eitaa logo
کانون مداحان
26.6هزار دنبال‌کننده
20.9هزار عکس
21هزار ویدیو
196 فایل
کانون مداحان استان مرکز آموزش عمومی ، تخصصی و سطح عالی مداحی. خیریه فرهنگی ذاکرین امام حسین (ع)
مشاهده در ایتا
دانلود
چه کسی دیده جوانی بشود خون به جگر شود آزرده؛ نبیند دل خوش را دیگر چه کسی دیده بیایند و به آتش بکشند «درِ» آن خانه که هستند عزادارِ پدر رسمش این نیست به قرآن که چهل مردِ شرور با لگدهای پیاپی برسانند شرر چه کسی دیده؟!...به والله قسم جان داده... مادری را وسطِ شعله کسی دیده اگر چه کسی دیده زنی بین فشار در و میخ وضع حملش شود آغاز و شود کشته پسر من ندیدم که مریضی عوض ِ حمد شفا حاجتش مرگ شود یکسره با دیدهٔ تر چه کسی دیده که یک خانم هجده ساله نفَسَش بند بیاید نگران در بستر درد دارد که همه شهر شود دشمن او وَ نگیرد کسی از حالِ بدش هیچ خبر چه کسی دیده زنی طالبِ تابوت شود مرد خانه شود از این غم ِ سنگین مضطر هیچکس کاش نبیند که غریب و مظلوم بشود نیمهٔ شب خاکسپاری مادر! شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
روزی ام را روزگارم تا که آجر می کند ظرف خالی مرا صاحب زمان پر می کند من کمی سختی که می بینم شکایت میکنم آدم عاقل ولی اول تفکر می کند مدعی عاشقی هستم ولی تنها دلم روز و شب بر عاشقی کردن تظاهر می کند آبرو بردم ولی آقا مرا بیرون نکرد آدم از این نوع برخوردش تحیر می کند سنگ دل هستم، ولی دارد نگاه رحمتش سنگ این قلب مرا با گریه ها دُر می کند یک زمانی هم بنا باشد که تغییرم دهد در میان روضه ی مادر مرا حُر می کند نوکری فاطمه محشر به دادم می رسد از غلام مادرش آقا تشکر می کند سینه ام می سوزد این ایام تا ذهنم کمی چادری را زیر دست و پا تصور می کند مطمئنم زیر دست پا که می افتد زنی بازویش را ضربه ها همرنگ چادر می کند محمد جواد شیرازی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
گل در آتش (س) خانه شد ویرانه و گلخانه ام آتش گرفت شمع چشمم سوخت و پروانه ام آتش گرفت بوی عطر سیب آمد از میان شعله ها بر زمین افتاد گل ، ریحانه ام آتش گرفت تا به روی شانه ام زینب سر خود را گذاشت ناگهان احساس کردم شانه ام آتش گرفت در عزای فاطمه ویرانه شد کاشانه ام قبل ویران گشتنش کاشانه ام آتش گرفت از لسان فاطمه بنویس روی برگ گل شاخ و برگم سوخت و دُردانه ام آتش گرفت خانه ی بی فاطمه ویرانسرایی بیش نیست در فراق روی او ویرانه ام آتش گرفت از دل آئينه ام خون می چکد «یاسر» ببین جام دل بشکسته و پیمانه ام آتش گرفت ** شاعر: «یاسر» *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
در بین بستری و مداوا نمی شوی بانوی آسمانی من! پا نمی شوی!؟ برخیز ای شکوفه ی باغ بهاری ام برخیز ای توسلِ شب‌زنده‌داری ام برخیز و حال و روز مرا روبه راه کُن با چشم کَم سوی‌ات به علی هم نگاه کُن زهرِ بدونِ یارشدن را چشیده ام من کم محلی از همه ی شهر دیده‌ام تنها تو اعتنا به کلامم کُنی بس است جای تمام شهر سلامم کُنی بس است برخاستی و شد پُر خون جای پیکرت آلاله کاشتی وسط باغ بسترت خونابه را به ورطه ی سیلاب می کِشی این رختخواب را چِقَدَر آب می کِشی! مَرهَم به پیش زخم تنت سد نمی شود ردِّ غلافِ بازوی تو رد نمی شود دردت به جانِ من..،تو قنوتِ دُعا نگیر با دستِ بی تعادل خود رَبَّنا نگیر حجم غم تو در دل من بی حساب شد آن بانویِ رشیده‌ی من آبِ آب شد ثانیه های رفتن تو تند می شود دارد نفس نفس زدنت کُند می شود با سنگ،شیشه ی دل من را محک زدند آئینه ی مرا وسط کوچه چک زدند در کوچه..،خاک بوی لباس تو را گرفت آن تکّه‌گوشوارِ تو را مجتبی گرفت لطفاً بیا بمان و نرو یارِ غارِ من زهرا!نمی شود نَروی از کنارِ من!؟ مهتابِ من سری به دلِ شب نمی زنی!؟ شانه به زلف درهم زینب نمی زنی!؟ گیسوی پُر گره شده را غرق بوس کن زهرا بمان و زینبمان را عروس کن خانُم!دعای رفتَنَت از خانه زود بود خانُم!سه ماه آخرِ عمرت کبود بود آه اِی کتاب عشق که بندت گسسته شد آه ای کبوتری که پر تو شکسته شد لطفاً بمان و ترک نکن اهل لانه را بگذار روبه راه کنم وضع خانه را من آن دری که بر سر تو خورد..،می کَنم آن میخ کج که بر پر تو خورد..،می کَنم ای خانه دارِ عرش! سرت درد می کند جارو نزن‌..،تمام پرت درد می کند این آسیا ست گریه نموده به حال تو دستاسِ خانه سُرخ شد از شرمِ بال تو من دست هم به لقمه یِ امشب نمی زنم نانی که پخته‌ای بخدا لب نمی زنم دست از کفن بشوی و علی را کفن نکن این‌قدر خون به قلبِ حسین و حسن نکن بس کن!که آفتاب امیدم غروب کرد دیدی! لب حسین تو را گریه چوب کرد بی تو حسین چشم به خوابی نمی بَرَد این تشنه! لب به کاسه ی آبی نمی برد باشد..،برو..،محل نده زهرا به اشک و آه باشد..،قرار و وعده ی ما بین قتلگاه شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
پر زند مرغ دلم همواره سوی جمکران ذکر لب هایم شده الغوث یا صاحب زمان ای طراوت بخش و جان پرور! بهار دلنشین!‏ بی تو پاییز و زمستان است کل سال مان آفتاب عشق! تا کی پشت ابر غیبتی؟ از پس این ابر بیرون آی و رخ بنما عیان ای قیام تو امید آخر مستضعفین ای وجودت مظهر خشم خدا بر ظالمان طاقت ما طاق شد، رحمی نما بر حال ما در فراقت می چکد باران ز ابر دیدگان الفتی دیرینه دارد با شهیدان، قلب من آن جوانان به خون غلطانِ بگذشته ز جان با نوای کاروان، سوی دیار عاشقان با صدای نوحه ی ای لشگر صاحب زمان رو به سوی کعبه ی دلها همه رفتند، تا انتقام سیلی زهرا بگیرند عاشقان یاد زین الدین و خرازی و حاج احمد بخیر یاد حاج قاسم بخیر، آن رادمرد قهرمان کاش من هم چون شهیدان همتی می داشتم تا بمانم پای عهدم با ولی تا پای جان آه یا صاحب زمان! فصل عزای مادر است ای فدای دیده ی گریان تو جان جهان فاطمیه شد، سحرخیز مدینه، العجل!‏ فاطمیه شد، بیا و روضه ی مادر بخوان اندکی از دست های بسته ی حیدر بگو یا بگو از ماجرای مادر قامت کمان ماجرای کوچه و دیوار و در را باز کن طاقتش را داشتی قدری هم از محسن بخوان بازگو کن پشت در مسمار با زهرا چه کرد؟ یا بگو از ناله های بی امان کودکان حرف بسیار است، آقا جان، بیا حرفی بزن بازگو بنما وصیت های زهرای جوان گفت زهرا: پیکرم را نیمه ی شب دفن کن تا که قبر مخفی ام از دیده ها باشد نهان رفته رفته فاطمه مانند شمعی آب شد پیش چشم مرتضی یک پوست ماند و استخوان گوئیا می گفت مولا اینچنین با همسرش راه اگر دارد بمانی، باز هم پیشم بمان شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
آیه و تفسیر شرحِ صدر من، بی من نرو بهترین تقدیر شام قدر من، بی من نرو عمر شبهای بلندم! کم شدی پای علی شاخهء طوبای خانه! خم شدی پای علی آن کسانی که فقط از مصطفی دم می زدند بعد آتش کردن هیزم، لگد هم می زدند شبنمِ صبح تو زیر هالهء نیلوفری است روسری مشکی تو خونی و خاکستری است من هزاران بار بغض غربتم را سد شدم از کنار در که افتاد احتیاطاً رد شدم اینهمه داغ مرا با چه مهارش می کنی سرخی دیوار خونی را چکارش می کنی خانه ام فصل بهاری داشت پائیزش رسید میخ، وقت حمله بر تو با نوک تیزش رسید بر زمین خوردی و اشک ساکنان عرش ریخت بسترت را جمع کردی لاله روی فرش ریخت سنگر بی سرپناهی های حیدر کوچه شد چادر خاکی تو کهف علی در کوچه شد باز هم مشکل گشایی کن گرفتارم نکن نوعروس خانهء من زود عزادارم نکن مثل بازوی تو درد از چند حالت می کشم از قنوت دست لرزانت خجالت می کشم صبر کردن بر بلایا امتحان حیدر است اصلاً از این حرف ها هرچه نگویم بهتر است *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
عمری که بی تو رفت یقینا حرام شد بی تو دلم اسیر خیالات خام شد آقا بیا که بی تو به پایان رسید عمر آقا بیا که فرصت ما هم تمام شد بیچاره آن کسی که به دور از شما مدام با هرکسی به غیر شما همکلام شد بدبخت آن کسی که گرفتار نفس شد خوشبخت آن کسی که فدای امام شد رحمت بر آن که بهر تو از نام و نان گذشت نفرین بر آن که شیفته ی نان و نام شد ایام فاطمیه شده، روضه خوان بخوان آری بخوان که طاقت اشکم تمام شد از آن دمی که مادر ما پشت در رسید از لحظه ای که خانه پر از ازدحام شد مزد رسالت نبوی خوب شد ادا بر دختر نبی چقدَر احترام شد این آتشی که هستِ علی را از او گرفت تا کربلا رسید و وبال خیام شد شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
اشعار مرثیه حضرت فاطمه سلام الله علیها ـ نرگس غریبی مسیحای حیدر ، چرا نیمه جانی چرا ، سوخته از زمین و زمانی تو دار و ندار منی ، اندکی صبر در این ، بی شکیبی ، تو باید بمانی شب از فکر فردا که شاید نباشی به چشمم شده خواب ، یک درد جانی حبیبم ،شکیبم ، طبیبم ، تو تنها به این مرد بی کس شده هم زبانی به اجبار ، سر میکشی بغض خود را و پر میکشی ، سخت از دار فانی قراری به دل نیست ، زهرای حیدر تو باید غم سینه ام را بدانی چه شد پر کشیدی و رفتی تو از دست تو افتادی از پا به قد کمانی فدای تو که قبله گاهی به عالم تو که خاک پایت شده ، آسمانی تو که سجده گاه ، همه جن و انسی چرا فاطمه ، یاس من بی نشانی؟ *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
*********** اشعار مرثیه حضرت فاطمه سلام الله علیها ـ سعید مرادی نیمه ی شب بود و وقت دفن زهرای علی تر شده از اشک دیده ماه سیمای علی گوشه ی تابوت زهرا شاه مظلومان نشست لرزه افتاده ب لبها و ب اعضای علی مرتضی مجنون مجنون در کنار بچه ها در کفن خوابیده اما یار و لیلای علی گفت زهرا جان زینب چشم خود را باز کن ای پرستوی مهاجر یار زیبای علی یار هجده ساله من با علی حرفی بزن دیده واکن تا ببینی قلب شیدای علی رحم کن بر حال زارم ای چراغ انجمن شد امیدم نا امید ای یار تنهای علی روضه خواند و گریه کرد و آسمان بیتاب شد در عزای همسر و محبوب و همتای علی داد زهرا را به دست خاتم پیغمبران بین خاک آهسته خفته دُرّ یکتای علی موعد هجران رسید و شد خزان در باغ دل با رخ نیلی میان خاک حورای علی خاک روی قبر زهرا ریخت سلطان نجف گفت حیدر الوداع ای ماه طوبای علی ********* اشعار مرثیه حضرت فاطمه سلام الله علیها ـ حسن لطفی امشب مدینه خوابِ راحت کرد مادر اما تو را خیلی اذیت کرد مادر همسایه هایت را دعا کردی و این شهر هرشب فقط پشتِ تو غیبت کرد مادر چشم و سر و پهلویَم امشب درد دارند دردِ تو بر ما هم سرایت کرد مادر بابا تو را می شست دیدم رفت از حال وقتی به بازویِ تو دقت کرد مادر این زخمِ سینه عاقبت کارِ خودش کرد ما را اسیرِ این مصیبت کرد مادر هم اشک هم بابا عرق می ریخت اما حالِ مرا خیلی رعایت کرد مادر از چادری که سهمِ من شد از تو،پیداست آتش فقط از تو عیادت کرد مادر با آنهمه زخمی که خوردی ، قاتلِ تو از ماندنت در کوچه حیرت کرد مادر آنروز دیدم هفت جایت را شکستند دیدم مغیره هِی جسارت کرد مادر دست از قلافِ خویش قُنفذ بر نمی داشت هِی زد ، تو را غرقِ جراحت کرد مادر از بس برایم روضه خواندی از حسینم چشمم به این خون گریه عادت کرد مادر می آید آنروزی که می گویم : کجایی پیراهنش را شمر غارت کرد مادر بر نیزه بود و ناگهان دیدم که سنگی پیشانیِ او را دو قسمت کرد مادر بازارِ شام و حال و روزِ ما به بازار عباس را غرقِ خجالت کرد مادر عمداً سنان با چند نامردِ یهودی ما را معطل چند ساعت کرد مادر ****** اشعار مرثیه حضرت فاطمه سلام الله علیها ـ حسین ایمانی وقتی که گرمِ روضۀ عباس باشی باید به فکرِ گردشِ دستاس باشی باروضه هایِ فاطمه وقتی عَجینی که بی قرارِ روضۀ اُمُّ البنینی عبّاس دردِ دست وُ بازو را کشیده عبّاس طعمِ زخمِ پهلو را چشیده عبّاس می داند به جایِ دیدۀ تار … باید بگیری دست را بررویِ دیوار امّاچه می گویم ابوفاضل ندارد دستی که جایِ دیدۀ پُرخون گُذارد وقتی که باصورت زمین افتاد سقّا بی شک وُّ شبهه ناله زَد اِی وای زهرا بررویِ خاکِ چادریِّ مادرَش خُفت زهرا که آمد علقمه اَدرِک اَخا گفت بانالۀ اَدرِک اَخا ازخیمه ها شاه اُفتان وُخیزان آمد وُ ذکرِ لَبَش آه آهِ عجیبِ شاه صحرا را گرفته انگار شَط هَم بویِ زهرا راگرفته خون از نگاهِ ساقیِّ لب تشنه شدپاک آمد نِدا از آسمان  ازسویِ افلاک تاروزِمحشر پرچمِ عبّاس بالاست اُمُّ البنین عبّاسِ تو فرزندِ زهراست هرفاطمیِّه نغمۀ عبّاس و ُمادر شد ندبۀ هجرانِ تو اَلغوث دلبر ********** اشعار مرثیه حضرت فاطمه سلام الله علیها ـ سید حمیدرضابرقعی گل های عالم را معطر کرده بویت ای آن که می گردد زمین در جست و جویت یادش بخیر آن روزها ریحان به ریحان می چید پیغمبر بهشت از رنگ و بویت سیاره ها را در نخی می چیدی آرام می ساختی تسبیحی از خاک عمویت برداشتند از سفره ات نان، مردم شهر جرعه به جرعه آب خوردند از سبویت درهای رحمت باز می شد با دعایت دردا که می بستند درها را به رویت تاریخ می داند فدک تنها بهانه است وقتی بهشت آذین شده در آرزویت وقتی منزه گشته خاک از سجده هایت وقتی مطهر می شود آب از وضویت چادر حمایل می کنی از حق بگویی حتی اگر یک شهر باشد روبرویت برخاستی با آن صفت های جلالی این بار آتش می چکید از خلق و خویت حتی زمان می ایستد از این تجسم تو سوی مسجد می روی مسجد به سویت از های و هو افتاد دنیا با سکوتت دنیا به آرامش رسید از های و هویت از بانگ بسم الله الرحمن الرحیمت از شکوه های  "الذین آمنویت" تو خطبه می خواندی و می لرزید مسجد ذرات عالم یک صدا لبیک گویت خطبه به اوج خود رسید آن جا که می ریخت مدح علی حیدر به حیدر از گلویت گفتم علی… او قطره قطره آب می شد آن شب که روشن شد سپیدی های مویت آن شب که زخم تو دهان وا کرد، آرام زخم تو آری زخم … آن رازِ مگویت ? هنگام دفن تو علی با خویش می گفت رفتی ولی پایان نمی یابد شروعت… ********** اشعار مرثیه حضرت فاطمه سلام الله علیها ـ حسن لطفی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
همه امور جهان تحت اختیارت بود ملک به گرد تو هر لحظه بی قرارت بود از آن زمان که گمانم علی کنارت بود زمین خاکی ما چشم انتظارت بود اگرچه بر همه ی خلق برتری دارد علی کنار تو تعریف دیگری دارد قسم به بضعه منی تویی نبی را جان شبیه سوره ی قدر است قدر تو پنهان برای نوکری ات آفریده شد انسان به کوثر تو خلاصه شده همه قرآن به منسب تو کدامین رسول قائل نیست؟ بدون سوره ی کوثر کتاب کامل نیست زمین وجب به وجب تیره و تو ماه منیر به جز علی تو ما را کسی نباشد امیر ندیده ایم برای سخاوت تو نظیر گرسنه بودی و بخشیده ای غذا به فقیر فقیر از در این خانه کی پشیمان رفت رعیت آمده بود و شبیه شاهان رفت نشسته چشم به دیوار گریه می کردی در این سه ماه که بسیار گریه می کردی نه از جراحت مسمار گریه می کردی برای شهر گنه کار گریه می کردی قنوت سبز دعایت برای مردم بود جواب آن همه خوبی هجوم هیزم بود شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
برده ای از خانه ام با رفتنت لبخند را خنده ها و گریه های آخرین فرزند را ازسفرهای خطیر کوچه ها برگشته ای ازکجا آورده ای این طرفه بازوبند را داغ هجران تو بر من آنچنان سخت است که برجگر باید بریزم بعدازاین اسپند را تا توبودی یک نفر حرف دلم رامیشنید بی توبایدبشنوم هرآنچه می گویند را بند بند پیکرت لرزید وپهلویت شکست در عوض از دست حیدر باز کردی بند را شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
خاکستر این لانه اصلا دیدنی نیست آتش در این کاشانه اصلا دیدنی نیست در پیش چشمان ترِ یک شمع خاموش افتادن پروانه اصلا دیدنی نیست وا می‌شد این در رو به اقیانوس و امروز پشت در این خانه اصلا دیدنی نیست دستان ساقی بسته و ساغر شکسته خون بر درِ میخانه اصلا دیدنی نیست وقتی بیفتد چادر خاکی، خدایا! هم از سر و هم شانه اصلا دیدنی نیست بر صورت معصوم یک زن جای یک دست ـ یک دست نامردانه ـ اصلا دیدنی نیست باور کنید افتادن یک مرغ زخمی بین چهل دیوانه اصلا دیدنی نیست «من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم…» نه رفتنِ جانانه اصلا دیدنی نیست قاسم صرافان *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
زهرا جان ... تو رفته ای و فقط با سکوت همسخنم تو رفته ای و صدا حبس مانده در دهنم چه روزگار بدی شد چه بر سرم آمد که پیش قبر تو باید تو را صدا بزنم تو رفته ای و ز گل ها گلاب می گیرم چه اشک ها نگرفتم ز زینب و حسنم کمر به قتل علی بسته اند خاطره هات نه دلخوشم به حیات و نه راهی ام به ممات پس از تو ضربه ی قنفذ نرفت از یادم ز خنده های مغیره به گریه افتادم مدینه بد به علی زد مدینه بد تا کرد پس از تو با چه به قلبم امید میدادم پس از تو درد دلم را چرا کسی نشنید ز سقف خانه فراتر نرفت فریادم ببین چه خون دلی را به بار آوردم بیا دوباره برایت انار آوردم مظلوم تهرانی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
بوی حرم آمد و بیرق غم می‌کشیم چشمِ ترِ خویش بر شانه‌ی هم می‌کشیم گرچه چهل سال است ظلم و ستم می‌کشیم راه حسین است و ما باز علَم می‌کشیم ما که قسم خورده‌ایم پای قسم می‌کشیم فاطمیه آمد و سینه پریشان کنیم یادِ سلیمانِ عشق یادِ شهیدان کنیم مجلسِ روضه به پاست ناله‌ی سوزان کنیم حاجت یکسال را عرضه به جانان کنیم سر به درِ خانه‌ی اهل کَرَم  می‌کِشیم آه که از بازویش هیچ شکایت نکرد وای که بر پهلویش هیچ عنایت نکرد مادرِ ما را کسی گرچه   عیادت  نکرد لیک به غیر از علی فاطمه صحبت نکرد پای علی صد بلا در دل غم  می‌کِشیم فاطمه فرموده است مرد ولایت بمان گر همه ره کج کنند با همه غیرت بمان گفت که در فتنه  بر  راهِ بصیرت بمان هرچه که داری بده تا به شهادت بمان سیره‌ی زهراست و تیغ دودَم  می‌کشیم آنچه که داریم ما  یک دل طوفانی است آنچه که مانده کنون  راهِ سلیمانی است گفت:" به صهیون بگو لحظه‌ی پایانی است وقتِ تماشای ما  وقت پشیمانی است بر روی نامِ شما زود قلم می‌کشیم" خواسته‌ام از خدا تا که مُرادم دهد تا که بسوزاندم  تا که  به بادم دهد مثل شهیدی که ماند عشق به یادم دهد وای اگر رهبرم حکمِ جهادم دهد هرچه که مستکبر است زیر قدم می‌کشیم یادِ تو را بعد از این بین حرم می‌کنیم یاد علمدار با مشک و عَلم می‌کنیم یادِ عمود و سر و دست قلم می‌کنیم باش که این جمله را زود دودَم می‌کنیم روی  تِل‌آویو‌ها خاکِ عدم می‌کشیم می رسد آنروز که دیده‌ی گریان ما می‌نگرد بر حرم ، بر حرمِ جان ما می‌رسد آندم که با همتِ دستان ما فاطمه دارد حرم در حسنستانِ ما صاحب ما می‌رسد طرح حرم می‌کشیم ۰۰/۱۰/۱۰ *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
اگر چه سایه‌ای از دخترت به جا مانده رسیده‌ام که بگویم قرارِ ما مانده رسیده‌ام سرِ خاکی که سایه بانش ریخت نِشسته‌ام؟ نه قد و قامتم دو تا مانده یکی دو روز فقط صبر کن؛ کنارِ توأم که چند نیمه نفس بینِ ما دو تا مانده دلم برایِ علی شور می زند تنها برای او فقط این یارِ بی صدا مانده مسیرِ خانه‌مان تا مزارِ تو سُرخ است جراحتی‌ست که در پهلویم به جا مانده مدد زِ شانه‌ طفلم گرفته می‌آیم به چهره‌ام اثرِ دستِ بی‌حیا مانده هنوز هم همه‌ سرفه‌های من خونی ست هنوز هم به رخم ردِّ شعله‌ها مانده تمامِ روز فقط حرفِ زینبم این است که رویِ چادرِ تو چند جایِ پا مانده بس است شِکوه‌ام و داغ‌هایِ من بگذار نمک به زخم زنم داغِ کربلا مانده نشسته بینِ خرابه در انتظارِ پدر دو پلکِ بی رمقش سمتِ نیزه‌ها مانده زبان گرفته که سربارِ عمّه‌اش شده است از آن شبی که از آن قافله جدا مانده صدایِ عمّه‌ خود را دگر نمی‌شنود فقط نه این چقدر زیرِ دست و پا مانده به عمّه گفت که عمّه بِگرد می‌یابی به قَدِ من به گمانم که بوریا مانده حسن لطفی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
ای که خیال رفتن از این خانه داری بعد از تو زینب می نماید خانه داری نُه سال با تو زندگی چیز کمی نیست بعد تو من می مانم و دل بیقراری بعد تو من می مانم و یک شهر دشمن اصلاً تو جای من خودت طاقت میاری؟ از گریه های هر شبت بیزار هستند حتی درون خانه ات بی اختیاری چشم تماشای تو را حتی ندارند با اینکه تو با هیچ کس کاری نداری پهلوی مجروحت شده باعث که شب ها تا صبح بین بسترت لاله بکاری دیگر خبر دارند حتی بچه هایت با پلک های خسته ات شب زنده داری پا می شوی با زحمت بسیار اما دیدم که دستت را به پهلو میگذاری شد کار من زانو بغل کردن ولی تو کاری نداری جز همین لحظه شماری  بعد از تو زینب می نماید خانه داری ای آنکه میل رفتن از این خانه داری محمدحسن بیات‌لو *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
باز هم اي دختر پيغمبرِ اكرم بمان مرهم درد علي، اي درد بي مرهم بمان زندگي رو به راهي داشتم چشمش زدند كوري چشم همه با شانه هاي خم بمان دست هاى تو شكسته ش هم پناه مرتضي ست تكيه گاه محكم من، پشت من محكم بمان اين نفس ها شكسته قيمتش جان من است زنده ام با يك دمت پس لطف كن يك دم بمان با همين دستى که دارى باز دستم را بگير پيش اين مظلوم اى مظلومه عالم بمان كم ببوس اين دست هايم را خجالت مي كشم من حلالت مي كنم اما تو هم يک كم بمان آه آه تو مرا به آه آه انداخته جاي كم كم رفتن از پيش علي كم كم بمان آب ها از آسياب افتاد، خوبت مي كنم تو فقط يک چند روزي بيشتر پيشم بمان از تو و از ديدن تو توشه كم برداشتم يار هجده ساله! هجده سال ديگر هم بمان روي تو گر چه ورم كرده ولي با آن خوشم با همين روي بهم پيچيده و مبهم بمان رفته رفته كار من دارد به خواهش مي كشد التماست مي كنم، چيزي نمي خواهم بمان علی اکبر لطیفیان برای ایام فاطمیه شهادت حضرت زهرا س *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
رفتی و پژمردنم و ندیدی رفتی زمین خوردنم و ندیدی تو كوچه ها راه من و می بندن همه دارن به شوهرت می خندن یه فكری هم به حال بچه ها كن یه سر بیا زندگیم و نیگا كن اگه بیای منم قرار می گیرم میرم برات چند تا انار می گیرم اگه بیای با دل بی غم می ریم اصلا از این مدینه باهم بریم بازم بمون و دست به پهلو بگیر عیبى نداره از على رو بگیر كارم شده یه گوشه ای ببارم بچه هات و سر خاكت بیارم دل من از همه كنار می گیره حالا علی دست به دیوار می گیره میشه بیای دو قطره زمزم بدی یه ظرف آب بیاری دستم بدی چه مادری ز دخترم گرفتند خواب و ز چشمای ترم گرفتند این چادر پاره منو می كشه این خون گوشواره منو می كشه بلند شو دستات و حنا بذارم تابوتتو بگو كجا بذارم؟!! تو خونه یاد اون روزا می افتم برم بیرون تو كوچه ها می افتم بی مادری نصیب دخترم شد خبر داری چه خاكی بر سرم شد خیر نبینه اون كه به ما جفا كرد ما دو تا رو از همدیگه جدا كرد تو چشم تو زد چشم و پرآب كرد خونش خراب كه خونه مو خراب كرد نقشه كشیدن مبتلامون كنن كی فكر می كرد یه روز جدامون كنن علی‌اکبر لطیفیان    *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
ما نوکر و تحت نظر حضرت زهرا مشمول دعای سحر حضرت زهرا ما را بنویسید گدا… یا که نه اصلا… دیوانه … وَ یا در به در حضرت زهرا او مادر ماهاست، همین است بولله پس ما همه «دختر پسر» حضرت زهرا فخرم همه این است، که در مجلس روضه… خوانند، مرا کارگر حضرت زهرا بر چارقدش حضرت جبریل، دخیل است این چادر مشکی ست، پَر حضرت زهرا فرزند به بار آوَرَد همچون حسنینش این است کمی از هنر حضرت زهرا زهراست فقط تاج سر حضرت حیدر حیدر بشود تاج سر حضرت زهرا خاموش شود آتش جانسوز جهنم با قطره ای از چشم تر حضرت زهرا ای کاش که بودیم، در آن روزِ دوشنبه در پشت همان در، سپر حضرت زهرا این مصرع آخر شده حرف دل نوکر ای کاش که ما رم بخره حضرت زهرا رضا قاسمی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
بحر نزول رحمت حق آیه میشوی گریان برای حاجت همسایه میشوی بانو بس است این همه گریه که میکنی داری خیال میشوی و سایه میشوی اذکار آسمانی تسبیح مرتضی پر پر شدی چقدر مفاتیح مرتضی مردم توجهی به کلامم نمیکنند قدری حیا ز شأن و مقامم نمیکنند جای همه بیا و جواب مرا بده حالا که کل شهر سلامم نمیکنند هفتاد روز مبهم و مسکوت مانده ای از آن دوشنبه فاطمه مبهوت مانده ای با صد امید گفتی و گهواره ساختم اما حالا به فکر روکِش تابوت مانده ای ردِّ خزان به چهره ات ای یاس مانده است وضعت هنوز فاطمه حساس مانده است خیلی دلم شکسته بدان میکُشد مرا خونی که روی دسته ی دستاس مانده است دیشب سر نماز شبت گریه ام گرفت با آه آهِ روی لبت گریه ام گرفت وقتی قنوت نیمه شبت نیمه کارِ ماند بر دستهای با ادبت گریه ام گرفت زهرا غم مرا چه کنم تا که حل کنی زهری که مانده بر جگرم را عسل کنی بغضی نهفته موی حسن را سفید کرد قدری نمیشود حسنت را بغل کنی دیدی دعای مضطرمان هم اثر نکرد امن یجیب دخترمان هم اثر نکرد قرآن به سر گرفته حسن با برادرش حتی امید آخرمان هم اثر نکرد حاج منصور ارضی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
به هرم آتش دوزخ بسوزد آن دستی که بین کوچه به یک ضربه قامتت خم کرد میان آن در و دیوار خونِ تازه نشست بلند مرتبه بودی و حرمت تو شکست قاسم نعمتی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
طرح فرهنگی حاج قاسم* بارمز: *یا فاطمة الزهرا* که از این هفته ساعت:۹صبح روز جمعه در *مرکز آموزش مداحی اصفهان واقع در مقابل مهدیه بزرگ اصفهان اجرایی خواهد شد* قابل توجه *هنرجویان مداحی اهل بیت* به لطف خدا،از این هفته *سه کلاس فعال دیگر* با حضور *سه مربی جدید آغاز به کار خواهد نمود* این حرکت با در نظر گرفتن: ۱.ویژه *تقسیم کلاسهایی* که *تعداد هنرجویان* آن از حد نصاب بیشتر هستند و می بایستی کلاس به دو کلاس مجزا تقسیم شود. ۲.برای افراد *جدیدالورود* به کلاسها ۳.برای هنرجویانی که احیانا *روش تدریس مربی قبلی برایشان اشباع کننده* نبوده است. اساتیدی که هر هفته استفاده شده و می شود *مداحان اهل البیت* استاد *اصغر مسقطیان* دکتر *مهرداد تقی زاده* دکتر *مجید بهمنی* سید *حسین موسوی* سید *مجید براشکی* *سجاد عابدی* *سجادمجیری* *رضا کریمی* *متین ‌اسماعیلی پور* اساتیدی که از این هفته به تدریس کلاس ها اضافه خواهند شد آقایان:*سید محمد نریمانی* *حسین ابوطالبی* *محمد حسن قاسمی* *مدیر مستقر در مرکز عبدالله ترکی* آدرس کانال👇👇: https://zil.ink/maddahanesf 🎤ضمنا روضه باشکوه هیئت محبان حضرت زهرا ازدوشنبه بمدت 10شب به
مداحی آنلاین - الگوی محور عالم.mp3
1.76M
🏴 ♨️الگوی محور عالم 👌 بسیار شنیدنی 🎤حجت الاسلام 📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید. *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
💔 آتش و این همه اَسرار نمےدانستیم پشٺ ماندن و نمےدانستیم در وسط شعلہ اگر گیر ڪند نتوان گشٺ بر او یار نمےدانستیم 🥀 💔 🥀 *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
💔 مگر ز اهل مدینہ چہ دیده اے مادر ڪه دل ز زندگے خود بریده اے مادر چرا نماز شبٺ را نشستہ مےخوانے چرابہ فصل جوانےخمیده اے مادر 🥀 💔 🥀 *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*