eitaa logo
کانون مداحان
26.6هزار دنبال‌کننده
20.9هزار عکس
21هزار ویدیو
196 فایل
کانون مداحان استان مرکز آموزش عمومی ، تخصصی و سطح عالی مداحی. خیریه فرهنگی ذاکرین امام حسین (ع)
مشاهده در ایتا
دانلود
شرمنده کردی بار دیگر نوکرت را شکر خدا دیدم عزای مادرت را روزم سیه گردد اگر از من بگیرند خورشید لطف ِ چشم ِ ذره پرورت را من لکه ی ننگ توام ، هر جا شنیدی نام مرا انداختی پایین سرت را از بس که هستم روسیه حتی ندارم آقای من حکم سیاهی لشکرت را ای آیه ی امن یجیب بی پناهان دریاب این دلدادگان مضطرت را آواره ام روضه به روضه فاطمیه تا که ببینم روی زهرا منظرت را ای وای از سنگینی بار گناهم نشنیده ام یک بار مادر مادرت را آقا سر ِ مادر چه آورد آتش در که سالها سوزانده از پا تا سرت را شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
الا ای همسر پهلو شکسته تو رفتی و علی گریان نشسته امید خانه ام بودی تو زهرا گل گلخانه ام بودی تو زهرا چرا از همسر خود دیده بستی دل مظلوم عالم را شکستی الا ای بانوی پاک شهیده زداغت قامت حیدر خمیده زداغت فاطمه خون شد دل من شرر زد داغ تو بر حاصل من زتو زهرای من شرمنده هستم تو رفتی از برم من زنده هستم الا ای دختر ختم رسالت کشد از روی تو حیدر خجالت به پیش من زدند آتش به خانه تو را می زد عدو با تازیانه به زخم این دلم دشمن نمک زد تو را آن دشمن جانی کتک زد جدایی از تو بر حیدر چه سخت است برایم غسل تو همسر چه سخت است شده گریان داغت همسرتو چگونه من بشویم پیکر تو فدای ناله ها و اشک وآهت چگونه شویم آن روی چو ماهت چگونه شویم آن رخسار نیلی کبودی رخت از ضرب سیلی الا ای مونس و یار غریبم به وقت غسل تو من بی شکیبم کنار تو بود جان بر لب من کند گریه برایت زینب من پریشان حسن نور دو عینم صفای خانه گریان حسینم صفابخش دلم یار خموشم چگونه من کفن بر تو بپوشم چگونه من کنم دفنت شبانه برم جسم تورا شب مخفیانه دگر بعد از تو تنها و غریبم غم عالم شده زهرا نصیبم غمت یا فاطمه جان کرده پیرم دعا کن بعد تو دیگر بمیرم *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
شام غریبان حضرت زهرا سلام الله علیها کنار قبر تو شام غریبان شدم یا فاطمه جان دیده گریان دلم را از فراقت غم گرفته علی از داغ تو ماتم گرفته کجا رفتی تو ای ماه مدینه گل پرپر شده از ظلم و کینه کجا رفتی تو ای پهلو شکسته کنار قبر تو حیدر نشسته کجا رفتی صفای خانه ی من کجا رفتی مه کاشانه ی من کجایی یار هجده ساله ی من گل گلخانه ام ای لاله ی من تو رفتی و از این خانه صفا رفت گل حیدر دگر شور و نوا رفت تو رفتی و دگر تنها شدم من اسیر کوه مشکل ها شدم من تو رفتی بعد تو حیدر غریب است زهجران روی تو بی شکیب است تو رفتی زینب تو خانه دار است به خانه از غم تو سوگوار است تو رفتی خانه غرق در محن شد تسلای دلم اشک حسن شد حسن در دل بسی اسرار دارد نگاهی بر در و دیوار دارد تو را خواهد ز من نور دو عینم صفابخش همه عالم حسینم غم و رنج و ملالم گشته افزون شدم شام غریبان تو دل خون بود زهرا نشان غربت تو شده پنهان در عالم تربت تو دگر از زندگانی سیر گشتم به وقت غسل جسمت پیر گشتم *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
شب شام غریبان تو زهرا شده این دل پریشان تو زهرا به خانه جای تو خالیست زهرا ز دیده اشک من جاریست زهرا در این خانه بدون تو صفا نیست برای من بجز بزم عزا نیست برای غربتت میسوزم امشب به دلها شعله می افروزم امشب کنار قبر تو تنها نشستم به تو زهرا دخیل گریه بستم تو که بودی همه بود و نبودم کجا رفتی توای یاس کبودم کنار قبر تو خون شد دل من شرر زد داغ تو بر حاصل من تو رفتی و شدی مهمان طاها شده زهرا علی تنهای تنها کنار تربت تو بیقرارم به روی خاک تو سر می گذارم دگر بعداز تو تنها و غریبم زتن رفته دگر صبر و شکیبم فدای غربت و پاکی و صبرت سرم را می گذارم روی قبرت بود در سینه درد بی شمارم خزان گشته بدون تو بهارم الا ای بانوی هجران کشیده شدم از سوز داغت قد خمیده تو بودی از پیمبر یادگارم تو بودی روشنی شام تارم تو رفتی و شده روزم چنان شب بریزم اشک از دیده مرتب نصیب و قسمتم رنج و محن شد تسلای علی اشک حسن شد کند زینب برایم خانه داری کند با گریه بهرت سوگواری به یاد روی تو جان بر لبم من تسلای حسین و زینبم من نموده فاطمه داغ تو پیرم دعا کن در کنار تو بمیرم *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
غسل و کفن و دفن حضرت زهرا سلام الله علیها صفابخش دل حیدر ،کنارت شدم من فاطمه جان بی قرارت دلم خون شد به وقت غسل دادن نمودم اشک خود را من نثارت علی را فاطمه محزون نمودی غمت را در دلم افزون نمودی قسم بر صورت و جسم کبودت دلم را وقت غسلت خون نمودی چرا رفتی تو از کاشانه ی من شدی پرپر گل گلخانه ی من الا ای مادر پهلو شکسته شده ماتم سرا این خانه ی من الا ای مادر پهلو شکسته چه زود از زندگی گشتی تو خسته قد خم گشته و چشمان گریان کنار پیکرت حیدر نشسته الا مادر ببین در التهابم غم داغ تو بنموده کبابم کنار پیکرت زینب نشسته بده از مرحمت مادر جوابم تویی پهلو شکسته مادر من همیشه بوده ای تاج سر من نگر بر دیده ی خونبار زینب مرو ای هستی من از بر من *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
دلم مادر دوباره شد هوایی ز سوز داغ تو دارم نوایی شب شام غریبان تو باشد عزیز مرتضی مادر کجایی دگر بعد از تو از عالم گسستم به یاد تو دخیل گریه بستم شب شام غریبان تو زهرا کنار قبر تو تنها نشستم مه کاشانه ام زهرا کجایی گل گلخانه ام زهرا کجایی دلم بار دگر تنگ تو گشته صفای خانه ام زهرا کجایی به یاد تو در نایابم امشب غم تو کرده زهرا آبم امشب خدا داند شب شام غریبان کنار قبر تو بیتابم امشب *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها ای کتاب خدا ثنا خوانت وصف کوثر زحی سبحانت جبرئیل از جمله ی اعوانت همه محو کمال وایمانت زیب جنت چهره ی رخشانت پدر و مادرم به قربانت جلوه ی حی کبریایی تو گل گلزار مصطفایی تو همسر پاک مرتضایی تو گل عصمت شفیع مایی تو آسمان و زمین بفرمانت پدر و مادرم به قربانت نور حق جلوه گر ز روی تو چون نبی خلقت تو خوی تو خلق عالم به گفتگوی تو عطرجنت زعطرو بوی تو ای خدایی ریشه و بنیانت پدر و مادرم به قربانت ای صفای همه جهان زهرا مادر صاحب الزمان زهرا خانه تو بیت الامان زهرا قدر تو از همه نهان زهرا مدح تو در سوره ی قرآنت پدر و مادرم به قربانت ای که هستی تو باعث خلقت مظهر صبر و مادر عصمت در دو عالم تو مایه ی رحمت مهروحبت داده به ما عزت همه عالم ریزه خور خوانت پدر و مادرم به قربانت معنی نور وکوثری زهرا نور چشم پیمبری زهرا یاور و یار حیدری زهرا برائمه تو مادری زهرا حسنینند گلهای بستانت پدر و مادرم به قربانت شدم از لطف حق گدای تو شاملم لطف تو عطای تو در دل من بود ولای تو همه هست من از دعای تو شامل من همیشه احسانت پدر و مادرم به قربانت من که درگلشن شما خارم شکرلله که عبد دربارم فاطمه جان فقط تو را دارم کن نگاهی بر این دل زارم کن حسابم زجمله خوبانت پدر و مادرم به قربانت از نخست ولادتم زهرا داده خالق سعادتم زهرا شد ثنایت عبادتم زهرا بر تو باشد ارادتم زهرا شامل من لطف فراوانت پدر و مادرم به قربانت همچو احمد خوی و خصال تو همه عالم محو کمال تو هدیه ی حق جاه و جلال تو زخم‌سینه بود مدال تو با خدا بوده عهدو پیمانت پدر و مادرم به قربانت مهروحبت به سینه دارم من برنجاتم سفینه دارم من مادر بی قرینه دارم من آرزوی مدینه دارم من سوزم هر دم به قبر پنهانت پدر و مادرم به قربانت دل بسوزد ز رنج و حرمانت شیعه تا روز حشر پریشانت همه دلها همیشه نالانت چه کشیدی زدست دونانت جان فدای دیده ی گریانت پدر و مادرم به قربانت بعد پیغمبر از تو بگسستند دشمنان در سقیفه بنشستند بهر بیعت دست علی بستند پشت در پهلوی تو بشکستند چه کشیدی با دل سوزانت پدر و مادرم به قربانت نانجیبان و غاصبان فدک زده زخم علی دوباره نمک اندر آنجا همه به جای کمک می زدندبرگلش زکینه کتک شد فدای ره خدا جانت پدر و مادرم به قربانت محشر دیگری شده برپا بیت حیدر شده پر از اعدا بر زمین اوفتاده حضرت زهرا زینب اوبه زیر دست و پا در کنار پیکر بی جانت پدر و مادرم به قربانت آتش ظلم بر آشیانه زدند لگد از کین بر آستانه زدند فاطمه را به تازیانه زدند هم به بازو ،به دست و شانه زدند سوزد عالم ز اشک طفلانت پدر و مادرم به قربانت � *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
حضرت فاطمه سلام الله علیها ای گل گلزار عصمت فاطمه بانوی با جاه و حشمت فاطمه دختر پیغمبر و هست علی کوه غیرت جان عترت فاطمه حامی دین و ولایت هستی و روح ایثار و شهامت فاطمه گفته وصفت را به قرآن ذات حق من کجا مدح و ثنایت فاطمه ماهمه ریزه خورخوان توایم ای سراپا جود و رحمت فاطمه ای امید اهل عالم تا به حشر شیعه دارد از تو عزت فاطمه باشد ای محبوبه ی حی مبین مهر تو درسینه نعمت فاطمه ای کرم داران عالم عبد تو بر همه داری کرامت فاطمه همچو احمد چون علی مرتضی در کرم هستی قیامت فاطمه روز محشر وقت میزان و صراط می کنی از ما شفاعت فاطمه حق نهاده از کرامت در دلم مهرت از روز ولادت فاطمه دارم از لطف خدای مهربان بر تو و حیدر ارادت فاطمه شکرلله از کرامات خدا شاملم لطف و عطایت فاطمه یک نگاه تو غم از عالم برد کن نظر بر این گدایت فاطمه هستم ای دردانه ی ختم رسل مستمند یک دعایت فاطمه سائل کوی توام از کودکی کن نگاهی بر گدایت فاطمه روز و شب یاد تو و غم های تو دل شده بزم عزایت فاطمه از مدینه کوچه‌های غربتش می‌رسد برجان صدایت فاطمه در ره دین خدا استاده ای کوه صبر و استقامت فاطمه ای شهیده، در تمام عمر خود بوده ای یار امامت فاطمه قامتت خم شد ز بعد مصطفی بس کشیدی رنج و محنت فاطمه زشرر دشمن ز کین برخانه ات دختر ختم رسالت فاطمه از ستم‌های سقیفه مسلکان گشته ای بشکسته قامت فاطمه دشمن دین پیش چشمان علی بر تو بنموده جسارت فاطمه پشت در همراه محسن گشته ای کشته ی ظلم و عداوت فاطمه چه کشیدی پشت در ناله زدی جان من گردد فدایت فاطمه فضه را در پشت در کردی صدا جان فدای ناله هایت فاطمه گشته ای جانان حیدر پشت در کشته ی راه ولایت فاطمه قهرمان بدر و خیبر مرتضی می‌کشید از تو خجالت فاطمه چون که جان دادی تو در راه خدا شد رضای حق رضایت فاطمه داغ تو آتش زده بر جان من سوخت قلبم زین رثایت فاطمه من( رضا) هستم به یاد غربتت روز و شب گریم برایت فاطمه *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
بودجسم تو زهرا رو به رویم کنار تو بود این گفتگویم شده خم قامتم از سوز داغت چگونه پیکر پاکت بشویم صفای خانه ی من فاطمه جان گل کاشانه ی من فاطمه جان نباشد باورم تو در جوانی روی از خانه ی من فاطمه جان صفا بخش دل و بانوی خانه که هستی در همه عالم یگانه خدا داند که با سوز و غم و اشک تو را غسل و کفن کردم شبانه چگونه بنگرم بانوی خانه به رخسارت که دشمن زد نشانه بسوزم از غم و با دست لرزان بشویم جای ضرب تازیانه دلم را از همه عالم گسستم کنار تو دخیل گریه بستم به یاد آن همه عشق و محبت به وقت غسل تو از پا نشستم کندحیدر کنارت بی قراری تو را شوید علی با اشک جاری به اشک دیده همراه حسینت کند زینب برایت سوگواری *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
غسل و کفن و دفن حضرت زهرا سلام الله علیها الا ای همسر مظلومه ی من گل من یار من محبوبه ی من دگر رفته ز جان صبر و قرارم چگونه من جدا گردم ز یارم کنار پیکرت از پا نشستم به یاد تو دخیل گریه بستم چه گویم بی تو از حال خرابم غم داغ تو زهرا کرده آبم صفای خانه ام یار شهیدم کنار پیکر پاکت خمیدم نگه کن دیده ی دریاییم را دل خون، غربت و تنهاییم را تو راحت گشته ای از رنج و غم ها علی بی تو شده غمگین و تنها تو رفتی و صفا از خانه ام رفت ز پیکر روح من، ریحانه ام رفت چه سازم بی تو ای بانوی خانه شده اشکم ز داغ تو روانه دلم خون شد تنت روی زمین است علی سوزد ز داغ تو غمین است بسوزد از غم تو، تار و پودم شدی پرپر گل یاس کبودم همیشه بوده ای تو همزبانم بهار من، تو رفتی، شد خزانم خجالت میکشم از روی ماهت به یاد ناله و افغان و آهت به جای من چه پشت در کشیدی به جز رنج و غم از دنیا ندیدی گلم را از ستم پژمرده کردند تو را پیش علی آزرده کردند به پشت در گل از شاخه جدا شد گل شش ماهه ات محسن فدا شد چگونه من بشویم پیکرت را رخ نیلی چنان نیلوفرت را چگونه من دهم غسلت شبانه به اشک دیده جای تازیانه چگونه من بشویم روی نیلی به رخسار تو جای ضرب سیلی منم آن همسر جان بر لب تو پریشانم برای زینب تو بسوزد مجتبی نور دو عینت کند گریه برای تو حسینت چگونه من فراموشت نمایم چگونه من کفن پوشت نمایم کنم غسل و کفن جسمت شبانه برم از خانه جسمت مخفیانه بسوزم از برای غربت تو که مخفی باشدت آن تربت تو روی سوی جنان نزد پیمبر روی سوی بهشت حی داور صفای خانه ام، آرام‌جانم دعا کن بعد تو دیگر نمانم *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها همه عالم ز داغ فاطمه اشک روان دارد علی مرتضی امشب به دل داغی گران دارد قد خم، دیده گریان همره طفلان مظلومش به سینه سوز داغی را،ز زهرای جوان دارد ستاره با دو چشم تر،غریبانه ولی مضطر کنار پیکر زهرا علی قدی کمان دارد دهد این ناله و افغان خبر از رفتن مادر حسن،زینب،حسین دستی به سوی آسمان دارد حسن سبط پیمبر اشک می ریزد چنان حیدر به یاد کوچه و مادر به دل دردی نهان دارد عزیز مرتضی زینب، رسیده جان او بر لب به یاد مادر خود قامتی از غم کمان دارد حسین بن علی هنگام غسل مادرش زهرا به یاد غربت بابا دو چشمی خون فشان دارد گل پیغمبر اکرم به وقت رفتن از دنیا ز ضرب سیلی دشمن به رخسارش نشان دارد خدا باشد گواه این غلام حیدر و زهرا (رضا) هر آنچه را دارد از این دارالامان دارد *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها محبوبه ی حی کبریایی زهرا ممدوحه ی ختم الانبیایی زهرا صدیقه و منصوره و مرضیه،بتول تو فاطمه ام النجبایی زهرا معنای تمام سوره های قرآن تو کوثر و نور و هل اتایی زهرا ممدوحه ی تو شخص پیمبر باشد تو مادر مصباح هدایی زهرا مرآت رسول الله اعظم هستی تو آینه ی خدا نمایی زهرا از بعد خدیجه مادر والایت حامی رسول دو سرایی زهرا از اول خلقت بشر جز خاتم منجی تمام انبیایی زهرا هم ام ابیها لقب خاص شماست هم همسرشاه اولیایی زهرا تو زمزمی و رکن و مقام و کعبه تو مروه ای و سعی و صفایی زهرا انوار تو روشنی قلب احمد تو نور تمام ماسوایی زهرا خورشید بود ذره‌ای از نور شما تو نور دل اهل ولایی زهرا در بین زنان امت پیغمبر تو اسوه ی شرمی و حیایی زهرا بعد از نبی و حیدر کرار ،علی برخیل بشر راهنمایی زهرا با این همه ایثار و فداکاری خویش همپای علی مرتضایی زهرا نوربخش همه ی عالم امکانی تو بر دیده ی مانور وضیایی زهرا سرمنشاء جود و کرم و احسانی ای جان علی، کان عطایی زهرا همراه علی ساقی حوض کوثر تو شافعه ی روز جزایی زهرا جبریل بنازد که بود خادم تو سرتا به قدم عبدخدایی زهرا در بین تمام خلق عالم تا حشر اسطوره ی ایثار و وفایی زهرا با یک نگهت رواست حاجات همه سرمنشأ جودی و سخایی زهرا با یاد خداوند به هر صبح و مساء با زمزمه و ذکر و دعایی زهرا مادر ،تو به زینبی و ام کلثوم جان حسن و حسین شمایی زهرا در بحر ولا، یگانه گوهر هستی بر کشتی دین تو ناخدایی زهرا هر خطبه ی تو رنگ خدایی دارد بر یاری دین بانگ رسایی زهرا همراز علی حیدر کرار هستی تو بانوی درد آشنایی زهرا با یاد مدینه ی تو و غربت تو دارم به دلم حال و هوایی زهرا هرچند که از عدو ستم ها دیدی از همسر خود عقده گشایی زهرا هنگام مشقت و غم و رنج و الم آرامش طوفان بلایی زهرا دادند عجب مزد رسالت به نبی تو کشته ی دست اشقیایی زهرا در پیش دو دیده ی علی شیر خدا همسنگر افتاده ز پایی زهرا با پهلوی بشکسته و با روی کبود تو حامی شاه‌ لافتایی زهرا در پشت در سوخته با ضرب لگد بی جرم و گنه، شدی فدایی زهرا با دیدن این صحنه ی پرسوز و گداز زینبت داشت به لب شور و نوایی زهرا هر چند بدم سائل درگاه توام برگو که زعبد خود (رضایی) زهرا *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
چه می کنی؟ مادر بگوکه با غم بازو چه می کنی ؟ شب تا سحر زسوزش پهلو چه می کنی ؟ از درد شانه آه،که خوابت نمی برد ازضربه های خورده به بازو چه می کنی ؟ تنها ودلشکسته به غم خو گرفته ای با این دل گرفته به غم خو، چه می کنی ؟ گیرم نهان شود زهمه زخم پهلویت با جای ضرب سیلی بررو چه می کنی ؟ گیرم کمک زفضه نگیری ولی بگو با قوتی که نیست به زانو چه می کنی ؟ ازغربت پدر همه دم آه می کشی درموج داغ های دل او چه می کنی ؟ دررفتن ونرفتن خود بال می زنی بالت شکسته است پرستو چه می کنی ؟ ای شمع جان به حالت پروانه رحم کن هرلحظه می زنی زچه سوسو، چه می کنی ؟ * وقتی به قتلگاه حسینت نظرکنی باردگرمیان هیاهو چه می کنی ؟ عطر کرامتت به «وفایی» رسیدو باز بینم به حشر ای گل خوشبو چه می کنی ؟ *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
آیه و تفسیر شرحِ صدر من، بی من نرو بهترین تقدیر شام قدر من، بی من نرو عمر شبهای بلندم! کم شدی پای علی شاخهء طوبای خانه! خم شدی پای علی آن کسانی که فقط از مصطفی دم می زدند بعد آتش کردن هیزم، لگد هم می زدند شبنمِ صبح تو زیر هالهء نیلوفری است روسری مشکی تو خونی و خاکستری است من هزاران بار بغض غربتم را سد شدم از کنار در که افتاد احتیاطاً رد شدم اینهمه داغ مرا با چه مهارش می کنی سرخی دیوار خونی را چکارش می کنی خانه ام فصل بهاری داشت پائیزش رسید میخ، وقت حمله بر تو با نوک تیزش رسید بر زمین خوردی و اشک ساکنان عرش ریخت بسترت را جمع کردی لاله روی فرش ریخت سنگر بی سرپناهی های حیدر کوچه شد چادر خاکی تو کهف علی در کوچه شد باز هم مشکل گشایی کن گرفتارم نکن نوعروس خانهء من زود عزادارم نکن مثل بازوی تو درد از چند حالت می کشم از قنوت دست لرزانت خجالت می کشم صبر کردن بر بلایا امتحان حیدر است اصلاً از این حرف ها هرچه نگویم بهتر است *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
بیت وحی و شعله های نار أَینَ المُنتَقِم سوخت در آتش گل و گلزار أَینَ المُنتَقِم این صدای ناله زهراست می آید به گوش از میان آن در و دیوار أَینَ المُنتَقِم مادر و شش ماهه باهم پشت در افتاده اند کار شد بر خادمه دشوار أَینَ المُنتَقِم خون محسن می‌چکد از آن درِ آتش زده خون زهرا ریزد از مسمار أَینَ المُنتَقِم با چهل نامرد شد در کوچه زهرا رو به رو وایِ من از این همه آزار أَینَ المُنتَقِم در کنار قبر زهرا نیمه شبها تا به صبح ناله میزد حیدر کرار أَینَ المُنتَقِم دید تا طشت پر ازخونِ حسن را خواهرش گفت با چشمان گوهر بار أَینَ المُنتَقِم نیزه داران آنقدَر بر پیکر اکبر زدند شد تنش مانند نیزه زار أَینَ المُنتَقِم با عمود آهنین افتاد آخر بر زمین با سر آن سر لشکر و سردار أَینَ المُنتَقِم خون اصغر را که می پاشید سمت آسمان گفت جدّت با دل خونبار أَینَ المُنتَقِم کرد با خون دلش مویِ سفیدش را خضاب بین مقتل سیدالاحرار أَینَ المُنتَقِم در میان قتلگه که دست و پا میزد حسین در حرم شد کار زینب زار أَینَ المُنتَقِم از حرم تا قتلگه میزد صدا (أَینَ الحسین) تا تنش را دید میزد زار أَینَ المُنتَقِم زجر ملعون دختر از قافله جا مانده را می‌کشد با زجر روی خار أَینَ المُنتقم زینبی که سایه اش را چشم نا محرم ندید شد تماشایی سرِ بازار أَینَ المُنتَقِم شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
بسم الله الرحمن الرحیم بستر - وداع همینکه زود بمیرم بِجای تو ، کافی است همینکه جان بدهم در عزای تو ، کافی است برای هر تپشِ من تبسمی بس بود برای هر نفسِ من هوایِ تو کافی است قسم به نقطه‌ی فاءِ تو کارِ من گیر است برای نافله‌هایم هجای تو کافی است مدینه سیر شده... شهرِ دیگری برویم چه غم که گفته اگر های‌هایِ تو کافی است برای ساختنم با غمِ مدینه بمان برای سوختنم انزوای تو کافی است بمان که با تو بماند توان به زانویم بمان که بی کسیِ مرتضایِ تو کافی است بمان و آه بکش با خیالِ قنداقه برای محسنم  این لای لایِ تو کافی است برای آنکه بفهمم چه آمده به سرت لباسِ سرخِ تو کافی است جایِ تو کافی است صدای آینه‌ی خُرد می‌دهی ای وای به شب نشینیِ ما این صدایِ تو کافی است خجالتم نده با این نَفَس نَفَس زدنت که وضعِ سینه‌ات از  از وای وایِ تو کافی است  نمی‌رسید به من زورشان و فهمیدند برای کُشتنِ من ماجرای تو کافی است تو شیشه بودی و یک سنگریزه هم بس بود کسی نگفت که حالِ عزای تو کافی است کسی نگفت که نامرد آتشت بس نیست کسی نگفت مزن ضربِ پایِ تو کافی است.... کسی نگفت مغیره به تازیانه مکوب کسی نگفت که برگی  برای تو کافی است کسی نگفت که قنفذ غلاف را بردار نزن نزن نزن این ضربه‌های تو کافی است کسی نگفت به غیر از یهودیِ این شهر که گفت غربتِ خیبر گشای تو کافی است تو را زدند و شکستی و من زمین خوردم تو را زدنت همین هفت جایِ تو کافی است... تو را  زدند و لبِ تو نکرد نفرینی که آهی از تو برای خدای تو کافی است *** پس از تو دخترِ تو داد میزند نزنید حسین داغ تو  واغربتای تو کافی است برای آنکه سپاهی غنیمتت ببرند هزارو نهصد پنجاه جای تو کافی است گلیم ، پاره عبایی ، حصیر ، زیرانداز یکی اگر که شود بوریایِ تو  کافی است (حسن لطفی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
بسم الله الرحمن الرحیم انتها نیست در آن جلوه که با فاطمه است نقطه‌ی"فا"علی و نقطه‌ی"با"فاطمه است کیست او حضرتِ حق یا که نبی یا که علی کیست او فاطمه یا فاطمه یا فاطمه است بارها محضرِ او خورد زمین ، جبرائیل بارها گفت محمد به حرا فاطمه است بیش از کعبه پیمبر به طوافش می‌رفت یعنی ای قوم فقط قبله نما فاطمه است گرچه این خانه مفاتیح جناند ولی بیشتر بین همه کارگشا فاطمه است سه امام است همیشه سرِ سجاده‌ی او گرچه مجروح ولی دستِ دعا فاطمه است در بقیع بودم دیدم که غریبی می‌خواند یارالی آی یارالی دردَ دوا فاطمه است من از اَمرش به علی یادِ حدیثی کردم حجت‌الله عَلی  حُجَّتُنا فاطمه است گفت سوگند به مظلومیِ تو کم نشود یک سرِ موت در این معرکه تا فاطمه است آنچنان رویِ زمین ریخت چهل تَن را که همه گفتند مگر شیرِخدا فاطمه است همه گفتند که در شهر دو حیدر باشد همه گفتند که در شهر دوتا فاطمه است مرتضی گفت بمان ورنه خودش میفهماند که اذازُلزلتِ الاَرض و سَما فاطمه است چادرش را نتکاند   آخ ببینید همه نامِ او مردمِ نامرد  چرا فاطمه است روز محشر شود ؛ از آمدنش معلوم است که چرا کارِ خلائق همه با فاطمه است تا که او هست شفاعت به شفیعی نرسد تا که او هست فقط ناله‌ی ما فاطمه است (حسن لطفی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
بسم الله الرحمن الرحیم اگر آتش به دلت هست  اگر حالِ مُشَوَش داری و اگر تب داری یا شکایت زِ خود و از همه بر لب داری یا اگر از غم و اندوه و بلا سینه لبالب داری و اگر زندگیِ سرد و پُر از درد و دل آشوب  مرتب داری،  یا پریشانیِ روز و دل آتش زده  هرشب داری روز و شب تب داری چاره‌اش نور علی نور ، دعای نور است بسم رَبِ نور است گرچه او مستور است چاره‌اش زمزمه‌ی نور  دعای زهراست چاره‌اش یک مدد از چادر بانوی خداست نور خورشید نه ، مهتاب نه ، اینها همه هیچ نور می‌خواهی از آن چادر مشکی دریاب ، نور آن عصمت ناب نور از ریشه‌ی آن چادر قدسی است که قدیسه‌ی صدیقه به سر داشت که بر افلاک گذر داشت که از او نور ، سحر داشت همه شب یا همه روز نور می‌تابد از آن چادر مشکی تا ماه نور می‌گیرد از آن نور سرِ صبح ، پگاه نور می‌جوشد از این چادرِ پُر وصله‌ی خاتون علی ، سِرِ مکنون علی چادری که نه به هر ریشه فقط  معجزه پنهان کرده عرش از حسرت آن پاره گریبان کرده چادری که در آن جمع اسماء خدا است و خدا در دلش فاطمه پنهان کرده چادری که همه افلاک پریشان کرده زخم کتمان کرده درد درمان کرده جمعِ هفتاد یهودی همه یک روز مسلمان کرده در دل این گرداب سیره‌اش را  دریاب ریشه‌اش را دریاب چادر ارث زهراست این سلاحِ تقواست رنگی از نورِ خداست هرکه دارد ، به سرش سایه‌ی رحمت دارد حسِ آرامشی از باغِ نجابت دارد عفّت و عاطفه و لطف و محبت دارد عطرِ عصمت دارد چادرِ مشکیِ او ریشه‌ی غیرت دارد  آی عزت دارد چادرت را دریاب چیست آن پوشش بیت الله است مشکی اما به به دلش جوشش بیت الله است چیست چادر  صدف گوهرهاست حرم دخترهاست  حافظ باورهاست چادر مشکی تو شهپر توست خواهرم سنگر توست دست زهراست که روی سر توست وارث نور حجاب  چادرت را دریاب  حاضری  در همه جا  ولی از پلکِ هوس‌هایی دور مثل قرآن کریم فی کتابٍ مکنون فی حجابٍ مَستور چادر آرامشِ یاس از اثر طوفانهاست سِتر ناموس خداست چادر آسودگی لاله از اندیشه‌ی باد چادر آسایش گلبرگ از احساس نظر بازی‌هاست خیمه‌ی عاشوراست صاحبش با زهراست چادرِ مادرمان دست مرا می‌گیرد  با همان انوارش با همان اسرارش با همان حِسِ صمیمیتِ خود با همان غیرتِ خود بِینِ راه و بیراه بِینِ گاه و بیگاه ... تا که لب باز نکرده است دعا می‌گیرد با همان مادریش فکر من است روز وشب روضه‌ی او ذکر من است نه فقط دست من و تو   به پرش هست دخیل همه از نوح و خلیل فطرس و جبرائیل  دودمان آدم سالها هست که حاجات از آن می‌گیرند از همان مقنعه جان می‌گیرند ناتوانند و  توان می‌گیرند قرن‌ها هست زبان می‌گیرند: چادرت را بتکان لطف خدا را بفرست چادرت را بتکان روزی ما را بفرست و خدا نیز از آن نور مباهات کند فخر بر مادر سادات کند محورِ اهلِ کسا معنی آل عبا پنج دفعه به علی جلوه به میقات کند چادری که به پَرَش بوسه‌ی ، احمد دارد روی هر ریشه‌ی آن بوی محمد دارد چقدر چشم کشیده است علی بر رویش چادرِ بانویش نورِ سرمد دارد   ولی افسوس که  یک روضه‌ی پر غُصه‌ی بی حد دارد روضه‌ای بد دارد ای مدینه ای داد  دادها از بیداد از نگاهی سنگین آه این چادر پُر نور زمین خورد زمین چه شده ، طعمه‌ی بی باکی شد یک نفرکاش بگوید که چرا خاکی شد پشت در بود که آتش سر زد یک نفر شعله‌ای آورد و به جانِ در زد  در آتش زده را وای که بر مادر زد زینب اُفتاد  حسن  بر سر زد دید در کَنده نشد ضربه‌ی دیگر خورد   وای که محکمتر زد ... (قنفذ از راه از آن لحظه که آمد می‌زد تازه می کرد نفس را مجدد می‌زد وای از دست مغیره چقدر بد می‌زد جای هرکس که در آن روز نمی‌زد می‌زد) .... کربلا چادرِ زهرا به سرِ زینب بود سپرِ زینب بود لشکری دور و بر زینب بود  در میان گودال جگر زینب بود آنطرف‌تر حرمِ شعله‌ورِ زینب بود اینطرف بر سرِ نِی همسفرِ زینب بود گرچه زینب از غم غیر خوناب  نخورد گرچه مانند دلش جگری چاک نشد زیر لب گفت ولی «مادر آب ببین که  پسرت آب نخورد پدرِ خاک بیا که   پسرت خاک نشد» چادرش را دو گره بست ، قدم را برداشت کوهِ غم را برداشت بی حسین و عباس دو عَلَم را برداشت یک تنه بارِ حرم را برداشت نعره‌اش کاخ ستم را برداشت..‌ (حسن لطفی ۱۴۰۰) *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
زهرا بمان زهرا بمان و زندگی ام را بهم نزن زهرا بمان ‌‌و مرگ علی را رقم نزن آشفتگی قلب مرا جمع و جور کن فکری به حال و روز دل این غیورکن اصلابمان و روی خودت را نشان نده بازوشکسته،دست خودت راتکان نده باتو بگویم از غم و درد و گلایه ها خیلی دلم شکسته شده از کنایه ها! دنیای من که در نظرم سوخت فاطمه دیدم تو سوختی،جگرم سوخت فاطمه ای با حیا!تو را جلوی دیده ها زدند تو پا به ماه بودی و با ضربه پا زدند حوریه ام تو را چقدر ظالمانه زد پیش علی به بازوی تو تازیانه زد حسین شهرابی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
دلم پریشان است بچه ها من دلم پریشان است چند وقت است خانه ویران است چشمهای پدر هراسان است درد مادر بدون درمان است مادر از درد می رود از حال درد بی مادری زبانم لال روزها خاطرات من این است دست دشمن چقدر سنگین است جگرم مثل درب خونین است کوچه لبریز از شیاطین است درب بیت ولا شده جنجال درد بی مادری زبانم لال گوش شیطان کر است و چشمش کور گشته با آتشش محاصره بین دیوار و در شده محصور تَرَک افتاده بر زجاجه‌ی نور سینه از درد گشته مالامال درد بی مادری زبانم لال در و دیوار خانه غم دارد مادرم آهِ دم به دم دارد بازوی مادرم ورم دارد آیه از نونْ و القلم داد نون از نار، و ضربه از قتّال درد بی مادری زبانم لال تا که روی کبود او دیدم از غمش مثل بید لرزیدم از پدر حال او که پرسیدم اشک بابا چکید و فهمیدم ماندنش گشته آرزوی محال درد بی مادری زبانم لال روزمان شب شده است و شب تاریک فصل پاییزِ خانه شد نزدیک مادر امروز راه رفته ولیک دیده تابوت و طعنه و تبریک قرص ماه تمام گشته هلال درد بی مادری زبانم لال عصر شد موسم فراق رسید وقت منحوس اتفاق رسید طاقت آسمان به طاق رسید پدرم تا به آن اتاق رسید گشت رد و بدل جواب و سوال درد بی مادری زبانم لال گفت زهرای من تقلا کن با منِ غمزده مدارا کن التماس مرا تما‌شا کن من علیّم دوچشم خود واکن جان حیدر تو را به این اطفال درد بی مادری زبانم لال مادرم چشم باز کرد و گریست دید چشمان یار بارانی است بار آخر به همسرش نگریست حیف دیگر مجال ماندن نیست روزگار از غمش گرفته ملال درد بی مادری زبانم لال جواد محمودآبادی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
سیمای بهشتی خانه ات گلشن ز طوبای بهشتی فاطمه حجره ات عرش معلای بهشتی فاطمه حجره ای داری معطر از مناجات و نماز گوشه ای از آن ، مصلای بهشتی فاطمه از دعایت می رسد دلهای یاران در بهشت ای مناجات تو نجوای بهشتی فاطمه برترین ذکر تو یا الله ، یا قدوس بود کمترین یار تو حورای بهشتی فاطمه چادرت زیباتری تصویر در چشمان ماست چادرت یعنی که سیمای بهشتی فاطمه ریشه های چادرت در تار و پود ما نشست بانوی امروز و فردای بهشتی فاطمه رنگ پائیزی نداری ای بهارستان عشق چون تو باغ شکوفای بهشتی فاطمه کی جدا می گردی از مولای هستی مرتضی چون علی داری تو همتای بهشتی فاطمه قطره ای از اشک خود را هدیه کن بر ما که هست اشک تو از جنس کالای بهشتی فاطمه جرم تو این بود بت ها را شکستی بی تبر ای خلیل الله زن های بهشتی فاطمه «یاسر» از دنیا و عقبا جز ولایت را نخواست بانوی دنیا و عقبای بهشتی فاطمه ** «یاسر» *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
مدح حضرت فاطمیه زهرا (س) . علی تیموری اردبیلی . درجهان امیدوارم برسخای فاطمه عزتی بخشد مرالطف وعطای فاطمه . کن نظر بر شرمسارت ای خداوندودود تا کنم دار وندارم را فدای فاطمه . گرخطاکارم یقین جرم مرا پوشانده ای چونکه هستم درجهان تحت لوای فاطمه . حاجتی دارم توسل میکنم باصدق دل بیگمان حاجت بگیرم از دعای فاطمه . ای که در عالم گرفتار بلا هستی بیا میدهد بردل صفا دارالشفای فاطمه . درقیامت بیدق فیض شفاعت دست اوست چون خدا کرده مقرر خود برای فاطمه . میکند مارا شفاعت روزمحشر بیگمان هرکه را لایق بود بخشد خدای فاطمه . کودرعالم ناطقی دروصف او گوید سخن کرده خلّاق جهان چونکه ثنای فاطمه . نوحه خوان حضرتش الحّق ولیِ اعظم است تا بگرید اهل عالم در عزای فاطمه . ازغم او قلب هر انسان به درد آید یقین گشته دلها داغدار از ماجرای فاطمه . من به کویش درجهان خادمی دل بسته ام این دلم اکنون بُود ماتم سرای فاطمه . از شرار محنتش سوزد دل تیموریش تاشود دراین جهان حاجت روای فاطمه . *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
مادر ما بیگناه بود گریه کنید مادر ما بیگناه بود گریه کنید مادر ما پا به ماه بود حوریه ای که برگ گل آسیب میزدش در قتل او مشارکت یک سپاه بود یک لات هم نبود بگوید در آن میان نامرد، این زنی که زدی بی پناه بود دیگر کسی به چهره ی قبلش نمی شناخت پایین پلک فاطمه از بس سیاه بود از شدت خجالت از هم در این سه ماه راه کلام این زن و شوهر، نگاه بود جای تمام شهر برایش علی گریست جای تمام شهر علی غرق آه بود نگذاشت تا که فاطمه نفرینشان کند ورنه به آه فاطمه عالم تباه بود همصحبتی نداشت دگر بعد فاطمه تنها کسی که گوش به او داد چاه بود رغبت نداشت پا بگذارد به خانه اش راه عبورش از وسط قتلگاه بود یا مظلوم *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
لما خلتکما به وقت شورسحردر کنار دفتر شعر شمیم یاس واقاقی گرفته دربرشعر شبیه بال ملائک شده سراسر شعر سرودم آیه ی مهر از زبان مادر شعر `توان واژه کجا و مدیحه گفتن او قلم قناری گنگی ست در سرودن او” به جز بهار رخش در جهان بهاری نیست جز اوبه صفحه این عالم اعتباری نیست سری بزن به دلم، شور گل عذاری نیست به غیرمدفن او در دلم مزاری نیست همان کسی که ز دستان او سبو گیریم به آب مهریه اش صبح وشب وضوگیریم زنی که شرم وحیا نقطه ی عفافش بود خدا تجلی محراب اعتکافش بود همان کسی که نبی محو انعطافش بود علی همیشه و هرلحظه درطوافش بود همان زنی که به وقت کرم شبیه خداست دلیل محکم شرح ” لما خلتکما ” ست ندارد عالم امکان به شان او غزلی همان کسی که ندارد شبیه و یا بدلی وجود او شده معطوف ذات لم یزلی به درک او نرسیده کسی به غیر علی صفای عطربهشت از شمیم چادر اوست خوشا به حال هرآنکس مقیم چادر اوست ندیده عالم گیتی شبیه ومانندش ‏نبوده حبل متین جز نخ گلوبندش ‏رضای حضرت حق در ازای لبخندش ‏و خورده عرش معلی به نام فرزندش ‏ ‏اگر که قبله به سمت علی تمایل داشت ‏علی خودش به مسیحای او توکل داشت اگر به غیرمحمدکه نور آخر بود و قدر ومنزلتش ازهمه فراتربود اگر که راه پیمبر شدن میسّر بود به ذات حضرت حق فاطمه پیمبر بود صفا و پاکی دل در عیار هر ظرف است بدون حب علی فاطمی شدن حرف است دوباره عشق وجنون در دلم مجسم شد بساط گریه ی چشمانمان فراهم شد وبغض سینه کمی با بهانه توام شد شبیه قامت او قامتم کمی خم شد میان سینه ی عشاق او حرم کم نیست عزای حضرت زهرا کم از محرم نیست اگر اراده کند کائنات میلرزد به زیر بار غمش محکمات میلرزد کنار گریه ی او بیّنات میلرزد به اخم گوشه چشمش طراط میلرزد در آن شلوغی محشر که اوج واهمه است برات آتش دوزخ به دست فاطمه است منی که شور غمش میبرد به تاراجم شبیه قطره ی افتاده بین امواجم به وقت مدحت او در میان معراجم همیشه بر کرم مادرانه محتاجم به زیر سایه ولطف و دعای زهرا نیست هرآن کسی که به دنیا گدای زهرا نیست زمان خشکی نیل و نبود گندم بود زمان قحط بصیرت برای مردم بود به روی چهره صدرنگشان تبسم بود به دست هرکس وناکس دوباره هیزم بود خزان به گل زد و در بین خانه پرپرشد زن ... *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
از ابتدای هفته فقط آه می ‌کِشیم ما هر سه‌شنبه ناله ی جانکاه می کِشیم هِی جمعه روی جمعه تلنبار می شود... دردِ فراق را همه ی ماه می کِشیم گاهی عتابِ تو به صلاحِ دوامِ ماست ما انتظار سیلیِ گَهگاه می کِشیم ما از تبِ وصال..،توان کَسب می کنیم یک کوه را به قدر پرِ کاه می کِشیم باید به زور..،گریه از این "چشم"ها گرفت با دست خویش آب از این "چاه" می کشیم شرط عروج بنده به بُغضِ پگاهِ اوست خود را به سمت اشکِ سحرگاه می کِشیم هرکس دلیل قدِّ خمم را سوال کرد گفتیم بارِ نوکری شاه می کِشیم این اعتقادِ ماست..،که دلخواه فاطمه است در روضه هرچه ناله ی دلخواه می کِشیم آقا!قسمِ به عُمرِ کم مادرِ شما... ناز تو را در این دمِ کوتاه می کِشیم ▪️ ▪️ در کوچه گوشواره ی مادر شکسته شد... ما هرچه می کِشیم از آن راه می کشیم شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*