🏴🏴🏴🏴🏴
#روضه
#روضه دفتری_حضرت_معصومه(_س)
بسم الله الرحمن الرحیم
یارحمن یارحیم
🔸بر دختِ امام هفتم از جان صلوات
🔸آن خواهر و زائر رضا را صلوات
🔸معصومه که او شفیعۀ روز جزاست
🔸بر فخر و شکوهِ قم هزاران صلوات
(دعای فرج)
جهت تعجیل در سلامتی و امر فرج امام زمان عجل صلوات
🎇السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ فَاطِمَةَ وَ خَدِيجَةَ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ ،
🔶جهان را ماتم عظماست امشب
🔶عزای دختر موساست امشب
🔶نه تنها شهر قم ماتم گرفته
🔶زمین و آسمان را غم گرفته
🔶رضا خون جگر از دیده بارد
🔶عزای حضرت معصومه دارد
🔶به یاد حضرت معصومه امشب
🔶بگرید دیدة زهرا و زینب
🔶بگرید بهر خواهر، بهر دختر
🔶رضا و حضرت موسی ابن جعفر
⬅️اجرو مزده شما عزیزان با فاطمه زهرا(ی) انشاالله درهرگوشه ای ازاین مجلس نشسته ای حاجت روا بشید امشب بریم در خونه دوخت گرامی موسی بن جعفر حضرت معصومه (س)
شب شهادته گرفتارها حاجت مندان مریض دارها کجای مجلس نشسته آید امشب حاجت تو ازحضرت معصومه بگیر انشاالله حاجت روا میشد امشب موسی بن جعفر(ع) عزادار دخترش است امشب صاحب اصلی مجلس موسی بن جعفره
عزیزان دختری که
چقدر آقا موسی ابن جعفر دوستش داره – آیت اله مستبط در کشف الئالی آورده وقتی موسی ابن جعفر جوابهای حکیمانه ی دخترش به سولات مردم اطراف مدینه رو دید سه بار فرمود فداها ابوها – ولی سالها از دیدن دخترش محروم بود – آخه هارون رشید ملعون آقا رو زندانی کرده – دیدی چشم انتظاری چقدر سخته – خوشا بحال تو گریه کن عمه ی امام زمان آقا به شما خوش آمد میگه – هرکاروانی از دروازه ی عراق وارد مدینه میشد – بی بی فاطمه معصومه میرفت خبر بگیره – آیا از بابای غریبم خبردارید یا نه – آی دلای کربلایی - منم یه خانمی رو میشناسم وقتی باباش به میدان رفت – خیلی منتظر شد – یه وقت از عمه جانش سوال کرد – از بابام خبر داری یا نه – حالا همه جلو خیمه ها صف کشیدن – یه وقت دیدن ذوالجناح با یال و کاکل خونین داره می آد –یعنی دیگه منتظر نباشید – امام زمانشون رو کشتن .
🔸شرار ناله سر زد تا به افلاک
🔸نهان شد پیکر معصومه در خاک
🔸دریغا ای دریغا شد خزانی
🔸گل گلزار موسی در جوانی
الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
#التماس دعا
احمد بهزادی
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
1403//7/21
🏴🏴🏴🏴🏴
#روضه
#روضه دفتری_حضرت_معصومه(_س)
# گریز به روضه اباالفضل(ع)
بسم الله الرحمن الرحیم
یارحمن یارحیم
🔸بر دختِ امام هفتم از جان صلوات
🔸آن خواهر و زائر رضا را صلوات
🔸معصومه که او شفیعۀ روز جزاست
🔸بر فخر و شکوهِ قم هزاران صلوات
(دعای فرج)
جهت تعجیل در سلامتی و امر فرج امام زمان عجل صلوات
🎇السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ فَاطِمَةَ وَ خَدِيجَةَ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ ،
⬅️اجرو مزده شما عزیزان با فاطمه زهرا(ی) انشاالله درهرگوشه ای ازاین مجلس نشسته ای حاجت روا بشید امشب بریم در خونه دوخت گرامی موسی بن جعفر حضرت معصومه (س)
شب شهادته گرفتارها حاجت مندان مریض دارها کجای مجلس نشسته آید امشب حاجت تو ازحضرت معصومه بگیر انشاالله حاجت روا میشد امشب موسی بن جعفر(ع) عزادار دخترش است امشب صاحب اصلی مجلس موسی بن جعفره
عزیزان دختری که
چقدر آقا موسی ابن جعفر دوستش داره – آیت اله مستبط در کشف الئالی آورده وقتی موسی ابن جعفر جوابهای حکیمانه ی دخترش به سولات مردم اطراف مدینه رو دید سه بار فرمود فداها ابوها – ولی سالها از دیدن دخترش محروم بود – آخه هارون رشید ملعون آقا رو زندانی کرده – دیدی چشم انتظاری چقدر سخته – خوشا بحال تو گریه کن عمه ی امام زمان آقا به شما خوش آمد میگه – هرکاروانی از دروازه ی عراق وارد مدینه میشد – بی بی فاطمه معصومه میرفت خبر بگیره – آیا از بابای غریبم خبردارید یا نه – آی دلای کربلایی - منم یه خانمی رو میشناسم وقتی باباش به میدان رفت – خیلی منتظر شد – یه وقت از عمه جانش سوال کرد – از بابام خبر داری یا نه – حالا همه جلو خیمه ها صف کشیدن – یه وقت دیدن ذوالجناح با یال و کاکل خونین داره می آد –یعنی دیگه منتظر نباشید – امام زمانشون رو کشتن .
🔸شرار ناله سر زد تا به افلاک
🔸نهان شد پیکر معصومه در خاک
🔸دریغا ای دریغا شد خزانی
🔸گل گلزار موسی در جوانی
(گریز)
یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر ازاین مجلس و محفل فیض ببرند اما گریزی هم داشته باشیم به روضه آقا ابوالفضل(ع)
، اما بمیرم کربلا؛ تا صدای اخا ادرک اخا
اباالفضل بلند شد امام حسین
خود رو به بالین عباس رسوند.چه عباسی-چه برادری.دستها در یک طرف.مشک سوراخ شده در یک طرف.شمشیر در یک طرف.دست به کمر زدصدا زد الان انکسر ظهری حالا.کمرم شکست دیگه حسین.بی برادر شد.زبان حال داره عباس می دونی چرا تو رو به نام برادر صدا کردم آخه تا اون لحظه حسین رو به نام برادر صدا نکرده بود.به خاطر اینکه قبل از از اینکه سر من روی زانوی تو باشه سر من روی زانوی مادرت فاطمه قرار گرفته
الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
#التماس دعا
احمد بهزادی
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
1403//7/21
🏴🏴🏴🏴🏴
#روضه دفتری_حضرت_معصومه(_س)
# گریز به روضه علی اکبر(ع)
بسم الله الرحمن الرحیم
یارحمن یارحیم
🔸بر دختِ امام هفتم از جان صلوات
🔸آن خواهر و زائر رضا را صلوات
🔸معصومه که او شفیعۀ روز جزاست
🔸بر فخر و شکوهِ قم هزاران صلوات
(دعای فرج)
جهت تعجیل در سلامتی و امر فرج امام زمان عجل صلوات
🎇السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ فَاطِمَةَ وَ خَدِيجَةَ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ ،
⬅️اجرو مزده شما عزیزان با فاطمه زهرا(ی) انشاالله درهرگوشه ای ازاین مجلس نشسته ای حاجت روا بشید امشب بریم در خونه دوخت گرامی موسی بن جعفر حضرت معصومه (س)
شب شهادته گرفتارها حاجت مندان مریض دارها کجای مجلس نشسته آید امشب حاجت تو ازحضرت معصومه بگیر انشاالله حاجت روا میشد امشب موسی بن جعفر(ع) عزادار دخترش است امشب صاحب اصلی مجلس موسی بن جعفره روضه برایتان بخونم همه اموات فیض ببرند
میخام بگم محبت بین امام رضا ع و حضرت معصومه س مثال زدنیه.
بقدری این عشق و علاقه زیاد بود ، اصلا نمیتونستند دوری همدیگه رو تحمل کنند، (لذا امام رضا نامه نوشتن، بی بی رو دعوت کردند به مرو.)
اما چرخ روزگار طوری چرخید… که این خواهر و برادر نتونستن همدیگه رو ملاقات کنند انشاالله هیچ خواهری را چشم انتظار برادر نکنه اما بی بی چقدر مسافتی رو برای دیدن برادر طی نمو د اما به برادر نرسیداما عزیزان┈
بی بی رو اینقدر قشنگ تشییع جنازه کردند،اینقدر قمی ها قشنگ احترام گذاشتند،اینقدر اَمدند مثل پروانه دور بی بی گشتند،یه ذره بی بی احساس غربت نکرد
(گریز)
یادشهدا امام شهدا اموات جمع حاضر ازاین مجلس ومحفل فیض ببرند اما جمله اخرمن وگریز به روضه علی اکبر (ع) التماس دعا
⏪ابا عبدالله.. وقتی اومد کنار علی اکبر دید علی اکبر داره پاهاشو رو خاکا میکشه خدایا هیچ پدرو مادری را داغ جوان نشان نده امام حسین نشت کنار میوه دلش علی اکبر سر علی را به دامن گرفت دلش ارام نشد سر علی را به سینه چسپانید ای از سوز دل صدا می زد ۱علی جانم پسرم بابا تنها گذشتی رفتی هر کاری کرد نتوانست بدن علی اکبر به خیمه ببرد چه کرد صدا زد
🔸جوانان بنی هاشم بیاید
🔸علی را بر در خیمه رسانید
🔸خدا داند که من طاقت ندارم
🔸علی را بردرخیمه رسانم
الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
احمد بهزادی
التماس دعا
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
175.1K
عزای حضرت معصومه سلام الله علیها
(نوحه سنتی)
در و دیوار قم گرفته عزا
بر بِنتُ الفاطمه ، بر اُختُ الرضا
سرت سلامت بقیه الله
یا صاحب الزمان آجرک الله
ای شهر قم امروز ، داری دو مهمان
یکی از مدینه ، یکی خراسان
دوصاحب عزا میرسند از راه
یا صاحب الزمان آجرک الله
تابوتش میرود ، بر شانه ی قم
قم شد قدمگاهِ ، امام هشتم
هنگام تدفین میآید آن ماه
یا صاحب الزمان آجرک الله
#فاطمه_معصومه
میثم مؤمنی نژاد
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅
🌹 #اللَّهُمَّ_عَرِّفْنِےحُجَّتَڪ 🌹
|⇦•نه توجسارت دیده ای ....
#روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها گریز به روضه حضرت معصومه سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج مهدی رسولی
▪️▪️▪️
با سر رسیده ای، بگو از پیکری که نیست
از مصحف ورق ورق و پرپری که نیست
*روضه برا ساداته، الهی قربون اون خانمی که صدا میزد داداش..*
نه تو به غارت رفته ای، نه من به غارت
نه تو جسارت دیده ای، نه من جسارت
پس ما دو تا قربان آن خواهر برادر
*سر رو دادن، بغل گرفت، خوش اومدی قربونت بشم، نگران بود، گفت: بابا اول بگو امشب میمونی یا میری؟ چیکاره ای بابا؟ آخ جونم بابا! آخ عمرم بابا! آخ نفسم بابا! این خاصیت دختره ها، تا سر رو بغل کرد گفت بابا یا منو ببر یا بمون پیشم امشب..*
بابا!
شبها که سر به سردیِ این خاک مینهم
رو دست مهربان نوازشگری که نیست
*گفت قربونت اومدی سر حرفم باز شده، به خودت قسم چند روزه لام تا کام حرف نزدم..*
بابا!
دستی کشید عمه بر این پلک ها و گفت
حالا شدی شبیه همان مادری که نیست
*الان اگه من روضه نخونم میگن لابد داره نفس تازه میکنه، لابد داره آب میخوره، اما اگه طولانی بشه نخوندنم، بعضیا میگن چیشد؟ عادت خانم اینه چادر رو سر میکشه گریه میکنه، چادر رو برمیدارن، چیشد دیگه روضه خون نمیخونه؟ خرابه رو ریخته بود به هم نازدانه، گفت بابا، روضه کوتاهش خوبه..تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل..*
گفت بابا
ما بودیم، حرمله بود
*از این هم بدتر میشه؟ آره صبر کن*
ما بودیم، حرمله بود، عمو نبود
*نازدانه همه رو ریخته به هم، یهو دیدن صداش دیگه نمیاد، من امشب باید دلتو یه جا دیگه ببرم، هرچی گوش دادن، صبر کردن، نه دیگه حرف نمیزنه، آروم آروم همه بچه ها سرِ زانو، چیشد؟ زینب اومد، اصلا بابا رو بده من، دیگه نمیخواد، تا سر رو گرفتن دیدن نازدانه افتاد رو زمین، صدای ناله ها بلند شد، صدای گریه ی زینب بلند شد، خوب چی میخوای بگی؟ تا خودِ خرابه یک کلمه به احترام زینب حرف نزده، چند روزه یه کلمه حرف نزده، اما وای از اون روزی که بزرگتر خودش ناله بزنه، دیگه بقیه رو نمیشه نگه داشت، تازه سر حرفش وا شد، کی؟ دیدن از گوشه ی خرابه صدا داره میاد، صدای کیه؟*
*لالا لالا لالا...رباب زبون گرفته*
لالا لالا لالا
یکم دیگه دووم بیار
*چی زینبو پیر کرد؟ گفت حسین به کی بگم باورش میشه؟ پنجاه سال گریه کردم، میدونی باعث مرگ زینب چیه؟ ربابه...
گفت: پسرم!
به کمک عمه جونت، بچه ها رو خوابوندم
تو سخت ترین شام غریبون عالم
حالا توی این بیابون، دنبال تو میگردم
گل نازم، خیلی پریشونه حالم
کجایی گل نازم، صدا کن منو بازم
بیا تا برات از دستام گهواره بسازم
لالایی لالایی، یعنی الان کجایی؟
لالایی لالایی، کجای کربلایی؟
لالایی لالایی، نکنه رو نیزه هایی
* تا نامه ی امام رضا رو بست، یه نگاه کرد به داداش هاش گفت بلند شید، گفتن چه خبره؟ گفت دوباره یه علی رو دستشو بستن، یه فاطمه باید بلند شه، دوباره یه لشکر اومدن پشت در، این لحن نامه ی داداشم به من عین ناله های امیرالمؤمنینه.. *
تا از صمیم دل به علی اقتدا کند
میخواست جان خسته ی خود را فدا کند
دانی چرا به پشتِ در آمد گل نبی؟
گلچین مگر ز ساحت قدسش حیا کند
*امام زمان عذر میخوام ..*
مادر زنی نبود که بیخود فغان کند
از در سوال کن ز چه این سان نوا کند؟
و لَستُ اَدری خَبَراً مِسماری
مادرم زمین خورد
وَ لَستُ اَدری خَبَراً مِسماری
با پا به در زد
و لَستُ اَدری خَبَراً مِسماری
به نیت قتل پسر زد
Shahadat_Hazrat-Masoumeh_Rasouli_1401.mp3
14.86M
|⇦•نه تو جسارت....
#روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها گریز به روضه ی حضرت معصومه سلام الله علیها به نفس حاجمهدی رسولی
▪️▪️▪️
شهیدکاظمی🕊🥀
این تجهیزات آمریکایی تا یجایی کار رو جلو میبره اما بدونید در مقابل قدرت ایمان آمریکا حقیر و شکست خورده است
|⇦•گدای کریمه شدن...
#روضه و توسل به حضرت معصومه سلام الله علیها اجرا شده به نفس استاد حاج منصور ارضی
▪️▪️▪️
در این روزگاری که دل بیقرارست
گدایِ کریمه شدن افتخارست
ثوابِ زیارت برایم نوشتند
خودم نه دلم سویِ تو ره سپارست
دوباره حرم قسمتم نه نشد آه
چقدر این دلِ بی نوا بدبیارست
چنان گنبدت جلوه دارد در عالم
که صحنِ تو در آسمان ها مدارست
کسی که قدم میزند در حیاطت
رویِ فرشِ بالِ ملائک سوارست
نگاهت مرا از غریبی درآورد
ببین خنده رویِ لبم آشکارست
همین هم نشان از کرم خانه دارد
گدا زاده ای با شما هم جوارست
کریمه کرم کن گدایِ خودت را
گدایی که در ماتمت سوگوارست
چکید اشک تو بر زمین بعد از آن بود
که از ساوه تا قم درختِ انارست
دلم خون شد از این غم و ماجرایت
دلت تنگ بوده برایِ رضایت
*وارد شد در این شهرِ مقدس .. تمام مردم به استقبالش اومده بودن .. همه گل دستشون بوده .. آخه برا اولین بارِ دخترِ امام داره میاد.مرد و زن احترام گذاشتن. ولی چون در ساوه به بی بی زهر داده بودن ، مریض احوال بود و خانه ای براش آماده کردن .. هفده روز در آن خانه زندگی کرد و مهمان بود .. مردم قم حتی نذاشتن مردی واردِ محله بشه .. بمیرم برات خانم ..*
تفسیر کن دوریِ خواهر از برادر را
تعبیر کن خوابِ حرم بوسیِ مادر را
جاری بکن در قم کمی از حوضِ کوثر را
ماتمکده کن کشورِ موسی ابن جعفر را
ای زینبی که از حسینِ خود جدا ماندی
با ما بگو آیا به زیرِ نیزه ها ماندی؟
آیا زِ تو کس هتک حرمت کرد نه هرگز
در قم دلِ تو حسِ غربت کرد نه هرگز
کس خنده در اوجِ مصیبت کرد نه هرگز
کس غارتِ خلخالُ و زینت کرد نه هرگز
اینها که گفتم یک به یک آمد سرِ زینب
ای وای سوغاتِ سفر شد معجرِ زینب
قم با سلام و تهنیت دنبالِ تو آمد
با سر به طوفِ کعبۀ آمالِ تو آمد
با شاخه هایِ گل به استقبالِ تو آمد
دستِ محارم زود زیرِ بالِ تو آمد
زینب ولی با خیل نا محرم کجاها رفت
پیشِ دو چشمش خیزران پایین و بالا رفت..
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه
60318_1398830132519_3915402.mp3
4.56M
|⇦•گدای کریمه شدن....
#روضه و توسل به حضرت معصومه سلام الله علیها به نفس استاد حاج منصور ارضی
▪️▪️▪️
امام صادق (علیه السلام): آگاه باشید که حرم من و حرم فرزندان بعد از من قم است.
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
|⇦•معصومه یعنی...
#قسمت_اول #روضه و توسل به حضرت معصومه سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج حسن شالبافان
▪️▪️▪️
"لا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم حسبنا الله و نعم الوکیل نعم المولی و نعم النصیر"
معصومه یعنی نور یعنی عصمت زهرا
پیداست در صحن و سرایش، جنّت زهرا
مانند زهرا روشنای خانه این بانوست
راضیه و انسیه و حنانه این باشد
کوثر شده زهرای اطهر میشود بیشک
انسیةـ الحورا دیگر میشود بیشک
معراج را معنا و مظهر میشود بی شک
بند دل موسی بن جعفر میشود بیشک
* یه عدهای اومدن دم خونه آقا در زدن با حضرت کار داشتند.بی بی معصومه فرمود: پدرم نیستند بیرون شهر هستند. چه کار دارید؟ گفتن سوال داشتیم محضر امام کاظم. سوالاتون چیه؟ سوالها را گرفتند و جواب دادند. برمیگشتند تو راه برخوردند به آقا امام کاظم علیه السلام. آقا پرسیدن کجا بودید؟ گفتن دم منزل شما بودیم سوال داشتیم خب چه خبر؟ گفتن سوالها رو دخترتون فاطمه معصومه همه رو جواب دادن حضرت فرمودند: ببینم جواب سوالها را. تا نگاه حضرت افتاد دیدند هی میفرماید:" فداها ابوها.. "به خدا بچهها ساده نمیشه گذشت از این جمله.امام معصوم هست داره به دخترش میگوید "فداها ابوها" این جمله را دیگه کدام بابا به کار برد؟ اینجا اگر اینها شنیدند میگه بابا به قربونت بره همه دوست بودند محب بودند. اما یه جای دیگه سراغ دارم یه بابا فرمود: فاطمه جان! "فداها ابوها" کاری کردند بین در و دیوار هی گفت بابا...*
دست کریم برکتش مثل کریمان است
قم ظاهرا خشک است در باطن گلستان است
باران نمیخواهد همیشه نور باران است
هر زائر قم تو بگو زائر شاه شهیدان است
*وقتی این خانم را دفن کردند یه عدهای رفتن طوس محضر امام رضا حضرت یه نگاه بهشون کرد فرمود: ما یه امانتی تو شهر شما داریم یه فاطمه از ما تو این شهر دفن شده حواستون به خواهر ما هست زیارتش میروید یا نه؟ لذا اونجا حضرت فرمود: هر کس خواهرم را زیارت کند انگار منِ امام رضا را زیارت کرده..*
چون فاطمه نور است تو شرحی در بیانش نیست
چون زینب است و جز رضا ورد زبانش نیست
گرچه شکسته، حرفی از قد کمانش نیست
بر آسمان نیزه، ماه کاروانش نیست
بی کس نشد یک لحظه هم در این مسیر اصلاً
خانم بیمار شد اما نشد اینجا اسیر
باید از آقا گفت یا خواهر که تنها شد
او را زدند اشرار بالا سر که تنها شد
گودال شد عرش خدا مادر که تنها شد
غارت شد از هر گوشهای پیکر که تنها شد
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
⏬⏬
#قسمت_پایانی #روضه و توسل به حضرت معصومه سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج حسن شالبافان
▪️▪️▪️
*امام زمان منو ببخشه.. سادات حلالم کنید..*
در ازدحام خیمه زینب ناتوان افتاد
روبندهٔ زنها به دست این و آن افتاد
«ای وای ای وای ای وای»
*هفده روز این فاطمه تو شهر ما بود. آنقدر احترامش کردند.. چند روز قبل یه اهل دلی میگفت نه اینکه بزرگ شهر گفته باشه اینقدر فهمیده بودند زنها اومدن به شوهراشون گفتند ببینید این چند روزه نباید از اینجا عبور کنید. گفتن چرا؟ گفتن یه فاطمه تو این خونه است..
آخ برات بمیرم مادر.. که تا دید نامرد داره میاد اول روش رو برگردون.. این نامرد بیهوا زد تو صورتش. بعد از هفده روز هم که بی بی از دنیا رفت قمی ها چه تشییع جنازهای کردن. اون قسمتی که الان خانم حرمش هست باغی بوده تو تاریخ به نام باغ بابِلان. این باغ را آماده کردند قبر آماده شد آخه دختر امامه احترام داره لذا میگن تابوت را که گذاشتن رو زمین هیچکس جرات نمیکرد به این بدن دست بزنه، همه رفتند. عقب خدایا چه کار کنیم؟خِبرههای روضه فهمیدند کجا رفتیم یه وقت دیدن دو تا سوار دارن از سمت قبله میان.. ان شاالله هیچ موقع داغ نبینی اونهایی که داغ مادر دیدند میفهمند. رفقا! اگر بخواهند یه خانمی را دفن کنند اول از همه یکی میگه نامحرمها برن کنار. باید دوتا محرم باشند. لذا میگن امام رضا آمد، جوادالائمه آمد، بدن را با احترام نماز خوندن و دفن کردند.. چرا میگن دو تا محرم. چون باید یکی بره تو قبر یکی دیگه اون بالا بدن رو بده دستش.. چی میخوای بگی اگه این روایت چهل وپنج روز شهادت بی بی را بخوام بگم مثل این شبا هی علی رفت تو قبر بیرون اومد هی نگاه به قبر میکرد یه نگاه به فاطمه میکرد، قهرمان خیبر به چه کنم چه کنم افتاد. یه وقتی دید دو تا دست شبیه دستای پیغمبر هی میگفت الیّ. این دوتا بدن.. یه جای دیگه هم برات بگم.. بنی اسد هی به این بدنها نگاه کردند یه وقت دیدن یه سوار از سمت قبله آمد بنی اسد کنار برید من این بدنها را خوب میشناسم برید یه قطعه بوریا بیاورید. ای بی کفن...
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅
🌹 #اللَّهُمَّ_عَرِّفْنِےحُجَّتَڪ 🌹
#⃣ #فیش_روضه_حضرت_معصومه
#⃣ #حضرت_معصومه
#⃣ #متن_کامل_روضه
اللهمّ صلّ علی فاطمهٔ و أبیها و بعلها و بنیها و السّرّ المستودع فیها بعدد ما أحاط به علمک...
السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ فَاطِمَةَ وَ خَدِيجَةَ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُه
السلام ای زینب موسی بن جعفر، فاطمه
حضرتِ معصومۀ آل پیمبر، فاطمه
مظهر الله اکبر ، ای سراسر فاطمه
می زنم از دل صدا با حالِ مضطر، فاطمه
*خود امیر المومنین به پدر آیت الله مرعشی نجفی در عالم مکاشفه فرمودند: چی میخوای تو حرم من چهل شبه بیتوته کردی؟ عرضه داشت نشانی قبر مادرم زهرا رو می خوام" امیرالمومنین فرمود این از اسرار الهیه باید مخفی بمونه ،اما آگه جلالت و عظمت فاطمه ی منو می خوای "علیکَ به کریمه اهل البیت" برو قم زیارت دختر موسی ابن جعفر، این زیارت، زیارته حضرت زهراست...*
تا که هر دفعه دلم از دستِ این و آن شکست
بر لبم بانگ اغیثینی اغیثینی نشست
بی پناه افتاده ام امشب نجاتم می دهی؟!
پای من لغزیده از غفلت ثباتم می دهی؟!
تشنۀ عشقم کمی آب حیاتم می دهی؟!
شوقِ طوفِ مرقدت دارم ، براتم می دهی؟!
دل بر احسان شما بستم ، مرا هم می خری؟
سائل کویِ رضا هستم ، مرا هم می خری؟
مردم قم یاس و نیلوفر به دورت ریختند
دسته دسته لالۀ پرپر به دورت ریختند
با ادب، با ذکر یا حیدر به دورت ریختند
کوچه کوچه فضه و قنبر به دورت ریختند
خوب شد این جا همه بیدار و شیعه مذهب اند
گریه کن هایِ مصیبت های عمه زینب اند
شاعر: #محمد_جواد_شیرازی
*مثل چند روز پیش حضرت معصومه سلام الله علیها وارد شهر قُم شد، علماء،بزرگان،سادات،همه دمِ دروازه ی شهر قم با شاخه هایی از گُل اومدن استقبال حضرت معصومه، با چه عزتی،با چه شوکتی، با چه اُبُهَّتی، دختر موسی بن جعفر قدم به خاک قم گذاشت، چه استقبال با شکوهی کردند، حق هم همینه، خواهر امام ِ، دختر امامِ،باید هم چنین استقبال بشه، ولی آی گریه کُنا! من یه بانو سراغ دارم، هم دخترِ امام ِ، هم خواهر ِ امام ِ، ولی با دستای بسته، سر بریده ی برادرش رو بالای نیزه زده بودن"یا اباعبدالله" [ببینم ناله ات کربلا میرسه یا نه؟]
دختر امیرالمؤمنین رو با دستای بسته شهر به شهر، دیار به دیار، هر جا می بردن می گفتند: مردم! خارجیا رو دارن میارن.....
فقط یه جمله ی دیگه و یا علی مدد:
کار زینب به جایی رسید که عوض اینکه با شاخه های گل ازش استقبال کنند، دختر کبری ِ علی، زینب رو با سنگ استقبال کردن،هر جا نشستی سه مرتبه ناله بزن : یا حسین....*
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅
🌹 #اللَّهُمَّ_عَرِّفْنِےحُجَّتَڪ 🌹
#⃣ #فیش_روضه_حضرت_معصومه
#⃣ #حضرت_معصومه
#⃣ #متن_کامل_روضه
السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ، السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ فاطِمَهَ وَخَدِیجَهَ، السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ، السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ الْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ، السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ وَلِیِّ اللهِ، السَّلامُ عَلَیْکِ یَا أُخْتَ وَلِیِّ اللهِ، السَّلامُ عَلَیْکِ یَا عَمَّهَ وَلِیِّ اللهِ، السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ وَرَحْمَهُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ
ای دخترِ خورشید،ای خواهرِ دریا
زهرا ترین زینب، زینب ترین زهرا
ماهِ مقیمِ قم،مهتابِ بیت النور
در سایه سار توست، سرتاسر دنیا
از آه لبریزم، از اشک سرشارم
این قطره را دریاب، دریاب ای دریا
فهمِ حقیرِ ما،پایین تر از پایین
فهمِ بلندِ تو،بالاتر از بالا
لبخندِ معصومت،مُهرِ رضایت زد
بر شوقِ خواهرها،عشقِ برادرها
*با امام رضا علیه السلام از یک مادرند، موسی بن جعفر فرزندانِ زیادی داره، اما هر دویِ این بزرگواران، هم علی بن موسی الرضا، هم این خانوم،حضرت معصومه سلام الله علیها، از حضرت نجمه اند...مادرشون یه مادرِ بزرگوارِ...
لذا خیلی بهم علاقه شدید داشتن، تاریخ میگه:بعد از حسین و زینب،دیگه خواهری و برادری مثل این دو نفر ندید،اولین خواهر و برادرِ عالم که دلِ عالم رو زیر و رو کردن،همتون خبر دارید،بعد از سید الشهدا و عقیله ی بنی هاشم،این خواهر و برادر رو مثال می زدن....
امشب علی ابن موسی الرضا در ماتمِ خواهرش گریانِ، امشب خدا بهت خیلی عنایت کرده،شب رحلت دختر موسی ابن جعفر و خواهر امام رضا ،اومدی مجلس روضه دعوت شدی، خیلی ها دلشون می خواست امشب رو کنار حرم حضرت معصومه می بودند،امشب بگیم:آقاجان امام رضا!سرت سلامت،امشب خواهرت معصومه، از دنیا میره،امشب اومدیم بگیم: آقا جان! تسلیت عرض می کنیم، داغ خواهر دیدی امام رضا...آجرک الله...*
امشب یه جوری برا خواهر امام رضا گریه کن،که به زودی ِ زود کربلا قسمتت بشه... اجازه بدید روضه ی من دو سه جمله باشه، ان شاءالله زن و مرد برا امام حسین گریه کنید. یا حضرت معصومه!*
اگر چه محنت بسیار دیدی
شبیهِ عمه ات آزار دیدی
برادر را ندیدی نقش بر خاک
ندیدی مُصحفِ خود را تو صد چاک
اگرچه در جوانی جان سپردی
ولی از دشمنت سیلی نخوردی
*وقتی حضرت معصومه سلام الله علیها وارد قم شد، نوشتن: زن ها و مردان قم فرسخ ها به پیشواز اومدن، دور بی بی حلقه زدند، گُل به سرش ریختن، گفتن: خواهر امام رضاست،گفتن: دختر موسی بن جعفرِ،همه احترامش کردن،اما من یه سئوال دارم،حسینی ها،اباالفضلی ها، مگه زینب خواهر امام نبود؟مگه زینب دختر علی نبود؟ تو شام چه کردند؟ دست گُل به سرش ریختن؟ نه!... امام سجاد فرمود: از پشت بام ها سنگ به عمه ام زینب میزدن، خاکستر داغ روی سرش میریختن....همین؟ دیگه چی؟*
مگه یادم میره من بودم و غم
مگه یادم میره من بودم و چشم نامحرم
مگه یادم میره من بودم و یه مشت حرامی
مگه یادم میره من بودم و سنگ های شامی
مگه یادم میره کعب نی و حمله و غارت
مگه یادم میره ناموس حیدر و جسارت
مگه یادم میره دروازه ی شام و اسارت
*دستت رو بیار بالا، قبلش آغشته به اشکت کن. بگو خدایا برا حضرت معصومه گریه کردم، برا حضرت زینب گریه کردم. فرج امام زمان، سلامتی رهبرمون، شفای مریض ها، برای نزول باران رحمت الهی، چند مرتبه بلند بگو یا حسین...
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅
🌹 #اللَّهُمَّ_عَرِّفْنِےحُجَّتَڪ 🌹