eitaa logo
کانون مداحان
26.2هزار دنبال‌کننده
20.5هزار عکس
20.5هزار ویدیو
190 فایل
کانون مداحان استان مرکز آموزش عمومی ، تخصصی و سطح عالی مداحی. خیریه فرهنگی ذاکرین امام حسین (ع)
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽سلام[[بخوانیدوارسال کنید]]‌♥التماس دعا♥: دلم گرفته باز مادر دلم گرفته، مرا حال داری دوباره ناز کنی؟ میتوانی فقط بخاطر من چشم خود را دوباره بازکنی؟ من و زینب تو را دعا کردیم تا که برخیزی از دل بستر کاسه آورده ام کنار لبت بازهم آب میخوری مادر؟ بارها دیده ام که غش کردی تا صدای بلال پیچیده دوسه ماهی که بستری شده ای در سرم یک سئوال پیچیده که چرا فضه را صدا کردی رفتی ازهوش پیش چشم پدر نیست گهواره ای که بابا ساخت راستی از برادرم چه خبر؟ درد داری همیشه بیداری دستمال سرت چرا خونی ست چه شده لنگه گوشواره ی تو گوشه ی معجرت چرا خونی ست دوقدم میروی و دستم را باز درطول راه میگیری سرِ چشمت چه آمده که مرا با حسن اشتباه میگیری مجتبی قهر کرده با قنفذ چیزی از کار او نمیگوید توی کوچه چه اتفاق افتاد؟ هرچه گفتم بگو،نمیگوید باز با ما بیا سر سفره تا به من لقمه لقمه نان بدهی میتوانی دوباره مثل قدیم بازویت را کمی تکان بدهی؟ کاش مادر نیاید آنجاکه ازشفای تو نا امید شوم سرسجاده ات دعا کن تا بعد جان دادنت شهید شوم  عالیه رجبی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
﷽سلام[[بخوانیدوارسال کنید]]‌♥التماس دعا♥: مولایم علی حالا میان خانه اش کوثر ندارد تنهاست مولایم علی، یاور ندارد بی بال و پر مانده است حیدر، پر ندارد زهرا که رفته، زینبش مادر ندارد مولاست با طفلان بی حال و پریشان مولاست با یک قبر مخفی، چشم گریان دائم کنار بستر خالی نشسته چشمان بارانی خود را باز بسته هی روضه می خواند به یاد دست بسته با خاطرات کوچه پهلویش شکسته با چادر خاکی که بر روی سرش داشت زینب دوباره رنگ و بوی مادرش داشت حق علی را هیچ کس باور ندارد مولای عالم مانده و لشکر ندارد این خانه دیگر دست نان آور ندارد «دیگر حسین بن علی مادر ندارد» پروانه ای که پهلویش را در گرفته حالا از این خانه شبانه پر گرفته شب ها کنار قبر زهرای جوانش می سوخت از داغ جوان قد کمانش وقتی رمق می رفت او از زانوانش سر باز می کرد او تمام سوزِ جانش: زهرا چرا از حیدر خود رو گرفتی دیدم که دستت را روی پهلو گرفتی با من نگفتی غصه ی غصب فدک را با من نگفتی ضربه ی سخت کتک را شب ها حسن می خوابد اما با تب آخر در خواب می گوید: نزن سیلی به مادر بر خیز زهرا، بهر زینب مادری کن زهرا، حسین تشنه لب را یاوری کن برخیز تا این خانه را از نو بسازم برگرد تا کاشانه را نو بسازم کج می کنم بانو سرِ مسمارها را خود در میارم سنگِ این دیوارها را دیگر توان دیدنِ ماتم ندارم لولای در را رو به کوچه می گذارم انگار وقت رفتنم نزدیک گشته دنیا دوباره تیره و تاریک گشته نه سال بودی بهر تو کاری نکردم زهرا حلالم کن که باید بازگردم زهرا گمانم غرق تب بیدار گشته حالا حسینم تشنه لب بیدار گشته وحید محمدی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
﷽سلام[[بخوانیدوارسال کنید]]‌♥التماس دعا♥: ناله های جگرت شاخه های ثمرت خورده به دیوار گلم ناله های جگرت خورده به دیوار گلم هر زمان از در این خانه گذشتم گفتم: که همینجا پسرت خورده به دیوار گلم گریه بر محسن شش ماهه ی مظلوم کنی هر زمان که نظرت خورده به دیوار گلم بوسه می زد به رخ و سینه و دستت هر روز بوسه گاه پدرت خورده به دیوار گلم خم شدی، تا شده ای، مثل رکوعی زهرا استخوان کمرت خورده به دیوار گلم اثر کوچه از این حال خرابت پیداست به گمانم که پرت خورده به دیوار گلم تازه فهمیدم از این روی گرفتن انگار گوشه ی پلک ترت خورده به دیوار گلم همه ی صورت و موی سر تو سوخته است معجر شعله ورت خورده به دیوار گلم این کبودی رخت جای فقط سیلی نیست آه، قرص قمرت خورده به دیوار گلم پهلو و بازو و این روی کبودت یعنی همه ی برگ و برت خورده به دیوار گلم وحید محمدی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
﷽سلام[[بخوانیدوارسال کنید]]‌♥التماس دعا♥: بمان حال من خوب است، اما بشنو و باور نکن پس بمان و روزگارم را از این بدتر نکن یا به دستِ ناتوانت اینقدَر زحمت نده یا نه؛ چشمان مرا با گریه‌هایت تر نکن گرچه سوزاندند باغم را؛ بهشتش کن؛ بمان خانه‌ای که سوخت را با داغ، خاکستر نکن آهِ دودآلوده‌ی آیینه‌ی دق را نبین روبروی آن نرو؛ دیگر نظر بر در نکن با تنورِ خانه‌ی خود آشتی کن؛ نان بپز حسرتِ دستاس، را دستِ نوازشگر نکن دست‌پختت را نخوردم؛ چند وقتی می‌شود همسرت را بیش از این محروم، از همسر نکن آه، ای خورشید ! پشتِ ابرِ روبندت نرو آه، ای مَحرم ! کنارم چادرت را سر نکن جای این «عَجّل وَفاتی»‌ها شفایت را بخواه مرغِ باغِ آرزوهای مرا پرپر نکن سنّ و سال کودکانت را ببین و رحم کن مادری کن؛ خانه‌ام را زود، بی‌مادر نکن از امانت‌داری‌ام شرمنده‌ام دخترعمو ! خوب شو دیگر !؛ مرا مدیونِ پیغمبر نکن رضا قاسمی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
﷽سلام[[بخوانیدوارسال کنید]]‌♥التماس دعا♥: دست عشق با دست عشق روی گِل شیعه کار شد شیعه به مهر فاطمه سرمایه دار شد بر آستان فاطمه هر کس که سر سپرد حق بر دلش نوشت که والا تبار شد بی او کسی به فهم عبادت نمی رسد هر کس گدای فاطمه شد رستگار شد از هر چه داشتیم در این غم سرا فقط اشک عزای فاطمیه ماندگار شد زهرا که جای خود به بزرگی او قسم ما را گدای فضه شدن افتخار شد وقتی که جبرئیل امین هم کلام اوست سلمان برای ما چقدر اعتبار شد نه سال با رضای علی خانه دار بود یک روز هم برای علی ذولفقار شد بویی نبرده بود از اسلام بی گمان آنکس که درب خانه اش آتش بیار شد حسن کردی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
﷽سلام[[بخوانیدوارسال کنید]]‌♥التماس دعا♥: اُمّ أبیها گفتم چگونه از همه برتر بخوانمت آمد ندا حبیبۀ داور بخوانمت دیدم رسول, اُمّ أبیهات خوانده است گفتم کم است دخت پیمبر بخوانمت دیدم تویی هر آینه, آیینۀ علی گفتم عجب به جاست که حیدر بخوانمت دیدم قیامت است درِ خانه شما گفتم رواست بانوی محشر بخوانمت گفتم مفصل است سخن, مجملش کنم جبریل گفت سوره کوثر بخوانمت ای مادر حسین و حسن! مام زینبین! من هم اجازه هست که مادر بخوانمت؟ جواد هاشمی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
﷽سلام[[بخوانیدوارسال کنید]]‌♥التماس دعا♥: یا زهرا(س) شمعم که آب کرده مرا شعله های در بسته دَرِ اُمید به من ماجرای در مانند درد سر شده این دردِ سر مرا بد جور خورده بر سر من تخته های در یاسم که ساقه ام پُره از یادگاری است خورده غلاف پیکرم از لا به لای در شبها ز خواب ناخوش و پُر درد می پرم با یاد داغ محسنم و با صدای در در بود و شعله بود و لگد بود و ازدحام من بودم و شرار غم از جای جای در از خیبر عقده داشت به دل در که کنده شد این در شد انتقام بدی در اِزای در شد باعث تمامی این زخم کاری ام آن میخ تعبیه شده روی بنای در یارب به وقت غسل به داد علی برس چون پُر ز تاول است تنم از دمای در بی مادری زینب من گردن در است عُمر کم مرا بنویسید پای در مجتبی صمدی شهاب ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
﷽سلام[[بخوانیدوارسال کنید]]‌♥التماس دعا♥: بیمار عشق بیمار عشق تکیه به دارو نمیزند شیعه به جز علی به کسی رو نمیزند آدم هبوط کرد که همسایه اش شود یعنی بهشت با نجفش مو نمیزند حق با علی ست در همه احوال پس خدا هر جا علی ست حرف ترازو نمیزند تعظیم می کنم به نجف صبح و ظهر و شام قلبم خدا گواست که بی او نمیزند آیینه دار غیرت هر کس که مرتضاست از تنگنای حادثه زانو نمیزند یک تن نگفت در وسط کوچه ها کسی در پیش مرد لطمه به بانو نمیزند این روزها پرستوی مجروح مرتضی از درد شانه شانه به گیسو نمیزند حسن کردی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
﷽سلام[[بخوانیدوارسال کنید]]‌♥التماس دعا♥: دلِ شکسته‌ دلِ شکسته‌ی ما باز در حوالیِ توست شب است و گریه‌ی ما از شکسته بالیِ توست چه می‌شود که از این چهره دست برداری از این کبود – که در پرده است – برداری به جان تو به سکوتِ حسن حواسم هست نگاه بی رمقت را به من حواسم هست میان بستری و باز رو به دیواری در این سه ماه از آغاز رو به دیواری دلت گرفته از این شهر دلخوری خانم ولی برای علی پشتِ چادری خانم نگاه از پسِ چادر نماز راحت نیست بدون آن به تو سوگند باز راحت نیست که زیرِ چشمِ تو زخم است روی چشمت زخم شبیه اَبروی تو رنگ و روی چشمت زخم توقعی که ندارم کبود می‌بینی نگاه می‌کنی افسوس دود می‌بینی همانکه بیتِ مرا قتلگاه کرد آنروز کبود نه که رُخَت را سیاه کرد آنروز به زانویش حسنم از چه مشت می‌کوبد به زانویش حسن از کوچه مشت می‌کوبد چقدر آب شدی چون خیال می‌مانی از این به بعد گمانم هلال می‌مانی شب است وگریه‌ی ما باز درحوالی توست شب است آه غم ما شکسته بالی توست غذا نریز ، نپز نان فقط بیا بنشین کنار سفره‌ی این خانه جای تو خالیِ توست بگو برای تو و ماندنت علی چه کند برای آنکه نیاُفتد تَنت علی چه کند به دست دخترمان پنج تا کفن کم نیست؟ برای یک تن پُر زخم پیرهن کم نیست؟ چقدر بوسه سرِ شب به حنجرش دادی لباسِ محسن خود را به اصغرش دادی حسن لطفی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
﷽سلام[[بخوانیدوارسال کنید]]‌♥التماس دعا♥: پرستویم سلام بر بدن زخمی ات پرستویم توان نمانده دگر در میان زانویم خودم تمام تنت را به اشک می شویم ازین به بعد غمم را به چاه می گویم هنوز باور من نیست می روی زهرا پس از تو حامی من کیست؟ می روی زهرا؟ دوباره فاطمه پلکی بزن، نگاهی کن به زینبین پریشان من، نگاهی کن بلند شو، به حسین و حسن، نگاهی کن به ناتوانی خیبر شکن، نگاهی کن سکوت می کنم و داد می زند جگرم از این مصیبت دشوار خم شده کمرم چه لاله زار عجیبی شده است پیکر تو خدا به خیر کند حال و روز حیدر تو هزار بار می افتد ز گردنت، سر تو هزار بار می افتم زمین برابر تو به روی سینه ات از چه شکاف افتاده؟! به بازویت، ردِ ضرب غلاف افتاده امان ز رد شدن از درب خانه و درگاه چقدر مانده هنوز از مصیبت جانکاه رسید لحظه ی تشییع جسم زهرا... آه ” به عزت و شرف لااله الا الله...” هنوز بود دلم بی قرار و مبهوتت زمانه بُرد مرا زیر چوب تابوتت دعای خیر بر آشفتگیِ حالم کن نگاهِ گرم به شاه غریب عالم کن هلالِ من نظری بر قد هلالم کن نشد برای تو کاری کنم، حلالم کن به حکم امر نبی صبر کرده ام زهرا روانه ات به سوی قبر کرده ام زهرا رسید موعد دیدار یا رسول الله در این هجوم شب تار یا رسول الله امان ز غربت بسیار یا رسول الله شدم بدون هوادار یا رسول الله از این مصیبت عُظمی بپرس از زهرا به من نگفت غمش را، بپرس از زهرا محمد جواد شیرازی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
﷽سلام[[بخوانیدوارسال کنید]]‌♥التماس دعا♥: پلک های زخمی ات دیده ات را باز کن بر زخم ما مر هم ببند این چنین مگذار مارا بار ما را هم ببند مشکل افتاده به کارم فاطمه اعجاز کن بار دیگر پلک های زخمی ات را باز کن التماس تو کنم یا که خدایت را ، مرو رو به قبله گشته ای یا قبله رو کرده به تو با سکوتت فاطمه خانه خرابم می کنی مثل این مردم تو هم داری جوابم می کنی؟ فاطمه حرفی بزن چیزی بگو جان علی چند روز دیگری هم باش مهمان علی زانوان زخمی ام می لرزد از این واهمه من در این دنیا بمانم لحظه ای بی فاطمه ای عروس موسپیدم آرزو ها داشتم من قدم با عشق تودر این جهان برداشتم قول های آن شب پیوندمان یادت که هست حرف هایی که به روی سر در دل نقش بست یاد داری قول دادی پیر پای هم شویم در غریبستان دنیا آشنای هم شویم کی قرار این بود تنها قامت تو بشکند قامت تو بشکند تا حرمت من نشکند بی قرار از داغ تو در بین آب و اتشم از امانت داری ام دارم خجالت می کشم آشیان دلخوشی های مرا برهم زدند همسرم را ظالمانه پیش چشانم زدند بشکند دستی که بازوی تورا زهرا شکست پشکند پایی که بی رحمانه آن در را شکست گرچه با آن صحنه ها جانم رسیده بر لبم امتداد این جسارت می رسد بر زینبم موسی علیمرادی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
﷽سلام[[بخوانیدوارسال کنید]]‌♥التماس دعا♥: پهلوی مادر می‌خواست راوی این غزل سربسته باشد پس فرض کن بال کبوتر بسته باشد می‌خواست اما آخرش طاقت نیاورد کتمان کند پهلوی مادر بسته باشد کتمان کند دستان خواهر را که می‌خواست آن لحظه چشمان برادر بسته باشد راه تمام تیغ‌ها از یک طرف باز راه علی از سوی دیگر بسته باشد وقتی که دست کفر این اندازه باز است بایست هم دستان حیدر بسته باشد راوی خودش را گول زد، ننوشت چیزی راوی دلش می‌خواست آن در بسته باشد در بسته و زهرا کنار آسیاب است یک دشت گندم زیر نور آفتاب است با ذوالفقارش باز خلوت کرده مولا حال علی این روزها خیلی خراب است رد شد حسن، ظرف گلاب افتاد بر خاک عطر حسن پیچیده یا عطر گلاب است؟ خواب حسین از بچگی تعبیر دارد خوابیده و بالا سرش یک کاسه آب است حالا صدای در زدن پیچیده در شعر این‌بار راوی ناگزیر از انتخاب است در باز شد... در بسته شد... در را شکستند نامردها پهلوی مادر را شکستند... در خانه‌ها ماندند و زهرا ماند تنها یک مرد در آن کوچه تنها ماند، تنها تعداد افراد دو جبهه نامساوی‌ست تنها کسی که با علی مانده‌ست، راوی‌ست... بی‌هیچ مکثی می‌رود آن سوی دیوار باید ببیند رد خون را روی دیوار باید ببیند غربتی را که شنیده باید بگوید چیزهایی را که دیده... چشمی به در دارد، نگاهی هم به کوچه احساس او را می‌کِشد، کم‌کم به کوچه دیگر ولی تصویر کوچه دست خورده رد طنابی کوچه را با مَرد برده راوی غزل خواند و غزل خواند و غزل خواند تابوت رفت و او میان کوچه جا ماند محمد حسین ملکیان ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
﷽سلام[[بخوانیدوارسال کنید]]‌♥التماس دعا♥: حریم قدس عرش فرشی زیر پای فاطمه است در حریم قدس جای فاطمه است خلقت عالم برای فاطمه است عقل مست جلوه ی زهرایی اش پرتو انسیه الحورایی اش دین از این بانو دوامی یافته مذهب از او احترامی یافته با جهاد او قوامی یافته ذکر زهرا جذب ایمان می کند چادرش کافر مسلمان می کند گرچه نورش جلوه کرد از هر طرف فاطمه دُرّ است و حیدر چون صدف قبر مخفی اش، دل شاه نجف سینه ی حیدر که حق مرآت بود جای دفن مادر سادات بود ناله ای تا عالم لاهوت رفت فاطمه چون سایه ای مبهوت رفت روی دوش مرتضی تابوت رفت آخر این رسم مسلمانی نبود حق زهرا دفن پنهانی نبود می رود تابوتی امشب بی صدا ناله ها جاری است بر لب بی صدا ای حسین آرام، زینب بی صدا زین عزا در دل زبان باید گرفت آستین را بر دهان باید گرفت کشتی ام بر گل نشست اسماء بیا هستی ام رفته ز دست اسماء بیا وقت غسل فاطمه است اسماء بیا بر تن خیرالنسا آبی بریز روی نعش مرتضی آبی بریز آی اسماء، پیکرم آتش گرفت یادم آمد کوثرم آتش گرفت گیسوان همسرم آتش گرفت حال فهمیدم چرا در کج شده مجتبی با قنفذ از چه لج شده چشم عرش از داغ صدیقه تر است این صدای سوخته از حیدر است بچه ها وقت وداع مادر است ای یتیمان غریب فاطمه توشه بردارید از مادر همه آه ای پروردگار مر تضی مشکل افتاده به کار مرتضی شد زمان دفن یار مرتضی مصطفی بازآ نهالت را بگیر «بدر دادی و هلالت را بگیر» صبر حیدر را خودت از او بپرس زخم بستر را خودت از او بپرس قصه ی در را خودت از او بپرس دست من شد بسته، بر دل داغ خورد ای پیمبر دخترت شلاق خورد ای امان از ضربه ی شلاق ها آتش افروخته در باغ ها داغ روی داغ روی داغ ها وای از داغ بزرگ کربلا صورت اطفال و گرگ کربلا بر رخ اطفال سیلی می خورَد هر که رفت از حال سیلی می خورَد عمه در گودال سیلی می خورَد نانجیبی گاهواره می بَرَد بی حیایی گوشواره می بَرَد  امیر عظیمی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
﷽سلام[[بخوانیدوارسال کنید]]‌♥التماس دعا♥: فس بالا بیاید دیگر بعید است این نفس بالا بیاید باید برای یاری‌اش اسما بیاید شب بود و باران بود و آب از چاه برداشت تا که برای شستن دریا بیاید این مرد خیبر مردِ خندق بود اما باید برایِ غسلِ او زهرا بیاید دستش به پهلو خورد زخمِ میخ را گفت دیدی نشد تا محسنم دنیا بیاید چشمش سیاهی رفت از بازوی خُردش باید بماند تا که حالش جا بیاد پشتِ سرِ هم شستنش را قطع می‌کرد اما نشد تا بند این خونها بیاید از بس حسن در آستین دندان فشرده باید به دادِ حالِ او بابا بیاید وقتی حسین اُفتاد بر این سینه باید دستِ شکسته از کفن بالا بیاید می‌گیرد از دوشِ ابوذر دوشِ سلمان دنبال این تابوت آقا تا بیاد تازه زمانِ شستنِ دیوار و در بود ای کاش می‌شد زودتر فردا بیاید ای‌کاش می‌شد دِق کند زینب کنارش طاقت ندارد تا که عاشورا بیاید طاقت ندارد تا ببیند بینِ گودال بر روی آن سینه کسی با پا بیاید حسن لطفی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
﷽سلام[[بخوانیدوارسال کنید]]‌♥التماس دعا♥: فریاد زنم حُب اش را گفتن از فاطمه یک عمر زمان می خواهد صاحبان سخن از کل جهان می خواهد حقش این است که فریاد زنم حُب اش را حب او واجب عینی است ، اذان می خواهد گره کار دلم کور شد و فهمیدم... ذکر یا فاطمه ، یا فاطمه جان می خواهد باید از غصه ی او آه کشد ، گریه کند هرکسی اذن ورودی به جنان می خواهد روضه ی فاطمه را مرد نمی فهمد که روضه اش مجلس مخصوص زنان می خواهد کار ما نیست بگوییم غم زهرا را او هزاران ملَکِ مرثیه خوان می خواهد که بگویند چه آمد به سر مادرمان کل عالم بشود در به در مادرمان روضه خوان کاش بگوید چه کسی در کوچه آتش انداخته بر بال و پر مادرمان آه... جا دارد اگر عالم و آدم بشود همه قربان دل شعله ور مادرمان گوش عالم نشینده است به جانسوزی آن ناله ی بی رمقِ پشتِ درِ مادرمان آن قدَر غربت زهرا و علی اوج گرفت نتوانست بماند ، پسرِ مادرمان پسرش رفت که از غصه ی پرپر شدنش دو سه ماهی است شده خون ، جگرِ مادرمان دو سه ماهی است که او قدر جهان غم دارد چشم او اشک به اندازه ی عالم دارد دو سه ماهی است علی در وسط خانه ی خود جای کوثر ، دو سه تا چشمه ی زمزم دارد بچه هایش همه گریان و پریشان اما... حسنش چند برابر غم و ماتم دارد گوشه ی خانه نشسته است به خود می گوید این مدینه چقَدَر مردِ خدا کم دارد یک نفر نیست عیادت کند از مادرِ ما اصلا این شهر ، زنِ مومنه ای هم دارد؟ دلمان تنگ پیمبر شده و می دانیم بعد او شهر نبی ، غصه دمادم دارد این جماعت که به زهرا و علی تاخته اند در حقیقت همه ی قائله را باخته اند پوریا باقری ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
﷽سلام[[بخوانیدوارسال کنید]]‌♥التماس دعا♥: میانِ بسترِ پس از سه ماه به او چشمِ کودکان اُفتاد بلند شد برود راه ، ناگهان اُفتاد پس از سه ماه به سمتِ تنور خود را بُرد پس از سه ماه چه شد که به فکرِ نان اُفتاد پس از سه ماه کمی خانه آب و جارو شد رسید تا که دَمِ در در آستان اُفتاد چهار کودکِ خوشحال را خودش می‌شُست اگرچه در بدنش دردِ بی امان اُفتاد غذا که پخت خودش ، فضه سفره را انداخت دوباره لقمه‌ی او دستِ این و آن اُفتاد ولی نشد که فقط لقمه‌ای خودش بخورد چقدر فضه صدا زد که از دهان اُفتاد میانِ بسترِ خود رو به قبله شد خانم کشید پرده به رو روی نیمه جان ، اُفتاد همینکه مادرِ پروانه‌ها دو چشمش بست همینکه ناله‌ی طفلان در آشیان اُفتاد دوید از دلِ مسجد به خانه ، سلمان دید که چند مرتبه آقا نفس زنان اُفتاد جماعتی که زنش را زدند می‌دیدند چقدر روی زمین با سر آسمان اُفتاد غروب از رویِ تل دخترش به پایین رفت اگرچه تا دل گودال از توان اُفتاد نگاه کرد نگاهش در آن شلوغی بر... عصا ، سنگ ، تبر ، دشنه‌ ، سنان اُفتاد گرفت چادرِ او زیرِ پا زمین خورد آه سرِ برادرِ او دستِ شامیان اُفتاد حسن لطفی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
﷽سلام[[بخوانیدوارسال کنید]]‌♥التماس دعا♥: یاس پرپر این یاس پرپر روضه هایش فرق دارد شعر و غزل گفتن برایش فرق دارد روی کبود و قامتی خم، دست لرزان با دیگران لحن صدایش فرق دارد در آسمان چشم من باران گرفته امشب چرا حال و هوایش فرق دارد؟ ما هرچه حاجت داشتیم از او گرفتیم تاثیرِ آمینِ دعایش فرق دارد در قلب هر شیعه ضریحی دارد از نور پس مرقد و صحن و سرایش فرق دارد  محسن زعفرانیه ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
﷽سلام[[بخوانیدوارسال کنید]]‌♥التماس دعا♥: بانویِ غم پرواز را بانویِ غم باور نکردم جا ماندنم را در الم باور نکردم من زنده ام با خاطره هایِ خوشِ تو مرگِ تو را یک لحظه هم باور نکردم رفتی ولی جایِ تو باشد قلبِ حیدر هستی در این کاشانه ی دل تا به محشر با یادِ تو اشکِ روان را پهن کردم با اشکِ دیده،سفره نان را پهن کردم نانی که پختی آخرین روزت،غذا شد قُوتی برایِ کودکان را پهن کردم جایِ تو خالی در کنارِ سفره ی ماست جایِ تو خالی ببینم گاه بی جاست دلتنگم امشب فاطمه جانم برایت در گوشِ من مانده است پژواکِ صدایت قلبِ علی آرام می گیرد یقیناً.. با گفتگویت با طنینِ خنده هایت یادش بخیر آن لحظه هایِ پُر تکلّم گل گفتنِ بینِ من و تو با تبّسم خیلی دلم می خواست دستانم بگیری با خنده ای اندوهِ پنهانم بگیری از تو تمنّایِ علی این جمله باشد آیا شود لطفی کنی جانم بگیری بی تو تمامِ نُه فلک ارزش ندارد زانویِ حیدر را ببین لرزش ندارد؟ برگشتنت گویا که بانو لاعلاج است صحبت ز بازو و ز پهلو لاعلاج است از لحظه ای که رفته ای قلبم شکسته بی قوّتی و دردِ زانو لاعلاج است تا حیدرت از پا نیفتاده بلند شو.. زینب نشسته پایِ سجّاده بلند شو این دخترِ باغیرتت دارد هوا را در خانه ام زنده نگه دارد صفا را گاهی شود غمخوارِ قلبِ مجتبا و گاهی بیادم آورد کرببلا را بعد از تو زینب دخترم اُمّ الامان شد خیرالنسا.. خیرالنسایِ این جهان شد محسن راحت حق ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
﷽سلام[[بخوانیدوارسال کنید]]‌♥التماس دعا♥: جرعه جرعه غم جرعه جرعه غم چشید و ذره ذره آب شد آسمان شرمنده از قدّ خم مهتاب شد گریه ها می کردد تا امت شود بیدار... حیف از صدای گریه اش امت فقط بی خواب شد پشت در آمد بگوید، گوش عالم بشنود ارث دریا بود آنچه قسمت مرداب شد تا پدر بود آمدن در خانه اش آداب داشت به گواه شعله ها این کار بی آداب شد بشکند دستی که پای شعله را اینجا کشاند باب را آتش کشید آتش کشیدن باب شد حضرت صدیقه از گستاخی مسمار نه از طناب دور دستان علی بیتاب شد ما نمی دانیم، نَعلُ السیف* می داند چرا «مرتضایم را نبر» « فضه مرا دریاب» شد کربلا مسمار در با انشعاب بیشتر با شتاب اینبار سمت تشنه ای پرتاب شد بعد مادر علت مرگ تمام عاشقان آتش و مسمار و سیلی و صدای آب شد... * نَعلُ السَیف : آهنی است که در انتهای غلاف شمشیر وجود دارد برای اینکه وقتی شمشیر از غلاف بیرون کشیده می شود ، غلاف تعادل خود را دور کمر شخص حفظ کند... مرضیه نعیم امینی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
﷽سلام[[بخوانیدوارسال کنید]]‌♥التماس دعا♥: زهرای مرضیه جایی که اعتبار گدا فرق میکند حتماً اصول جود و سخا فرق میکند در خانه ی محقٌر زهرای مرضیه با آفتابْ...نوعِ عطا فرق میکند ما ریزه خوارِ سفره ی احسان حیدریم پس نحوه ی ارادت ما فرق میکند حقِ کتاب و آل نبی چون ادا نشد بغض نبی و رنگ کسا فرق میکند وقتی ملیکه ای ز زمین میشود جدا یعنی که حکم وطرح قضا فرق میکند این روزها که حال مادرمان روبراه نیست شرح شراره های عزا فرق میکند حال و هوای بیت علی درد و ماتم است درد و عزای آل عبا فرق میکند سیلی شود نصیب تمامیِ مادران؟ یا احترام فخر نسا فرق میکند؟ میخ در است و سینه ی زهرا و شعله ها این شعله ها به کرببلا فرق میکند  داریوش جعفری ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
﷽سلام[[بخوانیدوارسال کنید]]‌♥التماس دعا♥: دنیای با حضور تو دنیای دیگری است روز طلوع سبز تو فردای دیگری است بوی بهشت می وزد از کوچه باغ ها خاک زمین بهاری گل های دیگری است گل های مریم از گل نرگس معطرند عیسی اسیر نام مسیحای دیگری است 🔹 شعر: سید محمد جواد شرافت ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
﷽سلام[[بخوانیدوارسال کنید]]‌♥التماس دعا♥: درمان دردها و، مشکل گشاست مهدی تنها پناه و راهِ ،هر بی نواست مهدی رو کن به سوی مهدی،گر بنده ی خدایی مولای عالمین و ، وجه خداست مهدی از غیر او جدا شو،مُشرک مباش مومن آزاد شو ز غیرش،برگو کجاست مهدی؟ تنها امامِ عالم ، در این زمانه مهدیست پایان هر سیاهی،صدق و صفاست مهدی دنبال او نرفتیم ، او را نمی شناسیم بر دردهای عالم،بی شک دواست مهدی گر خسته ای ز جور و، از ظلم این زمانه ویرانگر بنایِ ، شرک و ریاست مهدی جاء الحق است مهدی،نابودیِ اباطیل شمشیر انتقام و، صاحب لواست مهدی خون گرید از اسارت،بر ناله های زهرا احیا نما شعائر ،صاحب عزاست مهدی هردم به ذکر تعجیل، یاری نما امامت اصل نماز و روزه، روحِ دعاست مهدی ما در میان طوفان،او ساحل رهایی است دلخوش به دشمنانیم،از ما جداست مهدی تنها امام دوران،در غیبت و غریب است یک لحظه کن تفکر،آخر کجاست مهدی؟ هجران و غم سرآید ، آخر نگار آید از او فقط بگو چون،بس دلرباست مهدی روزی رسد که بینیم،کوری چشم دشمن بر کل این ممالک، فرمانرواست مهدی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
﷽سلام[[بخوانیدوارسال کنید]]‌♥التماس دعا♥: بی نشان را مزار لازم نیست عاشقش را قرار لازم نیست این گلی را که غنچه هم دارد پشت یک در فشار لازم نیست باغبانی که زار و افسرده بین چشمش که خار لازم نیست بانویی که شکسته پهلویش حالتی گریه دار لازم نیست یا به طفل شهید گشته ی او ضربه ای ناگوار لازم نیست شاهد کوچه های ظلمت را گریه بی شمار لازم نیست بعد زهرا برای دست علی قبضه ذوالفقار لازم نیست فاطمه می رود شبانه ولی میشود غرق سوز و ناله علی محمد حبیب زاده ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
﷽سلام[[بخوانیدوارسال کنید]]‌♥التماس دعا♥: جوری زدند آینه از چند جا شکست در بین خلق حرمت شیر خدا شکست ای کاش می شکست...نه ...آیینه خورد شد در پیش چشم های علی سینه خورد شد تا دست های حیدر کرار بسته شد گویی که ذوالفقار غرورش شکسته شد می سوخت بی صدا پر پروانه ی علی آتش گرفته بود در خانه ی علی سخت است باورش که چهل مرد، هم زمان در کوچه می بَرَند علی را کشان کشان افسوس ...غیرِ فاطمه ی در میانِ دود یک شهر روبه روی علی ایستاده بود از ذوالفقار حیدر کرار کینه داشت آن کس که روی چادر زهرا قدم گذاشت □ یاس علی! بریده بریده نفس نکش با قامتی که سخت خمیده نفس نکش بودی به دور حیدر کرار در طواف شد ناتمام حج تو با ضربه ی غلاف در شعله دیدنی شده راز و نیاز تو آتش دخیل بسته به چادر نماز تو ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
﷽سلام[[بخوانیدوارسال کنید]]‌♥التماس دعا♥: گفتم این اشک که مرهم بشود حیف نشد مرهم آتشِ قلبم بشود حیف نشد مادرم گفت نگو ،  سوختم از خاموشی زینب ای کاش که مَحرم بشود....حیف نشد فدک  و خانه‌ی امن و جگری بی آتش گفتم ای کاش که با هم بشود حیف نشد رفته بودیم بیاییم  مگر مادرمان ذره‌ای راحت از این غم بشود حیف نشد هرچه کردم به کناری بروند و برویم راهی از کوچه فراهم بشود حیف  نشد خواستم چادرِ مادر نخورَد خاک که خورد جایِ او قامتِ من خم بشود حیف نشد خواستم نشکند آنروز غرورم که شکست مانع آنهمه ماتم بشود حیف نشد کوچه‌اش سنگ و دلش سنگ و دو دستش سنگین خواستم ضربت او کم بشود حیف نشد ۹۸/۱۰/۱۸ ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯