eitaa logo
کانون مداحان
26.3هزار دنبال‌کننده
20.6هزار عکس
20.5هزار ویدیو
190 فایل
کانون مداحان استان مرکز آموزش عمومی ، تخصصی و سطح عالی مداحی. خیریه فرهنگی ذاکرین امام حسین (ع)
مشاهده در ایتا
دانلود
نوید وصل پدر را به كاروان می داد به ماه، ماه سر نیزه را نشان می داد رقیه تولیت آستان رأس شریف به ماه، اذن زیارت در آسمان می داد هزار حوریه از چادرش زمین میریخت اگر كه چادر خود را کمی تكان می داد  رقیه دختر آقای مهربانی كه سرش به حامل سر نیزه سایبان می داد - - گرسنه بود، ولی از كرامتش این بس به دست دشمن خود رزق آب و نان می داد پدر عقیق یمن را به ساربان بخشید و او النگوی خود را به ساربان می داد  شبانه از لب بابا كمی شكایت كرد چرا كه بوسه به لب های خیزران میداد توان پاشدنش را گرفت سیلی زجر وگرنه پیش پدر، ایستاده جان می داد درست لحظه ی وصل رقیه و بابا برادرش به روی نیزه ها اذان می داد ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
🏴 سلام الله علیها 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ کنارِ زخم‌هایت زخمِ من انگار چیزی نیست به جانِ چشمِ تو این چشم‌های تار چیزی نیست ندارم آب؛ وقت شستشویت اشک‌هایم هست ولی پیشِ سرت انگار این رگبار چیزی نیست نپرس اینقدر، از من نیمه‌ی تاریکِ ماهم چیست ؟! خسوفم را تماشا کن؛ نکن اصرار، چیزی نیست به شوق دیدنت تازه زبان وا کرده‌ام انگار بِ...به جا...جانِ تو این لکنتِ گفتار چیزی نیست نخواه از دخترت تا روسری بردارد از مویش که زیرِ سایه‌ی این چادرِ گلدار چیزی نیست نبین بر گونه‌ام حکّاکیِ ذکرِ عقیقت را به دستِ ساربان یک شب شدم بیدار، چیزی نیست نپرس از گوشواره، از النگو، از گلوبندم فقط یک چند باری رفته‌ام بازار، چیزی نیست به هر کس خیمه ی سوغات را می‌گشت می‌گفتم ببین گوشِ مرا؛ دست از سرم بردار؛ چیزی نیست گلِ سرخِ بدون ساقه در گلدانِ سرنیزه ! نبین پای مرا؛ این زخم‌های خار چیزی نیست . ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
🏴 سلام الله علیها 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ نزول کرده ای، ای آیه های روشن من خوش آمدی به خرابه؛ بهار گلشن من بنفشه زار تنم آمده به استقبال هزار و نهصد و پنجاه زخم بر تن من تو بارگاه تنت آسمان پنجم شد! بیا که سر بگذاری به خاک دامن من هماره تولیت گیسوی تو با من بود شدند باد و تنور و شراب دشمن من به بوریای تو تا حشر غبطه خواهم خورد دوباره دست بینداز دور گردن من همیشه صوت تو، آویز گوش های من است اگر چه پنجه ی غارت، شده است رهزن من بلند مرتبه بودم، ز ناقه افتادم بلندتر شده حالا صدای شیون من مرا به قصد فدک می زدند قنفذها شبیه فاطمه بوده است جان سپردن من خرابه نه، حرم من رواق علقمه است که عرش شانه ی ساقی شده است مدفن من . ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
امشب که با تو انس به ویران گرفته ام ویرانه را به جای گلستان گرفته ام امشب شب مبارک قدر است و من تو را بر روی دست خویش چو قرآن گرفته ام از میزبانی ام خجلم سفره ام تهی ست نان نیست جان به مقدم مهمان گرفته ام پاداش تشنه کامی و اجر گرسنگی گل بوسه ای است کز لب عطشان گرفته ام از بس که پابرهنه به صحرا دویده ام یک باغ گل ز خار مغیلان گرفته ام بر داغدیده ، شاخۀ گل هدیه می برند من جای گل، سرِ تو به دامان گرفته ام زهرا به چادرش ز علی می گرفت رو من از تو رو به موی پریشان گرفته ام ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
تمام زندگی ام پای پرچمت بودم چقدر چشم به راه محرمت بودم سلام ماهِ جنون ، ماه بی قراری ما به سر رسید دگر چشم انتظاری ما سلام بر علم و بیرق سیاه حسین خدا کند که بمانیم در پناه حسین پناهگاه بنی آدم است خیمه ی تو به وسعت همه ی عالم است خیمه ی تو دلا! دچار غم شاه عالمین شدی به خود ببال که سینه زن حسین شدی هزار مرتبه شکر خدا که نام مرا نوشته اند غلامِ امیرِ کرب و بلا یقین که شور محرم کم از قیامت نیست بهشت هم به حسینیه بی شباهت نیست به پایِ آبله دارِ رقیه ات سوگند بزن دوباره دلم را به پرچمت پیوند ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
کنارِ زخم‌هایت زخمِ من انگار چیزی نیست به جانِ چشمِ تو این چشم‌های تار چیزی نیست ندارم آب؛ وقت شستشویت اشک‌هایم هست ولی پیشِ سرت انگار این رگبار چیزی نیست نپرس اینقدر، از من نیمه‌ی تاریکِ ماهم چیست ؟! خسوفم را تماشا کن؛ نکن اصرار، چیزی نیست به شوق دیدنت تازه زبان وا کرده‌ام انگار بِ به جاجانِ تو این لکنتِ گفتار چیزی نیست نخواه از دخترت تا روسری بردارد از مویش که زیرِ سایه‌ی این چادرِ گلدار چیزی نیست نبین بر گونه‌ام حکّاکیِ ذکرِ عقیقت را به دستِ ساربان یک شب شدم بیدار، چیزی نیست نپرس از گوشواره از النگو از گلوبندم فقط یک چند باری رفته‌ام بازار، چیزی نیست به هر کس خیمه‌ی سوغات را می‌گشت می‌گفتم ببین گوشِ مرا؛ دست از سرم بردار چیزی نیست گلِ سرخِ بدون ساقه در گلدانِ سرنیزه ! نبین پای مرا؛ این زخم‌های خار چیزی نیست ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سینه خیز دلی که خانه ی غیر تو شد حرم نشود اگر دخیل علم نیست محترم نشود چه سود در نفس آن کسی که یک لحظه به عهد عابس و جون تو هم قسم نشود به زیر قبه تو را از خدا طلب بکنم خدا کند ز سرم سایه ی تو کم نشود به شاه تیغ علامت قسم که تا دم مرگ سرم به غیر در خانه ی تو خم نشود بهشت مرثیه ات را به هیچ کس ندهد نصیب گریه کنت گر بهشت هم نشود به سمت حائر تو سینه خیز می آیم ز پا اگر که بیفتم، قدم قدم نشود فدای موی سپیدی که نذر روضه توست حرام، پول سیاهی که خرج غم نشود `تو را به خاطر دِرهم چه دَرهمت کردند” به تیر و نیزه تو را نامنظمت کردند حجت الاسلام شیخ محسن حنیفی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
ارثیه ی مادر اصلا خبر داری چه آمد بر سر من؟ بازیچه ی شمر و سنان شد معجر من تو جان من بودی و بعد از رفتن تو جانی نمانده بی گمان در پیکر من بر نیزه ها رفتی مقام تو رفیع است پایین بیا، یک لحظه بنشین در بر من الگوی دختر می شود بابا مگر نه؟ مثل سرت بابا شکسته شد سر من دستم به پهلو دست دیگر روی بازو این درد ها ارثیه هست از مادر من هر لحظه می خوانم تو را: بابایِ خوبم ای کاش می گفتی تو هم: جان!دختر من شهریارسنجری ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
بیت الغزل بیت الغزل هر غزل ناب رقیه است خورشید علی اصغر و مهتاب رقیه است «نزدیک‌ترین راه به الله حسین است» نزدیک‌ترین راه به ارباب رقیه است در باب برآوردن انواع حوائج یک باب خدا دارد و آن باب رقیه است در زاویۀ عرش خدا قاب بزرگیست نامی که شده زینت این قاب رقیه است در خلوت خود معتکفند اهل محبّت در مسجد این طایفه محراب رقیه است دردانۀ ارباب که با دست اباالفضل از چشمۀ کوثر شده سیراب رقیه است حاجت طلبیدند از او عالم و آدم زیرا که فقط مهر جهان تاب رقیه است مجتبی خرسندی ازکتاب ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ دختری که بی پدر طی مسافت میکند پای تاول خورده اش را خار اذیت میکند رد این شلاق ها مثل ضریحم کرده است زائرم من را به کعب نی زیارت میکند دونفر به یک نفر! ان یک نفر هم بی پناه زجر زجرم میدهد خولی حمایت میکند کار دنیارا ببین من ساکتم زیر کتک نیزه دار از این حیای من شکایت میکند عمه را خیلی خجالت میدهد این پیرزن بین ما با خنده نان خشک قسمت میکند کاش این سرباز رومی را خودت لالش کنی پیش ما با آبروها زشت صحبت میکند از سر نیزه بگو بابا که بابای منی دختر شامی مرا خیلی شماتت میکند گرچه صدجایم شکسته اشک را دارم هنوز گریه ام در شام ویرانه قیامت میکند ⏹ ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ سحرها تازيانه ، خون دلْ شب خورده ام بابا تشر از زجر و خولى موقع تب خورده ام بابا لب تو خيزران خوردو لب من درد ميگيرد كه من چوب وفادارى ازاين لب خورده ام بابا مرتب شانه گيسويم نخورده هيچ عيبى نيست ولى كعب نى و سيلى مرتب خورده ام بابا غذاى سير بعد ازتو نخورده عمه و من هم ... همين يك لقمهء نان را معذب خورده ام بابا تو سنگ بى شمار از كوفه خوردى بر روى مركب منم اندازه تو پشت مركب خورده ام بابا تماشا كن كه پس ميگيرم امشب روسرى هارا قسم بر چادر خاكى زينب خورده ام بابا ⏹ ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ تو نیستی و لشگری مرا عذاب میدهند عذاب لقمه نانی و عذاب آب میدهند سوال میکنم ز نیزه دارها سرت کجاست؟ ولی به حرف های بد به من جواب میدهند! برای آنکه بیشتر بترسم از حرامیان به تازیانه ها چقدر پیچ و تاب میدهند خودت بگو که جرم یک یتیم بی گناه چیست؟ که اینقدر به قلب زارم اضطراب میدهند همینکه میخورم ز ناقه بر زمین مرا پدر... به مو بلند میکنند و به رباب میدهند! تمام پیکرم ز فرط درد تیر میکشد به ناقه هرقدر که بیشتر شتاب میدهند! کجاست تا عموی من ببیند این کوفیان به آستین پاره ای به ما حجاب میدهد.. اگر که رنگ صورتم عوض شده دلیل داشت به ما همیشه جا به زیر آفتاب میدهند دوباره خواب دیده ام که زجر میرسد به من چه زجرها که هی میان خواب میدهند کسی دلش بحال گریه های دخترت نسوخت و پای هیچ کس شبیه پای دخترت نسوخت ⏹ ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ تو با سر آمدی پس پیکرت کو؟ عزیز مادرم بال و پرت کو؟ عجب رویی، عجب چشمی، چه مویی پدر، عمامه ی پیغمبرت کو؟ تو رفتی، رفت معجرها به غارت نپرس از من عزیزم معجرت کو؟ چرا تنهایی ای بابای زخمی علیِ اکبرت کو اصغرت کو؟ عمو من را به روی دوش می برد بگو پس شانه ی آب آورت کو؟ گمانم چون برایم مو نمانده حیا کردی نگفتی گلْ سرت کو نمی بینم شبیه قبل اصلا پدر جان خواهر غم پرورت کو؟ پدر جان موی من در خیمه ها سوخت تو بابا جان بگو موی سرت کو؟ شنیدم غارتت کردند بابا عزیز فاطمه انگشترت کو؟ تو که از صورتت چیزی نمانده پدر جان زخم های حنجرت کو؟ شنیدم یک نفر خنجر کشیده به جای بوسه های مادرت... کو؟ ⏹ ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ آمدم ویران کنم این کاخها را بر سرش شام را میکوبم این شامِ بلا را بر سرش من به زیرِ پای زینب می‌کشانم شام را مثل این خاکِ خرابه می تکانم شام را شعله دیدم لیک از عشق تو تب کردم خودم مردمان نانجیبش را ادب کردم خودم سِیرِ معراجی جمالی را جلالی آمدم تا در آغوشت کشم با دست خالی آمدم تا شنیدم در تنوری زخمِ رویم خشک شد مثل خشکیِ گلویِ تو گلویم خشک شد "چند شب بی بوسه خوابیدم دهانم تلخ شد" زجر زد روی لبم شیرین زبانم تلخ شد عمه‌ام می‌گفت با او راه می‌آید نزن ناله‌اش خاموش شد کوتاه می‌آید نزن بچه است از داد می‌ترسد نزن اما زدند دختر از فریاد می‌ترسد نزن اما زدند فرش راهت می‌شود این موی درهَم ریخته بوسه می‌گیرم زِ تو ای روی درهَم ریخته عمه جان حس می کنم مژگان بابا کم شده خیزران ای داد یک دندان بابا کم شده ⏹ ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
بسم الله الرحمن الرحيم حجت الاسلام ▶️ دنیا برای درک مقامش محقر است او بارگاه جلوه آیات کوثر است مریم ترین کنیز خدا در خرابه ها گریان ذبح تشنه ی خود مثل هاجر است ممسوس ذات حضرت پروردگار شد مستغرق صفات جمالی این سر است با مد آه او همه معراج میروند سیر و سلوک فاطمه ها، اشک محور است سیلی که خورد نرگس چشمش شهید شد اما هنوز چشم ترش نازپرور است چشم و چراغ قافله گم شد میان دشت شرح مصیبتش چقدر زجر آور است عمه بنفشه های تنش را شمرد و گفت با لاله های پیکر بابا برابر است بابا که گوشواره ی عرشی فاطمه است گریان گوشواره ی خونین دختر است بانی قتل حوریه، بازار شام شد بانی قتل حوریه، چوب ستمگر است حتی برای دفن تنش بوریا نبود تشییع پیکرش ز پدر بی ریا تر است ⏹ ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ مِنَت ویرانه‌اش را خِیلِ مُژگان می‌کِشند گنج‌ها را غالبا شاهان به ویران می‌کِشند زحمتِ زائرِ نوازی‌هایِ او را از قدیم جبرئیل و آدم و نوح و سلیمان می‌کِشند او شبیهِ زینب و فرمان پذیرش عالم است بارِ او را آسمانی‌ها به قرآن می‌کِشند در خرابه ماند اما کاخ را ویرانه کرد اَمرِ او را آفتاب و باد و طوفان می‌کِشند گریه را از فاطمه آموخت تا زهرا شود از دو چشمانش خجالت اَبر و باران می‌کِشند آنکه دختر دارد این را زودتر حس می‌کند دختران نازِ پدر را با پدرجان می‌کِشند پایِ او عادت ندارد بر زمین باشد اگر عمه‌ها جایِ عمو او را به دامان می‌کِشند موقعِ خوابش فرشته‌های غمگینی فقط بالِشان را را رویِ تاولهای سوزان می‌کِشند عمه‌هایش نیمه‌شب وقتی که خوابش می‌بَرد یک به یک از پایِ او خارِ مغیلان می‌کِشند دیگر از بازی بدش می‌آید از وقتی که دید چادرش را هرطرف با دستِ طفلان می‌کِشند با طنابی که به دستش داشت مشکل می‌رود با طنابی که به گردن داشت آسان می‌کِشند سنگ بود و چنگ بود و شعله اما هیچ یک طفل را دنبالِ بابا نیزه‌داران می‌کِشند خواست با پایش بیاید زجر اما گفت نه طفلِ خواب آلوده را بِینِ بیابان می‌کِشند خیره خیره بر سرِ بابا نگاهی کرد و گفت از تنورِ گرم مردم بیشتر نان می‌کِشند قسمتی از گیسویش با پیرزنها مانده است بسکه در این کوچه‌ها مویِ پریشان می‌کِشند گفت دیگر عمه دندانهای شیری‌ام نماند وای با سیلی چرا در شام دندان می‌کِشند ⏹ ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ انگار روح فاطمه در او دمیده بود آیینه ای که دیده عالم ندیده بود هنگام خواب در بغل عمه زینبش دختر نگو بگو ملکی آرمیده بود از هر طرف پدر به تماشاش می نشست از بس که او به حضرت زهرا کشیده بود یادش به خیر آن شب جشن سه سالگیش با با دو گوشواره زیبا خریده بود یادش به خیر روز تولد برای او زینب براش چادر مشکی بریده بود چادر به سر که کرد دل خانواده رفت گویا که مهر درشب تیره دمیده بود آورد سینه ریز قشنگی عمو براش خوشبخت تر ز او به خدا کس ندیده بود بعد از پدر به سینه او غم سپرده شد افسوس هر چه داشت به تاراج برده شد حالا به روی خاک خرابه فتاده است طفلی که بیش از همه زخمی جاده است حالا نه گوشواره به گوش و نه سینه ریز بر سینه داغ خاطره ها را نهاده است دیده به گوش دختر شامی به چشم خود آن گوشواره ها که پدر هدیه داده است آن که به بوسه ی پدر از خواب می پرید کارش به تازیانه و سیلی فتاده است ازبس گرفته سیلی از او نور دیده را کم سو ترین ستاره این خانواده است روزی غزال خانه ارباب بود و حال زینب شده عصایش اگر ایستاده است او که همیشه شانه عباس جاش بود در زیر دست و پاچقدر اوفتاده است این غصه اش نبود که دشمن مرا زد است تنها غمش همین شده بابا نیامده است آنقدر گوشه ویرانه روضه خواند آخر به بزم گریه خود شاه را کشاند میخواست از ادب برود پیشواز او خود را کشان کشان طرف آن طبق رساند تا که رسید دور پدر گشت و گشت وگشت بر روی خویش لطمه زد نوحه خواند و خواند فرشی نداشت پهن کند پیش پای او سررا به روی زلف پریشان خود نشاند آهسته و بریده بریده سلام کرد این لکنت از سیاهی شب یادگار ماند هر زخم را که دید نفس سخت تر کشید هنگام دیدن لب بابا نفس نماند «این لب هزار بار مرا بوسه داده است» این گفت و لب به روی لب یار جان فشاند او رفت و هیچ وقت جدا از محن نشد مثل حسین کنج خرابه کفن نشد ⏹ ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ "از خاک عطر نم نم باران بلند شد از جای خود به شوق فراوان بلند شد یک مشت آب هدیه برای رباب برد کم کم صدای خنده ی طفلان بلند شد بابا رسید و بوسه به دستان او گذاشت" این خواب دختریست که یک آن بلند شد- و دید خیمه ها همه آتشفشان شده فریاد زد به سمت بیابان بلند شد از پشت خارها که به آنسو نگاه کرد خورشید سربرهنه پریشان بلند شد باور نکرد و بغض خودش را به باد داد این شد که دست مرد نگهبان بلند شد شب بود...آیه آیه زمین خورد والضحی از نی صدای حضرت قرآن بلند شد دختر گرفته بود دلش را که ناگهان از خانه های کوفه بوی نان بلند شد وارد شدند خسته و شلاق کافری از جا به احترام یتیمان بلند شد ⏹ ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ بابا پناهگاه جهان گسترت کجاست تنها به شام آمده‌ای لشکرت کجاست مشتاق دستبوسی باب الحوائجم عباس، آن برادر نام آورت کجاست دیدم به کربلا بدنت پاره پاره بود نالان ز پا فتادم و گفتم سرت کجاست امشب ولی به عکس شده صحنه وصال بینم سرت میان طبق، پیکرت کجاست ای قائم الصلوة ببین صبح می‌دمد وقت اذان رسیده علی اکبرت کجاست مشکن دل رباب که او دل شکسته است بشکن سکوت را و بگو اصغرت کجاست روی کبود شاهد مظلومی من است ای کان عدل محکمه داورت کجاست از در مران «کلامی» هجران کشیده را ما را پناهگاه بغیر از درت کجاست ⏹ ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ روزگاریست که با گریه هم آغوش شدم در پی آینه ام آینه بر دوش شدم هیچ کس از من آواره سراغی نگرفت در خرابات غم انگار فراموش شدم به گمان همه از خستگی ام خوابم برد غافل از آن که من از هجر تو بیهوش شدم بین هر کوچه و هر طعنه ای و هر سیلی هر کجا از تو خبر بود همه گوش شدم آه فریاد رسم شد که طبیبم برسد تا زدم بوسه به لبهای تو خاموش شدم ⏹ ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ دیر به دادم رسیدی ای سر زخمی کاش بمانی کنار دختر زخمی باز بسوزان مرا به سوز صدایت باز صدایم بزن زحنجر زخمی نذر تو کردم تمام بال و پرم را حال ببین حال این کبوتر زخمی چیز زیادی نمانده از من خسته نیمه ی جانی میان پیکر زخمی طاقت برخاستن ز خاک نمانده نای پریدن نمانده با پر زخمی پرپر و پژمرده ام خودم ولی امشب مست تو ام ای گل معطر زخمی نور تو در کنج آن تنور چه می کرد ای سر خاکی ، سرپر خون، سر زخمی ای به فدای سرت بیا که ببندم زخم جبین تو را به معجر زخمی ⏹ ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ نشسته ام که در آیی به منزلی که ندارم تو را چگونه بخواند دلم ، دلی که ندارم خیال روی تو می کشت و من هنوز بر آنم که خون بها بستانم ز قاتلی که ندارم فراق نیز نماند است تا ز درد بگریم چگونه تاب بیارد مفاصلی که ندارم نه روسری به سر من نه گوشواره به گوشم نه ناقه ای که رود زیر محملی که ندارم ⏹ ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ گفتی حرم، بیا حرمُ اللهِ ما ببین در گوشۀ خرابه بیا، شاهِ ما ببین شاهِ سه سالۀ حرمِ شام را نگر سلطانِ قلبهای پُر آلام را نگر شاهی که صد خلیفه از او واژگون شوند شاهان همه، ز آهِ شبَش سرنگون شوند وقتی که با خداش مناجات میکند سوزَش خرابه را چو خرابات میکند یک ناز او نیاز جهان را برآورَد دستِ دعای او به خرابه سر آورَد وقتی که با سرِ پدرش روبرو شود کاخ ستم ز نالۀ او زیر و رو شود دستانِ کوچکش، گِرهِ کور وا کند درد دل تمام حرم را دوا کند ویرانه ای که رأسِ حسین است ساکنش منّت کِشَند، نورِ تمامِ اماکنش کعبه به احترام رقیه ادب کند او را خدا عقیلۀ زینب لقب کند ما نوکران حضرت سلطان رقیه ایم دلدادگان درگهِ جانان رقیه ایم در بارگاه اوست سرِ اولیا بخاک بر آستان اوست رُخِ انبیا بخاک زهرا اگر که ام ابیهای مصطفاست بی بی رقیه اُمِ اَبيهاي کربلاست □ □ □ ای نورِ دیده، گر چه بظاهر تو کوچکی مادر تویی، که گفته در عالم تو کودکی از خارهای پای تو گُل کرده راهِ عشق آهِ یتیمی اَت، شده صدها سپاه عشق بر تو مدافعان حرم سر نهاده اند چندین هزار کشته به راهِ تو داده اند ما هم مدافعِ حرمِ کفوِ زینبیم گریه کنانِ عمرِ کمِ کفوِ زینبیم بس گریه میکنیم که تا بر جنون رسیم با اشک دیده تا لب دریای خون رسیم □ □ □ گفتی دمارِ کاخ نشینان درآورَم جانی نمانده بود که دستی برآورَم قدّم نمیرسید پدرجان، فدای تو در مجلسِ یزید شنیدم صدای تو دردم زیاد بود ولی روی پَنجه اَم برخاستم، که داد عدویت شکنجه ام گیسوی سوخته، قدِ خَم، صورتِ کبود شلاقِ خیس، مُشت و لگد، خندۀ یهود در بینِ جمع، در وسطِ سوت و هلهله گاهی مرا کشید به مو، گه به مقنعه بابا هنوز موی سرم درد میکند از تازیانه ها کمرم درد میکند ⏹ ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
بسم الله الرحمن الرحيم محمدحسن_بیات_لو ▶️ قسم به ساحتِ ذکرِ شریف "هو" بابا به روی من شده این اشک آبرو بابا "عدو شود سبب خیر گر خدا خواهد" چه خوب شد که شدم با تو روبرو بابا چه حیف شانه نداری که سر بر آن بِنَهم بگویم از غمِ خود شرحِ مو به مو بابا مرا ببخش که نشناختم تو را اوّل به چهره ی تو نمانده ست رنگ و رو بابا! خداش خیر دهد راهِب مسیحی را ... که با گلاب تو را داده شُستِشو بابا ! الهی خیر نبیند که خولی نامرد کشید دست به روی تو بی وضو بابا !! نمانده وقتِ زیادی به رفتنم ، حالا.‌‌.. شدم کنارِ سرت گرمِ گفتگو بابا بیا و باز صدایم بزن "رقیه ی من" تو هم بخواه ز من که "بگو بگو بابا" چه خوشگذشت به من این سفر کنار عمو چه بد گذشت به من شام بی عمو بابا ! لبِ ترک ترکت را ندیده می بوسم..‌. چه خوب شد که به چشمم نمانده سو بابا چه قدرسخت لبت چوب خورده، باباجان چه قدر سخت بریده شده گلو بابا ! ⏹ ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ ﺷﻜﻮﻫﯽ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﺩﺧﺘﺮﺍﻥ ﺩﺍﺷﺖ ﺳﺮﯼ ﺑﺎﻻﺗﺮ ﺍﺯ ﻫﻔﺖ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺩﺍﺷﺖ ﺍﮔﺮ ﭼﻪ ﺳﻦ ﻭ ﺳﺎﻟﺶ ﻏﻨﭽﻪ ﻣﯽ ﺯﺩ ﻭﻟﯽ ﮔﻞ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻗﻠﺒﯽ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺩﺍﺷﺖ ﻣﯿﺎﻥ ﻫﻖ ﻫﻖ ﻭ ﻻﻻﯾﯽ ﻭ ﺍﺷﮏ ﺩﻭ ﺗﺎ ﭼﺸﻢ ﺳﯿﺎﻩ ﺭﻭﺿﻪ ﺧﻮﺍﻥ ﺩﺍﺷﺖ زبان بسته اگر چه در قفس بود کبوتر بود ، حس آسمان داشت ﻧﻪ ﯾﺎﺭ ﻭ ﯾﺎﻭﺭﯼ ، ﻧﻪ ﻫﻢ ﺯﺑﺎﻧﯽ ﻧﻪ ﻫﻢ ﺑﺎﺯﯼ ﻣﯿﺎﻥ ﻛﻮﺩﻛﺎﻥ ﺩﺍﺷﺖ ﺳﺮ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺷﺎﻡ ﻭ ﻛﻮﭼﻪ ﻫﺎﯾﺶ .... ﻧﻪ ﺍﺯ ﺳﯿﻠﯽ ﻧﻪ ﺍﺯ ﻃﻌﻨﻪ ﺍﻣﺎﻥ ﺩﺍﺷﺖ دقیقاً " ﺷﻜﻞ ﺯﻫﺮﺍ ".... ﺭﺍﻩ ﻣﯽ ﺭﻓﺖ ﺳﻪ ﺳﺎﻟﺶ ﺑﻮﺩ ﺩﺭﺩ ﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻥ ﺩﺍﺷﺖ ﻫﻤﯿﻦ ﻛﻪ ﻟﺐ ﺯ ﻟﺐ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﺩﻕ ﻛﺮﺩ ﺯ ﺑﺲ ﻟﺐ ﺟﺎﯼ ﭼﻮﺏ ﺧﯿﺰﺭﺍﻥ ﺩﺍﺷﺖ ﺗﻨﯽ ﺗﺮﺩ ﻭ ﺷﻜﺴﺘﻪ ﻣﺜﻞ ﺷﯿﺸﻪ ﻛﻪ ﯾﻚ ﺧﻂ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻧﺶ ﺍﺭﻏﻮﺍﻥ ﺩﺍﺷﺖ ﺑﻨﻔﺶ ﻭ ﺯﺭﺩ ، ﻧﯿﻠﯽ ، ﺍﺭﻏﻮﺍﻧﯽ .... ﺧﺮﺍﺑﻪ ﻧﯿﻤﻪ ﺷﺐ ﺭﻧﮕﯿﻦ ﻛﻤﺎﻥ ﺩﺍﺷﺖ ﺯﻥ ﻏﺴﺎﻟﻪ ﺭﻭﯾﺶ ﺁﺏ ﻣﯽ ﺭﯾﺨﺖ ﻭ ﺁﯾﻪ ﺁﯾﻪ ﻛﻮﺛﺮ ﺑﺮ ﺯﺑﺎﻥ ﺩﺍﺷﺖ ... ⏹ ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯