eitaa logo
کانون مداحان
26.6هزار دنبال‌کننده
20.9هزار عکس
21هزار ویدیو
196 فایل
کانون مداحان استان مرکز آموزش عمومی ، تخصصی و سطح عالی مداحی. خیریه فرهنگی ذاکرین امام حسین (ع)
مشاهده در ایتا
دانلود
هوای شهر نسیم پیمبری دارد چقدر عطر گلاب معطری دارد چه عاشقانه ملائک به هم خبر دادند که این پسر قدم عشق پروری دارد امیدوار به فردای بهتری شده ایم زمانه در سر خود فکر بهتری دارد نشسته اند به راهش همه پیمبرها نوشته اند که او قصد دلبری دارد خدا هم عاشق او شد شبیه حسی که پدر همیشه به فرزند آخری دارد خدا سند زده قلب مرا به نام رسول به نام عشق ، به نام خدا ، به نام رسول بزرگواری و عالیجناب یعنی تو و اوج خلقت انسان ناب یعنی تو نگین خلقت عالم که حضرت زهراست بر این عقیقِ بهشتی رکاب یعنی تو خدا نخواست خودش را نشانمان بدهد وگرنه نور خدا بین قاب یعنی تو خدا رسانده تورا تا به داد ما برسی دمِ خدا ، نفس مستجاب یعنی تو همینکه دور و برت سایه نیست پس قطعا تو نور باطنی و آفتاب یعنی تو تو نور باطنی و سایه هم نمیخواهی پیمبری، قسم و آیه هم نمیخواهی اویس وار نشستم به شوق آمدنت میان سینه قَرَن‌ را نموده ام وطنت برای دست گرفتن ز امتت کافیست نخی ز تار عبایت ، نخی ز پیرهنت بیا برای همه دلبرانه حرف بزن که شهد عشق چکیده ست از دل سخنت تو آیه آیه عسل را به کام ما دادی به غیر عشق نمیریزد از لب و دهنت شبیه شیشه ی عطری که زیر باران است گلاب ناب چکیده ست از بهار تنت میان عرش عجب رفت و آمدی داری چقدر عطر گلاب محمدی داری نگاه مهر تو انسان نمود انسان را چه عاشقانه مسلمان نمود سلمان را اسیر ظلمت شب بوده ایم تا اینکه میان چشم تو دیدیم نور قرآن را چقدر رحمت محض است ربناهایت میان دست تو دیدیم راه باران را نگیر از همه ی عاشقان خود دل را بخواه از همه ی عاشقان خود جان را میان اشک و تحیّر چگونه شکر کنیم طلوع نور تو این نعمت فراوان را جهانِ قبل رسول خدا امیر نداشت نگاه سبز کسی اینهمه اسیر نداشت به عرش میروی از جبرئیل بالاتر به آسمان بروی تا شوی شکوفاتر کلاه از سر هر چه ملائکه افتاد و چشم ها همه در لحظه ی تماشا تر هر آنکه رنگ محبت گرفت دریا شد هر آنکه رنگ محمد (ص) گرفت دریاتر زمان آن شده دست از ترنج بردارند برای آنکه ندیدند از تو زیباتر بیا برای همه جان تازه ای بفرست نشان بده که تویی از همه مسیحا تر تو آمدی برسانی به تشنه آب حیات نثار مقدم خیرت چهارده صلوات احمد ایرانی نسب *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
پیشوای شیعیان مولا امامِ صادق(ع) است میوه ی جانِ پیمبر(ص) نورِ پاکِ خالق است آفتابِ رحمت و قرآنِ حَی و ناطق است ششمین نورِ هدایت از تبارِ عاشق است هفدهِ ماهِ ربیعُ الاول آمد ماهِ عشق تا برای شیعیان روشن نماید راهِ عشق صادقِ(ع) آلِ عبا از گلشنِ پیغمبر است او رئیسِ مذهبِ ما شیعیانِ حیدر است تارِ موی او زمین و آسمان را لنگر است چشمهایش چشمه چشمه معرفت از کوثر است عالمِ هستی همه در حلقه ی تسلیمِ او خضر و داوود و سلیمان آمده تعظیمِ او بَه چه زیبنده قدم بود و چه فرخنده سحر شد فروزان از وجودش شمس و ناهید و قمر می دهد روح الامین از عرشِ اعلا این خبر میوه ی باغِ علی(ع) و فاطمه (س) آمد ثمر شب شبِ عشق و شبِ وجد و شبِ شور و شعَف آمده تندیسِ رحمت صاحبِ مَجد و شرف صادق آن گنجینه ی نور و علومش بی شمار او سفیرِ راستینِ حضرتِ پروردگار با شکوهِ مذهبش بخشیده بر ما اعتبار مکتبِ او پایدار و شیعه ی او رستگار مژده مژده که امام نور و رحمت آمده از دمِ جان پرورِ او خیر و برکت آمده بال گسترده ملائک گشته فرش راهِ او خیره مانده چشم خورشید از جمال ماهِ او یوسف و عیسی و موسی هر قدم همراهِ او روضه ی رضوانِ جدش شد نیایشگاهِ او آمده در محضرش ارض و سما سر بر سلام نیمه ی ماه است و لیکن آمده ماهِ تمام سینه اش دانشگهِ فِقه و اصول معرفت شیعه دارد از وجود مکتبِ او منزلت مقدمش بر عاشقان فرخندگی و میمنت عقل ها سرگشته اند از این مقام و منقبت عطرِ جانبخشِ نگاهش طعمِ قرآن می دهد هر دمش بر روح و جانِ عاشقان جان می دهد ای چراغِ دانِشَت رخشنده تر از آفتاب وارثِ علمِ نبیین معنیِ امّ الکتاب ای زلالِ پاکیِ اندیشه ات اسلامِ ناب دادخواهِ شیعیان در عرصه ی روزِ حساب با طلوعِ تو چه زیبا عِطر اَفشان شد زمین روزِ میلادِ تو با میلادِ جدت شد قرین! هستی محرابی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
عاقبت قرعه‌ی نامت به لبِ ما افتاد شده سیراب، کویری که به دریا افتاد گلِ لبخند، به باغِ لب‌مان کاشته شد خبرِ آمدنت روی زبان‌ها افتاد وقتی از چهره‌ی تو پرده‌گشایی کردند رونق از سکه‌ی هر چهره‌ی زیبا افتاد نفسش زندگی آموخت به مردن؛ وقتی به شفاخانه‌ی تو راه مسیحا افتاد از تو و معجزه‌هایت چه بگویم؛ وقتی شاخه‌ی باغچه‌ات از یَدِ بیضا افتاد چون زمین جای کمی بود، برای قدمت ردّ پایت به سر عالم بالا افتاد آنقدَر اوج گرفتی به شبِ معراجت بال جبریل، به دنبال تو از پا افتاد و در آن راه، که می‌رفت، به اَوْ اَدْنی‌ها باز هم چشم تو بر چهره‌ی مولا افتاد چشم تو آینه‌ی قدّیِ خوبی‌ها شد هر زمانی که نگاه تو به زهرا افتاد سبز شد عشق، به لم‌یزرعِ تاریکِ دلم تا نگاهم به گُلِ گنبد خضری افتاد رضا قاسمی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
به دقت گوش کن انگار چیزی بر زمین افتاد سکوت شب شکست و در همه دنیا طنین افتاد گمانم این صدای بر زمین افتادن بت هاست یکی الله اکبر گفت و اینک در جهان غوغاست خدایاکیست بتهای جهان را واژگون کرده شکوه چیست تاج سروران را سرنگون کرده خبر آمد که در ایران ترک برداشت ایوانی سراسیمه پرید از خواب، شاهنشاه ساسانی مدائن را ببین! انگشت بر لب مانده از حیرت که این بی طاقتی در طاق کسری نیست بی علت کسی خاموش کرده آتش شرکی مسلم را کدامین نور تا این حد دگرگون کرده عالم را خدا تعریف دیگر یافت این هم یک خوش آمد بود چنین تغییر در دنیا فقط کار محمد بود رسوم جاهلیت را به هم زد وقت میلادش رسید و استجابت شد دعای خیر اجدادش گرفته آسمان انبیا یک عمر نور از او سخن گفتند در تورات انجیل و زبور از او نشان دادند تنها قدری از اوج مقامش را رسولانی که وقت معجزه بردند نامش را پر از عجزیم وقتی بوده اعجازش کلام الله چه جای مدح؟ خرما بر نخیل و دست ما کوتاه رسید از چشمه آفاق جان تازه ای آورد برای مردم دنیا جهان تازه ای آورد به نام زن کرامت داد، دریا را به صحرا برد مقام دختران را با کلام خویش بالا برد نصیب او به غیر از ناسپاسی ها نشد آری لبش یک بار هم اما به نفرین وا نشد آری نبی آمد ولی افسوس قدرش را ندانستند نه...قدرش را بجز زهرا و جز مولا، ندانستند علی در یاری تنهایی احمد مصمم ماند ولی الله اعظم با رسول الله اکرم ماند.... شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
و خدا خواست که باران برسد تا بیابان به گلستان برسد خواست تا زندگی آغاز شود شب تاریک به پایان برسد در محبت به تمامی جهان هیچ کس مثل تو آوازه نداشت من به اندازه خود فهمیدم مهربانی تو اندازه نداشت بینوا نیست در این آبادی دست و دلباز ترین مرد کریم رحمت تو همه را می بخشد از کجا آمده این خلق عظیم رأفت تو به جهان ثابت کرد دستگیر همه بودن هنر است نبی الله فراوان داریم پدر فاطمه بودن هنر است کاش در عشق زبانزد باشیم وقت آن نیست مردد باشیم پس چه خوب است شبیه زهرا عاشق نام محمد باشیم شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
ای که وجودِ همه عالم تویی ذکرِ سجود همه آدم تویی منشاءِ خیرِ همه ی کائنات علتِ هستیِ دو عالم تویی تاجِ نبوَّت به سرت تا ابد پیمبرِ اعظم و اکرم تویی ای کرمت هر دو جهان آشکار چون همه فرعند و مقدٌم تویی از تو بوَد جانِ جهان بر قرار نورِ رُسل را همه خاتم تویی قبله ی عالم لبِ شیرینِ توست باغِ نبوٌت گلِ خرٌم تویی رتبه ی تو فخرِ همه انبیاء بر همگان ارجح و اعظم تویی ای که تویی خاتم ِ پیغمبران سلسله ی نسلِ مکرٌم تویی در شبِ معراج ملاقاتِ حق عالمِ غیبش همه محرم تویی بی تو جهان راهِ سعادت نبُرد در دو جهان مهرِ مُجسٌم تویی جانِ جهان از تو بوَد بر قرار ای که به ما مونس و همدم تویی چشمه ی زمزم عرقِ روی توست جوششِ این چشمه ی زمزم تویی سیٌد و سالارِ همه انبیاء رحمتِ حق نورِ دمادم تویی ای که تویی آینه ی بی مثال ماهیت نورِ مسلٌم تویی گوشه ی چشمی نظری کن به ما روزِ جزا دستِ نیازم تویی! هستی محرابی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
زمین، به زمزمه می‌آید، همان شبی که تو می‌آیی همان شب، آمنه می‌بیند، درون چشم تو دنیایی ستاره‌ای بدرخشید و رسید و ماهِ دل ما شد چه سرنوشت دل‌انگیزی، چه عاشقانه‌ی زیبایی همین که آمده‌ای از راه، قریش، محو تو شد، ای ماه! یتیم کوچک عبدالله! ببین نیامده، آقایی سلام ماه بنی‌هاشم! سلام بر تو ابوالقاسم! دل از نگاه تو شد مُحرم، چه حج محشر و گیرایی چنان کنار ابوطالب، ستوده حُسن تو را یثرب که شد یقین به دل راهب: همان ستوده‌ی عیسایی به هیچ آینه، جز حیدر، نه پادشاه و نه پیغمبر شکوه و حُسن تو را دیگر، خدا نداده به تنهایی به دختران نهان در گِل، بیا محمدِ نازک دل! ببار تا که شود نازل، به قلب پاک تو، زهرایی به آرزوی نگین تو، درآمده‌ست به دین تو مسیح من! به کمین تو، نشسته است یهودایی قسم به لیل و به گیسویت، به ذکر یاحق و یاهو یت  به آیه‌، آیه‌ی ابرویت، به آن دو چشم تماشایی در این هزاره‌ی ظلمانی، میان این همه حیرانی برای این شب طوفانی، بخوان از آن دل دریایی از او که خال تو را دارد، که نام و حال تو را دارد به شانه‌، شال تو را دارد، میاید او و تو می‌آیی بخوان که در عرفاتم من، کنار آب حیاتم من طنین یک صلواتم من، به شوق این همه زیبایی شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
زمان از لحظه‌ی آغاز او چیزی نمی‌داند زمین از کهکشان راز او چیزی نمی‌داند مَلَک از وسعت پرواز او چیزی نمی‌داند بشر از قدرت اعجاز او چیزی نمی‌داند کسی از عقل، از توصیف، از ادراک بالاتر کسی که خاک پایش هست از افلاک بالاتر کسی که نام او را آسمان دارد به سربندش که در قرآن حبیب خویش می‌خواند خداوندش نخواهد دید دنیا تا ابد مردی همانندش دل از یاران که هیچ، از دشمنان دل برده لبخندش جهان دارد هنوز از این تبسّم پند می‌گیرد جهان را عاقبت روزی همین لبخند می‌گیرد چه معراجی که هرشب از دل سجاده‌اش دارد چه اسرار نهانی در نگاه ساده‌اش دارد چه سرو باشکوهی قامت افتاده‌اش دارد چه اعجازی که در آیات فوق‌العاده‌اش دارد که حتی مشرکان باآنکه از جان دشمنش بودند کنار کعبه هرشب محو قرآن خواندنش بودند میان قومی از جاهل‌ترین مردم اقامت داشت اگر آزار می‌دادند او را، استقامت داشت اگر تهدید می‌کردند، او صبر و شهامت داشت اگر تحقیر می‌کردند، با آن‌ها کرامت داشت غمش تنها سعادتمندی آحاد مردم بود هزاران زخم می‌خورد و دمی نفرین نمی‌فرمود شبی پرواز کرد، از آسمان‌ها رفت بالاتر از آدم‌ رد شد، از عیسی و موسی رفت بالاتر گذشت از عرش، از جبریل حتی رفت بالاتر «دُنُوّاً وَاقتِرابا...» رفت بالا، رفت بالاتر بدون پرده چندی با حبیب خود تکلم کرد دعایی کرد اگر آن‌جا، دعا در حق مردم کرد وجود نازنینش رحمةٌ لِلعالَمین است او رخش شمس‌ُالضُّحی و گیسویش حَبلُ‌المَتین است او رسول بی قرین است او، امام راستین است او خدا یا بنده؟ حیرانم! نه آن است او نه این است او کسی از عمق این راز نهان سر درنیاورده خدا در جمع خوبانش از او بهتر نیاورده میان کل عالم یک نفر با او برابر بود نه تنها مصطفی را جانشین بود و برادر بود علی جان پیمبر بود و احمد جان حیدر بود پیمبر شهر علم و مرتضی این شهر را در بود به لطف مرتضی دارد پیمبر شرح صدرش را ولی افسوس بعد از او ندانستند قدرش را از این نعمت به روز واپسین پرسیده خواهد شد چه شد بعد از پیمبر وضع دین؟ پرسیده خواهد شد به جای او چه کس شد جانشین؟ پرسیده خواهد شد چه آمد بر امیرالمومنین؟ پرسیده خواهد شد خدا یاد بشر می‌آورد آن روز فطرت را و بالا می‌برد با هم کتاب‌الله و عترت را شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
به دست، دست علی، دست دیگرش قرآن به دوش، بار امانت، به سینه راز جهان رسیده لطف الهی به شکل او به زمین چنان که بر تن خشکیده ی زمین باران صدای آمنه آمد: سلام بر جبریل! مبارک است به عالم تولد انسان مبارک است قدوم کسی که در قدمش شکست کنگره ی کاخ شاه در ایران رسید و از قدمش چشم عشق روشن شد رسید و کور شد از خاک مقدمش شیطان به یک نگاه ابو/ذر شده ست خاک درش و روزبه شده از یک تبسمش سلمان رسیده است که بر سفره ها شود نان و رسیده است که در سینه ها شود ایمان سلام بر تو که با خلق، مهر و لبخندی سلام بر تو که اخمی بروی نامردان پس از تو راه بشر از کتاب می گذرد سلام بر تو که دادی به جهل ما پایان پس از تو زنده به گورند جاهلان زمین شدند فاطمه بعد از تو دختران جهان تو قبله ی دلی و با تو برده های سیاه صحابی اند و به بام تو می دهند اذان به منبری وسط آسمان هفتم و بعد نشسته ای سر یک سفره با تهیدستان قرار می دهی از کف ولو میان نماز اگر به مسجد تو کودکی شود گریان تو راه می روی و خاک کفش های تو را، شرافتیست که بیند به خواب ابوسفیان بروی شانه دو تا ماه داری ای خورشید! سرم فدای تو جانم فدای آن دو جوان شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
کار کسادِ من به دعای تو پا گرفت معراج چشمهای تو دست مرا گرفت قبل از رسیدن تو بُت قلب من شکست تو آمدی و کعبه ی ما را خدا گرفت عطرت اویس شهر قَرَن ساخت از من و جان مریضم از نفَس تو شفا گرفت جبریل در جوار نگاهت، امین شده از بس به عشق تو دم یا مصطفا گرفت پیغمبر حرا شده ای از همین شروع زهرا شبی به مصحف جان تو جا گرفت باید خدا جهان مجدّد بیاورد تا که دوباره حضرت احمد بیاورد دیدیم تخت و تاج سلیمانی تو را خواندیم آیه های مسلمانی تو را قرآن نوشت موقع واللیّل و والضحّی تفسیر های سجده ی طولانی تو را حاتم گدای خانه ی سلمان شده است چون دارد به دست، قیچی سلمانی تو را هم می کِشیم صورت خود را به خاک پات هم می چِشیم مزّه ی دربانی تو را ای سفره ات وسیع تر از کُلّ کائنات دادند دست فاطمه مهمانی تو را حبل المتین ما کنفی از عبای توست باغ بهشت، گوشه ای از آیه های توست حرف گدای پشت در تو علی علی حرز و دعای هر سفر تو علی علی اسفند را به مجمر آتش که ریختیم هی گفته ایم دور سر تو علی علی بین قنوت بودی و گفتی خدا خدا دیدم پُر است دور و بر تو علی علی روزی برای خیبر علی از تو ذکر خواست آمد سریع در نظر تو علی علی وقت خوش و بِش تو و زهرا رسید و شد راز و نیاز مختصر تو علی علی در گوش من اذان علی و اذان توست هرخیر و خوبی از نظر مهربان توست شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
همه ی حرف های من با تو آبرو، اعتبار دنیا تو نور،خورشید،بندگی،توحید همه تفسیر می شود با تو گرد پایت به شانه ی جبریل یعنی از عرش آنچه اعلی، تو جای پای تو آسمان روئید رد شدی از مسیر هر جا تو بالمان سوخت، خاک نشین شدیم نرسیدیم آخرش تا تو و به جایی نمی رسیم آقا تا نگیری تو دستمان را ... تو کاش دستی به دستمان بدهی آسمان را به ما نشان بدهی نور توحید را به ما دادی تو به دل های ما صفا دادی ما شدیم اهل صبر، اهل ولا بعد هر وعده غم، بلا دادی به غریبان جمع یکباره رزق ما را جدا جدا دادی دست ما را به فاطمه دادی دست ما را به آشنا دادی حس نابی که شاعران دارند هر چه داریم را شما دادی با علی آشنایمان کردی بعد هم منصب گدا دادی با نگاه تو انتخاب شدیم که گدای ابوتراب شدیم لطف داری شما به نوکر هم خوب و بد را خریده ای در هم مست جام شما شدیم-و بعد مست جام طهور کوثر هم رحمت آوردی و به ما گفتی رحمتی از خداست دختر هم پادشاهی که می نشینی با هر غلام و فقیر و نوکر هم در جمالت ملاحتی جاری... بود اینگونه تا به آخر هم جان ماها چه ارزشی دارد می گذاریم پای تو سر هم تو دلیل وجود ماهایی آبروی تمام دنیایی مکه را اعتبار دادی تو نعمت بی شمار دادی تو به نفس های مرده ی این شهر عطر و بوی بهار دادی تو آمدی نقل حسن یوسف را بعد عمری کنار دادی تو ابتدا بی قرارمان کردی بعد ما را قرار دادی تو و علی را نه خم، همان اول سر جایش قرار دادی تو چون علی روی شانه ات رفته شیعه را اقتدار دادی تو دین تو کامل از ولایت شد شیعه بعد از شما هدایت شد شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
گرچه خالیست دست‌های گدا لنگ مدح شماست پای گدا رونقی نیست در سرای گدا مانده جانی ولی برای گدا تا که آن را فدای یارکند و ازآن کسب اعتبار کند آمدیم آفتابمان بکنید شد اگر انتخابمان بکنید از گدایان حسابمان بکنید سائل بوترابمان بکنید دخترت میزبان ما شده است خانه لبریز از گدا شده است امشب از شوق بال و پر داریم تا سحر چشمهای تر داریم دل بی تاب و دربه در داریم دست بر دامنت اگر داریم رحمت واسعه تویی آقا بِاَبی انت یا اباالزهرا.. باحضورت بهشت معنا شد خاک خشک کویر دریا شد مکه دارالعباد دنیا شد بت و بتخانه ریخت امحا شد تو رسیدی و باز شد گره ها جلوه کردی شکست کنگره ها یک اشاره به ماه تا کردی ماه را از کمر دوتا کردی تو دراین سالها چه ها کردی امت خویش را دعا کردی تا که درگیر فتنه ها نشوند از علی لحظه ای جدا نشوند همه دیدند اهتمامت را رسم هرروزه ی مدامت را دست بر سینه احترامت را به درخانه اش سلامت را تا بدانند گلشنت زهراست نفست پاره ی تنت زهراست شکر هستیم سائل در تو ریزه خواران لطف حیدر تو نه که حیدر که روح پیکر تو نفس تو جان تو برادر تو از تو باید ولای حیدر خواست چند خط مدح شیر خیبر خواست دل و دلبر علی نگار علی سرعلی صاحب اختیار علی فاتح محض کارزار علی مالک تیغ ذوالفقار علی تکیه گاه نبوت است علی به قیامت قیامت است علی  با شما اهل آسمان شده ایم شهره عشق در جهان شده ایم عبد پابست آستان شده ایم شیعه چشمهایتان شده ایم شکر پامنبری شدیم همه شیعه جعفری شدیم همه  همه عمر مبتلا بودی هم نشین غم و بکا بودی بانی اشک و روضه ها بودی مرثیه خوان کربلا بودی روضه ی هفتگی بپا کردی گریه بر شاه سرجدا کردی شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
جبرئیلی که از او جلوه‌ی رب می‌ریزد به زمین آمده و نُقل طرب می‌ریزد دارد از نخل خبرهاش رُطب می‌ریزد خنده از لعل لب «بنت وهب» می‌ریزد آمنه ! پرچم توحید برافراشته‌ای آفرین ! دست مریزاد ! که گل کاشته‌ای پیش گهواره‌ی خورشید ، قمرها جمع‌اند ملک و حور و پری ، جن و بشرها جمع‌اند بعد تو شاید و امّا و اگرها جمع‌اند جلوی بتکده‌ها باز تبرها جمع‌اند ماه و خورشید و فلک مژده به عالم دادند لات و عزّی و هبل ، سجده‌کنان افتادند «یوسف مکّه» شدی بس که جمالت زیباست چه قدَر ای پسر آمنه ! خالت زیباست رحمت واسعه ای ، خلق و خصالت زیباست چه کسی گفته که زشت است بلالت ؟! زیباست ای که در دلبری از ما ید طولی داری «آن چه خوبان همه دارند تو تنها داری» هدف خلقتی و «خواجه‌ی لولاک» شدی «انّما» خواندی و از رجس و بدی پاک شدی یکی یک دانه‌ی حق ، محور افلاک شدی در جنان صاحب یک باغ پر از تاک شدی ما که از باده‌ی پیغمبری‌ات مدهوشیم فقط از جام تولای تو مِی می‌نوشیم تا تو هستی به دل هیچ کسی غم نرسد از کرمخانه‌ی تو هیچ زمان کم نرسد به مقام تو که درک بنی آدم نرسد پر جبریل به گرد قدمت هم نرسد شب معراج ، تو از عرش فراتر رفتی به ملاقات علی ـ ساقی کوثر ـ رفتی آمدی امر نمایی که امیر است علی ولی الله وَ مولای غدیر است علی اوج فتنه بشود باز بصیر است علی صاحب تیغ دو دم ، شیر دلیر است علی چه بلایی به سر اهل هنر آورده ذوالفقارش که دمار از همه در آورده «اوّل ما خلق الله» فقط نور تو بود حامل وحی خدا خادم و مأمور تو بود یکی از معجزه ها سبحه ی انگور تو بود دوستی علی و فاطمه منشور تو بود ما گرفتار تو و دختر و داماد توایم تا قیامت همگی نوکر اولاد توایم پشت تو فاطمه و حضرت حیدر ماندند اهل نجران ، همه در کار شما در ماندند نسل تو سبز و حسودان تو ابتر ماندند نوه‌هایت همگی سیّد و سرور ماندند ای پیمبر چه نیازی به پسرها داری ؟ صاحب کوثری و حضرت زهرا داری ای عبای نبوَی ! پنج تنت را عشق است ای اولوالعزم ! علی ـ بت شکنت ـ را عشق است یاس خوشبو و حسین و حسنت را عشق است می نویسم که اویس قرنت را عشق است بُرده هوش از سر ما عطر اویس قرنی حرف من حرف اویس است : تو در قلب منی زندگی تو که انواع بلاها را داشت با وجودی که ابوجهل سر دعوا داشت خم به ابروت نیامد ، لب تو نجوا داشت صبرت ایّوب نبی را به تعجّب وا داشت بُت پرستی که برای تو رجز می‌خواند به خدا مال زدن نیست خودش می‌داند ای که در شدّت غم «چهره‌ی بازی» داری چون مسیحا چه دم روح‌نوازی داری تا که چون شیر خدا شیر حجازی داری به فلانی و فلانی چه نیازی داری؟! کوری چشم حسودان زمین خورده و پست افتخار تو همین بس که کلامت وحی است عشق تو عاشق بی‌تاب عمل می‌آرد قمر روی تو مهتاب عمل می‌آرد خم ابروی تو محراب عمل می‌آرد خاک پای تو زر ناب عمل می‌آرد همه‌ی عشق من این است مسلمان توام عجمی زاده و همشهری سلمان توام شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
بر آمنه و حسن خصالش صلوات بر فاطمه و صبح وصالش صلوات از مکه و از مدینه میبارد نور یعنی به محمد و به آلش صلوات ((فاطمه یا قریبه، مشهور به ام‌فروه نام مادر حضرت صادق علیه السلام میباشد)) شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
ما در این دنیا پی جاه و جلالی نیستیم اهل شکوه کردن از رنج و ملالی نیستیم پخته ی عشقیم، در دوران کالی نیستیم با محمد جاودانیم و زوالی نیستیم خورده بخت ما گره با رحمة للعالمین ذکر طوفانی ما یا رحمة للعالمین از همه سیریم الا رحمة للعالمین ظرف مان خالی شود هم دستْ خالی نیستیم ما اگر در راه پر نور ولایت مانده ایم با دعاهای محمد پر صلابت مانده ایم با عنایت زیر باران محبت مانده ایم تشنه و بی کس زمان خشک سالی نیستیم گشته ایم از لطف احمد آشنای اهل بیت مبتلای احمدیم و مبتلای اهل بیت بچه های ما همه یک جا فدای اهل بیت قوم سلمانیم، قوم بی کمالی نیستیم جان احمد در حقیقت هست جان فاطمه در دو عالم هست شیعه در امان فاطمه ما نمک گیریم... محشر در جنان فاطمه... ... غیر کوثر در پی جام حلالی نیستیم شیخ آورده حدیثی را که از پیغمبر است: از صراطِ روز محشر رد شدن دردسر است برگ تضمین عبور از آن ولای حیدر است غافل از این نقل زیبای امالی نیستیم ¹ باطن سیر به سوی حق همان سیر علی است بیشتر از ما خدا گوینده ی خیر علی است هر کجا باشیم راه حق مگر غیر علی است؟! حق مداریم و پی هر قیل و قالی نیستیم ذاکر عشقیم با قرآن، اسیر احمدیم آیه آیه راوی خط غدیر احمدیم با برائت از سقیفه در مسیر احمدیم پیرو آن دو خبیثِ لاابالی نیستیم پیر عشقیم امتحان عاشقی پس داده ایم نام حیدر که وسط باشد همه آماده ایم عبد دربار نجف هستیم، رعیت زاده ایم ما علی داریم بی مولی الموالی نیستیم شمس تابان امامت منجلی باشد بس است یک ولی الله در عالم ولی باشد بس است نائب صاحب زمان سید علی باشد بس است با ولی باشیم در راه ضلالی نیستیم هم چنان پای همان قول و قرار سابقیم در نگهداری از این مکتب سراپا عاشقیم راوی دین با روایات امام صادقیم غیر از این شیوه پی کسب تعالی نیستیم می رسد بوی غریبی از مدینه با نسیم در کنار گنبد و ایوان طلای یک حریم طرح صحن جامع شیخ الائمه می کشیم بی خیال آن حریم و آن اهالی نیستیم آخرش این فتنه را از ریشه در می آوریم حرف آل الله باشد بال و پر می آوریم سر بخواهند این قبیله کوه سر می آوریم بنده ایم و اهل ترک امتثالی نیستیم عاقبت همدرد یار بی قرینه می شویم دسته جمعی کارگرهای مدینه می شویم مرهمی کوچک برای زخم سینه می شویم منتظر هستیم، اهل بی خیالی نیستیم شاعر: ۱. شیخ طوسی در کتاب امالی از پیامبر اکرم (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) نقل می کند: هنگامی که روز قیامت می شود و صراط بر روی جهنم نصب می گردد. هیچ کس نمی تواند از روی آن عبور کند مگر اینکه جوازی در دست داشته باشد که در آن ولایت امیرالمؤمنین (علیه السلام) باشد و این همان است که خداوند می گوید: «و قفوهم انهم مسئولون» *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
کاش من هم به لطف مذهب نور تا مقام حضور می رفتم کاش مانند یار صادقتان بی امان در تنور می رفتم علم عالم در اختیار شماست جبر در این مسیر حیران است چشم هایت طبیب و بیمارش یک جهان جابر بن حیان است روز و شب را رقم بزن آخر ماه و خورشید در مُرکّب توست ملک لاهوت را مراد تویی آسمان ها مرید مذهب توست قصه تکرار می شود یعنی باز هم در مدینه عاشق نیست کوچه در کوچه شهر را گشتم هیجکس با امام ، صادق نیست *** خواب دیدم که پشت پنجره ها روبروی بقیع گریانم پابه پای کبوتران حرم در پی آن مزار پنهانم گریه در گریه با خودم گفتم جان افلاک پشت پنجره هاست آی مردم ! تمام هستی ما در همین خاک پشت پنجره هاست شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
قرارِ وصل، دل بی‌قرار می‌خواهد وصال، عاشقِ چشم‌انتظار می‌خواهد امام؛ راه رسیدن؛ به شرط همراهی‌ست به قدرِ یک قدم از رهسپار می‌خواهد امام؛ ظرف قنوتش برای مأموم است هر آنچه از درِ پروردگار می‌خواهد امام؛ گنبد و گلدسته نیست زائرها! برای ماست اگر هم مزار می‌خواهد به زعمِ مرده‌پرستان امام یعنی سوگ به جای یار، فقط سوگوار می‌خواهد امامِ شهرِ مدینه «دعا؛ سکوت؛ قلم» امامِ کوفه ولی ذوالفقار می‌خواهد امام؛ گاه محاسن سپید می‌طلبد و گاه لبیک از شیرخوار می‌خواهد تنورخوابی هارونِ مکّی است قیام امام؛ لشکری از جا‌ن‌نثار می‌خواهد امام؛ از قلمِ در غلاف، دلگیر است به جای آن همه شاگرد، یار می‌خواهد شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
آمد اگرچه نور او از ابتدا بوده است این ابتدا یعنی خدا بوده است تا بوده است این ابتدا یعنی خدا در لحظه خلقت محو تماشای جمال مصطفی بوده است این ابتدا یعنی محمد در شب ایجاد تنها نبود از ابتدا با مرتضی بوده است این ابتدا تفسیر لولاک است ای مردم جایی که خلقت علتش خیرالنسا بوده است این ابتدا مشکات در مشکات در مشکات نور است و یعنی نور زهرا مجتبی بوده است این ابتدا نور حسین است و یقین دارم آغاز خلقت در زمین کربلا بوده است این ابتدا این ابتدا این ابتدا یعنی عالم همه در سایه آل کسا بوده است این ابتدا یعنی که ما هم بوده ایم آن روز صبح الست آری جواب ما بلی بوده است این ابتدا صبح ربیع الاول عشق است وقتی خدا فکر شب غار حرا بوده است مبدأ ربیع الاول و مقصد غدیر خم این ابتدا از ابتدا بی انتها بوده است با وحدهو وحده ، خدا ما را یکی می خواست این دین و این مذهب کجا از هم جدا بوده است در پرده می گویم مسلمان ! این تو این تاریخ سرّ وجود لا فقط نون لنا بوده است من درد دارم ، درد من را خوب می فهمد هرکس که با راز مگویم آشنا بوده است *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
می‌برد او را که صحرا را چراغانی کند دشت را با مقدم این طفل نورانی کند دامن صحرا عطشناک است و این طفل یتیم می تواند آسمان را نیز بارانی کند آمنه گنجِ دو عالم را به دستانش سپرد تا سراپای بیابان را گلستانی کند کودکی که هرچه ابراهیم هم در حسرت است خاک زیر پای او را مُهرِ پیشانی کند دست در دست حليمه راهی صحرا شده تا کویر خشک را غرق فراوانی کند گرگ ها با گوسفندان مهربان خواهند بود گر محمد با دعای خویش چوپانی کند مهربان تر از حليمه دایه ای در مکه نیست تا که از گنج بنی هاشم نگهبانی کند کودکانش را بلاگردان احمد کرده بود آرزومند است خود را نیز قربانی کند چیست زیبا تر از اینکه این زن صحرا نشین در کنار کودکی مشق مسلمانی کند رحمت للعالمین دلگرمی آغوش اوست این دقایق را خدا ای کاش طولانی کند *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
زمان از لحظه‌ی آغاز او چیزی نمی‌داند زمین از کهکشان راز او چیزی نمی‌داند مَلَک از وسعت پرواز او چیزی نمی‌داند بشر از قدرت اعجاز او چیزی نمی‌داند کسی از عقل، از توصیف، از ادراک بالاتر کسی که خاک پایش هست از افلاک بالاتر کسی که نام او را آسمان دارد به سربندش که در قرآن حبیب خویش می‌خواند خداوندش نخواهد دید دنیا تا ابد مردی همانندش دل از یاران که هیچ، از دشمنان دل برده لبخندش جهان دارد هنوز از این تبسّم پند می‌گیرد جهان را عاقبت روزی همین لبخند می‌گیرد چه معراجی که هرشب از دل سجاده‌اش دارد چه اسرار نهانی در نگاه ساده‌اش دارد چه سرو باشکوهی قامت افتاده‌اش دارد چه اعجازی که در آیات فوق‌العاده‌اش دارد که حتی مشرکان باآنکه از جان دشمنش بودند کنار کعبه هرشب محو قرآن خواندنش بودند میان قومی از جاهل‌ترین مردم اقامت داشت اگر آزار می‌دادند او را، استقامت داشت اگر تهدید می‌کردند، او صبر و شهامت داشت اگر تحقیر می‌کردند، با آن‌ها کرامت داشت غمش تنها سعادتمندی آحاد مردم بود هزاران زخم می‌خورد و دمی نفرین نمی‌فرمود شبی پرواز کرد، از آسمان‌ها رفت بالاتر از آدم‌ رد شد، از عیسی و موسی رفت بالاتر گذشت از عرش، از جبریل حتی رفت بالاتر «دُنُوّاً وَاقتِرابا...» رفت بالا، رفت بالاتر بدون پرده چندی با حبیب خود تکلم کرد دعایی کرد اگر آن‌جا، دعا در حق مردم کرد وجود نازنینش رحمةٌ لِلعالَمین است او رخش شمس‌ُالضُّحی و گیسویش حَبلُ‌المَتین است او رسول بی قرین است او، امام راستین است او خدا یا بنده؟ حیرانم! نه آن است او نه این است او کسی از عمق این راز نهان سر درنیاورده خدا در جمع خوبانش از او بهتر نیاورده میان کل عالم یک نفر با او برابر بود نه تنها مصطفی را جانشین بود و برادر بود علی جان پیمبر بود و احمد جان حیدر بود پیمبر شهر علم و مرتضی این شهر را در بود به لطف مرتضی دارد پیمبر شرح صدرش را ولی افسوس بعد از او ندانستند قدرش را از این نعمت به روز واپسین پرسیده خواهد شد چه شد بعد از پیمبر وضع دین؟ پرسیده خواهد شد به جای او چه کس شد جانشین؟ پرسیده خواهد شد چه آمد بر امیرالمومنین؟ پرسیده خواهد شد خدا یاد بشر می‌آورد آن روز فطرت را و بالا می‌برد با هم کتاب‌الله و عترت را *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
بر شب قدسی آسمان محمد بر نفس گرم آستان محمد بر شکن زلف دلستان محمد بر دل عشاق بی نشان محمد یا که قسم بر خودش به جان محمد نام علی هست در اذانِ محمد آمده با جلوه تمامی اسماء آمده صاحب مقام سوره‌ی اسراء کعبه موسی شده است قبله‌ی ترسا ریخته قبل تشرفش به مصلی کنگره‌های بلند سنگی کسرا آی زمین آمده زمان محمد نور ازل ، عقل کل و صادر اول اوست کتاب مبین ، ظهور مفصل بر همه‌ی انبیاست مَرجع و مُرسل بر همه ماسواست اقدم و افضل تا به ابد بین خلق اعلم و اعقل هست جهان  نقطه‌ی جهان محمد دامن مادربزرگِ حضرت زهرا شمس برآورده است در شب بطحا مادر او آمنه است ، خم شده اما بوسه زند تا به دست اُمِ‌ابیها این نفَس فا‌طمه است  و قبله‌ی مولا ای به فدای دو جاودان  محمد جلوه حق با خودش که مشتبه آمد حضرت خورشید مکه شامگه آمد زلف به غارت گشود با سپه آمد شام غم و جهل رفت و مِهر و مه آمد نور یکی بود و جلوه‌ی چهارده آمد چهارده آینه آمد از کران محمد دست به دامان توست اینهمه دستان هست غبارت به چشم باده پرستان حیف که خاکِ تو هست مامن پَستان کاش دعایی کنی به حرمت مستان تاکه شود این عربستان حسنستان ناب ببینیم تا نشان محمد ای جلواتت همه جمال حسینت ارث تو شد هیبت و جلال حسینت خورده گره حال تو به حال حسینت خون دل عاشقان حلال حسینت نیست در این سر بجز خیال حسینت   جان به فدای حسین جانِ محمد نور خدا را ببین به رغم منافق پُر شده عالم از این شمیم شقایق گفت فقط جعفری است مذهب عاشق می‌شکفد شیعه از صراحت صادق هست علی بر لبت تمام دقائق کوری چشمانِ دشمنان محمد ناله‌ی من تا انا  سائلکم شد بارِ گناهم کنار لطف تو گم شد قمست ما کاظمین و مشهد و قم شد مستی ما شد فزون نوبت خُم شد این صلوات و سلام چهاردهم شد باد مبارک به  خاندان محمد *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
اولین بیت شد این مصرع بسم الله است قلم از آنچه در افکار من است آگاه است پُر مضمونم و بیت الغزلی در راه است صحبت از حضرت خورشید، سخن از ماه است باز کرده ست اذان حنجره ی مأذنه را تا شب و روز بخوانم پسر آمنه را باغ در رویش خود فصل بهاری دارد عشق در اوج جوانی است، قراری دارد نور در حجله ی عشق آمده کاری دارد پسر آمنه تنهاست؟ نه، یاری دارد بَه به این وصلتِ فرخنده پی و ختم به خیر در خورِ همسری عشق، خدیجه ست نه غير همسر بی بدل حضرت طاها او بود لایق مادری اُمِ ابیها او بود نور را آینه هرآینه تنها او بود مصطفی آن همه تنها شد اما او بود با وجودش به نبی هیچ غمی غالب نیست تا خدیجه است غم از شعب ابیطالب نیست السلام ای که در این شعر سرانجام تویی مصطفی را تو دلارامی و آرام تویی دینم از اوست ولی پایه ی اسلام تویی ای غریبی که پر از نامی و گمنام تویی به مقام تو چه اندازه حسادت بردند لقب خاص تو را نیز به سرقت بردند ما کجا و سخن از مدح تو با این دل پُر شرمگینم که نداریم کلامی در خور ما که گوهر نشناسیم چرا سُفتنِ دُر خرج دین شد همه ی مال تو اُشتر اُشتر وای برما و بر این شیوه ی مهمانی ما شده سرمایه ی تو خرج مسلمانی ما *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
دلبسته ایم! بی سر و سامان صادقیم ما بینوای سفره ی احسان صادقیم گفتند شغلتان؟ همه گفتیم عاشقیم یعنی که صادقانه محبان صادقیم نان را به نرخ روز گداها نخورده ایم بین تنور، شیعه ی گُردان صادقیم بیخود نبوده گریه کن و سینه زن شدیم ما مبتلای ذکر حسین جان صادقیم روز ظهور، رجعت ما دست مهدی است چون ایستاده در خط پایان صادقیم روزی شبیه صحن رضا می شود بقیع همچون ضریح کرببلا می شود بقیع *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
شب احرام و مناجات همه خاکی هاست شب حیرت زدگی همه افلاکی هاست نفسش پاک تر از پاک تر از پاکی هاست رتبه ی اولِ شیدایی و‌ بی باکی هاست این زمین پر شده با آمدنش از برکات آی بر احمد و‌ برآل محمد صلوات شهر را آمدنش غرق تلاطم کرده عشق را بر همه افلاک تحکم کرده باده ی عاشقی اش را به ته خم کرده و خدا نیز به این لحظه تبسم کرده او رسیده ست که تا بار جهان بردارد پرده از سیطره ی باغ جنان بردارد انبیا نیز همه شیفته و حیرانش می وزد عطر خدا از نفس و ایمانش همه سرمست ز الحان و دم قرآنش منتقل کرده دمش را به برادرجانش تا علی دید در آئینه رخ چون ماهش لا اله آمد و چسبید به الا اللهش چِقَدَر فاصله را تا به خدا کم کردی شاخه ی خشک درختم‌که تو تاکم کردی محملت رد شده از جاده خاکم کردی ای دمت گرم که از عشق هلاکم کردی حق بده!شوکت تو سیر تماشا دارد و اگر کعبه دَرَد سینه ی خود جا دار‌د چه شکوهیست قیامی که تو داری آقا ملکوتیست کلامی که تو داری آقا سِرّ مستور پیامی که تو داری آقا پر عشق است سلامی که تو داری آقا از تو داریم سلامی پر عطر و برکات باز بر احمد و بر آل محمد صلوات ششمین اختر تو آینه ی حیدر بود صادقِ آل علی جذبه ی پیغمبر بود روایِ کرب و بلا بود و دلش اطهر بود پیر میخانه ی ما گریه کنِ مادر بود دل زهرایی او صحبت صادق دارد از نگاهش چقَدَر دشت شقایق دارد هشتمین رازخدا..صومعه عندالله است روز وشب ورد لبش مدحت ثارالله است جمع خوبیست به والله که عین الله است شیخ این قافله معروف به قال الله است هرچه داریم ز انفاس و کلامش داریم همه از برکت اخلاص و قیامش داریم *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
یا رسول الله مدد نیست در قاموس ما دیوانگان ، سر داشتن جز درون میکده از خمره در برداشتن در فراق دلبران چشمان ابتر داشتن یا که حتی لحظه ای سودای محشر داشتن پشت ما گرم است وقتی که گرفتار توییم نسل اندر نسل ما مجنون و بیمار توییم مادرت گل کاشته با این گوهر آوردنش طیب الله دارد این شکل قمر آوردنش شان او پیداست از نوع ثمر آوردنش سروری کرده به عالم با پسر آوردنش میدهد فرزند او پیغمبران را خاتمه مادر تو میشود مادر بزرگ فاطمه جلوه کردی ، جلوه ات سر منشاء هر نور شد چشم وا کردی و چشم دشمنانت کور شد جبرئیل از خدمت در خانه ات ماجور شد کار و کسب دکهء لیلا پرستان جور شد خیر تو بر کافر و گبر و مسلمان میرسد مهرت اما بیشتر بر قوم سلمان میرسد محضرت همواره ما عرض ارادت کرده ایم به گدایی کردن از این خانه عادت کرده ایم از تو و اولادت استمداد حاجت کرده ایم با درود بر شما کسب سعادت کرده ایم حرف عشقت که میاید عقل مرتد میشود بیشتر نام پسرهامان محمد میشود رحمة للعالمینی و خدای رأفتی نیست از نام تو بالاتر برایم لذتی هر کسی دور از شما باشد ندارد عزتی هر کجا رفتی و هر لحظه به فکر امتی حب تو مارا به کشتی نجات انداخته یک صدم از رحمتت ما را حسینی ساخته دلربای عالمی و دلبرت باشد علی تو خودت سرلشکری و لشکرت باشد علی در شب معراج هم دورو برت باشد علی وحی منزل هستی و پیغمبرت باشد علی عالمی در حیرت قلب علی آباد توست در مقام تو همین بس که علی داماد توست خطبه میخواندی مکرر از وقار بوالحسن رد الشمست میشود تنها نثار بوالحسن وقف تو میشد فقط دارو ندار بوالحسن عالمی مبهوت ماند از اعتبار بوالحسن در دعاهایت قسم دادی به حق مرتضی جانشینی تو باشد مستحق مرتضی عمر خود را دائما صرف نیایش کرده ای دیده ای هر جا یتیمی را نوازش کرده ای شرح اوصاف علی را تو نگارش کرده ای دخترت را ، احترامش را ، سفارش کرده ای زنده بودی اهل بیتت محترم بود ای رسول بعد تو اما لگد ها خورد زهرای بتول *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*