السلامُ عَلیکَ یا مَظلوم
چند سالیست نور خورشید از
نور سیمای تو شده محروم
ای اسیر بلای قعر سجون
السلامُ عَلیکَ یا مَظلوم
چند سالیست بین زنجیر است
دست های گره گشای شما
بر سر پیکرت چه آمد که
شده مرضوض ساق پای شما
چند سالیست روزه هایت با
ضرب شلاق میشود افطار
میزند سند بن شاهک(لع) با
ناسزا تازیانه را هر بار
درد خود را نمی کنی ابراز
چونکه بر گریه هات میخندند
خم شده قامت شما از بس
وزنه ها را به گردنت بستند
تنگ روی رضا شده دل تو
گوشه ی تنگ وسرد این زندان
نفس تو گرفته اینجا چون
نفست فاطمه ست آقاجان
روز و شب خواندن نماز شما
بین زنجیر سخت و جانکاه است
شد قیام شما شبیه رکوع
سقف زندان ز بسکه کوتاه است
شده یک در اگر چه تابوتت
بازهم دست کم کفن داری...
بی کفن هم اگر بمانی تو
بر تن آخر تو پیروهن داری
روضه خواندی : که برلب دریا
گشت تشنه شهید آب حیات
پیش چشمان مادرش میشد
بین گودال پیکرش خیرات
محمد داوری
#شعر_شهادت_امام_هفتم
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
یا ولی الله
افتاده است روی زمین درد میکشد
پایش شکسته زیر فشار شکنجه ها
با تازیانه روزه ی خود باز می کند
مردی که مانده بین حصار شکنجه ها
کنج سیاه چال به این فکر میکند
معصومهام میان مدینه چه میکند؟
دارد مدام پهلوی او تیر می کشد
از بسکه یاد فاطمه و کوچه میکند
لحظه به لحظه چهرهی او زرد میشود
جسمش به زیر بار بلا تیر میکشد
با دستهای بستهی خود روی خاکها
تصویر یک جراحت زنجیر میکشد
اینجا اگرچه حرمت او را شکستهاند
اما چهخوب شد کهکنارش کسی نبود
با روضههای عمهی خود گریه میکند
وقتیکه دست بسته کنارش سکینه بود
محمدحسن بیاتلو
#شعر_شهادت_امام_هفتم
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
درد غریبی
برای نور هم صحبت شدن با ظلمت آسان نیست
بگو درد غریبی را مداوا نیست درمان نیست
امام شیعه را با دستهای بسته می بردند
کدامین ابر، از این داغ از این غصه گریان نیست
چرا این زهر دست از جان شیعه برنمیدارد
کسی همچون رضا امشب از این ماتم پریشان نیست
به هارون الرشید و سندی ابن شاهکش لعنت
نفهمیدند امام شیعه جایش کنج زندان نیست
الا ای ماه فی قعرالسجون جانم فدایت باد
کنار حجت الاسلام حتی یک مسلمان نیست
چگونه با زبان روزه در غل بودی و زنجیر
ز داغت لحظه افطار چشم عرش بارانیست
مگو خَلّصنی یا رب قلب عالم را مزن آتش
که اصلاً خاطرات خوبی از این جمله در جان نیست
سه روز و شب تنت را بر پل بغداد جا دادند
پل بغداد قطعاً بدتر از ریگ بیابان نیست
خدا را شکر عمامه،عبا، جامه، قبا داری
تنت عریان لبت عطشان کسی دور تو خندان نیست
دهانش بوی می میداد آنکه بر دهان میزد
مگر بر غنچه لب های او آیات قرآن نیست
محمود یوسفی
#شعر_شهادت_امام_هفتم
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
زنده به گور
زندان نَمور و تَنگ، در اینجا هوا که نیست
ظلم اینقَدَر، به جسمِ نحیفم روا که نیست
بوی غریبی ام همه جا را گرفته است
سَر می کنم به خلوتِ خود، آشنا که نیست
قبرِ مرا به قَعرِ سیَه چال کَنده اند
کارِ یهودیانِ ستمگر، وفا که نیست
زنده به گور می شوم و دَم نمی زنم
کارم شبانه روز، به غیر از دُعا که نیست
از خانواده دورم و در غربتم اسیر
معصومه ام که نیست کنارم، رضا که نیست
بهتر که در مدینه بمانند دختران
این حَبس جای آمدنِ بچّه ها که نیست
وقتی که زردیِ کفِ دستم طبیب دید
گفتم به ناله؛ `مرگِ کسی را دوا که نیست”
هم خوردم آب و هم سرِ من روی نِی نرفت
اینجا که کُشته اند مرا، کربلا که نیست
این هفت تا کفن، همه ی روضه ی من است
جای کفن، روا به تَنی بوریا که نیست
رضا رسول زاده
#اشعار_غربت_امام_موسی_کاظم
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
در مدار عشق
تا عشق کار حضرت موسی بن جعفر است
دل در مدار حضرت موسی بن جعفر است
عیسی نفس کشیده به لطف شفای او
موسی دچار حضرت موسی بن جعفر است
مردی که با اشاره ی او نیل قلب ما
وا شد دوباره حضرت موسی بن جعفر است
آنکه رئیس مذهب عشق است در جهان
آموزگار حضرت موسی بن جعفر است
لبخند و مهر در عوض خشم، این صفت
در انحصار حضرت موسی بن جعفر است
زندان حصار روح امامست؟ نه... جهان
خود در حصار حضرت موسی بن جعفر است
تنها نه ما که شاه خراسان امام عشق
دل بی قرار حضرت موسی بن جعفر است
امشب کلید قلب رضا جان و خواهرش
در اختیار حضرت موسی بن جعفر است
از هر امامزاده که حاجت گرفته ای
ایل و تبار حضرت موسی بن جعفر است
خوشبخت من که دوست من بچه سیدیست
او یادگار حضرت موسی بن جعفر است
دوری نبود مانع من در زیارتش
قلبم مزار حضرت موسی بن جعفر است
آماده ی عزای حسین است بعد از این
هر کس که یار حضرت موسی بن جعفر است
حسن سحاقی
#اشعار_مدح_امام_کاظم
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
گرفتار سلسله ها
منیکه عرش الهی است تخت اجلالم
اسیــــر دست حرامی چهـــارده سالم
اگرچه سختی زندان برید امانم را
به جان خریده بلایای دوستانم را
کسی سراغی از این خون جگر نمی گیرد
غریبــــم و کسی از من خبــــــر نمی گیرد
از این یهودیِ مستِ غرور خسته شدم
خدا گواست ز حبسِ نَمور خسته شدم
شدم شبیه گلی که اسیر خار و خَسَم
میان حلقــهی زنجیــر تنگ شد نفسم
چرا به بی ادبی زجر می دهند مرا؟
چه کرده ام مگر اینقدر می زنند مرا؟
شبیه مادرم از این زمانه خسته شدم
زبسکه که زد به تنم تازیانه خسته شدم
کَاَن حلقهی زنجیر داده دست به دست
که بین سلسه ها استخوان پام شکست
الهی از قفس تنگ و تار خَلِّصنیٖ
چقدر گریه کنم زار زار ، خَلِّصنیٖ
زدست سندیِ شاهک مرا نجات بده
زِ بَد زبانیِ این بی حیــــا نجات بده
خدا ، چه کار کنم حرف ناروا نزند
خدا ، چه کار کنم بی هوا مرا نزند
چقدر بی ادبی می کند برابرمن
سرِ نمازم و فریاد می زند سرمن
خدا ، چه کار کنم از سرم عبا نبرد
و نام مادر مظلــــــومهی مرا نبرد
اگرچه می کند این نانجیب تحقیرم
اگر چه خون چکد از حلقه های زنجیرم
اگر چه بسته به زنجیرم این حرامی پست
کسی به بازوی ناموس من طنــــاب نبست
اگر چه میدهد این بیحیا مرا آزار
نبــــرده اند عِیـــــال مرا سـر بازار
حریم من به اسیری که طیِّ راه نکرد
به نازدانهی من چشم بد نگاه نکرد
مخدرات مرا بین کوچه ها نزدند
مرا زدند ولی دختــــــر مرا نزدند
یکی به قصد جسارت ، جام مِی میزد
یکی به عمهی سادات کعب نی میزد
گریست دیدهی مطموره خون به احوالم
منیکه عرش الهی است تخت اجلالم
محمدعلی قاسمی خادم
#اشعار_شهادت_امام_کاظم_ع
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
خنجر گران
مثل یک خنجر گران به گلو
داغش آورده است جان به گلو
کنج زندان چه می کند خورشید
بند بر پا و ریسمان به گلو
اشک مظلومی اش عیان بر رخ
بغض تنهایی اش نهان به گلو
گوئیا ارث هر ابالحسن است
خار در چشم و استخوان به گلو
غل و زنجیر جامعه یعنی
دستها بسته همزمان به گلو
با که گویم که تازیانه زدند
به جبین به لب و دهان به گلو
بوسه می زد زمین به زخم پا
گریه می کرد آسمان به گلو
دم آخر به نینوا رو کرد
داشت مانند نی فغان به گلو
میرود اسب ، خونفشان به حرم
میرسد شعر ، نوحه خوان به گلو
باز میدید با سنان زده اند
شمر بر پهلو و سنان به گلو
زیر باران کعب نی زیباست
بوسه ی قامتی کمان به گلو
شرح این غصه را تمامی نیست
روضه ها مانده همچنان به گلو
میثم مومنی نژاد
#شعر_روضه_امام_موسی_کاظم_ع #شعر_مرثیه_موسی_بن_جعفر
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
هتک حرمت
داغ تو دور از تصور، خارج از تصویرها
ماتمت افتاده بر جانِ غل و زنجیرها
ذکر تو ذکر توسل کردن زندانیان
ضامنِ تهمت-گرفتاران و بی تقصیرها
حضرت موسی بن جعفر(ع)! با تو حاجتهایمان
شد اجابت، رد نشد هرگز پس از تأخیرها
نیمه شب پر میکشید از دست های بسته ات
ذکر تسبیح و قنوت و موجی از تکبیرها
از میانِ درب زندان نور تو معلوم بود
داشت حتی نور تو بر دشمنت تأثیرها
یک زن بدکاره آمد أشهدش را گفت و رفت
هست عشقت باعث و بانیِ این تغییرها
هتک حرمت ها به جای زهر، جانت را گرفت
بیشتر از ضربِ تازیانه ها، تحقیرها...
زهر هم دارد علائم، بدترینش تشنگی ست
سوختی اما به یاد کشتۂ شمشیرها
روضۂ جدّ غریبت عاقبت شد قاتلت
یاد آن پیکر که زیرِ نیزه ها و تیرها-
دست و پا میزد ولی چشمش به خیمه گاه بود
وای از رزق حرام و وای از تزویرها
می شکست ایکاش دستی که به رویش شد بلند
می شکست ایکاش با دستش عصایِ پیرها!
مرضیه عاطفی
#شعر_شهادت_امام_کاظم #شعر_غربت_امام_موسی_کاظم
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
کُنجِ نَمورِ این قفسِ غم فزا بس است
خو با بلا گرفتهام اما بلا بس است
قلبم گرفته باز , جگر گوشهام کجاست
این روزِ آخری غمِ هجرِ رضا بس است
چشمی نمانده گوشهی تارِ سیاه چال
دردی نمانده آه که این دردِ پا بس است
زنجیر هم به شانهیِ من گریه میکند
در زیرِ حلقهها بدنی بی نوا بس است
صیاد آمده به تماشایِ مرگِ من
بیگانه کو که دیدنِ این آشنا بس است
رحمی نمیکند نَفَسم مانده در گلو
رحمی نمیکند که من و این جفا بس است
اینجا کسی ندید که ساقم شکسته است
اینجا کسی نگفت که سیلی چرا؟ بس است
یک جمله گفتهام بزن که خوب میزنی
باشد بزن دوباره ولی ناسزا بس است
حسن لطفی
#حسن_لطفی
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
#امام_موسی_کاظم_ع
رباعی صلوات برای موسی بن جعفر -( بر موسی جعفر شه والا صلوات )
بر موسی جعفر شه والا صلوات
بر زاده ی آزاده ی زهرا صلوات
🥀🥀🥀🥀
او باب حوائج است از سوی خدا
از او بطلب حاجت خود با صلوات
شاعر : محمد مبشری
🥀🥀🥀🥀
گر توخواهی زخداوند که خیروبرکات
بر امام کاظمین باب الحوائج صلوات
🥀🥀🥀🥀
گرکه خواهی بشودغم زدلت پاک
بر پدرامام رضا موسی بن جعفرصلوات
🥀🥀🥀🥀
گرکه خواهی بکنی خوشحال مولای خویش
بررضا و معصومه اش صلوات
🥀🥀🥀🥀
گرکه خواهی شودبرتوبازباب نجات
بهر فرج مهدی موعودصلوات
🥀🥀🥀🥀
#صلوات_موسی_بن_جعفرع
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
افتاده است روی زمین درد میکشد
پایش شکسته زیر فشار شکنجه ها
با تازیانه روزه ی خود باز می کند
مردی که مانده بین حصار شکنجه ها
کنج سیاه چاله به این فکر می کند!
معصومه ام میان مدینه چه می کند؟
دارد مدام پهلوی او تیر می کشد
از بس که یاد فاطمه و کوچه می کند
لحظه به لحظه چهره ی او زرد میشود
جسمش به زیر بار بلا تیر می کشد
با دستهای بسته ی خود روی خاک ها
تصویر یک جراحت زنجیر می کشد
محمدحسن بیات لو
#شعر_شهادت_امام_کاظم_ع
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
غریب کاظمین
هستی غریب و با تو کسی آشنا نشد
همدم کسی به سوز دلت جز خدا نشد
خرما به زهر کینه شد آغشته وای من
جز سوز زهر،زخم دل تو دوا نشد
معصومه خوب شد که نبود و ندیده است
روح از تنت جدا شد و زنجیر وا نشد
جان دادی ای غریب،به دور از وطن ولی
اما غمی به مثل غم کربلا نشد
شکر خدا که هفت کفن داشتی به تن
دیگر برای تو کفن از بوریا نشد
بر تخته پاره جسم تو تشییع شد ولی
تشییع تو به زیر سم اسبها نشد
آویخته به تخته ی تابوت شد سرت
اما سرت به دست کسی جابجا نشد
محمود اسدی شائق
#شعر_روضه_امام_کاظم
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
#امام_موسی_کاظم_ع_شهادت
بالاترین خورشید، گنجی در خفا بود
لبهای خشکش، تشنهء ذکر و دعا بود
بی جلوه هم از بندهء بد، عبد می ساخت
موسای ما در معجزاتش بی عصا بود
از ساق عرش افتاد در زندان ویران
آنکس که مجروحیتش از ساق پا بود
با ضربه ها هرچند که از حال می رفت
در سجده مدهوش ملاقات خدا بود
زیر عبایش جلوه های پنج تن داشت
هر جای جسمش روضهء آل عبا بود
هرکس که آمد پیش او حاجت روا شد
هرچند حرفش نیشدار و ناروا بود
زنجیر، دور گردنش بود و زمین خورد
بسکه ردیف استخوانش جابجا بود
با زخم لبهایش به سختی آب می خورد
هرشب گریز روضه هایش کربلا بود
ای کاظمینی ها! جنازه بر زمین ماند
ای کاش در بین شما، یک آشنا بود
هرچند بی کس روی تخته پاره افتاد
در وقت تدفینش یقین دارم رضا بود
اینجا از ابریشم، کفن آماده کردند
در پیش مردم حرمت صاحب عزا بود
در کربلا یا سر به روی نیزه می رفت...
یا هر تنی صدپاره با سر نیزه ها بود
آنجا سری در دست قاتل بود اما
با خنجر کُندی بریده از قفا بود
بعد سه روز ارباب ما را دفن کردند
تجمیع جسم او به دست بوریا بود
شاعر: #رضا_دین_پرور
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
#امام_موسی_کاظم_ع_مدح_و_شهادت
زمین دست توسل زد به پایش آسمان حتی
ستاره در ستاره پیرو اش شد کهکشان حتی
اگر چه دور تا دورش در و دیوار زندان بود
نشد خاموش خورشیدی که بوده نیمه جان حتی
تجلی داشت در والکاظمین الغیظ طوری که
تجری داشت پیش صبر او زخم زبان حتی
معین کرد با یک گوشه چشمش رزق عالم را
کسی که لب نزد آسوده بر یک لقمه نان حتی
کریم است آنچنان که باورم خواهد شد آن دنیا
اگر گویند بخشیده به زندانبان امان حتی
امام و دست بسته قصه تا کی میشود تکرار
مدینه شام یا بغداد؟ ساکت شد زمان حتی
مسیحا بود یا یوسف؟ همان مردی که در زندان
هدایت شد ز انفاسش زن آوازه خوان حتی
همه دیدند از این گل نمانده غیر گلبرگی
بعید است اینکه بشناسد تنش را باغبان حتی
غریبی یعنی آن شاهی که بعد از رنج زندانش
نشد تشییع روی شانه های شیعیان حتی
شاعر: #احمد_حیدری
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
#امام_موسی_کاظم_علیه_السلام
#شهادت
#غزل
این کبوتر کز قفس بال و پرش بیرون زده
بارها خون دل از چشم ترش بیرون زده
روزه دارِ بی کسِ مارا چنان هرشب زدند..
استخوانهای تنش از پیکرش بیرون زده
گریه ی دیوار زندان را درآورد این غریب
بس که بر دیوارها خون سرش بیرون زده
این غل و زنجیر که رفته میان ساق پا
اینورش رفته به داخل، آنورش بیرون زده
بی حیا انقدر از روی عبایش رد نشو!
از عبایش دستهای لاغرش بیرون زده
مرد دختردار دور از دخترش دق میکند
جانش از تن در فراق دخترش بیرون زده
قامت موسی بن جعفر خم شده، بد خم شده!
مثل صحنی که ستون محورش بیرون زده
خاک شد، اما نه غارت شد و نه مثل حسین
از تنش انگشت با انگشترش بیرون زده
از ته گودال با آن چکمه غرقه به خون
شمر را دیدند که با خنجرش بیرون زده
گوش زنها نشنود از بعد عباس علی..
حرمله یاغی شده با لشگرش بیرون زده
غم همین بس بانویی که سر مستور خداست
از حرم دنبال چادر معجرش بیرون زده
وای از حال رباب آن ساعتی که بین راه..
دید از سرنیزه سیب نوبرش بیرون زده
#سید_پوریا_هاشمی
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
بسمﺍﻟﻠَّﻪِﺍﻟﺮَّﺣْﻤَﻦِﺍﻟﺮَّﺣِﻴﻢ
شهادت باب الحوائج حضرت موسی ابن جعفر علیه السّلام را محضر بقیةاللّه الاعظم(عج) تسلیت عرض میکنیم.
برگ سبزیست تحفه ی درویش
┅┅┅❅❁❅┅┅┄
سال ها گوشه ی زندان به زبان ، آسان است
دوری از خانه و طفلان به زبان ، آسان است
مُجرم اَر رفت به زندانِ بلا ، کِیفرِ اوست
بی گُنَه زاده ی زهرا ، به زبان آسان است
پاره ی قلب نبی ، نورِ دوچشمانِ علی
پدرِ شاهِ خراسان ، به زبان آسان است
همه شب گَرمِ مُناجات و دعا و زاری
با لبِ روزه و عَطشان ، به زبان آسان است
تازیانه شده بود ، عادتِ روزانه یِ او
ناسِزا بر شَهِ مَردان ، به زبان آسان است
گفت ظالم سخن از مادرِ من ، هیچ مَگوی
گَر اِهانَت نَکُنی ، بارِ گران ، آسان است
یوسفِ فاطمه ، زنجیرِ جفا ، طعنه ی خَصم
خواهشِ مرگ زِ یَزدان ، به زبان آسان است
رفت زندان که گَزندی نرسد ، بر شیعه
درکِ این بحث و بیان هم ، به زبان آسان است
همه مَدیونِ امامیم ، برادر ، تو بدان
شیعه و این همه عُصیان ، به زبان ، آسان است
(گَر چه دوریم ، به یادِ تو ، سخن می گوییم)
شرحِ این ، دوری و هِجران، به زبان ، آسان است
ای "طریقت" غمِ دل گوی به بابِ حاجات
گَر عنایت برسد ، رنج و زیان ، آسان است
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
تقدیمی:حاج مرشدعلی طریقت
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
#امام_موسی_کاظم_ع_شهادت
بر تخته ای فرسوده پیکر میشود تشییع
پیکر که نه! یک جسم لاغر میشود تشییع
راحت نکردند از غل و زنجیر جسمش را
با دست و پای بسته، مضطر میشود تشییع
«باب»الحوائج بود و جای بهترین تابوت
آقایمان بر لنگه ای «در» میشود تشییع
حاجاتمان پیراهن مشکی به تن کرده
چون حضرت موسی بن جعفر(ع) میشود تشییع
جا مانده آهِ احتضارش گوشهٔ زندان
جان داده دور از چشم دختر میشود تشییع
دلواپس بیتابیِ معصومه(س)جانش بود
دور از رضا(ع) در غربت آخر میشود تشییع
بر صورتش جامانده ردّ زخمهٔ شلّاق
دارد کبودی های حنجر میشود تشییع
شکرخدا در ازدحام نیزه داران نیست
بیگانه با شمشیر و خنجر میشود تشییع
بر روی شانه! نَه به زیر ضربه هایِ نعل
دارد تنش با وضع بهتر میشود تشییع
دلواپس ناموس در بین حرامی نیست
دور از غم ِ خلخال و معجر میشود تشییع!
شاعر: #مرضیه_عاطفی
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
#امام_موسی_کاظم_ع_شهادت
قعر سجون، به واژه که معنا نمیشود
در چاه، جای یوسف زهرا نمیشود
چندین سیاه چال در اعماق یکدگر
اینجا که جای این قدِ رعنا نمیشود
تاریکتر ز شامِ سیه سِجنِ من شده
نور خدا، نهان دلِ شبها نمیشود
ممنوع شد اگرچه ملاقاتِ من، ولی
دیوار و در که مانعِ زهرا نمیشود
این گردنِ شکسته ی زنجیر بسته ام
حتی برای سجده کمی تا نمیشود
کوبیده ساقِ پای من از حلقه ی قیود
این استخوانِ خورده گِره وا نمیشود
با زهرِ کین، گلوی منِ روزه دار سوخت
افطار من که سیلیِ اعدا نمیشود
بر غربتم اگرچه رضا روز و شب گریست
اما غمم، مصیبت عظما نمیشود
با روضه های جدّ غریبم گذشت عمر
دردم بدونِ گریه مداوا نمیشود
این سالهای سخت به زندان، چو یک شبِ...
زندانِ سختِ زینب کبرا نمیشود
چندین کفن به جسم من، ای وای یک کفن...
بهر عزیز فاطمه پیدا نمیشود
زیر سمِ ستور، چه میمانَد از بدن
این جسمِ خاکمال شناسا نمیشود
چیزی نمانده تا سحرِ فجرِ انتقام
خورشید، پشت ابر تماشا نمیشود
یا صاحب الزمان بنما ذوالفقار را
چاره بجز قیام تو مولا نمیشود
شاعر: #محمود_ژولیده
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
#شور
#زمزمه
#شهادت_امام_کاظم
#سبک_به_سمت_گودال_از
روضهَش شده مثلِ... روضه یِ اربابم
جار میزدن تو شهر خارجی آوُردن
روضهَش شده مثلِ بیبیِ بیتابم
با دستایِ بسته آقامونو بردن
امان امان ای دل (۴)
روضهَش شده مثلِ روضهیِ اربابم
پیکرشو تشییع غریبهها کردن
روضهَش شده مثلِ بیبیِ بیتابم
دور و برش خیلی سر و صدا کردن
روضهَش شده مثلِ روضهیِ اربابم
اُستخوونِ پاهاش بدجور تَرَک خورده
روضهَش شده مثلِ بیبیِ بیتابم
مونده تویِ زندان بدجور کتک خورده
امان امان اِی دل (۴)
روضهَش شده مثلِ روضهیِ اربابم
ولی خدا رو شکر جسمِش کفن داره
روضهَش شده مثلِ بیبیِ بیتابم
همش میگه بچّه مگه زدن داره
روضهَش شده مثلِ روضهیِ اربابم
یکی سیاهچال و یکی تهِ گودال
روضهَش شده مثلِ بیبیِ بیتابم
از شدّت ضعف و عطش شده بیحال
امان امان ای دل (۴)
روضهَش شده مثلِ روضهیِ اربابم
ردِّ پایِ روضه رو پیکرش داره
روضهَش شده مثلِ بیبیِ بیتابم
با غل و زنجیر پا تو کوچه میذاره
امان امان اِی دل (۴)
به سمتِ گودال....
#سبک_بسمت_گودال_از_خیمه_دویدم
#شهادت #زمزمه #شور
#امام_موسی_کاظم_علیه_السلام
#حسین_ایمانی
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
روضه موسی بن جعفر علیه السلام
من آن خورشید پنهانم که پشت ابر زندانم
زآهم شعله ور هستم ز اشکم غرق بارانم
نه یار و همدمی دارم نه غمخوار غمی دارم
نه حتی سایه ای را که کنار خویش بنشانم
اگر دلتنگ و دلگیرم چنان محبوس زنجیرم
نمی آید به دست من دگر چاک گریبانم
دمام ذکر من گشته خلصنی ای خدا من
شده این حلقه های سلسله تسبیح دستانم
شبیه غنچه ای در خود شدم جمع از غل و زنجیر
نمی آید دمی بیرون سرم از روی دامانم
به سان باغ پاییزی نمانده ازتنم چیزی
شبیه مادرم زهرا شبح در جامه ای مانم
اذان صبح من گریه اذان مغربم شلاق
به وقت شرعی آه است افطاری که مهمانم
از این دشنام زندانبان شده مویم سپید از غم
فشارغیرت از مویم کشیده شیره ی جانم
چه سنگین است دستانش نمی بیند دگر چشمم
که گویا سیلی او دوخت مژگان را به مژگانم
به روی تخته ی یک در مرا تشییع می کردند
نشد جمعیتی غیر از غبار ره پریشانم
مرا در کوچه و بازار امام الرافضین خواندند
تنم فریاد اما زد مسلمانان مسلمانم
شبیه آن اسیران که به آن ها خارجی گفتند
به یاد کوچه و بازار آن ها روضه می خوانم
موسی علیمرادی
#شعر_جدید_شهادت_امام_موسی_کاظم
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
#امام_کاظم
انیسِ این شب ممتد چهارده سالم
شب است و گریه به حالم کند سیه چالم
اگرچه رفته زِ دستم حسابِ این شبها
نرفته از نظرم خاطراتِ اطفالم
اُمیدِ دیدنِ رویِ رضا ندارم حیف
از این دو چشمِ نحیف و دو پلکِ بیحالم
چنان فشرده مرا در میانِ خود زنجیر
که حلقه حلقه فرو رفته در پَر و بالم
دوباره کعبه نِی امشب سری به من زد و رفت
دوباره طعنه گرفته سراغِ احوالم
به رویِ خاک مسیرِ کشیدنم پیداست
شکسته میروم و هر دو پا به دنبالم
رسیده سَندیِ شاهک ، دوباره میخندد
و من بخاطرِ مادر دوباره مینالم
حیا نمیکند و بعدِ زخمِ سیلیِ او
به یادِ داغِ مدینه به یادِ نُه سالم
حسن لطفی
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
ای دوصد موسی به طورت ملتَجی
آفتــاب و مــــه بـــه نــورت ملتَجی!
نـــالـه ی پنـهــــان تـــو، شمشیــر تـــو
حلقـه ی وصــــل خــــدا، زنجیـــر تــــو
شـمــعِ خلــوتـگـــاهِ بـــــزم کبــریــا
کـعـبــــــه ی روح بـــلــنـــد انـبـیـــــــا
گــوهـر رخشـانِ شش دریــای نـور
نخــل سبـز نـور بخش هشت طـور
آسمـــانِ پـنــج خــورشیــد کمـــال
هفتمین وجـــهِ خـــدای ذوالجــلال
عـــرش اجــلال و شــرف را قــائمه
حــاصـل عـمـــرت رضــا و فـاطمــه
انــــس بـــــا معـبــــود، روح نـیّـــتـت
حبـس دشمــن شـــاهــد حــریّتت
روح عـــرفــان در منــاجـات شبـــت
آسمــان لبـــریـــز یـــا رب یـــا ربت
ذکــر، مشتـــاق و دعــــا دلـدادهات
اشــک تنهــایـی گــل سجـــادهات
نــام حــق گـل کـرده از لبهـای تـو
گــریـه، شمـع محفـل شبهـای تو
آیــههـــای نـــور، مشتــاق صــــدات
جــانِ شــب بیـــدارهـا بــادا فـدات
قبـلـــه ی دل بـــــاب حــاجـــات همــه
نـــالــهات صــــوت منـــاجـات همـه
حـبــس تـــو خلــــوتگـه دلــــدار بـود
سلسلـه خــــوشـتـر ز زلـف یـار بود
ای دل مطمــورههـــا زنـــــدان تـــــو
حلقـــه ی زنجیــــرهــــا گــــریـــان تــو
حبــس تـــو از قلــب شب تـــاریکتر
بـــا خـــدا از هــر زمـــان نــزدیک تر
ای هـمــایِ اوفـتـــــاده از نـــفــس!
تـــو کجـــا و دامـــن تنــگ قـفـس؟
تیـــره تـــــر از گـــوشــه ی زنـــدان تــو
سینــه ی تــــاریـــک زنــــدانـبـــان تــو
بـــارهــــا و بــــارهـــــا و بـــــارهــــا
دیـــده در حبـــس عـــــدو آزارهــــا
حیـف، مـــولا لحظــه ی جــــان دادنـت
بــــود زنجیـــر عــــدو بــــر گـــردنت
لحظـه لحظـه می شکـست آیینهات
وقــت رفتـن بــود سنگین سینـهات
همچـو جـــدت از همــه محـــرومتــر
نیـست زنـدانـــی ز تــــو مظلــومتــر
زهـــر، آتـــش شد، تــو را بیتاب کرد
آب کــــرد و آب کـــــرد و آب کــــرد
پیـکــــرت را چــــار تــــن بـــرداشتند
روی تختــه پـــــارهای بگـــذاشـتـنـد
گــرچه بـاید در عزایت خون گریست
گـرچه زنـدانی چو تو مظلوم نیست
اشک ما جاریست عمری از دو عین
بــر تـــو و بـر جـدِّ مظلـومت حسین
جسـم پـــاک تــو بـه دوش چــار تن
جسم جدت ماند بی غسل و کفن
پیـکـــر تــــو در غــــل و زنجیــــرهـــا
پیـکـــر او طـعــمــــه ی شمشیـــرهــا
جسم تـو از زهــر دشمن شـد کبود
جسـم او را زخـــم روی زخـــم بــود
زخم مــا زخمِ تنِ صد چاک اوست
اشک"میثم"وقف خون پاک اوست
#استاد_غلامرضا_سازگار
#امام_موسی_ابن_جعفر_ع
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
#السلام_علیک_یا_موسی_بن_جعفر
#شهادت
#امام_کاظم_علیه_السلام
صدای روضه می آید مهیّا می شود چشمم
خدارا گریه کن ها ! بینتان جا می شود چشمم؟
برای یوسف زندان بغداد اشک می ریزم
به نابیناییم شادم ، زلیخا می شود چشمم
من از زندان و زندانبان و زندانی چه می دانم
بپرس از اشک می بینی که دریا می شود چشمم
عبادتگاه یا زندان ؟ نمی دانم ولی با او
نماز اشک می خوانم ، مصلّی می شود چشمم
بنا بود آنچه می خوانم تسلای دلم باشد
عجب جایی میان روضه ها وا می شود چشمم
شبِ تاریکِ زندان ، ابنِ شاهک ، خشم زندانبان
شب قدر است و با این روضه احیا می شود چشمم
گریزِ کربلا را نیز با خود دارد این زندان
فرات اشک ! جاری شو که سقّا می شود چشمم
تنی در بین زنجیر و تنی بر خاک در گودال
میان روضه حیرانم ، معمّا می شود چشمم
#محسن_ناصحی
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
دوبیتی
از داغ دلت باغ گل لاله شدی!
با مادر خود فاطمه، هم ناله شدی!
تو ماهِ شبِ چارده بودی، افسوس
زندانی ظلمِ چارده ساله شدی!
▪️
ای گل که ز بیداد خزان پژمردی!
بر شانه ی خود بار امانت بردی!
تا خاطره ی فاطمه تجدید شود
نامی ز فدک بردی و سیلی خوردی
▪️
معصوم نهم، آینه ی غیب و شهود
در تیررس ظلم و ستم، دایم بود
از نقشه ی قتل خویشتن بود آگاه
آن روز که اَبعاد فدک را فرمود
▪️
زندانی بغداد دلش بر خون بود
قربان غمش شوم، که روز افزون بود
هنگام خداحافظی از باغ و بهار
انگشت اشاره اش سوی هارون بود
▪️
آن یار، که مهر از نَفَسش گرم شود
گل پیش جمالش آب از شرم شود
در حلقه ی زنجیر بماند به چه جرم؟
آنقدر که ساقِ پای او نرم شود
▪️
آن شب که نسیم از رَهِ بغداد آمد
ما را ز حدیث عشق و خون یاد آمد
از سوز مناجات تو، محراب گریست
از صبر تو، زنجیر به فریاد آمد
▪️
روزی که قرار از دل من می بردند
پیغام غریبی به وطن می بردند
این جسم تو بود روی جِسرِ بغداد
یا گل سر دوش چارتن می بردند؟
#استاد_محمد_جواد_غفورزاده_شفق
#امام_موسی_ابن_جعفر_ع
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
#امام_کاظم
با گریه،با آه دمادم می نویسند
در ذیل مُصحف،شرحِ ماتم می نویسند
اندوه را با جوهر غم می نویسند
این روضه را مثل مُحَرَّم می نویسند
کوچه به کوچه مجلس ماتم گرفتند
کَرّوبیان با روضه خوان ها دم گرفتند
آیات قرآن حضرت موسی بن جعفر ع
تسبیحِ ایمان حضرت موسی بن جعفر ع
آوای باران حضرت موسی بن جعفر ع
دردی و درمان حضرت موسی بن جعفر ع
لب تشنه ی عشق توام باران عطا کن
از دردمندان توام درمان عطا کن
بویِ دلانگیزِ بهارِ مَردُم ما
نورِ چراغِ شام تارِ مَردم ما
بودی همیشه در کنار مَردُم ما
خیلی گره خورده است کار مَردُم ما
گرچه گرفتاریم یا باب الحوائج
امّا تو را داریم یا باب الحوائج
خوشبخت چشمی که خودش را نیل کرده
آیاتِ اشک آلوده ای تنزیل کرده
پای بساطت سال را تحویل کرده
بیچاره آنکه روضه را تعطیل کرده
مشقِ بقای خضر،درسِ حوزه ی توست
آب شفای خلق،اشکِ روضه ی توست
جز ذکر "الله" لبت "بسمی" نداریم
شیرین تر از نام شما اسمی نداریم
با حرز تو از صدبلا قِسمی نداریم
ما ترس از بیماریِ جسمی نداریم
بیماری ما زندگی منهای روضه است
راه علاجِ ما دو قطره چای روضه است
چشم مرا تر کن زمان ربّناها
لطفاً نگاهم کن میان این گداها
پیچیده در هفت آسمان ها این صداها:
یا "فاطمه معصومه"ها و یا "رضا" ها
این خاک شد "ایرانِ" این خواهر_برادر
جانِ همه قربانِ این خواهر_بردار
دریای رحمت!ما به موجات خو گرفتیم
از هرکسی جز خاندانت رو گرفتیم
در اوج بیماری ز تو دارو گرفتیم
ما نسخه را از "ضامن آهو" گرفتیم
صحن رضا جانِ شما دارالشفا شد
پای ضریحش نُطقِ طفل لال وا شد
موسایِ طور غم عصایت را شکستند
با زجر تو قلب رضایت را شکستند
نامردها دست دعایت را شکستند
زیر لگدها ساق پایت را شکستند
چیزی برای تو به جز ماتم نمانده
نای مناجاتی برایت هم نمانده
شیعه هنوز از غُصّه ات تشویش دارد
داغ تو را در سینه بیش از پیش دارد
سِندیِ ملعون بد زبانش نیش دارد
روی لبش دشنام قوم و خویش دارد
با ذکر مادر درد پهلو می کشیدی
داغ حسن را کنج زندان می چشیدی
در این قفس بال و پری دیدم؟ندیدم
جز روضه چیز دیگری دیدم؟ندیدم
زیر عبایت پیکری دیدم؟ندیدم
جز استخوان لاغری دیدم؟ندیدم
داغ تو ما را کُشت ای فرزند زهرا
عَجِّل وفاتی خوانده ای مانند زهرا
با جوهر خون نامه ات توقیع گردید
اندوه تو در روضه ها توزیع گردید
آیه به آیه سوره ات تقطیع گردید
بر تختِپاره پیکرت تشییع گردید
با این همه..،تو بی کفن ماندی؟نماندی
آقا!بدون پیرهن ماندی؟نماندی
اصلاً تنت آماج تیغ و نیزه ها شد؟!
از پشت سر راس تو از پیکر جدا شد؟!
آنگونه دور خیمه هایت شر به پا شد؟!
ناموس تو راهیِ شامات بلا شد؟!
پس هیچ دردی مثل درد کربلا نیست
پس هیچ داغی داغ شاه سرجدا نیست
بردیا محمدی
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*