eitaa logo
کانون مداحان
26.3هزار دنبال‌کننده
20.6هزار عکس
20.6هزار ویدیو
191 فایل
کانون مداحان استان مرکز آموزش عمومی ، تخصصی و سطح عالی مداحی. خیریه فرهنگی ذاکرین امام حسین (ع)
مشاهده در ایتا
دانلود
YEKNET.IR - roze 2 - fatemie 2 - 98.11.08 - narimani.mp3
6.43M
🔳 🌴روضه حضرت زهرا(س) 🌴ضعفی شدید نیروی او را گرفته بود 🎤 👌بسیار دلنشین ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
والای زن حجت الاسلام مسعود عالی 🌷🌱...............● 🌴 اَللّهُــمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّــکَ الفَــــرَج 🌴 ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
🌷شیخ رجبعلی خیاط اگر چشم برای خدا ڪارڪند عین الله می‌شود اگر گوش برای خداڪارڪند اذن الله می‌شود اگر دست برای خدا ڪارڪند ید الله می‌شود 💠 تا میرسد به قلب 👈ڪه جای خدا می‌شود ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
مداحی آنلاین هیشکی مثل مادر نمیشه - حمید علیمی.mp3
6.97M
🔳 🌴رفیق دورم زیاده خودمونیم 🌴تهش هیشکی مثل مادر نمیشه 🎤 👌بسیار دلنشین ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
بعد از آنکه باز شد سمت شما در بی هوا یک گل نشکفته شد آن لحظه پرپر بی هوا پاره ی تن خوانده پیغمبر شما را بارها پس زمین خورده همان لحظه پیمبر بی هوا باید از اینجای روضه بگذریم و بگذریم تا به اینجا که زمین افتاد حیدر بی هوا دست بردار از کمربند علی زهرا نبود با غلاف افتاد بر بازویش آخر بی هوا حضرت ام ابیها بستری شد چند ماه بارها در پا شدن افتاد مادر بی هوا بی هوا افتادنش را ارث بردند اهلبیت شاه افتاد از فرس در پیش خواهر بی هوا نیمه شب بود و بیابان بود و مرکب بی جهاز دور از چشم همه افتاد دختر بی هوا بدتر اینکه از فراز نیزه ها افتاده است پیش چشم مادر او راس اصغر بی هوا محسن صرامی شعر شهادت حضرت زهرا ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
به نام نامیِ مادَر ، به نام حضرت عشق به نام یاورِ حیدَر(ع) ، به نام حضرت عشق به نام سوره ی کوثَر ، به نام حضرت عشق به نام جانِ پیمبَر ، به نام حضرت عشق بیاورید لباسِ عزایِ مادر را رسیده موقع گریه به ماتمِ زهرا (س) شده است حک به دلم نام حضرتِ زهرا (س) دلم خوش است همیشه به هیئتِ زهرا (س) همیشه شامِلِ حالم عنایتِ زهرا (س) امید بسته دلم بَر شفاعتِ زهرا (س) چه مادرانه به من لطف میکند زهرا (س) چه عاشقانه مرا میکِشد به سوی خُدا چه بانویی که همیشه حمایتم کرده چه مادری که حُسینش هدایتم کرده به لطف او حَسَنَش هم کرامتم کرده و زینبش همه جایی عنایتم کرده همیشه بر سر این سفره ریزه خوار ، مَنَم همیشه تحت عنایات مادر حَسَنم 📲 t.me/souzeghalam کسی که دم ز علی(ع) زد ، مریدِ فاطمه(س) است و کشته در ره حیدر(س) شهیدِ فاطمه(س) است به حِصن حضرت حیدر(س) کلیدِ فاطمه(س) است نگاه عدل به محشر به دیدِ فاطمه(س) است بگو به آنکه به دنبال قیل و قال بود علی(ع) شناسیِ بی فاطمه(س) محال بود خدا برای خودش خلق کرده زهرا(س) را و خلق کرده به عشقش تمام دنیا را حریم فاطمه(س) کرده همه حرم ها را به دست فاطمه(س) داده است عرش اعلا را خلاصه این همه در آن حدیث لَولا شد علی(ع) به خاطر زهرا(س) امیر و مولا شد روا بود که چنین مادری زمین بخورد؟ و ضربه از سوی یک عده ای لعین بخورد؟ و خون دل ز سرانجام مسلمین بخورد؟ و سیلی از سوی ثانی به این چنین بخورد؟ امان ز لحظه افتادنش ، زمین لرزید میان کوچه حسن(ع) از غمش چه ها نکشید حرامیان به در خانه هیزم آوردند و قلب پاک نبی(ص) از جفا چه آزردند و دست بسته علی(ع) را کشیده و بردند شد آبرو قی و بی شک حیا عجب خوردند کجاست منتقمِ(عج) سیلی و کبودی ها کجاست منتقمِ(عج) خون حضرت زهرا(س) _ __ التماس دعا جمادی الاولی ۱۴۴۲ سروده از شاعر و مداح اهلبیت (ع) : (یونس) سوزِقلم✍ 📲 t.me/souzeghalam 📲 https://chat.whatsapp.com/LGkQnPszhr3FRsVQvoCfmo ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
بسم الله الرحمن الرحيم شاعر: ▶️ با ضرب پا افتاد گل، گلزار خونی شد در بی هوا پرتاب شد، دیوار خونی شد خیلی نمی دانم چه پیش آمد ولی ناگاه گل غرقِ خون شد، تیزیِ مسمار خونی شد وقتی دو دستش بسته شد با ریسمان صبر چشم پر آب حیدر کرار خونی شد از بس فشار آمد به بار شیشه ی آن گل روی سپید غنچه اش انگار خونی شد بالقوه محسن یک حسین و یک حسن بوده بالفعل در راه علی، آن یار خونی شد تا سِرّ مُستودع فدا شد فضه راهی شد بال و پر آن مَحرم اسرار خونی شد در کربلا جسم حسین آن قدر زخمی بود هم پیرهن، هم شال، هم دستار خونی شد از بس که با کینه به جسمش نیزه را جا کرد حتی لباس و دستِ نیزه دار خونی شد ⏹ ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
بانوی من شاهد است اینجا یقین دارم خدای ما دو تا عالمی را ..خلق کرده مبتلای ما دو تا... آمدم صحبت کنم با تو که پشتِ حیدری شد زبانزد در همه دنیا ...وفای ما دو تا رو نگردان..چادرت را حائلِ صورت نکن.. آینه هستیم..دیدن شد دوای ما دو تا گوش کن بانو!که می خواهم تو را خیلی زیاد عشق..موّاج است در جنسِ صدای ما دو تا حرفهایم را اخیراً می‌سپارم بینِ چاه... معضلات افتاده بدجوری بپای ما دو تا سهمِ تو شد بیشتر در جانفشانی..فاطمه نُه فلک حیرت زده شد از صفای ما دو تا کاش می مُردم نمی دیدم چنین غمگین شدی ایده ای باشد مشابه در هوای ما دو تا دست بر دیوار می گیری..شفایت را بخواه استجابت هست گر‌چه در دعای ما دو تا من دعای ماندنت دارم تو رفتن خواستی اختلاف افتاده گویا در نوای ما دو تا مجتبا افسرده شد زینب شده خیره به در مثل گل پژمرده هستند بچّه های ما دو تا من‌ حلالت کردم ای بانو تو هم من را ببخش اهلِ دل می سوزند از این گفته های ما دو تا بعدِ تو دیگر نخواهم خفت حتّی یک شبی شاهد است بر صحبتم قطعاً خدای ما دو تا  محسن راحت حق ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
مرا ببخش سه ماه درد کشیدى ، سه ماه رنجیدى سه ماه میشود اصلا به ما نتابیدى سه ماه راحت و آسوده تو نخوابیدى سه ماه میشود اى همسرم نخندیدى بخند ، این همه گریه براى رفتن نه بخاطر دل زینب بخاطر من نه دعای رفتن خود را تو مستجاب مکن تو که هنوز جوانى بیا شتاب مکن مرا به ساخت تابوت خود مجاب مکن بیا و بر سر من خانه را خراب مکن بمان ، وگرنه حلالت نمیکنم زهرا بمان که بی تو میفتم ز غصه ها از پا سه ماه آخر عمرت میان دود گذشت سه ماه آخر عمرت خوشی نبود گذشت سه ماه آخر عمرت چقدر زود گذشت سه ماه آخر عمرت همش کبود گذشت بلند میشوى اما زپا تو میفتی هنوز راه نرفته چرا تو میفتی؟ . سه ماه تکیه به دیوار میکنى زهرا بلند میشوى و کار میکنى زهرا براى رفتنت اصرار میکنى زهرا نگاه بر نوک مسمار میکنى زهرا امان برای تو این خانه از گزند نداشت مرا ببخش مدینه شکسته بند نداشت هنوز هست به یادم خبر که می پیچید میان خانه در شعله ور که می پیچید به سوی تو لگد چهل نفر که می پیچید به سمت پهلوی تو میخ در که می پیچید تو را چگونه ز دستش خلاص میکردم فقط به تیزی میخ التماس میکردم شرار کینه همین که به گلشنم افتاد همین که با لگد مردها،زنم افتاد نگاه من به تو در وقت رفتنم افتاد تو را زدند و طنابی به گردنم افتاد به سنگ غم محکت زد نرفته از یادم کنار من کتکت زد نرفته از یادم تو بودى و ستم آن چهل نفر نامرد صدا زدم نزن اینقدر بى خبر نامرد نزن به بازوى مجروح اینقدر نامرد دو دست بسته من باز بود اگر .... نامرد میان این در و همسایه پشت پا خوردی حلال کن سر من ضربه بی هوا خوردی ببخش قلب صبورت شکست فاطمه جان ببخش کوه غرورت شکست فاطمه جان همینکه حرمت نورت شکست فاطمه جان به کوچه تنگ بلورت شکست فاطمه جان چقدر فکر منى فکر این پرت هم باش به فکر موی پریشان دختر هم باش تورم دهنت حرف کربلا میزد به زینب و حسنت حرف کربلا میزد نظر به پیرهنت حرف کربلا میزد شمارش کفنت هم حرف کربلا میزد چه شانه ای دم آخر زدی تو مویش را چه قدر بوسه زدی گودی گلویش را عزیز کرده تو کربلا سنان هم خورد میان معرکه او سنگ بى امان هم خورد کنار نعل، لگدهاى این و آن هم خورد حسین تشنه لبت نیزه از دهان هم خورد حسین تو ته گودال رفت و گیر افتاد کفن نداشت و روى تنش حصیر افتاد محمد جواد پرچمی ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
جای خوبی های پیغمبر تلافی میکند با چهل همدست و یک لشگر تلافی میکند اینکه یک آیه برای فضل او نازل نشد بی حیا با سوره ی کوثر تلافی میکند کینه دارد از احادیث علی و باب ها بغض خود را با فشار در تلافی میکند فاطمه افتاد،در افتاد،آنها رد شدند مابقی را در دل حیدر تلافی میکند دست بسته،پابرهنه،مرتضی را میکشید هر چه دارد عقده از خیبر تلافی میکند صبر کرده مرتضی اما یقین دارم کسی میرسد با ذوالفقار آخر تلافی میکند... محسن صرامی ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
رشیده ی علی چه شد که مجتبی دگر به جز غم و فغان نداشت؟! چه دیده بود در گذر، تحمل بیان نداشت؟! چه حالتی است؟! آسمان چرا به خاک می کشد؟! رشیده ی علی که قد و قامتی کمان نداشت! چگونه خورد بر زمین که وقت پا شدن فقط به خاک پنجه می کشید و در بدن توان نداشت مگر چگونه ضربه خورده بود؟! بعدِ چند ماه شبی خلاصی از هجوم درد استخوان نداشت کسی که نان سفره ها نتیجه ی دعاش بود دگر به بازویش توان پختِ قرص نان نداشت چرا به جست و جوی گوشواره اش نشسته بود؟! عزیز مصطفی دو چشم تار، بی گمان نداشت به هر طریق پا شد و تکاند خاک چادرش برای رفتنِ به خانه بیش از این زمان نداشت به روی صورتش کشیده بود گل، حجاب را چرا که تابِ دیدنش، نگاه باغبان نداشت حسن به سینه ریخت این مصیبت عظیم را از آن زمان دگر به جز دو چشم خون فشان نداشت محمد جواد شیرازی ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
غروب بود که از سوز دل دعا کردم گریستم، طلب مرگ از خدا کردم به سینه ام چه گذشته که دختر خود را بغل گرفته و زود از خودم جدا کردم مدینه روز قیامت گواه باش که من به حفظ جان علی جان خود فدا کردم علی در آن همه دشمن مرا صدا می زد ولی من از پس در فضه را صدا کردم ز پا فتادم و قنفذ شکست دستم را ولی ز دست امامم طناب وا کردم  برای حفظ علی بین آن همه دشمن چهار کودک معصوم را رها کردم حاج غلامرضا سازگار ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ چنان زدند به هم روز و روزگار مرا گرفته دست خودش گریه اختیار مرا زن جوان که نباید عصا بدست شود گرفت جور فلک لذت بهار مرا شکسته است غرورم میان این خانه شکسته اند سر یار خانه دار مرا نفس نداشت ولیکن به من نفس میداد و باز کرد گره های سخت کار مرا لباسها به تنش زار میزند دیگر که آب کرده جراحت تن نگار مرا قرار بود که باهم‌ دوباره حج برویم به هم‌ زدند حسودان من قرار مرا عجیب نیست که شب دیر میروم خانه برای  آنکه نبینند حال زار مرا بدون فاطمه بودن نمیخورد به علی خدا زیاد کند طول عمر یار مرا آهای اهل مدینه زن مرا کشتید شکسته اید دگر بغض ذولفقار مرا ⏹ ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
بسم الله الرحمن الرحيم درد دل امام مجتبی (ع) با حضرت زهرا(س) ▶️ کاش لبخندِ تو یکروز به ما برگردد باز از نانِ تو این سفره معطر گردد می‌شود پیشِ خودت گریه کنم آهسته؟ می‌کنم دِق اگر این درد مکرر گردد قول دادم به تو حرفی نزنم اما کاش دو سه شب داد کِشَم سینه سبکتر گردد می‌شود روضه بخوانم؟ همه خوابند ببین می‌شود گریه کنم؟ چشم کمی تَر گردد کاش می‌شد بنویسند سَرِ کوچه‌ی ما آینه زود به یک آه مکدر گردد کاش می‌شد بنویسند خدایا نکند پسری شاهدِ اُفتادنِ مادر گردد شیر شد تا که علی را وسط کوچه ندید خواست تا بغضِ علی مُزدِ پیمبر گردد کوچه‌ای تنگ ، پُر از سنگ حریفت بیمار اثرِ ضربه چنین چند برابر گردد یادم اُفتاد که بالای سرت می‌گفتم چه کنم تا نَفَست تا نَفَست برگردد * * * یادم اُفتاد که آرام بسوزم با تو وای اگر خانه پُر از هِق هِقِ دختر گردد زینبت پا بشود خانه بهم می‌ریزد نوبتِ او که شود حالِ تو بدتر گردد: کاشکی تشنه‌ی ما آب نخواهد از شمر نکند حنجرِ او قسمتِ خنجر گردد ⏹ ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ در بین بستری و مداوا نمی شوی بانوی آسمانی من! پا نمی شوی!؟ برخیز ای شکوفه ی باغ بهاری ام برخیز ای توسلِ شب‌زنده‌داری ام برخیز و حال و روز مرا روبه راه کُن با چشم کَم سوی‌ات به علیّ ات نگاه کُن زهرِ بدونِ یارشدن را چشیده ام من کم محلی از همه ی شهر دیده‌ام تنها تو اعتنا به کلامم کُنی بس است جای تمام شهر سلامم کُنی بس است برخاستی و شد پُر خون جای پیکرت آلاله کاشتی وسط باغ بسترت خونابه را به ورطه ی سیلاب می کِشی این رختخواب را چِقَدَر آب می کِشی! مَرهَم به پیش زخم تنت سد نمی شود ردِّ غلافِ بازوی تو رد نمی شود دردت به جانِ من..،تو قنوتِ دُعا نگیر با دستِ بی تعادل خود رَبَّنا نگیر حجم غم تو در دل من بی حساب شد آن بانویِ رشیده‌ی من آبِ آب شد ثانیه های رفتن تو تند می شود دارد نفس نفس زدنت کُند می شود با سنگ،شیشه ی دل من را محک زدند آئینه ی مرا وسط کوچه چک زدند در کوچه..،خاک بوی لباس تو را گرفت آن تکّه‌گوشوارِ تو را مجتبی گرفت لطفاً بیا بمان و نرو یارِ غارِ من زهرا!نمی شود نَروی از کنارِ من!؟ مهتابِ من سری به دلِ شب نمی زنی!؟ شانه به زلف درهم زینب نمی زنی!؟ گیسوی پُر گره شده را غرق بوس کن زهرا بمان و زینبمان را عروس کن خانُم!دعای رفتَنَت از خانه زود بود خانُم!سه ماه آخرِ عمرت کبود بود آه اِی کتاب عشق که بندت گسسته شد آه ای کبوتری که پر تو شکسته شد لطفاً بمان و ترک نکن اهل لانه را بگذار روبه راه کنم وضع خانه را من آن دری که بر سر تو خورد..،می کَنم آن میخ کج که بر پر تو خورد..،می کَنم ای خانه دارِ عرش! سرت درد می کند جارو نزن‌..،تمام پرت درد می کند این آسیا ست گریه نموده به حال تو دستاسِ خانه سُرخ شد از شرمِ بال تو من دست هم به لقمه یِ امشب نمی زنم نانی که پخته‌ای بخدا لب نمی زنم دست از کفن بشوی و علی را کفن نکن این قدر خون به قلبِ نحیف حسن نکن بس کن!که آفتاب امیدم غروب کرد دیدی! لب حسین تو را گریه چوب کرد بی تو حسین چشم به خوابی نمی بَرَد این تشنه! لب به کاسه ی آبی نمی برد باشد..،برو..،محل نده زهرا به اشک و آه باشد..،قرار و وعده ی ما بین قتلگاه ⏹ ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ از قنوتتم گشته پیدا ربنای رفتنم چشمهای خسته ام دارد بنای رفتنم من که از یمن دعایم خلق میگیرد حیات حال تسییح نمازم شد دعای رفتنم از همان وقتی که بار شیشه ام یکجا شکست در میان خانه پیچیده صدای رفتنم آفتاب نه بهارم بوده ای حالا علی بارش اشک غروبی در هوای رفتنم اشکهایت را علی در کاسه ای لبریز کن تا که آن را هم بریزی پیش پای رفتنم ⏹ ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ کیستم من فاطمــه س محبـوبۀ جان‌آفرینـم جنــةالاعـلای قــربِ رحمـة للعـالمینم لیلة القدری که کس غیر از خدا قدرش نداند معنــی «انا فتحنـــا»ی امیــرالمؤمنینم مادر پیغمبران از شخص آدم تا محمّد بانــوی مـلک خـدا در آسمان‌ها و زمینم از ازل پیشانــی توحیــد را بــودم ستاره تا ابـد انگشـتر ختــم رســالت را نگینم ذات حق کرده اراده تا که باشد یک حسینش ور نه ریزد تا صف محشـر، حسین از آستینم آن جناب مریـم عـذرا و این یکتـا مسیحش این مـن و ایـن یـازده عیسـای عیساآفرینم راستـی رکـن همه ارکان عالم کیست؟- حیدر در حقیقـت مـن همـان رکـن امـام راستینـم ایـن عجب نبْوَد چو پا در عرصۀ محشر گـذارم عفـو جوشــد از یسـار و رحمـت آید از یمینم سجـده و والشمس و واللیـل دخـان و عادیاتم کوثر و تطهیر و قـدر و فجـر و نور و یا و سینم هم به سیرت مصطفی فرموده در شأنم «فداها» هم به صــورت گفتــه صــورت‌آفرینم، آفرینم در حقیقت عبد حق خوانده، سپس گویید مدحم گرچــه فــوق مــدح خلــقِ اوّلیـن و آخرینم گاه مـی‌خوانند حــورم، گــاه مـی‌گویند انسان هر چه باشم بهتر از آن، هر چه هستم فوق اینم عصمتـم، زهـدم، عفافم، کعبه‌ام، رکنم، طوافم مـام نفس مطمئنـه، قـلب تقـوا، جـان دینـم نی عجب گر چشم حق در من بیند روی حق را نیستـم هرگـز خـدا امـا خـدا را جانشینم مرتضی در من خدا را دید با چشم خدایی مـن خدا را دیده‌ام هر گاه حیدر را ببینم شب که همچون کوکب دُرّی جمالم می‌درخشد تــا فــلک انــوار ثــارالله خیــزد از جبینم هـم نبــوت را یگانــه چشمــۀ عین‌الحیاتم هـم ولایـت را فـروزان آیــت حــق الیقینم بهتریـن ســادات عالــم: چـار بانوی بهشتی مـن میـان چـار سـادات بهشتــی، برترینـم ایستـادم روی پـا چـون کوه، بر حفظ ولایت سیل اگر سیلی زنـد، آن نیستم کز پا نشینم بستـه دست حـق زمام آسمان را در کمندم کوردل دشمن که پشت در ستاده در کمینم این حمایت از علی، این ضربه‌های دست دشمن آن شــرار آتــش و ایـن خطبه‌های آتشینم بـا وجـود آنکــه در راه علــی اولْ شهیـدم پیش‌تـر از مـن فــدا گردیــد طفـلِ نازنینم یـک مدینـه دشمـن و یـک خانۀ آتش‌گرفته کس نبود آنجا به جز دیوار و در یار و معینم من که پیغمبر «فداها» گفت در حقم، همانا اولیــن یـــار فـــداکار امیـــرالمؤمنینم دست دادم لیک بند از دست مولایم گشودم تا بداننــد اهــل علـم حامی حبل المتینم من شدم نقش زمین، بردند مولا را به مسجد؛ آه یـارب تــا قیــامت از امـامم شـرمگینم من بـه یـاری علی «میثم» مقـاوم ایستـادم شد خجـل مسمـار آهن، پیشِ عزمِ آهنینم ⏹ ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ شهر چندی است که آرام تر از هر روز است شهر چندی است که آرام ولی مرموز است شهر ماتم زده این بار چه در سر دارد نقشه ای شوم پس از مرگ پیمبر دارد شهر آبستن یک فتنه ی نا مشروع است بعد از این گفتن اوصاف علی ممنوع است با علی، شهر نبی یکسره دشمن شده است "کفر پنهانی این جامعه روشن شده است" در دل سنگینشان سوسوی ایمانی نیست پس به جز پنج نفر هیچ مسلمانی نیست ریشه ی بغض علی در دلشان پا برجاست کینه های شتری، خوی بیابانی هاست سالیانی به خداوند خیانت کردند چونکه از لات ترین لات اطاعت کردند بوی گندم همه حیثیت آدم را برد دیو انگشتر پیغمبر خاتم را برد رفت پیغمبر و این طایفه مستی کردند بعد از او قوم عرب گاو پرستی کردند روز و شب آیه ی تبلیغ بخوان جبرائیل باز بر پا شده آیین بنی اسراییل با نبی کیست هم اندیشه و هم خون باشد؟ و علی نص صریح است که هارون باشد تا فقط پیرهنی کهنه بماند از دین جانشین، خانه نشینی بکند بعد از این این همه معجزه دیدند ولی کور و کرند از ابوجهل هم این قوم ابوجهل ترند قاری و حافظشان نیت قربت کردند و به قرآن خداوند جسارت کردند اگر این عده ی نامرد چهل تن مردند پس چرا هیزم افروخته می آوردند؟ ناگهان می شود از بیت خدا دود بلند از دل بتکده ها خنده ی نمرود بلند هر نفس می چکد از چشم علی صبر جزیل ای خدا معجزه ای مثل گلستان خلیل... چه بگویم که کمی قابل باور باشد در دل شعله محال است که کوثر باشد یا محال است که دستان خدا بسته شود معنی زندگی از زندگی اش خسته شود آتش خشم علی شعله به عالم نزند ذوالفقار دو دمش بغض کند دم نزند اندکی بعد علی نیمه ی شب راه افتاد دیده اش خون دلش آشوب، سکوتش فریاد مثل کوهی ست بلا دیده، چه حالی دارد بر سر شانه ی خود ماه هلالی دارد صد و ده بار علی کشته شد از بی تابی تا که بر آیه ی تطهیر بریزد آ بی کیست در غربت تشییع کند یاری او؟ انبیا آمده بودند عزاداری او مردم اما همه در خواب فراموشی ها شهر ماند و شب و تاریکی و خاموشی ها ⏹ ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ اگه این سینه می‌سوزه اگه دل خونِ حق داره نگام کن که دلم میگه هنوز پلکات رمق داره سه ماهی هست بی حالی تو این خونه تبسم نیست رویِ لبها فقط آهِ تو این دستاس گندم نیست دوباره بوی نون اومد دوباره وقتِ پختن شد چی شد بعد سه ماه امروز تنور خونه روشن شد نمی‌چسبه به ما نونِ کسی غیر از تو خانومم اگه پختی مواظب باش تو این بازو رو خانومم خدا رو شکر می‌بینم بازم این خونه جارو خورد چرا خوابیدی اما باز مگه دستت به پهلو خورد تماشا کن شده یکبار تو این چشمای مایوسو الهی بعد من مَردی نبینه درد ناموسو نبینه هرچی که داره فقط آتیش پناهش بود چهل تا رد پا بدجور روی چادر سیاهش بود می دونم هرچی که داشتی تو کوچه خرجِ من کردی که با میخ و قلاف و سنگ تو جنگِ تن به تن کردی تو ای آئینه بدجوری تَرک خوردی زمین خوردی حلالم کن سرِ من بود کتک خوردی زمین خوردی نگو دیگه نمی‌تونی نگو امروز مجبوری دلِ مظلومتو خوش کن شده با خنده‌ای زوری جواب بچه هامونو نمیدی فاطمه برگرد اگه بهتر شدی خانم کنار علقمه برگرد ⏹ ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ هنوز این خانه بر تن رخت اندوه پدر دارد کجا دنیا از اندوه دل زهرا خبر دارد؟! اگر خورشید مان رفت از میان، هان ای شباویزان! هنوز این آسمان در دامنش قرص قمر دارد مخواهید از علی در دست هاتان دست بگذارد که او مرد است و مرد از جمع نامردان حذر دارد مخواهید از علی سخت است در جمع شما بودن که در جمع شغالان شیر بودن درد سر دارد بترسید از جسارت بر حریم اهل بیت عشق خدا هر لحظه بر احوال این منزل نظر دارد ... کسی می آید از این کوچه با یک صورت نیلی خدایا! مادر ما دست در دست پسر دارد هلا ای خارهای خشک صحراهای بی مهری! کجا یک یاس، تاب آتش و مسمار در دارد؟! میان آتش و خون پشت در سخت است با این حال تماشای علی از دور دردی بیشتر دارد به استقبال می آید رسول نور و بیداری شباهنگام خورشید از زمین قصد سفر دارد ... همیشه رسم این تقویم بی احساس این بوده: که هر گل سبزتر باشد خزانی زرد تر دارد ⏹ ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ در شهر حرف کوچه و بازار بشنوم در خانه طعنه در و دیوار بشنوم هر بار از کنار در خانه رد شوم آوای آه... مثل همان بار... بشنوم هر بار، باز دست برم سوی ذوالفقار از غیب، باز «دست نگهدار» بشنوم از کودکان مدام همین یک سؤال را: «بهتر شده ست مادر تب دار؟...» بشنوم اینها جدا جدا همه سخت است و سخت تر حرف جدایی است که از یار بشنوم سخت است از نفس نفست هم صدای بال... بال پرنده های سبکبار بشنوم ⏹ ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ بر زانوی تنهایی ام دارم سرت را با گریه می بینم غروب آخرت را من التماس لحظه های درد هستم آیا نگاهی می کنی دور و برت را؟ دست مرا بستند و پشتم را شکستند می بینی آیا حال و روز حیدرت را؟ حالا که روی پای من از حال رفتی فهمیده ام اوضاع و احوال سرت را! پروانه حرف عشق را هرگز نمی زد می دید اگر یک مشت از خاکسترت را افتاده ام پشت درِ قفل نگاهت واکن دوباره چشمهای نوبرت را بر زانوی تنهایی خود سر گذارم وقتی ندارم بر سر زانو سرت را ⏹ ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
بسم الله الرحمن الرحيم شاعر: ▶️ ز بسکه چشم تو تصویر تار می گیرد تمام آینه ها را غبار می گیرد سرت چه آمده وقت کشیدن جارو به گریه فضه ترا از کنار می گیرد چه زحمتی شده این گندم آسیا کردن چه زود پهلوی تو حین کار می گیرد به روی گونه ی تو سیب قرمزی هر شب ز چشمهای ترم اختیار می گیرد لباس نو به تنت بود و گفت زینب باز؛ چقدر مادرم آب انار می گیرد نه صبح مانده برایم، نه ظهر مانده، نه شب! ز ناله ات کمرم هر سه بار می گیرد بخند جان علی، جان به لب شدم زهرا بخند خانه سکوت مزار می گیرد ⏹ ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
بسم الله الرحمن الرحيم زبان حال امیرالمؤمنین(ع) خطاب به سلمان شاعر: ▶️ تویی که یاور و منّای احمدی سلمان چرا به گریه فتادی، مردّدی سلمان بیا به داخل خانه، خوش آمدی سلمان چه خوب شد که سری هم به ما زدی سلمان درست آمده ای! خانه ی علی اینجاست درست آمده ای! این گرفته رو زهراست عزای صاحب عزا را کسی نمی خواهد بیا که خاطر ما را کسی نمی خواهد علی ولی خدا را کسی نمی خواهد مریض هست و شفا را کسی نمی خواهد درون سینه شان ارزنی ارادت نیست خداوکیل، کسی نیتش عیادت نیست مگو که چشمِ من ِزار، خون گرفته چرا مگو که خانه ام این بار، خون گرفته چرا مگو که این در و دیوار، خون گرفته چرا مگو که بستر بیمار، خون گرفته چرا سئوال کن که چه دیدند فضه و اسماء سئوال کن ولی از من نه... از خود زهرا به قدر غایت یک مرد، پای من جنگید زمین نخورد و به پای ولای من جنگید ز ذوالفقار، فراتر برای من جنگید چو صبر دست مرا بست، جای من جنگید نداشت دشمن حیدر، تصور زهرا ببین پناه گرفتم به چادر زهرا دعای فاطمه ام را گذاشتم مسکوت گمان کنم که هوایی شده رود لاهوت وصیتی شده دیشب، که مانده ام مبهوت بیا بگو که بسازم چگونه یک تابوت بیا که راز دلم را به چاه می گویم ببین چگونه شده رو به قبله بانویم ⏹ ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
تقدیم به همه شهدای عملیات کربلای چهار به‌ویژه شهید بین لبخندِ بازی دنیا ناگهان شهر را صدا کردی ناخدا آمدی و دریا را بین امواج، باخدا کردی دست تو می‌رسد به عرش خدا پای تو می‌رسد به صحن بهشت دست و پا بسته هم اگر باشی گره از کار شهر وا کردی قول عهد ألست را خواندی پای لبّیک‌های خود ماندی در هیاهوی بی‌وفایی‌ها تو به پیمان خود وفا کردی روی سجّاده مادرت می گفت: کاش امشب به خانه برگردی اینطرف بغض کرد و آمین گفت تو هم از آنطرف دعا کردی کربلای یک و دو و سه نه، کربلای چهار و پنج نبود کربلا کربلاست، جانت را وقف ارباب کربلا کردی تازه فهمیده است یعنی چه روضه‌های حسین پیش فرات آمدی و برادرت را با غم عبّاس آشنا کردی ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯