#حضرت_زهرا_س_شهادت
#طلیعه_فاطمیه
فصل غم است! ای دل غمدیده گریه کن
بنشین به کنج خلوت و پوشیده گریه کن
ایام فاطمیه رسید و دراین فضا
عطر عزای فاطمه پیچیده گریه کن
از شعلههای داغ جگرسوز او چوشمع
آتش بگیر! ای دل تفتیده گریه کن
همراه غنچههای گلستان مرتضی
برآن گلی که دستِ ستم چیده گریه کن
تنها نه فاطمیه «وفایی » که تا ابد
فصل غم است، با دل تفتیده گریه کن
✍ #سیدهاشم_وفایی
🔻مقدمتان را به این کانال 16 هزار نفری
✅ خوب
✅ پرمحتوا
✅ و ارزشمند گرامی می داریم
╔═💎💫═══╗
➡️ www.mesf.ir/s
╚═══💫💎═╝
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
تصویر هجرِ دلدار
تصویر هجرِ دلدار ، از چشم تر نرفته
در ساغرِ دلم جز ، خونِ جگر نرفته
یوسف رسید و یعقوب ، هر روز گریه می کرد
داغ پسر هنوز از ، ذهنِ پدر نرفته
درکِ حضورت ای نور ، در ترکِ خوابِ صبح است
پس باخت داده هر کس ، سویِ سحر نرفته
اشکِ دم سحرگاه ، از واجباتِ وصل است
هرگز کسی به معراج ، بی بال و پر نرفته
مال مرا بگیرید ، حال مرا نگیرید
آن دل که با تو خوش بود ، دنبال زر نرفته
پیری به پای معشوق ، تضمین هر جوانیست
عاشق شکسته امّا ، عمرش هدر نرفته
بختی سیاه دارم ، کوهی گناه دارم
از دست من چگونه ، صبر تو سر نرفته؟!
ترک ثواب کردم ، خیلی خراب کردم
دریاب این گدا را ، تا سمت شر نرفته
بیچاره ی غمت را ، چاره به جز نجف نیست
بیچاره تر کسی که ، رفت و دگر نرفته
اطراف صحن حیدر ، دنبالِ استخوانم
کلب سرای بابا ، جز این گذر نرفته*
ما بی تو نا نداریم ، برگرد..،جانِ زهرا
این خستگی کماکان ، از تن به در نرفته
حسی عجیب دارد ، دفنی غریب دارد
زهرا بدون حیدر ، هرگز سفر نرفته
هنگام غسل،شب شد ، حیدر که جان به لب شد...
این زخمها که تازه است ، حتّی اثر نرفته
دادِ علی بلند است ، بغضش به آه بند است(١)
چون فکر کرد با خود ، میخ اینقَدَر نرفته!(٢)
بردیا محمدی
#ام_ابیها #ام_الائمه #بردیا_محمدی
🔻مقدمتان را به این کانال 16 هزار نفری
✅ خوب
✅ پرمحتوا
✅ و ارزشمند گرامی می داریم
╔═💎💫═══╗
➡️ www.mesf.ir/s
╚═══💫💎═╝
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
#حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
#مدح
#غزل
یارب نرسد آفتی از باد خزانش
آن یاس که شد دیدۀ نرگس نگرانش
هربار که میخواستم از او بنویسم
دیدم که حیا کرده به صد پرده نهانش
در پردۀ ابهام، زبان شعرا سوخت
از بسکه ندیدند کران تا به کرانش
ناموس خدا بود که میخواست نبیند
اندازۀ یک بیت به شعر دگرانش
میخواست که قدرش نشود بر همه معلوم
مانند شب قدر به ماه رمضانش
آن قدر عزیز است که از سوی خدا نیست
غیر از ملَک وحی کسی نامهرسانش
وقتی که به در میزند از شوق بلند است
از سینۀ جبریل صدای ضربانش
سرچشمهاش از مائدۀ «بَضعَةُ مِنّی»ست
خونی که دویدهست میان شریانش…
کوثر غزلی نیست که آسان بتوان گفت
جایی که خدا سوره فرستاده به شانش
یعنی که پس از «اَنَّ علیّاً وَلیُ الله»
یک فاطمه کم داشت مؤذن به اذانش
این سورۀ مکّی مدنی، نبض رسول است
نَفسیست که مانند نَفَس بسته به جانش
زهرا مَلَکی بود که نازل شد و برگشت
بیهوده در این خاک نگیرید نشانش…
والعصر… که فرزند همین فاطمه، مهدیست
ما منتظرانیم، خدایا برسانش
#عباس_شاه_زیدی
🔻مقدمتان را به این کانال 16 هزار نفری
✅ خوب
✅ پرمحتوا
✅ و ارزشمند گرامی می داریم
╔═💎💫═══╗
➡️ www.mesf.ir/s
╚═══💫💎═╝
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
غریبترین مردِ روزگار
اگرچه شمع وجود تو گرم سوختن است
بخند..،خنده ی تو التیام دردِ من است
منم، عمیقترین زخمِ پایدار ؛ علی
منم، غریبترین مردِ روزگار ؛ علی
پُر است غربت من از همین تَجَلّی ها
چِقَدر بیمَحَلی دیدم از مَحَلّی ها
به رغمِ بی رَمَقی ، عزمِ همکلامی کن
تو لااقل به منِ مرتضی سلامی کن
دلیل شادی من! همنشین غم شده ای
شبیه پیرزنِ سالخورده خم شده ای
مرا به ماتم دستاسها دچار نکن
خودم برای تو نان می پَزَم..،تو کار نکن
تنورِ گرم ، برای پرت خطر دارد
برای سوخته هر شعله ای ضرر دارد
شکوه کاخ امیدش خراب شد حیدر
تو آب رفته ای..،از شرم آب شد حیدر
غروب آمد و خورشیدوار دور شدی
رشیده بودی و یک دفعه جمع و جور شدی
بیا به خواهش من گوش کن..،بلند نشو
به التماس حسن گوش کن..،بلند نشو
هنوز چشم حسن مثل ابر می بارد
هنوز تکّه ی آن گوشواره را دارد
میان کوچه..،همین اوج ماجرایش بود:
تمام صورت تو نصفِ دستهایش بود
چه ضربه ای به تو زد آن حرامزادهی پست
سه ماه رد شده امّا هنوز رَدَّش هست
سه ماه می شود این صحن ، بی رواق شده
سه ماه می شود این خانه ، بی چـراغ شده
ببخش فاطمه جان..،پشت در تک افتادی
تمام هستی خود را برای من دادی
یکی نگفت به دیوار..،بیپناهی تو
یکی نگفت به مسمار..،پابهماهی تو
شکست آینه ات..،سنگ شد مصمم تر
اشاره کرد به قنفذ..،مغیره! محکم تر
حریمِ سبز تو را باغ یاس خواهم کرد
برای ماندن تو التماس خواهم کرد
قسم به خشکی هر لحظه ی زبانِ حسین
نمی شود که بمانی..،تو را به جان حسین!
تو را به جان حسینی که بعد چندین سال
کشان،کشان بدنش می رسد تهِ گودال
زمان غارت او ، احترام می میرد
یکی لباس تنش را به زور می گیرد
خدا کند که نبینی سنان چه خواهد کرد
غروب روز دهم..،ساربان چه خواهد کرد
بردیا محمدی
#ام_ابیها #ام_الائمه
🔻مقدمتان را به این کانال 16 هزار نفری
✅ خوب
✅ پرمحتوا
✅ و ارزشمند گرامی می داریم
╔═💎💫═══╗
➡️ www.mesf.ir/s
╚═══💫💎═╝
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
یا زهرا (س)
مثل خورشید که لطفی به عطارد دارد
از شب قدر نبی ، صبح تولد دارد
فاطمه ماهیت سجده هر مخلوق است
سجدهاش محفل انسی است که با خود دارد
گوشه عرش برین فاطمه از نام علی
به روی سینه خود نقش زمرّد دارد
هر کسی رانده شد از او ز خدا رانده شده
مثل ابلیس که از سجده تمرّد دارد
از اولوالعزم دو صد پله فراتر دارد
از خداوند هر آن چیز که میشد دارد
استخوانهاش به الله صمد مشغولند
بس که سرگرم نماز است و تهجُد دارد
از یهودی شدهها مسلم دین میسازد
وصله چادرش اینگونه تفقد دارد
مثل زهرا کسی از دست خدا بوسه نچید
سر این قصه خدا نیز تشهّد دارد
دست بر سینه زد ، اما نه سر سوزش زخم
به ادب محضر مولاش تقیّد دارد
بیشتر از همه جا کفش به لولا میخورد
دشمن از لق شدن میخ تعمّد دارد
حسین قربانچه
#ام_ابیها #ام_الائمه
🔻مقدمتان را به این کانال 16 هزار نفری
✅ خوب
✅ پرمحتوا
✅ و ارزشمند گرامی می داریم
╔═💎💫═══╗
➡️ www.mesf.ir/s
╚═══💫💎═╝
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
واویلا
آه از غمی که هست و ز غم پروری که نیست
از سنگری که هست و ز هم سنگری که نیست
طفلان من به نان و غذا لب نمیزنند
گیرم که سفره پهن شده ،مادری که نیست
زینب نشسته اشک مرا پاک میکند
کوثر شده به جای همان کوثری که نیست
شستیم خون مانده به دیوار را ولی..
از خاطرم چگونه رَوَد آن دری که نیست؟
آه ای مغیره ، بد زن من را لگد زدی
حالا فقط علیست و آن همسری که نیست
من در اتاق سوم و هفتم گرفته ام
دراین محل برای توچشم تری که نیست
از من حسین قول زیارت گرفته است
ازدیدن تو آرزوی بهتری که نیست
وقتی تو و حسین نشستید در تنور
زینب نشسته چشم ب راه سری که نیست
یک روز داغ چادر خاکی مرا شکست
یک روز هم مصیبت آن معجری که نیست
سید پوریا هاشمی
حسین قربانچه
#ام_ابیها #ام_الائمه #بقیع #حسین_قربانچه
🔻مقدمتان را به این کانال 16 هزار نفری
✅ خوب
✅ پرمحتوا
✅ و ارزشمند گرامی می داریم
╔═💎💫═══╗
➡️ www.mesf.ir/s
╚═══💫💎═╝
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
نگار علی
فضه در باز کن ، امروز نگارم خوب است؟
باغبانم پس در باغ و بهارم خوب است ؟
از چه با هول و ولا چشم به بستر داری ؟
با علی حرف بزن ،جان بسپارم خوب است ؟
چه کنم این همه از کوثر مان خون نرود ؟
مرهم تازه به زخمش بگذارم خوب است ؟
فاطمه ، فاطمه جان همسر خوبم پاشو
اینکه من بی سپرم یار ندارم خوب است ؟
از خدا خواسته ام بعد تو و سوختنت
درب این خانه شود سنگ مزارم، خوب است؟!
نگران من و حال من و این خانه نباش
تو که خوبی همه ایل و تبارم خوب است
چه کنم فاطمه جان تا که دلت وا بشود
مهر و سجاده و تسبیح بیارم خوب است؟
قول دادی ،نکنم گریه ،بخندی ، که نشد
بزنم زیر همه قول و قرارم خوب است ؟!
میروم باز میآیم ، نکند جان بدهی !
فضه در باز کن ، امروز نگارم خوب است؟!
حسین قربانچه
#ام_ابیها #ام_الائمه
🔻مقدمتان را به این کانال 16 هزار نفری
✅ خوب
✅ پرمحتوا
✅ و ارزشمند گرامی می داریم
╔═💎💫═══╗
➡️ www.mesf.ir/s
╚═══💫💎═╝
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
مادر
خسته ام بر دلم فتاده شرر
از بلاها به خون نشسته جگر
خسته از این سکوت حزن آلود
خسته از غصه ی نگاه پدرخسته از دیدن در و دیوار
خسته از بوی دود و خاکستر
زخمی ام از شکستن عطری
که فقط بود معنی اش مادر
خسته از حال و روز مادرمان
که بد است و نمی شود بهتر
خسته از درد بی دوای دلش
با نفسهای سخت و ضجرآور
خسته از این خسوف طولانی
که نشسته به روی قرص قمر
خسته از فکر عهد کودکی ام
که در آشوب خلق گشته هدر
خسته از کوچه ی بنی هاشم
خسته از خاطرات تلخ گذر
خسته از دیدن اراذل شهر
اولی، دومی ، نفر به نفر
خسته از شام سرد یلدایی
که نویدی نمی رسد ز سحر
خسته از قصه ای که کابوسش
جان ز ما بُرد تا رسید به سر
خسته ام از طنین ضرب غلاف
بر حریر وجود پیغمبر (ص)
خسته از ماجرای آتش و گل
قصه ی باغ و هجمه ی تندر
یک طرف بود کوه صبر و سکوت
اسدالله و فاتح خیبر
آن طرف هم ایادی شیطان
ریسمان و چهل نفر لشکر
وای از ظلم و خدعه ی دژخیم
که چه مکری گرفته او در سر
نشنیدیم کافران بزنند
همسری را مقابل شوهر
آتش کینه شعله ها افروخت
که نگنجد به عقل یا باور
خاک بر سر کنید از این غم
باب وحی است گشته خاکستر
آتش افتاده می رسد به مشام
عطر سندل و یا گل قمصر؟
غنچه پژمرد و گل شکست و شکست
رونق گل رسید بر آخر
با هجومی حرامیان کشتند
پسری را به قصد جان پدر
وای بر محکمِ کتابِ علی (ع)
که از آن رفت سوره ی کوثر
بر کدامین مصاب گریه کنیم؟
وای بر حال آل پیغمبر (ص)
من چو موسی (ع) شناختم ناری
آورم از حرارتش بخبر
قصد من از قصیده تنها بود
گفتن گوشه ای از آن محشر
شرح این غم نمی شود کامل
گر نویسم هزارها دفتر
جواد محمود آبادی
#ام_ابیها #ام_الائمه #بقیع
🔻مقدمتان را به این کانال 16 هزار نفری
✅ خوب
✅ پرمحتوا
✅ و ارزشمند گرامی می داریم
╔═💎💫═══╗
➡️ www.mesf.ir/s
╚═══💫💎═╝
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
مادر من
آتش گرفته سینه ام از ماجرای تو
ابرم همیشه مادر من در عزای تو
پاک ست فرش قلب من از آفت ریا
شکر خدا که شسته شده زیر پای تواز داغ محسنت جگرم پاره پاره است
بیچاره آن کسی که نسوزد برای تو
یا `فضةُ خُذینیِ” تو می کشد مرا
باید که مُرد از غمِ در روضه های تو
زخم تو جانگدازترین داغ شیعه است
ای جانِ شیعه جانِ جهانی فدای تو
تا روز حشر مادر شیعه نمی رود
از قلب بچه های تو سوز صدای تو
ابلیس رو سفید شد از دشمن علی
آتش کشید از حسدش تا سرای تو
می میرم از غم پسری که به کوچه ها
با اشک و رنج و بغض شد آنجا عصای تو
حسن کردی
#ام_ابیها #ام_الائمه #بقیع
🔻مقدمتان را به این کانال 16 هزار نفری
✅ خوب
✅ پرمحتوا
✅ و ارزشمند گرامی می داریم
╔═💎💫═══╗
➡️ www.mesf.ir/s
╚═══💫💎═╝
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
هيزم آوردند
پس همان امت كه بود از لطف پيغمبر پناه
جمعشان جمع است در ويراني يك سرپناه
هيزم آوردند تا نمرود را ياري كنند
ميبرم در فتنه ي اين قوم بر داور پناه
نعره ميزند خانه را با اهل آن آتش زنيد
برد از اين نعرها بر مادرش دختر پناه
فاطمه آمد كه آن گمراه گردد منصرف
ديد غير از خود ندارد مرتضي ديگر پناه
در ميان شعله گير افتاد حوراي بتول
داد زهرا را فقط ديوار بعد از در پناه
فاطمه افتاد در افتاد آن ها رد شدند
بعد از این ديگر ندارد حضرت حيدر پناه
ريسمان بستند دور دست هاي مرتضي
از تعجب يك يهودي برد بر خيبر پناه
فاطمه آمد به مسجد لب به نفرين وا كند
پس ستون ها يك به يك بردند بر منبر پناه
كاش آن لحظه زمين آن قوم را بلعيده بود
كاش بر آن ها نميشد ساقي كوثر پناه...
محسن صرامی
#ام_ابیها #ام_الائمه #بقیع
🔻مقدمتان را به این کانال 16 هزار نفری
✅ خوب
✅ پرمحتوا
✅ و ارزشمند گرامی می داریم
╔═💎💫═══╗
➡️ www.mesf.ir/s
╚═══💫💎═╝
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
یا زهرا (س)
بسوزیم و بسوزانیم با گریه دو عالم را
که سوزاندند ناموس رسول الله اعظم را
لگد بر شاخه خورد و بار افتاد از درختی که
به زیر سایه اش گیرد از آدم تا به خاتم را
شب تشییع زهرا در سکوت کوچه های شهر
علی میبُرد روی شانه اش عرش معظم را
علی زهرای خود را خاک کرد و زیر لب میگفت
از امشب میکِشم من انتظار ابن ملجم را
به قدری گریه کرد آن شب به بالای سر قبرش
ز قلبش شُست با اشکش خوشی های مجسم را
شتاب دست سنگین را فقط مقداد می فهمد
چِشیده صبح دفن فاطمه سیلیِ محکم را
تمام نخل ها هستند هر شب شاهد اینکه
علی در چاه میریزد تمام درد عالم را
زنش را عده ای نامرد کوبیدند بر دیوار
به که باید بگوید مرد عالم اینچنین غم را
همانکه همسرش را زد به طعنه سر سلامت
و با تسلیت خود زنده کرد آنروزِ ماتم را
گروه یا مظلوم
#ام_ابیها #ام_الائمه #بقیع
🔻مقدمتان را به این کانال 16 هزار نفری
✅ خوب
✅ پرمحتوا
✅ و ارزشمند گرامی می داریم
╔═💎💫═══╗
➡️ www.mesf.ir/s
╚═══💫💎═╝
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
💠 غزل مدحی 💠
بسم الله
صاحبِ اصلِ ولایت شد به نام ِ فاطمه(س)
میدرخشد نام ِ حیدر، در کلام ِ فاطمه(س)
از غدیرِ خم که نه! والله از روزِ ازل-
شد علی بن أبيطالب(ع) امام ِ فاطمه(س)
می پذیرد سائلانِ خسته را با روی خوش
نیست غیر از مهربانی در مرام ِ فاطمه(س)
بینِ خوبان؛ در شلوغی هایِ محشر ای خدا
قسمتِ من میشود آیا سلام ِ فاطمه(س)؟!
شک ندارم چادرش را روی دوزخ میکشد
آبروداری ست؛ رسم ِ انتقام ِ فاطمه(س)
گفت با خود: کاش توفیق شفاعت داشتم
غبطه ها خورده ست مریم بر مقام ِ فاطمه(س)
#باولایت_تاشهادت را رقم زد پشتِ #در
در میانِ #خانه برپا شد #قیام ِ فاطمه(س)
ذکر لبهای جوانمردانِ عالم؛ مرتضاست(ع)
ذکر سربندِ شهیدان است نام ِ فاطمه(س)!
#مرضیه_عاطفی
🔻مقدمتان را به این کانال 16 هزار نفری
✅ خوب
✅ پرمحتوا
✅ و ارزشمند گرامی می داریم
╔═💎💫═══╗
➡️ www.mesf.ir/s
╚═══💫💎═╝
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠