eitaa logo
کانون مداحان
25.8هزار دنبال‌کننده
20.1هزار عکس
20هزار ویدیو
185 فایل
کانون مداحان استان مرکز آموزش عمومی ، تخصصی و سطح عالی مداحی. خیریه فرهنگی ذاکرین امام حسین (ع)
مشاهده در ایتا
دانلود
☑️ ضربت خوردن حضرت امیر (ع) با گریه ایستاد، دوباره نگاش کرد تسبیح را بدست گرفت و دعاش کرد معلوم می شود که نمک گیر زینب است وقتى بجاى شیر نمک را غذاش کرد افتاد یاد کوچه و پاى برهنه اش وقتى مقابلش پدرش گیوه پاش کرد از بس به وصل فاطمه اش اشتیاق داشت در خواب بود قاتلش اما صداش کرد بین دو سجده بود که فرق سر على مانند ذوالفقار دودم شد...دوتاش کرد شمشیر تا میان دو ابروى صورتش طورى نشسته بود نمی شد جداش کرد می خواست دست و پا زدنش بیشتر شود شمشیر را میان سرش جابجاش کرد اى روزگار! آخر على را زمین زدند باید ازین به بعد جگر را فداش کرد وقت وصال بود، دوباره خضاب کرد وقت خضاب خون سرش را حناش کرد بین حصیر پاره پدر را حسین برد تا اینکه از قضا پسرش بوریاش کرد 🔸شاعر: ________________________________ ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
☑️ شب 19 رمضان ضربت خوردن مولا «درد دل با حضرت زهرا (س)» سفره دار قديمي ام امشب شده ام ميهمان دخترمان شده سي سال كار من يادِ سفره ي روزهاي آخرمان سفره دار قديمي ام سي سال تكه نان و نمك مرا بس بود جاي نان جاي آب هر افطار غصه هاي فد مرا بس بود يادِ آن روزها كه تا دم صبح چادرت عطر و نور مي آورد گرچه دستت شكسته بود اما نان گرم از تنور مي آورد گندمي آرد ميشد و بعدش دسته ي آسياب خوني بود تا كه آبي به درد ميخوردي لبه ي ظرفِ آب خوني بود سفره اي پهن ميشد و طفلان غيره نانِ تو را نمي خوردند بعد روزي كه پشت در ماندي كودكانم غذا نميخوردند بعد روزي كه پشت در ماندي ميشنيدم صداي شيشه ي خُرد ميشد از لكه هاي پيرُهنت زخمهاي تو را نديده شمرد شعله روزي كه پشت در ماندي حلقه زد معجر تو را سوزاند زينبم خواست تا كه فضه شود آتشي دختر تو را سوزاند وقتِ افطار ِ من شده اما باز هم روضه خوان تو شده ام بعد سي سال نانِ تازه بپز سحري ميهمان تو شده ام 🔸شاعر: ؟؟؟ ________________________________ ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
☑️ ضربت خوردن حضرت امیر (ع) تا تَرَک خورد سَرَش دُخترش اُفتاد زمین دست بگذاشت رویِ معجرش اُفتاد زمین بیشتر تیغ فرو رفت میانِ اَبرو تا که از ضَرب علی باسرش اُفتاد زمین به سرش خورد ولی پهلویِ او درد گرفت دید از ضربه ی در همسرش اُفتاد زمین کَس نفهمید که عباس چگونه آمد بارها تا بِرِسَد مَحضَرَش اُفتاد زمین خواست تا خانه یِ زینب رویِ پا راه رَوَد دو قدم رفت ولی پیکرش اُفتاد زمین دخترش دید زمین خوردنِ بابایش را دخترش دید و....خودش آخرش اُفتاد زمین چقدر از رویِ تَل تا لبِ گودال دوید چقدر بینِ همه خواهرش اُفتاد زمین ذوالجناح آه ببین نیزه ای او را هول داد از رویِ زین به زمین با سَرَش اُفتاد زمین دید پایین قدمهاش سَنان می خندید دید بالایِ سرش مادرش اُفتاد زمین 🔸شاعر: ________________________________ ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
بِفاطمةَ الهی العفو ... «سحر هجدهم» و مادر هجده ساله آتش و هیزم و مسمار و در و آلاله نالهٔ فضه بیا در همه عالم پیچید محسنم رفت،تنم سوخت میان شعله ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
اشعار ضربت خوردن حضرت علی(ع) - مهدی نظری وقتی که با نان و نمک افطار می کرد انگار که با فاطمه دیدار می کرد هی شیر را از پیش خود می زد کنار و هی دخترش با چشم تر اصرار می کرد در آسمان انگار چیزی تازه می دید با اشک دیده چشم را خونبار می کرد درخاطرش پیراهنی پر ماجرا داشت که این جهان را برسرش آوار می کرد امشب ز شبهای دگر مظلوم تر بود این را اذان، وقت سحر اقرار می کرد دنیا برایش صحنه ای پر زغم داشت که هر سحر را مثل شام تار می کرد این پیرمردی که غرورش را شکستند انا الیه راجعون تکرار می کرد دلتنگ محسن بود این شبهای آخر گریه به پهلو و در و دیوار می کرد قلاب در وقتی که بوسه زد به شالش یاد غلاف و زخم دست یار می کرد از بسکه دلتنگ نگاه همسرش بود او ابن ملجم را خودش بیدار می کرد همراه زینب دخترش محراب کوفه گریه برای حیدر کرار می کرد ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
مناجات با امام زمان در شب قدر امشب بیا دوباره خدا را صدا کنیم قرآن به سر برای ظهورش دعا کنیم قدری تاملی و سپس کربلا رویم با روضه های خون خدا هم صفا کنیم آمد شب قدر و ذکر مولا گیریم امشب تو بیا که با تو احیا گیریم یک شب سفر کرب وبلا همراهت از دست خودت مهر و امضا گیریم *** وقتی که مجیر خواندم و جوشن و قرآن بر سر وقتی که زدم ناله و از اشک دو چشمم شد تر یک خواسته از درگه تو فقط تمنّا کردم یک نیم نگاهی و رسان صاحب ما را دیگر *** سلام من به قرآن بر سر تو سلام من به قبر مادر تو اگر زائر شدی صحن نجف را سلام من به بابا حیدر تو اگر زائر شدی بین الحرم را سلام من به جدّ اطهر تو بگو از جانب من با حسینت سلام من به خون پیکر تو اگر رفتی کنار قبر عبّاس سلام من به آن آب آور تو شب احیا کند ناله سه ساله پدر جان، کی بریده آن سر تو اگر رفتی کنار قبر زینب سلام من به آن چشم تر تو به مشهد هم که رفتی یابن زهرا بگو من هم بیایم در بر تو خلاصه گویمت در بین سرداب سلام من به سوز اطهر تو ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
: نوزده شب مى گذشت از ماه نور ماه مهمان خدا بودن ، حضور ماه قرآن ، ماه شور و عشق و حال ماه آذين بستن روح از كمال آن شب امّا آسمان مرموز بود كهكشان در كهكشان مرموز بود ماه آن شب رنگى از اندوه داشت غصهاى سنگين تر از صد كوه داشت نبض هستى تند مى زد ، سرد بود آفرينش بسترى از درد بود كوفه آن شب با وفا بيگانه بود مثل يك زنجيرى ديوانه بود چشمها در خواب ، دور از همهمه يك نفر بيدار و غرق زمزمه او على آن حيدر مظلوم بود ميهمان دخترش كلثوم بود آسمان را ديد مى زد گاه گاه خيره مى شد بر نگاه سرد ماه در فضاى سينه اش دل مى طپيد گوئيا چشم انتظارى مى كشيد بيقرار لحظه موعود بود التهاب قلب او مشهود بود در نگاهش يك جهان احساس داشت چهرهاى روشن چو برگ ياس داشت هر چه بود آن شب سحر از ره رسيد لحظه ناب ولى الله رسيد بست دور سر على دستار را شد مهيا لحظه ديدار را مست از ميناى اشراقىّ هو ربّنا يا ربّنا مىگفت او خواست بيرون آيد از خانه ولى چنگ زد در بر كمر بند على دسته مرغابيان بيقرار دور او حلقه زده پروانه وار بود يك دنيا سخن در كارشان موج مى زد خواهش از رفتارشان يا على اى معنى احسان مرو هان !بمان اى يار محرومان مرو بانگ عجّل مى زند تقدير تو كن در اين امر قضا تأخير ، تو گفت مولا : وقت پرواز آمده بعد عمرى عشق من باز آمده مى رسد بر گوشم آواى رحيل از گلوى پيك جانان ، جبرئيل تا حضور خود خدا مى خواندم يك صداى آشنا مى خواندم بر مشامم بوى محسن مى رسد ارجعى از كوى محسن مى رسد مى زند جوش شهادت خون من تنگ زهرا شد دل محزون من با وداع از دخترش كلثوم رفت سوى مسجد حيدر مظلوم رفت فتنه در آنسوى مسجد خواب بود در هجوم لحظه ها بيتاب بود در مقام دوست شيطان خفته بود زلف قُطّامه ى دلش آشفته بود گفتش : اى تقدير من بيدار شو وقت ديدار آمده ، هشيار شو تشنه شمشير تو بر خون من است مرتضى هم در هواى رفتن است مسجد كوفه حضور راز شد نافله در صبح عشق آغاز شد در سكوت و ذكر ، شمشير و فرود مهر و خون پيوست با هم در سجود سجده دوّم على سر بر نداشت طاقت برخاستن ديگر نداشت دامن محراب غرق لاله شد مسجد كوفه حريم ناله شد غرق در خون تا على از تاب رفت خون دل از ديده محراب رفت شد نماز عشق حيدر ناتمام ذكر سجده شد مبدل بر سلام فزتُ رب الكعبه گفت و پر فشاند خاك مقتل را به زخم سر فشاند لالههاى باغ سبز فاطمه چون شنيدند از ملك اين زمزمه : اهل عالم شاه مردان كشته شد روح غيرت شير يزدان كشته شد كشته شد روح دعا مولا على واعليّاً واعليّاً واعلى آمدند از خانه بيرون با شتاب تا شوند آگه ز حال بوتراب مرتضى ناى سخن گفتن نداشت پاى حيدر طاقت رفتن نداشت سفره سبز دعا بر چيده شد در گليمى پيكرش پيچيده شد مرد شمشمير و دعا از هوش رفت سوى خانه پيكرش بر دوش رفت درب خانه چشم خود را باز كرد با عزيزانش سخن آغاز كرد كاى عزيزان گر چه در تاب و تبم بيقرار گريههاى زينبم دخترم دلواپس حال من است چشم او بر در به دنبال من است خون بشوئيد از رخ گلگون من تا نبيند دختر محزون من مىروم با پاى خود تا خانهام بر تسلاى دل ريحانهام معنى اُمّ الكتابى يا على جلوه ی احساس نابى يا على بر درت دست توسل مىزنم از نجف تا كربلا پل مىزنم خواستى زينب نبيند خون تو زخم سر، پيشانى گلگون تو داشتى مولا هواى زينبت كاش بودى كربلاى زينبت قطعه قطعه پيكر خورشيد ديد بر فراز نى سر خورشيد ديد پرپر از جور خزان شد ياس او شد جدا از تن سر عباس او عصر عاشورا ميان قتلگاه... اى قلم!! بشكن ، خدا را آه آه کمیل کاشانی ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
: بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ تقدیم غمت خونِ جگر لالۀ ما بود بی مهر رخت سایۀ غم، هالۀ ما بود هجران تو در دل شرر نالۀ ما بود هر لحظه فراغت غم صد سالۀ ما بود ای ماه که دادی همه را مهر خدائی چون شد که دمیدی به شبستان جدائی ای یاد جمال تو چراغ سحر ما ای داغ تو تا شام ابد بر جگر ما ای روی نهان از نظرت در نظر ما حیف است که باشیم و نباشی به بر ما هر صبح فراق تو به ما شام بلا بود ایام غمت بر همه ایام بلا بود ای ماه جماران که زهجرت چو هلالیم یکبار برافروز و ببین ما به چه حالیم سر تا به قدم محنت و اندوه و ملالیم باید که بسوزیم و بگرییم و بنالیم عمر است پس از مرگ تو شرمندگی ما بی تو شده جان کندن ما زندگی ما ای همدم یاران خدا جوی جماران ای کعبۀ دل بیت تو در کوی جماران ای گرد عزایت به سرو روی جماران با یاد تو چشم همگان سوی جماران بازآ که خزان بی تو بهاران دل ماست بیت الحزن از غصه جماران دل ماست ای رفته به دیدار خدا با دل آرام آرام دل آرام که گیتی است تو را، رام از نهضت تو مانده به جا نهضت اسلام با صبح قیامت شب کفر است به اتمام دیگر به وطن دیو ستم باز نیاید از طبل ابر قدرتی آواز نیاید آرام کز اعدای تو آرام ربودند یاران همه از دور پیام تو شنودند از مرکز الحاد بدین راه گشودند در دامن کفر آیت توحید سرودند خورشید قیام تو گرفته همه جا را بخشنده پیامت به جهان نور خدا را آرام که پیمان تو هرگز نشکستیم آرام که پیوند وفا را نگسستیم با غیر تو ما عهد نبستیم نبستیم آنیم که بودیم و همینیم که هستیم کوبیم بت اهرمن اهرمنی را داریم زتو چون تبر بت شکنی را آرام که همواره پیامت سخن ماست آرام که این جامه به پیکر کفن ماست آرام که در خط تو هر مرد و زن ماست آرام که بر بال ملایک وطن ماست آرام که ایمن زبلا کشور ما شد همسنگر تو خامنه ای رهبر ما شد در جنگ شرر بر سر ما ریخت چو باران گردید وطن آتش و خون هشت بهاران غلطید بخون از همه سو پیکر یاران سوگند به سوز دلت ای پیر جماران داغ تو که چون شعله آتش به درون بود بر ما شررش از شرر جنگ فزون بود ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
میثاق خمینی را با خامنه ای بستیم تا لحظه جان دادن با خامنه ای هستیم هیهات از این موضع کوتاه نمی آییم با قوم ولی نشناس ما راه نمی آییم
آمد که زنگ انقلابی ناگهان باشد بایست هم انگشت دنیا بر دهان باشد ابروی او شمشیر بود و غیر ممکن بود از تیغ ابرویش حریفی در امان باشد مردی که ایمان مجسم بود و ثابت کرد گهواره گاهی میتواند پادگان باشد مردی که با سوزاندن کاخ ستم فهماند مظلوم ، آهش میشود آتش فشان باشد #### دیروز مشق عشق مان داده است تا امروز نام خدا سربرگ کاغذهایمان باشد این نسل ، امید دل دیروز آن مرد است حاشا اگر تنها به فکر آب و نان باشد ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
بسم‌الله الرحمن الرحیم امام_خمینی_ره_مدح امام_خمینی_ره_ارتحال حمید_رمی تو آمدی که شجاعت در این دیار بماند حماسه در دلِ تاریخ، ماندگار بماند تو آمدی که معطّر به عطرِ ناب تو باشم نسیم صبحدمی از تو یادگار بماند تو آمدی که به پایت هزار سرو بیفتد هزار سرو بیفتد، گلِ بهار بماند تو جبر را به زمین می‌زدی به حکم خدا تا میان ریشۀ این خاک، اختیار بماند تو آمدی که به دست علی عَلَم برسانی که در کشاکش این جنگ، ذوالفقار بماند 🍀🍀🍀🍀🍀🍀 ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
بسم‌الله الرحمن الرحیم امام_خمینی_ره_مدح یوسف_رحیمی در آسمان نگاهش بهشت منزل داشت بهشت روشني از آن همه فضائل داشت شکوه و هيبت و حسن و ملاحتش بي مثل عجب جمال و جلالي در آن شمايل داشت نگاه روشن او آيه هاي «والفجر» و لبش ترنم «يا ايها المزمّل» داشت رسيد صبح سپيد نزول «أعطينا» رسيد و کوثري از روشني حمايل داشت مسيح بود و دمش جان تازه مي بخشيد که زنده از نفحاتش هزارها دل داشت دمي به ابروي پيوسته خم نمي آورد اگر که لشکر طاغوت در مقابل داشت اگر که سيل عداوت، چو کوه پا برجا اگر که موج ندامت، صفاي ساحل داشت نشد فداش گر اين نيمه جان ناقابل به راهش آن همه جان بر کفان قابل داشت چه کرد روح خدا در جهاد عشق و عقل حکيم عاشق و دلدادگان عاقل داشت گذاشت بر دل ما گرچه داغ هجرش را مسیر روشن او سالکان واصل داشت نهاد دست خدا در وجود «سيّد علي» شکوه و هيمنه اي که «امام راحل» داشت خدا کند که بفهمیم این سعادت را حیات طیبه را، نعمت ولایت را ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
رحلت امام قلم امشب وفـا كـن يـاريم  ده پـريـشـانم   بيـا  دلـداريم  ده قلم  بنـويس دريـاي غمم مـن پـرستـوي  ديـار مـاتـمم مـن قلم بنويس خـرداد است اين ماه مه  غم  ماه  فـرياد است ايـن ماه در این سینه غمی را يـاد  دارم مُـحـرّم  در دل خــرداد دارم سخن كوته بگويم هست مـا رفت خميني  كبيـر از  دست مـا  رفت خودش  فرمود  مـن  بيمار يـارم چـو منصور  عاشق  بـالاي  دارم به نطق وهركلامش دين هدف بود چه شبهايي كه  تنها در نجف بـود دلش از نـور قـرآن  منجلي  بود كه  او  دلداده ي آل  علـي بـود امـام مـا، قسم بـر جـان یاران که بعد از تو همه برف است و باران دوباره  اشك مـن جاريست  امشب همه  ايـران  عـزاداريست  امشب همـه یـاری کنید ایـن نازنین را ولــی امــر کل مسـلمیـن را ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان (غريب) انـدر دلـش فـرياد دارد كـه فـريـاد  از مـه خـرداد دارد
تو همچو ماه تمام از افق شدی طالع ظلام اهل ستم شد ز نور تو ضایع ز نصرت کرمت شد هوا چه بارانی؟ شدند مردم ایران همه تو را تابع هر آن که مهر و وفای تو را اجابت کرد زمان آمدن یار میشود سامع تمام اهل جهان از صلابتت گویند شبیه کوه که در باد سخت شد واقع تو عالمی و عمل هم مرید علم تو شد به روز حشر مرام تو میشود شافع ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
انديشه‌ی ناب حضرتش در راه است روشن‌گر اين مسير ،همچون ماه است از بركت او، چه انقلابى برپاست! احياگر نهضت رسول الله است
از غم دوست در این میکده فریاد کشم دادرس نیست که در هجر رخش داد کشم داد و بیداد که در محفل ما رندی نیست که برش شکوه برم، داد ز بیداد کشم شادی‌ام داد، غمم داد و جفا داد و وفا با صفا منت آن را که به من داد کشم عاشقم، عاشق روی تو، نه چیز دگری بار هجران و وصالت به دل شاد کشم در غمت ای گل وحشی من ای خسرو من جور مجنون ببرم تیشه فرهاد کشم مردم از زندگی بی تو که با من هستی طرفه سرّی‌ست که باید بَرِ استاد کشم سال‌ها می‌گذرد، حادثه‌ها می‌آید 🔸شاعر: ______________________________________ ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
Asemani: غبـــــار تماشــــا غزل - به مناسبت ارتحــــال امام خمینـــی رحمــــةالله علیه آن شب به دوش خلق غمی جا گرفته بود آئینه را غبـــار تماشا گرفتــه بــــود تنها نه چشم خسته ی هفت آسمان گریست باور کنید سینه ی صحرا گرفته بود غم می چکید از دل خرداد شصت و هشت از بس که داغ دامن او را گرفته بود از خاطرم نمی برم آن روز شوم را روزی که رنگ ظلمت یلدا گرفته بود در سینه های خسته ی مردان روزگار احساس تلخ بی پدری جا گرفته بود در لیلة الفراق خمینــــی چه با صفا چشمان گُــر گرفته ام احیا گرفته بود با گوش جان خویش شنیدم که بی ریا هر ذره ای نـــوای دریغــا گرفته بود تابوت مثل یک صدف آغوش باز کرد دردانه ای بهـــانه ی دریــا گرفته بود از نسل پر طراوت سبزینه ها گلی جا بر فراز شانه ی زهـــرا گرفته بود بی نفخ صور خاک عطشناک شهر ما شوری شبیهِ محشر کبــریٰ گرفته بود شاعر؛ ابراهیـــم سنـــائی سال ۱۳۷۰ هجری شمسی ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
در آستانه سالروز ارتحال پیر جماران: ز هجر پیر جماران به غم گرفتاریم ز درد دوری او ناله‌ها ز دل داریم به یمن دلبری آن نگار شهر آشوب مرید ساقی عشقیم مست دلداریم تمام عزت ایران تصدق سر اوست ز اقتدار خمینی‌ست آبرو داریم هنوز هم به خدا سر در حسینیه‌ها میان قاب وفا عکس یار بگذاریم میان ما همه عهدی‌ست تا ابد باقی که پای عهد خود از جان خویش بیزاریم به جان فاطمه سوگند تا قیامت هم ز حب آل علی دست بر نمی‌داریم برای حفظ ولایت شهید باید شد که همچنان شهدا بی‌قرار دیداریم کلام سید علی بر زمین نخواهد ماند که در رکاب علی از تبار عماریم شاعر:قاسم نعمتی ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
السلام علی امیر المؤمنین السلام علی سید الوصیین السلام علی وارثِ الانبیا السلام علی قاتلِ المشرکین السلام علی صاحبِ ذوالفقار السلام علی قامعِ الملحدین حجةُ اللهِ فی ارضِ بعدَ النبی کلمةُ التقوی ، حبلُ اللهِ المتین ولیِّ کلّ مؤمنٍ وَ مؤمنه تاجُ البکايين و یعسوبِ المسلمین علیٌّ اَقومُ الناسَ بِعَهدِ الله کلمةُ التی أُلزِمَ المتقین علیٌّ امین اللهِ علیٰ ارضه اعلم الناسِ وَ صالحِ المؤمنین علیٌّ صاحبِ سِرِّ رسول الله علیٌّ ابو الیتامی و المساکین یدُ اللِه المبسوطةِ علی العباد بالمغفرةِ و الرحمةِ و الیقین حاملُ رایةِ رسولِ المصطفی سیفِ اللِه علی الأعداءِ اجمعین علی ابوالسبطین ابو الریحانتین شیخ الانصارِ وَ شیخ المهاجرین امیرُ البَرره ، قاتلُ الفَجَره اَقوَمُ الناسَ بَِأمرِ اللهِ المُبین امینُ رسولِ اللهِ علیٓ حوضِه وَ الیَ الجنّة قايدُ المسلمین امیرُ آیاتِ القرانِ خیرِ الناس اقربُ الناسْ اِلیَ الجنةِ یومِ الدّین کمیل کاشانی ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
☑️ ضربت خوردن حضرت امیر (ع) وقت پرواز آسمان شده بود گوئیا آخر جهان شده بود کعبه می رفت در دل محراب لحظه ی گریه ی اذان شده بود کوفه لبریز از مصیبت بود باد در کوچه نوحه خوان شده بود شور افتاد در دل زینب پی بابا دلش روان شده بود در و دیوار التماسش کرد در و دیوار مهربان شده بود شوق دیدار حضرت زهرا در نگاه علی عیان شده بود خار در چشم و تیغ بین گلو زخم، مهمان استخوان شده بود سایه ای شوم پشت هر دیوار در کمین علی نهان شده بود ناگهان آسمان ترک برداشت فرق خورشید خون فشان شده بود در نجف سینه بیقرار از عشق گفت "لا یمکن الفرار" از عشق 🔸شاعر: ________________________________ ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
☑️ ضربت خوردن حضرت امیر (ع) دوش بر فرق تو شمشیر فرود آمده بود سنگ بر آینۀ اصل وجود آمده بود شب تودیع تو از جوش ملک غوغا شد وحی نازل شده و روح فرود آمده بود به تمنّای حضور تو ز بام ملکوت پیک قدسی به سلام و به درود آمده بود آن شب از سرخی خون تو شفق رنگین شد فجر حیرت زده با روی کبود آمده بود جان ما بودی و بدرود جهان می گفتی آن شب قدر که مسجد به سجود آمده بود به امید کرمی پیک اجل این همه راه به گدائی به در خانۀ جود آمده بود ای گره خورده حیات دو جهان با نفَسَت مرگ آن شب به سراغ تو چه زود آمده بود غمت این بود که در خانۀ بی فاطمه باز محشر تازه ای آن شب به وجود آمده بود می شنید از گل لب های تو الله الله شاهد غیب که از بزم شهود آمده بود ای نماد حرم عشق و محبّت، نجفت از تو شعر شفق آن جا به نمود آمده بود 🔸شاعر: ________________________________ ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
☑️ ضربت خوردن حضرت امیر (ع) یک مرد تنهای خمیده از دیگران طعنه شنیده داغ غریبی را چشیده یک عمر بیخوابی کشیده دارد عجب شوقی برای دیدن روی شهیده در شهر محنت‌زای کوفه شبگرد خسته پای کوفه بی همنفس آقای کوفه این رهبر تنهای کوفه رد می‌شود از خواب شوم بی خیالی‌های کوفه سی سال اشک بی تبسم سی سال درد مرقدی گم سی سال تنها بین مردم سی سال خون دل ، تلاطم سی سال بی زهرا نخورده آب خوش با نان گندم این آخر عشق و عبادت شبها به گریه کرده عادت مرد میاندار رشادت بسته کمر بهر شهادت یا فاطمه یا فاطمه گویان رود سوی سعادت با مردم از فردایشان گفت از آخر آخر زمان گفت از راههای آسمان گفت حرف خدا را بی امان آرام بر بالای بام مأذنه رفت و اذان گفت بیتاب آمد پیش منبر نیّت نمود الله اکبر با تیغ برّان خصم کافر آمد به سوی فرق حیدر ناگه امیر لافتی شد در میان خون شناور صدیقه‌ی پهلو شکسته از آسمان بازو شکسته فریاد می‌زد: او شکسته شد جلوه‌ی یاهو شکسته فرق امیرالمؤمنین تا اوّل ابرو شکسته 🔸شاعر: ________________________________ ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
☑️ ضربت خوردن حضرت امیر (ع) خوب کردی که سرِ سفره نمک هم داری چون که زخم دلم امشب به نمک داشت نیاز همسر من که زمین از نفسش بر پا بود به مناجات شبش حور و ملک داشت نیاز با خودش بود و به کار احدی کار نداشت مهربان بود و به سوداش ، فلک داشت نیاز خلق شد عالم هستی به وجود زهرا به دعاهاش ، سما تا به سمک داشت نیاز پشت در رفت حمایت کند از من ورنه یک چنین فاطمه ای کِی به فدک داشت نیاز یک زن و کودکِ بی تاب ، میان کوچه کِی به بی حرمتی و فحش و کتک داشت نیاز جای حیدر کمک از فضه گرفت و بر خاست پشت در سقط جنین شد به کمک داشت نیاز با نسیمی رُخِ گلبرگِ گُلم لَک می شد تو بگو برگ گل یاس به چَک داشت نیاز ؟؟!! .. حرمله ...! تا ز عطش جان ندهد طفل رباب چند قطره فقط از آب خنک داشت نیاز 🔸شاعر: ________________________________ ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
☑️ ضربت خوردن حضرت امیر (ع) میان قبلۀ محراب ناله ها کردم به هرقنوت برای همه دعا کردم برای اینکه به وصل حبیبه ام برسم به قلب سوخته هر شب خداخدا کردم گرفته مسجد کوفه شمیم تو زهرا ببین چه محشری از عاشقی به پا کردم میان گودی محراب تا زمین خوردم عجیب یاد تو و داغ کوچه را کردم تو گیر کردی و نام مرا صدا کردی ببین به صورت خونین تو را صدا کردم عزیز من به تو گفتم که بی تو می میرم ببین به عهد چهل ساله ام وفا کردم دلم زبس نگران نگاه زینب بود دوشانۀ حسینین خودم رها کردم محارمند کنون دور دخترم اما اشاره جانب گودال کربلا کردم تمام شاخه گلانش به نیزه چیده شود به پیش دیده زینب گلو بریده شود 🔸شاعر: ________________________________ ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان