eitaa logo
کانون مداحان
27.8هزار دنبال‌کننده
22.7هزار عکس
23.5هزار ویدیو
220 فایل
کانون مداحان استان مرکز آموزش عمومی ، تخصصی و سطح عالی مداحی اهلبیت علیهم السلام خیریه فرهنگی ذاکرین امام حسین علیه السلام
مشاهده در ایتا
دانلود
«یک اربعین هجران» زینب ای در هر خطر یار امام کربلا خوش آمدی خواهرسلام السلام ای یار چندین ساله ام باغبان یک گلستان لاله ام ای که زهرا و علی را دختری سرفرازم چون تو دارم خواهری ای گرفته از رخ دشمن نقاب خوش درخشیدی بسان آفتاب گر نبودی کوفه و شام بلا دفن می شد نام من در کربلا خواهرم ممنونم از یاری تو مرحبا بر این علمداری تو آمدی خواهر فدای مقدمت ای بقربان قدِ از غم خَمَت آمدی خواهر دوباره کربلا تو مگرکم دیده ای اینجا بلا؟ آمدی آنجا که دل خون کردنت درغم مرگم پریشون کردنت ای ز هر سو بردلت باریده درد این چهل روز دوری ام باتوچه کرد؟ ای رشیده ، سرو قدِ تو خم است صورتت چین وچروک و درهم است جان مادر نیست زینب باورم اینقدر تو پیر گردی خواهرم آمدی با اشک وآه ای دل غمین خیرمقدم گویمت ای نازنین اولین باراست خواهر ما دوتا این چنین گردیده ایم ازهم جدا توسلامم کرده ای ای دل کباب سر ندارم تا تو را گویم جواب ای سراپا ناله و اندوه و درد این چهل روزه غمم با تو چه کرد؟ آمدی درگلشنی که یاس نیست خواهرم اینجا دگر عباس نیست یاد داری زینبم آن جمع را؟ آن همه پروانه دور شمع را؟ در کنار خود برادر داشتی قاسم و عباس و اکبر داشتی بادل خون آمدی ای دل کباب نیست عباسم دگر گیرد رکاب تاکه دیدم غصۀ جانکاه تو آمدم من با سرم همراه تو گرچه از نیزه نگاهت کرده ام گوش بر افغان و آهت کرده ام گریه کردم تا که برسر می زدی ناله های ای برادر می زدی کاش می شد آیم استقبال تو تابپرسم چون همیشه حال تو چشم من روشن رسیدی ازسفر از سفرخواهر چه آوردی خبر؟ هرچه می گردم میان کاروان از رقیه نیست خواهرجان نشان خواهرم روح و روان من کجاست؟ دخترشیرین زبان من کجاست؟ خواهرم ازمن مگرافسرده است؟ یامگر از دوری من مُرده است؟ دارد اینک خواهشی از توحسین ازگلوی خسته ات برگو، حسین شد دلم تنگ برادر گفتنت دوست دارم روی زانو خفتنت خواهری که بوده ای چون مادرم همچو مادر کن دعایم خواهرم درد دلهای مرا «مداح» گفت بیت بیت از سوز دل با آه گفت علی اکبراسفندیار«مداح» ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
من سلاحم گریه و با گریه طوفان می کنم سنگ را حتی به وقت گریه ، گریان می کنم مثل زهرا مادرم ، مثل رقیه خواهرم دودمان ظلم را با اشک ویران می کنم زندگانی مرگ تدریجی است بعد از کربلا کنج غربت درد را با درد درمان می کنم بی اراده ذکر لب عجل وفاتی می شود هر زمان که یاد از شام غریبان می کنم گاه یاد قاسم و گاهی به یاد اکبرم هر زمان که قصد رفتن بر گلستان می کنم حرمله داد مرا بدجور در آورده است تا توانم لعن بر آن نامسلمان می کنم هر کجا که حرف "کفن و دفن" آید در میان بی اراده یادی از آن جسم عریان می کنم تا صدای قاری قرآن به گوشم می رسد یاد از آن مجلس و آن چوب و دندان می کنم خواهرم آن شب جلوی چشم من دق مرگ شد شرم از آن ماجرای کنج ویران می کنم   شاعر : محمد حسین رحیمیان ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
بسم الله الرحمن الرحيم گریه کردم بس که از داغ تو بیمارم حسین(ع) تار می بیند دو چشمانِ عزادارم حسین(ع) می نشیند با شروعِ روضه چشمانم به اشک تا ابد این رزق را از مادرت دارم حسین(ع) پای کارت ایستادم! چون بدون فوتِ وقت- آمدی! تا که گره افتاد در کارم حسین(ع) دست هایت را رها کردم، زمین خوردم! ببخش... بد نمک نشناسم آقا، سهل انگارم حسین(ع) جا نمانم! این بلا از هر بلایی بدتر است جا نمانم اربعین! مشتاقِ دیدارم حسین(ع) مشکلات من فقط کنج حرم حل میشود دعوتم کن کربلا! خیلی گرفتارم حسین(ع جانِ آن خواهر که با دستانِ بسته رفت و گفت: راهیِ دروازۂ ساعات و بازارم حسین(ع) سنگباران بود و نامحرم! خدا صبرش دهد گفت چشم از چشمهایت برنمیدارم حسین(ع)! مرضیه عاطفی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
در بزم عشق شاه شهیدان روزگار ای دل بنال از دل و از دیده خون ببار جسمش به روی خاک و در آن آفتاب گرم رأسش به روی نیزه ،به هر شهر و هر دیار اطفال بی پناه و یتیم شهید عشق با چهره های خسته زغم های بیشمار دخت علی عقیله ی آل رسول عشق در مجلس یزید ،زبانش چو ذوالفقار در هم شکست،کاخ یزید و یزیدیان با خطبه های حیدری خود ،به افتخار موی سرش سفید شدو قامتش خمید از دیده خون چکید،به هر لیل و هر نهار چشم سرش فتاده به نی ،بر سر حسین چشم دلش،به کرببلا،،بر سر مزار از گوشه ی خرابه مگو واعظی مگو از کودک سه ساله ی بی جان و بیقرار حاج کاظم واعظی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
در خیمه بلا دیدی و در تب ماندی با گریه و با داغِ لبالب ماندی تنها شد و از تمام دارِ دنیا... تنها تو برای عمّه زینب(س) ماندی! شاعر: مرضیه_عاطفی
گدای دوره گرد کوچه هایم اسیر عشق شاه کربلایم به هر جا شمع بزمی برفروزد چو پروانه درآن بزم عزایم فضای بزم عشاق حسینی بود هم کعبه ،هم کرببلایم اگر خوبم وگر بد،هرچه هستم نیم بیگانه ،مولا ، آشنایم به حق مادرت بنما قبولم فقیرم، مستکینم، بینوایم. برای عاشقانت رو ضه خوانم به اشک و آه و ناله مبتلایم تمام مایه ام اشک غم توست قبولم گرکند ذات خدایم اگرچه واعظی لایق نباشد مکن از دوستدارانت جدایم حاج کاظم واعظی درس آیین و وفا از روضه ها باید گرفت در فضای رو ضه ها رنگ خدا باید گرفت با گلاب اشک دل را آینه باید نمود بر غریبی حسین ،یکسر عزا باید گرفت درس ایثار و شهادت،در ره عشق حسین از دو و هفتاد تن،از کربلا باید گرفت عاشقانه،عارفانه،همچو یاران حسین در مسیر زندگی درس وفا باید گرفت درس عزت،درس غیرتمندی و درس شرف از رسول شاهدان نینوا باید گرفت صبر ایوب پیمبر،ذره ای از صبر اوست استقامت را زدخت مرتضی باید گرفت زیر و رو شد کاخ فرعون زمان با خطبه اش دین مداری را از او ،صبح و مسا باید گرفت بوسه زد بر حنجر ببریده ی شاه شهید از کتاب نانویسش،بوسه ها باید گرفت آری آری واعظی،سرمشق خود بنما،چنین درس آیین و وفا از روضه ها باید گرفت حاج کاظم واعظی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
السلام عمری به جگر ، داغ پدر داشت ، چه شد؟ جاری ز بصر ، خون جگر داشت ، چه شد؟ این روضه‌ی او نمی‌رود از یادم: یعقوب دوازده پسر داشت... چه شد!"
از ما عجیب نیست دعایی نمی رسد از تحبس الدعا که صدایی نمی رسد ما تحبس الدعا شده ی نان شبهه ایم ازنان شبهه هست کاربجایی نمیرسد پر باز می کنم بپرم، می خورم زمین بال و پر شکسته به جایی نمی رسد باید تنم پی سپر دیگری رود با روزه های ما به نوایی نمی رسد با دست خالی از چه پل دیگران شوم دستی که وقف شد به گدایی نمی رسد ای میزبان فدای تو و سفره چیدنت آیا به این فقیر غذایی نمی رسد من سالهاست منتظر یک ضمانتم آخر چرا امام رضایی نمی رسد از من مخواه بیش از این زندگی کنم وقتی برات کرب و بلایی نمی رسد ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
شهادت پیرمرد ِ بلا کشیده منم پسرِ شاه سربریده منم روضه خوانی که هرچه می گوید با دوچشم کبود دیده منم آنکه از ناقه دید بانوئی پایِ یک بوسه شد خمیده منم آن امامی که با تنی تب دار عقبِ ناقه ها دویده منم آنکه وقت فرار از خیمه نالة دختران شنیده منم آنکه در بین بوریا دلِ شب پیکر یک امام چیده منم آنکه درگوشة خرابة شام دفن کرده گلی شهیده منم همة روضه ها کنار ولی آنکه بازار شام دیده منم روضه را باز میکنم امشب سخن آغاز میکنم امشب روضه در یک کلام وای از شام دردِ بی التیام وای از شام کاش مادر مرا نمی زائید ناله های مدام وای از شام ناسزاهای بد به ما گفتند همه جایِ سلام وای از شام آن دیاریِ که کرده بازی با آبروی امام وای از شام قافله تا غروب گیر افتاد کوچه ها ناتمام وای از شام دخترِ فاطمه اذیت شد از نگاهِ حرام وای از شام گذر از کوچه هایِ تنگِ یهود آتشِ رویِ بام وای از شام جایِ حیدر ز دختر حیدر می گرفت انتقام وای از شام در میان ِ چهار هزار رقاص گریه در ازدحام وای از شام سر وتشت و پیاله های شراب چوبِ بی احترام وای از شام من چهل سال گریه میکردم با همین یک کلام وای از شام ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
ايه اصــــل و نسب در گردش دوران زر است هر كسي صاحب زر است او از همه بالاتر است دود اگر بالا نشيند كســـر شــأن شــعـله نيست جاي چشم ابرو نگيرد چونكه او بالا تراست ناكسي گر از كسي بالا نشيند عيب نيست روي دريا، خس نشيند قعر دريا گوهر است شصت و شاهد هر دو دعوي بزرگي ميكنند پس چرا انگشت كوچك لايق انگشــــتر است آهن و فولاد از يك كوه مي آيند برون آن يكي شمشير گردد ديگري نعل خر است كــــره اسـب ، از نجابت از پـس مــــادر رود كــــره خــر ، از خــريت پيش پيش مــــادر است كاكـل از بالا بلندي رتبــه اي پيدا نكرد زلف ، از افتادگي قابل به مشك و عنبر است پادشه مفلس كه شد چون مرغ بي بال و پر است دائماً خون ميخورد تيغي كه صاحب جوهر است سبزه پامال است در زير درخت ميوه دار دختر هر كس نجيب افتـاد مفت شوهر است صائبا !عيب خودت گو عيب مردم را مگو هر كه عيب خود بگويد، از همه بالا تر است ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
حرم می سوزد و کاری ز دستم بر نمی آید در این دنیا دگر مانند من مضطر نمی آید رسانید این خبر را بر سر آشفته روی نی که خار رفته در پای رقیه در نمی آید نمی دانم چه باید کرد کار خواهر تو نیست میان دیده ی انظار بی معجر نمی آید عقیقی از تو غارت رفته و خلخال هم از ما به دست و پای اولاد علی زیور نمی آید بیا آرام کن قلب ربابت را بگو بانو رها کن فکر آن قنداقه را اصغر نمی آید خبر بردن به لیلا از علی اکبر بود مشکل خودت هر طور می خواهی بگو اکبر نمی آید تو را هر طور باشد می برم آخر به جایی که دگر نعل سُتوری بر تن بی سر نمی آید سری را که به روی دامن زهراست جای او تنور خانه ی خولی و خاکستر نمی آید ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
به بهانه ی ایام اسارت ال الله نبود غیر خدا در دل خداجویش نگفت جز سخن حق لسان حق گویش به ذوالفقار دو دم هیچ احتیاج نداشت هلاک اسکتوایش دشمنان ترسویش اگر چه بود معطر به عطر کوثر لیک حرام شد به حرامی شنفتن بویش دعاش جعفرطیار کرده هرکس که غلام خانه ی عبدالله ست و بانویش کشند خاک درش را به چشم مجتهدان  شوند مرجع تقلید ها سگ کویش به خاکبوسی این در ندیم سرور شد زبان نوکری اش شد زبان اردویش ارادت کم من در نگاه او کم نیست زیاد بار مرا می کشد ترازویش تمام عمر ز داغش زدم به سینه ی خود سیاه کرده تنم را سپیدی مویش میان روضه ی او مو سپید خواهم کرد قسم به روی کبودش قسم به گیسویش فدای صحن حیاطش که شد حسینیه اش و میزند خود جبرییل آب و جارویش بساط روضه ی زینب شبی نشد تعطیل مرا کشد به تلاطم همان تکاپویش بلای جان ولی را به جان خود بخرد کسی که حضرت صدیقه است الگویش شبیه مادر پهلو شکسته اش بشود همین که دست بگیرد به روی پهلویش گرفت تا پر چادر به پای او افتاد نمانده بود عقیله رمق به زانویش شبیه بود به حیدر شبیه تر هم شد همین که سنگ رسید و شکست ابرویش چه گریه دار که یک سال و نیم میگذرد هنوز رد طناب است روی بازویش علیرضا خاکساری ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯