eitaa logo
مداح امام زمان
75 دنبال‌کننده
54 عکس
85 ویدیو
1 فایل
﷽❣ #سلام_امام_زمانم ❣﷽ سلام پدر مهربانمان این الطالب بدم الزهرا سارِعُوا إِلى المهدی صاحب هذا الأمر الشريدُ الطريدُ الفريدُ الوحيد: بشتابید بسوی صاحب این امر، همان رانده شده دور شده یگانه و تنهاست. ارتباط با خدمتگزار کانال: @mahdeya313
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 🏴 🎤مداح :حجت الاسلام میر باقری ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَأهلِک أعدائَهُم..يا أَبا مُحَمَّدٍ، يا حَسَنَ بْنَ عَلِي، أَيُّهَا الزَّكِىُّ الْعَسْكَرِىُّ، يَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ، يا حُجَّةَ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ، يا سَيِّدَنا وَمَوْلينا، إِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ اِلَى اللّهِ، وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَىْ حاجاتِنا، يا وَجيهاً عِنْدَ اللّهِ، اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّهِ.... ای به قربان تو و عمر کَمت قلبِ مهدی داغدار ماتمت بی تو مهدی بی کس و یاور شده طفلِ تنهای تو تنهاتر شده آه از آن ساعت که سوز و گداز خواند مهدی بر تن پاکت نماز *حضرت امام‌حسن عسکری مسموم بود، تشنه شده بود فرمود:"يَا سَيِّدَ أَهْلِ بَيْتِهِ اسْقِنِي الْمَاءَ"امام زمان علیه السلام پدر رو سیراب کرد وصایای امامت رو دریافت کرد. در حالیکه فرزند بزرگوارش سرش رو به دامن داشت رحلت فرمود.امام زمان بدن پدر رو تدفین کرد، غسل داد، بر بدن پدر نماز خواند. .... اما کربلا، امام سجاد فرمود: پدرم برا خداحافظی آمد. آمد ودایع امامت رو بسپرد،بدنش در محاصره ی تیرها بود مجروح بود نفس میکشید، خون از زخمهای بدنش جاری میشد. سوال کردم احوالِ اهل بیت رو فرمود: همین قدر بهت بگم جز من و تو، مردی در این خیمه باقی نمانده... وقتی ابی عبدالله میدان میرفت خیمه هاش،بی پناه بود یا بقیة الله..وقتی دیگه ذوالفقار از دستش افتاد توان دفاع به حسب ظاهر نداشت از اسب روی زمین آمد تشنه بود، مسموم بود، خسته بود، غصه دار بود مجروح بود، کسی نبود سرش رو به دامن بگیرد، خاکهای گرم کربلا رو جمع کرد صورت روی خاکها گذاشت زبانش به ذکر خدا مشغول بود،"إلهِى رِضاً بِقَضائِکَ تَسلِیمًا لأمْرِکَ لا مَعبودَ سِواکَ" از یک طرف "وَ اَسرَعَ فَرَسُکَ شارِادً اِلی خِیامِکُ قاصِدَاً"ذوالجناح خبرشهادت رو آورد، اهل بیتِ حسین آمدند بالای تل زینبیه، ناگهان احساس کرد سینه اش سنگین شده...الشِّمرُ جالِسٌ عَلى صَدرِكَ*
319K
🏴 🏴 🏴 🎤مداح :کربلایی صادق گل محمدی ✍شاعر:حاج رضا یعقوبیان نام مداح حذف نشود ❌❌
🏴 🏴 🏴 🎤مداح :کربلایی صادق گل محمدی ✍شاعر:حاج رضا یعقوبیان نام مداح حذف نشود ❌❌ ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ ای نور دل زهرا(هستی به رباب دختر)۲ در محضر آل الله(هستی تو چنان کوثر)۲ تویی دخت والا و بی قرینه دخت حسین بن علی سکینه آجرک الله یا حسین زهرا۲ ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ راحت شدی از غم ها(رفتی تو از این دنیا)۲ چشمش به رهت باشد(در باغ جنان زهرا)۲ بودی ای نور دیدگان زهرا لحظه های آخر یاد کربلا آجرک الله یا حسین زهرا۲ ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ دیدی تو به دشت خون(گل ها همه شد چیده)۲ دیدی تو علی اصغر(با حنجر ببریده)۲ دیده ای ای گل باغ مدینه اشک رباب و زینب حزینه آجرک الله یا حسین زهرا۲ ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ از دشمن دین دیدی(ظلم و ستم افزون)۲ دیدی تو برادر را(غلتان به میان خون)۲ دیدی گل گلشن ام لیلا علی اکبر شده اربا اربا آجرک الله یا حسین زهرا۲ ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ دیدی تو عمو عباس(در علقمه افتاده)۲ دست و سر و چشمش را(در راه خدا داده)۲ دیده ای دستانش از تن جدا شد با عمود آهن فرقش دو تا شد آجرک الله یا حسین زهرا۲ ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ دیدی تو به چشم خود(شد نقش زمین بابا)۲ با پیکر غرق خون(افتاده در آن صحرا)۲ دیدی از بابایت حرمت دریدند از قفا سر پاک او بریدند آجرک الله یا حسین زهرا۲
🏴 🏴 🎤مداح :حاج حسین سیب سرخی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ آقای سامرا چقدر ناتوان شدی خیلی شبیه مادر خود قد کمان شدی آه ای بهار زرد و خزانی تو میروی چون مادرت زمان جوانی تو میروی ابالمهدی یا مولا ابالمهدی یا مولا ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ بغضی شکسته داری و فریاد کوچه ای هی میخوری زمین ولی یاد کوچه ای گر چه غریب بودی و کس سوی تو نرفت شکر خدا که میخ به پهلوی تو نرفت شعله سراغ پیچش گیسوی تو نرفت اینجا غلاف بر روی بازوی تو نرفت آتش کسی به خرمن نیلوفرت نزد اینجا کشیده کس به روی همسرت نزد ابالمهدی یا مولا ابالمهدی یا مولا ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ تو ضعف میکنی پسرت گریه میکند مهدی رسیده و به ببرت گریه میکند خاکی شده است موی سرت گریه میکند این ظرف آب بر جگرت گریه میکند بر روی دامن پسرت دست و پا نزن این گونه چنگ بر روی این خاک ها نزن آقا سلام بر تو و لبهای تشنه ات این کاسه میخورد روی لبهای تشنه ات یاد حسین میدمد از نای تشنه ات خونابه گرچه از دهنت ریخته شده آلاله روی پیراهنت ریخته شده شکر خدا که لعل لبت خیزران نخورد شکر خدا که روی گلویت سنان نخورد چکمه به روی پیکر تو بی امان نبود شکر خدا که تو کفنی داشتی حسن بر جسم خویش پیراهنی داشتی حسن ابالمهدی یا مولا ابالمهدی یا مولا ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ بی تو وقار خواهرتو مستدام ماند با احترام آمد و با احترام ماند پوشیده از نگاه خواص و عوام ماند وای از زنی که در وسط ازدحام ماند احساس ها خالی اش لطمه خورده بود حتی غرور رو سری ش لطمه خورده بود حســـیــن آآ برو حرمش
🏴 🏴 🎤مداح :شیخ حسین انصاریان ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ اسب عربی که خیلی تیزهوشه مخصوصا اگر تمرینشم دیده باشند؛ چرا من هر چی با محبت رکابش رو می کشم اسبم حرکت نمیکنه؟ باید یه مانعی جلوی مرکبم باشه، خم شد؛ چون سر و گردن اسب جلو تره راکب که نشسته جلو رو میبینه اما اگر مانعی باشه باید خم بشه یه مقدار عقب گردن رو نگاه کنه، ابی عبدالله خم شد، دید دختر سیزده سالش دست اسب رو گرفته، نمیذاره بره؛ پیاده شد،روی خاک نشست، سکینه رو بغل دست خود نشوند، آنقدر ابی عبدالله با ادبه که سکوت کرد ببینه بچش چی میگه؟ بابا کجا میخوای بری؟ عزیز دلم میدان؛ بابا از صبح تا حالا که می رفتی برمی گشتی، این بارم برمی گردی؟ نه عزیز دلم دیگه برنمی گردم. بابا حالا که میخوای بری و نیای میشه من یه درخواست از شما داشته باشم؟ آره عزیز دلم، می دونه یاران همه رفتند،اکبر رفته، عباس رفته، دیگه مردی رو ندارن که از اینا دفاع کنه تنها برادر بیمارشه؛ فکر می کنه بابا هم که بره تو این بیابون ما بین سی هزار دشمن گرفتار میشیم، گفت بابا قبل از اینکه بری میدان میشه ما رو به مدینه برگردونی؟ نه عزیزدلم، یه ضرب المثلی رو براش گفت: یعنی سکینه من، من دیگه دستم بسته، شما رو نمیتونم برگردونم، دختر دیگه ادامه نداد حرفشو، حالا بابا شروع کرد به حرف زدن، سکینه جان میشه من از تو یه تقاضا بکنم؟ از جا پرید، بابا رو بغل گرفت، صورت بابا رو بوسید، سر بابا رو رو سینه گذاشت، بابا شما از من چی میخوای عزیز دلم؟ من از تو میخوام اینقدر مقابل چشم من اشک نریزی عزیزم . سکینه جان این گریه های تو داره دل منو آتیش میزنه. لَا تُحْرِقِی قَلْبِی بِدَمْعِکِ حَسْرَهً مَا دَامَ مِنِّی الرُّوحُ فِی جسمانی؛ این جمله آخر می دونید یعنی چی؟ یعنی اینکه سکینه من تا لحظه آخر مقابل من گریه نکن، دیگه نگفت بعد من گریه نکن، یعنی بعد من هر چی خواستی گریه کن؛ دیگه من نیستم جیگرم آتیش بگیره، دیگه بابا رو ندید تا وقتی اومد دید عمه یه بدن قطعه قطعه رو بغل گرفته. عَمَّتِی! هَذَا نَعشُ مَن؟ عمه این بدن قطعه قطعه کیه؟ عزیزم این بدن قطعه قطعه پدرت حسینه.
🏴 🏴 ✍شاعر:علی مهدوی نسب ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ دردای این جسم کبودم ،دیگه داره آروم می گیره دق کرده ی هرروز وهرشب،ازداردنیا دیگه سیره هم ناله و غمخوار زینب ، شکرخدا داره می میره جامونده ازبلایم ، از بار غم خمیدم هم خواهرشهید وهم دختر شهیدم اززندگی به جزدرد،چیزی دیگه ندیدم هجده سر بریده،بر روی نیزه دیدم مظلومه ام،غریبم بنت الحسین سکینه ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ در نیمه ی روزی تموم ِگلای باغ ما خزون شد بیچاره زینب عمه من،برروی تل قامت کمون شد خون ازگلوی شاه دین واشک دوچشم من روون شد من شاهد عبا و ، زخمای اکبر هستم بایاداون سه شعبه،دلخون اصغرهستم با خاطرات قاسم،صد مرتبه شکستم با روضه ی علمدار، دیگه زپا نشستم مظلومه ام،غریبم بنت الحسین،سکینه ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ از روی بام قوم یهودی ، قلب منو کرده نشونه برجسم من زینب سپر بود،هرجاکه خوردم تازیونه می زد عدو با کین حیدر ،با کعب نیزه بی بهونه دیدم تو کوچه شام، سبّ علی ثوابه بر ناله ی یتیمان ، رقص زنان جوابه از غُصه ی سه ساله ،قلبم هنوز کبابه جلوی چشم خیسم،دق کرده درخرابه مظلومه یاسکینه.... علی مهدوی نسب 🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
1_6702295996.mp3
4.31M
🏴 🏴 🏴 🎤مداح :حاج مهدی قرایی ✍شاعر:رضا نصابی، مجید مرادزاده
🏴 🏴 🏴 🎤مداح :حاج مهدی قرایی ✍شاعر:رضا نصابی، مجید مرادزاده ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ اجرک الله مهدی (عج) امشب زداغ بابات ابر بهار چشمات پایان نداره غمهات آجرک الله مهدی (عج) خاک زیر پاتونم غلام در گاتونم شریک غم هاتونم آجرک الله مهدی (عج) خیلی دلت محزونه بازم چشات گریونه به جای اشک پرخونه آجرک الله مهدی (عج) خون جگر داری تو به دل شرر داری تو داغ پدر داری تو زبانحال امام عسکری واویلتا یا مهدی(عج) تو ای قرارم بابا بیاکنارم بابا چشم انتظارم بابا واویلتا یا مهدی (عج) این لحظه های اخر باقلب زارو مضطر همش میگم وای مادر واویلتا یا مهدی (عج) بابا ببین می سوزم زارو غمین می سوزم از زهر کین می سوزم واویلتا یا مهدی (عج) ببین میسوزم از تب جونم رسیده برلب یتیم میشی ازامشب واویلتا یا مهدی(عج) برات بمیرم بابا که بعده من تودنیا میشی غریب وتنها واویلتا یامهدی عج ببین چه حالم زاره خون از لبام میباره شدجگرمن پاره واویلتا یا مهدی عج اومده عمر من سر میرم باحال مضطر به یادجدبی سر که شدتومقتل پرپر جلوی چشم خواهر به پیش چشم مادر امون از این غریبی
🏴 🏴 🎤مداح :حاج عباس طهماسب پور ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ یا زهرا بیا امشب سامرا داره کوچه ها ش بوی کربلا چی بگم از این درد بی حساب ای وای ای وای آقامون بردن بزم شراب ای وای ای وای چه غمی تو نگاشه ناله ای توصداشه امون ازدل زینب رو لباشه واای غریب آقا ،غریب آقا ...... ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ آه از عضه هاش، درپیش نگاش کندن قبرشو تو زندون براش دل آقامون آتیش زدن ای واای بی اجازه تو خونش اومدن ای واای ای واای امون اززهر کینه آرزوش فقط اینه بمیره دم آخر تو مدینه واای غریب آقا ،غریب آقا..... ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ روز خوش ندید طعنه هی شنید پشت مرکبه دشمن میدوید شبیه رقیه پریشونه ای واای ای واای آقامون بردن تو ویرونه ای واای ای واای میزنه دیگه ناله به لبش یه سواله که چه کرد سربابا با سه ساله واای غریب آقا، غریب آقا....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 🏴 🏴 ✍شاعر:امیر عباسی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ به سامرا جان داد،تشنه لب و محزون مهدی او میزد،ناله به قلب خون خورد به ظرفِ آب،چون لب و دندانش زنده شده داغ،جدّ پریشانش خیزران بر لبِ حسین میزد پیش چشمان خواهرش زینب مجلسِ عِیش و نوش و بزم شراب چشم گریان خواهرش زینب وایِ من وایِ من حسین جانم... ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ گرچه به زهر غم،داده به حُجره جان ولی نشد دیگر،به خون خود غلطان ولی به جدّ او،چه ظلم ها گردید سرش جدا از تن،مِنَ القفا گردید مادری در میان قربانگاه بود و شمرِ لعین ستم ها کرد روی سینه نشست و واویلا خون به قلبِ علی و زهرا کرد وایِ من وایِ من حسین جانم...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 🏴 🎤مداح :کربلایی حسین طاهری ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ ای داغدار داغ پدر، آجرک الله... *امروز صاحب عزا امام زمانه، مجلس عزای یک پدر رو اولین کسی که جلوی در می ایسته آقازاده است، امام زمان نگاهتون کرده، فرموده اومدی مجلس عزای پدر من رو گرم کنی، خدا خیرت بده‌..* ای داغدار داغ پدر یابن العسکری داری دوباره دیده ی تر یابن العسکری ما هم به غربت پدرت گریه می کنیم ما را میان گریه بخر یابن العسکری خسته شدیم، از غمِ دنیای بی امام از این همه بلا و ضرر، یابن العسکری *اگه شما باشید دیگه خبری از این فتنه ها نیست، همه دارن همه کار میکنن پرچم شما رو پایین بیارن نمیدونن، صاحب این پرچم، فاطمه ی زهرا ست؛ صاحب چادر فاطمه است، زینت بخش به چادر زهراست تا روزی ک خدا خدایی میکنه خودش حرمت فاطمه اش رو نگه میداره، حالا یه روز حرمتشو شکستن، همون یبار برا خدا بس بود...* صبر همه تمام شد و شب سحر نشد کی می رسد زمان سحر یابن العسکری دیده، ندیده در به در و عاشقت شدیم چشمان ماست خیره به در، یابن العسکری آقا به گریه باز به سرداب می روی از صحن سامرا چه خبر یابن العسکری ما را که از فراق حرم جان به لب شدیم تا کربلا دوباره ببر یابن العسکری از ما قبول کن، کمِ ما را زیاد کن ای داغدار داغ پدر یابن العسکری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 🏴 🎤مداح :حاج عباس حیدر زاده ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ اَللهمَّ کُن لولیَّک الحُجةِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیهِ وَ عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ، وَ فی کُلّ ساعَة وَلیّا وَ حافظاً وقائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً وَ تُمَتّعَهُ فیها طَویلاً ای آفتاب مهرتو روشنگر وجود در پیشگاه حکم تو ذرّات در سجود نور تو بُوَد مشعل کانون کاف و نون روزی که هیچ جلوه ی شمس و قمر نبود اى مير عسكرى لقب، اى فاطمى نسب آن را كه نيست مِهر تو از زندگى چه سود این افتخار گشته نصیبت که از شرف در خانه ی تو مصلح کل دیده بر گشود قربان ديده اى كه به بزم تو فاش ديد جاى قدوم عيسى و موسى و شيث و هود اى قـبـلـه ی مـراد كه در بـركـةُ الـسَّـبـاع شیـران به پیش پـاى تـو آرند سر فرود *امام عسکری علیه السلام سالها زندان بود، یکی از زندانبانها خیلی انسان نانجیب و پستی بود. به دستور خلیفه تصمیم گرفت حضرت عسکری رو ببرد مقابل شیران درنده، به گمانش اینکه شیران درنده حمله میکنند حضرت رو از بین میبرند. هر چی تو تاریخ اومده همسرش بهش اصرار کرد این کار رو نکن فرزند پیغمبر خداست اما گوش نداد. امام عسکری علیه السلام را آورد وارد قفس شیران درنده کرد، نگاه میکرد دقت میکرد فکر میکرد الان شیران درنده حضرت رو میدرند اما دید حضرت با آرامش تمام،میان شیران ایستادن به نماز، شیران درنده دور حضرت حلقه زدند ملتمسانه نگاه به قد و بالای حضرت میکنند... یا امام عسکری شیران درنده احترام کردند دور شما رو گرفتن آقاجان، اما چه گرگهای درنده ای بودن کربلا، یکی نیزه میزد، یکی شمشیر میزد، یه عده سنگ میزدند، یه عده پیرمردا با عصا میزدند...* پر میزند دوباره دلم در هوای تو دارم هوای بوسه به صحن و سرای تو اذن دخول خوانده دلم تا کنی نظر زائر شوم دوباره سوی سامرای تو ای دومین حسن چون حسن ذره پروری پر میشود دو دست گدا از عطای تو هم تو غریب هستی و هم مرقدت غریب اما غریب نیست دمی آشنای تو دشمن نهاد به زندان و بی خبر از آنکه هست عالم امکان برای تو مانند مادرت به جوانی شکسته ای آید به گوش ناله ی وا اُما از صدای تو *میدونین امام عسکری چند سالشون بود؟ بیست و هشت سال داشت اما زهر کاری با حضرت کرد بدنشون میلرزید. حتی آبی که دارو داشت رو نتوانست میل کنه. به غلامش فرمود: برو تو حجره، پسرم رو بگو بیاد، میوه ی دلم رو بگو بیاد...* کاسه ی آب بدستم بنگر میلرزد زهر افکنده شرر بر جگرم مهدی جان *آقا زاده ی پنج ساله ای امروز دور بابا میگرده، هی میگه: بابای غریبم... اما غریبتر از بابا خودِ امام زمان است...* بعد من سر به بیابان بگذاری شب و روز باشد از حالت زارت خبرم‌ مهدی جان میان این همه دشمن چه ها کند مهدی ز غربت پسر من خدا خبر دارد *سر بابا رو روی زانو گذاشت، بگم یا امام عسکری؟ سرت روی زانوی عزیز دلبندت بود آقا ، اما من فدای اون سری که بالای نی رفت." أَلسَّلامُ عَلَى الرَّأْسِ الْمَرْفُوعِ"...حسین...  «صلَّی اللهُ عَلَیکَ یَا اَبَاعَبدِاللهِ»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔امروز‌ به یاد امام زمان بودی؟! 🌷اللهم لَیِّن‌ قَلبی‌ لِوَلِیِّ‌ اَمرِک...🌷 خدایا قلبم را برای ولی امرت نرم‌ و مطیع گردان. ↙️به مابپیوندید↙️ ✨کانال مهدویت وَالْوِتْرَ الْمَوْتُورَ✨ 👇 @vetralmotor
enc_16648837970778281099651.mp3
8.23M
لباس عزا تنت کردی امام زمان از این تلخ تر نبود دردی امام زمان منم مثل تو عزادارم عزیز دلم آخه چرا بر نمیگردی امام زمان شاید این شبا رو با دل شکسته توی سامرایی شایدم مدینه نمیدونم آقا دقیقا کجایی درد دل تو رو هیچکس تو این جهان نمیدونه هزار و چند صد ساله هیچکی به پات نمیمونه آجرک الله بقیه الله