eitaa logo
کانون مداحان
25.6هزار دنبال‌کننده
19.5هزار عکس
19.4هزار ویدیو
171 فایل
کانون مداحان استان مرکز آموزش عمومی ، تخصصی و سطح عالی مداحی. خیریه فرهنگی ذاکرین امام حسین (ع)
مشاهده در ایتا
دانلود
هر اهل دلی یافته راهی به رقیه پس رو زده با کوه گناهی به رقیه هروقت نشسته ست سر شانه‌ی عباس تقدیم شده منصب شاهی به رقیه هر جا سخن از راه رسیدن به خدا شد داده دل ما زود گواهی به رقیه هرکس که امیدش شده از کل جهان قطع انداخته با گریه نگاهی به رقیه مدیون حسینیم که داده دل ما را گاهی به علی اصغر و گاهی به رقیه وا شد گره از مشکل ما تا که شب قدر ده مرتبه گفتیم: الهی به رقیه مجتبی خرسندی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
طورنشین می شوم سحر که بیاید جلوه ی ربانی پدر که بیاید جار فقط می زنم میان خرابه یار سفر کرده از سفر که بیاید صبح خبر می دهند رفتن من را از پدر رفته ام خبر که بیاید نوبت ناز من است صبر ندارم ناز مرا می خرد پدر که بیاید گریه ی من مال عمه است، و گر نه زود مرا می برند، سر که بیاید حرف"کنیز"ی زدن چه فایده دارد... گریه فقط می کنم اگر که بیاید طفل، بساطی برای ناز ندارد مقنعه و گوشواره در که بیاید علی اکبر لطیفیان *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
تا که خدا به بال ملک پر درست کرد در آسمان عشق کبوتر درست کرد با آیه‌های سوره‌ی زیبای قدر خود قدری گریست، سوره‌ی کوثر درست کرد خلقت به حال خویش معلّق نمی‌شود بر آن خدای فاطمه محور درست کرد تا که بهشت پر شود از عطر آشتی با قلب خویش صورت مادر درست کرد بابا به یاد مادر خود گریه تا نمود مادر گرفت آینه… دختر درست کرد شأن نزول سوره‌ی کوثر بزرگ شد دختر تجلّی رُخِ مادربزرگ شد دختر همیشه دلبر باباست شک نکن در اوج دلبریش دلارآست شک نکن این زمزمه شده است سرود ملائکه این نو رسیده دختر مولاست شک نکن هنگام خنده هاش وَ هنگام گریه هاش این فاطمه به فاطمه همتاست شک نکن خواهر بیا بیا و به دقت نگاه کن صورت شبیه صورت زهراست شک نکن حس می‌کنی تو را به خدا، بعد سال‌ها این عطر مادر است که بر پاست شک نکن او بیشتر از اینکه به من دختری کند نازل شده است تا که به ما مادری کند‌ ای ماهتاب نیمه‌ی شب‌های اهل بیت‌ ای دلبر حسین، دلارآی اهل بیت چادر به سر چو می‌بری و راه می‌روی هستی شبیه حضرت زهرای اهل بیت بر صورت حسین و ابالفضل و زینبین گلبوسه‌های توست مداوای اهل بیت اغراق نیست این که بگویم تو یک تنه زهرا شدی و اُمّ ابی‌های اهل بیت در بین اهل بیت شبیه تو نیست، نیست بنت الحسین اوج کمالت سه سالگی ست کاش‌ای سه ساله قوت پایت نمی‌شکست دستان پر ز. جود و عطایت نمی‌شکست آغوش حور بود بهای وجود تو‌ ای کاش در مسیر بهایت نمی‌شکست‌ ای نی نوای حضرت ارباب بی کفن در شام و کوفه کاش نوایت نمی‌شکست رفتی به خلوت عمه‌ی خود را دعا کنی از زجرِ زجر کاش دعایت نمی‌شکست کاش آن زمان که سرّ طبق آشکار شد با دیدن حسین صدایت نمی‌شکست‌ ای عمه زخم‌های تنم گر چه بستنی ست این شیشه پر ترک شده دیگر شکستنی ست امیر عظیمی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
خبری آمده که، سوگلی شاه آمد مَه به آغـوش امیرِ حرمُ الله آمد مژده از سوی جنان فاطمه سادات حسین بین فوجِ شعف و هلهله از راه آمد  زینتِ دوش نبی را گل یاس دگر و  زینت شانه یِ اسطوره ای ماه آمد از سخا و کرم ساقی این میکده باز به لب تشنه ی ما جرعه یِ دلخواه آمد ماه بانوی حسین رفت و پسِ پرده ی شب  ناز...دُردانه یِ خورشیدِ سحرگاه آمد روی دستان عمو... امّ ابیهای حسین مثلِ قرصِ قـمر از جانب درگاه امد صـوتِ لٰا حـَولِ وَ لاٰ قُوَةَ اِلٰا بِـالله موقع دیدنش از هر دلِ آگاه آمد *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
وقتی که فراتر ز زمان است رقیه از مَنظر من جان جهان است رقیه مفهوم عزیزی و غریبی و شجاعت در جزء نه در سطح کلان است رقیه مانند علی اکبر و مانند اباالفضل در کرب بلا یک جریان است رقیه زینب به حسینش همه‌ی عمر چگونه ست نسبت به اباالفضل همان است رقیه وقتی شده مهمان خرابه به قدم هاش من معتقدم گنج نهان است رقیه مانند حسین بن علی بر تن آدم جسم است اگر سوریه جان است رقیه آنجا که عمو آمده با مشک لب رود عکس وسط آب روان است رقیه من باورم این است که از خلقت عالم مقصود حسین است و بهانه ست رقیه رفته ست علی اکبر و تا لحظه‌ی آخر‌ ای وای که گوشش به اذان است رقیه در مجلس تنهایی جسم علی اکبر با روضه‌ی سر مرثیه خوان است رقیه مهدی رحیمی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
مدح سلام الله علیها خبر دهید به عالم ملیکه می آید خبر دهید به شیعه شفیعه می آید خبر دهید به زینب که نور چشمانت سه ساله علویه رقیه می آید تو آمدی و زند خنده بر رخت ارباب چقدر مثل حسین و شبیه زهرایی تمام عالم امکان شود به قربانت برای جمع گدایت امید فردایی سه ساله ای و تمام فلک ثناخوانت شمار جن و ملک خادمان درگاهت مقام ساره و آسیه هاجر و مریم کم است در قبل آن مقام والایت تمام دلخوشی اکبر است این بانو شبیه فاطمه هم کوثر است این بانو اگر دلت حرم شاه سرجدا خواهد جواز کرب و بلا هست دست این بانو ز عمق جان بزنم جار یا رقیه مدد دوای درد گرفتار یا رقیه مدد به یاد تشنگی اش ظهر روز عاشورا نوای من دم افطار یا رقیه مدد دلم خوش است ز روز الست حیدری ام همیشه و همه جا در ولایت علی ام تمام فخر من این است روز محشر که یه عمر سینه زن و هیئت رقیه ای ام عمو به نام سه ساله عجیب حساس است به روی دوش ابالفضل جای هر روزش خدا کند که نگیرند از او عمویش را که دست زجر بیفتد به شانه و مویش تو قول دادی عمو در کنار من باشی همیشه و همه جا سرپناه من باشی اگر نباشی عمو حرمله که شیر شود دلت می آید عمو، زینبت اسیر شود دلت می آید عمو که رقیه پیر شود شاعر: حمیدرضا قناعتیان ۲۸ اسفند ۱۴۰۰ *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
رسیده است به دل های مرده جان بدهد رسیده است کمی عشق یادمان بدهد نفس بریده ی نفسیم و آمده ما را هوای تازه ای در آخرالزمان بدهد چه دختری که به حظ حضور کوتاهش جهان خسته و درمانده را تکان بدهد ستاره ای که در آفاق ناامیدی ها محبتش به همه راه را نشان بدهد در آفتاب سیاه قیامت کبری به هر که دلشده اش بوده سایه بان بدهد نسیم زلف دل انگیز روضه اش کافی ست به ما که نقش زمینیم آسمان بدهد کسی که مثل ابالفضل کاشف الکرب است رسیده است ز غم ها به ما امان بدهد رقیه است که دردانه ی حسین شده ست دوباره فاطمه ی خانه ی حسین شده ست بهار می رسد از ناز راه رفتن او گل عفاف شکوفد ز عطر دامن او حجاب نور شده نقش چشم فاطمی اش حریر سبز بهشتی نشسته بر تن او هزار پنجره امید وا شود در دل به هر طلوع نگاه همیشه روشن او نگاه بان دمشق است پرچم حرمش بهشت کوچک دنیا شده ست مدفن او چه دلرباست کلام رقیه جان حسین و دلربا تر از آن شد پدر شنیدن او گلی که نیست به دنیا شبیه و مانندش دل هزار چو من هست خار گلشن او کسی که منکر نام رقیه جان شده است بگو رود به جهنم که هست مدفن او بهشت منتظر خنده های این دختر حسین ریخت جهان را به پای این دختر ز بس به فاطمه او مو به مو شباهت داشت ملک به خاک قدم های او ارادت داشت سه سال داشت ولی جاودانه شد تا حشر چقدر عمر کم این سه ساله برکت داشت بزرگی از شب میلاد پا رکابش بود بزرگ زادگی از نوع با اصالت داشت ستاره ای که در اندازه های خورشید است شبیه ماه بنی هاشمی سیادت داشت کسی که شانه ی عباس بوده معراجش عجیب نیست دل شیر داشت،غیرت داشت شکار خنده ی او با علیِ اکبر بود ز بس که خنده ی این نازدانه قیمت داشت حسین دیده به برق نگاه خواهر خود عقیله سخت به این کودکش عنایت داشت به شهرت حسنات جهانی اش سوگند کسی نگشته به بخشندگی به او مانند جمال قدسی او آفتاب سیار است صدای گریه ی او ذولفقار کرار است چقدر طفل مسیحی دخیل بسته به اشک چقدر دور ضریحش دل گرفتار است شفا وزیده به جای نسیم از صحنش ضریح کوچک او تکیه گاه بیمار است ز هر چه ناز جهان بود بی نیاز شدم ز بس رقیه به گریه کنش وفادار است ز بعد کرببلا قد خمیده ابله پا حدیث زندگی اش روضه روضه غمبار است کسی که پرده نشین عفاف زینب بود اسیر چشم حرامی کوچه بازار است مسیر کوفه و شام و تمام چل منزل خراب زخم شکاف سر علمدار است چه بار ها که سر او به جاده می افتاد عمو به پیش رقیه چه ساده می افتاد مهدی مقیمی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
داشت آن روز زمین قصه ای از سر میخواند قصه ی دیگری از یاس معطر می خواند رخ مولود چنان با رخ مادر میخواند که پدر زیر لبی سوره ی کوثر میخواند خانه غوغا شده ،انگار زمان برگشته نکند حضرت زهرا به جهان برگشته نه فقط دور و بر خانه ی او همهمه است عرض تبریک به ارباب برای همه است زینب آیینه به کف بر لبش این زمزمه است به خدا خون علی در رگ این فاطمه است دختری که نفسش جلوه ی زهرا دارد پدرش بوسه به دستش بزند جا دارد فاطمه پر زده اما برکاتش باقی است راه باز است ببینید صراطش باقی است هم خدا هست هم این قوم حیاتش باقی است حال اگر نیست پیمبر صلواتش باقی است کار خورشید به ناخواه درخشندگی است کار هر لحظه ی این طایفه بخشندگی است تو که بالای سرت نور امامت داری جزء این طایفه ای دست کرامت داری محشری گشته به پا باز قیامت داری چون که بر دوش ابالفضل اقامت داری وقت پرواز تو افلاک به هم می ریزد تا می آیی به زمین خاک به هم می ریزد آمدی نازترین یاس معطر باشی در دل خسته ی ما عاطفه پرور باشی آمدی چند بهاری گل اکبر باشی نفسی هم شده همبازی اصغر باشی باز لبخند بزن عشق خریدار تو است کاشف الکرب اباالفضل شدن کار تو است تو که در دلبری از ما مثَل بابایی اسم بابا که می آری غزل بابایی چشم بد دور چه شیرین بغل بابایی ساده،شیرین و صمیمی عسل بابایی دم به دم می وزد از هر نفست بوی بهشت دختر حضرت اربابی و بانوی بهشت یاد دادید به ما رنج کشیدن زیباست پس از این فاصله تا شام پریدن زیباست پابرهنه شدن و جامه دریدن زیباست بعد هم پای ضریح تو رسیدن زیباست عاشقم عاشق عشقی که تو در آن باشی عشق من شهر دمشقی که تو در آن باشی زائری آمده در قلب تو جا می خواهد صحن زیبای تو را دیده، صفا می خواهد یک نفر آمده و اذن دعا می خواهد او مسیحی است ولی از تو شفا می خواهد باز با شوق یکی چادر کوچک آورد دختری نذر نگاه تو عروسک آورد یاد آن روز می افتم که اسیرت کردند اول کودکی ات بود که پیرت کردند... مجید تال *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
آخر جواب داد سحر ربنای ما دیدی گرفت این دم آخر دعای ما دختر چراغ خانه ی باباست، باز هم روشن شد از فروغ چراغی سرای ما نامش رقیه است، رقیه؛ ولی بدان آمد سه سال فاطمه باشد برای ما زینب بیا و صورت او را نگاه کن مثل گل است صورت خیرالنسای ما دستان کوچکش گره های بزرگ را وا می کنند از همه ی خلق، جای ما در پرده حرف می زنم ای همسفر بدان این دختر است همسفر کربلای ما همواره فکر می کنم این پای کوچکش دارد توان آمدن پا به پای ما دق می کند اگر که ببیند به راه شام پا می خورند روی زمین نیزه های ما امیر عظیمی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
به محبان عنایتی داری به کرامت چه عادتی داری به گمانم که ارث مادری اَست برگ یاسی لطافتی داری علی اکبر ، شبیهِ پیغمبر تو به زهرا شباهتی داری دل به یاد نجف می اندازی مرقد با صلابتی داری روی دوش عموئی یا در عرش عموی سرو قامتی داری قدسیان ماتِ رویِ قدسیِ تو مثل بابا قداستی داری نورِ راه سفینه های نجات بر رخ فاطمی تو صلوات از بهشت خدا سروش رسید ساقیا وقت عیش و نوش رسید بیتِ ارباب ما معطر شد تا که آن یاس سبز پوش رسید بوی ریحانت النبی آمد تا که در خانه عطر و بوش رسید خندهء اینچنین کجا و حسین ؟ آمد و خنده اش به گوش رسید خانواده همه بغل کردند نوبت شانۀ عموش رسید میل دیدار فاطمه می کرد عموی او به آرزوش رسید هدیه اش کن ز من چو می پرسی چارقل بعدِ آیت الکرسی پُر کن از عطر عشق او ریه را متبرک ردیف و قافیه را در بهشت حسین وارد شو کن رها این جهان عاریه را در و دیوار ریسه بندان کن پر کن از شرشره حسینیه را مرتضی هیبت است و زهرا رو عشق کن ، خاندان و ذریّه را بر محب علی درود فرست لعن کن پیرو معاویه را تشنگان زیارتیم ، خدا باز کن باز ، راه سوریه را لب شیعه پر از تبسم شد آسمان پشت گنبدش گم شد باعثِ فیض مستمر شده ای بس که دُردانۀ پدر شده ای شمسِ پر نورِ خانۀ ارباب قمرِ شانۀ قمر شده ای صیدِ عمه شدی همان اول در یمِ عمه غوطه ور شده ای از تو حاجت گرفته ایم ، آری باب حاجاتمان اگر شده ای فتبارک ، حسین می خوانَد شاهکار خدا مگر شده ای ؟ سخت ، محبوبِ هیأتی هایی عشقِ عشاق در به در شده ای ما که زندانیان بندِ توایم یا رقیه علاقه مندِ توایم آمدی تا شوی شکیب حسین دختر کوچک و نجیب حسین عطر تو خانه را به وجد آورد ای گل یاسِ دلفریب حسین علتش نفحۀ بهشتی توست که شده شهره بوی سیب حسین پدرت گرچه خود طبیب همه است هست چشمان تو طبیب حسین حمد مخصوصِ خالقیست که کرد دختری مثل تو نصیب حسین دل نبسته در این جهان دیگر بعدِ زینب چو تو کسی به حسین ای الفبای عشق ، دختر عشق بارگاه تو شد نگین دمشق نا تمامیّ و بی کرانی تو کهکشانی تو آسمانی تو دوستدارِ تو حضرت مهدیست عمۀ صاحب الزمانی تو دختری ، نقش ویژه ای داری در وجود حسین جانی تو تو سه سال از حسین ، دل بردی فوق هر گفته و بیانی تو تو شبیه عمو ابالفضلی باب حاجات شیعیانی تو تو سریع الاجابه ای بی بی می دهی حاجتم به آنی تو به تو سوگند با تمام خلوص به تو دارم ارادتی مخصوص جلوه ات را جمالِ ماه نداشت پیش تو در بساط ، آه نداشت روز ، مثل رُخت سپید نبود شب چو زلفت موی، سیاه نداشت هیچ طفلی میان چشم حسین مثل تو شأن و جایگاه نداشت تو چه کردی که بین آغوشش کَس به اندازهء تو راه نداشت؟ نیمه شب داخل خرابۀ شام عمه مانند تو سپاه نداشت یک چنین دختری به ویرانه غیر دیوار تکیه گاه نداشت تو حرم نه ، ... تو کهکشان داری وسعتی قدِّ آسمان داری مهدی مقیمی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
گل های بهاری همه غبطه به تو دارند در حسرت رویت همه گل های بهارند آرامش رخساره ی تو رشک نسیم است گل ها به جز از روی تو آرام ندارند آنان که پیِ سیر به عرش اند یقیناً جز خاک رهت جای دگر سر نگذارند ای روح لطافت شده مدیون وجودت اهل دو جهان با تو همه همره و یارند آماده ی جان دادن خویش اند ولیکن عشاق به جز درگه تو جان نسپارند دلداده ی اوصاف تو هم حور و ملائک در نوبت دیدار تو بی خواب و قرارند جمع ملک آن جا وه قدم های تو باشد در لحظه ی پرواز بر این دور و مدارند تو نور خدا و همه را نور دو عینی تو فاطمه ی کوچک اربابم حسینی در دیده دو صد نور تولاست که داری چون قبله ی هر نوگل زیباست که داری آن چه به خدا برده دل و دیده ی زینب تمثال تماشایی زهراست که داری احیاگر دل های همه اهل جهانی هوی نَفَست رشک مسیحاست که داری بس روشنی نور الهی است به چشمت برق نگه ات جلوه ی سیناست که داری دل می بَرَد از عمه ی سادات نگاهت در چهره رخِ زینب کبراست که داری همواره حسین است زیارتگر رویت در دیده مگر کعبه ی دل هاست که داری سرمست تماشای تو بیش از همه عباس این کوثر سرمستی سقاست که داری گویا همه ی عرشِ خدا را تو ببینی وقتی که سرِ شانه ی عباس نشینی تمثال تو آیینه ای از فاطمه باشد از او همه دم با دل تو زمزمه باشد در سیرت و در صورت و در خلقت و خویت این گونه شباهت ز تو بیش از همه باشد در لحظه ی میلاد تو در اوج سماوات در حور و ملک ولوله و همهمه باشد بنموده مباهات به صد قافله ی حور بانوی بهشتی که تو را خادمه باشد پر می شود از نور رخ حضرت زهرا آن خیمه ی عشقی که به تو قائمه باشد می گفت تو را فاطمه ی کوچک مایی آن عمه ی سادات که خود عالمه باشد آن چه همه دم نام تو را خواند رقیه بیش از همه لب های یل علقمه باشد تو فاطمه ی کوچک صحرای بلایی زهرای سه ساله به دل کرببلایی تا درک وجود تو بسی فاصله مانده از ما همه عجز است و به شأنت گله مانده کی شرح تو در واژه ی کم قدر بگنجد تا عرش خدا قدر تو را فاصله مانده ما گم شدگانیم که محتاج نگاهیم ای دختر گم گشته ی از قافله مانده دانیم که بر پیکر تو زخم نشسته گل بوسه که بر جسم تو از سلسله مانده رفتی سفر کرببلا ، کوفه و تا شام پایان سفر پای پر از آبله مانده از کوچه و بازارِ غم شام گذشتی صد زخم زبان بر دلت از هلهله مانده بس باشدم این اشک در این موسم میلاد این شعر به پایان شد و تنها صِله مانده ای بانوی غم دیده ببین شعله ی سینه مشتاق سفر جانب شامیم و مدینه محمد مبشری *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
خورده گره به مویش دلهای خانواده تعبیر شد به خوبی رویای خانواده در این سه سال آخر باور کنید عوض شد با بودنِ رقیه دنیای خانواده یکباره زیر و رو شد دنیای آل هاشم وقتی که شد رقیه زهرای خانواده زینب حسین عباس ، اکبر رباب قاسم مجنون زیاد دارد لیلای خانواده می شد رقیه هر روز شیرین تر از گذشته پر شور تر از امروز ، فردای خانواده دستش ز دست بابا هرگز جدا نمی شد دختر دلش بُود با ، بابای خانواده یک آسمان ، دو تا ماه ، این که عجب ندارد او را بغل گرفته سقای خانواده بس که شبیهِ زهراست حق داشت باشد این طفل دُردانۀ حسین و یکتای خانواده هر جای بارگاهش یک قطعه از بهشت است طفلی که بود روزی ، گرمای خانواده مهدی مقیمی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
سورۀ کوثر امام حسین جلوۀ مادر امام حسین نمک لشگر امام حسین نازنین دختر امام حسین ای بزرگ قبیلۀ  عشاق یا رقیه توئی «هوالرزاق» دست پروردۀ عقیله توئی صاحب شوکتی جلیله توئی نازدار همه قبیله توئی پای معشوق خود قتیله توئی صاحب صحن وبارگاهی تو بر گنهکارها پناهی تو می‌بری دل ز دلبران حرم ای میاندار دختران حرم خون ما نذر آستان حرم ای فدایت مدافعان حرم شود آیا که رو سپید شوم در دفاع از حرم شهید شوم رویت آئینه دار زهرا بود گیسوانت ضریح بابا بود اولین چادرت چه زیبا بود در بغل کردن تو دعوا بود تو خودت قبلگاه حاجاتی دستگیری، رقیه ساداتی این عمو‌ها بد عادتت کردند روی شانه زیارتت کردند گریه‌ها بر اسارتت کردند چون نبودند غارتت کردند به تو سیلی زدند چند نفر روبروی سر علی اکبر ای زمین خورده، ضربه‌ها خوردی ضربه‌ها را تو بی هوا خوردی بی هوا بین کوچه‌ها خوردی مثل مادر ز چند جا خوردی چند جا ناقه‌ات محاصره شد معجر پارۀ تو مسخره شد چه کسی گفته خواب بود افتاد؟ بی حیا بی هوا تو را هُل داد نشد آخر کنی کمی ‌فریاد کاش عمو بود تا کند امداد بعد از آن پهلوی تو خوب نشد سوزش گیسوی تو خوب نشد چند روزه سپید شد مویت وارث مادر است پهلویت مانده یک جای دست بر رویت لای دستان ضجر گیسویت تک و تنها تو را زد و آوَرد بین آغوش عمه پَرتت کرد همه جا را غبار می‌دیدی چهره‌ها را تو تار می‌دیدی همه را نیزه دار می‌دیدی پنجه را در شکار می‌دیدی لعنتی داد زد سرت را بُرد چنگ انداخت، معجرت را بُرد عمه دیگر سر تو را می‌بست سفت تر معجر تو را می‌بست زخم‌های پر تو را می‌بست چند جا پیکر تو را می‌بست گفتی عمه، به هم نریز بگو چیست معنای این کنیز؟ بگو قاسم نعمتی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
(ولادت حضرت رقیه(س) ماه کم کم هلال ابرو را به سوی فرش،خاک ره می کرد نقره نقره بلور می افشاند تا به شمس ولا نگه می کرد آسمان با تمام زیبایی از زمین می گرفت زینت وزین زیر لب هر فرشته ای می گفت عرض تبریک وتهنیت به حسین دختری آمده که از طفلی غرق یاد خداست خلوت او نقش توحید ،جلوه نابش رنگ شرم وحیاست، طلعت او ازهمان دوره ی طفولیت شرف وعزت وفضیلت داشت محو او بود زینب کبری بس که بر فاطمه شباهت داشت جای دارد که هاجر ومریم محو قدر وجلال او باشند عجبی نیست قدسیان فلک مادحان کمال او باشند فرصت این گل بهشت حسین مثل عمر تمام گل ها بود سه بهار تمام زندگیش غرق انوار حق تعالی بود هرکسی حاجتی از او می خواست با دعا از خدا تمنا کرد با همان دست های کوچک هم گره های بزرگ را وا کرد سعی او درتعالی مکتب داده عزت به نهضت اسلام نقش بسته به دیده ی تاریخ رد پایش زکربلا تا شام با همین عمرکم به عالم گفت در ره دین بصیر باید بود گرشهادت نشد نصیب ،ولی در همین ره سفیر باید بود هم صفات حمیده دارد او هم سفیر قیام عاشوراست زد شراره به خرمن بیداد دختری که شهیده ی باباست چون«وفایی» تمام عمرخویش ما به این خانواده مدیونیم بی نیازیم ازجهان تا ما سائلان رقیه خاتونیم *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
به روى پر جبرئيل آرميده همان كه دلم را به مستى كشيده فرشته بيا در زمين بار ديگر ببين كودكى هاى زهرا رسيده عجب سيب سرخ قشنگى خداوند براى خود سيب سرخ آفريده گمان مى كنم اين كه مانند زهرا فداها ابوها ز بابا شنيده همان كه به پاكى بود شهره آمد به دامان خورشيدمان زهره آمد پدر، عاشق بوى پيراهنش بود و گرم طواف ضريح تنش بود ميان همه خانواده يكى هم هميشه خراب عمو گفتنش بود سحرها سرش روى دامان بابا شبى هم پدر بر روى دامنش بود شبى كه رد ريسمان هاى اين راه به جامانده بر بازو و گردنش بود همان شب كه از گريه او بى رمق شد و يک مرتبه روبرو با طبق شد سلام آن كه بى تو دلم وا نمى شد كوير زمين مثل دريا نمى شد اگركه نمى آمدى تا هميشه كسى مثل تو شكل زهرا نمى شد به غير از تو و عمه زانوى سقا براى كس ديگرى تا نمى شد تو در كربلا تشنه، بى آب بابا ولى آب هم بود بابا نمى شد چه شد در ميان بيابان بماند چه بهتر كه اين راز پنهان بماند مسيح از نگاه تو درمان گرفته به يمن تو در شهر باران گرفته براى سفر تا خدا بار ديگر نخ چادرت را سليمان گرفته نگاه شما مى برد سمت دريا كسى را كه راه بيابان گرفته تو مانند زهرا تو بانوى آبى تو هم بازى طفل ناز ربابى شبى كه بهارِ نگاهت خزان شد زمان وداع تو با كاروان شد زمين خوردى از ناقه، در برهه اى كم تمام تنت پاره اى استخوان شد تو ديدى كه قرآنِ بر نيزه رفته ورق در ورق خيزران خيزران شد تو ديدى كه بر نيزه مى رفت بابا و انگشترش قسمت ساربان شد خلاصه ترک خورد بغض گلويت پدر آمد اما بدون عمويت *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
هیچ دانی که چه غم بر اسرا سخت تر است قد طفلی که شد از غصه دو تا سخت تر است به روی نیزه سری سمت عقب برگشته حال پیداست که این داغ چرا سخت تر است صد پسر کشته شود دخترکی گم نشود گر بوَد طفل یتیمی بخدا سخت تر است دل شب باشد و یک طفل کتک خورده و دشت گر رسد دشمن بی شرم و حیا سخت تر است جای انگشت روی صورت و گوشش اما گر به پهلوش رسد ضربه ی پا سخت تر است کربلا بود که چادر به سر دختر سوخت ولی از کرب و بلا،شام بلا سخت تر است تا سر پاک پدر دید صدا زد بابا اثر چوب که از سنگ جفا سخت تر است دیدن جسم لگد کوب شده سخت ولی زتن بی سر تو راس جدا سخت تر است من ز رگهای گلوی تو یقین دانستم سر بریده شود آنهم ز قفا سخت تر است محمود اسدی شائق آدرس کانال👇👇: https://zil.ink/maddahanesf ■ مقدمتان گرامی 💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠
الــســلام ای دســتــگـیــر عــــالَـمِـیـن ای بـه اربــابِ دو عــالــم نــورِ عــیــن روزِ مَحشر چشمِ من بَر دَست توست اِشــفَــعــی لـی فـاطـمه بنـتُ الحُسین مصطفی‌ محمدی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
💐💐💐💐 ✅بنداول آسمون می درخشه مثل الماس ملائک میارن سبدسبد یاس اومدن تا که مُشتُلق بگیرند عمو شد دوباره حضرت عباس(ع) 💐 خنده رو ی هرلب به چه شبی ِامشب رقیه می خنده رو دسته عمه زینب(س) 🎂〰〰〰〰〰〰〰🎂 ✅بنددوم چه زیبا و نازه مثل فرشته حسینیِ و زهرایی سرشته منادی ندا میده تو قیامت محبه رقیه جاش تو بهشته 💐 دختر بابایی مظهر هر زیبایی می خونه چه خوشگل عموش براش لالایی 💐 مولاتی رقیه خاتون 🎂〰〰〰〰〰〰🎂 ✅بندسوم مثل اون کسی تو حیا ندیده توی حجب و حیا شده پدیده بانوی عفافه مثاله زینب(س) ابالفضل براش گوشواره خریده 💐 اسوه ی حجابه عشقه ابوترابه هرجا باشه شیره حتی توی خرابه 💐 مولاتی رقیه خاتون (س) ♻♻♻3⃣8⃣7⃣♻♻♻ 💐〰〰〰〰〰〰〰💐 *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
تقدیم به روح حضرت آیت الله ری شهری : بر سرم انبوه غم آوار شد روز دنیا در نگاهم تار شد سوختم در التهاب یک خبر باختم جان در رکاب یک خبر شعله افکند این خبر بر هست من رفت آخر جان من از دست من بار دیگر زد خزان بر باغ ما تازه شد یکبار دیگر داغ ما داغ سنگین بود و پشت ما شکست از غم جانسوز او دلها شکست مردی از ایل فقاهت پر کشید جرعه جرعه ارجعی را سر کشید حوزه ی علمیه در ماتم نشست در گلوی فقه بغض عم نشست آستان بوس در عبدالعظیم رفت و شد مهمان جنات النعیم روح ری شهری به سوی دوست رفت جان او مست سبوی دوست رفت رفت و شد در محضر جانان مقیم در پناه لطف رحمن و رحیم حافظ قرآن کلام نور بود سینه اش لبریز جام نور بود بانی دار الحدیث معرفت آیتِ الله در اسم و صفت علم و تقوی بر سر او تاج بود سالها در حج امیرالحاج بود جوهر علم و عمل در سینه داشت سینه ای روشن تر از آئینه داشت اوستاد کامل اخلاق بود در کلامش جلوه ی اخلاق بود جان او از نور ایمان صیقلی عاشق و دلداه ی آل علی مرگ آمد جان پاکش را گرفت آن حضور سبز را از ما گرفت جسم او در قاب سرد خاک رفت روح او از خاک بر افلاک رفت ۱۴۰۱۱/۲ *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
وقتی دلی شکست، یقینأ بها گرفت در سرسرای عرش معلا سرا گرفت قربان عاشقی که دلش بیقرار شد بعد از نماز شب ز خدا کربلا گرفت یادم نمی رود که به اعجاز تربتت وقت اذان صبح ،مریضی شفا گرفت حال و هوای هیئتتان خوشتر از بهشت با چای روضه بود که دل ها جلا گرفت بال مگس کلید معمای چشم ماست چشمی که اعتبار ز آب بقا گرفت "صد مرده زنده میشود از ذکر یا حسین" ارباب ما شِفای مسیح از خدا گرفت زهرا نوشت نامه، خدا هم قبول کرد باید وجود گریه کنان را طلا گرفت بال ملک به زیر قدم های زائرش اما خودش ز دار جهان بوریا گرفت تفسیر سوره ای که به نیزه نشسته است باید فقط ز دختر شیر خدا گرفت تن های کشتگان همه در زیر سُم اسب خورشید اهل بیت ، روی نیزه جا گرفت وقتی فضای روضۀ مکشوفه گشته باز خواهی بگویمت که چرا دل نوا گرفت؟ مادر میان قتلگه و شمر هم رسید مویش کشید و بعد برید و هوا گرفت لرزید دست و پای کَریهش ولی به عمد سر را مقابل حرم و بچه ها گرفت خورشید هم تحمل این صحنه را نداشت فورأ غروب کرد وَ عالم عزا گرفت محسن پالیزدار *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
هر که را مهر تو ای دوست عطایش نکنند عاشق وشیفتۀ کرببلایش نکنند پای میزان قیامت چه تهی دست بود آنکه را گوهر مهرتو عطایش نکنند به حریم تو که شد کعبۀ مقصود قسم دل بی عشق تورا قبله نمایش نکنند به حرمخانۀ عشق تو کجا ره یابد هرکه را درره تو آبله پایش نکنند کی غنی می شود ایدوست دل مسکینم بردر خانۀ تو گرکه گدایش نکنند هرکه امروز نبندد کمرخدمت تو به جزا با نظر لطف صدایش نکنند دل اگرنیست گرفتار کمند غم تو روز محشر زغم وغصه رهایش نکنند همۀ عمرطلب کرد «وفائی» زخدا که زدرگاه تو یک لحظه جدایش نکنند سید هاشم وفائی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
دل من لک زده تا کنج حرم گریه کنم دو قدم روضه بخوانم...دو قدم گریه کنم بروم سمت ضریحی که بهشتم آنجاست برسم پیش نگارم...برسم گریه کنم دست خود را گره بر گوشه ی شش گوشه کنم درد دل با خود ارباب کنم...گریه کنم کارم این است که سمت حرمش رو کنم و... از همین دور سلامش بدهم گریه کنم چاره ای جز غم دوری حرم نیست که نیست بگذارید به بیچارگی ام گریه کنم قسمتم نیست که من زائر شش گوشه شوم بروم بر بد اعمال خودم گریه کنم سال نو آمد و من کرب و بلایی نشدم دل من لک زده تا کنج حرم ... زینب کلانکی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
🕊 ... 🕌 دل می برد با خود مرا شب های جمعه کربلا جان می دهد شور و صفا شب های جمعه کربلا با اشتیاق این جان من ، این جان در توفان من پُل می زند تا نینوا شب های جمعه کربلا مِهر حسینی محملم پر می زند مرغ دلم با زائر خون خدا شب های جمعه کربلا در عشق ، دل گلچین بود فریاد جانم این بود ای عاشقان آشنا شب های جمعه کربلا با قامتی همچون هلال خونین جگر آشفته حال آید عزیز مصطفی شب های جمعه کربلا گویا کنار فاطمه با اشک و آه و زمزمه آید علیّ مرتضی شب های جمعه کربلا از عشق گر خواهی اثر غافل مباش از این سفر شوری دهد بر سینه ها شب های جمعه کربلا ای طایر بشکسته پر خود را رسان خونین جگر با نغمه های جانفزا شب های جمعه کربلا من ماندم و گل در چمن ای کاش می شد چشم من با عاشقانش همصدا شب های جمعه کربلا پیچیده با هر شور و شین فریادهای یا حسین از آن حریم جانگزا شب های جمعه کربلا هرکس که دارد اشک و آه هرکس که باشد بی پناه هرکس که می خواهد دوا شب های جمعه کربلا خواهی اگر پرواز جان در آسمان بی کران ای گشته بر غم مبتلا شب های جمعه کربلا مهدی فراوان می رود با چشم گریان می رود خونین دل و خونین لَوا شب های جمعه کربلا "یاسر" اگر آزاده ای بر عشق او دل داده ای بازآ به شوقی دلربا شب های جمعه کربلا *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
فطرس رسیده جا به کبوتر نمی رسد حتی فرشته پیش تو با پر نمی رسد پس با وجود این همه شعبان که رفته است دیگر گناهکار به محشر نمی رسد با یاحسین مست ترینیم به مقصدش هر قدر کاه گشت سبک تر،نمی رسد گاهی برای ما نرسیدن رسیدن است آن جا که دست شاه به نوکر نمی رسد دنیای بی حسین اگر آخر غم است دنیای با حسین به آخر نمی رسد کوهی به کوه نه که در این روزگار پَست دست برادری به برادر نمی رسد در هیچ لحظه ای به جز از لحظه ی اَخا در نقشه ها فرات به کوثر نمی رسد ارث پدر گلوی بریده ست لاجَرَم وقتی که اکبر است به اصغر نمی رسد وقتی که نیستند علی های کربلا انگشترت مگر که به دختر نمی رسد؟؟ در آخرین دقیقه به داد گلوی تو حتی نه بوسه های پیمبر نمی رسد حق در مَثَل همیشه به حق دار می رسد با این حساب شمر به حنجر نمی رسد با این حساب بر تن او پاره هم شود پیراهن حسین به لشگر نمی رسد این شاکلید قصه ی صحرای کربلاست سر می دهد حسین ولی سر نمی رسد مهدی رحیمی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
کاری به دشت لاله و گلشن ندارم آواره ام، جز روضه ات مأمن ندارم من دوستت دارم، بخوان از اشک هایم از روسیاهی جرأت گفتن ندارم این لطف زهرا مادرت بوده و گرنه ظرفیت این عشق را قطعا ندارم پیش خدای خود به یاد نوکرت باش تو آبرو داری و اما من ندارم دردسرت هستم ولی از خود مرانم من که کسی را غیر تو اصلا ندارم بر من به نورانیت "جون" ات نظر کن حالا که پیشت چهره ای روشن ندارم از آن شبی که آمدم کرب و بلایت میلی به جنت، یک سر سوزن ندارم درس بزرگی را من از عابس گرفتم مجنون که باشم حاجت جوشن ندارم عریان شدم تا که بدانی با تو هستم حالا ببین مثل تو پیراهن ندارم دیشب برایت تا سحر روضه گرفتم من را ببخش امروز اگر شیون ندارم تنها خودت تا روز آخر صاحبم باش زنجیرِ غیر از عشق بر گردن ندارم محمدجواد شیرازی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*