eitaa logo
آموزش تخصصی مداحی و روضه
8.1هزار دنبال‌کننده
249 عکس
194 ویدیو
23 فایل
کانال رسمی حاج اسماعیلی آموزش نغمات مداحی انتشار کلیه مطالب این کانال بلامانع است (و همراه لینک کانال نغمات باشد آدرس سایت: https://madehin14.ir 🌷تبادل فقط با کانال های مرتبط با مداحی🌷 ادمین ثبت نام: @madehine14 🌴آیدی استاد حاج اسماعیلی @hajsmaeeli
مشاهده در ایتا
دانلود
▪️ضمن عرض تسلیت تاسوعا و عاشورای حسینی▪️ برای استفاده بیشتر علاقمندان به بسته آموزشی نوحه از امشب بمدت 48 ساعت با 50 درصد تخفیف یعنی بمبلغ 200 هزار تومان عرضه می شود 📝 آموزش سبک گذاری رو نوحه های سنتی و جدید با نغمات مختلف 📝ارائه نوحه های مختلف برای 10 شب محرم 📝آموزش انواع ریتم های سینه زنی و کلی مطالب آموزشی دیگر 🙏لطفا هدیه بسته را به حساب شماره 6037697669943711 بنام حمید حاج اسماعیلی واریز فرمایید و رسید آنرا به آیدی @madehine14 ارسال فرمایید
❁﷽❁ روضه وداع ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ السلام علیک یا اباعبدالله چرا بی یاری و بهرت دگر یاور نمی آید به دُنبالت کسی جُز اشک هر دختر نمی آید زینبه، داره با حسینش حرفای آخرو میزنه ازین راهی که داری پیش رو لَرزد دلم، دیدم که هر کس می رَود در خیمه ها دیگر نمی آید حسین جان، از صبح هر کی رفت میدان دیگه برنگشت، اگه تو هم بری چه خاکی بسرم کنم؟؟ علمدار تو کو، اکبر چه شد، قاسم کجا رفته؟ هزاران لشکر آن سو بهر تو لشکر نمی آید حسین جان، نبینمت تنها شدی، قربونت برم داداش، ای کاش اجازه میدادی خودم شمشیر دست میگرفتم به جان کی قسم دادی که عمّه درحرم برگشت به دنبال برادر از چه آن خواهر نمی آید آخه با هر کدوم از مخدرات که خداحافظی می‌کرد زینبم پا به پای حسین میومد ابی عبدالله تو هر خیمه ای که می‌رفت زینبم میومد، یکی یکی مخدراتو دعوت به صبر می‌کرد توصیه به صبر می‌کرد مبادا بلند بلند گریه کنید،مبادا دشمن شادمون کنیدا، همه آروم میشدن ام کلثوم آروم شد رباب دیگه گریه نمی کرد حتی سکینه رو بغل گرفت صدا زد با اشک حسرتت دلمو نسوزان،عزیز دلم آرام باش، همه آرام شدن الا زینب، زینبو هر کاری میکنه آروم نمیگیره ، بعضیا گفتن با دست مبارکش یه اشاره کرد به قلب زینب، زینب آرام شد به جان کی قسم دادی که عمّه درحرم برگشت به دنبال برادر از چه آن خواهر نمی آید حالا سکینه داره با حسین حرف میزنه تو روی دختر مسلم ببوسیدی و، من دیدم مرو دختر نبوسیده مرا باور نمی آید گفت بابا میخای بری برو اما قبلش بیا منو بغل بگیر، دست یتیمی به سرم بکش ازضعف و تشنگی حرفی به لب دارم،ولی افسوس لبانم می خورد بر هم، صدایم در نمی آید (۱) یکی یکی همه ی مخدرات رو آرام کرد وصیتهاشو گفت از خیمه ها جدا شد یه مرتبه دید باز صدای زینب داره میاد مهلا مهلا یابن الزهرا داداش برگرد اومد مقابل زینب، چی شده خواهر، یاد وصیت مادرم فاطمه افتادم، بزار زیر گلوتو عوض مادرم ببوسم ، حسین خم شد زینب زیر گلوشو بوسید چی میخام بگم؟! دیگه این خواهر و برادر همدیگه رو ندیدن ، تا اون لحظه ای که زینب اومدبالای گودال قتلگاه هی ناله میزد او می دویدو من میدویدم، زینب داره میگه ها او سوی مقتل من سوی قاتل، شمر داره میره سمت گودال قتلگاه، خدا به داد دل زینب برسه او می‌نشست و من مینشستم او روی سینه من روی زانو او می برید و امام زمان منو ببخش آقا او می‌برید و من می‌بریدم او از حسین سر، من از حسین دل ناله بزن حسین.... ای تشنه لب تو طاقت خنجر نداشتی گویا غریب بودی و خواهر نداشتی حسین... گویا غریب بودی و مادر نداشتی بدم المظلوم....ده مرتبه یا الله ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ (۱)✍علی انسانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ┏━━━ °•🏴•°━━━┓ @madehin14 ┗━━━ °•🏴•°━━━┛
آموزش تخصصی مداحی و روضه
#روضه_شام_غریبان #شب_یازدهم_محرم 1403 #آواز_دشتی ▪️👇فیش روضه👇▪️ @madehin14
❁﷽❁ روضه شام غریبان ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ یابن الحسن از کربلا فریاد فریاد شام غریبان بر تو مولا تسلیت باد ما از فراق روی ماهت بیقراریم چون اهل کوفه نیستیم ما جان نثاریم شب شام غریبانه، روضه برده شده در گودال قتلگاه به گودال خون آید این زمزمه حسین جان منم مادرت فاطمه ببینم حقشو امشب ادا میکنی یا نه؟؟ ضیا دو عینم مادر داره با حسین حرف میزنه ضیـاء دو عینـم سرت کو حسینم غریبم حسین غریبم حسین صدای ناله تون بلند بشه، اجازه ندید صدای گریه و شیون زینبو نامحرما بشنون ، هر کسی ناله داره با من صدا بزنه ،حسین..... امشب ناله ت ،قطع نشه ها، با مادرش فاطمه ی زهرا هم ناله شو شب است و من و گودی قتلگاه بــه رگ‌هـای خــونیـن نمــودم نگـــاه رخ از خون بشویم گلـم را ببــویم غریبم حسین حسین...... در این نیمه شب می‌زند مادرت بـه دریــای خــون بـوسه بـر حنجرت بگو نـور دیـده، که دستت بریده؟ غریبم حسین غریبم حسین من امشب کنم ناله و زمزمه گهــی قتلگــاه و گهــی علقمـه گهی بـا ربابـم دو چشم پـر آبم غریبم حسین شب شام غریبانه، امشب تو خیمه های ابی عبدالله ،چه خبر بود؟! زینب ، یکی یکی بچه ها و زنها رو جمع کرده تو خیمه ی نیم سوخته، آمار بچه ها رو با ام کلثوم گرفت، هر چی فکر میکنم دو تا از بچه ها نیستن، زینب و ام کلثوم، به سر زنان، تو این بیابونا تو تاریکی شب، داره دنبال بچه های حسینش میگرده، یه مرتبه دید کنار یه بوته ی خاری، این دو تا بچه ، دست گردن همدیگه انداختن ، اینقدر گریه کردن ،از غصه ،دو تایی جون دادن روضه ای که میخام امشب بخونم اینه هر کی میخاد گریه کنه ،بسم الله مادرا بیشتر گریه کنن آخرای شب، زینب یکی یکی زنها و بچه ها رو امر کرد بخابید بچه ها، کسی خواب به چشمش نمیاد، به امر ولایی زینب ،همه ی بچه ها خابیدند زنها خابیدند، یه مرتبه دید صدای گریه و شیون بلند شد زینب نگاه کرد دید یه خانمی از خواب بیدار شده زبون گرفته، فهمیدی کیو میخام بگم، صدا زد رباب، عروس مادرم، قربونت برم، چرا تو نخابیدی رباب، صدا زد بی بی جان، چقدر گفتم من آب نمیخورم، خیلی اصرار کردی خانم جان، یه قطره آب خوردم، الان که شیر دارم علی ندارم، حسین.... اینم بگم روضه ی شام غریبانه، شاید سال دیگه زنده نباشیم و گریه کنیم. فرمود برا چند لحظه زینب، یه فرصتی پیدا کرد دید همه خابیدن، از خیمه ها زد بیرون، اومد سمت گودال قتلگاه، چند ساعته زینب از حسینش خبر نداره، اومد سمت گودال قتلگاه، یکی یکی شمشیر شکسته ها،نیزه شکسته ها، سنگها و کلوخها رو کنار میزنه صدا زد گلی گم کرده ام می‌جویم او را به هر گل میرسم می‌بویم او را هر چی گشت حسینشو پیدا نکرد صدا زد گل من یک نشانی در بدن داشت یکی پیراهن کهنه به تن داشت قربونت برم ، حتی کهنه پیراهنم به غارت بردن، اگه بخای کسی رو بشناسی اول از صورت میشناسی، اگه سر نباشه از لباسا میشناسی، قربون اون آقایی برم حتی لباس ها شم رو غارت کردن، اگه اینهام نشد یه نشونه هایی، مثلا انگشتری که تو دست داره، قربونت برم حسین جان، حتی انگشترتم به غارت بردن، هر جا نشستی ناله بزن یا حسین.... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ┏━━━ °•🏴•°━━━┓ @madehin14 ┗━━━ °•🏴•°━━━┛
❁﷽❁ روضه ی یازدهم محرم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ السلام علیک یا اباعبدالله از لطف زهرا(س) ما گرفتار حسینیم شکر خدا گرمی بازار حسینیم (الحمدالله) شب دوازدهم محرم، بازم اومدیم مهمان روضه ی اربابیم، هر کس که پرسید از مقام ما بگوئید ما جزو نوکرهای دربار حسینیم این رفت و آمدهای ما معنیش این است دیوانۀ یک لحظه دیدار حسینیم نمیدونم هر کدوم از شماها چند وقته کربلا نرفتید یک ماه، دوماه، سه ماه، یکساله چند وقته کربلا نرفتی اما دلت برا کربلا یه ذره شده هی این شبا میای تو مجلس روضه میگی ارباب خوبم، تو رو به جان علی اصغرت بطلب مارو، این اربعین بیایم کربلا به پابوست، دلت تنگ شده برا کربلا ،آره؟اما من یه خانومی روضه میشناسم مثل امشبی فقط یه روزه داداشش، حسین رو ندیده، خیلی دلتنگش شده، نمیدونم روز یازدهم کی بود زینب یه فرصتی پیدا کرد اومد تو گودال قتلگاه، ای سربریده بال و پرم را نگاه کن داغی که مانده بر جگرم را نگاه کن ای حسین، از دیشب تا حالا خیلی تازیانه خوردم، ای حسین، پاشو معجرم رو به غارت بردن پاشو کمک بده که سوار شتر شوم نامحرمان دور و برم را نگاه کن ای حسین با شمر و حرمله طرف کوفه میروم برخیز همسفر ، سفرم‌ را نگاه کن همینطور که داشت با بدن بی سر برادرش، درددل می‌کرد یه مرتبه دید سکینه اومد بالای گودال، دید عمه یه بدن بی سرو رو دست گرفته داره باهاش حرف میزنه، صدا زد یا عمتی، هذا نعش من؟؟! عمه جون این بدن کیه؟! سکینه نشناخت بدن بابا، حق داره نشناسه، زینب صدا زد عزیز دلم، هذا نعش ابیک الحسین، این بدن بابای غریبت حسینه، اما بگم چرا نشناخت روز یازدهم عمر سعد ملعون دستور داد همه ی اجساد کشته هاشونو به خاک سپردند کار تمام شد، نوبت رسید به بدن‌های پاک بچه های زهرا، یه نگاه کرد سمت گودال قتلگاه، صدا زد کی حاضره با اسب بر بدن حسین فاطمه بتازونه، ده نفر داوطلب شدن صدا زدن یا امیر ، ما به اسبهامون نعل تازه زدیم، حالا فهمیدی چرا سکینه بدن باباشو نشناخت، اومد خودشو انداخت رو بدن بی سر بابا، نگفت بابا منو تازیانه زدن، نگفت بابا میخان مارو به اسارت ببرن، صدا زد ابتا، پاشو ببین دارن عمه مو با تازیانه میزنن هر جا نشستی ناله بزن یا حسین ای حسین بسوی شام و کوفه ام چه ظالمانه می‌برند نمی‌روم ولی مرا به تازیانه می‌برند سر تو را به روی نی زدند این ستمگران نمی روم ولی مرا به این بهانه میبرن هر کجا نشستی ناله بزن یا حسین.... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ┏━━━ °•🏴•°━━━┓ @madehin14 ┗━━━ °•🏴•°━━━┛
سلام علیکم ❓خیلی از دوستان سوال می کنند که در دهه دوم یا سوم محرم چه روضه هایی باید خوانده شود 👌پاسخ: 👇 ✏️علاوه بر بعضی از روضه هایی که در دهه اول خواندیم مثل ▪️روضه حضرت رقیه ع ▪️روضه حضرت علی اصغر ع ▪️روضه حضرت علی اکبر ع ▪️روضه حضرت ابالفضل ع روضه های زیر برای دهه دوم و سوم مناسب است ▪️روضه وداع امام حسین ع ▪️روضه وداع حضرت زینب و حضرت سکینه با اجساد شهدا ▪️روضه جنایات گودال قتلگاه (تاختن اسب به بدن مطهر..) ▪️روضه حرکت دادن اسرا از کربلا ▪️روضه دفن شهدا ▪️روضه ورود اسرا به کوفه ▪️روضه تنور خولی ▪️روضه ام حبیبه ▪️روضه مجلس ابن زیاد ▪️روضه دیر راهب ▪️روضه دروازه ساعات ▪️روضه مجلس یزید لعنت الله ▪️روضه زبان حال حضرت رباب معمولا در دهه های محرم یک شب ▪️روضه حضرت زهرا سلام الله علیها ▪️و روضه امام حسن مجتبی علیه السلام @madehin14
◾️السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین ◾️ 🔹علاقمندان به شرکت در کلاس های آموزش مداحی استاد حاج اسماعیلی می توانند در کلاس های ترمی مجمع المادحین حضرت زهرا سلام الله شرکت کنند 👌کلاس های آموزشی بصورت آفلاین و آنلاین برگزار میشه ▪️کلاس های آنلاین برای رفع اشکال هست که برای برادران توسط استاد حاج اسماعیلی برگزار میشه و برای بانوان از اساتید خانم حضور دارند جهت‌ ثبت نام به آیدی های زیر پیام بدید ✏️برادران @madehine14 ✏️خواهران @admin_madahyar
آموزش تخصصی مداحی و روضه
◾️السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین ◾️ 🔹علاقمندان به شرکت در کلاس های آموزش مداحی استاد حاج اسماعیل
ترم اول آموزش دستگاه ماهور فقط چند نفر ظرفیت مونده اولویت با عزیزانی هست که زودتر مراحل ثبت نام را تکمیل کنند با تشکر ادمین برادران @madehine14
گروه کارورزی ترم اول ماهور، ترم دوم ماهور، ترم سوم ماهور، ترم اول دشتی، ترم دوم دشتی و ترم دوم دستگاه همایون مخصوص خواهران بسته شده و از هفته آینده کلاس ها شروع میشه اگه به خواهری لینک داده نشده به ادمین خواهران @admin_madahyar پیام دهید
❁﷽❁ روضه ی ام حبیبه ۱۳محرم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ السلام علیک یا مولاتی یا بنت امیرالمومنین زینب طلوع بود ولی ابتدا نداشت زینب غروب بود ولی انتها نداشت زینب رسول بود ولی مصطفی نشد شهر نزول بود اگرچه حرا نداشت زینب اگر نبود کسی فاطمی نبود زینب اگر نبود کسی مرتضی نداشت چه مقامی داره زینب، بیخود بهش نمیگن عقیله بنی هاشم زینب اگر نبود حسینی نمی شدیم زینب اگر نبود زمین کربلا نداشت زینب هر آنچه گفت تماما حسین بود اصلا به غیر نام حسین اعتنا نداشت زینب اگر نبود مسلمان نداشتیم باور کنید ذکر حسین جان نداشتیم 1 خانم جان.... بی بی جانم من زینبم من زینب غم پرورم ام حبیبه یه همچین روزایی قافله ی اسرا رو وارد بر کوفه کردن، یه کنیزی داشت بی بی زینب بنام ام حبیبه، بعضیا میگن این دختر بچه ای بود ام حبیبه، بیماری داشت، باباش آورد این بچه رو در خونه ی امیرالمومنین، گفت آقاجان این بچه بیماره، شما یه عنایتی بکنید شفا پیدا کنه، امیرالمومنین فرمود حسینم بیاد یه دستی رو سر این بچه بکش، این بچه شفا پیدا کنه، ام حبیبه شفا گرفت به دست مبارک آقامون سیدالشهدا، باباش گفت من نذر کردم حالا که شفا گرفته این بچه در خونه ی شما کلفتی کنه، خادمی کنه، ام حبیبه پای درس زینب کبری تربیت شده حالا تو کوفه برا خودش کسی شده ، برو بیایی داره کنیز و کلفتی داره اما دلش برا زینب کبری تنگه، یه نذری کرده هر موقع کاروانی از اسرا وارد کوفه میشن ام حبیبه میاد برای این اسرا غذا میاره، نیازشونو برآورده میکنه به این نیت که یبار دیگه زینبو ببینه، حالا شنید یه قافله ای از اسرا وارد کوفه شدن ، کنیزشو صدا زد برو برا این اسرا غذا ببر، شنیدم لابلاشون بچه های کوچیک هست حتما این بچه ها گرسنه ند، کنیزه اومد نان و خرما بین این اسرا تقسیم کنه ام کلثوم، غذا رو برگردوند فرمود بر ما صدقه حرامه، اومد خبر داد ام حبیبه، از من چیزی نگرفتن، سراسیمه خودش رو رسوند اومد جلو سوال کرد بزرگ شما کیه؟ همه با دست زینب رو نشون دادن اومد جلو محمل زینب گفت خانم جان، اول به شما بگم اینا صدقه نیست اینا نذریه، خانم پرسید برا چی نذر کردی؟ گفت من یه خانمی دارم تو مدینه اسمش زینبه ، خیلی ساله ندیدمش، بی بی فرمود تو مدینه زینب زیاده، کدوم زینبو میگی، صدا زد خانم جان، زینب دختر علی رو میگم، بی بی صدا زد ام حبیبه سرتو بالا بگیر نذرت قبول شد من زینبم، یه نگاهی کرد به بی بی، نشناخت، سؤال کرد خانم اون زینبی که من میشناختم آنقدر پیر نبود آنقدر شکسته نبود، بی بی صدا زد حق داری ام حبیبه، جات خالی بود کربلا، تا اسم کربلا اومد گفت نه شما نمیتونی زینب باشید اون زینبی که من میشناختم یه برادری داشت بنام حسین، هیچ موقع از برادرش جدا نمیشد، خانم حسین کجاست؟ تا اينو گفت صدای گریه ی زینب بلند شد ام حبیبه سرتو بالا بگیر، این سری که بالای نیزه هست سر برادرم حسینه، آی حسینیا من زینب غم پرورم ام حبیبه ببین چه آمد بر سرم اُمّ‌ حبیبه حق داشتی نشناختی که زینبم من شد پیر بانوی حرم اُمّ‌ حبیبه باور نمیکردی ببینی بی حسینم من‌ هم نمیشد باورم اُمّ‌ حبیبه این سر که بر نی میکند قرآن تلاوت باشد سر برادرم اُمّ‌ حبیبه هجده عزیزم را به خاک و خون کشیدند از اصغرم تا اکبرم اُمّ‌ حبیبه2 هر جا نشستی ناله بزن یا حسین... 1 ✍علی اکبر لطیفیان 2✍ عبدالحسین میرزایی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ┏━━━ °•🏴•°━━━┓ @madehin14 ┗━━━ °•🏴•°━━━┛
آموزش تخصصی مداحی و روضه
#روضه_تنور_خولی #مصائب_کوفه #دهه_دوم_محرم 1403 #آواز_دشتی #دستگاه_چهارگاه ▪️👇فیش روضه👇▪️ @madehin14
❁﷽❁ روضه ی تنور خولی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ از لطف زهرا(س) ما گرفتار حسینیم شکر خدا گرمی بازار حسینیم هر کس که پرسید از مقام ما بگوئید ما جزو نوکرهای دربار حسینیم کاری به کار مردم دنیا نداریم تنها در این عالم پی کار حسینیم تو بحرین ، یه مادریه، فقط یه دونه پسر داشت اونم به بلایی دچار شد و از دنیا رفت هر روز می‌نشست برا داغ فرزندش گریه می کرد، یه روز اومد از خونه بره سر خاک پسرش ، دید خونه ی همسایه ، صدای روضه میاد اومد تو مجلس روضه نشست، بعد روضه همینکه راه افتاد پیاده بره سمت قبرستان، به خودش یه نهیبی زد گفت فلانی، تو یه دونه بچه داشتی و اونم از دنیا رفت، دیدی چجور مردم اومدن، با چه احترامی، پسرتو تشییع کردن، به خاک سپردن ، هر موقع بیتاب شدی زنها اومدن زیر بغلتو گرفتن ، چقدر احترامت کردن، هی اینا رو با خودش می گفت ، بعد میگفت: اما جگرگوشه های فاطمه ی زهرا، تو کربلا نه تنها حسین فاطمه رو کشتند بلکه سر از بدنش جدا کردند، نه تنها سر از بدنش جدا کردند، بلکه اولادش و اهل و عیالش رو به اسارت بردن، هی اینا رو با خودش میگفت چشماش پر اشک شده بود، اومد تا قبرستان رسید همینکه رسید کنار مزار فرزندش، دید یه خانمی چادر به سر، کنار مزار پسرش نشسته، اومد جلو سلام کرد خانوم شما کی هستید؟ اینجا قبر پسر منه، یه مرتبه اون خانم چادر بسر، صداش زد فلانی، تو امروز اومدی برا بچه های من گریه کردی، منم اومدم کنار مزار پسر تو، خانوم، شما کی هستید؟ صدا زد من مادر حسینم، آه، این رفت و آمدهای ما معنیش این است دیوانه ی یک لحظه دیدار حسینیم امشب برا غم و غصه های مادر سادات گریه کنیم، کأنّ مادر سادات داره گریه میکنه برا حسینش چجوری گریه میکنه؟ بخونم زبان حالی که این ایام مادر سادات براش گریه میکنه امام بود، ولی پیکرش به مسلخ بود آی حسین فاطمه بدنش تو کربلا بود این بدنش سر بریدۀ او در میان مطبخ بود سرشو آوردن تو کوفه چگونه بود که باید امامِ قرآنی تنور را کند از نور خویش نوررانی! چگونه بود که کوفه امام را نشناخت و یا شناخت ولی دینِ خود بدنیا باخت! آه سَری که زینت اسلام و جان زینب بود چه شد که داخل خورجین خولی آنشب بود تنورِ گرم، سرِ خسته، هیزمش بِستر من از مادر سادات شرمندم. بی بی جان منو حلال کنید این روضه، خیلی جانسوزه، منو ببخشید تنورِ گرم، سرِ خسته، هیزمش بِستر محاسنِ پرِ خون بود، غرقِ خاکستر آه تلاوت پسر فاطمه چنان پیچید که سوز نغمۀ قرآن به آسمان پیچید پیمبر و علی و مجتبی و زهرا را نه، بلکه جذب خودش کرد اهل بالا را آه، همسر خولی میگه نیمه های شب ، از خواب بیدار شدم یه مرتبه دیدم تمام خانه رو نور عجیبی گرفته ، همه جا روشن شده، تعجب کردم ، سراغ نور رو گرفتم دیدم از تنور خانه نوری به آسمان بلنده، اومدم در تنور رو کنار زدم دیدم یه سر نورانی میان تنوره، داره با خدای خودش مناجات میکنه، صدا زدم آی سر، بگو ببینم کی هستی ؟!اینجا چه میکنی؟! دیدم لبها به حرکت در اومد انا الغریب انا المظلوم گفتم آقا من نمیشناسم، میشه بیشتر معرفی کنی،صدا زد انا العطشان دیدم هنوز لبهاش، خشکیده ست ، صدا زد انا الحسین کدام حسین؟ انا بن النبی من نوه ی پیغمبرم، شروع کردم به سر زدن، آه.. رسید در وسط آنهمه نوا و خروش أنابنُ فاطمه از آن سرِ بریده بگوش من پسر فاطمه ی زهرام أنالحسین، أنابنُ نبی، أناالعطشان أناالغریب، أنابنُ علی، أناالعریان میگه تو همین اثنا یه مرتبه دیدم چند زن مجلله، از آسمان پایین میان، یکی از این بانوان هی با مشت به سینه میکوبه ، هی ناله میزنه، فهمیدم مادرش فاطمه ی زهراست صدای نالۀ زهرا بلندتر شده بود شبی به گریه گذشت و دگر سحر شده بود میگه دیدم فاطمه ی زهرا، نشست کنار تنور، دست برد سر نورانی حسین رو بالا آورد سر رو دامن گذاشت شروع کرد با گوشه ی معجرش این خونها و خاکسترها رو پاک کردن، یه مرتبه دیدم با گریه وفغان شروع کرد فاطمه ی زهرا، حرف زدن، ولدی ، ولدی یا حسین ایهاالشهید ایها المظلوم قتلوک کشتنت وماعرفوک نشناختنت و من شرب الماء منعوک یه قطره آبم بهت ندادن حسین...... آه، از آب هم مضایقه کردند کوفیان خوش داشتند حرمت مهمان کربلا بودند دیو و دد همه سیراب و می مکید خاتم ز قحط آب، سلیمان کربلا ✍شاعر: محمود ژولیده ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ┏━━━ °•🏴•°━━━┓ @madehin14 ┗━━━ °•🏴•°━━━┛
در ریاض القدس نقل کند که زن خولی گوید صدای محزونی شنیدم که یکی می فرمایدانا الغریب زن خولی گوید:مدهوش افتادم و در عالم غشوه دیدم مطبخ سرا وسیع شد حوریان بهشتی و کنیزکان پاکیزه سرشتی ریختند به مطبخ خانه حوریه فریاد می کرد طرقوا طرقوا راه دهید که فاطمۀ زهرا بدیدن سر فرزندش حضرت حسین علیه السلام می آید،ناگاه دیدم پنج هودج ازآسمان بزمین فرود آمد و زنان سیاه پوش بیرون آمدند،و دور تنور حلقۀ ماتم زدند دیدم در میان آن زنان یک زنی که سن وی از همه کمتر بود گریبان دریده گریان گریان دست برد میان تنور یک سر پر خون مجروحی که هنوز از رگهای گلویش خون جاری بود بیرون آورد،و به سینه چسبانید و از دل آه برآورد،و گریان گریان فرمود ولدی ولدی یا حسین ایها الشهید ایها المظلوم قتلوک و ما عرفوک و من شرب الماء منعوک فرزندم ای حسین ای شهید ای مظلوم ترا کشتند و نشناختند و ز آب منعت کردند.
✳️ زیارت عاشورا و دفع بلایِ عمومی 🔹 علامه شیخ حسن فرید گلپایگانی از استاد خود مرحوم آیت اللّه حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی نقل فرمود: 🔸 اوقاتی که در سامراء مشغول تحصیل علوم دینی بودم، اهالی سامراء به بیماری وبا و طاعون مبتلا شدند، و همه روزه عده‌ای می‌مردند. 🔹 روزی به همراه جمعی از اهل علم در منزل استادم مرحوم سیّد محمّد فشارکی بودیم، ناگاه میرزا محمّدتقی شیرازی تشریف آوردند و صحبت از بیماری وبا شد که همه در معرض خطر مرگ هستند. 🔸 مرحوم میرزا فرمود: اگر من حکمی بدهم آیا لازم است انجام شود یا نه؟ همه اهل مجلس تصدیق نمودند که بلی. 🔹 سپس فرمود : من حکم می کنم که شیعیان ساکن سامراء از امروز تا ده روز همه مشغول خواندن زیارت_عاشورا شوند، و ثواب آن‌ را هدیه روح شریف نرجس خانم والده ماجده حضرت حجة بن الحسن (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نمایند تا این بلاء از آنها دور شود. 🔸 اهل مجلس این حکم را به تمام شیعیان رساندند، و همه مشغول زیارت عاشوراء شدند . 🔹 از فردای ختم، تلف شدن شیعه متوقف شد، و همه روزه غیر شیعی‌ها می‌مردند به طوری‌که بر همه آشکار گردیده، برخی از آن‌ها از آشناهای خود از شیعه‌ها پرسیدند‌: سبب اینکه دیگر از شما تلف نمی‌شوند چیست؟ 🔹 به آنها گفته بودند: زیارت عاشورا. آنها هم مشغول شدند، و بلاء از آنها هم بر طرف گردید! 📚 داستان های شگفت، آیت الله دستغیب(ره) @madehin14
زیارت عاشورا _دشتی1403.mp3
16.84M
قرائت گوشه های درآمد و بیات راجه و عشاق 5مرداد 1403 @madehin14
🌷ثبت نام کلاس آموزش مداحی🌷 ✏️فقط حضوری ✏️ 👌برای نوجوانان و جوانان👌 قم پردیسان بلوار سلمان فارسی مسجد حضرت فاطمة الزهرا س جهت‌ ثبت نام به آیدی @madehin114 در ایتا پیام دهید @madehin14
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
👆👆👆👆👆 🎼دوره ی آموزشی : • ترم اول👈 شعر خوانی • ترم دوم👈 دعا خوانی • ترم سوم👈 مرثیه خوانی ❌فقط ویژه بانوان❌ کلاس های آموزشی آنلاین شما بانوان گرامی، توسط برگزار خواهد شد. کلاس آفلاین توسط: 💰هزینه ثبت نام هر ترم آموزشی: ۲٠٠هزار تومان واریز به شماره کارت⬇️ 💳حمید حاج اسماعیلی: 5892-1014-4976-0947 این جا برا ثبت نام شما عزیزان در خدمتیم😌👇 🆔@admin_madahyar ⏳مهلت ثبت نام: فقط یک هفته ┏━━━ °•🏴•°━━━┓ @madehin14 ┗━━━ °•🏴•°━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا