eitaa logo
کانون مداحان
28هزار دنبال‌کننده
22.8هزار عکس
23.7هزار ویدیو
222 فایل
کانون مداحان استان مرکز آموزش عمومی ، تخصصی و سطح عالی مداحی اهلبیت علیهم السلام خیریه فرهنگی ذاکرین امام حسین علیه السلام
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
با رنجِ اسارت و غمِ تنهایی بانویِ دلیرِ روزِ عاشورایی با این همه غُصِّه و مصیبت امّا چیزی تو ندیده ای به جز زیبایی 🥀 (س)🥀 🥀 *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
مداحی آنلاین - روضه حضرت زینب - حاج سعید حدادیان.mp3
6.74M
🔳 (س) 🌴روضه حضرت زینب(س) 🌴زینب(س) گودال کشتند ... 🎤حاج *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
1_871142963.mp3
5.41M
🔳 (س) 🌴سر نی در نینوا می ماند اگر زینب نبود 🌴کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود 🎤 *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
مناجات - حاج مهدی رسولی.mp3
7.86M
الهی العفو... 😭 🎤حاج مهدی_رسولی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
*🏴یا زینب کبری(س) ام المصائب🏴* 🔲⬜🔲⬜🔲⬜🔲⬜🔲⬜ *کلک شکّر خواه طبعم شرمسار زینب است* *زینت دیوان اشعارم شعار زینب است* *داستان کربلا و عشق و ایثار و وفا* *حاصل خون حسین و پشتکار زینب است* *هر بهاری را خزانی باشد اما در جهان* *از گزند حادثات ایمن بهار زینب است* *شرح داغ لاله پرسیدم من از استاد گفت* *داغ دار از داغ قلب داغدار زینب است* *قامتِ خود خم نکردن زیر بار کوه غم* *فاش گویم کار روح بردبار زینب است* *بعد سالار شهیدان جنگ کردن با یزید* *نیست کار هیچکس اینکار، کار زینب است* *گر شهادت را سند شد خون اصغر نزد حق* *اعتبار این سند از اعتبار زینب است* *با اسارت رفتنِ خود، خلق را آزاد کرد* *از زنان اینگونه همت انتظار زینب است* *کرد با تیغِ زبان، نخلِ ستم را قلع و قمع* *اینچنین پیکار کردن افتخار زینب است* *کوفه را او کرد با یک " اُسکُتو" غرق سکوت* *یعنی این آثار ماتم استوار زینب است* *شیهه اسبان و زنگ اشتران خاموش گشت* *شاهد اینگونه نطقِ پر شرارِ زینب است* *شد سراپا گوش از گفتار او عالم مگر؟!* *اختیار عالمی در اختیار زینب است* *ماجرای صبر او را تا شنید ایوب، گفت* *صبر، مات از اینهمه صبر و قرار زینب است* *لازم و ملزوم هم، نام حسین و نامِ اوست* *این نموداری ز قدرِ اقتدار زینب است* *چشمه ی چشم فلک تا هست از هستی نشان* *اشکبار از سوز چشمِ اشکبار زینب است* *داد فتوا سرشکستن در ره دین جایز است* *سر زدن بر چوب محمل، ابتکار زینب است* *شاعر: زنده یاد* *محمد حسن فرحبخشیان* *(ژولیده نیشابوری)* *🌹روحش شاد و یادش گرامی باد🌹* *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
خدا را شکر ما عبدِ خدا گشتیم با زینب شدیم عاشق حسینش را بِاذنِ الله تا زینب اگر چه معرفت داریم بر آن بانوی عظما ولیکن مُعترف هستیم، ما اَدراکَ ما زینب خدا فرمود نامش را، نبی واکرد کامش را که ناموسِ خدا هست و حیاتُ المصطفا زینب تمام ریشه اَش مولا، همه اندیشه اَش زهرا چو پرسی کیست این بانو، همان خیرُالنّسا زینب صدایش ناطقِ حیدر، صفای سوره ی کوثر صبورِ آل پیغمبر، شبیهِ مجتبا زینب ز احمد تا حسین از هر یکی صدها صفت دارد شکوهِ عصمت و آئینه ی آل عبا زینب نخوانش مضطرِ مقتل، بخوان پیغمبرِ مقتل شهیدِ نینوا را جان، سفیرِ کربلا زینب تمامِ منطقش قرآن، خطابش خطبه اَش ایمان نفیرِ حنجرِ سرخِ شهیدِ سرجدا زینب پس از سالارِ مظلومش، حرم را قافله سالار ز کوفه نایبِ معصوم، تا شام بلا زینب هدایت را همه معنا، ولایت را یدِ بَیضا امامت را بقا زیرا، که شد کنزُالوِلا زینب درایت کرد چون مادر، امامت کرد چون حیدر امامش را چو بی سر دید زیرِ دست و پا زینب دو دستش بُرد زیرِ پیکرِ صد پاره در مقتل و شد در قلّه ی عرفان، پیِ شکر خدا زینب از آن گودال تا کوفه، بلا را دید مکشوفه هزاران بار مضروبه شد از جور و جفا زینب به خون هفتاد پیکر دید و بر نِی هیجده سر دید و غم را تا به آخر دید و زیبا دید، وا زینب گهی در گوشه ی زندان، گهی در گوشه ی ویران یتیمان را نوازش کرد با اشک و دعا زینب میانِ مجلسِ دشمن، سرِ خونِ خدا را دید... به چوبِ خیزران، مضروب در تشتِ طلا زینب در آن بزمِ شراب آری، بپا شد انقلاب آری ز عنوانِ کنیزی! چون یتیمی گفت یا زینب سه ساله دختری را در خرابه جانِ خود خواند و... در آن ویرانه مدفون ساخت جانِ خویش را زینب قیامش پرچمِ دین را نگهبان تا قیامت شد غمش در جانِ ما جاوید، مکتب را بقا زینب ظهورِ مهدی آل علی بسته به نجوایش بخوان همراهِ او "یا منتقم اَلغوث" با زینب *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
پهن کن بستر مرا امروز گوشه ای از حیاط بی زحمت تا بتابد کمی به من خورشید مثل آن روز پر غم و محنت   بهتر از هرکسی تو میدانی غصه ام بهر چیست، عبدالله همسر خوب من حلالم کن زینبت رفتنیست، عبدالله..   آب دیدم، دوباره آب شدم گرچه بگذشته آب از سر من تا نمردم ز خجلت اصغر ببر این آب را تو از بر من   کاملا واضح است اینکه دگر بیش از این زنده من نمی مانم وقت رفتن رسیده عبدالله ساعت آخر است میدانم   میروم لیکن از محالات است جلوه ی ذات من افول کند بچه هامان شدند نذر حسین از من و تو خدا قبول کند   اشک ماتم نریز همسر من دست از این اشک و زاریت بردار بیقراری مکن سلامت را برسانم به جعفر طیار؟   میروم تا به حشر عزادار غربت شاه بی سرم باشم میروم جمعه ها به کرب و بلا من کمک حال مادرم باشم   یک بیابان که بود کرب و بلا کربلا نه بگو پریشانی دور تا دورمان پر از دشمن هشت روزی شدیم زندانی   از صدای مهیب هلهله ها نگرانی ما عیان گردید بدن کودکان ما از ترس داخل خیمه گاه می لرزید   بخدا بعد کربلا من به غم آن تشنه لب اسیر شدم لطف کردی تحملم کردی چند ماهی که پیرِ پیر شدم   غصه ی شام و کوفه پیرم کرد یک جهان ظلم و جور و نامردی در مدینه میان آن خیمه از چه من را به جا نیاوردی؟   تو که مجروح جنگی عبدالله قاسم و عون و جعفری هم نیست هر دو فرزند ما شهید شدند و ابالفضل و اکبری هم نیست زیر تابوت را که میگیرد؟؟ همه که رفته اند تنهایی تو که هستی ولی خودت بند کفنم را ببند، تنهایی!   من فقط فکر آن زمانم که وقت دفنم چه چاره ای داری محرمی نیست تا کمک بدهد تن من را به خاک بسپاری   راستی گفته ام که عاشورا تا به گودال خون دویدم من؟ پس یقینا حسین می آید موقع احتضار و جان دادن   همه ی دلخوشی من این است که رخش را دوباره می بینم چه رخی؟ وای خانه ی خولی! سوختم پا به پای یاسینم   جامه ی غرق خون شاهم را با خودم میبرم،خداحافظ دست حق یارو یاورت باشد با وفا همسرم،خداحافظ...   *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
من نگاهم نگاهِ بر راهم ناله‌ام گریه‌های بی گاهم هِق هِق‌ام سرفه‌ام نَفَس زدنم من بُریده بُریده‌ام آهم بوی گودال می‌دهد دستم تشنه‌ام روضه‌های جانکاهم چشم نه سر نه جان را نه آه تنها حسین می‌خواهم حرم گرم و ساده‌ام پاشید رفتی و خانواده‌ام پاشید چشم‌ها تار می‌شود گاهی درد بسیار می‌شود گاهی دردِ پهلو چقدر طولانیست سرفه خونبار می‌شود گاهی روضه‌ای که سکینه هم نشنید سَرَم آوار می‌شود گاهی پیشِ ام‌البنین نشد گویم حرف دشوار می‌شود گاهی گرمیِ آفتاب یادم هست التماس رُباب یادم هست شانه وقتی که خیزران بخورد دست سخت است تا تکان بخورد و از آن سخت‌تر به پیشِ رُباب ضربه‌ای طفلِ بی زبان بخورد من صدایش شنیده‌ام از دور تیر وقتی به استخوان بخورد از همه سخت‌تر ولی این است حنجرِ کوچکی سنان بخورد حرمله خنده بی امان می‌زد غالباً تیر بر نشان می‌زد تا صدای برادرم نرسید وای جز خنده تا حرم نرسید ناله‌ام بند آمد از نفست نفسم تا به حنجرم نرسید بینِ گودالِ تو به داد من هیچ کَس غیرِ مادرم نرسید گرچه خوردم کُتک به جانِ خودت پنجه‌ای سمتِ معجرم نرسید ناله‌ات بود خواهرم برگرد جانِ تو جانِ دخترم برگرد پسرت بود و بی‌مهابا زد به لبت آب بود اما زد تا صدای من و تو را ببُرد چکمه پوشی به سینه‌ات پا زد دید زخم است و جای سالم نیست نیزه برداشت بین آنها زد عرقش را گرفت با دستش بعد از آن آستین که بالا زد روضه‌ی پشت گردنت سخت است خنجرش را درست آنجا زد بعد او جوشنِ تو را کَندند رفت و پیراهن تو را کَندند *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
«این زن که از برابر طوفان گذشته بود عمرش کنار حضرت باران گذشته بود صبرش امان حوصله‌ها را بریده بود وقتی که از حوالی میدان گذشته بود باران اشک بود و عطش شعله می‌کشید آب از سر تمام بیابان گذشته بود آتش، گرفته بود و سر از پا نمی‌شناخت از خیمه‌های بی‌سر و سامان گذشته بود اما هنوز آتشِ در را به یاد داشت آن روزها چه سخت و پریشان گذشته بود می‌دید آیه آیه آن، زیر دست و پا ست کار از به نیزه کردن قرآن گذشته بود یک لحظه از ارادت خود دست بر نداشت عمرش تمام بر سر پیمان گذشته بود زینب هزار بار خودش هم شهید شد از بس که از کنار شهیدان گذشته بود بر صفحه‌های سرخ مقاتل نوشته اند این زن هزار مرتبه از جان گذشته بود *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
لحظه‌ها لحظه‌های آخر بود آخرین ناله‌های خواهر بود خواهری که میان بستر بود خنجری خشک و دیده‌ای تَر بود چقدر سینه‌اش مکدر بود چشم خود را چه سخت وا کرده روی خود را به کربلا کرده مجلس روضه را بِپا کرده باز هم یادِ بوریا کرده یادِ باغِ گلی که پرپر بود پلکهایش کمی تکان دارد رعشه‌ای بینِ بازوان دارد پوستی رویِ استخوان دارد یادگاری زِ خیزران دارد چشم از صبح خیره بر در بود تا علی‌اکبرش اذان ندهد تا که قاسم رُخی نشان ندهد تا علمدار سایبان ندهد تا حسینش ندیده جان ندهد انتظارش چه گریه آور بود زیرِ این آفتاب میسوزد تنش از التهاب میسوزد یاد عباس و آب میسوزد مثلِ رویِ رُباب میسوزد یادِ لبهای خشک اصغر بود میزند شعله مرثیه خوانیش زنده ماندن شده پشیمانیش مانده زخمی به رویِ پیشانیش آه از روزِ کوچه گردانیش چقدر در مدینه بهتر بود سه برادر گرفته هر سو را و علی هم گرفته بازو را دور تا دورِ قدِ بانو را تا نبینند چادر او را آه از آن دَم که پیش اکبر بود ناگهان یک سپاه خندیدند بر زنی بی پناه خندیدند او که شد تکیه‌گاه خندیدند رو سوی قتلگاه خندیدند بعد از آن نوبتِ برادر بود آن همه ازدحام یادش هست جمعِ کوفی و شام یادش هست چشمهایِ حرام یادش هست حال و روز امام یادش هست چشمها روی چند دختر بود یک طرف دختری که رفت از حال یک طرف تلِ خاکی و گودال زیرِ پایِ جماعتی خوشحال یک تن اُفتاده تا شود پامال باز دعوا میان لشکر بود جانِ او تا زِ صدرِ زین اُفتاد خیمه‌ای شعله‌ور زمین اُفتاد نقشِ یک ضربه بر جبین اُفتاد گیسویی دست آن و این اُفتاد حرمله از همه جلوتر بود یک نفر گوئیا سر آورده زیر یک شال خنجر آورده ضربه‌ای که به حنجر آورده عرقِ شمر را درآورده وای سر روی دست مادر بود *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
روز رفت و دوباره شب برگشت در حرم باز تاب و تب برگشت دستِ قاتل به سمتِ سر، چرخید دستِ زینب، به سوی رَب برگشت تشنه‌لب رفت، تشنه‌لب جنگید بر سَرِ نیزه، تشنه‌لب برگشت از دلِ قتلگاه، تا خیمه آه، زینب، عقب‌عقب. برگشت شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*