eitaa logo
کانون مداحان
28هزار دنبال‌کننده
23.1هزار عکس
24هزار ویدیو
230 فایل
کانون مداحان استان مرکز آموزش عمومی ، تخصصی و سطح عالی مداحی اهلبیت علیهم السلام خیریه فرهنگی ذاکرین امام حسین علیه السلام
مشاهده در ایتا
دانلود
نزدیک سه روز میشود پیر شدم از حرمله و زجر و سنان سیر شدم برخیز و ببین چه آمده بر سر من برخیز و ببین که سوخت بال و پر من بعد تو به من سخت تر از سخت گذشت بختم چقدر بعدِ تو بد بخت گذشت از روی سنان مرا ببین یک لحظه پای دل من بیا بشین یک لحظه هر چند اسیر جمع نامرد هستم اما بخدا مرد تر از مرد هستم ولله که کم نشد حسین شوکت من مانده به سر جاش همه عزت من معجر به سرم هست حسین غصه نخور تا مرد حرم هست حسین غصه نخور *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
راس تو را به سر نی، هرچه نظاره می‌کنم سیر نمی‌شود دلم ،نگه دوباره می‌کنم ز اشک و آه سینه‌ام، میان آب و آتشم چو با توام، از این میان کجا کناره می‌کنم گمان کنند دشمنان، نیست به کام من زبان ز دور بس‌که با سرت، به سر اشاره می‌کنم به دختران خود بگو، که گوشواره‌ها چه شد گریه به گوشواره نی، به گوش پاره می‌کنم هم سر تو بر سر نی، هم سر اکبرت ز پی گاه نگاه سوی مه، گه به ستاره می‌کنم رخت به خون که رنگ زد؟آینه راکه سنگ زد خنده ز آه خویشتن به سنگ خاره میکنم *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
چقدر همسفر روی نیزه دشوار است میان حلقه ی نا محرمان سفر کردن اسیرِ خنده ی یک مشت بی حیا شب وروز به زیرِ نیزه ی تو سر بزیر ،سر کردن چرا؟ چه شد؟ که دگر روی نی نمیخوانی بخوان دوباره بدانند ما مسلمانیم چه میزبانی خوبی برای ما کردند به زیر بارشی از جنس سنگ بارانیم چه میشود که بیایی به دامنم یک دم که بوسه گیرم از آن زخم روی لبهایت زبسکه خون سرت روی صورتت جاریست خودت بگو که چگونه کنم تماشایت ؟ گمان کنم که بیفتی ز روی نیزه زمین اگر که نیزه ات این بار یک تکان بخورد دویده ام نگذارم سه ساله ی حرمت نشان لطمه ز دستان این و آن بخورد چقدر همسفر روی نیزه دشوار است نمی شود که برایت به سینه ام بزنم من و نگاه پر از طعنه ای که سوی منست منی که دارم از این کوه درد می شکنم محمدحسن بیات لو *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
نزدیک دروازه رسیدم تا ،دلم سوخت خیلی میان این شلوغیها، دلم سوخت اوباش شهر کوفه دورم را گرفتند. در بینشان بودم تک و تنها، دلم سوخت وقتی کنیز سابقم نان دست من داد چیزی نگفتم به کسی اما، دلم سوخت اینها که میخندند من را میشناسند از چشم های آشنا آقا، دلم سوخت هرجا سرت را روی نی دیدم دلم ریخت دیدم سرت را زیر دست و پا، دلم سوخت پیرزنی که با عصا بر پهلویم زد هی ناسزا میگفت بر زهرا ،دلم سوخت دارند عبایت را حراجی میفروشند پس بیشتر از هر کجا اینجا، دلم سوخت زندانی کوفه شدم چشم تو روشن دیدی همینکه جای خوابم ،را دلم سوخت سید پوریا هاشمی *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
مبریدم، که در این دشت مرا کاری هست گرچه گل نیست ولی صحنه‌ی گل ‌زاری هست ساربانا،مزنید این همه آواز رحیل که در این دشت مرا قافله ‌سالاری هست من و این باغ خزان‌دیده خدا را چه کنم همره لاله‌رخان، لاله‌ی تبداری هست ساربان،تند مران قافله‌ی گل‌ها را که در این حلقه‌ی گل، نرگس بیماری هست نیست اندیشه مرا، از سفر کوفه و شام مهر اگر نیست، ولی ماه شب تاری هست تشنه‌ کامان بلا را، چه غم از سوز عطش ساقی افتاده ولی، ساغر سرشاری هست هستی‌ام رفته ز کف، بعد تو یا ثارالله هیچم ار نیست تمنای توام باری هست تا به مرغان چمن، رسم وفا آموزد یادگار از تو پرستوی پرستاری هست با وجودی که بود بار جدایی سنگین لله الحمد مرا روح سبک ‌باری هست گر چه از ساحت قدس تو جدایم کردند هست پیوند وفا با تو مرا آری هست باغبان چمن معرفت، آسوده بخواب که مرا شب همه شب دیده‌ی بیداری هست در نماز شب خود غرق مناجات توام یار اگر نیست ولی زمزمه‌ی یاری هست مبرید از چمن حُسن(شفق)را بیرون که در آنجا که بود جلوه‌ی گل خاری هست محمد جواد غفورزاده *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
مردم لباس پاره ما خنده دار نیست کاخ غرور کاذبتان پایدار نیست مردان ما به نیزه و در کوچه های شهر گرداندن زنان حرم افتخار نیست در سختی و بلا به خدا تکیه میکنیم سر می دهیم در ره او، این شعار نیست ای بزدلان ز بام به ما سنگ می زنید در دست های بسته ما ذوالفقار نیست زن های شهر کوفه چرا گریه می کنید؟ دیگر به گریه های شما اعتبار نیست در بین طعنه های وقـیح تمام  شهر بدتر ز طعنه های بد نیزه دار نیست وحید قاسمی *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
از پشت بام بر سر تو سنگ میزنند عمدً به پیش خواهر تو سنگ میزنند قرآن نخوان که گوش به قرآن نمیدهند این ها همه به باور تو سنگ میزنند از هوش میرود به خدا مادرش رباب وقتی به سوی اصغر تو سنگ میزنند آلاله های روی زمین را نگاه کن بر غنچه های پرپر تو سنگ میزنند این دختران به نیّت بازی نیامدند دارند سمت دختر تو سنگ میزنند آیینه ی غرور تو را تا که بشکنند بر من مقابل سر تو سنگ میزنند محمدحسن بیات لو *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
رأس تو را به روی نی ، هرچه نظاره می کنم سیر نمی شود دلم ، نگه دوباره می کنم شاعر: *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
سپردمت به غم و اشک و درد و آه حسین سپردمت به غروب و به قتلگاه حسین سپردمت به دلِ مادرم خداحافظ سپردمت به شب و نورِ ماه حسین سپردمت به کمان‌ها به تیر‌های شکسته به جایِ سوخته‌ی خیمه‌گاه حسین سپردمت به فراق و سپردیَم به فراق به گریه‌های یتیمانِ بی پناه حسین سپردمت به علمدارِ علقمه رفتم سپردیَم به هزاران نگاه حسین به خیزران سنان و به تازیانه‌ی شمر سپردیَم به مغیلانِ راه حسین نشته خاک غمت بر سرم خداحافظ بخواب ای پسرِ مادرم خدا‌حافظ *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
زینبت در کوفه دارد ماجرای دیگری آمدم از کربلا به کربلای دیگری عزت پنجاه سالم‌ را نگاهی خرد کرد کاش میرفتیم جز کوفه به جای دیگری جان زینب ! تو که میوفتی به من برمیخورد روی چشم من بیا نه زیر پای دیگری! به لباس پاره ام دارند طعنه میزنند آشنای دیگری با آشنای دیگری آی عباسم بیا این مرد را سیلی بزن میبرد چادر نمازم را برای دیگری کاش میشد نشنوی این جمله من را حسین خلق میخندند بر من با ادای دیگری بی حیای اولی را تا که دورش میکنم زود می آید سراغم بی حیای دیگری تا رقیه گفت بابا داد مردم شد بلند با خودم آورده ام نوحه سرای دیگری با علی و یاعلی من کوفه را برهم‌ زدم ساختم از حالشان حال و هوای دیگری زاده ی مرجانه را با خطبه ام گردن زدم پس بخوان‌حالا برایم لافتای دیگری دست بسته دستگیری کرده ام از کوفیان امده در کوفه گویا مجتبای دیگری *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
مبریدم ، که در این دشت مرا کاری هست گرچه گل نیست ولی صحنه ی گل زاری هست شاعر: *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
گرگ‌ها با عطشِ خونِ تنت سیر شدند سفره انداختی و باز نمک‌گیر شدند سنگ‌ها با سرِ تو آینه‌بازی کردند تا شکست؛ آینه‌در‌آینه تکثیر شدند آن قلم‌ها که نوشتند، «بیا منتظریم!» توبه کردند، در اکسیرِ طلا تیر شدند مشت‌هایی که به عشقِ تو گره می‌خوردند پوچ بودند، پُر از قبضه‌ی شمشیر شدند هیچ‌کس با دَمِ تو جرأتِ پیکار نداشت شمرها؛ تا نفست ریخت به‌هم شیر شدند مثل صفّین؛ نه این بار عوض شد مُصحف نیزه‌ها رحلِ سرِ آیه‌ی تطهیر شدند ذوالجناح از غمِ تو آه شد و خندیدند اسب‌هایی که به گودال، سرازیر شدند آیه‌های سرت از هولِ قیامت می‌گفت کودکانِ حرم از دیدن تو پیر شدند شاعر: *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*