فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
[حاج قاسم جان💔]
یاد انگشتر تو، شده داغ ما
یاد انگشتری شه کربلا ..
.
#دو_خط_روضه
#حاج_محمود_کریمی
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
#حضرت_زهرا
باران ضرر دارد برای یاس سالم
اینها چگونه یاس پرپر را بشویند؟
گیرم که شستند و به خاکش هم سپردند
فردا چگونه پهلوی در را بشویند؟
بعداز عبور آب و دست از سمت بازو
جای تو جا دارد که حیدر را بشویند
مهدی رحیمی
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
#حضرت_زهرا
شیرازه ی عفاف و حجاب و حیا و صبر
تنها به دست توست که مرد آوری کنی
ما شیعه زاده ایم به این دل خوشیم تا
بیمار می شویم کمی مادری کنی
حسن لطفی
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
#حضرت_زهرا
برای عرض ارادت به محضرت بانو
نبی به امر خدا روز و شب مقید بود
ز التماس دو دستم چه زود دل کندی
تویی که آمدنت خوب و رفتنت بد بود
محمدحسن بیاتلو
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
#حاج_قاسم_سلیمانی
شاعران: #سیدمحمدمهدی_شفیعی و #سیدعلیرضا_شفیعی
میزبان تو میشود ملکوت؟
یا ملائک درآستان تواند؟
لحظه ای که قنوت میگیری
همه ی شهر میهمان تواند
چتر این رحمت الهی را
بر سر اهل شهر گستردی
با تو همسایه ها چه خوشبختند
همه را یک به یک دعا کردی
ماکه همسایه ی تو نه.. اما
از ازل زیر سایه ات هستیم
در هیاهوی روز محشر هم
به نخ چادرتو دل بستیم
درس عشق است درس زندگی است
بین خانه صفا و سادگی ات
چه دفاع مقدسی شده است
در دل جبهه ایستادگی ات
بهتر از این کدام تقدیر است؟
در دفاع از علی شهید شدن
باب شد بعد از آن حماسه ی تو
در رکاب ولی شهید شدن
نام زهرا میان معرکه ها
نقش سربند حاج قاسم هاست
دل سردار ما سرای علی،
خانه اش وقف روضه ی زهراست
سالها بود بانی روضه
حال بر سفره ی تو مهمان است
حاج قاسم که مرد میدان بود
حاج قاسم که مرد میدان است
تو علمدار عزت و غیرت
کوثری.. کوثری و بی مانند
تو شب قدر عالمی زهرا
حیف قدر تو را ندانستند
ما از آن قدر ناشناسی ها
ما از این زخم ها عزاداریم
با در خانه ی تو میسوزیم
با در خانه ی تو میباریم
آه! بر غربتت شهادت داد
ریسمان..شعله...میخ..در...دیوار
سر به دیوار غم گذاشت علی
تکیه داده ست کوه بر دیوار
گوشه ای بچه های تو گریان
روضه برپاست کنج خانه ی تو
در دل آسمان چه غوغایی است
وقت تشییع مخفیانه ی تو
آه.. همراه یاس پرپر خود،
باغبان را علی به خاک سپرد
مثل گنجی که میشود پنهان
آسمان را علی به خاک سپرد
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
دمبهدم فاطمه با هر قدمش گفت: «علی»
چه مبارک قدمی و چه مبارک غزلی!
و خدا گفت «عَلِیٌّ بَشَرٌ کَیْفَ بَشَر»
و علی گفت که «زَهْرا بَشَرٌ کُفْوُ عَلِی»!
کیست زهرا؟ همه گفتند: همانند علیست
و علی کیست؟ همانی که ندارد بدلی
به خدا گفت: هوادار علی تا ابدم
و خدا گفت: هوادار علی از ازلی
گفت آهت به دل سنگ اثر خواهد کرد
که نماند پس از این لات و عُزیٰ و هُبَلی
بعد هر ذکرِ دعا، فاطمه نجوا میکرد:
«بِعَلِیٍّ بِعَلِیٍّ بِعَلِیٍّ بِعَلِی»
عصمت فاطمه یک سوره پر از تأویل است
پردۀ خانهاش از بالوپَر جبریل است
میبَرَد جامۀ نو را به گدا بسپارد
از همین پیرهن کهنه رضایت دارد
از پس پرده، ببین دست کریمش پیداست
سادگی پهن شده روی گلیمش، پیداست
سایهای خم شده و دست به پهلو زده است
سایه این خانۀ کوچک را جارو زده است
کیست او؟ نیست کسی در دو جهان مانندش
ابر و باد و مه و خورشید و فلک دربندش
ریسمانی که به پای همه بسته است زمین
پیش او سستتر است از نخ گردنبندش
آدمی بندگی آموخت اگر از پدرش
عالَم آزادگی آموخته از فرزندش
درِ توحید دری بود که در آتش سوخت
درِِ تزویر دری بود که حیدر کَنْدَش
کار مولا شده بر چهرۀ او زل بزند
که مگر باز شود باز گل لبخندش
نور با آینه وقتی که مقابل باشد
ذره کوچکتر از آن است که حائل باشد
نور، زهراست و آیینه علی؛ ذره کجاست؟!
که در این بین فقط عاطل و باطل باشد!
برترین خلقت دنیاست، عجب نیست اگر
که علی نیز به زهرا متوسل باشد
رو به قبلهست همهعمر، خدا میداند
قبله بایِست بهسمتش متمایل باشد
اگر این طرز نماز است که او میخوانَد
ترس دارم که نماز همه باطل باشد
دل محال است؛ ولی عقل دلش میخواهد
بین زهرا و خدا فاصله قائل باشد
فعل اگر چرخش و دستاس اگر مفعول است
قید عشق است، اگر فاطمه فاعل باشد
یک نفر آمده در را به لگد میکوبد
پشت در باز هم ای کاش که سائل باشد
نیمرخ میشود، انگار علی آمده است
ماه، دیگر به دلش نیست که کامل باشد
مانده در دستِ که راوی بگذارد مرهم
بس که بیمار و پرستار شبیهند به هم
محمدحسینملکیان
(فراز)
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
#حضرت_زهرا_س_مدح
دل ما نیست غیرِ با زهرا
السلام علیکِ یا زهرا
ای که حیرانِ عصمتت مریم
مظهرِ عفت و حیا زهرا
ما همه در طوافِ چشمانش
برترین جلوهی خدا زهرا
همه اسباب در اشارهی اوست
حاجت ما کند روا زهرا
در قیامت سؤال اگر کردند
من که لالم، جواب با زهرا
روز محشر که خلق حیرانند
بِنِگر میکند چهها زهرا
اوست انسیه، عصمتِ کبری
ما کجا، دامنش کجا زهرا
مادرِ آب، دخترِ دریا
آفتابِ خدانما زهرا
هیچکس همتراز زهرا نیست
پس حسابش بود جدا زهرا
اوست معنای آیهی تطهیر
محور اصلی کسا زهرا
بارالها خودت تفضل کن
دستِ ما را بگیر تا زهرا
اولین عاشقِ ولایت کیست؟
اولین ذوبِ مرتضی زهرا
بینِ آتش امیر خیبر گفت:
تا علی هست پس چرا زهرا؟
نامِ آتش میان شعر آمد
دلِ ما رفت کربلا زهرا
خیمهای سوخت غرق در آتش
دختری گفت بیصدا زهرا
با تمامِ وجود میگوییم:
السلام علیکِ یا زهرا
شاعر: #عادل_حسین_قربان
🌹اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🌹
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
#فاطمیه
حق و ناحق را به شکلی تازه درمیآورند
جای ایمان و یقین، اما اگر میآورند
بوی آتش میدود در کوچهباغ نخلها
کیستند اینان که بغضی شعلهور میآورند؟
این جهنمجایگاهان را چه کاری با بهشت؟
خیر مطلق را نمیفهمند، شر میآورند
جبههی جنگ جمل اینجاست یا بیت بتول؟
با چه رویی کینهها را پشت در میآورند؟
صبر حیدر معجزهست اما ولینشناسها
پشت اعجاز سکوتش حرف درمیآورند
بعد پیغمبر مسلم بود زهرا رفتنیست
ناکسان دارند اسباب سفر میآورند
کاروان کوچکی در نیمهی شب بعد از این
زیر نور ماه مفقودالاثر میآورند
🔸شاعر:
#فاطمه_عارف_نژاد
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
#فاطمیه
با رفتن تو جوشن و لشکر ، چه فایده
عالم شود فدائی حیدر چه فایده
وقتی تو نیستی که نگاهت کند علی
گیرم کنم نگاه به اختر چه فایده
از خانه رفته عطر خوشِ نانت ای عزیز
درخانه عود و لاله و عنبر چه فایده
انداخت فضه سفره و گفتند بچه ها
در خانه نیست سایهٔ مادر چه فایده
با یادِ کوچه کاش نخوابد حسن دگر
خوابی که هست دلهره آور چه فایده
بر حیدری که شاهدِ افتادن تو بود
گویند اگر که فاتحِ خیبر چه فایده
در را به اشکِ هر شبه تعمیر کرده ام
مسمار را گرفتم از این در ، چه فایده
گیرم هزار بار که قرآن کنند ختم
وقتی جفا کنند به کوثر چه فایده
🔸شاعر:
#حامد_آقایی
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
#فاطمیه
صدای گریه خواب از دیده ی همسایه ها برده
همان هایی که مادر نامشان را در دعا برده
همیشه نام این و آن در آغاز دعا گفته
همیشه نام اهل خانه را در انتها برده
نماز فاطمه باریست روی دوش این عالم
همان باری که روی شانه هایش مرتضی برده
نماز فاطمه اشکی ست که هر قطره ی آن را
به قصد فخر، جبرائیل تا عرش خدا برده
نماز فاطمه رودیست جاری در دل دنیا
که هرجا رفته گویی چشمه ی آب بقا برده
نماز فاطمه _وقتی به حیدر اقتدا کرده_
دل از محراب و رکن و کعبه و سعی و صفا برده
بلال! آهسته رد کن اشهد ان محمد را
اذان تو قرار از مادر غمگین ما برده
اذان گفتی نفهمیدی چه کردی با دل زهرا
نفهمیدی اذان تو دل ما را کجا برده
اذان می گفتی و رد می شد از اینجا عزیزی که
سلامش سالها از خانه ی ما غصه را برده
کدامین خانه؟ آری خانه ای که صبح و شب هر روز
ملائک خاک فرشش را به قصد توتیا برده
کدامین فرش؟ آری پوستین پینه داری که
غبارش را مسیحا بابت دارو دوا برده
من از این خانه می گویم که هر کس حاجت خود را
درِ این خانه آورده ست بی چون و چرا برده
درِ این خانه را عمری ملائک سجده آوردند
درِ این خانه را یک روز شیطان زیر پا برده
نه تنها آدمی آتش هم از این در نشد نومید
همان آتش که عمری آبروی اشقیا برده
همان آتش که هُرمش تا جهان باقیست در عالم
نقاب از روی زشت کینه و جور و جفا برده
همان آتش که کوهی مثل حیدر در دلش دارد
همان آتش که رنگ از صورت آل عبا برده
همان آتش که دستی شد میان کوچه ناغافل
که نور از چشم حیران امام مجتبی برده
□
گرفت از پشت در این شعله ای را دست ناپاکی
غروبی سرخ، آتش را به دشت کربلا برده
در آن شب ماه با دست خدا در خاک پنهان شد
شب قدری که تقدیر جهان را در خفا برده
🔸شاعر:
#سعید_تاج_محمدی
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
#فاطمیه
حرفی بزن ای باصفا.. تا دق نکردم
پلکی بزن خیرالنسا.. تا دق نکردم
سنگین شده این سینه ام از غصه هایت
رحمی در این حال و هوا تا دق نکردم
بدجور در کارم گره افتاده بانو..
بگشا گره.. مشگل گشا تا دق نکردم
کل وجودت را گرفته زخم خونین
دردت بگو با مرتضا تا دق نکردم
از این سکوتت شاکی ام ای عصمت الله
حرفی بزن غم مبتلا تا دق نکردم
فرزند ارشد... گوشه گیری می نماید
رازی بگو از مجتبا.. تا دق نکردم
زهرا مگر که اتفاقی روی داده..
چیزی بگو از کوچه ها تا دق نکردم
🔸شاعر:
#محسن_راحت_حق
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
#فاطمیه
آتش در بی مهابا عمر زهرا را گرفت
دود این آتش تمام اهل دنیا را گرفت
ضربه ی سیلی جوان مرتضی را پیر کرد
ضربه ای که روشنی چشم حورا را گرفت
در سکوت شهر، دود و آتش و بی حرمتی
جان زهرا را نه تنها جان مولا را گرفت
پاره کرد افسار خود را مردکی که بی صفت
در خیانت پیشگی جای یهودا را گرفت
صفحه ای خون رنگ در تاریخ دنیا باز شد
یک لگد از مادری فرزند فردا را گرفت
بین کوچه دامن مولا به دست فاطمه
بود تا وقتی که قنفذ راه آنها را گرفت
خانه تا مسجد قلاف پُر به پهلویش زدند
آن قلاف پُر که جان مادر ما را گرفت
جاهلیت در لباس اولی و دومی
انتقام خندق و بدر و احد ها را گرفت
برنخواست از شهر فریادی به یاری علی
باز بُت جای خداوند تعالی را گرفت
🔸شاعر:
#حسن_کردی
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
#فاطمیه
تکیه گاهی غیر تو مادر ندارم هیچ وقت
آشنایی غیر تو کوثر ندارم هیچ وقت..
خیمه ی امنم شده در زیر معجر فاطمه
من پناهی غیر این معجر ندارم هیچ وقت
رفت و آمد می کنم در روضه هایت، جا بده
نیتی.. بالاتر از نوکر ندارم هیچ وقت
من کجا و این حریم باصفا کهف الحصین
در حریمت جز دل مضطر ندارم هیچ وقت
تو به من آموختی بی بی ولایت پیشه گی
رهبری جز حضرت حیدر ندارم هیچ وقت
آدمم کن.. جان مولا با نگاه رحمتت..
بی نگاهت حالتی بهتر ندارم هيچ وقت
هرچه باداباد وقف تو شدم ام الحسن
تکیه گاهی غیر تو مادر ندارم هیچ وقت
🔸شاعر:
#محسن_راحت_حق
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
#طلیعه_فاطمیه
#حاج_قاسم_سلیمانی
#حضرت_زهرا_س_شهادت
#مرگ_بر_اسرائیل #مرگ_بر_آمریکا
بوی حرم آمد و بیرق غم میکشیم
چشمِ ترِ خویش بر شانهی هم میکشیم
گرچه چهل سال است ظلم و ستم میکشیم
راه حسین است و ما باز علَم میکشیم
ما که قسم خوردهایم پای قسم میکشیم
فاطمیه آمد و سینه پریشان کنیم
یادِ سلیمانِ عشق یادِ شهیدان کنیم
مجلسِ روضه به پاست نالهی سوزان کنیم
حاجت یکسال را عرضه به جانان کنیم
سر به درِ خانهی اهل کَرَم میکِشیم
آه که از بازویش هیچ شکایت نکرد
وای که بر پهلویش هیچ عنایت نکرد
مادرِ ما را کسی گرچه عیادت نکرد
لیک به غیر از علی فاطمه صحبت نکرد
پای علی صد بلا در دل غم میکِشیم
فاطمه فرموده است مرد ولایت بمان
گر همه ره کج کنند با همه غیرت بمان
گفت که در فتنه بر راهِ بصیرت بمان
هرچه که داری بده تا به شهادت بمان
سیرهی زهراست و تیغ دودَم میکشیم
آنچه که داریم ما یک دل طوفانی است
آنچه که مانده کنون راهِ سلیمانی است
گفت:" به صهیون بگو لحظهی پایانی است
وقتِ تماشای ما وقت پشیمانی است
بر روی نامِ شما زود قلم میکشیم"
خواستهام از خدا تا که مُرادم دهد
تا که بسوزاندم تا که به بادم دهد
مثل شهیدی که ماند عشق به یادم دهد
وای اگر رهبرم حکمِ جهادم دهد
هرچه که مستکبر است زیر قدم میکشیم
یادِ تو را بعد از این بین حرم میکنیم
یاد علمدار با مشک و عَلم میکنیم
یادِ عمود و سر و دست قلم میکنیم
باش که این جمله را زود دودَم میکنیم
روی تِلآویوها خاکِ عدم میکشیم
می رسد آنروز که دیدهی گریان ما
مینگرد بر حرم ، بر حرمِ جان ما
میرسد آندم که با همتِ دستان ما
فاطمه دارد حرم در حسنستانِ ما
صاحب ما میرسد طرح حرم میکشیم
شاعر: #حسن_لطفی
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
#حضرت_زهرا_س_کوچه_بنی_هاشم
دست در دست حسن بود که بیرون آمد
مهر با ماه از اشراق مدینه سر زد
سوی مسجدبه شکوه و عظمت گشت روان
گوییا حیدر کرار رود در میدان
نه به کف دشنه و نه خنجر و تیغ و علمی
قصد کرده است کند فتح فدک را به دمی
گام مردانه او لرزه به عالم انداخت
گرد و خاک ره او خیبر دیگر می ساخت
کوچه ها گرم تماشای خداوند جلال
عرش در زیر قدمهاش رسیده به کمال
خطبه آغاز شد و با سخنش شد محشر
ذوالفقار آخته انگار علی در خیبر
محضر هیبت او کوه احد زانو زد
آسمان سجده به خاک قدم بانو زد
بانگ زد دست از این خواب گران بردارید
هر چه دارید همه از من و حیدر دارید
سر این سفره اگر روزی خود را بستید
همگی ریزخور حیدر و زهرا هستید
گردش چرخ فلک نیز به دستان علی است
در رگ ریشه زهرا به خدا جان علی است
اگر از بند به بند تن من جان برود
نگذارم که علی بی کس تنها بشود
به رخ سرخ و پریشانی این گیسویم
تا زمانی که نفس هست علی میگویم
حرمت نان نمک حق علی بود علی
غرض از باغ فدک حق علی بود علی
آنچنان تیغ کلامش نفس از دشمن برد
عاقبت پرچم حیدر به سر مسجد خورد
تا شنیدند حقیقت به رهش افتادند
با خجالت فدک فاطمه را پس دادند
حسنش بود که تکبیر مکرر می گفت
ون یکاد از نفس حضرت مادر می گفت
آفرین بر تو و بر خطبه تو مادر من
همه دیدند چطور آمده قرآن به سخن
دست در دست حسن بود که بیرون آمد
بعد چندی همه دیدند که لبخندی زد
گرچه زن بود ولی نیست چو او مرد غیور
کوچه ها از قدمش پُرشد از احساس غرور
ناگهان سایه یک پست به دیوار افتاد
بند بند فلک از دست ستم شد فریاد
تیره شد کوچه و در شهر سکوتی پیچید
دست شب رنگ سیاهی به رخ دهر کشید
کوچه ی تنگ و دلی سنگ خدا رحم کند
حضرت حوریه و جنگ خدا رحم کند
می وزید از دل کوچه خبری سرخ کبود
دیده ای تنگ حرامی به فدک دوخته بود
دوربر را نظری کرد نباشد خبری
یا مبادا که ازاین ره گذرد رهگذری
هر چه مادر به عقب رفت عدو پیش آمد
عاقبت تکیه به ناچار به دیواری زد
ناگهان سایه دستی روی خورشید افتاد
پسرش سینه سپر کرد مقابل استاد
جگر شیر حسن داشت ولیکن افسرد
دستی از روی سرش رد شد بر مادر خورد
ضربه ای از دو طرف بود و خسوفی پر درد
رحم بر بی کسی فاطمه دیوار نکرد
آنچنان زد که فلک پر شده از ناله چنین
همه گفتند به هم عرش خدا خورد زمین
تلخ این بود حرامی به خودش می بالید
تلخ تراین که به اشک حسنش می خندید
با تمسخر نظرش سوی حسن تا افتاد
پاره ها ی فدک فاطمه را دستش داد
گفت این حق شما، خنده کنان رفت که رفت
با غرور از ستمش نعره زنان رفت که رفت
مانده باقی حسن و فاطمه و بقیه راه
دو قدم گریه و اشک و دو قدم ناله و آه
با پر بال وشکسته نفسش بند آمد
نفس همقدم و هم نفسش بند آمد
راه میرفت و به لب داشت به زحمت سخنی
حسنم حرفی از این قصه مبادا بزنی
راه کوتاه ولی کم نه از این فاصله شد
هرقدم روی زمین خوردن او مسئله شد
بذرظلمی که در آن کوچه غم دشمن کاشت
حاصلش عصر دهم لشگر کوفی برداشت
برگ گل از ستم و سیلی و غارت پژمرد
دست نامحرم کوفی به پر معجر خورد
شاعر: #موسی_علیمرادی
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
#فاطمیه
نامت همیشه زمزمه ی بی امان ماست
ما اهل خاک و روضه ی تو آسمان ماست
در زیر سقف روضه ات ای صبح بی غروب
تنهاترین مجال تنفس، از آن ماست
محتاج نور نیست هر آنکس تو را شناخت
مهرت چراغ خانه ی هر دو جهان ماست
مادر شدی و لحظه به لحظه حواس تو
در پیش "اعتقاد دل" و "آب و نان" ماست
ذکر شریف فاطمه، ای خیر دستگیر
سنگین ترین عبادت روی زبان ماست
داغ تو را نه اینکه فقط گریه می کنیم
امروز درس فاطمیه، امتحان ماست
واجب ترین فریضه ی ما فاطمیه است
این اعتقاد قاطبه ی دوستان ماست
صورت کبود روضه ی دیوار و کوچه ایم
این زخم های سرخ همیشه نشان ماست
جان داده ای به راه امامت که همچنان
نام علی هنوز بلند از اذان ماست
🔸شاعر:
#حسن_کردی
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
یا زهرا
افتخارم ز نام فاطمه است
ورد و ذکرم مدام فاطمه است.
شیعگی مذهب و طریقت ماست
بخدا این مرام فاطمه است
مردمان شیعه علی باشید
تا ابد این پیام فاطمه است
به دو عالم خدیجه ی کبری
فخر دارد که مام فاطمه است
جبرئیلی که میر لاهوت است
در مدینه غلام فاطمه است
بعد احمد کسی امام من است
که توان گفت : امام فاطمه است
کیست زینب ؟ خدای میداند
که سراپا تمام فاطمه است
فکر و فهم و بیان و شعر و سخن
عاجز ان مقام فاطمه است
حامدا غم مخور که دیدی تو
صله ی تو سلام فاطمه است
حامد رضا معاونیان
#ام_ابیها #ام_الائمه #بقیع
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
نگار علی
همه جا یارِ با وفا بودی
یاور و یار مرتضی بودی
یک جهان شامل دعایت بود
هر زمان دست بر دعا بودی
مهربان همسر و نگار علی
همه جا طاقت و قرار علی
با تو دنیای من چه زیبا بود
فاطمه ، ای گل بهار علی
خنده های تو جان پناهم بود
در همه حال تکیه گاهم بود
سایه ی مادری تو زهرا
بر سرِ شیرِ لافتی هم بود
عالمه ، فاضله ، خودِ کوثر
نورت از آفتاب ، روشن تر
همه ی زندگی من بودی
بعد تو آب می شود حیدر
من هنوز ازدحام یادم هست
ناله ات را مدام یادم هست
غیرتی که به خرج میدادی
در ره این امام یادم هست
روزمان را سیاه کرد آن غم
خانه را غرق آه کرد آن غم
حق بده بعد تو بمیرم من
که مرا بی پناه کرد آن غم
کاش زخمی دگر نمک نخورَد
آه بر گوش نُه فلک نخورَد
فاطمه جان خودت دعا کن تا
هیچ مردی زنش کتک نخورَد
چقَدَر بی امان ، تو را زده اند
فاطمه ، این و آن ، تو را زده اند
با که باید بگویم این غم را...
آه ، نامحرمان تو را زده اند
سخت بر ما گذشت زهرا جان
سخت ، اما گذشت زهرا جان
جان حیدر بمان و بهتر شو
خوب و بدها گذشت زهرا جان
دست بالا ببر دعایی کن
خانه را غرق ربنایی کن
تا بمانی و زود خوب شوی
فاطمه جان خدا خدایی کن
زینبت بی قرار و بی تاب است
حسن از غصه ی تو بی خواب است
خودت از جا بلند شو زهرا
پسرت تشنه ی کمی آب است
پوریا باقری
#ام_ابیها #ام_الائمه #بقیع
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
#حضرت_زهرا_س_بستر_شهادت
#زبان_حال_امیرالمومنین_ع
شهر مدینه زندگی ام را نظر زد
شاخ گل امید من را با تبر زد
کشتی امید علی پهلو نگیری
از این علی دلشکسته رو نگیری
این روزها تنها حبیبی ای حبیبه
کمتر بکن با من غریبی ای حبیبه
این رنج ها و غصه ها تقدیر من شد
من را حلالم کن غمت تقصیر من شد
هر جا نشستی لاله ای مانده عزیزم
از تو فقط یک هاله ای مانده عزیزم
این درب خانه کار دستم داد زهرا
یک میخ در آخر شکستم داد زهرا
آخر گذار روبهان در بیشه افتاد
با ضربه ی پا از تو بار شیشه افتاد
آه ای کبوتر بال و پر دادی برایم
من یک سپر دادم پسر دادی برایم
تو بابت من حرف بد خوردی عزیزم
شرمنده پای من لگد خوردی عزیزم
من التماست میکنم شاید بمانی
جان علی عجل وفاتی را نخوانی
اصلا بیا تو جسم حیدر را کفن کن
رخت عزای مرتضا یت را به تن کن
با حال بد باز احترامم می کنی تو
در این محل تنها سلامم می کنی تو
من ماندم و کوه غم و قلب کبابم
داماد پیغمبر؛سلام بی جوابم
این خانه ی مثل خرابه کشته من را
لبخندهای این صحابه کشته من را
پهلو به پهلو خفتنت سوزاند من را
فضه خذینی گفتنت سوزاند من را
حالا بمان و خوش به حالم کن عزیزم
شرمنده ام خانوم حلالم کن عزیزم
شاعر: #سیدحسین_صمدی
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
صفای خونه
صفای خونه حضوره مادره
برکت زندگیمون همین بوده
مادر هر چی بمونه خیلی کمه
مادر هر وقت که بره خیلی زوده
واسه دختر هیچکی مثل مادرش
نمیتونه انقده عزیز باشه
زینبت تو عالم خودش میگفت؛
مادرم باشه ، حالا مریض باشه
آب گذاشتم بالایِ سر حسین
موهایِ زینبتم شونه زدم
دلِ شب دلشوره ی چی و داری؟!
مگه من حرفِ کارِ خونه زدم
همش اصرار داری که نون بپزی
واسه زخمات بده گرمای تنور
میشینی پاش و فقط اشک میریزی
هی حسین حسین میگی پای تنور
میزاری سرِ حسین و رو سینت
اینجوری دردات و تسکین میکنی
چرا وقتی صورتش رو میبوسی
دیگه هی خولی رو نفرین میکنی؟
قربونِ صورت سرخت پسرم
زیر خورشید که برافروخته میشه
بمیرم یه شب میاد کنج تنور
نصف قرص صورتت سوخته میشه
ایمان دهقانیا
#ام_ابیها #ام_الائمه
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
یا فاطمه
آهی کشید آتش و از شرم آب شد
آن دم که قاتل نفس بوتراب شد
وقتی که فاطمه به دفاع از علی شتافت
هرچه که بود نقشه ی دشمن برآب شد
دست خدا که دست جهان را گرفته بود
آخر چه شد که قسمت دستش طناب شد
تنها نه اینکه شهر سلامش نمی کند
حتی سلام کردن او بی جواب شد
اما گذشت...بعد سه ماه اشک وآه و درد
آخردعای فاطمه اش مستجاب شد
آن دم که رفت فاطمه ازخانه ی علی
انگار آسمان به سر او خراب شد
انگار آسمان جهان بی ستاره ماند
از آن زمان که کشتن معصوم باب شد
احمد جواد نوآبادی
#احمد_جواد_نوآبادی #ام_ابیها
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
به مناسبت سالروز شهادت #حاج_قاسم_سلیمانی
هر چند اجرِ کارِ تو غیر از شهادت نیست
اما ز داغت جانِ ما را صبر و طاقت نیست
تلخ است اگر چه درد هجرانت به کام دل
می دانم اما سینه ات را تابِ ذلت نیست
رفتی طنینِ گامهایت در جهان باقیست
در سینه ات عشقی بجز عشق ولایت نیست
دشمن نمیفهمد ولی میداند از این پس
در چشم او تا روز محشر خواب راحت نیست
آسوده باش ای شیرمرد عشق و آزادی
هر قطره خونت جز نماد عزم و وحدت نیست
دستت پر است از خاطرات کربلا ای وای
در قلب ما دست بریده بی حکایت نیست
بعد از تو یارانت کنار رهبرت هستند
کور است آنکه در دلش نورِ بصیرت نیست
بی شک که راهت امتدادِ راهِ عاشوراست
راهی که پایانش بجز خون و شهادت نیست
لعنت به امریکا و اسرائیل و عمالش
کز ظلمشان جایی در این عالم فراغت نیست
چون مالک اشتر اطاعت از علی کردی
دست تو بر دست ولی جز دست بیعت نیست
حقا ز نقشِ بی بدیل و ماندگارِ تو
در منطقه دیگر بساطِ ظلم و قدرت نیست
آن صادق الوعدی که بر چیده بساط کفر
بر حق ستیزان جهان گو درسِ عبرت نیست؟
هر قطره خون قاسم ما بذر پیروزی است
دشمن بداند تا شکست آنقدر فرصت نیست
دیدیم اشک زینبت را در عزای تو
شکر خدا بر گردنش بند اسارت نیست
در پیشگاهِ حضرتِ حق روسفیدی تو
پس انتظارِ ما ز تو غیر از شفاعت نیست
وصف تو بود این شعر، سردارِ سلیمانی!
البته وصف پهلوانی چون تو راحت نیست
شاعر: #هستی_محرابی
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
به مناسبت شهادت #حاج_قاسم_سلیمانی
#شهدا_و_دفاع_مقدس
#مدافعان_حرم
به نام قلب زلال مدافعان حرم
به نام رزق حلال مدافعان حرم
به نام شیر دلان سپاه عاشورا
فدائیان بسیجی زینب کبری
به زاهدان شب و شیرهای در میدان
به فاتحان دمشق و یلان خان طومان
به غیرت علویِ جوان ایرانی
به خونِ ریخته ی قاسم سلیمانی
اگرچه شاعرم؛ اما خودم که می دانم
که غیر عشق، از این طایفه نمی دانم
کدام طایفه؟ آنها که در جوانی خود
گذشته اند ز لذات زندگانی خود
کدام طایفه؟ آنها که بی قرار شدند
ستاره های شب تار روزگار شدند
کدام طایفه؟ آنان که نسل سلمانند
به تارک بشریت همیشه تابانند
برای ما که از این قافله جدا ماندیم
برای ما که از این عاشقانه جا ماندیم
وصیت شهدا راه را نشان داده
چراغ قبله نما را به دستمان داده
قسم به بغض یتیمان، به آه مظلومان
به خون پاک شهیدان جبهه ی ایمان
به سینه های سپر در مقابل دشمن
به راس های شریف جدا شده از تن
به صدرزاده و آژند و عفتی سوگند
به قلب شیعه ی ناب ولایتی سوگند
اگر جهان به صف آیند، مرد میدانیم
مطیع امر ولی فقیه می مانیم
و تا ظهور، برای امیر می میریم
اگر که امر نماید بمیر؛ می میریم
به سر رسیدن این انتظار نزدیک است
دهید مژده به یاران، بهار نزدیک است
شاعر: #حمیدرضا_عباسی
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
به مناسبت سالروز شهادت #حاج_قاسم_سلیمانی
#استکبار_ستیزی #مرگ_بر_آمریکا
#مدافعان_حرم
قسم به حضرت مولا ستم نخواهد ماند
به غیر عشق کسی محتشم نخواهد ماند
در این مصاف ستم محترم نخواهد ماند
"رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند
چنان نماند و چنین نیز هم نخواهد ماند"
جلوی چشم خدا ساز اختلاف زدید
کنار دشمنتان باده مضاف زدید
برای فتح حرم هرچقدر لاف زدید
به جان حضرت زینب دم از گزاف زدید
"حرام زاده مقیم حرم نخواهد ماند"
برای مرجع هر فاجعه ضمیر شدید
و با یهود مراعات بی نظیر شدید
خلاف شرع به چشمان دوست تیر شدید
اگرچه از طرف دشمنان اجیر شدید
"همیشه مخزن گنج و درم نخواهد ماند"
مباد فکر کنی بی ستون بزرگ شدیم
به عشق آل علی با جنون بزرگ شدیم
به یاد مادرمان نیلگون بزرگ شدیم
هزار سال شده غرق خون بزرگ شدیم
"به این امید که نقش از ستم نخواهد ماند"
اگر چه بار به دوشیم یار مانده هنوز
درون ترکش ما انتظار مانده هنوز
پس از گذشت زمستان بهار مانده هنوز
علی که نیست ولی ذوالفقار مانده هنوز
"که دین همیشه گرفتار غم نخواهد ماند"
کسی می آید؛رکن و مقام در دستش
و حکم ارث زمین مستدام در دستش
برای زخم خدا التیام در دستش
و عادلانه ترین انتقام در دستش
"که جز نکویی اهل کرم نخواهد ماند"
طبیب زخم دل ما مسیح خواهد شد
کنایه ها و مثل ها صریح خواهد شد
در این مسیر غلط ها صحیح خواهد شد
و فکر گنگ شماها فصیح خواهد شد
"که این معامله تا صبحدم نخواهد ماند
شاعر: #حبیب_حاجی_پور
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
بسم الله الرحمن الرحیم
#حاج_قاسم_سلیمانی
#حاج_قاسم
نام تو را در بهترین رویا شنیدم
از عرشیان، از عالم بالا شنیدم
در آسمان هشتم، آن آئینهخانه
عکس تو را دیدم، صدایت را شنیدم
عطر تو را در آن بهشت آرزوها
از یاس و نرگس، از اقاقیها شنیدم
این داغ را از آفتاب اول تیر
از موجهای گیسوی یلدا شنیدم
از زخمهای حنجر آتشفشان ها
از شور طوفان، از لب دریا شنیدم
از خاک خونین حلب، از آتش شام
از نخلهای بیسر صنعا شنیدم
نام تو را از بیدهای گُر گرفته
از بادهای سرخ در حیفا شنیدم
میدان منور میشد از باران چشمت
هر بار از لبهات، یا زهرا شنیدم
نام تو را در شبنشینی شهیدان
با شوق از اصحاب عاشورا شنیدم
***
گاهی نشان عشق ما، اشک روان شد
گاهی گواه عاشقی، ایثار جان شد
با زخم باید سوخت، باید ساخت
آری
اما کدامین زخم چون زخمزبان شد
وقتی هوای پَر گرفتن رفت از سر
وقتی دل از تن پَروری ها ناتوان شد
وقتی که ساعت از صدا افتاد کم کم
وقتی پَر قو بستر خواب گران شد
وقتی هوا مسموم شد از باد نخوت
وقتی که دنیا شوکران این و آن شد
تو آسمان را خواستی، برخاستی
تا
کم کم زمین در زیر پایت، آسمان شد
تو با لباس سبز، خضر راه بودی
با تو کویر تشنه غرق ارغوان شد
وقت تلاوت با دوبیتیهای چشمت
روح تغزل در تَن هستی روان شد
یا نور و یا قدوسهای چشم هایت
در آسمان شام، مثل کهکشان شد
شاعر: #سعید_حدادیان
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*