eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
13.9هزار دنبال‌کننده
18.6هزار عکس
20.1هزار ویدیو
1.5هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
امام على عليه السلام: 💠العَجَبُ هُوَ الدّنيا، و غَفلَتُنا فيها أعجَبُ دنيا شگفت است و شگفت تر از آن غفلت ما در آن است ميزان الحكمه جلد7 صفحه 66 💕💚💕
اَیُّها النَّاس بخواهیدڪہ‌آقابرســد بگذارید،دگـر دردبـہ‌پـایان‌برســـد همگےدرپس‌هرسجدہ بہ‌خالق‌گویید ڪہ‌بہ‌مارحم‌ڪند یوسف‌زهــرا‌برسد ....💔 ..🌱 ‌‌‌‌‌‌ 💕💙💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ انتخابات واقعی یعنی کاندیداها به خاطر چهارتا رای به راحتی حقیقت رو کنار نذارند 🔸 در انتخابات سال 1360 تعداد 4 نفر به عنوان کاندیداهای نهایی انتخاب شدند و این افراد انقدر درک و فهمشون بالا بود که در تبلیغات انتخاباتیشون هم صریحا فرد اصلح رو "سید علی خامنه ای" عنوان کردند. ⭕️ اما متاسفانه دشمن چه بلایی بر سر فرهنگ ما آورد که ما الان از اینکه چند غربزده ی فحاش و کلک باز در بین کاندیداها نیستند آشفته و ناراحت میشیم!!! 💢 فرهنگ ما چه بود اما چه شد...
هیچگاه به خاطر چند خطای کوچک یک رابطه حقیقی را ترک نکنید. هیچکس بی عیب نیست. هیچکس به طور کامل درست نمی گوید. 💕💚💕
در روزگاری که قدرت را با پول بخرند، عدالت را نیز با پول خواهند فروخت... و آنگاه انسانیت، ذره ذره خواهد مرد. 💕💚💕
خدا را در آرامش یاد کنید خدا در سختی فراموشتان نمیکند ... 💕💚💕
"به کُرسی نشاندنِ حرف" از کجا آمده؟! "رسم خواستگاری و بله بران" در گذشته ایجاب می کرد که پس از آن که میان خانواده های عروس و داماد درباره ی "مهریه" و دیگر "خرج های" ازدواج توافق به دست می آمد و پیشنهاد های پدر و مادر عروس سرانجام مورد پذیرش خانواده داماد قرار می گرفت و "قباله عقد" نیز نوشته می شد. آن گاه عروس را بزک کرده بر یک "کرسی" که در آن زمان "جای نشستن مهتران و بزرگان" بود، می نشاندند ( در آن زمان از مبل و صندلی خبری نبود و کهتران نیز بر چهارپایه می نشستند) و او را در برابر تماشای دوشیزگان و بانوان محله و آبادی قرار می دادند. "نشستن عروس بر کرسی" و نمایش او برای اهالی محل این معنی را داشت که پس خانواده عروس درخواست های خود را به خانواده داماد "قبولانده" و یا "تحمیل" نموده است که اکنون عروس خود را بر کرسی نشانده است. 👈از این رو این اصطلاح اندک اندک دامنه ی معنایی گسترده تری یافت و مجازاً در مورد قبولاندن حرف و عقیده به کار رفت... 💕💛💕
🏖مجلس میهمانی بود..... پیر مرد از جایش برخاست تا به بیرون برود... اما وقتی که بلند شد، عصای خویش را بر عکس بر زمین نهاد..... و چون دسته عصا بر زمین بود، تعادل کامل نداشت... دیگران فکر کردند که او چون پیر شده، دیگر حواس خویش را از دست داده و متوجه نیست که عصایش را بر عکس بر زمین نهاده..... به همین خاطر صاحبخانه با حالتی که خالی از تمسخر نبود به وی گفت: پس چرا عصایت را بر عکس گرفته ای؟! پیر مرد آرام و متین پاسخ داد: زیرا انتهایش خاکی است، می خواهم فرش خانه تان خاکی نشود..... مواظب قضاوتهایمان باشیم.... چه زيبا گفت دكتر شريعتي: برای کسی که میفهمد هیچ توضیحی لازم نیست و برای کسی که نمیفهمد هر توضیحی اضافه است آنانکه میفهمند عذاب میکِشند و آنانکه نمیفهمند عذاب می دهند مهم نیست که چه "مدرکی" دارید مهم اینه که چه "درکی" دارید.. 💕🧡💕
قسمت نوزدهم: فاصله ای به وسعت ابد بین راه توقف کردم ... کنترل اشک و احساسم دست خودم نبود ... خم شدم و از صندلی عقب بسته رو برداشتم ... قرآن حنیف با یه ریکوردر توش بود ... آخر قرآن نوشته بود ... - خواب بهشت دیده ام ... ان شاء الله خیر است ... این قرآن برسد به دست استنلی ... یه برگ لای قرآن گذاشته بود ... - دوست عزیزم استنلی ... هر چند در دوریت، اینجا بیش از گذشته سخت می گذرد اما این روزها حال خوشی دارم ... امیدوارم این قرآن و نامه به دستت برسد ... تنها دارایی من بود که فکر می کنم به درد تو بخوره ... تو مثل برادر من بودی ... و برادرها از هم ارث می برند ... این قرآن، هدیه من به توست ... دوست و برادرت، حنیف ... دیگه گریه ام، قطرات اشک نبود ... ضجه می زدم ... اونقدر بلند که افراد با وحشت از کنارم دور می شدند ... اصلا برام مهم نبود ... من هیچ وقت، هیچ کس رو نداشتم ... و حالا تنها کسی رو از دست داده بودم که توی دنیای به این بزرگی .... به چشم یه انسان بهم نگاه می کرد ... دوستم داشت ... بهم احترام میذاشت ... تنها دوستم بود ... دوستی که به خاطر مواد، بین ما فاصله افتاد ... فاصله ای به وسعت ابد ... له شده بودم ... داغون شده بودم ... از داخل می سوختم ... لوله شده بودم روی زمین و گریه می کردم .... بامــــاهمـــراه باشــید🌹
قسمت بیستم: انتخاب برگشتم ... اما با حال و روزی که همه فهمیدن نباید بیان سمتم ... گوشی رو به ریکوردر وصل کردم ... صدای حنیف بود ... برام قرآن خونده بود ... از اون به بعد دائم قرآن روی گوشم بود و صدای حنیف توی سرم می پیچید ... توی هر شرایطی ... کم کم اتفاقات عجیبی واسم می افتاد ... اول به نظرم تصادفی بود اما به مرور مفهوم پیدا می کرد ... اگر با قرآن، شراب می خوردم بالافصله استفراغ می کردم ... اگر با قرآن، مواد تقسیم می کردم حتما توی وزن کردن و شمارش اشتباه می کردم ... اگر سیگار می کشیدم یا مواد مصرف می کردم ... اگر ... اصلا نمی فهمیدم یعنی چی ... اول فکر کردم خیالاتی شدم اما شش ماه، پشت سر هم ... دیگه توهم و خیال نبود ... تا جایی که فکر می کردم روح حنیف اومده سراغم ... من به خدا، بهشت و جهنم و ارواح اعتقاد نداشتم اما کم کم داشتم می ترسیدم ... تا اینکه اون روز، وسط تقسیم و بسته بندی مواد ... ویل با عصبانیت اومد و زد توی گوشم ... از ضربش، گوشی و دستگاهم پرت شد ... خون جلوی چشمم رو گرفت و باهاش درگیر شدم ... ما رو از هم جدا کردن ... سرم داد می زد ... - تو معلومه چه مرگت شده؟ ... هر چی تحملت کردم دیگه فایده نداره ... می دونی چقدر ضرر زدی؟ ... اگر ... خم شدم دستگاه رو از روی زمین برداشتم ... اسلحه رو از سر کمرم برداشتم و گذاشتم روی میز و به ویل گفتم ... - من دیگه نیستم ... بامــــاهمـــراه باشــید🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رهبر انقلاب: در مورد مسئله‌ی مشارکت، که بعضی نگرانند مشارکت کم خواهد شد. بنده به نظرم این جور میرسد که در مشارکت مردم عامّه‌ی مردم و عموم مردم دنبال اسم این و آن نیستند؛ عامّه‌ی مردم دنبال این هستند که ببینند چه کسی دارای یک مدیریّتی است، [دارای] یک قوّت عمل یا قوّت اراده‌ای است، [دارای] یک کارآمدی‌ای است که میتواند مشکلات کشور را از میان بردارد؛ دنبال این هستند. اینکه حالا چه کسی با چه نامی، با چه عنوانی و از چه جناحی وارد میدان بشود، برای عموم مردم مطرح نیست؛ اگر نامزدهایی که امروز در صحنه‌اند بتوانند بیان کنند و به مردم نشان بدهند که دارای این کارآمدی هستند، مردم پای صندوقها هم میروند و مشارکت بالایی هم خواهد بود ان‌شاءالله به توفیق الهی. مهم این است که نامزدها بتوانند مردم را قانع کنند، مردم را به این نتیجه برسانند که این آقا یا این اشخاص میتوانند کشور را اداره کنند، مدیرند، مدبّرند، باصداقتند؛ باید صداقت افراد شناخته بشود و کسانی باشند که دردهای جامعه را بشناسند. ۱۴۰۰/۰۳/۰۶
زمانی که خواستی بخوابی، شایسته است آماده‌ی مرگ شوی و در حال خوابیدن با طهارت باشی و از گناهان توبه کنی و دل خود را از همّ‌ و غم دنیا فارغ سازی و هنگام مرگ و تنها و بی‌کس خوابیدن در قبر را یاد آری، و وصیت خود را نوشته زیر بالین خود گذاری و در نیت برخاستن برای نماز شب باشی، زیرا افتخار مؤمن و زینت او در دنیا و آخرت خواندن نماز در پایان شب است. در وقت خوابیدن، سوره‌ی «توحید» و سوره‌ی «تکاثر» و «آیت‌الکرسِی» می‌خوانی، آنگاه سه مرتبه می‌گویی: الْحَمْدُ لِلّٰهِ الَّذِي عَلا فَقَهَرَ، وَالْحَمْدُ لِلّٰهِ الَّذِي بَطَنَ فَخَبَرَ، وَالْحَمْدُ لِلّٰهِ الَّذِي مَلَكَ فَقَدَرَ، وَالْحَمْدُ لِلّٰهِ الَّذِي يُحْيِي الْمَوْتَىٰ، وَيُمِيتُ الْأَحْياءَ، وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ. خدا را ستایش که برتر شد و چیره گشت و خدا را ستایش که باطن شد و آگاه گشت و خدا را ستایش که مالک گشت و توانا شد و خدا را ستایش که مردگان را زنده می‌کند و زندگان را می‌میراند و او بر هر کاری تواناست. پس تسبیح حضرت زهرا را می‌گویی و بر طرف راست، به شکل مُرده که در قبر گذاشته می‌شود می‌خوابی، اما خوابیدن به‌صورت محتضر [یعنی کسی که مشرف به مرگ است]، شیخ ما ثقة الاسلام نوری در «دارالسلام» فرموده: آن را در هیچ خبر و اثری نیافتم، آری غزالی آن را ذکر کرده و شک نیست که رشد و هدایت در مخالفت با رأی اوست. اگر خواستی برای نماز شب یا غیر آن، بیدار شوی ولی از چیره شدن خواب برخود می‌ترسی، آیه‌ی آخر سوره «کهف» را بخوان: ﴿قُلْ إِنَّمٰا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحىٰ إِلَيَّ أَنَّمٰا إِلٰهُكُمْ إِلٰهٌ وٰاحِدٌ فَمَنْ كٰانَ يَرْجُوا لِقٰاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلاً صٰالِحاً وَ لاٰ يُشْرِكْ بِعِبٰادَةِ رَبِّهِ أَحَداً﴾ بگو: جز این نیست که من بشری چون شمایم، [با این تفاوت که] به من وحی می‌شود که: معبود شما فقط خداوند یکتاست؛ پس کسی که به لقای پروردگارش امید دارد باید کار شایسته انجام دهد و هیچ‌کس را در پرستشِ پروردگارش شریک نگیرد‌. از حضرت صادق(علیه‌السلام) روایت شده: هیچ‌کس در وقت خوابیدن، این آیه را نمی‌خواند مگر این‌که بیدار می‌شود در ساعتی که می‌خواهد بیدار شود.
این پست هر شب تکرار می شود یک فاتحه و توحید ، نثار ارواح مقدس امام حسن عسکری (علیه السلام) و حضرت نرجس (سلام الله علیها) ، پدر و مادر گرامی امام عصر (ارواحنا فداه) ای مولای ما ، ای امام ما ، یا بقیه الله فی ارضه به رسم ادب ، برای پدر و مادر بزرگوارتان ، هدیه ای فرستادیم ، شما هم ما را به هدیه ای مهمان کن ، همانا خدا صدقه دهندگان را دوست دارد
✴️ یکشنبه 👈 9 خرداد / جوزا 1400 👈18 شوال 1442👈 30 می 2021 🏛 مناسبت های دینی و اسلامی . ⭐️احکام دینی و اسلامی . ❇️ روز مبارک و شایسته ای برای امور زیر است : ✅ خرید رفتن. ✅ شرکت زدن و مشارکت کردن. ✅ داد و ستد و تجارت . ✅ اقدام برای امور قضایی . ✅ خرید خانه و دکان و ملک . ✅ آغاز بنایی و خشت بنا نهادن . ✅ امور زراعی و کشاورزی . ✅ و ازدواج خوب است . 👼 زایمان خوب و نوزادش زندگی خوبی دارد و خوب تربیت خواهد شد .ان شاءالله ✈️ مسافرت : خوب و مفید و سودمند است . 🔭 احکام نجوم . 🌓 امروز : قمر در برج دلو است و از نظر نجومی برای امور زیر نیک است : ✳️ امور زراعی و کشاورزی . ✳️ درختکاری . ✳️ تعمیر بنا و ساختمان . ✳️ پیمان گرفتن از رقیب . ✳️ به خانه نو رفتن . ✳️ جهیزیه بردن. ✳️ جابجایی و نقل و انتقال . ✳️ ختنه و نام گذاری کودک . ✳️ شرکت زدن و مشارکت. ✳️ و معامله خانه و آپارتمان نیک است . 💑مباشرت و مجامعت مباشرت امشب (شب دوشنبه) ، فرزند حافظ قرآن گردد . ان شاءالله ⚫️ طبق روایات ، (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ، باعث غم و اندوه است . 💉🌡حجامت خون دادن فصد و زالو انداختن یا #زالو انداختن در این روز، از ماه قمری، باعث قوت بدن میشود 💅 ناخن گرفتن یکشنبه برای ، روز مبارک و مناسبی نیست و طبق روایات ممکن است موجب بی برکتی در زندگی گردد. 👕👚 دوخت و دوز یکشنبه برای بریدن و دوختن روز مناسبی نیست . طبق روایات موجب غم واندوه و حزن شده و برای شخص، مبارک نخواهد بود‌( این حکم شامل خرید لباس نیست) ✴️️ وقت در روز یکشنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ و بعداز ساعت ۱۶ عصر تا مغرب. ❇️️ ذکر روز یکشنبه : یا ذالجلال والاکرام ۱۰۰ مرتبه ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۴۸۹ مرتبه که موجب فتح و نصرت یافتن میگردد . 💠 ️روز یکشنبه طبق روایات متعلق است به و . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد. 🌸بامید پرورش نسلی مهدوی ان شاءالله🌸
مداحی_آنلاین_چشمام،_مثه_ابرا_میباره_مطیعی.mp3
14.9M
احساسی 🍃چشمام مثل ابرا میباره 🍃اشکام مثل بارون بهاره 🎤
مداحی آنلاین - خانه معرفت - استاد عالی.mp3
2.28M
♨️خانه معرفت 👌 بسیار شنیدنی 🎤حجت الاسلام
‼️مانع بین پیشانی و محل سجده 🔷س 5478: اگر هنگام سجده، چادر یا کلاه روی صورت بیفتد و پیشانی با واسطه چادر یا کلاه روی مهر قرار بگیرد، یا پیشانی بر چیزی که سجده بر آن صحیح نیست، گذاشته شود، چه وظیفه ای داریم؟ ✅ج: باید بدون بلند شدن از سجده، مانع ـ چادر ـ را کنار بکشید تا پیشانی بر مهر قرار گیرد یا پیشانی را به طوری که سر بلند نشود، بر چیزی که سجده بر آن صحیح است، قرار دهید. 📕منبع: leader.ir
✋🏻 قلب مرا هواے تو اشغال می‌ڪند با هر سلام با حرمٺ حال می‌ڪند دارم یقین ڪه حضرٺِ عالی‌جنابِ عشق ڪربُـبَلا نصیبِ من امسال می‌ڪند ❤️✨
مداحی_آنلاین_سبط_پیمبر_ای_شاه_بی_سر_پویانفر.mp3
3.63M
احساسی 🍃سبط پیمبر ای شاه بی سر 🍃ذکر لب من غریب مادر 🎤
Hadadiyan_Babolharam_net.mp3
2.42M
|⇦دارم می‌میرم از بی‌قراری.. و توسل به رییس مذهبِ تشیع، امام جعفر صادق علیه السلام _ کربلایی محمدحسین حدادیان •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ قدرِ سلامتی رو بیمار میدونه، قدرِ رای رو هم مردم سوریه یادمون نره به قول حاج قاسم جمهوری اسلامی حرم است ..
|⇦امام مسلکش از مردمِ .. و توسل به رییس مذهبِ تشیع، امام جعفر صادق علیه السلام _ حاج حنیف طاهری •✾• امام مسلکش از مردمِ زمانه جداست امام مظهر احقاقِ حقِ دینِ خداست امام گرچه خودش بنده ی خداوند است درست مثلِ خداوند بی همانند است یقین بدان که مبری زِ شک و تردید است امام سایه ندارد، امام خورشید است امام کعبه ی سیار و خلق حجاج اند خلایقند که او را همیشه محتاج اند خلایقند که باید به او سلام کنند به کعبه واجبِ شرعی ست احترام کنند خلایقند که باید گرامی اش دارند امام اوست، ولو خلق عمامه بگذارند اگرچه خلق بدونِ امام محرومند امام و خلقِ جهان لازمند و ملزومند اگرچه خلق جهان را ز اوست شانیتی به هر امام جماعت، سزاست جمعیتی اگرچه دینِ خداوند بی نیاز از ماست بدون مردم دنیا، امام هم تنهاست! سر خلافت اگر خلق اختلاف کند امام چاره ندارد مگر مصاف کند بنا به نص روایت امام چون کعبه ست که واجب است جهان گِرد او طواف کند مطیع امرِ امامت همیشه پشت ولی ست اگرچه خلق علیه وی ائتلاف کند مطیع امر ولی بینِ کوچه ها باید بنا به خواست او تیغ را غلاف کند غلاف گفتم و بازویی آمده یادم مگر که قافیه اینک مرا معاف کند قیام همت و عزمی رفیع می‌خواهد امام شیعه محب نه! مطیع می‌خواهد! امام شیعه به تاریخ، خوش نگشته دلش دمی به همهمه شیعیان منفعلش به شیعه خود امامی علاقه‌مند نشد بخاری از دم آن شیعه گر بلند نشد امام، شیعه خود را عزیز می‌خواهد سر برهنه و شمشیر تیز می‌خواهد حدیث دین خدا، حرف تیغ و پیکار است اطاعت از ولی الله سخت دشوار است مطیع، بهرِ اطاعت همیشه آماده ست چنان که حضرت صادق نشان‌ ما داده ست روایتی ست که خالی ز هرچه اشکال است ثقه ست چون سندش منتهی الآمال است که بود حضرت صادق به خانه دورانی رسید محضر او شیعه ای خراسانی گلایه کرد به حضرت؛ که یا امام ششم! برای معرکه آماده‌اند این مردم نظر کنید مساجد پُر از مسلمان اند کنون که شکر خدا شیعیان فراوان اند به خلق حجت خود را دگر تمام کنید زمان آن نرسیده ست تا قیام کنید؟! سخن رسید بدین جا، کلام کامل شد غلام خانه ی حضرت به خانه داخل شد امام گفت بیا و اطاعت از من کن تنورِ خانه ما را بیا و روشن کن همین که گشت تنور از حرارتش آذین خلیل وار برو بینِ شعله ها بنشین غلام خانه که هارون مکی است اسمش بدون اینکه ببینند ترس در جسمش بدون حرفِ اضافه در آن تنور نشست امام صادق درب تنور را هم بست پس از گذشتِ زمانی میان خوف و رجا  امام گفت فلانی! تنور را بگشا همین که باز شد آن از شراره ها گلگون غلام سالم سالم پرید از آن بیرون! امام گفت فلانی! عجیب ترسیدی! نظاره کن که چنین است شیعه! فهمیدی؟ تویی که دعوی یاری شیعه ها داری بگو که شیعه اینگونه چندتا داری؟ رها ز همهمه ی شیعیان صوری باش اگر که شیعه شدی، شیعه ی تنوری باش تنور گفتم و دیدم قلم صبور نبود تنورِ حادثه تنها همین تنور نبود دوباره در تب و تابی عجیب افتادم تنور گفتم و آمد حکایتی یادم تنور حضرت صادق اگر گلستان شد تنور خولی ملعون ز شعله سوزان شد تنور حضرت صادق اگر که علم افروخت سر حسین میان تنور خولی سوخت سر عزیز خدا و تنور آن فاسق در آن زمانه کجا بود حضرت صادق؟ سری که بود سرآمد به کل مافیها سری که خفت به دامان حضرت زهرا سری که دل ز تمام فرشته ها می برد سری که خنده آن دل ز مرتضی می برد سری چنان که به شب های شامیان کوکب سری که بود فقط روی شانه زینب سری که بود چنان خطبه نبی، سخنش سری که گریه نمودند پنج تن به تنش چرا تمامی موهاش سخت سوخته اند؟ سر عزیز خدا را چه سان فروخته اند؟ صدای قرآنش را شنیده ای خولی؟ به چند درهم سر را خریده ای خولی؟ کشیده مسح ز خون بر سر و گرفته وضو کدام دست دو دندان شکسته است از او؟
|⇦دارم می‌میرم از بی‌قراری.. و توسل به رییس مذهبِ تشیع، امام جعفر صادق علیه السلام _ کربلایی محمدحسین حدادیان •✾• دارم می‌میرم از بی‌قراری سلام به حرمی که نداری نه یه خادم و زائر ای رئیس مذهب کاش گنبدت طلا می‌شد با مراجعِ تقلید دسته عزاداری تو بقیع به پا می‌شد حوزه‌های علمیه زیر دینت‌اند زیر دینِ یک عُمری یا حسینت‌اند اشک غمی نبود اگر تو نبودی مُحَرمی نبود اگر تو نبودی دارم می‌میرم از بی‌قراری سلام به حرمی که نداری دوباره تو مدینه مثلِ خونه ی زهرا خونه‌اتُ سوزوندن مثه دستای مولا دستایِ تو رو بستن تو کوچه کِشوندن شُکر حق گُلِ یاسِ پرپری نبود پُشتِ در تویِ آتیش مادری نبود دیدی می‌بُردنت پیاده دلِ شب بی‌عبا و رَدا تو رو پِیِ مرکب دارم می‌میرم از بی‌قراری سلام به حرمی که نداری بمیرم برات آقا دیدی که سه بار شمشیر رو سرت کشیدن ولی کِی مثه جَدِّت تشنه لب تویِ گودال رأسِ تو بریدن تو مدینه با زهرِ کینه کُشتنت شُکرِ حق نشد غارت دیگه پیرهنت حالا رویِ لبِ تو شهادتینِ ناله ی آخرت روضه ی حسینِ دارم می‌میرم از بی‌قراری سلام به حرمی که نداری
Taheri_Babolharam_net.mp3
6.35M
|⇦امام مسلکش از مردمِ .. و توسل به رییس مذهبِ تشیع، امام جعفر صادق علیه السلام _ حاج حنیف طاهری •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ در قیامت نمی پرسند که اصول گرایی یا اصلاح طلب اما می پرسند که در سایه رای و نظرِ تو حکومت در اختیار علی(ع) قرار گرفت یا معاویه؟!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️سه دلیل برای رأی دادن به آیت الله رئیسی به روایت حجة الاسلام پناهیان ☝🏻☝🏻حتماً ببینید