eitaa logo
کانون مداحان
25.8هزار دنبال‌کننده
20.1هزار عکس
20هزار ویدیو
184 فایل
کانون مداحان استان مرکز آموزش عمومی ، تخصصی و سطح عالی مداحی. خیریه فرهنگی ذاکرین امام حسین (ع)
مشاهده در ایتا
دانلود
سلطان حسن (ع) سفره دارِ همه یِ عالمِ اِمکان حسن است جان حسینِ بنِ علی باشد و جانان حسن است اَیُّهَاالنّاس بدانید غلامَم آری اَیُّهَاالنّاس بگویید که سلطان حسن است صلحِ او بوده سبب سازِ قیامِ ارباب کربلا با سند و مَدرک و برهان حسن است شصت شب گریه کُنِ روضه یِ عطشان شده ایم تا بفهمیم در این سلسله باران حسن است بوده در کرب و بلا شاه اگر تشنه یِ آب تن به خاک است و سری خورده به رویِ نِی تاب با همه بی کسی و غربت و داغی که چِشید `همسری داشت حسین بنِ علی مثلِ رباب” قاتلِ جانِ تو شد مَحرمِ کاشانه یِ تو خانه را بر سرِ تو مَحرمِ تو کرده خراب سوختی در تب و زینب که سراغت آمد... باز شد روضه یِ سنگینِ سر و بزمِ شراب پیشِ چشمِ تو به لب چوب زند دشمنِ دین می خورد طفلِ حرم با لگدِ کینه زمین خبری شد اگر از تیر و تنِ تابوتم!!! یاد کن از عَلَم و گل پسرِ اُمِّ بنین تیرها می رسد و مشک بغل می گیرد علقمه فاطمه را کرده عزادار و حزین اسمِ عبّاس که آمد بویِ یاسی پیچید داغدارِ دو عمو شد قمرِ پرده نشین حسین ایمانی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
پر از اشکم پر از شوقم پر از دردم پر از آهم من امشب هیچ کس را غیر بابایم نمی خواهم من آن گنجم که در ویرانه ای کردند مستورم منم یاقوت سرخی که نگینِ خاتمِ شاهم به آتش می کشم این شهر را با آه سوزانم پدر جان سربلندت می کنم با عمر کوتاهم تنت در بین گودال و سرت کنج تنور افتاد بیا آغوش من ای یوسف افتاده در چاهم کجا بودی که همراهت عمویم را نیاوردی دلم می خواست برگردید بالای سرم با هم به دستم سلسله دارم به پایم آبله دارم بغل کن دخترت را خسته ام من،خسته از راهم برای خود نمی نالم، به حال عمه می سوزم اگر چه زخم دارم،درد را  راندم زِ درگاهم شبی از ناقه افتادم بماند که چه شد اما دگر پاهای من بابا نمی آیند همراهم... مجتبی شکریان ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
آغشته به خون کاش به دیدار نیاید یا نیزه‌نشین بر سرِ بازار نیاید در کنجِ خرابه همه گفتند: خدایا ای کاش که دختر بغلی بار نیاید بابای خوبم! کامِ تلخم را عسل کن این بی‌قراری را به آرامش بدل کن یک خواهش از تو دارم ای رأس بریده: از روی نی پایین بیا من را بغل کن بلبلِ خوش‌نوا شده خاموش تک و تنها و مضطر و بیهوش گریه می‌کرد و زیرِ لب می‌گفت: پس چه شد قولِ بوسه و آغوش؟ تیره‌روزی شبیهِ شب دارم من که "ام‌البکاء" لقب دارم هم‌چنان بی‌قرار آغوشم هم‌چنان بوسه‌ای طلب دارم من اگرچه سه‌ساله‌ام، پیرم دیگر از زنده‌بودنم سیرم سخت دل‌تنگت ای پدر هستم بغلم کن وگرنه می‌میرم معنای این اندوهِ سنگین را بفهمید بر دردهایش رمزِ تسکین را بفهمید این روزها خیلی دلم تنگ رقیه‌ست دختر بغل باید شود... این را بفهمید به سینه درد و غم بسیار دارد به روی چهره‌اش آثار دارد برای جرعه‌ای آغوشِ بابا چهل منزل فقط اصرار دارد حدیثِ عشق را آغاز کن باز پدرجان! دخترت را ناز کن باز در این ویرانه خیلی گریه کردم بیا آغوشِ خود را باز کن باز روحی زلال و پاک چون آیینه دارم داغی به قدرِ آسمان در سینه دارم در انتظار بوسه‌ای بر روی ماهم آغوش بگشا، حسرتی دیرینه دارم از چشم، جای اشکِ ماتم، خون ببارم من وارثِ اندوه و رنجی بی‌شمارم روزی در آغوشِ پدر می‌آرمیدم حالا به دامانِ بیابان سر گذارم بی‌حرمتی در کوچه و بازار هم بود تنها نه یک سیلی فقط، تکرار هم بود وای از پریشانیِ رگ‌های بریده آغوشِ آخر، آخرین دیدار هم بود آن ظهرِ پر خوف و خطر یادم نرفته آن نیزه‌دار خیره‌سر یادم نرفته هرچند روی خارِ صحرا جان سپردم نرمیِ آغوش پدر یادم نرفته طفلک تمامِ هستی اش تاراج باشد سینه سپر، سیلی خورِ امواج باشد روزی نیاید کاش بابا روی نیزه، دختر به آغوشِ پدر محتاج باشد جای کبودی را به بابایش نشان داد شرحی غم‌انگیز از جفای ساربان داد افتاد سر در دامنِ طفلِ سه‌ساله در التماسِ لحظه‌ای آغوش جان داد پدر! بر تنم جای سیلی به‌جاست بغل کن مرا، ورنه جانم فداست برای کنیزی مرا می‌برند بر این "ناروا" گر بمیرم، "رواست" درمانِ من و دوای من باشد و بس سوزِ دلِ بینوای من باشد و بس ای شمر! بلند شو از آن جای بلند آغوشِ پدر برای من باشد و بس در خواب دیدم وعده ای داد و عمل کرد با بوسه‌ای شیرین، دهانم را عسل کرد اصلا اسیرِ دستِ نامردان نبودم بابا خودش آمد مرا محکم بغل کرد پایان شب‌های سیاه و تارم آمد بابا: یگانه مونس و غم‌خوارم آمد ای کاش من را سخت در آغوش گیرد شاید دوباره خنده بر رخسارم آمد تا آخرِ عمرم سیه‌پوشِ تو هستم عالَم بداند من بلانوشِ تو هستم تو روی نِی هستی و من هم در خیالم بابا! فقط سرگرمِ آغوشِ تو هستم حالی پریشان دارم و بشکسته بالی، با من بگو کِی می‌رسد روزِ وصالی در خواب دیدم: گرمِ آغوشِ تو هستم من راضی‌ام، حتی به آغوشِ خیالی عادل حسین قربان ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سرآمد شب رسیده صبحم ای یار سلام ای ماه من مشتاق دیدار چرا پس سر زده؟جا خوردم اصلا چرا روی طبق؟خوابم من‌ انگار همینکه بویت آمد در خرابه گرفتم‌ دستهایم را به دیوار نبودی مثل زهرا گریه کردم ندیدی نیزه ها شد مثل مسمار اگر ماندم به لطف عمه بوده وگرنه مرده بودم بین بازار حلالم کن اگر بیهوش بودم نبودم در وداعت قبل پیکار تورا انداختند از نیزه صدبار مرا انداختند از ناقه صدبار کمی خوابیدم اما بد پریدم امان از زجر از‌چشمان بیدار نمی آیم‌ ازین‌ ویرانه بیرون ز‌ مردم دیده ام‌آزار بسیار سرت را از زمین برداشتم‌ من سر من‌ را ز روی خشت بردار دران مجلس خودت بودی و دیدی چه بد چشمند این مردان دربار به اشک دیده شستم صورتت را هزاران‌ زخم دیگر شد پدیدار بحق مادرم زهرای اطهر خدایا عمه زینب را نگه دار ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
گریه کن (ع) اینجا گدا شد پادشاه و دولتی کرد خوشبخت هرکه خدمتِ بی مِنتّی کرد اینجا تباکی های ما را هم خریدند پس خوش به حال هرکسی خوش خدمتی کرد مدیون لطف مادرم هستم همیشه کام مرا از روز اول تربتی کرد شکر خدا سینه زن و گریه کن هستیم چشمان ما را اشکِ بر تو قیمتی کرد شکر خدا تنها نمک گیر حسینیم پاگیرمان طعم غذای حضرتی کرد شکر خدا از کودکی با یا حسین جان زهرا خودش ما را گرفت و هِیئَتی کرد ما پای روضه با کسی شوخی نداریم ما را نگاهِ چپ به پرچم غیرتی کرد گفتند یا شب گریه کن یا روز، زهرا لعنت بر آن همسایه که بی حرمتی کرد آن شب که من از قافله جا مانده بودم بابا نبودی دخترت چه وحشتی کرد انگشتر و خلخال و معجر، گوشواره هر کس برای غارت ما نیَّتی کرد از کربلا، بازارِ کوفه، کنج ویران خنده به حال و روزِ من ، جمعیتی کرد دیگر چگونه می شود یک شب پدر جان از دستِ زجر و شمر، خوابِ راحتی کرد... مهدی شریف زاده ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
کریم غریب (ع) مولای ما کریم ولیکن غریب بود او دست گیر خلق ولی بی حبیب بود با او مدینه شد وطن بی نیازها بعد از خدا سخاوت او بی رقیب بود غیر از نمک به زخم دل خود دوا نداشت با آنکه بر تمامی عالم طبیب بود از دشمنان که کینه ی بسیار دیده است در بین دوستان خودش هم غریب بود در کوچه زخم خورده ی لبخند قنفذ و... در خانه هم اسیر زنی نانجیب بود شرحش هزار روضه ی مکشوفه می شود در محضر امام مغیره خطیب بود کابوس کوچه موی سرش را سفید کرد از کودکی ز حادثه ای بی شکیب بود دستی سیاه زندگی اش را سیاه کرد دستی که از مروت دل بی نصیب بود دل خونِ روزگار که در آخرین نفس پیش حسین راویِ شیب الخضیب بود حسن کردی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
✅شهادت امام حسن مجتبی (علیه السلام) 🔻حسن لطفی جذبه و جاذبه و جلوه‌ی اعظم حسن است علی و عالی و علامه و اعلم حسن است به خداوند بهشتش حسن آباد خداست شرف‌الشمس خداوندِ دو عالم حسن است بنویس از نفَسش فاطمه را می‌فهمند بسکه آئینه‌یِ پیغمبر اکرم حسن است از حسن جانِ علی بِینِ جمل فهمیدم دومین حیدرِ این قوم  مُسَلم حسن است چهارده تَن همه اوصافِ حسن را دارند دو حسن هست ولیکن همه از دَم حسن است بیشتر داد به هر کَس که اهانت کردَش بسکه بخشید که گفتیم خدا هم حسن است او حسین است و حسین است حسن پس خوب است بنویسیم که در هر دو مجسم حسن است بارها گفت حسین اینکه کریم این آقاست بارها گفت حسین اینکه مقدم حسن است کیست او قبله‌ی اصحابِ اباعبدالله نقشِ پُر جذبه ی هفتادو دو پرچم حسن است شیخ عباس قمی ، مُنتهی الآمالش گفت در کرببلا سیلِ دمادم حسن است شش شهیدند از او ، پس به محرم سوگند صاحبِ بیشترین سهم در این غم حسن است کاش می شد که بگویم به ضریحِ حرمش اینهمه غم حسن است اینهمه ماتم حسن است ابن طاووس بخوان  آه مُقَرَم بنویس روضه‌ی غربتِ شبهای محرم حسن است ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
با تیر آمدند به تشییع پیکرت خون می گریست در غم تو چشم خواهرت عمری ست روبه روی تو و چشم های توست تصویرِ گوشواره ی زخمی مادرت ای راز دار فاطمه! یادت نمی رود مادر چگونه خورد زمین در برابرت در خانه کاش مَحرَم اسرار داشتی مثل رباب کاش وفا داشت همسرت فرمانده ای غریب تر از تو ندیده ایم از هم گسست با طمع سکه لشکرت معلوم شد از این جگر پاره پاره ات دیگر رسیده است نفس های آخرت در کربلا اگر چه نبودی خودت ولی پرپر شدند جای تو گل های پرپرت تاریخ را ورق بزن و آخرش ببین افتاده است در دل صحرا برادرت ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
یامولاتی یارقیه«س»مددی السلام ای قُمری گلزار عشق بلبل باغ حسینی در دمشق ای صفای کاروان اهل بیت دختر شیرین زبان اهل بیت حوری کاشانۀ عشقِ حسین نازنین دُردانۀ عشقِ حسین ای گل زیبای باغ فاطمه داغ تو همرنگ داغ فاطمه ای که برده رنگِ رخسارت عطش ای به زبر تازیانه کرده غش یا رقیه ای شبم را قرص ماه ای چو زهرا گشته پهلویت سیاه بشکند دستی که سیلی زد تو را سرخ بودی رنگ نیلی زد تو را تو امید کاروان و عمّه ای بازگو از رنج راهت شمّه ای بازگو از شام و هم از رنج راه باچه دستی روی ماهت شد سیاه؟ زجر کوفی تا که کوبیدت زمین تا که سیلی زد به روی نازنین پای تو دیگر برایت پا نشد چشم سیلی خورده دیگر وا نشد صورت نازت شده سرخ و کبود حیف که آنجا عموجانت نبود هیچکس آیا ز تو پرسیده است یا رقیه جان مگر جُرمت چه بود ؟ عادت کودک به بابا گفتن است شب به لالایی مادر خفتن است کودکی که اُنس گیرد با پدر می شود از دوری او دربدر دختر بابایی مولا حسین بر پدر بودی عزیز و نور عین از شبی که خواب بابا دیده ای سفرۀ عمر خودت را چیده ای مانده ای در بین صحرا نابلد زجر می دادت نوازش با لگد در دل شب ناله ات رفت آسمان ای خدا پس عمه را برمن رسان یارب این تاریکیِ شب چون کنم؟ من بدون عمه زینب چون کنم ؟ پهلویت بشکست به بند آمد نفس گفتی ای بابا به فریادم برس تا پدر فریاد جانسوزت شنید عاقبت با سر به فریادت رسید تا پدرجان را به دامن دیده ای بوسه از لب های خونین چیده ای گریه ها با بغض و هِق هِق کرده ای تا که سر را دیده ای دِق کرده ای گفتگویت با پدر پیوسته شد وای من طومار عمرت بسته شد آه«مداح» با سه ساله ناله کن باغ چشمت را زخون پُرلاله کن شعراز:علی اکبراسفندیار«مداح» ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
افتخـارم همه این است گـدای حسنـم شکـرُ لله که من زیـر لوای حسـنم آنچه دارم همه از یـاریِ زهـرا و علـی است آبرویی است که دارای ولای حسـنم بانی نهضـت والای حسیـن است حسـن من هم از لطـف حسیـن است که پای حسـنم سَرور و سیـد و سـالار شهیـدان بهشـت گفـت من پیـرو بی چـون و چـرای حسـنم نام زیبـای حسـن ذکـر رسـول الله است حـرف جانـم حسـن افتـاد فـدای حسـنم گفـت پیغمبـر اکـرم به خـداوند قسـم همه ی عالـم عقبـاست برای حسـنم بی سپـاه است ولی لشکـر او هسـت حسیـن پدرش گفـت که عبـاس فـدای حسـنم می توان از دو لـب حیـدر کـرار شنیـد انبیاینـد مسلمـانِ عطـای حسنـم عهـد او گرچه شکستند خـُدا فرموده مـن خودم ضـامن هـر عهـد و وفـای حسنـم مـادرش فاطمه فرمـود غـریب است حسـن پس بگرییـد و بگیـرید عـزای حسنـم به غـریبیِ حسـن هرکه بگـرید به یقیـن به شفاعـت برسد روز جـزای حسنـم این همه خیمه و تکیه که حسینـم دارد یک حسینیه بسـازید بـرای حسنـم ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
شهادت حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام نمی خواهم بگویم آنچه بین کوچه ها دیدم مکن اصرار ای زینب، بدانی آنچه را دیدم به بند غم گرفتار و اسیرم تا دم مرگم که بند ریسمان بر گردن شیر خدا دیدم خدا داند که آن سیلی، شروع دردهایم شد به یک لحظه درآن کوچه،دوصد کرب وبلا دیدم از آن خنجر که برپایم نشست، هرگز نمی نالم که من مسمار را در سینه ی خیر النساء دیدم شرار طعنه و زخم زبان از زهر بدتر بود چه گویم من چه ها از دوستان بی وفا دیدم در این غربت شبیه جدّ خود خیرالبشر هستم که از ملعونه ای، همسر نما جور و جفا دیدم . ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
گریه کردم گریه دارم مثل رود جاریم یک نفر هم نیست اینجا تا دهد دلداریم تا توقف میکنم از پشت با پا میزنند بعد تو محکوم بر این رفتن اجباریم گاه چوب نیزه از شلاق دردش بدتر است آنقدر زد به تنم لبریز زخم کاریم من همان یک بار خوابیدم برایم کافی است از نگاه زجر میترسم پر از بیداریم نیست واضح صحبتم دندان ندارم عفو کن مشت محکم خورده ام در وقت گریه زاریم باورش سخت است میخواهند تحقیرم کنند باورش سخت است بین عده ای بازاریم دختران بابای خود را هی نشانم میدهند جان بابا نیمه جان از این یتیم آزاریم یک طبق آمد غذا آورده اند!اما چرا بوی تو دارد غذای سفره ی افطاریم؟! سیدپوریا هاشمی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
این قدر دختر بابایی من را نزنید همه ی هستی و دارایی من را نزنید قرص ماه است چه جوری دلتان می آید ؟ جلوه ی کامل زیبایی من را نزنید شده رنگ رخ او مثل کبودی تنش نازک این لاله ی صحرایی من را نزنید از غم دختر من عرش به هم می ریزد بی سبب ماه تماشایی من را نزنید همه با هم به سوی باغ تهاجم نکنید آه این یاس مسیحایی من را نزنید بوی زهراست که پیچیده در این ویرانه دختر کوچک شیدایی من را نزنید نانجیبان گل دردانه ی من نورسته ست این سه ساله گل زهرایی من را نزنید محمد مبشری ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
امام حسن مجتبی(ع)-شهادت اشک چشمای ترش میگه "نزن" لخته های جگرش میگه "نزن" میدونی چرا پس از این همه سال نفسای آخرش میگه "نزن" !؟ آخه زخم تازه رو نمک زدن غروره جوونی شو محک زدن وقتی بچه بود یه روز جلو چشش تو کوچه مادرشو کتک زدن روضه خون مدینه آه میکشه روی خاک که میشینه آه میکشه هرزمانی روی شونه ی کسی رد شلاق میبینه آه میکشه بوی دود میاد حریق یادش میاد روضه ها از این طریق یادش میاد رگ بازوش دو سه روزی میگیره وقتی از غلاف تیغ یادش میاد نگاهش انگاری غرق خواهشه دم آخری میخواد تنها باشه یاد پهلویی که پشت در شکست عمریه که پهلوهاش تیر میکشه دنیارو تار میبینه میون تشت در و دیوار میبینه میون تشت بیشتر از هرکسی سینه اش میسوزه نوک مسمار میبینه میون تشت نمیخواد کسی براش کاری کنه بالای سرش عزاداری کنه نمیخواد که بستری پهن بشه و... خواهرش بازم پرستاری کنه گرچه که اسیر درده همیشه گرچه کلی غصه تو زندگیشه ولی میشه فهمید از وصیتش هیچ روزی روز حسینش نمیشه کربلا همه رو از دم میزنن مادر و بچه رو باهم میزنن اونا که دیروز تو کوچه نبودن عوضش زینبو محکم میزنن علیرضا خاکساری ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سیدکمال میرصانعی: امامم دست هایش سلسله بود به پای کودکان هم آبله بود خدا داند ازاین داغ وازین غم نمازم در نشسته نافله بود بدیدم نیزه ها بیش از ستاره نظر کردم به جسم پاره پاره سری از تن جدا بر نیزه دیدم در این ره نیزه شد دارالزیاره نبیند خواهری غم ها که دیدم هلال آسا شده سرو رشیدم پی یک نازدانه در بیابان به روی خارها بس که دویدم سر ششماهه بر نیزه عیان بود رباب لالائیش ذکر زبان بود به سینه شیر دارم اصغرم کو دگر از شیر دادن نا توان بود مصیباتی فزون در شام دیدم دو چشم تر همه ایتام دیدم دف و نی پایکوبی های دشمن به جای تسلیت آلام دیدم نگاهی تا به ظرف آب کردم نظر بر مادر بی تاب کردم رباب خونجگر میگفت با خود ز اشکم اصغرم را خواب کردم مگر این غصه می گردد فراموش پدر پیش پسر گردیده مدهوش تنی که ارباً اربا شد به میدان پسر در پیش بابا گشته خاموش فضای علقمه عطر گل یاس شمیم جان فزای اشجع الناس دودست ازتن جدا فرق شکسته مزین شد زمین با خون عباس ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
امام حسن مجتبی(ع)-شهادت باید امشب بلند گریه کنیم مثلِ زینب بلند گریه کنیم که مرتب بلند گریه کنیم سوخت از تب..‌. بلند گریه کنیم گریه کن گریه گرچه تسکین است غمِ غربت عجیب سنگین است بر غریبی کریم ، گریه کنید پایِ دردی عظیم گریه کنید یادِ حالی وخیم گریه کنید بشنوید از قدیم گریه کنید چشمها را پُر آب‌تر بکنید حالِ ما را خراب‌تر بکنید زهر نوشید فاطمه نالید سبز پوشید فاطمه نالید هرچه کوشید فاطمه نالید خون که جوشید فاطمه نالید روی دامان مادرش اُفتاد روی دست برادرش اُفتاد بی وفایی نوایِ او را بُرد چنگی آمد عبایِ او را بُرد نیزه‌ای رانِ پای او را بُرد هق هقِ بی صدایِ او را بُرد دست بر قلبِ مضطرش نزنید پیشِ ما حرف همسرش نزنید ظرف یکسو آب هم یکسو طشت و قلبی کباب هم یکسو زینب و اضطراب هم یکسو جعده یکسو رباب هم یکسو پیشِ قاسم مقابل پسرش میچکد از محاسنش جگرش بعد مادر مغیره را می‌دید هِی مُکرر مغیره را می‌دید رویِ منبر مغیره را می‌دید پیش آن در مغیره را می‌دید او که این روزها کنارش بود زدنِ خانم افتخارش بود * * * یادش اُفتاد رویِ پا برخواست از دهانش که ناسزا برخواست دستِ نامرد بی هوا برخواست آنچنان خورد که صدا برخواست روضه‌ام گیرِ سنگِ دیوار است همه تقصیرِ سنگ دیوار است پسر ارشدش زمین اُفتاد با تمامِ قَدَش زمین اُفتاد بعدِ ضربِ بدش زمین اُفتاد چقدر بد زدش زمین اُفتاد خواست تا پا شود دوباره ، نشد بعد از آن حرف گوشواره نشد تاب دیگر قلم ندارد حیف وای آقا حرم ندارد حیف نه حرم سنگ هم ندارد حیف خادمی محترم ندارد حریف همگی زیرِ دِینِ آقاییم روضه خوانِ حسین آقاییم از خودش کاست از حسینش گفت او خودش خواست از حسینش گفت تا که برخواست از حسینش گفت یاد لبهاست از حسین گفت گفت رویِ لبت ترک بخورد بعد تو خواهرم کتک بخورد حسن لطفی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
﷽ *ما ملت امام حسینیم* *کلاسهای آموزش مداحی*اهلبیت* صبح جمعه ها *در سبک و روشهای* *سنتی و جدید* توسط اساتید مجرب همچون ■استاد حاج اصغر مسقطیان مداح اهلبیت ■ دکتر مهردادتقی زاده مداح اهلبیت ■دکتر مجید بهمنی مداح اهلبیت ■حجت السلام سید حسین موسوی مداح اهلبیت ■سعید علیپور مداح اهلبیت ■سجاد عابدی مداح اهلبیت ■محمدبراتیان مداح اهلبیت ■علی سلطانی مداح اهلبیت ■حسین داستانپور مداح اهلبیت ■علی اکبرمکاریان مداح اهلبیت ■استادناظرومدیرثابت عبدالله ترکی مداح اهلبیت ضمناً کلاس *مداحی روشندلان* با تقدیم اشعار به خط بریل بطورهمزمان برگزار می گرد ■همه هفته جمعه ها ■رٵس ساعت 9صبح خ سروش چهارراه عسکریه کوچه مهدیه دقیقامقابل مهدیه اصفهان *ویژه برادران* آنهم درمقاطع مختلف سنی وتحصیلی ( *بصورت رایگان*) نه فقط مداحان بلکه همه دوستان می توانند از *محتوای این کانالها* بهرمندشوند ╭════•🍁•════╮ سروش http://sapp.ir/maddahanesf 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
بدون‌شرح ... ...ولی با کلی حرف💐
پیام رهبر انقلاب به مناسبت هفته دفاع مقدس و روز تجلیل از شهیدان و ایثارگران 🔹گذشت زمان نتوانسته و هرگز نخواهد توانست یاد ارجمند شهیدان عزیز را از خاطر ملت ایران بزداید. این لوح درخشان همواره مزیّن به عنوان شهادت و یاد شهیدان خواهد ماند. 🔹این ذخیره‌ی تاریخی همواره به نسلهای ما امید و همت و جرأت خواهد بخشید تا گامها به سمت هدفهای والا را محکم و استوار بردارند و از دشمنی شیاطین خنّاسان عالم نهراسند. جبهه‌ی عدل و حق با این توان و آرایش الهی به پیروزیهای بزرگ دست خواهد یافت انشاالله. سیّدعلی خامنه‌ای ۳ مهرماه ۱۳۹۹
😔 ♦️کاش پای دل من هم به نوایی برسد اربعینی، حرمی، کرب و بلایی برسد ♦️آری؛ آقاتر از آنی تو که راهم ندهی دارم امید که از دوست ندایی برسد 🕌 🌷 🌙
از قدیم گفته اند: "خاک سرد است؛ وقتی آن‌هایی را که خیلی دوستشان دارید از دست بدهید، کم کم آرام می‌شوید" ماه‌ها از رفتنت می‌گذرد.. از آن سحرگاهی که با شنیدن خبر شهادتت، بغضی سنگین بر دیواره گلویمان چنگ انداخت و حس تلخ یتیمی، پیکر لرزانمان را در آغوش فشرد. داغ رفتنت هنوز تازه است حاج قاسم! این داغ ، روی سینه‌مان سنگینی می‌کند. خاکِ تو سرد نیست ! گرمِ گرم است.. سردار دل ها حاج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
••• باید نام سه میلیون جامانده را هم به لیست قربانیان اضافه کرد...💔 🥀