Screenshot_۲۰۲۰-۰۸-۳۰-۱۴-۵۱-۱۹.png
19.7K
#سوپرایز
درآمار۸۶۰این برنامه درکانال قرارمیگیره
برای تبادل باکانال مداحی ناب باهرآماری مراجعه کنید.
@sarbazgomnam113
Screenshot_۲۰۲۰-۰۹-۰۲-۲۲-۴۷-۲۳.png
12.3K
سلام علیکم.نظرلطفتونه.چشم حتما
خداوکیلی ظلمه که لفت میدین.من خیلی پای این کانال زحمت کشیدم😔.
لااقل بیاین مشکل کانالوبگیدبعدلفت بدید.
خدانگذره ازاونی که لفت میده.
خب من هم این چندوقته سرم خیلی شلوغ شده.یکم تحمل کنید
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_حسین_ع_مناجات
#شب_جمعه
#محسن_پالیزدار
▶️
وقتی دلی شکست، یقینأ بها گرفت
در سرسرای عرش معلا سرا گرفت
قربان عاشقی که دلش بیقرار شد
بعد از نماز شب ز خدا کربلا گرفت
یادم نمی رود که به اعجاز تربتت
وقت اذان صبح ،مریضی شفا گرفت
حال و هوای هیئتتان خوشتر از بهشت
با چای روضه بود که دل ها جلا گرفت
بال مگس کلید معمای چشم ماست
چشمی که اعتبار ز آب بقا گرفت
"صد مرده زنده میشود از ذکر یا حسین"
ارباب ما شِفای مسیح از خدا گرفت
زهرا نوشت نامه، خدا هم قبول کرد
بایدوجود گریه کنان را طلا گرفت
بال ملک به زیر قدم های زائرش
اما خودش ز دار جهان بوریا گرفت
تفسیر سوره ای که به نیزه نشسته است
باید فقط ز دختر شیر خدا گرفت
تن های کشتگان همه در زیر سُم اسب
خورشید اهل بیت ، روی نیزه جا گرفت
وقتی فضای روضۀ مکشوفه گشته باز
خواهی بگویمت که چرا دل نوا گرفت؟
مادر میان قتلگه و شمر هم رسید
مویش کشید و بعد برید و هوا گرفت
لرزید دست و پای کَریهش ولی به عمد
سر را مقابل حرم و بچه ها گرفت
خورشید هم تحمل این صحنه را نداشت
فورأ غروب کرد وَ عالم عزا گرفت
⏹
🔅سبک زمینه کربلا تا شام🔅
بند اول
منزل به منزل خسته در اسارت...
ديدم به هر جايى فقط جسارت...
يك الامان از كوفيان بد نام...
صد الامان از بى حيايى شام...
ديگر ندارم ياورى...
از من نمانده پيكرى...
من باغبان باغى از ...
ياسم كه شد نيلوفرى...
"از كوفه و شام الامان"
بند دوم
من شاهد بزم شراب شامم...
بى حرمتى كردند و بر امامم...
من شاهد لبها و ضرب چوبم...
سر را به محمل بى امان بكوبم...
دشمن به دشنام آمده...
سنگ لب بام آمده...
آذين شده شهر يزيد...
رأس تو در شام آمده...
"از كوفه و شام الامان"
بند سوم
ديگر از اين غم ها شدم زمين گير...
شهرى مرا اين گونه كرده تكفير...
سويى ندارد ديده ى كبودم...
خونين جگر از كوچه ى يهودم...
مى زد عدو يار تو را...
دلدار و غم خوار تو را...
با سنگ طعنه زد ز كين...
رأس علمدار تو را...
"از كوفه و شام الامان"
از غمت ای یار افسرده حالم
ای هلالِ من،من چون هلالم
سالار زینب
راس تو بر نی سایبانِ من
قاتلت گشته ساربان من
سالار زینب
دیدم بر نیزه،ای سر بریده
ازحلق تو خون بر نی چکیده
سالار زینب
من نگویم با من تکلّم کن
از نی بر طفلت یک تبسم کن
سالار زینب
زخم حنجرِ تو مانده بر دل
کوبیدم سر بر چوبه ی محمل
سالار زینب
همان به بر خاکستر نشینی
سرِ بی معجرم را نبینی
سالار زینب
(شائق)