eitaa logo
کانون مداحان
28هزار دنبال‌کننده
23.1هزار عکس
24هزار ویدیو
230 فایل
کانون مداحان استان مرکز آموزش عمومی ، تخصصی و سطح عالی مداحی اهلبیت علیهم السلام خیریه فرهنگی ذاکرین امام حسین علیه السلام
مشاهده در ایتا
دانلود
مردم لباس پاره ما خنده دار نیست کاخ غرور کاذبتان پایدار نیست مردان ما به نیزه و در کوچه های شهر گرداندن زنان حرم افتخار نیست در سختی و بلا به خدا تکیه میکنیم سر می دهیم در ره او، این شعار نیست ای بزدلان ز بام به ما سنگ می زنید در دست های بسته ما ذوالفقار نیست زن های شهر کوفه چرا گریه می کنید؟ دیگر به گریه های شما اعتبار نیست در بین طعنه های وقـیح تمام  شهر بدتر ز طعنه های بد نیزه دار نیست وحید قاسمی *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
از پشت بام بر سر تو سنگ میزنند عمدً به پیش خواهر تو سنگ میزنند قرآن نخوان که گوش به قرآن نمیدهند این ها همه به باور تو سنگ میزنند از هوش میرود به خدا مادرش رباب وقتی به سوی اصغر تو سنگ میزنند آلاله های روی زمین را نگاه کن بر غنچه های پرپر تو سنگ میزنند این دختران به نیّت بازی نیامدند دارند سمت دختر تو سنگ میزنند آیینه ی غرور تو را تا که بشکنند بر من مقابل سر تو سنگ میزنند محمدحسن بیات لو *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
رأس تو را به روی نی ، هرچه نظاره می کنم سیر نمی شود دلم ، نگه دوباره می کنم شاعر: *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
سپردمت به غم و اشک و درد و آه حسین سپردمت به غروب و به قتلگاه حسین سپردمت به دلِ مادرم خداحافظ سپردمت به شب و نورِ ماه حسین سپردمت به کمان‌ها به تیر‌های شکسته به جایِ سوخته‌ی خیمه‌گاه حسین سپردمت به فراق و سپردیَم به فراق به گریه‌های یتیمانِ بی پناه حسین سپردمت به علمدارِ علقمه رفتم سپردیَم به هزاران نگاه حسین به خیزران سنان و به تازیانه‌ی شمر سپردیَم به مغیلانِ راه حسین نشته خاک غمت بر سرم خداحافظ بخواب ای پسرِ مادرم خدا‌حافظ *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
زینبت در کوفه دارد ماجرای دیگری آمدم از کربلا به کربلای دیگری عزت پنجاه سالم‌ را نگاهی خرد کرد کاش میرفتیم جز کوفه به جای دیگری جان زینب ! تو که میوفتی به من برمیخورد روی چشم من بیا نه زیر پای دیگری! به لباس پاره ام دارند طعنه میزنند آشنای دیگری با آشنای دیگری آی عباسم بیا این مرد را سیلی بزن میبرد چادر نمازم را برای دیگری کاش میشد نشنوی این جمله من را حسین خلق میخندند بر من با ادای دیگری بی حیای اولی را تا که دورش میکنم زود می آید سراغم بی حیای دیگری تا رقیه گفت بابا داد مردم شد بلند با خودم آورده ام نوحه سرای دیگری با علی و یاعلی من کوفه را برهم‌ زدم ساختم از حالشان حال و هوای دیگری زاده ی مرجانه را با خطبه ام گردن زدم پس بخوان‌حالا برایم لافتای دیگری دست بسته دستگیری کرده ام از کوفیان امده در کوفه گویا مجتبای دیگری *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
مبریدم ، که در این دشت مرا کاری هست گرچه گل نیست ولی صحنه ی گل زاری هست شاعر: *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
گرگ‌ها با عطشِ خونِ تنت سیر شدند سفره انداختی و باز نمک‌گیر شدند سنگ‌ها با سرِ تو آینه‌بازی کردند تا شکست؛ آینه‌در‌آینه تکثیر شدند آن قلم‌ها که نوشتند، «بیا منتظریم!» توبه کردند، در اکسیرِ طلا تیر شدند مشت‌هایی که به عشقِ تو گره می‌خوردند پوچ بودند، پُر از قبضه‌ی شمشیر شدند هیچ‌کس با دَمِ تو جرأتِ پیکار نداشت شمرها؛ تا نفست ریخت به‌هم شیر شدند مثل صفّین؛ نه این بار عوض شد مُصحف نیزه‌ها رحلِ سرِ آیه‌ی تطهیر شدند ذوالجناح از غمِ تو آه شد و خندیدند اسب‌هایی که به گودال، سرازیر شدند آیه‌های سرت از هولِ قیامت می‌گفت کودکانِ حرم از دیدن تو پیر شدند شاعر: *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
عجیب غرقه به خون کرده اند ماهِ مرا به روی نیزه نشاندند سرپناهِ مرا مسیر خیمه و گودال را کتک خوردم کسی نبود بگوید به من گناهِ مرا منی که سایه ام از چشم شهر مخفی بود شنید گوش حرامی، صدای آهِ مرا بساط بازی شان با سر تو من را کُشت سنان و شمر گرفتند هر دو راهِ مرا به نعل تازهء ده اسب، پیش مادرمان هزار تکّه نمودند تکیه گاهِ مرا سپاه کوفه زنان را اسیر خود کرده میان سلسله هاشان ببین سپاهِ مرا زمان آن شده نفرین کنم به نامردی که بُرده پوشیه و چادرِ سیاهِ مرا سوار ناقهء عریان شدم، بگو عباس... بپوشد از همهء چشم ها نگاهِ مرا شاعر: *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
ای پیکر غلتیده بین خون ، سرت کو روی سرت عمامه ی پیغمبرت کو پیراهنت کو ، یادگار مادرت کو آه ای برادر جان ، بگو انگشترت کو عطر تنت پیچیده در صحرا عزیزم خون تو حتی سرخ کرده آسمان را بالا گرفتی دستهای ناتوان را تفسیر کردی واژه های مهربان را با دست خالی رد نکردی ساربان را انگشترت را کرده ای اهدا عزیزم تو ارباً ارباتر شدی از اکبر خود پرپر شدی پیش نگاه مادر خود فهمانده ای با حرفهای آخر خود داری خجالت میکشی از خواهر خود ای سربلند خوش قد و بالا عزیزم تو خسته بودی ، تشنه بودی ، بی هوا زد شاید وضو هم داشت در راه خدا زد مصراع بعد آتش به جان کربلا زد لعنت بر آن پیری که آمد با عصا زد بر غارت جسمت شده دعوا عزیزم این ضربه ها نظم نگاهت را بهم ریخت تا اسب رد شد فرم دست و پا بهم ریخت با روضه هایت عالم بالا بهم ریخت شاعر زبانت لال که زهرا بهم ریخت ای کشته ی تشنه ، لبِ دریا عزیزم شاعر: *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
قافله را تا زدند بانگ رحیلا ولوله‌ای شد که یا حسین دخیلا قافله می‌رفت بی‌حسین ولیکن دشمن او تا همیشه خوار و ذلیلا بر سرِ نی‌ها "سری به نیزه بلند است" سر چه سری، وَه چه با شکوه و جلیلا خواهر غمدیده رو به سوی برادر گفت که یارانمان کمند، قلیلا ناله‌ی قرآن ز روی نیزه برآمد گفت که خواهر: معَ الرسول ِ سَبیلا خواهر من! بعد من غریب نمانی عشق تو سجّاد، فاتّخِذهُ وَکیلا گفت: هوا گرم و راه شام زیاد است گفت: لک فِی النّهارِ سبحَ طویلا گفت: که شب را کجا بدون تو باشم گفت: قُم الیل را، وَ أقوَمُ قیلا گفت: که بی تو چگونه خطبه بخوانم گفت: سنُلقی علیک قولَ ثقیلا گفت: که از گوشه‌ی خرابه چه‌گویی گفت: بهشت است، جَنّةً وَ نخیلا گفت: که با زخم تازیانه چه سازم گفت: صبوری کنید، صبرَ جَمیلا گفت حسینش که من شهید تو هستم گفت: خدا شاءَ أن یَراک قتیلا شاعر: *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
تن ها به روی خاک تن ها به روی خاک مانده، سر نمانده چیزی به غیر از خاک و خاکستر نمانده جسم جوانان بنی هاشم به خاک است لشکر نمانده، ساقی لشکر نمانده با احتساب آتش خیمه یقینا چیزی برای دفن از اکبر نمانده با احتساب نعل های تازه حتماً چیزی هم از قنداقه ی اصغر نمانده زیباترین پروانه در گودال مانده پروانه ای که در تن او پر نمانده مادر کنار پیکرش روضه گرفته نایی برای گریه اش دیگر نمانده تقصیر قلب سنگ نیزه دارها شد حالا کنار او اگر خواهر نمانده آقا رسید و دید از نزدیک انگار انگشت آقا نیست، انگشتر نمانده! گفتند با گریه که آقا جز حصیری چیزی برای دفن این بی سر نمانده پیچید پیکر را میان بوریا و فرمود آقا: چیزی از پیکر نمانده با احتساب ضربه های آخر شمر حتما دگر چیزی از این حنجر نمانده وحید محمدی *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
یوسف‌ترین شهید خدا بعد از سه روز جسم عزیزش کفن نداشت یوسف‌ترین شهید خدا پیرهن نداشت او رفت تا که زنده کند رسم عشق را از خود گذشته بود، غم ما و من نداشت آنقدر عاشقانه به معراج رفته بود آنقدر عاشقانه که سر در بدن نداشت   خورشیدِ شعله‌ور شده بر روی نیزه‌ها... کنج تنور رفتن و افروختن نداشت هر کس شنید غربت او را سؤال کرد بعد از سه روز جسم عزیزش کفن نداشت؟! یوسف رحیمی *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*