eitaa logo
کانون مداحان
26.6هزار دنبال‌کننده
21هزار عکس
21.2هزار ویدیو
197 فایل
کانون مداحان استان مرکز آموزش عمومی ، تخصصی و سطح عالی مداحی. خیریه فرهنگی ذاکرین امام حسین (ع)
مشاهده در ایتا
دانلود
*16آذر روز دانشجو بر دانشجویان عزیز مبارک باد* سلام وخیرمقدم آدرس کانال👇👇: https://zil.ink/maddahanesf مقدمتان گرامی *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ذکر لبهای آسمان زینب از کران تا به بی کران زینب مظهر ذات لم یزال علی سمبلی فاطمه نشان زینب مجتبایی ترین عقیله عشق مرجع کل عرشیان زینب پاسدار قیام عاشورا عصمت الله و قهرمان زینب ای ظهور و شکوه آل عبا مشق کل پیمبران زینب یک تنه لشکر خداوندی ساقی جام می خوران زینب سرور و صاحب اختیار همه رجز صاحب الزمان زینب هدیه ی دست حق تعالایی زینت مرتضی و زهرایی... *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
روح قالو بلاست این بانو دلبر مصطفاست این بانو زینت نام اعظم حیدر مظهر مرتضاست این بانو در وقار و حیاست بی همتا شبه خیرالنساست این بانو خون زهراست بین رگ هایش انتهای حیاست این بانو غضبش حیدریست بر دشمن ذوالفقار خداست این بانو فانی عشق سیدالشهدا هیبت مجتباست این بانو چادرش سایه بان عرش خدا خاک پایش شفاست این بانو سربلند تمام دوران ها رهبر انبیاست این بانو قبله سجده های مستانه ربنا آتناست این بانو *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
زینبِ کبری شدی تا عشق را معنا کنی کربلا را تا ابد با اشکِ خود احیا کنی روح بخشیدی به آیینِ پدر بعد از نبی پیروی از مادرِ خود حضرتِ زهرا(س)کنی سوختی چون شمع در پای ولایت تا فقط بیرقِ سرخِ حسین را در زمین بر پا کنی ای علَم بر دوش از کرببلا تا شامِ غم ای که با لبخندِ اشکت درد را زیبا کنی آمدی ای گل نه تنها زینتِ بابا شوی بلکه مهرت را به قلبِ عاشقانت جا کنی در شبِ میلادت ای ماهِ دل‌افروزِ حسین من توسل کرده‌ تا قلبِ مرا احیا کنی تو پیمبر دامنِ زهرا شده معراجتان آمدی تا بابِ رحمت را به رویم وا کنی تو رسولِ مرسلِ کرببلای غربتی با سرِ بالای نیزه نیمه شب نجوا کنی در لبت آوازِ سرخِ کربلا، آهِ عطش دشتِ خونِ تشنه را با اشکِ خود دریا کنی در زمینِ کربلا تحتِ ولیِ امرِ خود اقتدا بر مادرت در ظهرِ عاشورا کنی ای تماشایی ترین زیباییِ صبرِ خدا ای که با گوشه نگاهی هر دلی شیدا کنی در زلالِ معرفت بی انتهایی چون علی(ع) این همه درد غریبی را کجا انشا کنی زینب ای امّ المصائب اسوه ی صبر و رضا هستی ات را داده ای تا عشق را معنا کنی کربلا با یاد تو در چشمها زیبا شده چونکه با اعجازِ نطقت ظلم را خنثی کنی ای که راضی بر رضای حق، ممنونیم اگر نامِ ما را در ردیفِ عاشقان امضا کنی ما مدافع بر حریمت گشته‌ایم از جان و دل کن دعا شاید شهادت را نصیبِ ما کنی! *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
ای که شدی ماتِ رخِ شاهِ عشق قامت تو، عمود خرگاه عشق تو کیستی که عقل مجنون توست عشق، تو را عاشق و مدیون توست تویی جگرگوشۀ آل کسا به درک تو عقل رسا، نارسا چکیدۀ همّت و اسوۀ صبر دو چشم تو، دو آسمان پُر از ابر چشم علی محو تماشای تو به جای پای فاطمه پای تو شهرۀ شهر شور و حال و وفا زبانزد آینه‌ها در صفا تو گردش ثبات اهل‌بیتی تو مجمع صفات اهل‌بیتی دفاع،تو! صبر،تو! احساس،تو! حسین،تو! حسن،تو! عباس،تو! تو بوده‌ای سنگ صبور همه تو برده‌ای فیض حضور همه روی تو حسرتِ دل آفتاب موی تو شب ندیده حتّی به خواب کوی تو طعنه‌ها به مینو زده پیش قدِ تو سرو زانو زده به وسعت چرخ بباید دهن که گوید از روح بلندت سخن مدرسۀ تو دامن فاطمه معلمی ندیده و عالمه صدای تو دل ز علی می‌برد ناز تو را فاطمه هم می‌خرد نرگس تو تا به پدر باز شد پیش نبی علی سرافراز شد نیست فلک به قدر، هم پایه‌ات ندیده همسایۀ تو سایه‌ات عمّۀ ساداتی و زینِ اَبی عقیلۀ هاشمیان زینبی لبت یکی‌گوی و دو تا نگفته هر چه شنیده جز خدا نگفته ولادتت ولادت گریه بود گریۀ تو شهادت گریه بود ای تو به هر غمی امید حسین کشتهٔ حقّی و شهید حسین تو روح صوم و معنی صلاتی تو ساحل سفینةالنّجاتی معنی اگر ز خالق و رب یکی است نام حسین و نام زینب یکی است هیچ گلی ندیده خندیدنت مگر به لحظه حسین دیدنت *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
صدای چک‌چکِ چکامه‌خوانِ آسمان رسید سکوت را شکست، رحمتی که ناگهان رسید چقدر شعر، از نمازِ صبحِ ابر، می‌چکد به پای دختری که با ترنّمِ اذان رسید به خاطر نزولش این شهادتین، بر لب است که عشق زینب است و بس؛ حسین عشق زینب است حسین گفتم و درآمد اشکِ مادرِ حسین حسین گفتم آب شد، دلِ برادر حسین صدای «حا و سین و یا و نون» بلند می‌شود از آیه‌های هق‌هقِ زبانِ خواهر حسین صدای زینب است این که می‌رود به آسمان حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان من آمدم صدا شوم حسین را صدا کنم به زندگی رسیده‌ام که خویش را فدا کنم بیا به صحنِ کامِ من؛ سلام، تربتِ حسین ! بمان و صبر کن ببین چه محشری بپا کنم سلام ای فرات، آبِ تشنه‌ی لبِ حسین ! ببار، ابرِ اشک را به کامِ زینبِ حسین نشسته جبرئیل، بر زمین به احترام من دوباره وحی، آمده به احترام نام من صدای عرش، می‌رسد؛ سلام، می‌دهد به عشق و من جواب، می‌دهم «سلام بر امام من» تمامِ حرف‌های من خلاصه است در حسین که اولین کلامِ من شده سلام بر حسین در اولین قدم برای این غریب، خواهرم زمان خواهرانه‌های خود براش، مادرم به وقتِ جنگ، مردِ جنگ، می‌شوم برای او زمان فتحِ قلعه‌های‌ کفر نیز، حیدرم اگر شهید می‌شوم؛ اگر اسیر می‌شوم هزار شکر، عشق را؛ که پاش پیر می‌شوم تمام من فدای او؛ کم است ؟!؛ پس تبار، هم شهید می‌شوم برای یار، در مزار، هم موحدانه می‌پرستم آفریدگار، را به عشقِ «لاشریک‌له» خدا یکی‌ست، یار، هم من از خدا حسین، خواستم فقط همین و بس فقط به عشق بودنِ حسین، می‌کشم نفس خدا نیاورد که روزهای وصل، شب شود اسیرِ جاهلانِ دین؛ عقیلة‌العرب شود خدا نیاورد زبانِ مدح، روضه‌خوان شود به جای «یاحسین»، «واحسین»، ذکرِ لب شود چقدر حالم از مرورِ آن زمانه بد شده چقدر بد؛ دعای من «خدا نیاورد» شده *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
دوست دارم که ترک لاف کنم خلوتی رفته، اعتکاف کنم تا شوم مُحرم حریم دمشق کعبه‌ی عشق را طواف کنم سخن از کاف و ها و یا گویم صحبت از عین و شین و قاف کنم حرف از معنی حجاب زنم یاد از بانوی عفاف کنم اوّلین حرف و آخرین مطلب السّلام علیکِ یا زینب! السّلام ای ملیکة الدّنیا! السّلام ای شفیعة العقبا! السّلام ای نبیرۀ یاسین! السّلام ای نتیجۀ طاها! السّلام ای سلالة الحیدر! السّلام ای سلیلة الزّهرا! السّلام ای حسن ز پا تا سر! السّلام ای حسین سر تا پا! بردی ای نور عین و عین نور! تو از این پنج نور، فیض حضور ای تو ناموس قادر متعال! مایۀ افتخار احمد و آل فاطمه عصمت و علی خصلت مجتبی سیرت و حسین کمال ای حریم تو احسن المأمن! وی مدیح تو افضل الاعمال! دم ز تو می‌زنیم در همه دم یاد تو می‌کنیم در همه حال ای که یادت نمی‌رود از یاد! پدر و مادرم فدای تو باد! فاطمه زاده و علی حسبی علوی ذات و فاطمی نسبی کرمت شامل رجال و نسا حرمت مستجار شیخ و صبی ای ملقّب به زین اب! زینب! تو سزاوار این‌چنین لقبی زینبت خوانده است گر چه خدا به خدا زِین جدّ و امّ و ابی ای تو آیینۀ صفات حق! عفّت تام، عصمت مطلق خطبه‌هایت مبلّغ مکتب گریه‌هایت مروّج مذهب از تو باید سرود در هر روز بر تو باید گریست در هر شب چه بگویم که در رسالۀ عشق عشق فتوا دهد بر این مطلب: با ادب با وضو بباید برد نام عُلیا مخدرّه زینب وه! که نامت به وحی، تمثیل ست زآن که نام‌آور تو جبریل ست ای خداوند عشق! یا زینب! عبد در بند عشق یا زینب! گر نبُد عشق تو جدا می‌گشت بند از بند عشق یا زینب! زیر و رو کرده‌ایم کون و مکان نیست مانند عشق، یا زینب! عشق اگر عشق توست ما همه‌ایم آرزومند عشق، یا زینب! کیستی؟ ای به عشق سنگ محک! عشق را با تو هست حقّ نمک عقل، مجنون توست سیّدتی! عشق، مفتون توست سیّدتی! ماندگار است تا ابد اسلام لیک مدیون توست سیّدتی! حج و صوم وصلوة وخمس و زکات همه مرهون توست سیّدتی! نه فقط کربلا و کوفه و شام کعبه ممنون توست سیّدتی! همه هستیّ خود فدا کردی دِین خود را به دین ادا کردی محو صبر تو حضرت ایّوب مات اشک تو یوسف و یعقوب یاد تو در ضمیر جان محفوظ نام تو در کتاب دل مکتوب گَرد و خاک حریم پاک تو را حور با گیسویش کند جاروب تویی آن کس که بس مصیبت دید شد به امّ المصائبی منسوب چه مصائب؟ که پیر کرده تو را بلکه از عمر، سیر کرده تو را آن که از بار غم خمیده تویی داغ بر روی داغ دیده تویی آن که هم بوده مادر دو شهید هم شده مادرش شهیده تویی آن که از خیمه‌گاه تا گودال همۀ راه را دویده تویی آن که فریاد واحسینایش از زمین بر فلک رسیده تویی تویی آن زن که رفت مردانه کوفه، زندان و شام، ویرانه تویی آن بانویی که فاضله بود بری از نقص بود و کامله بود تویی آن بانویی که در دل شب گرم راز و نیاز و نافله بود تویی آن بانویی که بر لب او نه گلایه نه شِکوه نه گله بود تویی آن بانویی که چل منزل در اسیری امیر قافله بود راه را با حسین کردی طی تو به محمل، حسین بر سر نی چون که می‌رفتی ای علی‌رفتار به سوی قبر احمد مختار تا حریم رسول اکرم بود، پیشگاه تو حیدر کرّار هم حسن همرمت بدی ز یمین هم حسین از پی‌ات شدی ز یسار تو کجا روی ناقۀ عریان؟ تو کجا بین کوچه و بازار؟ خاطر عاطر تو آزردند بزم نامحرمان تو را بردند ای مهین جلوۀ دلارایی! وی بهین اسوۀ شکیبایی! ما همه ذرّه و تو خورشیدی ما همه قطره و تو دریایی ای وجودت مطاف درد و غم در لقب کعبة الرّزایایی آن همه داغ دیدی و گفتی من ندیدم به غیر زیبایی همه مبهوت و مات بینش تو آفرین‌ها بر آفرینش تو گر شود صبر با تو رو در رو پیش پای تو می‌زند زانو صابران را تو برترین اسوه شاکران را تو بهترین الگو درد جان را محبتت درمان زخم دل را ولایتت دارو ما فقیر تو و تو مستغنی ما گدای تو و تو شه‌بانو هر چه هستیم خوب یا که بدیم چنگ بر تار چادر تو زدیم من کجا مدح دخت دخت رسول؟ نازپروردۀ علیّ و بتول ای عقیله میان هاشمیان! عاجز از درک تو تمام عقول تا بیایم به آستان‌بوسی کی به من می‌دهی تو اذن دخول؟ به سر آمد مدیحه و پایش بزن از راه مهر، مُهر قبول "تربتم" لیک کم‌ترم از خاک باد ارواح العالمین فداک! *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
نخواهد منشی عشقم قلم جز شاخۀ طوبا نجوید صفحه ای غیر از حریر سندس و دیبا نباید تار و پود وی مگر از گیسوی حورا پس آنگه دستیاری باید او را از ید بیضا نگارد تا دبیر عشق مدح زینب کبری باثبات مقام زینبی شاهد در این مطلب مُلقَّب بودنش صدیقه و خود فاطمی منصب رقم بر صفحۀ ایجاد نام نامیش زینب چه زینب زیور آغوش مادر بود و زَین اب کمینه خادمش حوّا و مریم هاجر و سارا دُر دریای علم و گوهر گنجینۀ عصمت گل باغ حیا و عندلیب گلشن عفّت مه برج ولا مَسند نشین ذُروۀ عصمت به پیش قامتش شمشاد را پا در گِل خجلت ز نور ماه رویش مهر اندر پردۀ اخفا یگانه گوهری کاو بطن زهرایش صدف گردد کجا باشد روا سنگ بلایا را هدف گردد مگو دختر صفات مام را کی مُتّصف گردد بیا از من شنو این نکته تا جای اسف گردد ببین بار بلا را حامل آمد صورت از معنا بحیرت شد عقول از صبر او در روز عاشورا به روزی کایتی بود از قیام محشر کبری چو از خون عزیزان بحر غم شد دامن صحرا به طوفان بلا ایستاد همچون کوه پا بر جا که نام کشتگان راه جانان را کند احیا مگو هرگز دم از جور سپهر و دور کوکب زد نفس در هر نفس بهر رواج دین و مذهب زد خط روشن سحر آسا به چهر ظلمت شب زد زمانه سکه دولت از آن بر نام زینب زد که با انگشت صبر او کرد طومار وفا امضا ز صبرش صبر در حیرت ز شانش ماسوا حیران تعالی اله از این جاه و جلال و قدر بی پایان اسیران را همه رحمت یتیمان را همه احسان ولی بر دشمنان دین همه تندی همه عصیان بقربان جلالت زینبا دنیا و ما فیها دمیکه شمر را در مصرع سلطان مظلومان بروی سینۀ شه چکمه در پا دید خود حیران بمقتول آن تعدّی شد ز قاتل گفتنش نتوان گرفت از خنجر خونخوار قاتل زینب نالان فلک انصاف کن زینب کجا و شمر بی پروا پس از انجام امر قتل شه کآغاز غارت شد زمین نینوا از عرصه محشر علامت شد بزینب آن زمان بی نفخه صوری قیامت شد همه آزادگان پا بستۀ قید اسارت شد بیغما گوشوار و معجر و خلخال شد یکجا دمی بی پرده گفتن روی زینب را نه معذوری نبود از مهر رخسارش عیان جز جلوۀ نوری پر پروانه سوزد از شرار شمع کافوری چسان بیند فروغ مهر عالمتاب را کوری مثال چشم خفاشیست با مهر جهان آرا نمودی صبر هر تیر غمش بر قلب ریش آمد نکردی شکوه هر جورش ز قوم کفر کیش آمد به شهر کوفه اش اما نمی دانم چه پیش آمد که در دل با همه صبرش غمش از صبر بیش آمد بزد بر چوب محمل وا حسین گویان سر خورد را بغارت برده بود ار معجرش را فرقۀ اعدا صنیعی بر وجود آورد صنع خالق یکتا ضریح خاتمی بر تربت پاکش کند بر پا بامرار هزاران سالها و قرن در دنیا که روی خاک قبرش را نبیند دیۀ بینا ( یتیما ) بر دلت مهر حسینی امتیاز آرد بر او در کربلا شور و نوا سوز و گداز آرد عراقی را بلطف آن شه ز سر حد حجاز آرد نخواهد گر ترا بر قبر پاکش شاه ناز آرد شکایت کن بزینب خواهرش از زادۀ زهرا *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
❣﷽❣ 🌺 س( 1) 🌸 س 🎊🎉🎊🎉🎊🎉🎊 ⬅️⬅️رباعی دو بیت یا چهار مصراع هم وزن که مصراع اول و دوم وچهارم آن با قافیه و بر وزن لاحول ولا قوه الا بالله باشد اگر بر این وزن نباشد آنرا گویند: 🦋🌹🦋🌹🦋🌹🦋 بر ساغر کوثر امامت صلوات بربنت‌علی روح‌عبادت‌صلوات بر مقدم نورانی زینب که بود سررشته‌ایثار و شهامت صلوات () 🎊🎉🎊🎉🎊🎉🎊 بر جلوه ی صبر و استقامت صلوات بر مظهر والای امامت صلوات بفرستد هر آن کس که شفاعت طلبد از زینب کبری (س) به قیامت ، صلوات 🎊🎉🎊🎉🎊🎉🎊 بر زینب و رافت کمالش صلوات بر کوه شکوه این جلالش صلوات بر نایبه حضرت زهرای بتول بر قلب حسینی و وصالش صلوات 🎊🎉🎊🎉🎊🎉🎊 بر چهره ی تابنده ی زینب صلوات بر منطق کوبنده ی زینب صلوات در گریه به رخسار حسینش خندید.  بر گریه و بر خنده ی زینب صلوات 🎊🎉🎊🎉🎊🎉🎊 بر تربت پر نکهت زینب صلوات بر شیر نهار و زاهدِ شب صلوات برمظهر صبر و حلم و جانبازی و عشق بر دُخت علی و زینتِ اَب صلوات 🎊🎉🎊🎉🎊🎉🎊 زینب ز قیام خود به دین داد حیات وز خطبه او یافته اسلام نجات بر شیر زن بیشه توحید درود بر فخر زنان زینب کبری صلوات 🎊🎉🎊🎉🎊🎉🎊 ذکر لب ماسواست امشب صلوات پیچیده در آفاق، مرتّب صلوات امشب به جهان `تبسّمِ صبر” آمد ناز قدم حضرت زینب صلوات 🎊🎉🎊🎉🎊🎉🎊 برگلبن بوستان طاها صلوات بر نور دل حضرت زهرا صلوات در روز ولادت گل باغ علی بفرست تو بر زینب کبرا صلوات (حاج رضا یعقوبیان) 🎊🎉🎊🎉🎊🎉🎊 بر نور دل و دیده زهرا صلوات بر دخت گرانمایه مولی صلوات بر مظهر صبر و حلم و ایمان و شرف بر یاورِ دین زینبِ کبری صلوات 🎊🎉🎊🎉🎊🎉🎊 از عالم بالا بفرستند برات رنگ دگری به خود گرفته است حیات خواهی که از این خوان نشوی بی بهره بفرست مدام بر محمد (ص) صلوات 🎊🎉🎊🎉🎊🎉🎊 دنیاست کنون غرقِ سرور و نعمات از خاک رسد زمزمه ها و نغمات از یمن قدوم زینب (س) آید اینک از عرش خدا صوت سلام و صلوات 🎊🎉🎊🎉🎊🎉🎊 عشق است چنین در تو تجلی صفات ای رهبر و سر سلسله ی اهل نجات ای شیرزن و یکه پرستار حسین (ع) یا زینب کبری (س) به تو از ما صلوات 🎊🎉🎊🎉🎊🎉🎊 داده ست گلی خدای سرمد به علی کز هر طرفش تهنیت آمد به علی در عرش عظیم زینبش خوانده و گفت یزدان به محمد و محمد به علی 🎊🎉🎊🎉🎊🎉🎊 بر اهل ولا عید موئد آمد زینت ده انقلاب احمد آمد زینب که ز خطبه اش شده دین احیا از فاطمه دختر محمد آمد (نادعلی کربلایی) 🎊🎉🎊🎉🎊🎉🎊 زینب که عزیز حی سرمد باشد نورسته گل گلشن احمد باشد شد ماه جمادی زطفیلش روشن زین ماه که دختر محمد باشد (طالع) 🎊🎉🎊🎉🎊🎉🎊 امشب از عرش برین صوت تمنا آمده خیل ای از حور و ملک باصد تقلا آمده بوی سیبُ شهد یاسً شوراعلاء آمده چون که دُخت حضرت زهرا به دنیا آمده 🎊🎉🎊🎉🎊🎉🎊 آمده روی زمین یک عالمه زینت مولا علی و فاطمه آمده مشکل گشای عالمین دخت. زهرا همدم و یار حسین 🎊🎉🎊🎉🎊🎉🎊 کیست جز زینب صفای عالمین کیست جز زینب طرفدار حسین میست جز زینب علی را نور عین کیست زینب صاحب قلب حسین 🎊🎉🎊🎉🎊🎉🎊 امشب ملک از زینب کبری گوید از نور دل و دیده طاها گوید تبریک به هم ولادت زینب را زهرا به علی علی به زهرا گوید 🎊🎉🎊🎉🎊🎉🎊 امید به قلب ما همه آورده خود عالمه است و عالمه آورده آیینه گرفته است زهرا در دست یا باز خدیجه فاطمه آورده 🎊🎉🎊🎉🎊🎉🎊 با گریه ببست فاطمه قنداقش بوسید علی به زمزمه قنداقش گه احمد و گه فاطمه و گاه علی چرخید به دستان همه قنداقش 🎊🎉🎊🎉🎊🎉🎊 او آمد و خلق زیر دِینش می رفت کم کم به حضور نور عینش می رفت لبخند به صورت برادر می زد وقتی که در آغوش حسینش می رفت 🎊🎉🎊🎉🎊🎉🎊 زبیت مرتضی شاه ولایت اختری سر زد که از نور رخش ارض و سما را زیبُ و زیور زد بود میلاد زینب آنکه اندر روز میلادش در آغوش حسینش خنده بر روی برادر زد 🎊🎉🎊🎉🎊🎉🎊 👇صلوات حذف نشه لطفا👇 💗هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)💗 *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
میلادیه حضرت زینب کبری علیه السلام *گُل های آسمانی* بهاردرقدمت ،چون که گل فشانی کرد خزان به پای توخودرافکند وفانی کرد شکفت تاگُل روی، توجبرئیل امین به باغ غرق گُل وحی، نغمه خوانی کرد به پاس مقدمت ای گُل،فرشته ی رحمت نثارراه توگُل های آسمانی کرد تورابه گلشن عصمت، چوارمغان دادند دراین بهشت علی، ازتوباغبانی کرد تومیهمان عزیز حریم وحی شدی که ازتودست خداوند، میزبانی کرد مدینه غرق سرورونشاط وشادی شد که شادشد،دل زهرا وشادمانی کرد بلور اشک تودل بُرد از همه، امّا حسین با نگهش ،از تودل ستانی کرد گُل ازمرام توآئین زندگی آموخت «که پاک آمدوپاکیزه زندگانی کرد» صبوری توبه مکتب، فروغ بینش داد نصیب گلشن دین، نورجاودانی کرد به سرفرازی تو،سرو سرفرازی نیست اگرچه قدّ تورا ،بارغم، کمانی کرد خدابه همره نام حسین وعاشورا شکوه وجلوه ی نام تورا ،جهانی کرد میان شعله ی آتش، به غیرتو زینب چه کس زگلشن توحید، پاسبانی کرد پس ازقیام حسینی ،چوخطبه می خواندی جهان برای تواحساس قهرمانی کرد کمربه محوستم بسته بودی ودشمن به پیش عزم تو،اظهار ناتوانی کرد دوباره طبع«وفایی»،به پای مدحت تو نظـربه گلشن غـرق گُل ،معانی کرد * هاشم وفایی* *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
شعر ولادت حضرت زینب سلام الله علیها شب اگر مثل امشب است خوش است اگر از می لبالب است خوش است هر کسی که به زیر چرخ کبود آستان بوس زینب است خوش است شب گرفتار خانه ی علی است حق پدیدار خانه ی علی است غصه ای نیست دیگر از امشب او پرستار خانه ی علی است آمد و خود قرار فاطمه شد لحظه ی انتظار فاطمه شد مثل زهراست صبر و حوصله اش زینب آئینه دار فاطمه شد میکده هست مست باده هنوز دست ما عشق کار داده هنوز شاهکار است و مادر دنیا دختری اینچنین نزاده هنوز او پرستوی در هوای علیست او طلای پر از بهای علیست اخم در چهره اش ابهت داشت صوت خندیدنش صدای علیست او جواب دعای بی کسی است ناطق او صدای بی کسی است با نگاهش به مجتبی فهماند یاور روزهای بی کسی است خنده مادرش دلیلی داشت اول و آخرش دلیلی داشت طالعش سخت بود و صبر فقط اشک پیغمبرش دلیلی داشت از حسن راز را مگو آموخت باده شد باده شد سبو آموخت پدرش مرتضی ست پس بی شک خطبه خوانی خود به او آموخت به سر سفره ها نمک انداخت فاطمه پای او فدک انداخت از همان ابتداش قنداقه ش لرزه بر جان نُه فلک انداخت مرد تر از همه ست گرچه زن است تکیه گاه حسین با حسن است نطق حیدر ، صلابت زهرا زینب اصلا تمام پنجتن است امیرفرخنده *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
﷽ 💐مثنوی ولادت حضرت زینب(سلام الله علیها)💐 نسیم، پردۀ گهواره را تکان می‌داد برای عرض ارادت، خودی نشان می‌داد ستاره های درخشان خوشۀ پروین کنار پنجره مبهوت کودکی شیرین شمیم قدسی او در مدینه پیچیده بهار آمده، بلبل به غنچه خندیده چکاوکان به در باغ ریسه می‌بندند شکوفه ها همه دیوانه وار می‌خندند نشانه های ظهور مسیح ظاهر شد مدینه مرکز ثقل خیال شاعر شد نسیم گرد سر نو رسیده دف می‌زد بنفشه داخل گلدان مدام کف می‌زد صدای خواندن پروانه ها چه زیبا بود تبسم لب شیر خدا چه زیبا بود ز نور طلعت رویش ستاره حیران شد و ماه با عجله پشت ابر پنهان شد ستاره گفت به خورشید: بی خبر ساده خدا به فاطمه خورشید دیگری داده زمان سیطره و سلطه گشته طی، خورشید! شکسته حُرمت پوشالی تو ای خورشید حریر جذبۀ چشمان او اهورایی‌ست طلوع خندۀ زینب عجب تماشایی‌ست بساط فخر فروشی ز آسمان برچین بیا زمین به تماشای دخترک بنشین بیا ببین که ندیدی کسی به این پاکی شدند خادمه اش، حوریان افلاکی نگاه حیرت خورشید تا بر او افتاد اسیر بند جنون گشت و نعره ها سر داد هوار می‌زد و می‌گفت: وه چه نوری داشت! شبیه مادر خود چهرۀ صبوری داشت بدون شُبهه و شک از قبیلۀ نورست میان هالۀ انوار خویش مستورست وقار و نور جبینش به مصطفی رفته ولی غرور نگاهش به مرتضی رفته چه کودکی‌ست! که گوید ثنای ربّ جلی دو چشم او شده خیره به ذوالفقار علی ✍️ *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
﷽ مربع ترکیب ولادت حضرت زینب(سلام الله علیها) گوش کن از دل افلاک خبر می‌آید به سَرِ اهل زمین دُرّ و گُهر می‌آید چه خبر هست؟ فرشته چقدر می‌آید سورۀ صبر در آغوش سحر می‌آید شد اجابت ز خدا باز دعای حیدر فاطمه دختری آورده برای حیدر دختری آمده تا همدم مادر باشد دختری آمده تا حیدرِ حیدر باشد خواهری آمده عشق دو برادر باشد گوئیا آمده یک بُرهه پیمبر باشد عصمت و عفّت و تقواش همه مادری است به خداوند قسم لایق پیغمبری است بعد زهرا احدی مثل تو اکرام نشد زنی اینگونه پیام آور اسلام نشد طائر عقلِ کسی مَحرَمِ این بام نشد دست در دست شدی گریه‌ات آرام نشد دیدی از دور و برت عطر کسی می‌آید «مژده ای دل که مسیحا نفسی می‌آید» چشم بر هم زدی وعشقِ مجسم آمد بَه که بالای سرت خیر دو عالم آمد اشک از گوشۀ چشم همه آن دم آمد کودکی سوی تو با دیدۀ پر نَم آمد گفت خوش آمدی ای نور دو عینم زینب کمی آرام عزیزم که حسینم زینب بانوی مُلک وجودی و وجودت خیر است قلب تو وقف حسین است و جدا از غیر است پیش تو عشق حسین، اصل سلوک و سِیر است سِیر تو کرب و بلا، کوفه و شام و دِیر است آمدی تا که بفهمیم خدا یعنی چه صابره بودن در کرب و بلا یعنی چه ای که در عشق حسینی به دو عالم عَلَمی کعبۀ عشق برادر شدی و محترمی مریم از جام حیای تو چشیده‌ست نمی نائب فاطمه، صدیقۀ ثابت قدمی کوفه و شام اسیر دَمِ زهرایی توست مات و مبهوت سخنرانیِ مولایی توست ای تمنای دل خون خدا یا زینب در تو دیدند همه فاطمه را یا زینب مرحمت کن به منِ بی سر و پا یا زینب نشوم از سرِ کوی تو جدا یا زینب نظری کن که در این خانه بمانم یک عمر تا نفس هست فقط از تو بخوانم یک عمر ✍️ *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
جلال پیش جلال تو میزند زانو وقار از تو گرفته وقار خود بانو شقیقه الحسنی و شریکه الارباب کسی که مثل تو باشد در این دو عالم کو زمان بردن نامت رواست جان بدهیم به عزت و شرف لا اله الا هو کمی به فکر دل این غبار هم باشید تو را به جان عزیزت نزن مرا جارو خودم که هیچ برای قبیله ام زشت است اگر زنم به کسی لحظه ای به غیرت رو رها نمیکنم این رشته ی محبت را به آیه آیه ی قرآن اگر رسد بر مو همش به خاطر دوری و آه پروانه است نگو که شمع دلم میزند چرا سوسو اگر بناست که عمرم بدون تو باشد بگیر جان مرا جان ضامن آهو ابراهیم لآلی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
اگر برای نوکری تو جَنَم نداشتیم به فکر ما همیشه بوده‌ای و غم نداشتیم هزار سال قبل خلقت تمام کائنات وجود داشتی و ما بجز عدم نداشتیم به احترام خاندان توست محترم شدیم بدون اهل بیت شخص محترم نداشتیم قسم به نام اهل بیت می‌خوریم روز و شب بدون خانواده علی قسم نداشتیم تو مظهر کرامتی و ما بدون بودنت بخیل می‌شدیم و درکی از کرم نداشتیم برای مدح تو غزل نوشته ایم از ازل در آن زمان اگر چه دفتر و قلم نداشتیم خدا تو را برای ذات خویش خلق کرده است وگرنه حوریه به روی عرش کم نداشتیم بجز تو در هوای هرکسی اگر نفس زدیم دمی اگر که داشتیم بازدم نداشتیم تو انعکاس جلوه حسین بر خلائقی نداشتیم اگر تو را حسین هم نداشتیم ای عمه‌جان! بدون شک تو «مُحی‌الشَعائری» بدون زحمت تو بیرق و علم نداشتیم بدون شک شب ولادتت به سینه می‌زدیم حرم نبود اگر مدافع حرم نداشتیم آرش براری *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
روی دست عاشقی هرگز ندیدم منصبی هر کسی عاشق نشد اصلا ندارد مذهبی عشق یعنی کیمیاگر ، عشق یعنی معجزه مرگ یعنی زندگی بی عاشقی روز و شبی آسمان عشق می ارزد به هر هفت آسمان تا درخشان است در آن مثل زینب کوکبی ای دل دیوانه خاک پای زهرا را ببوس هر که این روزی ندارد تا بگردد زینبی بنده ی آن شیر بانوی دلیرم که نشاند حاء و سین و یاء و نون را همتش بر هر لبی بانی سینه زنی و روضه و دم زینب است 《این حسین تنها یک عاشق دارد آن هم زینب است》 نور می بارَد خدا کوثر به کوثر داده است بر تمام آفرینش شور دیگر داده است لرزه افتاده به جان ابتران رو سیاه حق دوباره یک خدیجه بر پیمبر داده است قدر زر ، زرگر شناسد ، قدر زینب را علی دختر مرد آفرین را حق به حیدر داده است هر چه در زهرا و حیدر هست را عینا خدا بی برو برگرد بر این شیر دختر داده است جای لالایی چرا زهرا برای زینبش نغمه جانم حسین جانم حسین سر داده است چشم ثارالله روشن ، آمده هم سنگرش آمده سرحلقه ی جان بر کفان لشکرش کس ندیده مثل زینب پای تا سر فاطمه بعد زهرا هم به خانه داشت حیدر ، فاطمه خلق و خویش ، مهربانیش ، حیا و عفتش فاطمه در فاطمه در فاطمه در فاطمه دشمن شیر خدا از غیرت او ذله شد در نماز عشق کرده اقتدا بر فاطمه دختری را مادری کرده است خیلی برتر از مریم و آسیه و حوا و هاجر فاطمه هر چه آمد بر سرش دست کسی معجر نداد فخر بر زینب کند تا روز محشر فاطمه هر زمانی که عقیله روبرویش می نشست خویش را از آینه می دید بهتر فاطمه خَلفا و خُلقا همه گفتند زهرا منظر است پس مزار زینب کبری مزار مادر است عالمی محو کمال بی بدیل زینب است عقل می نازد به خود وقتی عقیله زینب است خوش به حال سوریه از او گرفته آبرو خوش به حال علقمه ، ماهش کفیل زینب است خوش به حال آن فدائی های مظلوم حرم زنده ی جاوید شد هر کس قتیل زینب است مژده آمد زائران کربلا را از بهشت چایی شیرین موکب سلسبیل زینب است این هزار و چارصد ساله خود ِ توحید هم مات ِ مات از جمله ی هذا القلیل زینب است در مناجات سحر خوبان صدایش می کنند عبد زینب هر که شد عبد خدایش می کنند پنج تن مانند کعبه احترامش می کنند عرشیان مانند ما سجده به نامش می کنند آسمانی ها برای بردن دل از خدا خاک بوسی کبوترهای بامش می کنند شیرمردان شیر می گردند پای منبرش مرد میدان ها تاسی بر قیامش می کنند تا ابد اسلام پیغمبر بُوَد ممنون او تا قیامت قبله و قرآن سلامش می کنند جمله جمله خطبه اش لرزه به دل ها می نشاند کوفیان یاد علی با هر کلامش می کنند اوست حیدر در کلام و در مرام و در قیام پرچم حق داشت بر کف ، پا به پای چار امام کیست این که شام را مردانه ویران می کند عالمی را آتش عشقش گلستان می کند یک جهان دارد اسیر ، اما اسیری می رود جای او عرش و ولی رو بر بیابان می کند با غل و زنجیر تازه آمده نه ذوالفقار این زنی که این چنین مردانه طوفان می کند کیست این که خالصانه پیش سنگ و کعب نی یک تنه خود را سپر بهر یتیمان می کند وقت آن گشته است تا ثابت کند پیغمبر است راسِ روی نیزه را قاری قرآن می کند دستهایش بشکند آنکه برای درهمی قاری قرآن او را سنگ باران می کند اَینَ اکبر ، اَینَ سقا ، قلب زینب شد کباب قاری قرآن او تنهاست در بزم شراب محمد حسین رحیمیان *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
وقتی شراب ناب در میخانه ها جور است پس میکده تنها پناهِ عبد مخمور است ساقی علی و ساغر میخانه کوثر شد هر کس که مهمان شد سر این سفره ، منصور است آنکه گدای خانه ی مولای ما باشد در آسمان ها و زمین محبوب و مشهور است منبعد از این میتابد از بیت علی ، خورشید هر کس نبیند نور او را لاجرم کور است ای حضرت خورشید ، تو نورُ علی نوری تو زینت شیر خدایی سر مستوری باید بیاموزم برای تو سرودن را نذر قدمهایت کنم هم جان و هم تن را درّی نفیس و قیمتی میسازی ای خانم تا که بیاندازی نگاهی سنگ‌معدن را وقتی طبیب دردها هستی ، نخواهم داد.. به عیش عالم لذت بیمار بودن را کار مسیحا!؟ نه مسیحا کار دست توست آموخت عیسی از تو مرده زنده کردن را از ابتدا تا انتهای تو خدا باشد نیمت اگر زهراست ، نیمت مرتضی باشد مانند زهرا عصمت پروردگاری تو شاگردِ ممتاز یلِ دُلدُل سواری تو مثل علی و فاطمه بعد از تو!؟ ممکن‌نیست صدیقه ی صغری یی و همتا نداری تو هر گاه لب وا میکنی و خطبه میخوانی چیزی شبیه حمله های ذوالفقاری تو عرش خدا چون دفتر کار علی باشد در دفترش قائم مقام و کارداری تو ای وای از وقتی که چادر بر کمر داری یا دستمال مرتضی را روی سر داری سنگ محک در باب ایمان میشود زینب تفسیر موضوعی قرآن میشود زینب فهمیدم از فرمایش پیغمبر اعظم جمع حسن جان و حسین جان میشود زینب تفسیر عشق است و خودِ عشق است و معشوق است در سرزمین عشق سلطان میشود زینب زینب حسینی مذهبِ یک دانه ی دنیاست گفتم‌حسین… و باز گریان میشود زینب مادر سفارش کرد که در روز عاشورا… مادر سفارش کرد که زیر گلویش را افتاد زینب مو پریشان روی تل بی حال افتاد از مرکب حسینش در ته گودال جمعیتی که هجمه میبردند و جا کم بود در زیر دست و پا تنی که میشود پامال مرکب سواران آمدند اینبار در گودال محمد کیخسروی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
هرچه در ساحل نشستم جزرم اصلاً مد نداد عرش بر شعرم مجالی که به فرش افتد نداد سِیر کردم واژه ها راعقلم امّا قد نداد چشم وا کردم نشان من به جز ابجد نداد لاجَرَم با پای دل در سیر ابجد پر زدم شصت و نه دفعه پلاک شصت و نه را در زدم شصت و نه دفعه وضو پشت وضو اما نشد شصت و نه دفعه توسل ؛باب حاجت وا نشد زیر و رو شد واژه ها مضمون نو پیدا نشد شصت و نه دست دعا بردیم تا بالا نشد در همین اثنی دمی گیرا به فریادم رسید یاحسینی و گفتم و خیرش به اجدادم رسید یا حسینی گفتم و دلداده زینب شدم هو کشیدم تا که مست از باده زینب شدم عشق دام انداخت و آزاده زینب شدم سجده ای کردم به خاک افتاده زینب شدم گرچه دارد بیش ازاین الفاظ حرمت زینبش می نویسم عشق می خوانم به جرأت زینبش بعدلالا؛گریه ها پایان نمی گیردچرا ابرها لبریز؛پس باران نمی گیرد چرا طفل کوچک فرصت جولان نمیگیرد چرا شاه تشنه دربغل قرآن نمی گیردچرا رفت در آغوش دلبر زهرها چون قندشد گریه گریه؛گریه هاتبدیل برلبخندشد عقل سینه چاک کردو ناگهان بی هوش شد عشق شدآرام تاباعشق هم آغوش شد وقت مستی سررسید و باده ساغرپوش شد تاسرانگشت محبت شانه گیسوش شد کربلادرجلوه آمد؛زخمهاسربازکرد خواهراول چشم برروی برادربازکرد چشمها رابازکرد و عاشقی آغازشد دل برفت ازدست و یک آن روح درپروازشد بااشارات نظر دلدادگی ابرازشد دستها گهواره شد هنگام خواب نازشد لای لایی برادر خواهرش راخواب کرد چشم بست و در مسیرعشق فتح الباب کرد هردوتا صیاد هر دو چون شکاریکدگر هردو مومن هردوتا آیینه داریکدگر هردوتا ثابت قدم پای قرار یکدگر شب نمی شد روزشان الّا کنار یکدگر هر دوتا واحدشدند وعشقشان مشروح بود آن قَدَر که دردوتاپیکرفقط یک روح بود مظهر ایمان حسین و روح ایمان زینب است موج دریاها حسین و ابرباران زینب است خیمه عفت حسین و حافظ آن زینب است خط خط قرآن حسین و جلدقرآن زینب است این یکی شمس هدایت آن یکی شمس حیاست این یکی ابن الولایت آن یکی بنت الهداست باده مستی حسین و ظرف باده زینب است جاده عزت حسین و نورجاده زینب است حاکم مطلق حسین و سرنهاده زینب است شرزه شیرنر حسین وشیر ماده زینب است این یکی طوفان کند آن یک قیامت می کند این سر و جان می دهد آن استقامت می کند کیست زینب صبر مطلق روح عفت جان عشق ثانی زهرای مرضیه نوک پیکان عشق مادر کرببلابانوی هم پیمان عشق کیست زینب دخت حیدر خواهر سلطان عشق بانویی که کفّه غم را کفایت کرداوست آنکه درعصردهم نقل ولایت کرد اوست بانوی معصومه خانوم جلیله کیست او پاک از هرنوع؛ اخلاق رذیله کیست او مریم عذرای این قوم وقبیله کیست او بین زنهای جهان شخص عقیله کیست او کیست او؟ آنکه به جز فریادعفت سرنداد دادعباس و علی اکبر ولی معجر نداد دور بازوی شهامت نقش بازوبند اوست آن کسی که می زند بر کشته اش لبخنداوست آنکه یک جاازتعلق های خود دل کَند اوست وانکه بگذشته است حتی از دوتا فرزند اوست بادورکعت عشق حتی ازنوافل هم گذشت درمسیرعاشقی از میوه دل هم گذشت چندباری این مسیر خیمه را طی کرد او با تمام عشق اصرار پیاپی کرد او تا دوتا گلدسته را تقدیم بر وِی کرد او اسب آقازاده هایش را خودش هِی کرد او عشق را اثبات کرد او یک تنه با بچه هاش لافتی جز زینب ولاسیف الّا بچه هاش الغرض این زینبی که کعبه منظوربود آنکه از همسایه ها هم سایه اش مستوربود وای برمن بعدعاشورا حجابش نور بود در حصار اخنس و شمر و سنان محصور بود بی محارم از مسیرکوفه سمت شام رفت عصمت مستوره در انظار خاص وعام رفت سعید توفیقی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
نوشتم زینت بابا نوشتی زینب کبری نوشتم ثانی زهرا نوشتی زینب کبری نوشتم عشق پیغبر نوشتم کوثری دیگر نوشتم برتر از حوا نوشتی زینب کبری نوشتم سوره ی انسان نوشتم نور بی پایان نوشتم عالی اعلا نوشتی زینب کبری نوشتم مظهر عصمت نوشتم حیدری خصلت نوشتم پنج تن یکجا نوشتی زینب کبری نوشتم درس دین داری نوشتم تا ابد جاری نوشتم سر عاشورا نوشتی زینب کبری نوشتم خطبه اش طوفان نوشتم اسوه ی ایمان نوشتم قادر یکتا نوشتی زینب کبری نوشتم پاکی زمزم نوشتم حافظ مریم نوشتم هستی سقا نوشتی زینب کبری نوشتم عالمه هست و نوشتم فاضله هست و نوشتم صبر را معنا نوشتی زینب کبری… محسن صرامی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
اشکیم و می چکیم به پای شما فقط تقدیم می شویم برای شما فقط قلب تمام ما شده جای شما فقط اصل است تا همیشه رضای شما فقط خوابیم و بی محبتتان پا نمی شویم بی شور عشق آدم دنیا نمی شویم ای سرو سربلند گلستان اهل بیت ای تا ابد فروغ شبستان اهل بیت زهرا ترین مدافع میدان اهل بیت مدیون جان فشانیِ تو جان اهل بیت زینب رسید و خاک جهان عطر و بو گرفت دنیای شیعه از نفسش آبرو گرفت دنیا ندیده از تو کسی سرفرازتر از هرچه جز خدای جهان بی نیازتر در بیت مرتضی ز همه دلنوازتر نام تو هست از همگان چاره سازتر شاعر شدم برای تو و خانواده ات ای هرچه زندگی ست، فدای اراده ات جز مادری که بوده ز دنیا بزرگ تر فضل تو از تمامی زن ها بزرگ تر مریم بزرگ،زینب کبری بزرگ تر دریای صبر بودی و حتی بزرگ تر غیر از تو صبر مرجع دیگر نداشته ست بیچاره آنکه مهر تو در سر نداشته ست ای آفتاب سر زده از صبح خانه ات حب الحسین، مشق شب عاشقانه ات افتاده بار عشق تمامأ به شانه ات نقش است در حیات امامت نشانه ات نامت برای فاطمه قند مکرر است چشمت گره گشای دل تنگ حیدر است رنگ خداست تاب و تب زندگانی ات وقف حسین گشته تمام جوانی ات تا حشر جاودانه شده جان فشانی ات بی مثل مانده خواهریِ جاودانی ات آغاز شد تنفس دنیات با حسین ای اولین ترانه ی لبهات یاحسین ای قلب بی قرار،قرار دل حسین نقش دل تو نقش و نگار دل حسین آیینه ی همیشه کنار دل حسین لبخند تو شکوه بهار دل حسین ای لحظه ی نخست دل آرام تو حسین تقدیر عاشقانه ی فرجام تو حسین زینب شدی که زینت مولای ما شوی فتوای سرخ و مرجع والای ما شوی نامی بزرگ در شب غمهای ما شوی آیینه ای به عفت دنیای ما شوی ما را گدایی از تو چنین روسفید کرد اشک غمت گناه مرا ناپدید کرد نوکر شدیم و خاک قدم های زینبیم ما سربلند خطبه ی غوغای زینبیم تسلیم محض لحظه ی فتوای زینبیم در سایه سار محشر کبرای زینبیم از تو به یک اشاره و از ما فدا شدن سرمست جان فدایی کرببلا شدن حسن کردی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
سلام الله علیها مَلکی خلق شد از تربت اعلای بهشت علوی زاده و نیکو نسب و پاک سرشت خَلقش از جنس خدا، موی به مو، خشت به خشت دستی از غیب در این معرکه این گونه نوشت بفرستید در این جشن، نزول برکات به صفای حرم آل محمد صلوات ز شُکوه قدمش غصه ی دل رفته ز بین قوّت بازوی آقای علمدار حُنین ثانیِ حضرت زهراست عزیزِ حَسنین ماه شبهای علی، عشق حسن، عشق حسین شاه بانوی جهان، دخترِ عالی درجات به صفای حرم آل محمد صلوات عشقِ نابِ ازلی را به چه تشبیه کنم؟ این همه نورِ جلی را به چه تشبیه کنم؟ عصمت اللهِ ولی را به چه تشبیه کنم؟ دخترِ ماهِ علی را به چه تشبیه کنم؟ به کَفَش شهدِ بقا، شُرب جنون، آب حیات به صفای حرم آل محمد صلوات دخترِ شاه، به شبهای مدینه سحر است در مقامات رفیع است؛ چه والا گهر است نام زیباش بُود زینب و زِینِ پدر است زاده ی فاطمه در پرده ی عفّت قمر است صاحب الامرِ قیامت بُود و راه صراط به صفای حرم آل محمد صلوات داده بر اهل زمین دست خدا هر چه که بود میرسد بوی گل و رایحه ی عنبر و عود اهل لاهوت به شُکرانه فتاده به سجود جبرئیل آمده از عرش به تعظیم، فرود همه جویند ز خاک قدمش راه نجات به صفای حرم آل محمد صلوات اهلِ این خانه به اصحاب، عنایت دارند به غلامان درِ خویش محبت دارند چاکران آمده و عرض ارادت دارند دست بر سینه همه قصد زیارت دارند پای گهواره بگیرند همه برگ برات به صفای حرم آل محمد صلوات همه ی آل علی مادری و حیدری اند صاحب ارض بهشتند؛ عجب محشری اند لایق سلطنت و برتری و سروری اند همه در محضر اینان به صفِ نوکری اند دل گره خورده به ایشان همه در حیّ و ممات به صفای حرم آل محمد صلوات *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
آستان دیدیم و پیشانی شدیم آسمان دیدیم و بارانی شدیم عشق آمد باز طوفانی شدیم بعد از این عُمانِ سامانی شدیم نوبتِ گنجینه الاسرار شد حرفِ زینب شد علی تکرار شد باز شورِ موجِ این دریا علیست باز جانِ این مسمط‌ها علیست تا تپیدن‌های دلها یا علیست حرفِ اول حرفِ آخر با علیست مرتضی امشب سلامش زینب است فاطمه اینبار نامش زینب است ناگهان جانِ جهان را دیده‌ای رویِ دستی آسمان را دیده‌ای بیکران در بیکران را دیده‌ای چار دریا تو اَمان را دیده‌ای گرچه این خانه پُر از نیلوفر است دختر اما باز چیزی دیگر است در تنَزل حق تعالی زینب است این خدایم نیست اما زینب است این حسین است این حسن یا زینب است تا علی زهراست زهرا زینب است آمد و جامِ خدا بر لب رسید اولین و آخرین زینب رسید کیست زینب کیست این مرد آفرین کیست زینب یک تنه فتح‌ُالمُبین "زن مگو خاکِ درش نقش جبین زن مگو دست خدا در آستین" زن اگر این است مردی چیست چیست "فاطمه داند که زینب کیست کیست" کیست این خورشیدِ فردای حسین ما رایت الّاجمیلای حسین عین و شین و قاف در حایِ حسین آمده تا پُر کند جای حسین اینکه زیرِ شهپرش عباس بود پله‌های منبرش عباس بود کیست این روح شکوه ذوالفقار کیست معنیِ علی در کارزار کیست او "بِنتُ‌الجلال اُختُ الوقار" کیست او باید بگوید سازگار: "ای که در تصویرِ انسان زیستی کیستی تو کیستی تو کیستی" از نجف گفتیم مدهوشِ تو بود از عَلَم گفتیم بر دوشِ تو بود از حرم گفتیم آغوشِ تو بود از دلت گفتیم در جوشِ تو بود گرچه در ابعادِ عالم گفته‌ایم هرچه گفتیم از شما کم گفته‌ایم آفرید از دل تو را از جان تو را ریخت حق در قالبِ انسان تو را قبله وقتی هست سرگردان تو را سجده باید کرد هر دوران تو را تو خودت بِیتُ‌الحرامی کم که نیست عمه جانِ نُه امامی کم که نیست کعبه‌ی شش گوشه  شش در داشتی خوش بحالت شش برادر داشتی از محبت شش برابر داشتی چار پَر اما دو شهپر داشتی نوری و عالم نمی‌بیند تو را چشمِ نامحرم نمی‌بیند تو را هیچ کس اینگونه حیدر را ندید در حجابِ حق پیمبر را ندید بر جحاز ناقه منبر را ندید زیر پایی کاخِ کافر را ندید هیچ کس اینگونه سرداری نکرد هیچ کس اینسان جگرداری نکرد کربلا برشانه‌هایت بود و دید شاهد پروانه‌هایت بود و دید خیمه‌ها گُلخانه‌هایت بود و دید نوبتِ دُردانه‌هایت بود و دید بی حسینت زود پیرت کرده‌اند ریسمانها دست‌گیرت کرده‌اند آه ای دل از پریشانی بخوان روضه‌ای از آنچه می‌خوانی بخوان از وداعی سخت بارانی بخون اندکی عُمانِ سامانی بخوان گرچه عمان مُنزوی شد روضه شد این مسمط مثنوی شد روضه شد "خواهرش بر سینه و بر سر زنان رفت تا گیرد برادر را عَنان سیلِ اشکش بست بر وِى راه را دودِ آهش کرد حیران شاه را در قفاىِ شاه رفتى هر زمان بانگِ مَهلاً مهلااش بر آسمان کاى سوار سرگران کم کن شتاب جان من لَختى سبک تر زن رکاب تا ببوسم آن رخ دلجوى تو تا ببویم آن شکنج موى تو شه سراپا گرمِ شوق و مستِ ناز گوشه‌ی چشمى بدان سو کرد باز دید مشکین مویى از جنس زنان بر فلک دستى و دستى بر عَنان پس زِ جان بر خواهر استقبال کرد تا رُخَش بوسد الف را دال کرد همچو جانِ خود در آغوشش کشید این سخن آهسته در گوشش کشید کای عِنانگیرِ من آیا زینبی؟ یا که آهِ دردمندان در شبی؟ پیشِ پایِ شوق زنجیری مکن راه عشق است این عَنان گیری مکن با تو هستم جان خواهر همسفر تو به پا این راه کوبی من به سر خانه سوزان را تو صاحبخانه باش  با زنان در همرهی مردانه باش جانِ خواهر در غمم زاری مکن  با صدا بهرم عزاداری مکن معجر از سر پرده از رُخ وا مکن  آفتاب و ماه را رسوا مکن" *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
همیشه عرشِ خدا گرمِ اختلاطش بود فرشته تشنه ی یک جرعه ارتباطش بود به جز نگاهِ حسینش پی چه بود؟ بهشت؟! بهشت باغچه ی کوچکِ حیاطش بود همیشه "حمد" به لب داشت، مَدّ نام حسین در امتداد دو تا واژه ی صراطش بود اگر کنار برادر تبسّمی هم داشت هزار بغضِ زبان بسته در نشاطش بود نخواست جان بدهد تا علم به دوشش هست اگر شکست سرش، حکمِ احتیاطش بود کریمه بود ولی از شما چه پنهان که پس از حسین فقط آه در بساطش بود... *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
یا که از عشق مگو یا که جگر را بتراش خَم اَبرو بکش و قرص قمر را بتراش از علی دَم بزن و تیغِ دوسر را بتراش مژه را تَر کن و با خطِ مُعلی بنویس هرقدر می‌شود از حضرتِ مولا بنویس دید حق ، معرکه شمشیر زنی کم دارد دید میدانِ بلا شیرزنی کم دارد دید پیغمبرِ تکبیر زنی کم دارد آنکه کم بود در این خانه فقط زینب بود آنکه باید برود تا تَهِ خط زینب بود پس ، پس از فاطمه تصویرِ خدا زینب شد فاطمه ضرب درِ شیر خدا زینب شد صاحبِ مجلسِ تفسیرِ خدا زینب شد مُحرمِ عشق بخوان مَرهم هر درد آمد مَرد می‌خواست خدا  مَرد تر از مَرد آمد شانه‌ای آمده تا بارِ بلا را ببرد قامتی آمده تا کرببلا را ببرد چادری آمده تا آلِ عبا را ببرد فاطمه‌وار نوشتند حسین آمده است شصت و نُه بار نوشتند حسین آمده است آمده تا که نبیند همه را اِلا یار آمده تا برود سایه به سایه با یار سایه هم دورتر و دورتر از او تا یار... هیچ کس نیست در آفاقِ تماشاییِ او نیست مانند برای دل زهرایی او جای گهواره‌ی او قلبِ حسین است حسین دلِ آواره‌ی او قلبِ حسین است حسین و فقط چاره‌ی او قلب حسین است حسین ماه و خورشید نَه بر محور او می‌چرخند  شش برادر همه دورِ سرِ او می‌چرخند ماند تا بشکند او خطِ ستم را تنها ماند تا جمع کند اهل حرم را تنها تا که بردارد از این خاک عَلَم را تنها ماند تا چادرِ خود را بتکاند زینب کوفه را بر سرِجایش بنشاند زینب خطبه‌ای خواند که از شام بجز نام نماند نامِ او ماند به تاریخ ولی شام نماند خطِ خون زنده شد و خِطّه‌ی دشنام نماند گفت در شام که اسلامِ علی می‌ماند به رویِ مأذنه‌ها نامِ علی می‌ماند همه رفتند ولی سنگرِ او دست نخورد به پَرِ بیرق آبِ آور او دست نخورد به سویِ سایه‌ای از معجرِ او دست نخورد آه یک روزه عطش دور و برش را سوزاند خواست آهی بکشد غم جگرش را سوزاند خواهری بود که  بی  پنج برادر  بود و با حرم در وسط آنهمه لشگر بود و دید در خیمه‌ی آتش‌زده دختر بود و یک نفر بود و هرآنکس که نمی‌زد می‌زد بشکند دست حرامی چقدر بد می‌زد... تپشِ ما نَفَسِ ما قلمِ ما زینب قدم ما دو دمِ ما علَم ما زینب شرف ما نجف ما حرم ما زینب ما مسلمان شده‌ی غیرت زینب هستیم بنویسید که ما ملت زینب هستیم ۹۹/۰۹/۲۹ *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*