🌎🌖تقویم واعلانات نجومی🌔🌎
✴️ یکشنبه 👈 25 اسفند 98
👈 20 رجب 1441👈15 مارس 2020
🏛 مناسبت های اسلامی و دینی.
🔥مرگ عمر بن عبدالعزیز.
🌙🌟 احکام اسلامی و دینی.
❇️روز بسیار خوب و مبارکی است برای:
✅طلب حوائج و تهیه ی مایحتاج زندگی.
✅خواستگاری عقد عروسی و اموری از این دست.
✅اغاز بنایی و خشت بنا نهادن.
✅وسیله سواری و لوازم خانه خریدن.
✅برداشت محصولات کشاورزی.
✅و کاشتن و بذر افشانی خوب است.
👼مناسب زایمان است و نوزاد ان فاضل و دانشمند صبور و عمرش طولانی خواهد بود ان شاءالله.
✈️ مسافرت خیلی خوب است.
🔭احکام نجوم.
امروز برای امور زیر خوب است.
✳️دیدار بزرگان و مسئولین.
✳️ختنه نوزاد.
✳️و امور تعلیم و تعلم نیک است.
⚫️ طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز از ماه قمری،خوب و ایمنی از بلا و درد است.
💉🌡حجامت خون دادن فصد و زالو انداختن
#خون_دادن یا #حجامت#فصد#زالو انداختن در این روز، از ماه قمری خوب و موجب صحت و سلامتی است.
😴😴تعبیر خواب
خوابی که شب دوشنبه دیده شود طبق ایه 21 سوره مبارکه انبیاء علیهم السلام است.
ام اتخذوا الهه من الارض هم ینشرون..
و چنین استفاده می شود که کسی اگر با خواب بیننده در خشم و غضب بود ناراحتی او برطرف شود .ان شاءالله. و به این صورت مطلب خود رو قیاس کنید......
💅 ناخن گرفتن
یکشنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مبارک و مناسبی نیست ...
👕👚 دوخت و دوز
یکشنبه برای بریدن و دوختن #لباس_نو روز مناسبی نیست ...
✴️️ وقت #استخاره در روز یکشنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ و بعداز ساعت ۱۶ عصر تا مغرب.
❇️️ ذکر روز یکشنبه : یا ذالجلال والاکرام ۱۰۰ مرتبه
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۴۸۹ مرتبه #یافتاح که موجب فتح و نصرت یافتن میگردد .
💠 ️روز یکشنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_علی_علیه_السلام و #فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
🌸ب امیدپرورش نسلی مهدوی انشاءالله🌸
صحت و قبولی
دو واژه برای بسیاری از مردم درست روشن نشده است و آن واژه صحت و قبولی است، صحت آن جا به کار می رود که عمل شرایط لازم را دارا باشد و واژه قبول در آنجا به کار می رود که از کمال آداب لازم برخوردار باشد، بنابراین آنجا که واژه قبول نشدن یک عمل مطرح می شود، نه این است که نباید انجام داد و یا بعدا باید آن عمل را قضا نمود.
به عنوان نمونه در روایات آمده است: کسی که شراب بخورد نمازش تا چهل روز قبول نمی شود، بعضی از مردم از روایت فوق چنین برداشت کرده اند که چهل روز اعمالشان باطل است، پس بهتر است که در این مدت نماز نخوانند!
در حالی که نمازشان در این مدت از کمال لازم برخوردار نیست، نه این که صحیح نیست.
🌱
🔔مذهبي ها به گوش!!
📛مراقب باشيم،دين مردم را ندزديم !
💠امام صادق عليه السلام مي فرمايند:
اي جماعت شيعه براي ما زينت باشيد ،
و باعث ننگ ما نباشيد
📚 بحار الأنوار ؛ج 65 ،ص151
✴️گاه مايي كه ظاهر مذهبي داريم ناخداگاه كاري مي كنيم كه مردم از دين برميگردند .
❌مثلا جواب سلام نمي دهيم
❌ صوت مداحي را تا نيمه شب در خيابان بلند مي كنيم .
❌ لباس كثيف مي پوشيم .
❌سر مردم كلاه مي گزاريم و ..
به هرحال بايد مواظب باشيم كه آبروي دين را نبريم
♨️داستان عبرت آموز
💠گويند روزي دزدي در راهي، بسته اي يافت كه در آن چيز گرانبهايي بود و دعايي نيز پيوست آن بود.
آن شخص بسته را به صاحبش برگرداند.
او را گفتند : چرا اين همه مال را از دست دادي؟
💠گفت: صاحب مال عقيده داشت كه اين دعا ، مال او را حفظ مي كند. من دزد مال او هستم ، نه دزد دين.
اگر آن را پس نمي دادم و عقيده صاحب آن مال ، خللي مي يافت
آن وقت من، دزد باورهاي او نيز بودم و اين كار دور از انصاف است
💠 #امام_کاظم #مرثیه_امام_کاظم
عالم طفیل حضرت موسی بن جعفر است
مشهد سریر دولت موسی بن جعفر است
این جاده ازبهشت خدا می رسد زمین
ایران مسیر رحمت موسی بن جعفر است
درلوح سرنوشت سپیدم ، خدا نوشت :
این بنده زاده،قسمت موسی بن جعفر است
ایوان طلا ،حرم، قم و مشهد ، نماز صبح...
اینها تمام ، برکت موسی بن جعفر است
اصلا گره به کار من و تو اگر که نیست
از لطف و جود و همت موسی بن جعفر است
امشب برای صبح قیامت دعا بخوان
آنجا که غرق منت موسی بن جعفر است
آنجا که می شویم بهشتی، به این ندا:
این خانه زاده حضرت موسی بن جعفر است
🔸شاعر:
#محمد_کابلی
🌷محبت،اخلاق:
بدی راباخوبی جواب دهید
تادشمنتان،دوستتان شود:
🌷ادفع بالتی هی احسن فاذا الذی بینک وبینه عداوة کانه ولی حمیم...۳۴ فصلت
💕💕💕
#رمان
#رهایی_از_شب
#قسمت_بیست_و_نهم
شب چتر سیاهش را در گرماے مهربانانه ی خرمشهر پهن ڪرد.از اردوگاه ما تا سالن غذاخورے ده دقیقه فاصله بود.من وفاطمه و چند نفر دیگہ از دخترها بہ سمت سالن غذاخورے حرکت ڪردیم.فاطمه اینقدر خوب وشاد و بشاش بود کہ همہ دوستش داشتند.وبخاطر همین هیچ وقت تنها نمیشدیم.شام ساده و بدمزه ی اردوگاه درمیان نگاه های معنے دار من وفاطمه هرطورے بود خورده شد.وقتے میخواستیم بہ قرارگاهمون برگردیم فاطمه آرام ڪنار گوشم نجوا ڪرد:من امشب منتظرم..
ومن نمیدونستم باید از شنیدن این جملہ خوشحال باشم یا ناراحت.
خلاصہ با اعلام ساعت خاموشے همه ی دخترها راس ساعت نه به تختخوابهاے خود رفتند و با کمے پچ پچ خوابیدند.داشتم فڪر میڪردم ڪه چگونہ در میان سڪوت بلند اینجا میتونم حرف بزنم کہ برام پیامکے اومد.گوشیم را نگاه ڪردم و دیدم فاطمه پیام داده: ‘بریم حیاط’
تخت فاطمه پایین تخت من قرار داشت.سرم را پایین آوردم. دیدم روے تخت نشسته و ڪفشهایش را میپوشد.چادرم را برداشتم و پایین آمدم و دست در دست هم از خوابگاه خارج شدیم.گفتم
-ڪجا میریم؟!مگہ اجازه میدن تو ساعت خاموشے از خوابگاه بیرون بریم؟
گفت: نه ولے حساب من با بقیه کلے فرق دارد
راست میگفت.
وقتے چند نفر از مسئولین اونجا او را دیدند بدون هیچ پرسش و پاسخی بہ ما اجازه گشت زدن در حیاط اردوگاه را دادند.به خواست فاطمه گوشہ ی دنجے پیدا ڪردیم و روے زمین نشستیم..
فاطمه بی مقدمہ گفت:خوب! اینم گوش شنوا. تعریف ڪن ببینم چیکاره ایم.
حرف زدن واعتراف ڪردن پیش او خیلے سخت بود.نمیدونستم از ڪجا باید شروع کنم.گفتم:
-امممممم قبلا گفتہ بودم ڪه پدرم چہ جور مردے بود..
-آره خوب یادمہ وباید بگم با اینکہ ندیدمش احساس خوب و احترام آمیزے بهشون دارم
آهی از سرحسرت ڪشیدم وزیر لب گفتم:
-آقام آقا بود.!ڪاش منم براش احترام قایل بودم.
باتعحب پرسید:مگہ قایل نیستے؟
اشکهام بیصبرانه روے صورتم دوید و سرم رو با ناراحتےتکان دادم:
-نه! فڪر میڪردم قابل احترام ترین مرد زندگیم آقامه ولے من در این سالها خیلی بهش بد ڪردم خیلے
دیگه نتونستم ادامہ بدم و باصداے ریز گریه ڪردم.فاطمه دستانم رو گرفت ونگاهم ڪرد تا جوے اشکهام راه خودشو بره.باید هرطورے شده خوابم رو امشب به فاطمه میگفتم وازش ڪمک میگرفتم پس بهتر بود اشکهایم رو مدیریت میکردم.
-آقام دوست داشت من پاڪ زندگے ڪنم.آقام خیلے آبرو دار بود.تا وقتے زنده بود برام چادرهاے مختلف میخرید.
بعد دستے ڪشیدم رو چادرم و ادامہ دادم:
-مثلن همین چادر! اینا قبلن سرم بود.
فاطمه گفت:چہ جالب! پس تو چادرے بودی؟ حدس میزدم.
با تعجب پرسیدم:ازڪجا؟
-از آنجا کہ خیلے خوب بلدے روسرت بگیرے
سری با تاسف تڪون دادم و گفتم:
-چه فایده داره؟ این چادر فقط تا یکسال بعد از فوت آقام سرم موند.
خوب چرا؟! مگه از ترس آقات سرت میکردیش؟
کمے فکر ڪردم و وقتے مطمئن شدم گفتم:
-نہ آقام ترسناڪ نبود.ولے آقام همه چیزم بود.او همیشہ برام سوغات وهدیه، چادر اعلا میگرفت.منم کہ جونم بود و آقام.تحفه هاشم رو چشمم میذاشتم.درستشو بگم اینه ڪه من هیچ احساسی بہ چادرنداشتم مگر اینکہ با پوشیدنش آقام خوشحال میشہ
-خب یعنی بعد از فوت آقات دیگہ برات شادی آقات اهمیتے نداشت؟
با شتاب گفتم:
-البته که داشت ولے آقام دیگه نبود تا ببینتم وقربون صدقم بره.
میدونے تنها سیم ارتباطے من با خدا و اعتقادات مذهبے فقط پدر خدابیامرزم بود.وقتے آقام رفت از همہ چے زده شدم.از همہ چے بدم اومد.حتے تا یه مدت از آقام هم بدم میومد.بخاطراینکہ منو تنها گذاشت. با اینکہ میدونست من چقدر تنهام.بعد که نوجوونیمو پشت سر گذاشتم و مشکلات عدیده با مهرے پیدا ڪردم کلا از خدا و زندگے زده شدم..میدونم درست نیست اینها رو بگم.ولے همه ی اینا دست به دست هم داد تا من تبدیل بشم به یہ آدم دیگہ تنها کسایے ڪه هیچ وقت نتونستم نسبت بهشون بیتفاوت باشم و همیشه از یادآورے اسمشون خجالت زده یا حتے امیدوار میشم نام خانوم فاطمه ی زهرا و آقامہ
نفس عمیقے ڪشیدم و با تاسف ادامہ دادم: اے ڪاش فقط مشکلم حجابم بود خیلے خطاها ڪردم خیلے…
ادامه دارد….
نویسنده:#ف_مقیمی
4_5893503631935669971.mp3
2.99M
هجر تو با ما کار خود را کرد... برگرد!
مجنونمان کَرد و... بیابانگرد... برگرد
میشنوید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ_احکام
سجده سهو در چه شرایطی واجب است؟
AUD-20200302-WA0023.mp3
2.66M
دعای زیبای حفظ از بلا
که #حاج_قاسم_سلیمانی هم به رزمنده ها هم می فرمود
اللهم اجعلنی فی درعک الحصینه التی تجعل فیها من ترید
🌺 #الهی_عظم_البلاء
🌺 #اللهم_عجّل_لولیک_الفرج
❤️ مجموعه اشعار صلوات
❤️ جهت عید #مبعث و...
برروی زمین و آسمان ها و کرات
در بین مناجات و تمام کلمات
زیبا تر از این دعا ندیده است کسی
بر خاتم انبیاء محمد صلوات
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
ای احمدیان به نام احمد صلوات
هر دم به هزار ساعت از دم صلوات
از نور محمدی دلم مسرور است
پیوسته بگو تو بر محمد صلوات
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
حق داده به ما وعده ی خیر و حسنات
هم وعده ی جنات سراسر نعمات
خواهی که شود نصیب تو این برکات
بر خاتم انبیا محمد صلوات
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
از ازل بر همه ذرات جهان تا عرصات
رسد از آبروی آل محمد (ص) برکات
وه چه بدبخت و سیه روی هر آن کس که ز جهل
بشنود نام محمد (ص) نفرستد صلوات
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
بر خلق خوش و خوی محمد (ص) صلوات
بر عطر گل روی محمد (ص) صلوات
در گلشن سر سبز رسالت گویید
بر چهره گل بوی محمد (ص) صلوات
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
گردیده شعار هر مسلمان صلوات
تاریخچه عترت و قرآن صلوات
بر شیعه بود نشانه حق طلبی
از اول عمر تا به پایان صلوات
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
شد باز به روی خلق باب برکات
خواهی تو اگر ز درگه دوست برات
بفرست ز جان و دل به آوای جلی
بر خاتم انبیاء محمد (ص) صلوات
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
بیرون ز عدد بگو و بی حد صلوات
بر آل محمد و محمد صلوات
زانجا که دعا استجابت شده است
بر جمله اذکار سرامد صلوات
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
به آیه آیه قرآن احمدی صلوات
به بهترین گل گلزار سرمدی صلوات
به اهل بیت رسول گرامی اسلام
به غنچه غنچه باغ محمدی صلوات
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
ای نام تو جان بخش تراز آب حیات
محتاج تو خلقی به حیات و به ممات
از بعثت انبیا وارسال رسل
مقصود تو بودی به جمالت صلوات
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
جان راتو صفا ده به صفای صلوات
همراز ملک شو به نوای صلوات
هرکس صلوات می فرستد یک بار
ده بار خدا بر او فرستد صلوات
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
آن چشمه ی جوشنده اکسیر حیا ت
انگیزه ی خلقت است و آیینه ی ذات
بشنو که فرشتگان همه می گویند
بر خاتم انبیا محمد صلوات
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
لولاک اگرنبود ،افلاک نبود
از خاک،امیدباده و تاک نبود
بی نام محمد و طنین صلوات
در عا لم لفظ واژه ی پاک نبود
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
ای راز شکفته و نهانی ،صلوات
ای عطر زمینی آسمانی ، صلوات
پوشیده نماندهیچ رازی چون تو
در عمق دل و وردزبانی صلوات
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
ای عشق ،تو آمدی حیاتم دادی
ازظلمت وتیرگی نجاتم دادی
من تشنه ی یک سرود روشن بودم
جامی ز می صلواتم دادی
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
سر سلسله جنبان تجلی صفات
شد ختم رسل جمع جمیع ملکات
از عرش ملایک زشعف بانگ زدند
بر خاتم انبیا محمد(ص)صلوات
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
دل با صلوات محرم راز شود
سیمرغ شود بلند پرواز شود
فرمود پیامبر که با هر صلوات
درها ی اجابت دعا باز شود
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
بر روح بلند مهربانی صلوات
بر خلق عظیم آسمانی صلوات
بر اشرف کاینات هادی سبل
خورسید سپهر جاودانی صلوات
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
ای دلبر مه پیکر شیرین حرکات
با ذکر تو پر شده است اجزای حیات
هر کس شنید نام زیبای تو گفت
بر خاتم انبیا محمد صلوات
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
از جلوه گل نشان سرمد خیزد
وز بوی گلاب نام احمد خیزد
در هر نفسی که می رود بر صلوات
آوای درود بر محمد(ص) خیزد
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
بر نور جمال پاک احمد صلوات
برعطر وجود حی سر مد صلوات
بر وجه نکوی وخلق نکوی رسول
بر خاتم انبیاء محمد و آل محمد صلوات
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
آن دم که حق جمله عالم آفرید
صدایی از حق برگوش عرشیان رسید
گفت حق این ذکر را دائم بگوئید
صلوات بر محمد و آل محمد شد پدید
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
از ازل بر ذرات جهان تا عرصات
رسد از آبروی آل محمد (ص) برکات
چه بدبخت باشد هر کس ز جهل
بشنود نام محمد (ص) نفرستد صلوات
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
گردیده شعار هر مسلمان صلوات
تاریخچه عترت و قرآن صلوات
بر شیعه بود نشانه مهر علی
ازازل تا به ابد بر محمد و علی صلوات
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
بیرون ز عدد بگو و بی حد صلوات
بر آل محمد و محمد صلوات
ز انجا که دعا استجابت شده است
بر جمله اذکار سرامد صلوات
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
گفتم که لبت، گفت لبم آب حیات
گفتم دهنت، گفت زهى حب نبات
گفتم سخن تو، گفت حافظ گفتا
شادى همه لطیفه گویان صلوات
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
یارب از غیب به ما برگ و براتی بفرست
تلخی ذائقه را شهد و نباتی بفرست
تو هم ای بنده اگر شکر گذاری به خدای
بر خود و آل محمد صلواتی بفرست
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
برخیز و بیا! شبِ نجات آمده است
از عالم غیب برات امده است
شادی روی محمد، یک باغ گل است
گل خنده به لب، در #صلوات امده است
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
گر فکر رهایی ز غم و راه نجاتی
در روز و شب خواهی ثمراتی
باید به کوری دو چشمان حسودان
بر احمد و آلش بفرستی صلواتی
💠 شهادت امام موسی بن جعفر
در سايه سار کوکب موسي بن جعفريم
ما شیعیان مکتب موسی بن جعفریم
فيضش به گوشه گوشهی ايران رسيده است
يعني گداي هر شب موسي بن جعفريم
هستي ماست نوکري اهل بيت او
ما خانه زاد زينب موسي بن جعفريم
قم آستان رحمت آل پيمبر است
در این حرم، مُقرَّب موسی بن جعفریم
با مهر و رأفتش دل ما را خریده است
ما بندهی مُکاتَب موسی بن جعفریم
چشم اميد اهل دو عالم به دست اوست
مات مرام و مشرب موسي بن جعفريم
حتي قفس براش مجال پرندگي ست
مديون ذکر و يارب موسي بن جعفريم
دلسوخته ز ندبهی چشمان خسته اش
دلخون ز ناله و تبِ موسي بن جعفريم
آتش زده به قلب پريشان، مصيبتش
با دست بسته غرق سجود است حضرتش
💠 اشعار شهادت امام موسی بن جعفر علیه السلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ اصرار يك نوجوان برای اعزام به عملیات ضدعفونی برای بیماری کرونا👌
بیاد جبهه ها😊
#حسین_فهمیده_امروز
@yekmorabbi1584208736165.mp3
905.3K
#طنز_جبهه
⬅️ بازی در جبهه😂
😄وقتی روحانی گردان دروازه بان می شود
🎤حجت الاسلام انجوی نژاد
چفیه...
پرچم...
چادر...
همه از یک خانواده اند🍃
اما!
چفیه بر دوش شهدا💚
پرچم به دست رزمندگان...
و چادر بر سر توست ای خواهر👌🏻❤️
#حجاب.
╭━═━⊰🍃🌼🍃⊱━═━╮
#حدیث_نور
✨ امام کاظم (ع) فرمودند:
خداوند شراب را به خاطر نامش حرام نکرده بلکه به خاطر عاقبتش حرام فرموده و هر چه پیامدهای شراب را داشته باشد نیز (در حکم) شراب است.✨
⚠️ #تلنگر
#قرآن
🛑 #کرونا
#و_خدایی_که_در_این_نزدیکیست
💌 نامه ای زیبا از سوی پروردگار به همه انسان ها...
🌞 سوگند به روز وقتی نور می گیرد و به شب وقتی آرام می گیرد. که من نه تو را رها کرده ام و نه با تو دشمنی کردهام...
( ضحی 1-2)
😓 افسوس که هر کس را به ( سوی) تو فرستادم تا به تو بگویم دوستت دارم و راهی پیش پایت بگذارم او را به سخره گرفتی...
(یس 30)
📩 و هیچ پیامی از پیام هایم به تو نرسید مگر آنکه از آن روی برگرداندی...
(انعام 4)
😤 و با خشم رفتی و فکر کردی هرگز بر تو قدرتی نداشته ام...
(انبیا 87)
💢 و مرا به مبارزه طلبیدی و چنان متوهم شدی که گمان بردی خودت بر همه چیز قدرت داری...
(یونس 24)
🦟 و این در حالی بود که حتی مگسی را نمی توانستی و نمیتوانی بیافرینی و اگر مگسی از تو چیزی بگیرد نمی توانی از او پس بگیری...
(حج 73)
💔 پس چون مشکلات از بالا و پایین آمدند و چشمهایت از وحشت فرو رفتند و تمام
وجودت لرزید چه لرزشی، گفتم کمک هایم در راه است و چشم دوختم ببینم که باورم میکنی؟ اما به من گمان بردی، چه گمان هایی...
( احزاب 10)
🌍 تا زمین با آن فراخی بر تو تنگ آمد، پس حتی از خودت هم به تنگ آمدی و یقین کردی که هیچ پناهی جز من نداری. پس من به سوی تو بازگشتم، تا تو نیز به سوی من بازگردی، که من مهربانترینم در بازگشتن...
(توبه 118)
🌑 وقتی در تاریکی ها مرا به زاری خواندی که اگر تو را برهانم با من میمانی، تو را از اندوه رهانیدم، اما باز مرا با دیگری در عشقت شریک کردی...
(انعام 63-64)
😓 این عادت دیرینه ات بوده است، هرگاه که خوشحالت کردم از من روی گردانیدی، و رویت را به سوی دیگری کردی و هر وقت سختی به تو رسید از من ناامید شدهای...
(اسرا 83)
💢 آیا من برنداشتم از دوشت باری که می شکست پشتت را؟
(سوره شرح 2-3)
غیر از من، چه کسی برایت خدایی کرده است⁉️
(اعراف 59)
پس کجا می روی⁉️
(تکویر 26)
پس از این سخن، دیگر به کدام سخن می خواهی ایمان بیاوری⁉️
(مرسلات 50)
چه چیز جز بخشندگی ام باعث شد تا مرا که می بینی خودت را بگیری⁉️
(انفطار 6)
🌧 مرا به یاد می آوری؟ من همانم که بادها را می فرستم تا ابرها را در آسمان پهن کنند و ابرها را پاره پاره به هم فشرده می کنم تا قطره ای باران از خلال آنها بیرون آید و به خواست من، به تو اصابت کند تا فقط لبخند بزنی، در حالی که پیش از فرو افتادن آن قطره باران، ناامیدی تو را پوشانده بود...
(روم 48)
💢 من همانم که می دانم در روز روحت، چه جراحتهایی بر میدارد و در شب روحت را در خواب به تمامی باز می ستانم، تا به آن آرامش دهم و روز بعد دوباره آن را به زندگی بر می انگیزانم، و تا لحظه مرگت که به سویم بازگردی به این کار ادامه می دهم...
(انعام 60)
🌹من همانم که وقتی می ترسی، به تو امنیت میدهم...
(قریش 3)
👌برگرد.. مطمئن برگرد، تا یک بار دیگر با هم باشیم...
(فجر 28-29)
❤️ تا یک بار دیگر دوست داشتن همدیگر را تجربه کنیم...
(مائده 54)
💕💕💕
#یک_حدیث
🍀حضرت علی (ع) فرمودند:
💫✨ دو چیز در زمین مایهی امان از عذاب خدا بود: ای مردم! یکی از آن دو برداشته شد، پس دیگری را دریابید و به آن چنگ زنید، ولی آن امانی که برداشته شد، رسول خدا (ص) بود و آن امانِ باقیمانده، «استغفارکردن» است، که خدای بزرگ به نبی اکرم (ص) فرمود:
✨📖✨ و ما كانَ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَ أَنْتَ فِيهِمْ وَ ما كانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ (33 – انفال)
⚡️خدا تا تو (ای پيغمبر رحمت) در ميان آنها( مردم) هستى، آنان را عذاب نخواهد كرد و نيز مادامى كه به درگاهِ خدا توبه و استغفار میكنند، باز هم خداوند آنها را عذابشان نمیکند.
📕نهجالبلاغه
🌷 اَللّهُــمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّــکَ الفَــــرَج 🌷
#امام_کاظم_علیه_السلام
#مناجات_امام_زمان_ارواحنا_فداه
🔹السّلامُ عَلیكَ ﺃَﻳُّﻬَﺎ ﺍلإِْﻣَﺎمُ ﺍلعاَﺑِﺪُ🔹
السّلامُ ﻋَﻠَﻴﻚَ ﺃَﻳُّﻬَﺎ ﺍلإِْﻣَﺎمُ ﺍﻟﺴَّﻴِّﺪُ ﺍﻟﺮَّﺷِﻴﺪُ
آقا بیا که روضه ی موسی بن جعفر است
چشمانمان ز داغ مصیباتشان تر است
جامه سیاه بر تن و بر جان شرار آه
دل ها به یاد غصۀ او پر ز آذر است
افتاده است بی کس و تنها، غریب وار
مردی که با تمامی خلقت برابر است
مرثیه خوان حضرت کاظم، خود خداست
بانی روضه، حضرت زهرای اطهر است
زندان نگو، که گرم مناجات با خداست
غار حرای حضرت موسی بن جعفر است
از تازیانه خوردن حضرت نگو دگر
ارثیه ای رسیده به ایشان ز مادر است
باشد همیشه ورد زبانم به هر نفس
لعنت به آن یهودی بی دین که کافر است
ای من فدای شال عزای شما شوم
آقا بیا که روضۀ موسی بن جعفر است
#میلاد_یعقوبی
#رمان
#رهایی_از_شب
#قسمت_سیام
نفس عمیقے ڪشیدم و با تاسف ادامہ دادم:
اے ڪاش فقط مشڪلم حجابم بود…خیلے خطاها ڪردم خیلے…
فاطمہ گفت:
-ببین عسل هممون خطاهاے بزرگ وڪوچیڪ داریم تو زندگے فقط تو نیستے!
با التماس دستم رو بردهانش گذاشتم وگفتم:
-خواهش میڪنم بزار حرفم رو بزنم چرا تا میخوام خود واقعیمو بهت معرفے ڪنم مانعم میشے؟
او دستم رو ڪنارزد و پرسید:
-حالا شما چرا اینقدر اصراردارے اعتراف بہ گناه ڪنے؟ فڪر میڪنے درستہ؟ !
سرم رو با استیصال تڪان دادم و گفتم:
-نمیدونم. ..نمیدونم…فقط میدونم ڪہ اگہ بناباشہ بہ یڪے اعتماد ڪنم وحرفهامو بزنم اون تویے
وبعد از این ڪہ بگے فڪر میڪنے چے میشہ؟
-نمیدونم!!!! شاید دیگہ براے همیشہ از دستت بدم
او اخم دلنشینے ڪرد و باز با نمڪ ذاتیش گفت:.-پس تصمیم خودتو گرفتے!!!! فقط از راه حلت خوشم نیومد.میتونستے راه بهترے رو براے دڪ ڪردنم پیدا ڪنے!
میان گریہ خندیدم:
-من هیچ وقت دلم نمیخواد تو رو از دست بدم فاطمہ
او انگشت اشاره اش رو بہ حالت هشدار مقابل دیدگانم آورد و گفت:
-والبتہ ڪورخوندی دختر جان! من سریش ترین فرد زندگیتم!
مطمئن نبودم..بخاطر همین با بغض گفتم:
-ڪاش همینطور باشہ…
او خودش رو جمع وجور ڪرد و با علاقہ گفت:
-خوب رد ڪن اعترافتو بیاد ببینیم…
میخواستم حرف بزنم ڪہ او با چشم وابرو وادار بہ سڪوتم ڪرد وفهمیدم ڪسے بہ ما نزدیڪ میشود. سرم را برگرداندم و همان خانمے ڪہ مسؤول برنامہ ها بود را دیدم ڪہ با لبخندے پرسشگرانہ بہ سمتمون میومد.با نگرانے آهستہ گفتم:
-واے فاطمہ الانہ ڪہ بیاد یہ تشر بزنہ بهمون
فاطمہ با بیتفاوتے گفت:
-گنده دماغ هست ولے نہ تا اون حد..نگران نباش.رگ خوابش دست خودمہ.
ایشون در حالیڪہ بهمون سلام میڪرد مقابلمون ایستاد و با لحن معنے دارے خطاب بہ فاطمہ گفت:
-بہ بہ خانوم بخشے!!!میبینم ڪہ فرمانده ے بسیج در وقت خاموشے اومده هواخورے!!!
فاطمہ با لبخند و احترام خطاب بہ او پاسخ داد:-و خانوم اسڪندرے هم مثل همیشہ با تمام خستگے آماده بہ خدمت!!
هردو خنده ے ڪوتاه واجبارے تحویل هم دادند.بعد خانوم اسڪندرے خیلے سریع حالت چهره اش را جدے ڪرد و پرسید:
-مشڪلے پیش اومده؟ چرا نخوابیدید؟ اگر فرماندهان ببینند گزارش میدن
فاطمہ با آرامش پاسخ داد:
-قبلا با جناب احمدے هماهنگ ڪردم. بعد در حالیڪہ دست مرا در دستانش میگذاشت ادامہ داد:
-دوست عزیزم حال خوشے نداشت.در طول روز وقتے برای شنیدن احوالاتش نداشتم.باخودم گفتم امشب ڪمإ برای گپ زدن با ایشون وقت بزارم.
خانوم اسڪندرے نگاه موشکافانہ اے بہ من انداخت و بگمانم با کنایه گفت:
-عجب دوست خوبے.!! پس پیشنهاد میدم اینجا ننشینید.سربازها رفت وآمد میڪنند خوب نیست.تشریف ببرید بہ خوابگاه مسئولین.
فاطمہ گفت:
-ممنون ولے ما در مدتے ڪہ اینجا بودیم سربازی ندیدیم.ومیخواستیم تنها باشیم.بنابراین خوابگاه مسئولین گزینہ ے مناسبی نیست..
ماحصل صحبتهای این دونفر این شد ڪہ ما طبق خواست خانوم اسڪندرے ڪہ ڪاملا مشخص بود یڪ درخواست اجباریست بہ سمت خوابگاه مورد نظر ڪہ بہ گفتہ ےایشون ڪسے داخلش نبود راه راڪج ڪردیم و او وقتے بہ آنجا رسید بہ فاطمہ گفت:
-من یڪساعت دیگر برمیگردم.
ڪہ یعنے هرحرفے دارید در این یڪساعت بہ سرانجام برسونید.
تا رفت بہ فاطمہ با غرولند گفتم:
-بابا اینجا ڪجاست دیگہ!!! یعنے یڪ دیقہ هم نمیتونیم واسہ خودمون باشیم.؟
فاطمہ با خنده ے شیطنت آمیزے گفت:
-فقط یڪ ساعت….
گفتم.:
-خیلے ڪمہ…
گفت:پس حتما صلاح نیست..
من با لجبازے گفتم:
-آسمون بہ زمین بیاد زمین برسہ بہ آسمون من باید امشب باهات حرف بزنم
ادامہ دارد...
نویسنده:#ف_مقیمی