرائیل و فطرس «یا رقیه» هر که با هر آنچه دارد می نوازد ... سنگ و سیلی یک طرف، تنها رقیه گوش رفت و گوشواره رفت و مو رفت ... غارتت کردند چون بابا ... رقیه پیرهن ... چادر ... معجر ... پاره پاره دختران شام تحت امنیت اما رقیه سوخته مو، چشم کم سو، دست بر پهلو گرفته أشبه الناس است به زهرا ... رقیه عمه زینب پیر شد از ناله هایت گریه کم کن ناله کم کن «یا رقیه» می‌شود از خاک تا عرش خدا رفت با نماز شب نه، تنها با رقیه شاعر: *آدرس کانال مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ*
🏴 نوه حضرت زهرا و امین اللهم در تمام سفرم بوده پدر همراهم دست در دست عمویم ؛ همه جا عالی بود چشمه های خنک از دامنه ها جاری بود کاش بودند همه ؛ جای عزیزان خالی شده از ما دم هر شهر چه استقبالی چه بساطی است به بازار همه در کارند بیشتر از همه اجناس ؛ عروسک دارند سفره ها پهن شد و نان و رطب آوردند قبل از آنی که کنم آب ؛ طلب ؛ آوردند گرم بازی شدم و خستگی از یادم رفت دختری خواست النگوی مرا ؛ دادم رفت خاطرات خوشی از شام به یادم مانده نشود باورتان زجر کنیزم خوانده آرزوهای قشنگی که شده حسرت من به فدای پدرِ کشته ی بی غسل و کفن 🔸شاعر: *آدرس کانال مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ*
فریاد گلوی خستگان است رقیه یک پنجره رو به آسمان است رقیه چون کوه، علمدار قیام گریه ست بانوی همیشه قهرمان است رقیه شاعر: *آدرس کانال مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ*
در کنار مرثیه، مدح مقامت واجب است وقت تفسیرِ مقامت ذکر نامت واجب است یا رقیه(س) گفتم و شاید خدا گفته به تو از گنهکاران، شفاعت در قیامت واجب است عاشقت شد کربلا و کوفه و شام بلا حق تویی! باید بمانی و دوامت واجب است مثل زهرا(س)قطره قطره اشک هایت شد سلاح تا بگویی حفظ اهداف ِ امامت واجب است نازدانه بودی و گفتی برای نشر دین چند شب حتی به ویرانه اقامت واجب است نیمه شب حتی بهانه گیری ات این را رساند: در حمایت از درستی ها شهامت واجب است داشتی چادر به سر، یعنی بها دارد حجاب تا ابد بر شیعه؛ ابلاغِ پیامت واجب است درد تو نان و النگو و عروسک نیست که! حرف تو این است، در دین هم سلامت واجب است ای فدای خوش مرامی های تو در راه عشق زینبی هستی و تبلیغِ مرامت واجب است! شاعر: *آدرس کانال مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ*
هرگز نمیروم پی دلدار دیگری خار است در کنار تو هر یار دیگری چون مصطفی که بر سر زانو تو را نشاند بر زانویت مرا بنشان بار دیگری خاری کشیدم از کف پا و دوباره رفت در پای غرق آبله ام خار دیگری از کوچه ها که میگذرم باز میرسم با اضطراب و گریه به بازار دیگری شلاق و ضرب سیلی و....از حال من مپرس آزار دیده ام پس از آزار دیگری تنها به زخم گوشه ی چشمم نظر نکن دارم کنار زخم سر آثار دیگری حاشا نمیشود اگر این چشمهای تار مانده به زیر معجرم اسرار دیگری از نیزه دیده ای چه گذشته است بر سرم بی فایده است نزد تو انکار دیگری بعد از کشیده ضربه ی بسیار میخورم تا میخورم دوباره به دیوار دیگری خوب است این که آمده ای کم نمیشود از گیسوی رقیه ی تو تار دیگری زخم سرم شمرده شد از زخمهای پا رو میکنم برای تو طومار دیگری زجر است مثل قنفذ و خولی مغیره است هر خار خشک نائب مسمار دیگری حالا که دیر آمده ای بیشتر بمان یعنی زمان به من بده مقدار دیگری همراه خود مرا ببر از این خرابه شهر امشب حواله ام نده دیدار دیگری جز آیه ی صلابت و توحید و صبر نیست در چشم کوثر تو نوشتار دیگری یک شهر یک طرف من غمدیده یک طرف جز سیلی‌ام نبود طرفدار دیگری وقتی که مانده از تو دو زخم لب...ازلبم جز بوسه بر لبت نرسد کار دیگری شاعر: *آدرس کانال مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ*
تا ثریا مى‌رود این آه پر تأثیر من مى‌زند آتش به دل‌ها گریه شبگیر من در دل ویرانه باید شد مقیم روضه‌ها جبرئیل اینجا نشسته محو در اکسیر من کربلاى شام بد جورى غرورم را شکست صف به صف بستند قامت جمله بر تحقیر من زخم‌هاى شب‌پرستان داغ من را تازه کرد حرمله خسته نشد یک لحظه از تکفیر من ابن ملعون سر به سر مى‌زد سرت را کعبِ نى خیزرانى شد لبت اى واى بر تقصیر من روضه مکشوف را دیدم زبان لکنت گرفت نیزه‌ها بر منبر آمد در پى تفسیر من گیسوانم شد سپید از بس مصیبت دیده‌ام الحذر از انعکاس آه دامن‌گیر من خوانده‌ام امشب زیارتنامه را بالاى سر شب شبِ قدر وصال است و شب تقدیر من شاعر: *آدرس کانال مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ*
در پِی ات چهل منزل، سخت جستجو کردم از قفایِ هر نیزه با تو گفتگو کردم سایه ات ز روی نِی، بوده بر سرم بابا هر کسی یتیمم گفت، سوی نیزه رو کردم بعد عصر عاشورا غصه آنقدر خوردم خنده در دهانم مُرد، گریه در گلو کردم کُهنه معجرِ خود را ای پدر! به سر دارم زیر ضربِ سیلی هم، حفظِ آبرو کردم پهلوی پر از درد و صورت ورم کرده آیه آیه کوثر را شرحِ مو به مو کردم مثل مادرت زهرا از جفای این دنیا آنقدر کشیدم که مرگ آرزو کردم شاعر: *آدرس کانال مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ*
امشب دل بیتاب وتنهایم شکسته بغضم میان سیل غمهایم شکسته بابا نشد برخیزم از جایم به پایت خار مغیلان در کف پایم شکسته زجرحرامی دخترت را زجرکش کرد طوری مرا زد که همه جایم شکسته این سنگ دلها از علی بد کینه دارند آئینه ی مانند زهرایم شکسته باید لب ودندان من برهم بریزد باخیزران دندان بابایم شکسته درخواب دیدم که سرت کنج تنور است خیلی غرورم بعد روئیایم شکسته امشب مرا با خود ببر از این خرابه پشت سرت ای عشق می آیم، شکسته شاعر: *آدرس کانال مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ*
به دخترت که غم و غصه بیکران دارد بگو که چند ستاره در آسمان دارد تمام دخترکان رفته اند و خوابیدند رقیه نیمه ی شب تازه میهمان دارد بغل گرفتمت و از تو بوسه میخواهم ولی چرا لب تو طعم خیزران دارد تو تشنه کشته شدی من گرسنه ام امشب سرت برای چه اینقدر بوی نان دارد از آن شبی که زمین خوردم از روی ناقه همیشه دختر تو درد استخوان دارد بلایی بر سر شیرین زبانت آوردند برای حرف زدن لکنت زبان دارد در ازدحام سر کوچه ها مشخص شد چقدر شام؛ زن و مرد بد دهان دارد ■ و دشمنان تو بابا به خویش می‌گفتند مگر که دختر کوچک چقدر جان دارد شاعر: *آدرس کانال مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ*
ای سری که در سحر با دخترت هم صحبتی شب نرو جای دگر، شام غریبان دعوتی به عمو جانم بگو شد مجلس تدفین بیا غیرت الله حرم، از نیزه ها پایین بیا ای که جاری در نگاه توست ، صد دریا غزل وقت غسل من شده، آبی بیاور لااقل گوش من پاره ست ای پاره بدن ، کم آه کن رو به قبله نه ، سرم را رو به قتلگاه کن هر تکان این بدن ، دردسر تلقین شود خاک را طوری نریزی سینه ام سنگین شود خاک، من را از تو دورم کرده هق هق می کنم زود از بالای قبر من نری ، دق می کنم ای کسی که هر خزانی را بهارش می کنی ترس از تاریکی من را چه کارش می کنی بر مزارم آمدی، با یک لب بهتر بیا فاتحه خوان رقیه ، با علی اصغر بیا وارث روی کبود مادرت زهرا منم سفره داری که گرسنه رفت از دنیا منم آسمانی بودم و ویرانه ماوای من است قبر پروانه ست هرجایی که شمعی روشن است *آدرس کانال مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ*
دختری ماند مثل گل ز حسین چهره‌اش داغ باغ نسرین بود جایش آغوش و دامن و بر و دوش بسکه شور آفرین و شیرین بود طفل بود و یتیم گشت و اسیر جای دامان، مکان به ویران داشت ماهِ رویش نبود بی‌پروین ابرِ چشمش همیشه باران داشت... پا پُر از زخم و دست، بی‌جان بود جسم، شب‌گون و چهره، چون مهتاب می‌نشست و به روی صفحۀ خاک مشق می‌کرد، طفل، بابا، آب... چشم خالی ز خواب، شد پُر اشک گشت درگیر، بغض و حنجره‌اش دوخت بر راه دیده و کم‌کم خود به خود بسته شد دو پنجره‌اش گر چه ویرانه در نداشت، به شب بختِ آن طفل، حلقه بر در زد دید، دختر ز پای افتاده‌ست با سر آمد پدر به او سر زد من غذا از کسی نخواسته‌ام گر چه در پیکرم نمانده رمق شوق و امید و عاطفه، گل کرد دست، لرزید و رفت سوی طبق بینِ ناباوری و باور، ماند نکند باز خواب می‌بینم! این همان غنچۀ لب باباست؟ یا سراب است و آب می‌بینم؟... این ملاقات ماه و خورشید است ابرها سوختند و آب شدند بازدید پدر ز دختر بود آب و آیینه بی‌حساب شدند گفت نشکفته غنچه‌ام، امّا لاله در داغ‌ها سهیمم کرد دو لبم یک سخن ندارد بیش کی در این کودکی یتیمم کرد؟ چهره‌ام را چو عمه می‌بوسید گریه می‌کرد و داشت زمزمه‌ای علّتش را نگاه من پرسید گفت خیلی شبیه فاطمه‌ای... یاد داری مدینه موقع خواب دستِ تو بود بالش سر من روی دو پلکِ من دو انگشتت که، بخواب ای عزیز، دختر من... یاد داری که با همین لب‌ها بوسه دادی به روی من هر صبح دست و انگشت‌های پُر مهرت شانه می‌کرد موی من، هر صبح یاد داری که صبح و شب، هرگاه می‌شدی بر نماز، آماده دخترت می‌دوید و می‌دیدی مُهر آورده است و سجّاده... خاطراتی‌ست خواندنی امّا حیف، دفتر، سه برگ دارد و بس سطر آخر خلاصه گشته، بخوان دخترت شوقِ مرگ دارد و بس... *آدرس کانال مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ*
ای چراغ شب شهادت من ای تماشای تو عبادت من جان من! باز بر لب آمده ای آفتابا! چرا شب آمده ای داغ تو ذره ذره آبم کرد لب خشکیده ات کبابم کرد حیف از این لب و دهن باشد  که بر او چوب، بوسه زن باشد اشک و خون، جاری از دو عین من است بوسهء من شهادتین من است گلوی پاره پاره آوردی عوض گوشواره آوردی از گلوی تو پاره تر، جگرم از سر تو شکسته تر، کمرم طفل قامت خمیده دیده کسی؟!  مثل من داغدیده، دیده کسی؟! قامت خم گواه صبر من است  گوشهء این خرابه قبر من است  نیزه بر صورتِ تو چنگ زده که به پیشانی تو سنگ زده؟ در رگ حنجر تو دیده شده  که سرت از قفا بریده شده تازیانه گریست بر بدنم  بدنم شد به رنگ پیرهنم تنم از تازیانه آزردند چادر خاکی مرا بردند آفتاب رخم عیان گردید در دو پوشش رویم نهان گردید ابر سیلی به رخ حجابم شد خون فرق سرم نقابم شد سیلی از قاتلت اگر خوردم ارث مادر به کودکی بردم شامیان بی مروّت و پستند دختران را به ریسمان بستند همه را با شتاب می بردند سوی بزم شراب می بردند من که کوچکتر از همه بودم راه با دست بسته پیمودم نفسم در شماره می افتاد در وجودم شراره می افتاد بارها بین ره زمین خوردم عمّه ام گر نبود می مردم تا به من خصم حمله ور می شد عمّه می آمد و سپر می شد بس که عمّه مدافع همه شد پای تا سر شبیه فاطمه شد *آدرس کانال مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ*
از چشم من گرفته عبور ِ تو خواب را پنهان نكن ز صبح ِ خودت آفتاب را هاجر شده ست عمه برايِ لبانِ من صد مرتبه دويده نگاهش سراب را تو ديده اي سه ساله ي تو نيز ديده است يك لحظه هم اگر كه شده رويِ آب را مويِ مرا سفيد نكرده ست آسياب حس ميكنم تفاوت خون با خضاب را از من دگر گذشته به عمه بگو پدر جايِ من ِ رقيه بچسبد رباب را حيفش نبود خرج لبِ خيزران كني؟! آن بوسه هايِ گرم ِ قديميِ ناب را هم شكل فاطمه شده ام هم ابوتراب وقتي بر اين خميده گره زد طناب را *آدرس کانال مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ*
گرچه از ضعفِ تن از جا، نتوان برخیزم  "مژده‌ی وصل تو کو؟ کز سر جان برخیزم"  دانه‌ی خال تو بس بهر گرفتاری دل  "طایر قدسم و از دام جهان برخیزم"  کن قدم‌رنجه که چون خاک به ره بنشینم  "پیشتر زآنکه چو گَردی ز میان برخیزم"  گر شبی با منِ ویرانه نشین، بنشینی  "از سرِ خواجگی کوْن و مکان برخیزم"  طفلم و آمده پیری به سراغم، تو بیا  "تا سحرگه ز کنار تو جوان برخیزم" سر به افتاده ز پایی زدی ای سر، وزشوق  "کزسر جان وجهان دست‌فشان برخیزم" اگر از دست شدم، پا به سر خاکم نِه  "تا به بویت ز لَحَد خنده‌کنان برخیزم" *آدرس کانال مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ*