eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
14.1هزار دنبال‌کننده
18.6هزار عکس
20.1هزار ویدیو
1.5هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
📝برنامه جامع سبک زندگی اسلامی 1. بیست و یک دانه مویز قرمز (هسته دار) 2. یک ق.م عسل همراه ۷ عدد سیاهدانه 3. یک عدد سیب رسیده 4. فالوده ی سیب‌ و عسل 5. یک خوشه کوچک انگور (حدود ۴ ساعت قبل از اذان ظهر): 1. یک لیوان شیر طبیعی گاو بهمراه هفت عدد خرما یا کمی عسل 2. یک قاشق غذاخوری مخلوط سه شیره (انگور، خرما، توت) 3. یک استکان دمکرده ی دارچین یا آویشن یا اسطوخدوس 4. دو ق سویق گندم، جو، سنجد، سیب،نخود یا یکی از آنها بصورت خشک یا همراه روغن زیتون (برای کودک بهمراه شکر قهوه ای بلامانع است) 5. یک ق.چ شکر قهوه ای 6. یک قاشق مرباخوری عسل چندگیاه 7. یک عدد شلغم آب پز 8. نان سبوسدار با مربای هویج زرد یا بِه 9. نصف نان سنگک با روغن زردگاوی 10. هلیم با طریقه پخت اسلامی 11. آش حبوبات، آش برنج، آش سبزی همراه با مصلحات 12. یک کاسه نخود پخته یا باقلای طبیعی پخته (باقلا جز برای فاویسم) 13. ۷ عدد خرما با کمی ارده 14. آب پرتقال یا آب سیب یا خربزه و... 15. تخم مرغ محلی در روغن زیتون و پیاز عسلی : در آداب اسلامی این وعده وجود ندارد و بجای آن باید صبحانه ی کامل خورد و شام بلافاصله بعد از نماز عشاء باشد برای رژیم غذایی به اشتباه در طب غربی وعده شام حذف میشود. در طول روز: 1. شربت خاکشیر و عسل 2. شربت عسل لیمو یا عسل زعفران 3. چند عدد میوه مانند لیموشیرین، انار، هویج، زردآلو، گلابی، به، خرما، انجیر 4. کاهو همراه با سکنجبین 5. سه قاشق از انواع سویق 6. نیم نان سنگک با روغن زرد یا روغن ارده ی کنجد 7. جویدن کندر 8. فالوده عسل سیب 9. شلغم یا نخود یا بلال یا آب آنها 10. داروی تصفیه خون یا مواد آن : 🔸لیست سنگین: 1. قورمه سبزی 2. قیمه (همراه کدو یا بادمجان یا بدون آنها) 3. ماهی کباب هفته ای یکبار 4. جوجه کباب (مرغ خانگی یا بوقلمون یا بلدرچین) دو هفته یکبار 5. خورشت (یکی از کدو، بادمجان، بامیه یا لوبیا نخود) مخلوط با گوشت یا بدون گوشت 6. دمپخت حبوبات مخلوط با گوشت یا بدون گوشت 7. کلم پلو، لوبیا پلو، عدس پلو، سبزی پلو (همراه با مصلحات) 8. کوفته 9. کوبیده با سبزیجات و سماق 10. انواع ته چین 11. فسنجان با پنیر (بعلت وجود گردو در فسنجان با پنیر استفاده شود) 12. بریانی یا هر نوع گوشت کبابی 13. شوید پلو با ماست و زنیان 14. خورشت کدو مسمّی یا حلوایی با پوست 🔸لیست سبک: 1. نان سبوسدار بهمراه پنیر و گردو (همراه ماء الجبن (آب پنیر) طبق دستورالعمل کانال) 2. انواع آش همراه مصلحات 3. انواع سوپ تقویتی همراه مصلحات 4. تخم مرغ سرخ شده با روغن زیتون و پیاز عسلی (همراه عسل خورده شود) 5. انواع کوکو (مثلا کوکوی تره ی بی نمک با روغن زیتون) و کباب تابه ای 6. خوراک بادمجان یا خوراک لوبیا 7. نان سبوسدار و هلیم اسلامی (بدون آرد سفید) 8. خوراک کدوبا‌دمجان وپیاز در روغن زیتون سفره: 1. انواع سبزی بخصوص تره، خرفه، ریحان، کرفس (شاهی و گشنیز از سبزی مصرفی حذف شود) 2. کاهو، پیاز، کلم پخته 3. برگ‌ کاسنی، برگ چغندر 4. انواع سویق (گندم، جو، سیب، عدس، کنجد و ...) 5. یک قاشق مربا خوری روغن زیتون و نمک دریا و لیمو 6. مصلحات غذاهای سرد مانند (عسل، خرما، سیاه دانه، زیره، آویشن، گلپر و شوید) و مصلحات غذاهای گرم مانند (لیمو و سرکه خانگی) 7. یک ‌قاشق آبغوره ی طبیعی (نجوشیده و بی ‌نمک) همراه غذا 8. خوردن هاضوم قبل و بعد از غذا (ترکیب مساوی سیاهدانه و آسیاب شده آویشن و زنیان) برای غذاهای سنگین 9-در خورشتها کمی ادویه گرم یا زنجبیل بخصوص برای سردمزاجان 💠 💠 💠💠
این سواران کیستند انگار سر می آورند از بیابان بلا گویا خبر می آورند این گلوی کوچک انگاری که راه شیری است این سواران، کهکشان با خود مگر می آورند تخته خواهد کرد بازار شما را، شامیان! این که بی پیراهن و بی بال و پر می آورند هم عمو می آورند و هم برادر، حیرتا! هم پدر می آورند و هم پسر می آورند آشنا می آید آری این گل بالای نی هر چقدر این نیزه را نزدیک تر می آورند تا بگردد دور این خورشیدهای نیمه شب ماه را نامحرمان از پشت سر می آورند بس که بر بالای نی شیرین غزل سر داده ای من که می پندارم اینان نی شکر می آورند زنبق هفتاد و یک برگم! به استقبال تو خیزران می آورند و تشت زر می آورند
سلام الله علیها امشب به دامن من خورشید آرمیده یا ماه آسمان ها در کلبه ام دمیده دختر همیشه جایش آغوش گرم باباست کس روی دست دختر راس پدر ندیده از دل چراغ گیرم از اشک گل فشانم از زلف مشک ریزم بابا زره رسیده از بس که چون بزرگان بارفراق بردم درسن خردسالی سرو قدم خمیده بابا چه شد که امشب، با سربه مازدی سر جسمت کدام نقطه، در خاک و خون طپیده؟ هم کتف من سیاه است،هم روی من کبود است هم فرق من شکسته،هم گوش من دریده داغم به دل نشسته آهم زسر گذشته چشمم به راه مانده اشکم به رخ چکیده از بس پیاده رفتم پایم ز راه مانده ازبس گرسنه خفتم رنگم زرخ پریده تو رفع تشنگی کن از اشک دیده ی من من بوسه می ستانم از حنجر بریده انگشت های عمه بگرفته نقش گلزخم از بس نشسته و خار از پای من کشیده جسمم رود شبانه در خاک مخفیانه یاد آورد ز زهرا دفن من شهیده خفتم خموش و دادم بر بیت بیت میثم صد محنت نگفته صد راز ناشنیده
سلام الله علیها زود می پیچد به هر سو بوی موی سوخته بر مشامم میرسد هر لحظه بوی سوخته ردی از سیلی نمی ماند به روی آفتاب محو میگردد کبودی‌های روی سوخته آبله سر وا کند میسوزد از هر قطره آب کار آتش میکند آب وضوی سوخته سعی بیجا میکند وضع گره را کورتر دست شانه میکند از ریشه موی سوخته جامه ی آتش گرفته سخت می چسبد به تن دردسر ساز است دفن و شستشوی سوخته سوخت لب‌هایت شبیه موی و رویت نیمه شب تا گرفتی بوسه ای از آن گلوی سوخته
سلام الله علیها اینجا بهانه ها خودشان جور می شوند کافی ست زیر لب پدرت را صدا کنی کافی ست یک دو بار بگویی گرسنه ام یا ناله ای به خاطر زنجیر پا کنی -- اصلا نه، بی بهانه زدن عادت همه ست حرف گرسنگی نزدم باز هم زدند دیدم که بر لبان تو می خورد پشت هم چوب تری که قبل لبت بر سرم زدند -- آن قدر پیش طفل تو خیرات ریختند نان های خشک خانه یشان هم تمام شد امروز هم به نیت تفریح آمدند عمه کجاست چادر من؟ ازدحام شد -- صبح و غروب و شام که فرقی نمی کند ما را خلاصه غالب اوقات می زنند یک در میان به روی من و عمه می خورد سنگی که سمت خیمه ی سادات می زنند -- از آن شبی که زجر مرا دست عمه داد لکنت زبان من، نه، مداوا نمی شود پیر زنی که موی مرا می کشید گفت زلفی که سوخته گرهش وا نمی شود -- دستی بکش به زبری رویم که حق دهی نامرد های شام چه مردانه می زنند سنگین شده ست گوشم و بهتر که نشنوم بر روی قیمت اسرا چانه می زنند
سلام الله علیها میل پریدن هست اما بال و پر نه هرآنچه می خواهی بگو اما بِپر نه حالا که بعد از چند روزی پیش مایی دیگر به جان عمه ام حرف سفر نه یا نه اگر میل سفر داری دوباره باشد برو اما بدون هم سفر نه با این کبودی های زیر چشم هایم خیلی شبیه مادرت هستم مگر نه از گیسوان خاکیم تا که ببافی یک چیز هایی مانده اما، آنقدر نه دیشب که گیسویم به دست باد افتاد گفتم بکش باشد ولی از پشت سر نه
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم نوحه زمینه - شهادت حضرت زینب سلام الله علیها - سبک هوا هوایِ بی‌قراری... صدا صدا صدایِ آهه صدایِ بانویِ دمشقه صدایِ روضه‌هایِ شاهه صدا میگه حسینو عشقه یادگارِ یارو رو سینهَ‌ش می‌گیره زینب روضه‌یِ حسینو می‌خونه می‌میره زینب اَلسَّلامُ علی ساکنِ کربلا پایِ سر خواهرت رفته شامِ بلا یا حسین (۴) صدا صدا صدایِ روضه روضه‌یِ سرخِ قتلگاهه این دمِ آخری رو سینه پیراهنِ خونیِ شاهه من خودم با چشمام دیدم که سرِت جدا شد معجرم رو بردن تا سرت به نیزه‌ها شد اَلسَّلامُ علی شاهِ شیبُ‌الخضیب پایِ سر خواهرت خونده اَمَّن‌یُجیب یا حسین (۴) صدا صدا صدایِ اَشکه صدایِ بارونِ بهاری مگه سرم به تن نباشه بِگن شما حرم نداری خونِ من حلالِ خطِّ حیدر و ولایت جونِ من فداتون رویایِ مَنه شهادت اَلسَّلامُ علی کوهِ صبر و سخا قسمتم کُن برم از دمشق کربلا یا حسین (۴)
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم شور - زمزمه - شهادت امام موسی‌کاظم علیه السلام - سبک به سمت گودال از... روضهَ‌ش شده مثلِ... روضه یِ اربابم جار می‌زدن تو شهر خارجی آوُردن روضه‌َش شده مثلِ بی‌بیِ بی‌تابم با دستایِ بسته آقامونو بردن امان امان ای دل (۴) روضه‌َش شده مثلِ روضه‌یِ اربابم پیکرشو تشییع غریبه‌ها کردن روضه‌َش شده مثلِ بی‌بیِ بی‌تابم دور و برش خیلی سر و صدا کردن روضه‌َش شده مثلِ روضه‌یِ اربابم اُستخوونِ پاهاش بدجور تَرَک خورده روضه‌َش شده مثلِ بی‌بیِ بی‌تابم مونده تویِ زندان بدجور کتک خورده امان امان اِی دل (۴) روضه‌َش شده مثلِ روضه‌یِ اربابم ولی خدا رو شکر جسمِش کفن داره روضه‌َش شده مثلِ بی‌بیِ بی‌تابم همش می‌گه بچّه مگه زدن داره روضه‌َش شده مثلِ روضه‌یِ اربابم یکی سیاهچال و یکی تهِ گودال روضه‌َش شده مثلِ بی‌بیِ بی‌تابم از شدّت ضعف و عطش شده بی‌حال امان امان ای دل (۴) روضه‌َش شده مثلِ روضه‌یِ اربابم ردِّ پایِ روضه رو پیکرش داره روضه‌َش شده مثلِ بی‌بیِ بی‌تابم با غل و زنجیر پا تو کوچه می‌ذاره امان امان اِی دل (۴) به سمتِ گودال....
Taheri_Babolharam_Net.mp3
8.34M
|⇦•قدمای دختر بارون... ویژۀ ایام ولادتِ حضرت رقیه سلام الله علیها به نفسِ حاج محمدرضا طاهری •✾• ┅═┄⊰༻🌼༺⊱┄═┅ بر بنت حسین ، از جان بر ، عمه ی شهیدان او فاتح و بحث با دخت یزید بر سیرت فاطمی جانان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
5 بادمجان را در مکعب های کوچک خرد کرده و آنها را سرخ کنیم 1 قاشق غذاخوری روغن و 1 پیاز خرد شده خرد شده را در قابلمه ریخته. 300 400 گرم گوشت چرخ کرده را اضافه می کنیم و خوب تفت می دهیم. به بادمجان سرخ شده اضافه کرده و پخت و پز را روی حرارت کم ادامه دهیم ، در آخر نمک ، فلفل سیاه ، فلفل قرمز ، را اضافه کرده و بپزید .4 خمیر یوفکا برای خیس کردن خمیر: 1 فنجان آب نصف لیوان روغن 1-2 قاشق غذاخوری سرکه خمیر را روی یک سطح صاف پهن کنیم و آن را با آب روغنی مرطوب کنیم ... خمیر دیگر را روی آن بگذارید و همه جا را با آب روغنی خیس کنید. . سس بشامل: 1 قاشق غذاخوری کره را ذوب کنید ، 1.5 قاشق غذاخوری آرد اضافه کنید و به مدت 1 الی2 دقیقه در حرارت کم سرخ کنید. در صورت وجود می توانید جوز هندی بسیار کمی رندهو اضافه کنید. در آخر ،1.5 فنجان شیر اضافه کرده و هم بزنید.در فر با حرارت 180 درجه به مدت نیم ساعت بپزید ، آن را از فر خارج کنید ، پنیر رنده شده را اضافه کنید و مجدداً به مدت 2 یا 3 دقیقه در فر بپزید. از غذای خود لذت ببرید نوش جان😘 ✦••┈❁🍟🍔❁┈••✦ .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍟☄ 🥔سیب زمینی ۵۰۰ گرم 🥡آرد سمولینا ۲۵۰ گرم (میتونید بجاش از آرد معمولی استفاده کنید) 🧂نمک و فلفل و جعفری به میزان لازم 🥄بیکینگ پودر ۲ ق غ 🧀پنیر پیتزا ۱۰۰ گرم 🥚تخم مرغ ۱ عدد ❄️برای ۱۵ دقیقه بذارین داخل یخچال 🥓ژامبون و پنیر موزارلا یا پنیر پیتزا به میزان لازم 💖برای داخلش میتونید از هر موادی که دوست داشتید مثل مایه ماکارونی یا سبزیجات استفاده کنید
امام سجاد علیه السلام از کیفیت این سفر میگوید: 🔻{الإقبال عن کتاب المصابیح بإسناده عن جعفر بن مُحَمَّد عن أبیه مُحَمَّد بن علیّ [الباقر] علیهما السلام: سَأَلتُ أبی عَلِیَّ بنَ الحُسَینِ علیه السلام عَن حَملِ یَزیدَ لَهُ، فَقالَ: حَمَلَنی عَلى بَعیرٍ یَطلُعُ بِغَیرِ وِطاءٍ، ورَأسُ الحُسَینِ علیه السلام عَلى عَلَمٍ، ونِسوَتُنا خَلفی عَلى بِغالٍ اکُفٍ 3، وَالفارِطَةُ خَلفَنا وحَولَنا بِالرِّماحِ، إن دَمَعَت مِن أحَدِنا عَینٌ قُرِعَ رَأسُهُ بِالرُّمحِ، حَتّى إذا دَخَلنا دَمِشقَ صاحَ صائِحٌ: یا أهلَ الشّامِ هؤُلاءِ سَبایا أهلِ البَیتِ ....}. 📚الإقبال به نقل از کتاب المصابیح،به سندش از امام صادق(ع)،از پدرش امام باقر(ع): 🔺از پدرم على بن الحسین(ع)درباره ی بردن او به سوى یزید پرسیدم. 😭فرمود:مرا بر شترى لَنگ و بدون جهاز سوار کردند و سر حسین(ع)بر بالاى عَلَمى بود و زنانمان،پشت سرِ من بر استرانى بدون پالان سوار بودند. 😭کسانى که ما را می بردند،از پشت سر و گرداگردمان با نیزه ما را احاطه کرده بودند و آزار می دادند. 😭اگر اشکى از دیده یکى از ما فرو می ‏چکید با نیزه به سرش می ‏کوبیدند تا آن که وارد شام شدیم. 😭جارچى جار زد:اى شامیان!اینان،اسیران اهل بیتِ ملعون اند". 📚الاقبال،ج۳،ص۸۹ 📚 ،ج۴۵،ص۱۵۴،ح۳ ع
کاروان در مسیر شام 🔻ابن لهیئه می گوید:روزی نزدیک کعبه رفته بودم که دیدم مردی پرده کعبه را گرفته و از خدا طلب بخشش دارد.او خطاب به خدا می گفت:هر چند می دانم مرا نخواهی بخشید اما باز تقاضا دارم از گناه من بگذری! 🔹ابن لهیئه میگوید آن مرد را بعداً هم دیدم و به او گفتم:تو دیوانه ای؟!خدا بخشنده و مهربان است،حتی اگر گناهانت به تعداد قطره های باران هم باشد تو را می آمرزد. 🔸آن مرد پاسخ داد:من جزء کسانی بودم که سرِ بُریده امام حسین را از کوفه به شام بردند.شب که شد و خواستم استراحت کنیم،سر را بر زمین گذاشتیم و 😭مشغول نوشیدن شراب شدیم. ✳️شبی که من نگهبان بودم و همراهانم به خواب رفته بودند،عده ای را دیدم که در میان هاله ای از نور ظاهر شدند و به دورِ سر امام حسین طواف کردند.من از ترس نتوانستم کاری کنم و سکوت اختیار کردم. 🔺آن جمع گریه می کردند و شیون می نمودند،یکی از آنها می گفت:ای محمد!خدا به من دستور داده است تا مطیع تو باشم، اگر دستور بدهی زمین را به لرزه در می آورم و همان طور که قوم لوط را از بین بردم،این مردم را هم از بین می برم. حضرت محمد(ص)به او فرمود: "ای جبرئیل[صبر داشته باش]من در روز قیامت،در پیشگاه الهی از آنها شکایت خواهم کرد". 🔺من با دیدن این منظره فریاد زدم:یا رسول اللّه الأمان!.فرمود:"برو!خدا تو را نیامرزد،آیا با این جنایتی که کردی انتظار داری خدا تو را ببخشد؟". 📚 ،ص۴۰۷_۴۰۸ 📚 ،ص۹۷
آغوش گرفتن امام حسین توسط 🔹هنگامى که سر حسین علیه السلام را آوردند و در منزلى به نام قِنَّسرین (شهرى در شام، به فاصله یک روز راه از حَلَب در مسیر حِمْص) فرود آمدند، راهبى مسیحی از دِیْرش به سوى سر، حرکت کرد و نورى را دید که از دهان آن، ساطع بود و به آسمان مى رفت. راهب مسیحی، ده هزار درهم به آنان (نگهبانان) داد و سر را گرفت و به درون دِیرش برد و بدون آن که شخصى را ببیند، صدایى شنید که مى‌گفت: 🔸«خوشا به حالت ! خوشا به حال آن که قَدر این سر را شناخت!» 🔹راهب، سرش را بلند کرد و گفت پروردگارا! به حقّ عیسى، به این سر بگو که با من سخن بگوید. سر به سخن آمد و ▪️گفت: «اى راهب ! چه مى خواهى؟». ▪️گفت: تو کیستى؟ ▪️گفت: «من فرزند محمّدِ مصطفى و پسر علىِ مرتضى هستم. پسر فاطمه زهرا و مقتول کربلایم. من مظلوم و تشنه کامم» و ساکت شد. 🔸راهب صورت به صورتش نهاد و گفت: صورتم را از صورت تو بر نمى دارم تا بگویى: ▪️«من ، شفیع تو در روز قیامت هستم» سر به سخن درآمد و گفت: «به دین جدّم محمّد درآى»  🔹راهب گفت: گواهى مى دهم که خدایى جز خداوند نیست و گواهى مى دهم که محمّد پیامبر خداست. آن گاه حسین علیه السلام پذیرفت که شفاعتش کند. صبحدم آن قوم سر و دِرهم ها را گرفتند و چون به وادى رسیدند دیدند که درهم ها سنگ شده است. -------------------------------------------------- ✅متن عربی: 🔸لَمّا جاؤوا بِرَأسِ الحُسَینِ علیه السلام ونَزَلوا مَنزِلاً یُقالُ لَهُ قِنَّسرینَ، اطَّلَعَ راهِبٌ مِن صَومَعَتِهِ إلَى الرَّأسِ، فَرَأى نورا ساطِعا یَخرُجُ مِن فیهِ، ویَصعَدُ إلَى السَّماءِ، فَأَتاهُم بِعَشَرَةِ آلافِ دِرهَمٍ، وأخَذَ الرَّأسَ، وأدخَلَهُ صَومَعَتَهُ، فَسَمِعَ صَوتا ولَم یَرَ شَخصا، قال: طوبى لَکَ، وطوبى لِمَن عَرَفَ حُرمَتَهُ، فَرَفَعَ الرّاهِبُ رَأسَهُ، وقالَ: یا رَبِّ، بِحَقِّ عیسى تَأمُرُ هذَا الرَّأسَ بِالتَّکَلُّمِ مَعی. فَتَکَلَّمَ الرَّأسُ، وقالَ: یا راهِبُ، أیَّ شَیءٍ تُریدُ؟ قالَ: مَن أنتَ؟ قالَ: أنَا ابنُ مُحَمَّدٍ المُصطَفى، وأنَا ابنُ عَلِیٍّ المُرتَضى، وأنَا ابنُ فاطِمَةَ الزَّهراءِ، وأنَا المَقتولُ بِکَربَلاءَ، أنَا المَظلومُ، أنَا العَطشانُ، فَسَکَتَ. فَوَضَعَ الرّاهِبُ وَجهَهُ عَلى وَجهِهِ، فَقالَ: لا أرفَعُ وَجهی عَن وَجهِکَ حَتّى تَقولَ: أنَا شَفیعُکَ یَومَ القِیامَةِ. فَتَکَلَّمَ الرَّأسُ، فَقالَ: اِرجِع إلى دینِ جَدّی مُحَمَّدٍ صلى الله علیه و آله. فَقالَ الرّاهِبُ: أشهَدُ أن لا إلهَ إلَا اللّه ُ، وأشهَدُ أنَّ مُحَمَّدا رَسولُ اللّه، فَقَبِلَ لَهُ الشَّفاعَةَ. فَلَمّا أصبَحوا أخَذوا مِنهُ الرَّأسَ وَالدَّراهِمَ، فَلَمّا بَلَغُوا الوادِیَ نَظَرُوا الدَّراهِمَ قَد صارَت حِجارَةً. -------------------------------------------------- 📘 آل ابی طالب، ابن شهرآشوب ♻️در ثواب نشر مطالب سهیم باشید♻️
4_5886639664311312838.mp3
14.24M
وقتی سر بریده ی علیه‌السلام را در خرابه ی مقابل دختر سه ساله اش گذاشتند، این طفل خردسال آنقدر گریه کرد تا غش نمود، هرچه او را حرکت دادند و جنباندند به هوش نیامد چون روحش از دنیا مفارقت کرده بود (و جان باخته بود) وقتی رسالت جریان را دیدند صدا به گریه و زاری بلند کردند و عزای تازه گرفتند (نه تنها آنان) بلکه تمام اهالی دمشق نوحه و گریه کردند، در آن روز مرد و زنی دیده نشد جز آنکه همگی گریان بودند.   📚گوشه ای ازمصیبت حضرت رقیه _منتخب طریحی-ج ۲ به نقل از کتاب مصباح الهدی ج ۳