eitaa logo
کانون مداحان
26.4هزار دنبال‌کننده
20.6هزار عکس
20.6هزار ویدیو
190 فایل
کانون مداحان استان مرکز آموزش عمومی ، تخصصی و سطح عالی مداحی. خیریه فرهنگی ذاکرین امام حسین (ع)
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم بنویسید خداوند و پس از آن زینب بنویسید علی در دلِ میدان : زینب بنویسید که زهراست در ایمان زینب بنویسید حسن بعد حسن جان زینب بنویسید حسین است بقرآن زینب بنویسید که ای جان سَنَ قربان زینب نام تو می‌برم و کرببلا برخیزد شیرزن می‌رسی و شیر خدا برخیزد چه قیامی بشود فاطمه تا برخیزد حق بده عرش اگر پیشِ شما برخیزد گِرد گردِ کرمت دست دعا برخیزد سلطنت کُن به همه دخترِ سلطان زینب نعره تو هیمنه تو خطبه‌یِ بنیان کَن تو رعد تو صاعقه تو معنی سوزاندن تو برق تو تیغ تو و فاتحه‌ی دشمن تو مَرد تو کوه تو و حیدرِ بی جوشن تو شمع تو آینه تو گریه‌ی بی شیون تو بنویسید فقط هیبتِ طوفان زینب تو قدم می‌زنی انگار عَلَم می‌کوبند پشتِ تو اکبر و عباس قدم می‌کوبند کاخها را به سرِ آلِ ستم می‌کوبند کوفه تا شام همه بر سرِ هم می‌کوبند بیرقِ کیست که بر اوجِ حرم می‌کوبند کوفه تا شام کُنَد یک تنه ویران زینب کاش می‌شد که فقط از تو فقط بنویسم با تبِ عشقِ تو تا آخرِ خط بنویسم زورَقی باشم و از جذبه‌یِ شط بنویسم من که باشم بنویسم که غلط بنویسم باید از شورِ شهیدِ حرمت بنویسم می‌نویسم که تویی شمعِ شهیدان زینب غرق در دود زمین بود که بارانی شد باز شد بابِ شهادت حرمت بانی شد سپرِ تو ، نه فقط سینه‌ی ایرانی شد مرد این جاده رزمنده‌ی افغانی شد هرکه شد جَلدِ حریم تو سلیمانی شد تشنه بودیم و شدی ریزشِ باران زینب آمدی تا که به خورشید بخوانی ما را آمدی تا به حُسینت برسانی ما را دستِ ما گیری و تا او بکشانی ما را چادرت را بتکانی بتکانی ما را چو غباریم به صحنت بنشانی مارا گریه داریم بخوان یادِ عزیزان زینب آه گفتی که نیایید تنش را نبرید مادرم می‌نگرد پیرهنش را نبرید نیزه ها صبر کنید و بدنش را نبرید لااقل زود عقیقِ یمنش را نبرید به اسارت من و اطفال و زنش را نبرید ای امان از دلِ تو ، آی پریشان زینب (حسن لطفی) *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
بسم الله الرحمن الرحیم آستان دیدیم و پیشانی شدیم آسمان دیدیم و بارانی شدیم عشق آمد باز طوفانی شدیم بعد از این عُمانِ سامانی شدیم نوبتِ گنجینه الاسرار شد حرفِ زینب شد علی تکرار شد باز شورِ موجِ این دریا علیست باز جانِ این مسمط‌ها علیست تا تپیدن‌های دلها یا علیست حرفِ اول حرفِ آخر با علیست مرتضی امشب سلامش زینب است فاطمه اینبار نامش زینب است ناگهان جانِ جهان را دیده‌ای رویِ دستی آسمان را دیده‌ای بیکران در بیکران را دیده‌ای چار دریا تو اَمان را دیده‌ای گرچه این خانه پُر از نیلوفر است دختر اما باز چیزی دیگر است در تنَزل حق تعالی زینب است این خدایم نیست اما زینب است این حسین است این حسن یا زینب است تا علی زهراست زهرا زینب است آمد و جامِ خدا بر لب رسید اولین و آخرین زینب رسید ■ کیست زینب کیست این مرد آفرین کیست زینب یک تنه فتح‌ُالمُبین "زن مگو خاکِ درش نقش جبین زن مگو دست خدا در آستین" زن اگر این است مردی چیست چیست "فاطمه داند که زینب کیست کیست" کیست این خورشیدِ فردای حسین ما رایت الّاجمیلای حسین عین و شین و قاف در حایِ حسین آمده تا پُر کند جای حسین اینکه زیرِ شهپرش عباس بود پله‌های منبرش عباس بود کیست این روح شکوه ذوالفقار کیست معنیِ علی در کارزار کیست او "بِنتُ‌الجلال اُختُ الوقار" کیست او باید بگوید سازگار: "ای که در تصویرِ انسان زیستی کیستی تو کیستی تو کیستی" از نجف گفتیم مدهوشِ تو بود از عَلَم گفتیم بر دوشِ تو بود از حرم گفتیم آغوشِ تو بود از دلت گفتیم در جوشِ تو بود گرچه در ابعادِ عالم گفته‌ایم هرچه گفتیم از شما کم گفته‌ایم آفرید از دل تو را از جان تو را ریخت حق در قالبِ انسان تو را قبله وقتی هست سرگردان تو را سجده باید کرد هر دوران تو را تو خودت بِیتُ‌الحرامی کم که نیست عمه جانِ نُه امامی کم که نیست کعبه‌ی شش گوشه  شش در داشتی خوش بحالت شش برادر داشتی از محبت شش برابر داشتی چار پَر اما دو شهپر داشتی نوری و عالم نمی‌بیند تو را چشمِ نامحرم نمی‌بیند تو را هیچ کس اینگونه حیدر را ندید در حجابِ حق پیمبر را ندید بر جحاز ناقه منبر را ندید زیر پایی کاخِ کافر را ندید هیچ کس اینگونه سرداری نکرد هیچ کس اینسان جگرداری نکرد کربلا برشانه‌هایت بود و دید شاهد پروانه‌هایت بود و دید خیمه‌ها گُلخانه‌هایت بود و دید نوبتِ دُردانه‌هایت بود و دید بی حسینت زود پیرت کرده‌اند ریسمانها دست‌گیرت کرده‌اند آه ای دل از پریشانی بخوان روضه‌ای از آنچه می‌خوانی بخوان از وداعی سخت بارانی بخون اندکی عُمانِ سامانی بخوان گرچه عمان مُنزوی شد روضه شد این مسمط مثنوی شد روضه شد "خواهرش بر سینه و بر سر زنان رفت تا گیرد برادر را عَنان سیلِ اشکش بست بر وِى راه را دودِ آهش کرد حیران شاه را در قفاىِ شاه رفتى هر زمان بانگِ مَهلاً مهلااش بر آسمان کاى سوار سرگران کم کن شتاب جان من لَختى سبک تر زن رکاب تا ببوسم آن رخ دلجوى تو تا ببویم آن شکنج موى تو شه سراپا گرمِ شوق و مستِ ناز گوشه‌ی چشمى بدان سو کرد باز دید مشکین مویى از جنس زنان بر فلک دستى و دستى بر عَنان پس زِ جان بر خواهر استقبال کرد تا رُخَش بوسد الف را دال کرد همچو جانِ خود در آغوشش کشید این سخن آهسته در گوشش کشید کای عِنانگیرِ من آیا زینبی؟ یا که آهِ دردمندان در شبی؟ پیشِ پایِ شوق زنجیری مکن راه عشق است این عَنان گیری مکن با تو هستم جان خواهر همسفر تو به پا این راه کوبی من به سر خانه سوزان را تو صاحبخانه باش  با زنان در همرهی مردانه باش جانِ خواهر در غمم زاری مکن  با صدا بهرم عزاداری مکن معجر از سر پرده از رُخ وا مکن  آفتاب و ماه را رسوا مکن" (حسن لطفی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
بسم‌الله الرحمن الرحیم راهِ دل جُز به بی کران نخورَد جز به کویِ"حسین جان" نخورَد سر فرازی نصیبِ سر نشود تا که بر خاکِ آستان نخورد رفت لیلی ، به محملش ای کاش گردی از شوقِ کاروان نخورد حِسِ پرواز را نمیفهمی بال وقتی به آسمان نخورد هست اینجا بهشت و ما هستیم تا به آن آفتِ خزان نخورد دلِ تو قرص ما قسم خوردیم در دلت آب هم تکان نخورد ما قسم خورده‌ایم با زینب یا علی گفته‌ایم و یا زینب - - - - دل سرا پرده‌ی محبت اوست دلِ عاشق تمامِ قیمتِ اوست   نجف از او مدینه هم حتیٰ کربلا هست اگر ، زِ غیرتِ اوست چادرش را بگو تکان بدهد هست محشر اگر ، قیامتِ اوست این حسین است یا که آینه‌اش این علی هست یا که قامتِ اوست هرکه سر داد در رهش فهمید گردنش زیرِ بارِ منت اوست خواست تا بارِ ما سبک گردد کارِ ما نه فقط عنایتِ اوست همه پرورده‌ایم با زینب یاعلی گفته‌ایم و یا زینب - - - - می‌نویسم بر آسمانِ حرم خوشبحالِ مدافعانِ حرم آه یادش بخیر می‌شُد کاش بشنوم باز هم اذانِ حرم خوشبحالِ کسی که در این راه جا نمانَد زِ کاروان حرم ما که باشیم؟ رویِ گنبد هست پرچمِ سرخِ پاسبانِ حرم تو که هستی؟ فقط از آنِ حسین من که هستم؟ فقط از آنِ حرم دلِ ما تنگِ زینبیه شده دلِ ما تنگ شد به جانِ حرم جگر آورده‌ایم با زینب یا علی گفته‌ایم و یا زینب - - - - او حسن او حسین با هم شد تا که زهرا چنین مجسم شد از بقیع رفتنش به ما فهماند که نگینِ امام ها هم شد سایبانش برادرش شد تا عصمتش پیشِ ما مُسَلَم شد در نزولش قیامِ عباس است در جلوسَش تمامِ مریم شد زیرِ تابوتِ سینه چاکش باز شانه‌یِ شهر‌های ما خَم شد یک نفر وصل شد به اقیانوس یک نفر از میانِ ما کم شد رگ اگر داده‌ایم با زینب یا‌علی گفته‌ایم و یا زینب (حسن لطفی) *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
بسم الله الرحمن الرحیم سِر علی سِتر علی سُکر علی راز علی همه‌ی حرف خداوند از آغاز علی گفت معراج علی آنهمه اعجاز علی در حرا یاکه حرم باز علی باز علی از علی گفتم و گفتند که اما زینب نقطه‌ی با علی و نقطه‌ی زهرا زینب پنج تَن می‌شود اینگونه مجسم : زینب همه از جَدّ و اُم و اَب همه باهم زینب پنج تَن نقطه شده تا بنویسم زینب پنج نقطه زده‌ام تا بزنم دَم زینب نامِ او اول علی بعد ، علی زینب شد آیه‌ی اعظم علی آیتِ عُظمی زینب واژه‌ای کو که کُنَد شرح و بیان بانو را قلمی کو که نویسد به زبان  بانو را که چُنین خاک ندیده است چُنان بانو را که جهان حیرتِ محض است جهان بانو را فاطمه باید از این نام بگیرد پرده بسکه در فهمِ جهان هست معما زینب از همان روزِ تولد نظرش گفت حسین بین آغوشِ همه چشمِ تَرش گفت حسین مادرش گفت حسین و پدرش گفت حسین از دلش گفت حسن از جگرش گفت حسین همه دیدند حسن را به حجاب و غیرت همه دیدند حسین است سراپا زینب آمده تاکه ببینند غمی جاری را آمده تاکه بگوید به بلا آری را به سرِ دوش کشد بیرقِ بیداری را تا به عباس دهد درسِ علمداری را آمده تا بنویسند پس از اعجازش کربلا کربُبلا گشت ولی با زینب معنیِ محض شهود است که آرایه ندید عینِ نوری است پسِ پرده که پیرایه ندید سایه‌ی روشن او را زنِ همسایه ندید غیرِ عباس و حسینش به سرش سایه ندید بعد از آن خطبه شد و خطبه‌ی او تیغِ دو دَم بعد از آن خصم خس و پهنه‌ی دریا زینب فاطمه رفت  ولی نه دلِ خانه او بود جایِ زهرا همه شب  شمعِ شبانه او بود سه امام‌اند به گِردش که بهانه او بود سپرِ هر سه در آن ظلمِ زمانه او بود مادری کرده برای سه امامش جا داشت که  بگویند به او اُمِ ابیها زینب زیرِ دینش همه مدیون بلاءِ زینب کعبه تا کرببلا زیر لواءِ زینب زنده شد دینِ خدا پس به خداءِ زینب باء بسمِ لله ما هست زِ باءِ زینب اول فاتحه شد آخر نامش یعنی  مانده قرانی اگرمانده به یک یازینب مثل یک آه بلند آه که جانکاه گذشت عمرش اندازه‌ی پنجاه و چهار آه گذشت با حسین و حسنش آه چه کوتاه گذشت کَس نفهمید چه بر او همه‌ی راه گذشت همه‌ی راه بجای همه او خورد زمین همه‌ی راه سپر بود به هرجا زینب آن پیمبر که به هنگام سخن گریه کُنَد گفت هرکس به غمِ زینب من گریه کُنَد می‌بَرد گرچه  به یک پلک زدن گریه کُنَد اَجر آنکه به  حسین و به حسن گریه کُنَد در حدیث است که فرمود برای فَرَجَم هفت دفعه قسم ماست به عُلیا زینب روضه‌اش بود که دیدی کفنش را بُردند ناله‌اش بود چرا پیرهنش را بُردند تیغ‌ها زودتر از نیزه تنش را بُردند خورجین‌ها سرِ دور از بدنش را بُردند همه را بُرده ولیکن به تو سوگند نرفت نخی از  مقعنه‌ی عصمتِ کبری زینب حسن لطفی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
بسم الله الرحمن الرحیم یا که از عشق مگو یا که جگر را بتراش خَم اَبرو بکش و قرص قمر را بتراش از علی دَم بزن و تیغِ دوسر را بتراش مژه را تَر کن و با خطِ مُعلی بنویس هرقدر می‌شود از حضرتِ مولا بنویس دید حق ، معرکه شمشیر زنی کم دارد دید میدانِ بلا شیرزنی کم دارد دید پیغمبرِ تکبیر زنی کم دارد آنکه کم بود در این خانه فقط زینب بود آنکه باید برود تا تَهِ خط زینب بود پس ، پس از فاطمه تصویرِ خدا زینب شد فاطمه ضرب درِ شیر خدا زینب شد صاحبِ مجلسِ تفسیرِ خدا زینب شد مُحرمِ عشق بخوان مَرحم هر درد آمد مَرد می‌خواست خدا  مَرد تر از مَرد آمد شانه‌ای آمده تا بارِ بلا را ببرد قامتی آمده تا کرببلا را ببرد چادری آمده تا آلِ عبا را ببرد فاطمه‌وار نوشتند حسین آمده است شصت و نُه بار نوشتند حسین آمده است آمده تا که نبیند همه را اِلا یار آمده تا برود سایه به سایه با یار سایه هم دورتر و دورتر از او تا یار... هیچ کس نیست در آفاقِ تماشاییِ او نیست مانند برای دل زهرایی او جای گهواره‌ی او قلبِ حسین است حسین دلِ آواره‌ی او قلبِ حسین است حسین و فقط چاره‌ی او قلب حسین است حسین ماه و خورشید نَه بر محور او می‌چرخند  شش برادر همه دورِ سرِ او می‌چرخند ماند تا بشکند او خطِ ستم را تنها ماند تا جمع کند اهل حرم را تنها تا که بردارد از این خاک عَلَم را تنها ماند تا چادرِ خود را بتکاند زینب کوفه را بر سرِجایش بنشاند زینب خطبه‌ای خواند که از شام بجز نام نماند نامِ او ماند به تاریخ ولی شام نماند خطِ خون زنده شد و خِطّه‌ی دشنام نماند گفت در شام که اسلامِ علی می‌ماند به رویِ مأذنه‌ها نامِ علی می‌ماند همه رفتند ولی سنگرِ او دست نخورد به پَرِ بیرق آبِ آور او دست نخورد به رَدِ سایه‌ای از معجرِ او دست نخورد آه یک روزه عطش دور و برش را سوزاند خواست آهی بکشد غم جگرش را سوزاند خواهری بود که  بی  پنج برادر  بود و با حرم در وسط آنهمه لشگر بود و دید در خیمه‌ی آتش‌زده دختر بود و یک نفر بود و هرآنکس که نمی‌زد می‌زد بشکند دست حرامی چقدر بد می‌زد... تپشِ ما نَفَسِ ما قلمِ ما زینب قدم ما دو دمِ ما علَم ما زینب شرف ما نجف ما حرم ما زینب ما مسلمان شده‌ی غیرت زینب هستیم بنویسید که ما ملت زینب هستیم (حسن لطفی ۹۹/۰۹/۲۹) *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم آتشم آتشی از سمت سحر شعله‌ام شعله‌‌ای از شمس و قمر هوهویَم هوهویِ یک تیغِ دوسَر نعره‌ام نعره‌ای از عمقِ جگر "ها علی بشر کَیفَ بشر که بشر می‌شود اینگونه مگر؟* مثل یک قایقِ طوفان زده‌ام مثل یک شیشه‌ی باران زده‌ام مثل یک دست به دامان زده‌ام که خوش این فال به دیوان زده‌ام آمده جانِ علی جانِ نجف حضرتِ زینبِ سلطانِ نجف به جلال و جبروتش سوگند به کمال و ملکوتش سوگند به قمات و به قنوتش سوگند به ثُبات و به ثبوتش سوگند نورِ ثارالَهِ زهرا و علیست باء بسم‌الله زهرا و علیست باز زهراست که مولا شده‌است یا علی هست که زهرا شده‌است چه در این قاب هویدا شده‌است که حسن غرقِ تماشا شده‌است جَبلُ الصَبرِ دو دونیا زینب سومین معنیِ زهرا زینب جلوه در جلوه تنزُل دارد نور در نور تسلسل دارد مصطفی در بغلش گُل دارد فاطمه هست ؛ تامل دارد روز اول به خدا گفت بَلا اِنَماالعِشق هوالکرببلا ذوالفقاری که دو دَم دارد اوست آنکه خود هفت حرم دارد اوست شاه دُختی که عَلَم دارد اوست آنکه از صبر قدم دارد اوست به عُلُوَش که تمام دین است نام زینب چقدر سنگین است زینبی هم قدمِ ثارالله زینبی با عَلَمِ ثارالله معنیِ محترمِ ثارالله در حجابِ حرم ثارالله "زینبی سایه به سایه با دوست سایه هم دورتر از او تا دوست" نَفَس او دو هَجا بود: حسین زینب اینگونه دوتا بود: حسین با حسینش همه‌جا بود: حسین هم حسن هم بخدا بود: حسین تاکه او هست سری خَم نشود سرِ مویی زِ علی کم نشود کیست او راویِ راه سه امام کیست او خطبه‌ی پولاد و پیام کیست او شیرِخدا در احرام کیست او معنیِ ویرانیِ شام کیست او بیرقِ غیرت باشد قسمِ حضرت حجت باشد شب که تا تربتِ مادر می‌رفت هر قدم با سه برادر می‌رفت پیشِ رو حضرت حیدر می‌رفت زود عباس جلوتر می‌رفت نور جز نور از این آیه ندید سایه‌اش را زنِ همسایه ندید بارَش از کوه کمر می‌شکند داغش از مَرد سپر می‌شکند بال او از همه پَر می‌شکند زینب است او و مگر می‌شکند؟ رفت از کوفه جگر درآورد رفت از شام پدر درآورد کربلا دید پَرَش تیر کشید پایِ گودال سَرَش تیر کشید بی حسینش کمرش تیر کشید نیزه‌ای زد جگرش تیر کشید کربلا دید اسیرش کردند آه یکروزه چه پیرش کردند *سلیمان امیـنی تبریزی حسن لطفی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ شعر ولادت حضرت زینب(س) به شیعه آبرو داده وجود زینب کبری یقین و صبر بوده تار و پود زینب کبری اگر خالی است جایش در کَسا امّا خدا بگذاشت نماد پنج تن را در وجود زینب کبری نه تنها زینت باباست بلکه زینت دنیاست علی پیداست در حین شهود زینب کبری پس از چشمان مادر، آن همیشه مَحرَم حیدر غم از رُخسار بابا می زدود زینب کبری حسین از یادها می رفت و پرچم ها زمین می خورد نبود از عشق، رَدّی در نبود زینب کبری کسی که هستیَش را داد تا که مَعجَرَش باشد نمی داند قَلَم، حَدّ و حدود زینب کبری شهادت، خواستگاه کربلا بود و حسین امّا اسارت شد عروج بی فرود زینب کبری اسارت رفت امّا معنیَش ذلّت نمی باشد اسارت را خدا کرده صعود زینب کبری چه محکم ما رایت اِلّا جَمیلا ضربه زد آنجا به گوش دشمن کور و حسود زینب کبری چنان کوهی که از طوفان نیاید خم بر اَبرویَش حرم را تکیه گاه اَمن بوده زینب کبری طنین خطبه اش را کوفه فهمیده است یعنی چه هراسان شد دل شام از ورود زینب کبری به اشک شَرم می شویَد به نِی، خورشید چشمش را ببیند هر زمان، چشم کبود زینب کبری *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ شعر ولادت حضرت زینب(س) خدا به کوثر خود کوثری عطا کرده برای مَظهر حق مُظهری عطا کرده علی است مَظهر حق مُظهرش شده زینب برای شیر عرب گوهری عطا کرده مقربان الهی گدای درگاهش خدا به خیل ملک دلبری عطا کرده به خنده، باز شده غنچه ی لبان حسن  که حق به شاه کرم خواهری عطا کرده حسین آمده قنداقه را بغل گیرد خدا به خون خدا لشگری عطا کرده دخیل یک نخی از معجرش پیمبرها فقیر یک نظرش می شوند اکبرها  چه دختری که سرا پا جمال فاطمه است علیمه است و فهیمه، مثال فاطمه است دوباره دختر خیرالبشر دلش شاد است به یمن مقدم او خوب، حال فاطمه است حقیقتی است که دختر به مادرش برود چقدر چهره ی او چون جمال فاطمه است که هست؟ سبط نبی زینت دل حیدر که هست؟ دختر نیکو خصال فاطمه است به شام و کرب و بلا طرز خطبه خوانی او نشان دهنده ی اوج جلال فاطمه است بیان کننده ی قرآن، مُفسر آیات بگیر دست مرا ای عقیله ی سادات نبی است زینت هستی و زینتش کوثر علی است زینت عرش و تو زینت حیدر تمام علت خلقت اگر چه فاطمه است تویی به حضرت ریحانه برترین دختر تو آمدی که تجلی کند صبوری حق به بحر عصمت و بحر حیا شدی گوهر رسیده ای که ببخشد خدا به "العفوت" حسینیان گنه کار را دم محشر حسین فلک نجات است و کشتی ایمان برای کشتی حق ناخدایی و لنگر بدون هیچ معلم تو عالمه هستی پناهگاه ولایت چو فاطمه هستی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
. ✍ از "غلام"خانه اش "مولا" اگر یادی کند از محالات است "بنده" میل آزادی کند از "خرابات" است چیزی به رعیت میدهند حیف از آن که مستمندی قصد "آبادی" کند رونق سائل یقینا در سماجت کردن است سائل درمانده حق دارد که فریادی کند دست خالی را کریمان بیشتر پر میکنند شکرِ حق ، سائل از این لطف خدادادی کند به خودش رنگ خزان هرگز نبیند هرکسی در بهار زندگانی رو به این وادی کند شیعه باید با غم آل عبا غمگین شود با سرور و شادی این خاندان شادی کند شیعه ی زهرا و حیدر بهترینِ امت اند زینبیون باز هم جشن ولادت دعوت اند وعده ی کوثر خدا از عرش اعلی داده است زینب کبری که نه ، زهرا به زهرا داده است فاطمه سرتابه پا و فاطمه پا تا به سر راضیه ، مرضیه ، هانیه و حورا داده است مادری را دختری پرهیزکار و مؤمنه مادری را دختری در اوج تقوا داده است هم نفس، هم راه، هم دل، هم نشین و هم زبان به علی مرتضی ام ابیها داده است مادر عیسی کجایی !؟ ؛ به علی و فاطمه حضرت حق مریمی با دو مسیحا داده است آسمان از برکتش بار دگر جانی گرفت با غبار مقدمش رونق به دنیا داده است زین اب خواندش خدا بین تمام دختران نام زینب زینتی بر نام بابا داده است گاه میگوید حسین و گاه میگوید حسن یعنی از بدو تولد دل به آنها داده است زانوی هرکس در این دنیا رکاب او نشد پس قدمگاهش عجب شأنی به سقا داده است در دم و در بازدم هایش برکت جاری است بانویی که روزی یک عمر ما را داده است سالها در سایه ی الطاف او آسوده ایم ریزه خوار عمه ی سادات زینب بوده ایم به پدر باشد همیشه دختران تاج سر اند از برادرها بپرسی بی قرار خواهر اند گرچه همواره پسر باشد عصای دست لیک اکثر اوقات دخترها وزیر مادر اند در مقام و شأن و ارج و قرب این مولود بس ناز این دردانه را زهرا و حیدر می خرند تا که صورت را به پای او متبرک کنند دسته دسته انبیا و اولیا پشت در اند چشم بر روی کسی غیر حسین اش وا نکرد بسکه این خواهر برادر عاشق یکدیگر اند این عقیله جای خود ذریه اش هم مثل او در کرامت فاطمه و در شجاعت حیدر اند بچه های او ره صد ساله را طی کرده اند بچه هایش شافعی از شافعان محشر اند زیر پایش را پیمبر زاده ها جارو کشند خادمینش یک سر و گردن ز ما بالاتر اند مثل او شاه نجف دیگر ندارد دختری "قدر زر زرگر شناسد قدر گوهر گوهری " مدح او را با غزل با مثنوی باید سرود نذر او صد مثنوی معنوی باید سرود بهترین ها را همیشه " بهترینها "لایق اند بهتر از سعدی و شمس و مولوی باید سرود شاه بیت آفرینش دختر شیر خداست در رثایش مصرعی اما قوی باید سرود از نیاز دنیوی که بی نیازم کرده است پس به شوق هدیه های اخروی باید سرود "کربلا خواهی اگر از زینب کبری بگیر" این غزل را پشت مرز خسروی باید سرود در تمام عمر تسلیم ولایت بوده است دفتری از این "شکوه پیروی" باید سرود چادران مادر ما انقلابی زینبی ست سال ها از فتنه های پهلوی باید سرود از غروب سرخ عاشورا که روزی بگذریم از طلوع سبز صبح مهدوی باید سرود اردبیل اهلینده وار آیری ارادت زینبه شعر را شیوا به سبک "منزوی" باید سرود "ان که با عشق حسینی گشته همدم زینب است ان که با سرّ شهادت بوده محرم زینب است مدعی هرگز مزن بیهوده لاف عاشقی این حسین تنها یک عاشق دارد آن هم زینب است" لطف بسیارش گدای آستانم می کند دست اعجازش سلیمان زمانم می کند با تولا با تبرا این دو بال عاشقی شور عشق اش رهسپار آسمانم می کند "عشق بیماری است یک بیماری فوق جنون" عاقبت رسوای نزد این و آن ام می کند عشق گاهی یک چمدان دل شده سوی حرم عشق کم کم عاشقی بی خانمان ام می کند عشق سر بندی به پیشانی من می بندد و... شب به شب در زینبیه دیده بانم می کند بی گمان مویی که من با عشق او کردم سپید میرسد روزی که در محشر جوانم می کند عشق من را حنجره ای کربلایی میدهد عشق روزی صادق آهنگران ام می کند عشق من را مینشاند بر فراز منبر و ... شصت و نه شب نذر زینب روضه خوان ام می کند کربلا با چشم خود دیده است زینب پیر شد غصه ی قد کمان آخر کمانم می کند هر دل آشفته ای که غرق در تاب و تب است بی قرار روضه ی بی مادری زینب است *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
مثل یک شیشه ی عِطری که درش وا شده بود سر جدا از بدن زاده ی طاها شده بود گشت آکنده ز عِطرش همه ی دشت بلا بر لب جن و ملَک بانگ خدایا شده بود لاله هایش همه پرپر شده آغشته به خون باغبانی که بهارش همه یغما شده بود عِطرش آمیخت چو با رایحه ای با گل یاس قتلگَه خواستگه ناله ی زهرا شده بود زینب آمد که سرِ سرو به دامان گیرد لیک سر بهر سر نیزه مهیا شده بود جای یک بوسه نَبُد بر تن آن سرو بلند و گلو بوسه گه خنجر اعدا شده بود تا به رگ های بریده سر خود را بنهاد عالمی غرق در آن صحنه ی زیبا شده بود و در آن لحظه که زینب همه زیبایی دید گشت هنگامه به پا محشر کبری شده بود آفرینش همه میرفت شود کُن فیکون عرش لرزید و فلک هم کمرش تا شده بود زین مصیبت چو ز احجار زمین خون جوشید آسمان گریه کنان زین غم عظمی شده بود شیشه ی عطر تنش خرد و درش گم شده بود همچو تسبیح که پاشیده ی اعضا شده بود بر سِنان تا که سَنان زد سر پر خون حسین در دل زینب غم دیده چه غوغا شده بود کس ندانست در آن لحظه به زینب چه گذشت آه از آن شیشه ی عِطری که درش وا شده بود جواد کریم زاده *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
هرچه در ساحل نشستم جزرم اصلاً مد نداد عرش بر شعرم مجالی که به فرش افتد نداد سِیر کردم واژه ها راعقلم امّا قد نداد چشم وا کردم نشان من به جز ابجد نداد لاجَرَم با پای دل در سیر ابجد پر زدم شصت و نه دفعه پلاک شصت و نه را در زدم شصت و نه دفعه وضو پشت وضو اما نشد شصت و نه دفعه توسل ؛باب حاجت وا نشد زیر و رو شد واژه ها مضمون نو پیدا نشد شصت و نه دست دعا بردیم تا بالا نشد در همین اثنی دمی گیرا به فریادم رسید یاحسینی و گفتم و خیرش به اجدادم رسید یا حسینی گفتم و دلداده زینب شدم هو کشیدم تا که مست از باده زینب شدم عشق دام انداخت و آزاده زینب شدم سجده ای کردم به خاک افتاده زینب شدم گرچه دارد بیش ازاین الفاظ حرمت زینبش می نویسم عشق می خوانم به جرأت زینبش بعدلالا؛گریه ها پایان نمی گیردچرا ابرها لبریز؛پس باران نمی گیرد چرا طفل کوچک فرصت جولان نمیگیرد چرا شاه تشنه دربغل قرآن نمی گیردچرا رفت در آغوش دلبر زهرها چون قندشد گریه گریه؛گریه هاتبدیل برلبخندشد عقل سینه چاک کردو ناگهان بی هوش شد عشق شدآرام تاباعشق هم آغوش شد وقت مستی سررسید و باده ساغرپوش شد تاسرانگشت محبت شانه گیسوش شد کربلادرجلوه آمد؛زخمهاسربازکرد خواهراول چشم برروی برادربازکرد چشمها رابازکرد و عاشقی آغازشد دل برفت ازدست و یک آن روح درپروازشد بااشارات نظر دلدادگی ابرازشد دستها گهواره شد هنگام خواب نازشد لای لایی برادر خواهرش راخواب کرد چشم بست و در مسیرعشق فتح الباب کرد هردوتا صیاد هر دو چون شکاریکدگر هردو مومن هردوتا آیینه داریکدگر هردوتا ثابت قدم پای قرار یکدگر شب نمی شد روزشان الّا کنار یکدگر هر دوتا واحدشدند وعشقشان مشروح بود آن قَدَر که دردوتاپیکرفقط یک روح بود مظهر ایمان حسین و روح ایمان زینب است موج دریاها حسین و ابرباران زینب است خیمه عفت حسین و حافظ آن زینب است خط خط قرآن حسین و جلدقرآن زینب است این یکی شمس هدایت آن یکی شمس حیاست این یکی ابن الولایت آن یکی بنت الهداست باده مستی حسین و ظرف باده زینب است جاده عزت حسین و نورجاده زینب است حاکم مطلق حسین و سرنهاده زینب است شرزه شیرنر حسین وشیر ماده زینب است این یکی طوفان کند آن یک قیامت می کند این سر و جان می دهد آن استقامت می کند کیست زینب صبر مطلق روح عفت جان عشق ثانی زهرای مرضیه نوک پیکان عشق مادر کرببلابانوی هم پیمان عشق کیست زینب دخت حیدر خواهر سلطان عشق بانویی که کفّه غم را کفایت کرداوست آنکه درعصردهم نقل ولایت کرد اوست بانوی معصومه خانوم جلیله کیست او پاک از هرنوع؛ اخلاق رذیله کیست او مریم عذرای این قوم وقبیله کیست او بین زنهای جهان شخص عقیله کیست او کیست او؟ آنکه به جز فریادعفت سرنداد دادعباس و علی اکبر ولی معجر نداد دور بازوی شهامت نقش بازوبند اوست آن کسی که می زند بر کشته اش لبخنداوست آنکه یک جاازتعلق های خود دل کَند اوست وانکه بگذشته است حتی از دوتا فرزند اوست بادورکعت عشق حتی ازنوافل هم گذشت درمسیرعاشقی از میوه دل هم گذشت چندباری این مسیر خیمه را طی کرد او با تمام عشق اصرار پیاپی کرد او تا دوتا گلدسته را تقدیم بر وِی کرد او اسب آقازاده هایش را خودش هِی کرد او عشق را اثبات کرد او یک تنه با بچه هاش لافتی جز زینب ولاسیف الّا بچه هاش الغرض این زینبی که کعبه منظوربود آنکه از همسایه ها هم سایه اش مستوربود وای برمن بعدعاشورا حجابش نور بود در حصار اخنس و شمر و سنان محصور بود بی محارم از مسیرکوفه سمت شام رفت عصمت مستوره در انظار خاص وعام رفت *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
بوی بارون یاس گلدون،مژده می ده صبح عیده روی بال صد فرشته،می رسه از راه سپیده كیه خورشید قبیله،كیه بانوی جلیله آیینه دار علیه،زینبه تنها عقیله تو شب غربت و غمها،واسه دلها آفتابه وارث عصمت مادر،زینت ابوترابه پر جبریل فرش راشه،آسمونا خاك پاشه هیبت و غرور حیدر،طنین توخطبه هاشه آسمونی نور عینه،دل و دلداره حسینه مهربونی تو نیگاشه،همه جا یار حسینه بانوی صبر و صلابت،بانوی شور و شهامت برای عرض ارادت،بیایید بریم زیارت هواییه دل تنگم،تا حریمش پر می گیره این دلی كه بی قراره،حرم نعم الامیره زائر صحن و سرای،بانوی صبر و صفا شیم بگیریم برگ برات و ،زائر كرببلا شیم *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
می روی نیزه نشینم کمی آهسته برو تا تو را سیر ببینم کمی آهسته برو از رد بوسه ی من نیزه نشینت کردند اسب ها رد شده و نقش زمینت کردند از سر نی به من و قافله احسان کردی صورتت را سپر سنگ نوازان کردی من اسیر تو شدم مهر تو در سر دارم لحظه ای نیست که چشم از سر تو بردارم همه شب سر زده، خورشید شدی تابیدی روی نی دور سر قافله می چرخیدی من و یک قافله کودک،همه سیلی خورده خواهرت آینه ی توست، اگر پژمرده جان نمانده ست حسینم به تنم اما حیف تا حد مرگ سپر شد بدنم اما حیف صورت کودک تو سوخت،خجالت زده ام ضربه او را به زمین دوخت، خجالت زده ام خنده ای مست به دنبال عذاب آمده است باز هم حرمله با کاسه ای آب آمده ست گله ای نیست از این زخم از این تنهایی ما ندیدیم در این مرحله جز زیبایی حسن کردی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
به روی نی سر تو می برد هوش از سر زینب چه سازد چون کند بی تو دل غم پرور زینب به سان شمع می سوزی به روی نی ولی افسوس که چون پروانه از غم سوخته بال و پر زینب جدایی من و تو ای برادر غیرممکن بود اگر ممکن شود روزی، نگردد باور زینب بخوان قرآن که قرآن خواندنت را دوست می دارم که می بخشد صدای تو توان بر پیکر زینب دهد هرتارموی تو خبر ازمادرم زهرا گمانم بوده ای دیشب به نزد مادر زینب من ژولیده می گویم که زینب گفت با افغان به روی نی سر تو می برد هوش از سر زینب ژولیده نیشابوری *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
دل من همچو تنت پر زجراحات شده خواهر غم زده ات ام مصیبات شده از هجوم غم واندوه در این روز بلا خیمه گه مقصد انواع بلایات شده باورم نیست که ما را به اسیری ببرند زین جسارت حرم وزینب تو مات شده ازغم قتل تو ای یوسف زهرایی من سوگوارت به جنان مادر سادات شده دفن کرده همه ی کشته ی خود را دشمن بر بدنهای شما سخت اهانات شده سرتو رفته به کوفه تنت اینجا مانده قاری بی تن من وقت تلاوات شده بعد تو ضربه شلاق وجسارت بسیار زجر ما بهر عدو اکبر لذات شده چند سالی پدرم، کوفه امیری کرده باز بر کوفی وما وقت ملاقات شده نامه دادند بیایی ومراعات شوی شرمشان باد،چنین بر تو مراعات شده خطبه حیدریم کوفه بهم ریخت، چنان که هراسان ز اثر،دشمن بدذات شده اسماعیل تقوایی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
ولادت حضرت زینب سلام الله علیها نوری ز خدای حی سرمد آمد زیباثمری ز نسل احمد آمد از دامن فاطمه، زبیت حیدر زینب گل گلزار محمد آمد از سوی خدا امید و رحمت آمد زیبا گلی ازدامن عصمت آمد از خانه ی مولای دو عالم حیدر زینب گل فاطمه به عزت آمد از بحر ولایت در نایاب آمد از گلشن دین غنچه ی شاداب آمد از دامن فاطمه، امید عالم زینب که بود خواهر ارباب آمد هدیه ای از خالق یکتا رسید نو گلی از گلشن طاها رسید خواهر مظلوم این عالم حسین زینت بابا، گل زهرا رسید هدیه زخدای مهربان آمده است بر هاشمیان روح و روان آمده است شادان همه عالم شده از مقدم او زینب گل فاطمه نشان آمده است *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
ولادت حضرت زینب سلام الله علیها مدینه غرق شادی گشته امشب علی و فاطمه در ذکر یارب گلستان ولایت غنچه ای داد که باشد نور چشم شیعه زینب ز لطف خاص هی ذوالمن امشب شده بیت ولایت گلشن امشب مه زهرا در عالم جلوه گر شد همه عالم ز نورش روشن امشب گلی از گلشن دین وا شد امشب دوباره مرتضی باباشد امشب زیمن مقدم این تازه مولود پر از شادی دل زهرا شد امشب امشب گل زهرا زجنان آمده است اسطوره ی پاکان جهان آمده است بر خیز بزن خنده و با صوت جلی گو عمه ی صاحب الزمان آمده است پیچیده در عالم عطر و بویت زینب زهرا شده محو گل رویت زینب در شام ولادتت که شاد است علی دستان همه بود به سویت زینب دختری از نسل طاها آمده هستی زهرا و مولا آمده خواهر مظلومه مولا حسین زینب کبرا به دنیا آمده هدیه ای از سوی سرمد آمده دختری از نسل احمد آمده زینب آن اسطوره ی صبر و حیا زینت آل محمد آمده شامل الطاف و احسان تو ایم تو کرم کردی و مهمان تو ایم در کنار سفره ی میلاد تو ریزه خوار ریز خواران تو ایم بر گلبن بوستان طاها صلوات بر نور دل حضرت زهرا صلوات در روز ولادت گل باغ علی بفرست تو بر زینب کبرا صلوات هدیه ای از سوی سرمد آمد ه روح تقوا جان احمد آمده شیعیان مرتضی شادی کنید زینب از نسل محمد آمده بر فاطمه دختری زحق اعطا شد روشن به مدینه دیده ی مولا شد لبخند بزن ز شادی و شور و شعف میلاد سعید زینب کبرا شد *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
غروب نیست خدایا چرا هلال دمیده!؟ هلال را به سر نیزه وقت ظهر که دیده!؟ هلال و ظهر و سرنیزه و تلاوت قرآن مصیبتی است که ما دیده ایم و کس نشنیده روا نبود که از هم جدا شویم من و تو چرا سر تو ز من زودتر به کوفه رسیده!؟ دو روز پیش، جبین تو را به سنگ شکستند چرا ز صورتت امروز خون تازه چکیده!؟ به جان فاطمه دریاب جان فاطمه ات را که رنگ چهرۀ او مثل آفتاب پریده کنار محمل و دستم نمی رسد به سر نی مرا ببخش که قدّم ز بار غصه خمیده به نیزه دار بگو چند گام پیش تر آید که چند بوسه بگیرم از این گلوی بریده استاد حاج غلامرضا سازگار *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
ولادت حضرت زینب سلام الله علیها پنجم ماه جمادی آمده عاشقان هنگام شادی آمده شهر یثرب غرق در شادی و شور سرزده گل واژه ی آیات نور شهر یثرب گشته امشب منجلی از قدوم دختر مولا علی در مدینه شور و غوغایی شده خانه ی حیدر تماشایی شده روشن از نوری دل کوثر شده فاطمه از لطف حق مادر شده کوثری حق بر علی کرده عطا آمده آیینه ی زهرا نما هدیه ای از سوی سرمد آمده دختری از نسل احمد آمده هدیه ای بر حیدر از سوی رب است دختر زهرای اطهر زینب است برعلی وفاطمه نور دو عین خواهر مولای مظلومان حسین این گل گلزار آل مصطفاست چون علی و فاطمه مشکل گشاست جود می بارد ز هر انگشت او عالم هستی بود در مشت او هر دلی را او ولایی می کند عاشقان‌را کربلایی می کند با نگاهی درد عالم را دواست بر (رضا )عبدوغلامش مقتداست *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
ولادت حضرت زینب سلام الله علیها دوباره ای یاران پنج جمادی شد اخت الحسین آمد موسم شادی شد ماه دل آرا رسیده است دختر زهرا رسیده است شادی کنید و گل بریزید زینب کبرا رسیده است دخت حیدر خوش آمدی زینب(۳) ز مقدمش گشته مدینه گلباران روشن شده امشب چشم و دل یاران نخل ولا پر ثمر شده نور خدا جلوه گر شده دهد منادی ندا چنین حیدر دوباره پدر شده دخت حیدر خوش آمدی زینب(۳) ز لطف حق مادر حضرت زهرا شد زینت این عالم زینب کبرا شد ز لطف ورحمت ذات خدا هدیه ای داده به مرتضی بار دگر جلوه‌گر شده آینه ی فاطمه نما دخت حیدر خوش آمدی زینب(۳) ز گلشن طاها غنچه گلی وا شد از قدمش شادان علی و زهرا شد جشن ولایت به پا شده علی دوباره بابا شده از سوی خلاق سرمدی زینب به زهرا عطا شده دخت حیدر خوش آمدی زینب(۳) ز مقدمت گشته شور و شعف برپا دلها همه شاد است یا زینب کبرا در همه عالم سرآمدی تو از تبار محمدی ذکر لب عاشقان شده زینب کبرا خوش آمدی دخت حیدر خوش آمدی زینب(۳) تو زینت شهر مدینه ای زینب ز بعد زهرا ،بی قرینه ای زینب ای که تویی شمس مشرقین بر مرتضایی نور دوعین ثانی و تالی فاطمه خواهر مظلومه ی حسین دخت حیدر خوش آمدی زینب(۳) *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
گل وا شداز نسل پیمبر داده خدا هدیه به حیدر شادان شده زهرای اطهر زینب گل زهرا خوش آمد(۳) نخل ولا را ثمر آمد سپهر دین را قمر آمد دخت علی جلوه‌گر آمد زینب گل زهرا خوش آمد عالم بود در تاب و تب از لطف خاص حضرت رب آمد گل فاطمه زینب زینب گل زهرا خوش آمد غرق شعف شهر مدینه از ره رسد سرور سینه آنکه گل روی زمینه زینب گل زهرا خوش آمد زیبا گل پیغمبر آمد تمام هست حیدر آمد این گل ز باغ کوثر آمد زینب گل زهرا خوش آمد اوشمع جمع عالمین است برمرتضی نور دو عین است خواهر مظلوم حسین است زینب گل زهرا خوش آمد برلب چنین زمزمه آمد نور دو چشم همه آمد زینب گل فاطمه آمد زینب گل زهرا خوش آمد بر فاطمه نور دو دیده نور دل حیدر رسیده از مقدمش دوباره عیده زینب گل زهرا خوش آمد *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
گل وا شداز نسل پیمبر داده خدا هدیه به حیدر شادان شده زهرای اطهر زینب گل زهرا خوش آمد(۳) نخل ولا را ثمر آمد سپهر دین را قمر آمد دخت علی جلوه‌گر آمد زینب گل زهرا خوش آمد عالم بود در تاب و تب از لطف خاص حضرت رب آمد گل فاطمه زینب زینب گل زهرا خوش آمد غرق شعف شهر مدینه از ره رسد سرور سینه آنکه گل روی زمینه زینب گل زهرا خوش آمد زیبا گل پیغمبر آمد تمام هست حیدر آمد این گل ز باغ کوثر آمد زینب گل زهرا خوش آمد اوشمع جمع عالمین است برمرتضی نور دو عین است خواهر مظلوم حسین است زینب گل زهرا خوش آمد برلب چنین زمزمه آمد نور دو چشم همه آمد زینب گل فاطمه آمد زینب گل زهرا خوش آمد بر فاطمه نور دو دیده نور دل حیدر رسیده از مقدمش دوباره عیده زینب گل زهرا خوش آمد *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
پنجم جمادی آمده وقت شادی غرق شادی و شور گویدسخن منادی از سپهر دین حق سرزدامشب کوکب آمده به دنیا دختر زهرا زینب دخت زهرا آمد(۲)زینب کبرا آمد(۲) شیر خدا امشب دارد ذکر یا رب بوسد روی زینب همراه زهرا یثرب پرزنوره چون وادی طوره از یمن قدوم زینب کبری دخت زهرا آمد(۲) زینب کبرا آمد(۲) پر ز نور مدینه زین ماه بی قرینه بر علی و زهرا آمد سرور سینه دختر پیمبر شدمحوروی ماهش دل ززهرا برده این مه به یک نگاهش دخت زهرا آمد زینب کبرا آمد این دختر بودبر حیدرنوردیده اونور امیده بر همه عالم زهرایی جلالش حیدری خصالش شامل همگان لطفش دمادم دخت زهرا آمد زینب کبرا آمد شمس عالمینه بر علی نور عینه همه هست زهرا اوخواهرحسینه خلق وخویش زهراست حیدر به اومی نازه شب میلاد او درهای رحمت بازه دخت زهرا آمد زینب کبرا آمد امشب خبر اومد نور بصر اومد وقت سحر اومد زینب کبرا باغ و بهار ماست او افتخار ماست ذکرش شعار ماست زینب کبرا دخت زهرا آمد زینب کبرا آمد بازدوباره امشب من درهوای عشقم گه مدینه هستم گاهی سوی دمشقم حرمش بهشتم مهراو در سرشتم شدعجین ولا و حبش به سرنوشتم دخت زهرا آمد زینب کبرا آمد مهرش به دل ماست عجین با گل ماست لطفش شامل ماست زینب کبرا لطف الاه ماست براو نگاه ماست پشت و پناه ماست زینب کبرا دخت زهرا آمد زینب کبری آمد *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
ولادت حضرت زینب سلام الله علیها نما شادی در عالم کوکب آمد گل زهرا و حیدر زینب آمد مدینه سر به سر دریای نور است سرای فاطمه وادی طور است تمام عرش و فرش گلریز حور است نما شادی در عالم کوکب آمد گل زهرا و حیدر زینب آمد به پا در این جهان شور دگر شد که بستان ولایت پر ثمر شد در عالم ماه زهرا جلوه گر شد نماشادی در عالم کوکب آمد گل زهرا و حیدر زینب آمد قدم زد در جهان ثانی کوثر زند بوسه به رخسارش پیمبر بریزد اشک شوق از دیده حیدر نماشادی در عالم کوکب آمد گل زهرا و حیدر زینب آمد تو زهرا و علی را نور عینی عزیز مجتبی اخت الحسینی امید شیعه روز نشأتینی نما شادی در عالم کوکب آمد گل زهرا و حیدر زینب آمد توی سرلوحه ی عشق و محبت که دادی درس ایثار و مودت زنان را داده‌ای زینب تو عزت نما شادی در عالم کوکب آمد گل زهرا و حیدر زینب آمد *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شوخی رهبر انقلاب با مداح اهلبیت حاج صادق آهنگران *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*