eitaa logo
مداحی حسین (ع)
505 دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
4هزار ویدیو
114 فایل
🚩حسینیه مجازی🚩 "مداحی حسین " برای خدمت به اهل بیت(ع) ایجاد شده است.
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از مُنتَصِر | MONTASER
من یک سپر برای جهازش فروختم او عزم جزم کرده بمیرد برای من @daroljonon
هدایت شده از شهیدخیبر(ابراهیم همت)
1_21984500.mp3
2.65M
❤️❤️ سیب و یاس ❤️❤️👌 🎤 پویا بیاتی ✨🌺🌼🌺✨ 🎊 حضرت علی و زهرا (ع) بر شما خوبان مبارررک🎊 💫🎉🎈🎁🎈🎁🎈🎁🎈🎉💫 👉💞 @lashkar70🍃💞🍃
هدایت شده از بیداری ملت
4_5922761984243139986.mp3
4.04M
💐قرائت زیارت آل یاسین بہ نیابت از شهدا 👈جهت تعجیل در فرج آقا صاحب الزمان(عج) 🌱 سَلامٌ عَلےٰ آلِ یٰاسینْ ... 🌹 🍃🌹🍃🌹 🔴به کمپین بپیوندید👇 http://eitaa.com/joinchat/963837952Cb758f6bd13
هدایت شده از بیسیمچی مدیا 🎬
تصویر زیبای یکی از زائرین ایرانی مدینه منوره در قبرستان بقیع... پروژه: ساخت بقیع کارفرما: سید علی خامنه‌ای تاریخ شروع: بزودی... پ.ن: به منظور حفظ امنیت، صورت این زائر عزیز پوشانده شده است 🎬 به بیسیمچی‌مدیا بپیوندید: @BisimchiMedia
آیا می دانید⁉️ چرا در مکه مکرمه فرودگاه وجود ندارد؟ ✈️ یا چرا هواپیماها در آسمان مکه پرواز نمی کنند؟ 👈مطلبی بسیار مهم است که سؤالات زیادی در این باره از اندیشمندان مسلمان شده است... 🌐 به این دلیل که کعبه مبارک در مرکز زمین قرار دارد،نیروی مغنا طیسی زیادی دارد 👈به خاطر این است که هیچ هواپیمایی نمی تواند بر روی آن پرواز کند،چون موتور آن از کار می افتد. 🕊 و حتی پرندگان هم نمی توانند بر روی آن پرواز کنند. 👈شاید بگویید مگر این نیست که مکه مملو از کبوتر و پرندگان دیگر است. 👈بله درست است؛ پرنده در آنجا هست، ولی (سبحان الله )هیچ پرنده ای نمی تواند بر روی کعبه مبارک پرواز کنند. فقط در اطراف آن می چرخند. 🔺کانال معرفتي طَریقُ السُّلُوک
JashnEzdevajImamAli-HazratZahra1398[02].mp3
3.17M
🎙علی برکت الله! (سرود حاج میثم مطیعی با چاشنی طنز! 😂😂) 🔺بانوای: حاج میثم مطیعی 👈 متن شعر: Meysammotiee.ir/post/1954@MeysamMotiee
هدایت شده از بیسیمچی مدیا 🎬
5.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اگر می‌بینید در سواحل ، پارک‌ها، مناطق توریستی و... درگیری بین مردم بخاطر کشف حجاب و هنجارشکنی هست و در آنجا پلیس گشت ارشاد داریم بدانید متولیان فرهنگ کشور به وظیفه خود عمل نکرده‌اند ‌ اما با وجود سستی در مدیران فرهنگی کشور که بودجه فرهنگ کشور رو می‌گیرند و همایش‌های بدون خروجی برپا می‌کنند، عده‌ای طلبه‌ی آتش به اختیار هستند که سواحل کشور رو برای تفریح سالم امن کرده اند دست مریزاد👏 🎬 به بیسیمچی‌مدیا بپیوندید: @BisimchiMedia
هدایت شده از ذاکرین
1485608544file_28624_mp3_88_1395-11-9-16-33.mp3
3.78M
مناجات با مولا صاحب الزمان 😔 💕 شور بسیار زیبا رسیدم به آخر 💕 اللهم عجل لولیک الفرج... 🎤🎤 جواد مقدم 💕 عشق من مهدی http://eitaa.com/joinchat/1425145856C34217a20aa ❤️ ذاکرین ☝️☝️ 🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺
هدایت شده از موسسه مصاف
48.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 ویژه برنامه «هلهله فرشتگان» از شبکه افق 🔅به مناسبت سالروز ازدواج امام علی علیه السلام و حضرت زهرا سلام الله علیها با حضور استاد #رائفی_پور ✅ تنها کانال رسمی استاد رائفی پور و جنبش مصاف @Masaf
✍#امام_صادق علیه السلام: ‌‌ 🌹هر كس بخواهد دعایش مستجاب شود، باید كسب خود را حلال كند و حق مردم رابپردازد. 🌹دعای هیچ بنده ای كه مال حرام در شكمش باشد یا حق كسی بر گردنش باشد،به درگاه خدا بالا نمی رود.🌷 ‌ 📚بحارالأنوار، ج۹۰، ص۳۲۱🌿 ‌ صندوق قرض الحسنه مهر ولایت میمه @mehrevelayatemeymeh
💫 روایتی هست که میگوید: خواجه شمس‌الدین محمد؛ شاگرد نانوایی بود. عاشق دختر یکی از اربابان شهر شد. که دختری بود زیبارو بنام شاخ نبات. در کنار نانوایی مکتب خانه ای قرار داشت که در آنجا قرآن آموزش داده می‌شد و شمس‌الدین در اوقات بیکاری پشت در کلاس مینشست و به قرآن خواندن آنان گوش می‌داد. تا اینکه روزی از شاخ نبات پیغامی شنید که در شهر پخش شد " من از میان خواستگارانم با کسی ازدواج می‌کنم که بتواند 100 درهم برایم بیاورد!" 100 درهم، پول زیادی بود که از عهده خیلی از مردم آن زمان بر نمی‌آمد که بتوانند این پول را فراهم کنند عده ای از خواستگاران شاخ نبات پشیمان شدند و عده ای دیگر نیز سخت تلاش کردند تا بتوانند این پول را فراهم کنند و او را که دختری زیبا بود و ثروتمند به همسری گزینند در بین خواستگاران خواجه شمس‌الدین محمد نیز به مسجد محل رفت و با خدای خود عهد بست که اگر این 100 درهم را بتواند فراهم کند 40 شب به مسجد رود و تا صبح نیایش کند. او کار خود را بیشتر کرد و شب‌ها نیز به مسجد می‌رفت و راز و نیاز می‌کرد تا اینکه در شب چهلم توانست 100 درهم را فراهم کند و شب به خانه شاخ نبات رفت و اعلام کرد که توانسته است 100 درهم را فراهم کند و مایل است با شاخ نبات ازدواج کند. شاخ نبات او را پذیرفت و پذیرایی گرمی از او کرد و اعلام کرد که از این لحظه خواجه شمس‌الدین شوهر من است. شمس‌الدین با شاخ نبات راجع به نذری که با خدای خود کرده بود گفت و از او اجازه خواست تا به مسجد رود و آخرین شب را نیز با راز و نیاز بپردازد تا به عهد خود وفا کرده باشد. اما شاخ نبات ممانعت کرد. خواجه شمس‌الدین با ناراحتی از خانه شاخ نبات خارج شد و به سمت مسجد رفت و شب چهلم را در آنجا سپری کرد. سحرگاه که از مسجد باز می‌گشت چند جوان مست خنجر به دست جلوی او را گرفتند و جامی به او دادند و گفتند بنوش او جواب داد من مرد خدایی هستم که تازه از نیایش با خدا فارغ شده‌ام، نمی‌توانم این کار را انجام دهم اما آنان خنجر را به سوی او گرفتند و گفتند اگر ننوشی تو را خواهیم کشت بنوش، خواجه شمس‌الدین اولین جرعه را نوشید آنان گفتند چه می‌بینی گفت: هیچ و گفتند: دگر بار بنوش، نوشید، گفتند:حال چه می‌بینی؟ گفت: حس می‌کنم از آینده باخبرم و گفتند :باز هم بنوش، نوشید، گفتند: چه می‌بینی؟ گفت :حس می‌کنم قرآن را از برم؛ و خواجه آن شب به خانه رفت و شروع کرد از حفظ قرآن خواندن و شعر گفتن و از آینده‌ی مردم گفتن و دیگر سراغی هم از شاخ نبات نگرفت! تا اینکه آوازه او به گوش شاه رسید و شاه او را نزد خود طلبید و او از آن پس همدم شاه شد؛ و شاه لقب لسان‌الغیب و حافظ را به او داد. (لسان‌الغیب چون از آینده مردم می‌گفت و حافظ چون حافظ کل قرآن بود) تا اینکه شاخ نبات آوازه او را شنید و فهمید و نزد شاه است و به دنبال او رفت اما... حافظ او را نخواست و گفت: زنی که مرا از خدای خود دور کند به درد زندگی نمی‌خورد... تا اینکه با وساطت شاه با هم ازدواج کردند. این همه شهد و شکر کز سخنم می‌ریزد اجر صبریست کزآن شاخ نباتم دادند.