eitaa logo
کانون مداحان
25.8هزار دنبال‌کننده
20.1هزار عکس
20.1هزار ویدیو
186 فایل
کانون مداحان استان مرکز آموزش عمومی ، تخصصی و سطح عالی مداحی. خیریه فرهنگی ذاکرین امام حسین (ع)
مشاهده در ایتا
دانلود
موسای آل احمدم و برگزیده ام جای وصال، غربت و دوری خریده ام با اشتیاق جام بلا سر کشیده ام چون زینبم، حماسه ی صبر آفریده ام در قعر چاه، سِیر صعودی به من رسید رخسار زرد و چشم کبودی به من رسید از آن زمان که مرد یهودی به من رسید قدر تمام عمر، مصیبت چشیده ام امشب دوباره قلب مرا گردِ غم گرفت از درد هجر فاطمه ام گریه ام گرفت اصلا نباید آه مرا دستِ کم گرفت... ...چندی گذشته و پسرم را ندیده ام زنجیرها از این همه آزار خسته اند دیگر، تمام نافله هایم نشسته اند هر صبح و شام حرمت من را شکسته اند آن قدر، ناسزا من از این ها شنیده ام خورشیدِ خاک خورده ی هفتم شدم اگر این روزها به گریه تجسم شدم اگر در لابه لای جامه ی خود گم شدم اگر مانند شمع، در کف زندان چکیده ام من را به زورِ سلسله بسیار می کشند تا آن سیاهچالِ دل آزار می کشند از ساق پای درهم من کار می کشند گودال تنگ و پیکر قامت خمیده ام؟! شِکوه ز داغ مستمر خود نمی کنم اصلا نظر به دردسر خود نمی کنم گریه بر آتش جگر خود نمی کنم گریان داغِ تشنه لبِ سر بریده ام با جسم چاک چاک، سری در بدن نداشت در زیر آفتاب، به تن یک کفن نداشت یک عمر، یادِ این که لباسی به تن نداشت با اشک و آه، جامه ی خود را دریده ام محمدجواد شیرازی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
یا از قفس مرا ببرید و رها کنید یا بر عزیز فاطمه کمتر جفا کنید (پای شکسته را که توان فرار نیست) از ساق پای من غل و زنجیر وا کنید (دختر اگر یتیم شود پیر میشود) فکر غم یتیمی معصومه را کنید قعر سیاه چال نفس تنگ میشود زنجیرها شما گلویم را رها کنید دیگر امید نیست به آزادیم زحبس با من برای مرگ من امشب دعا کنید ای روزه دارها رمضان موقع اذان یاد از من و رقیه به افطارها کنید افطار من سیلی و شلاق سندی است پنهان ولی ز دخترم این ماجرا کنید با ناسزا به مادر من میزند مرا من را خلاص از کف این بی حیا کنید بعد از شهادت این تن مجروح و خسته را در خاک با همین غل و زنجیرها کنید دیدید اگر به تخته در پیکر مرا پای جنازه گریه به جای رضا کنید شکر خدا که باز کفن میشود تنم پس گریه بهر بی کفن کربلا کنید ای کاش جای این کفن‌های قیمتی مثل حسین جسم مرا بوریا کنید جسمم سه روز روی زمین ماند و پا نخورد یاد تن حسین و سم اسبها کنید لعنت بر آن کسی که به گودال داد زد با نعل تازه پیکر او توتیا کنید بر تل زینبیه زند خواهرش به سر ای کوفیان برادر من را رها کنید خلوت کنید دور و برش را حرامیان آمد زراه مادر و او کوچه وا کنید از آب آب او جگرم آب میشود آبش دهید بعد سرش را جدا کنید عبدالحسین میرزایی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
کُنجِ نَمورِ این قفسِ غم فزا بس است خو با بلا گرفته‌ام اما بلا بس است قلبم گرفته باز ، جگر گوشه‌ام کجاست این روزِ آخری غمِ هجرِ رضا بس است چشمی نمانده گوشه‌ی تارِ سیاه چال دردی نمانده آه که این دردِ پا بس است زنجیر هم به شانه‌یِ من گریه می‌کند در زیرِ حلقه‌ها بدنی بی نوا بس است صیاد آمده به تماشایِ مرگِ من بیگانه کو که دیدنِ این آشنا بس است رحمی نمی‌کند نَفَسم مانده در گلو رحمی نمی‌کند که من و این جفا بس است اینجا کسی ندید که ساقم شکسته است اینجا کسی نگفت که سیلی چرا؟ بس است یک جمله گفته‌ام بزن که خوب میزنی باشد  بزن دوباره  ولی ناسزا بس است حسن لطفی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
انیسِ این شب تاریک چهارده سالم شب است و گریه به حالم کند سیه چالم اگرچه رفته زِ دستم حسابِ این شبها نرفته از نظرم خاطراتِ اطفالم اُمیدِ دیدنِ رویِ رضا ندارم حیف از این دو چشمِ نحیف و دو پلکِ بی‌حالم چنان فشرده مرا در میانِ خود زنجیر که حلقه حلقه فرو رفته در پَر و بالم دوباره کعبه نِی امشب سری به من زد و رفت دوباره طعنه گرفته سراغِ احوالم به رویِ خاک مسیرِ کشیدنم پیداست شکسته می‌روم و هر دو پا به دنبالم رسیده سَندیِ شاهک ، دوباره میخندد و من بخاطرِ مادر دوباره می‌نالم حیا نمی‌کند و بعدِ زخمِ سیلیِ او به یادِ داغِ مدینه به یادِ نُه سالم حسن لطفی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
قاضی حاجات همه موسی بن جعفر شور عبادات همه موسی بن جعفر عشق تو در ذات همه موسی بن جعفر مهرت مباهات همه موسی بن جعفر با مهر تو ایمانمان را پروراندیم بر ما نظر کردی و از عشق تو خواندیم ای خانه ات آباد یا باب الحوائج کارم به تو افتاد یا باب الحوائج از دست دل فریاد یا باب الحوائج داد آبرو بر باد یا باب الحوائج اهل گناهیم و نکردیم اعترافی بیدار کن ما را شبیه بُشر حافی تو عاشق خلوت نشینی با خدایی تو روح بخش رویش سبز دعایی در سجده هایت مست ذکر ربنایی وقت عبادت از همه عالم جدایی هفت آسمان مشتاق ذکر یا مجیرت در کنج زندان هستی و عالم اسیرت تو در سیاهی های عالم نور هستی در کنج زندان نه میان طور هستی دُرّ امام صادقی مستور هستی یک عمر هست از خانواده دور هستی آقا همه دلتنگ دیدار تو هستند یک عمر با گریه به پای تو نشستند آقا خیال آمدن دارد؟ ندارد آیا توانی در بدن دارد؟ ندارد حتی رمق در پا شدن دارد؟ ندارد جان لبی بر هم زدن دارد؟ ندارد هر چند غرق جلوه های دوست مانده از او فقط یک استخوان و پوست مانده آقا بگو با ما از آن زندان آخر شد دیده ها دریا از آن زندان آخر خون شد دل زهرا از آن زندان آخر خون می چکد از پا از آن زندان آخر با تو چه کرده دشمن پست یهودی خورده به روی صورتت دست یهودی در کنج زندان ظلم ها تکرار می شد با تازیانه روزه ای افطار می شد آزارها دادند هر مقدار می شد در نیمه ی شب با لگد بیدار می شد دشمن ندارد بهر کار خود دلیلی یا تازیانه می زند یا ضرب سیلی آهسته آهسته خودش را جا به جا کرد اول برای شیعیان خود دعا کرد معصومه را با گریه های خود صدا کرد افتاد بر روی زمین یاد رضا کرد ای میوه ی قلبم ببین بابا چه حالی است اینجا فقط جای تو با معصومه خالی است روح تو را تا درگه محبوب بردند هم زهر خوردی هم تو را مضروب بردند جسم تو را بر تکه ای از چوب بردند بد بود اما عاقبت شد خوب بردند هر چند بر روی زمین مانده تن تو غارت نکرده هیچ کس پیراهن تو آقا خدایی بی کفن ماندی ؟ نماندی در بین گرما پاره تن ماندی ؟ نماندی آیا بدون پیرهن ماندی؟نماندی در زیر دست و پا شدن ماندی ؟ نماندی گرچه عزادار شهید کاظمینم امشب پریشان پریشان حسینم آیا کسی با مرکب از روی تو رفته؟ چنگ کسی آیا به گیسوی تو رفته؟ یا نیزه ای مابین پهلوی تو رفته؟ آیا سه شعبه روی بازوی تو رفته؟ قربان آن قامت که بر روی زمین خورد قربان آنکس که عمود آهنین خورد مجتبی شکریان *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
هركجا مرغ اسیرى است، ز خود شاد كنید تا نمرده است، ز كنج قفس آزاد كنید مُرد اگر كنج قفس، طایر بشكسته پرى یاد از مردن زندانى بغداد كنید چون به زندان، به ملاقاتى محبوس روید از عزیز دل زهرا و على یاد كنید كُند و زنجیر گشایید، ز پایش دم مرگ زین ستمكارى هارون، همه فریاد كنید چار حمّال، اگر نعش غریبى ببرند خاطر موسى جعفر، همه امداد كنید تا دم مرگ، مناجات و دعا كارش بود گوش بر زمزمه ی آن شه عبّاد كنید پسرش نیست، كه تا گریه كند بر پدرش پس شما گریه بر آن كشته ی بیداد كنید نگذارید كه معصومه خبردار شود رحم بر حال دل دختر ناشاد كنید "خوشدل" از ماتم آن باب حوائج گوید تا شما نیز پس از مرگ ز وی یاد کنید خوشدل تهرانی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
هر پاره سنگی در دِلِ دریا که گوهر نیست بیچاره آن چشمی که از داغ شما تر نیست زندان عقول ناقص این اهل دنیا بود زندان مکانی هست که موسی ابن جعفر نیست حتی زن بد کاره هم ایمان به او آورد تا صورتش را دید فهمید او ستمگر نیست هر، روزه اش با تازیانه می شود افطار در قعر زندان های هارون چیز بهتر نیست؟ زنجیر ها با شوق جسمش را بغل کردند آنقدر که جایی برای بوسه دیگر نیست خورشید را بر تخته ای کوتاه می بردند تابوت او دست کم از زنجیر و خنجر نیست در روز عاشورا برای اشک ثارالله قطعا دلیلی بهتر از لبخند اصغر نیست در آن هیاهو یک مسیحی گفت: ای مردم! این جسم خونین جسم فرزند پیمبر نیست؟ اسلام را در روز روشن زیر پا بردند شاید گُمان کردند در گودال مادر نیست زینب نگاهی کرد سوی علقمه وقتی می خواست در محمل رَوَد اما برادر نیست علی اصغر یزدی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
در گوشه زندان غریبانه مردم چون مادرم فاطمه من سیلی خوردم واویلا واویلا     واویلا واویلا .... بیا رضا جان که بابای تو جان داد نفس نفس می زد و از نفس افتاد ..... تا لحظه آخر ترا صدا می زد با دست و پای بسته دست و پا می زد ..... بر غربتم می گرید کند و زنجیرم با جگر آتش گرفته می میرم .... نمیدانم که گناه من چه بوده ست مانند زهرا سراپایم کبوده ست ..... ای ماه من از آهم خیزد شراره تابوت من باشد از یک تخته پاره ...... ای پسرم بابایت را تماشا کن روی مرا جانب کرببلا کن ...... ماندم اگر در قفس هر روز و هر شب اما نماندم به زیر سم مرکب *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
من در این زندان به جرم عشق یار افتاده ام بهر حفظ دین و کسب و افتخار افتاده ام در مقام سر نوشتم چاره جز تسلیم نیست برگ زردم در مسیر جویبار افتاده ام یوسفی هستم که از جور و جفای ظالمان کنج زندان با دو چشم اشکبار افتاده ام من حسینی مذهبم که از بهر ارشاد بشر گوشۀ محبس حزین و بی قرار افتاده ام من امام هفتمینم کز پی ترویچ دین بی کس و تنها در این زندان تار افتاده ام من گلی از گلشن آل رسولم کز ستم با رخ پژمرده ای در پای خار افتاده ام محرم رازم به غیر از کنده و زنجیر نیست کاین چنین بی مونس و بی غمگسار افتاده ام مرغ بی بال و پری هستم که از جور عدو اندر این کنج قفس دور از دیار افتاده ام شد دل شوریده از این ماتم عظمی حزین کاندر این محبس غریب و دل فکار افتاده ام ژولیده نیشابوری *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
✅فراق امام زمان ارواحنا فداه مناسب شروع دعای کمیل 🔻سعید نسیمی خدا کند که دمی غافل از شما نشوم تمام عمر ز دامانتان جدا نشوم به حال خویش رهایم نکن که من بی تو ز دام غفلت و نفس و گنه رها نشوم عجب بلای عظیمیست غیبتت آقا که راحت از گنه تنزل البلا نشوم بگیر دست مرا و خودت دعایم کن اسیر معصیت تحبس الدعا نشوم طبیب عشق دلم از گناه بیمار است تو گر نظر نکنی درد من دوا نشوم دوباره شد شب جمعه گدایتان آمد بدون اذن تو من وارد دعا نشوم به حق فاطمه برگرد یا اباصالح که بیشتر به فراق تو مبتلا نشوم مرا ببر به حرم همرهت که می ترسم دگر بمیرم و راهی کربلا نشوم امید ماست فقط گریه بر عزای حسین که مهر توبه بجز اشک روضه ها نشود ۹۹ *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
مثل کسی که روی لبش یارضا رضاست کارم فقط حسین حسین وخدا خداست بی ناله های روضه ات از دست می روم آری دوای عاشق کرببلا بلاست اشکی به کاسه های دو چشمم حواله شد گفتم یکی یکی است؟ که گفتی دوتا دوتاست نوکر زیاد دیده ام از تو، چه بد، چه خوب! فرقی نمی کند که به حالت گدا گداست "یاربنا" مؤخره ی "یامن اسمه" ست هرکس هر آنچه خواست بگوید دعا دعاست وقتی که هست چشم تو... دارالشفا چرا؟ اصلاً بکِش به دار مرا که شفا شفاست روز جزا به عشق علمدار کربلا دستم به پای تو که می افتد جدا جداست زیر جنازه ام همه گویند یا حسین در محضر شریف تو حرف بجابجاست رضا دین پرور *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
از اتاقِ خلوتم، از حسّ و حالِ دور و بر با خودم آورده ام بغض گلو و چشم تر خسته از بارِ گناهم، شانه ام سنگین شده تو فقط از حال نامعلوم ِ من داری خبر سال ها رزق مرا تا پشتِ در آورده ای سال ها حاجت گرفتم دوستت دارم اگر نفْس از قبر و قیامت غافلم کرده حسین(ع) نیستم آماده! نزدیک است هر لحظه سفر توبه های نیمه کاره، قول هایِ سَرسری خیرهایم را مبدّل کرده همواره به شر خوش بحال آنکه حیرانت شد و جز تو ندید شد تمام تار و پودش از نگاهت شعله ور شک ندارم می پذیری مهربان، با جان و دل هر که بردارد قدم سمت تو، حتی مختصر مثل آنها که به عشقت رفت «سر» از یادشان این وصیت را شنیدم از شهیدان مستمر: هر کسی که چشم خود را بست از نامحرمان میشود در روضه رزق اشک چشمش بیشتر روضه گفتم! دل تکانی خورد و از داغت شکست یادِ آن ساعت که آمد مادرت بالای سر یاد آن ساعت که افتادی میان قتلگاه خواهرت افتاد بعد از تو میان دردسر همسرت را که نگو...دق کرد از داغ تو و از غم ِ قنداقه و آغوش ِ خالی از پسر زیر لب با گریه شاید گفته باشد اینچنین حرمله(لع) گهواره اش را پس بده! با خود نبر! مرضیه عاطفی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
خودم اینجا و دلم رفته به جایی دیگر جز هوای حرمت نیست هوایی دیگر شب جمعه برسانید مرا شش گوشه که به عقلم نرسیده ست دعایی دیگر حرف ویروس شد و راه حرم را بستند آمد از پشت بلا باز بلایی دیگر اشک غم ریختن و غصه برایت خوردن من ندارم به جز این آب و غذایی دیگر درد اگر هست شفاخانه ی ارباب که هست نیست جز تربت دلدار دوایی دیگر ثروتم غربت انبوه فراق است که نیست در دلم طاقت اندوه جدایی دیگر مثل من رعیت بیچاره فراوان اما شاه پیدا نشود مثل شمایی دیگر هر سلامی به شما اجر زیارت دارد هر سلام است خودش کرببلایی دیگر هر شب جمعه پریشان حسینیم همه خسته از دوری بین الحرمینیم همه اسماعیل شبرنگ *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
برای واژه ی اوّل قلم مردّد شد دوباره نام «حسین» از خیال او رد شد نوشت اول خط بِسمهِ ربّ دشتِ بَلا رسید مصرع بعد و همان که باید شد گذاشت واژه ی لب تشنه را کنار «حسین» به صفحه خیره شد و حال او کمی بد شد رباب و آب و عَطَش را کنار هم آورد به دست های عَلمدار هم عَلم آورد عَلم بدست عَلمدار بود و حامل شد مسیر خیمه به سوی فُرات کامل شد میان معرکه عبّاس بود و مَشکِ پُرآب پس از دو دست بریده، سه شعبه نازل شد کنار عَلقَمه تیری به مَشک تا که رسید عَمود سخت به فَرقش گرفت و قاتل شد نشست چهره ی عبٌاس بر زمین بَلا به او سلام فرستاد، مادرش زهرا به سوی خیمه عَدو باز در کمین اُفتاد کنون دوباره به دستش عَنان دین اُفتاد «حسین» در دل میدان رسید و تنها بود به ضرب نیزه و شمشیر بر زمین اُفتاد به وقت ذِبحِ عظیم است مادرش آنجا "بلندمرتبه شاهی ز صدر زین اُفتاد" قلم کشیده به خون شد میان روضه ی او دوباره وقت جنون شد میان روضه ی او نوشت واژه ی سر را جدا ز واژه ی تن دَمید بر دل میدان ز جامه مُشکِ خُتَن رسید بر سر او خواهرش به سوز و گداز نشست پیش برادر، گشود لب به سخن: بگو چگونه بسازم به سوگ و ماتم تو؟ که تنگ آمده این سینه از عزای حسن برادر از چه به این روز بی سر افتادی؟ بدون یاوَر و بی بال و بی پر افتادی؟ گرفت کار جهان، عقده ها ز حیدر بود «حسین» در دل گودال بود و بی سر بود زبانه های عطش در خیام می چرخرید «حسین» چشمِ تَرَش روی نیزه مُضطَر بود طنین نام «حسین» ست بین عرش و فلک عزای ماتم او در جهان سراسر بود رسید آخر شعر و قلم به صفحه نشست گِریست از غم این روضه و ز غُصه شکست سیدعلی حسینی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
حسین فاطمه ای ، حُسن بی‌کران هستی زبان مشترک مردم جهان هستی تویی که کهف حصینی برای خلقُ الله پناه امن دل بی پناهمان هستی حضور روشن تو اظهر من الشّمس است چه حاجتم به بیان بس که تو عیان هستی ترانه ی ازلی ای حماسه ی ابدی تویی که بوده ای و باز همچنان هستی پس از روایت یابن شبیب ، در واقع گریز روضه ی هر شخص روضه خوان هستی سرت به نیزه بلند است...سرور عالم زمین چه کرده که در فکر آسمان هستی حسین ، قبله ی آمال اربعینی ها امید ما همه در آخرالزّمان هستی نجاتبخش همه در تمام دوران ها جناب عشق علیه السّلام ِ انسان ها اسماعیل شبرنگ *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
آیه آیه می کنم تفسیر قرآن خودم را می نویسم در کنارت چشم حیران خودم را کم نوشتم از نگاهت از نگاهت از نگاهت می نویسم عاقبت ای عشق دیوان خودم را در هیاهوی جهان از هر چه جز تو می گریزم دیده ام هر جا که حرفت نیست زندان خودم را تا که در بازار عشقت ، خویش را در صف ببینم بسته ام از آن نخستین روز ، دکان خودم را در میان سفره ات ای روح بخش زندگانی بی نوا نان دیده و من دیده ام جان خودم را چشم امیدم به سوی اشکهایم بوده زیرا اینچنین سنجیده ام ای نور ایمان خودم را قطره قطره اشک ، رحمت می شود در تنگنایم حق نشانم می دهد یک روز باران خودم را من که در آغاز با تربت دهان را باز کردم خوب می بینم سرِ این سفره پایان خودم را حامد آقایی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
در خیال تو فنا می‌شوم ان شاءالله با تو همرنگ خدا می‌شوم ان شاءالله از اذان علی اکبر تو جا ماندم با نماز تو ادا می‌شوم ان شاءالله پنبه‌ی عقل مرا باز جنون خواهد زد آخر از خویش رها می‌شوم ان شاءالله بین بین‌الحرمینت دو دلی خواهم کرد چون کبوتر دو هوا می‌شوم ان شاءالله هدف از سجده به پاهای تو افتادن بود بین یک سجده فدا می‌شوم ان شاءالله دیده هرچند شد از حسرت دیدار سپید با رخت دیده‌گشا می‌شوم ان شاءالله بعد عمری که به گریه سپری شد، آخر تربت کرب و بلا می‌شوم ان شاءالله از بس آغوش تو گیراست، یقین در محشر از دل قبر تو پا می‌شوم ان شاءالله شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
از زبانم دعا نمی افتد ذکر "یا رَبَّنا" نمی افتد بغض با حنجرم گره خوردست دیگر از آن جدا نمی افتد چندباری به هِق هِق افتادیم... اشک ما بی صدا نمی افتد من همیشه گرسنه‌ی اشکم چشمم از اشتها نمی افتد جز درِ آستانِ شعله یِ "شمع" پر پروانه ها نمی افتد غیر بام تو هیچ معراجی رو به قُربِ خدا نمی افتد از پَر دامنِ سه‌ساله ی تو دست شاه و گدا نمی افتد دردمند غم تو هیچ زمان پیِ دارالشفا نمی افتد هیئتت هست..،هیچ گریه‌کُنی گوشه‌ی انزوا نمی افتد سینه ای که شود حسینیه ات خشت آن از بها نمی افتد تا قیامِ قیامت کبری تبِ این روضه ها نمی افتد التماسِ شب زیارتی‌ام!... گوشه‌چشم‌َت به ما نمی افتد؟! آه!در طالعِ گدایانت یک زیارت چرا نمی افتد؟! لال اگر هم شوم ز لب هایم کربلا کربلا نمی افتد نوکرِ کفن‌ودفن دیده مگر یاد یک بوریا نمی افتد!؟ مقتلت تنگ شد..،به حرمت آن شیعه در تنگنا نمی افتد نامسلمان! به جان تشنه ‌ی ما هیچکس با عصا نمی افتد "همه رفتند شمر ول کن نیست" خنجرش هم ز پا نمی افتد خواهری روی ناقه ی عریان چشمش از نیزه ها نمی افتد گرچه هی می کَشند..،شُکرِ خدا معجرِ نخ نما نمی افتد از تماشای قافله چشمِ کوفیِ بی حیا نمی افتد ▪️ ▪️ بی جهت سدِّ راه می کردند کوچه کوچه نگاه می کردند شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
غم دوریِّ حرم برده قرارم چه کنم؟ رویِ تو ماه من است با شب تارم چه کنم؟ تو کس و کارِ دلِ مضطر و غمدیده‌ی من بی تو و عشق تو من بی کس و کارم چه کنم؟ شرف و عزت من نوکری کوی شماست گر نخواهی تو مرا پستم و خوارم چه کنم؟ جای من با تو هماناست به جنات نعیم حُبِّ تو گَر نَبُوَد آتش نارم چه کنم؟ بر خزان دل من مثل بهاری آقا بی تو پاییزم و بی باغ و بهارم چه کنم؟ <<از ازل ایل و تبارم همه عاشق بودند>> <<سخت دل‌بسته‌ی این ایل و تبارم چه کنم؟>> علی گلچین‌پور *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
سجاده های عرش پر از یا مُجیر شد عِطر اذان صبح و شبت یَستشیر شد از آفتاب صورت تو ، روز ، رو گرفت شب رفت لای گیسوی تو گوشه‌گیر شد شانه زدی به گیسو و مجنون نفس برید زلفـی به باد ، دادی و لیـلا اسـیر شد با نغـمه ی ِ اذان تـو داوود ِ کربـلا خیـلی نماز ِ اهـل حـرم دلپذیر شد حاجت گرفت هرکه رسید از کریمی‌ات شد پیکـر تـو مُـثله و خـیـر کثیـر شد « صٰاحَ الحُسین ، وٰا وَلدٰا سَبعَ مرة » آه اینجا پـدر بـه داغ پسـر گوشه گیر شـد راضی نشـو مـرا که شَـبث مسخره کند پاشو که شمر ، دور و برم مثل شیر شد هرگز نشـد کنار پـدر ، پای تو دراز بابا بلنـد شو ، بـبرم خیمـه دیر شد در جَمع پیکرت به عبا ، ناگزیر بود یک ساعت دگر پدرت در حصیر بود شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
✅ مناجات با امام حسین (علیه السلام) 🔻مرتضی محمود پور ارباب بی کفن کفنت شد حصیرها کشته شدند پای تو ازبس امیرها شیران بیشه ی اسد الله غالبند گشتن فدایی تو همه بچه شیرها تو کشته ی حقیقت قرآن سرمدی در پای تو فتاده جوانان و پیرها شبهای جمعه مادرتان روضه خوان شده از بس نشسته بر تن پاک تو تیرها (ای خاک کربلای تو مهر نماز من) آزاد کرده خاک مزارت اسیرها سجده کنم به تربت تو در نمازها آتش گرفته سجده ز سوز و گدازها حرزه تو را به گردن خود تا نهاده ام من پای نوکری شما ایستاده ام هرکس سواره آمده در کربلای تو در بارگاه قرب تو آقا پیاده ام آب فرات کرببلا کوثر من است ساقی بریز جرعه ی آبی به باده ام من بادیه نشین تو در کربلا شدم هستم غلام کوی شما گر چه ساده ام بر روی قبر من بنویسید یا حسین در این مکان به پای حسینم فتاده ام تاسینه ام به عشق تو آقا گداختند مردم مرا بنام حسینم شناختند هر بند بند من ز نوا نوحه سر دهد با ناله شبانه خبر بر سحر دهد اشکم مجال حرف زدن را نمیدهد اینست سحاب رحمت واشک بصردهد پای نهال عشق تو اشکم نثار شد تا روز حشر نخل شود یک ثمر دهد با این سخاوتی که دهد آب بر زمین هر شب سماء به صفحه دریا قمر دهد هرکس شکسته پر شده دربین این حرم ارباب کائنات به او بال وپر دهد اخلاص میخرند در این بحر معرفت هر کس که مخلص است به او چشم تر دهد ما نوکریم نوکر ارباب تشنه لب آتش فشان عشق حسینیم روز وشب زهرا مرا برای حسین انتخاب کرد بر روضه خوانی پسرش انتصاب کرد آنقدر ناله کردم وآنقدر گریستم تا اینکه مادرش بروی من حساب کرد چون شمع تا سحر به حرم شعله ور شدم پروانه سوخت در دل من انقلاب کرد هرکس که زنده نیست دراین مرتبت به عشق باحال خسته فاطمه او را جواب کرد دشمن ز بغض حیدر و زهرای مرضیه دشت بلای کرببلا را سراب کرد ما میهمان سفره شاه کرم شدیم سینه زنان شاه کرم در حرم شدیم علیه السلام *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
تمام عالم این شب ها پریشان ابالفضل است دلم تنگِ نشستن زیر ایوان ابالفضل است مسیر قرب می خواهی، برو از شارعُ العباس صراط مستقیم حق، خیابان ابالفضل است شفاعت کار زهرا باشد اما در صف محشر به دست حضرت مرضیه، دستان ابالفضل است به او ام البنین درس ادب آموخته، آری ادب ریزه خور حُسنِ نمایان ابالفضل است صد و سی و سه بار از دل بخوان باب الحوائج را تمام روزی عالم از احسان ابالفضل است نمی دانم چه دینی دارد اصلا ارمنیِ شهر همیشه ، مسلمان ابالفضل است به جز این خانه نشناسیم، همه مدیون عباسیم هر آن کس سینه زن گشته است مهمان ابالفضل است نه تنها ذکر خاکی ها سخن از عبد صالح شد میان عرشیان صحبت از ایمان ابالفضل است فدای بچه های فاطمه بودن، مرام اوست کفیل زینب است و حرمتش جان ابالفضل است رقیه دارد آرامش، سر دوش ابوفاضل دم لالایی اش ترتیل قرآن ابالفضل است نشد تنها گذارد لحظه ای حتی حسینش را فدایی اش شدن، همواره پیمان ابالفضل است وفاداریِ او را جستجو از مشک آبش کن نظر کن بر روی آن، جای دندان ابالفضل است ابالفضلی ترین مرد جهان مهدی موعود است امام عصر ما، پاره گریبان ابالفضل است شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
در پیکرِ رنجورِ عاشق، جان چه می‌خواهد؟ تقدیم دلبر می‌کنم، هر آن‌چه می‌خواهد من چترِ خود را بسته‌ام، رحمت سرازیر است حالا ببینم، حضرتِ باران چه می‌خواهد هنگامِ مرگم، سر به دامانش گذارم، کاش، نوکر، زِ اربابش، دمِ پایان، چه می‌خواهد؟ من شک ندارم، کربلا را می‌دهی این‌بار، ورنه دلِ شب، دیده‌ی گریان، چه می‌خواهد از خیرِ این دنیا، مرا کرب و بلا کافی‌ست من حاجتم را خواستم، سلطان چه می‌خواهد شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
عود تا عود است باید در پی مجمر بیفتد رزق ما باید به دست ساقی کوثر بیفتد نفس سرکش را به بند معرفت باید ببندی جنگ باید در ید مردان جنگاور بیفتد تا توان داری بیا جبران لغزش های خود کن توبه را نگذار تا به ساعت آخر بیفتد دود بی دینی به چشم مردم دین دار رفته آتش غفلت به جان چوب خشک و تر بیفتد فیض پشت در نشستن را نگیرد کاش از ما آن امیری که به پای او سر نوکر بیفتد هر چه بد باشم یقین دارم که او خوب است با من طفل بازیگوش کی از چشم یک مادر بیفتد؟ در ثواب روضه ی ارباب این بس که جهنم سرد خواهد شد اگر اشکی ز چشم تر بیفتد کاش می مردیم از داغ علیِ اصغر او کاش محشر کار ما دست علی اکبر بیفتد ■■■ جان زهرا را به لب می آورد وقتی حسینش اولاً بی جان و تشنه ثانیاً با سر بیفتد مادرش گیسو پریشان میکند وقتی ببیند شمر با خنجر به جان گودی حنجر بیفتد چشم عباس و علی اکبر اگر دور است حتماً چشم خولی به لباس و چادر و معجر بیفتد آه از آن لحظه که انگشتر از انگشتت در آمد نیزه ای را که سنان کوبید از پشتت در آمد شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
بر من بتاب و جان مرا غرق نور کن از مشرق دلم به نگاهی ظهور کن چشم امید من به دوتا قطره اشک بود این چشمه خشک مانده، تو آن را نمور کن هرشب بساط ساز من آماده بوده است امشب بساط سوز مرا جفت و جور کن فرزند هیاتی مرا زیر پرچمت از چشم شور مردم بی روضه دور کن ما مُرده ایم بی تو و بی کربلای تو فکری به حال مردم اهل قبور کن کردی سفارش آن دو ملک را ولی حسین گاهی هم از کنار مزارم عبور کن پرونده ام پُر است از اعمال بد ولی تو صفحه های نوکریم را مرور کن شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*