eitaa logo
مداح امام زمان
109 دنبال‌کننده
63 عکس
129 ویدیو
1 فایل
﷽❣ #سلام_امام_زمانم ❣﷽ سلام پدر مهربانمان این الطالب بدم الزهرا سارِعُوا إِلى المهدی صاحب هذا الأمر الشريدُ الطريدُ الفريدُ الوحيد: بشتابید بسوی صاحب این امر، همان رانده شده دور شده یگانه و تنهاست. ارتباط با خدمتگزار کانال: @mahdeya313
مشاهده در ایتا
دانلود
زمزمه ونوحه شها ت حضرت رقیه رؤبای من و دنیای منی من دختر وتو بابای منی مجنون توام، لیلای منی بابایم حسین، بابایم حسین 3 ______________________ دلتنگ تو و دیدار توام هستی تو طبیب ، بیمار توام پژمرده گل گلزار توام بابایم حسین.... ______________________ ای عمه بیا،آمد پدرم بی پیکر خود آمد به برم رأسش شده امشب تاج سرم بابایم حسین... _______________________ بر سینه خود دارم سر او او دلبر من، من دلبر او بوسم دو لب از خون تر او بابایم حسین... ______________________ بابای گلم، بودی تو کجا از دختر خود گشتی تو جدا وای از ستم، این قوم دغا بابایم حسین... _________________________ سیلی زده بر، من زجر لعین با عمه شدیم، ویرانه نشین هر دم ستمی، باشد به کمین بابایم حسین..... __________________________ خواهم که شوم، بهر تو فدا باشد طلبم، مرگم زخدا بر همره خود، بابا تو مرا بابایم حسین.. شعر:اسماعیل تقوایی
187.5K
کربلایی سعید حسنوند
❁﷽❁ :حسین جان!به یادلبت یک شبم خواب راحت نداشتم.... ┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈ بابایی! چقـــد منتــظر بودم امشب بابایی بــرا خـــاطـــر عمـــه زینــب بیایی بپــــا کردی اینــجا عجب کربلایی بابایی! از اون وقتــی که بودی بالای نیزه تو می دیدی اشــکامو در پای نیزه چه زخم عمیـــقی شده جای نیزه بابایی! ببین صورت نیلی دخترت رو بابایی ببین غنچــهٔ زخمیِ پرپرت رو بابایی دل سوختهٔ کوثــر دیگرت رو بابایی بابایی! کتک خوردم از بس کبوده تن من ببیـن آتیش افتــاده رو دامــن من ببین پاره شد معــجر و پیرهن من بابایی! چـــه کردن بابا با لب و دنــدون تو که داره می ریزه هنـــوزم خــون تو روی صــــورت زخمــی و گلگون تو بابایی! منــم مثل مادر از این دنیــــا سیرم تنم زخمیه دست به دیوار می گیرم ببر راحتـــم کن که بی تو می میرم بابایی! دیگه عمـــه رو خستـــه کردم با اشکام چه حرفا شنـــیدیم از این مردم شـــام خاکستر می ریختن رو سرهامون از بام بی بی جان! رسیــده دیگه عمــــه وقت جدایی دارم میرم امشب سفــــر با بابایی خداحافــــظ ای عمــــهٔ نینـــوایی بی بی جان! چقد زحمـتت دادم ای عمه جونم دیگه طاقتم نیست نمیشه بمونم حـــلالم کن ای عمـــهٔ قد کمــونم بی بی جان! ┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈ ✍رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۲/۵/۳۱ پنجم صفر۱۴۴۵
210.9K
کربلایی سعید حسنوند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روضه حضرت رقیه(س) یکی از روضه خونها تو تهران میگه شب ۵صفراماده شدم برم هیئت روضه ی حضرت رقیه یه دخترسه چهارساله داشتم گفت بابا کجامیری گفت دخترم میرم هیئت گفت بابا مگه چه خبره گفتم دخترم امشب شب شهادت بی بی رقیه است گفت بابارقیه کیه گفتم دختر امام حسینه بابا چندسالشه گفت دختر هم سن و سال خودته گفت بابا میخوای بری هیئت میشه منم بیام گفت دخترم تومریضی ایشاالله اگه شفابگیری میبرمت گفت باباحالاکه منونمیبری میشه بهش بگی بیاد پیش من من باهاش بازی کنم گفت دخترم اونم نمیتونه بیاد بابا چرا نمیتونه بیادگفتم چطور جوابشو بدم گفت دخترم اونم مریضه اون پاهاش دردمیکنه گفت بابا چرا پاهاش دردمیکنه گفتم دخترم ازبس رو خارهای بیابان دویده پاهاش دردمیکنه گفت بابامگه کفش به پاش نداشت گفتم نه دخترم کفشاشو غارت بردن گفت دخترم اجازه میدی برم گفت لباسمو پوشیدم کفشاموپوشییدم اومدم دم در برم بیرون دوباره ایستاد یه جمله گفت آتیشم زد گفت بابا گفتی کفشاشودزدیدن بابا مگه کفشاشو دزدیدن باباپیشش نبود بابانبودبغلش کنه گفت نه گفت بابا مگه عمو نداشت نه دخترم گفت بابا یادته یه روزی من کفشامو گم کردم باباتوبغلم گرفتی، بابامگه عمونداشت بابانداشت فرمود دخترم عموشو کشتن باباشو سرشو بریدن شب یتیم نوازیه آروم آروم دلا روببریم خرابه بمیرم برااون ساعتی که بهونه بابا گرفت سر بریده بابا رو برا دختر آوردن این دختر یه نگاه به طبق کرد یه نگاه به عمه فرمود عمه منکه غذا نخواستم عمه به من بگو بابا کجاست فرمود رقیه جان مقصودت تواین طبقه رقیه جان بابا توطبقه روپوشو کنار زد یه مرتبه سر باباش حسین رو دید سرشو بغل گرفت گفت بابا نمیشه باورم،جام توخرابه هاست قربون این سرت،بگو تنت کجاست به خستگی زینب کبرا خسته شدم دیگه از این دنیا آخه مگه چندسالمه بابا واویلا دنبال من دوید،موهامو میکشید این جوری شد بابا،که قامتم خمید بدجوری افتادم من از ناقه باباببین دلم پر ازداغه غم از ازل برای عشاقه بابا بابا الهی بین این روضه نشین خواهری نباشه داغ برادر دیده باشه یتیم برادرو بزرگ کرده باشه،میگه تا سر بریده رو بغل گرفت نگفت بابا زدنم نگفت موهامو کشیدن نگفت بابا کتکم زدن، تاسر بریده روبغل گرفت گفت بابا نبودی اونقده عمه جانم زینبوزدن یه وقت زینب ببینه رقیه یه طرف سر برادر یه طرف اومد رقیه رو بغل گرفت رقیه منکه آزارت نکردم پدرمردوخبردارت نکردم گرسنه مردی و سیرت نکردم رقیه منکه دلگیرت نکردم
شهادت حضرت رقیه بنت الحسین تسلیت باد زیارت نامه حضرت رقیه (س) اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا سَیِّدَتَنـا رُقَیَّةَ، عَلَیْکِ التَّحِیَّةُ وَاَلسَّلامُ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یـا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یـا بِنْتَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ عَلِیِّ بْنِ اَبی طالِبِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ سَیِّدَةِ نِسـاءِ الْعالَمینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ خَدیجَةَ الْکُبْری اُمِّ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ وَلِیِّ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُخْتَ وَلِیِّ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ الْحُسَیْنِ الشَّهیدِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الصِّدّیقَةُ الشَّهیدَةِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الرَّضِیَّةُ الْمَرْضِیَّةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا التَّقیّةُ النَّقیَّةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الزَّکِیَّةُ الْفاضِلَةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الْمَظْلُومَةُ الْبَهِیَّةُ، صَلَّی اللهُ عَلَیْکِ وَعَلی رُوحِکِ وَبَدَنِکِ، فَجَعَلَ اللهُ مَنْزِلَکِ وَمَاْواکِ فِی الْجَنَّةِ مَعَ آبائِکِ وَاَجْدادِکِ، الطَّیِّبینَ الطّاهِرینَ الْمَعْصُومینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَی الدّارِ، وَعَلَی الْمَلائِکَةِ الْحـافّینَ حَوْلَ حَرَمِکِ الشَّریفِ، وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ، وَصَلَّی اللهُ عَلی سَیِّدِنا مُحَمَّد وَآلِهِ الطَّیِّبینَ الطّاهِرینَ وَسَلَّمَ تَسْلیماً برَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ. 🏴 مهدویت وَالْوِتْرَ الْمَوْتُورَ🏴 @vetralmotor
enc_17231350303265084297708.mp3
2.09M
دیگه ندارم من به زندگی میلی عمه نگاهم کن عوض شدم خیلی بابا به موهای دخترش حساسه الآن بیاد اینجا منو نمیشناسه سخته برام عمه من آغوش بابامو میخواهم سه سالمه نمیتونم دو قدم راه بیام عمه ببخش گردن تو بوده زحمتای من تو این مسیر خیلی تازیانه خوردی جای من عمر کمه ولی حرف زیاد عمه الآن بابام میاد بیا ببین موهام شونه میخواهد عمه الآن بابام میاد
enc_17231376625901940087605.mp3
3.82M
زمزمه شهادت حضرا رقیه بی تو دق کردم و پنهون کردم پهلو دردم و تنهایی دنبالت گشتم و اسیر زجر نامردمو اونقدر زد غش کنم چون میخواهد خواهش ازش کنم میگفت زدم بیچاره اش کنم تا خون به دل عمه اش کنم همش منو کشید شبیه وحشیا همش میگم عمو زجرو نبخشیا میمیرم آخرش اگه نباشیا همش میگم عمو زجرو نبخشیا گفتم با چشم تر مستی اسم بابامو نبر تا اینو گفتم شد دردسر سیلی خوردم جای چند نفر عمه گریون تو روی دستامه دندون تو زجرو هم ببخشم جون تو نمیگذرم من از خون تو سر تو رو برید شبیه وحشیا همش میگم بابا شمرو نبخشیا بی رحم بی ادب چی شد مگه افتادم عقب به جونم افتادی روز و شب واسم نمونده دندون و لب بی رحم بد بدهن با عمه ام اینجوری حرف نزن
enc_17231351470130664249143.mp3
2.88M
زمزمه شهادت رقیه ببار ای آسمون که بی قرارم منم مثل تو خیلی گریه دارم شب جمعه است و دورم از ضریحش ببار ای آسمون من هم ببارم ببار ای آسمون جای رقیه به یاد داغ بابای رقیه به یاد خشکی لب های اصغر به یاد اشک چشمای رقیه ببار ای ابر دل ها بی قراره خرابه پا به پات میخواهد بباره ببار اما بدون ای ابر امشب رقیه با تو خیلی حرف داره کجا بودی علی اصغر فدا شد کجا بودی قیامت کربلا شد (ای بی مروت بارون) برای چند قطره آب ای ابر عمو عباس دو تا دستاش ...
enc_16900204277510484723791.mp3
8M
زمینه شهادت رقیه من حالم خرابه خراب بشه خرابه روزاشم شبیه شباش پر از عذابه دختر غیر باباش رو پای کی بخوابه غلاف نخورده بازو این اثر طنابه تار چشمام زخمه پاهام حرفی بزن قهری باهام دیدی عمه اومد بابام صدام گرفته پدرم برگشته دعام گرفته دل عمه خیلی برام گرفته نفسم بین ناله هام گرفته پرت شکسته پهلوتم مثل مادرت شکسته زدنت معلومه سرت شکسته دندونات مثل دخترت شکسته بابا حسین بابا حسین ... بابا غرق دردم دور سرت بگردم واسم آب آوردن خوردم و گریه کردم حق دارم عزیزم ابری بشم ببارم خاکی موت بمیرم من که گلاب ندارم با من تنها تو هم دردی عاشقی رو ثابت کردی میدونستم بر میگردی خدا گواهه وقتی فهمیدن خیمه بی پناهه زدنم اونقدر که چشمام سیاهه عمه های میگفت بچه بی گناهه کیا آوردن سرتو از تشت طلا آوردن اولش فکر کردم غذا آوردن چه بلایی به روز ما آوردن میشه بگی که من هنوز نازم شونه بزن موی منو بازم دست توی موهای تو میندازم حسین وای ...
📝 هوای تو کردم هوای چشماتو... 🎤مرحوم حاج‌ ◼️ ، 🏴 (هوای تو کردم هوای چشماتو )۲ بمیرم آقا من (نبینم اشکاتو) ۲ محرمو گریه دو ماه عزاداری رو شونه هات شاله سیاتو میزاری (کجا ناله میزنی آقا کجا گریه میکنی هر دم)۲ کجا تو کدوم بیابونی بِهِت خیلی خیلی بد کردم (حلالم کن که بد کردم)۲ (حلالم کن غلط کردم)۲ اباصالح۴ (همیشه بخشیدی همه گناهامو)۲ همیشه وُ هرجا (‌گرفتی دستامو )۲ شمارو میخونم تو روضه ها هرشب دخیله این قلبم به چادر زینب به تو پشتِ نوکرت گرمه شما تکیه گاهمی مولا صدات میزنم توو تنهاییم بهت زیر لب میگم بابا (حلالم کن که بد کردم)۲ (حلالم کن غلط کردم)۲ اباصالح۴ (هوای تو کردم هوای چشماتو...) ..............................