فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️«خطر دانشگاه از خطر بمب خوشهای بیشتر است»
@madineyefazele
▪️تفاوت دانشگاههای امروزی با مراکز علمی قدیم چیست؟
نوشتهای از شهید سیدمرتضی آوینی👇👇👇
@madineyefazele
مدیریت در اسلام
▪️تفاوت دانشگاههای امروزی با مراکز علمی قدیم چیست؟ نوشتهای از شهید سیدمرتضی آوینی👇👇👇 @madineyefaz
▪️تفاوت دانشگاههای امروزی با مراکز علمی قدیم چیست؟
شهید سیدمرتضی آوینی:
تعلیم و تربیت در متون قدیمی ما که دارای مبنایی قرآنی و روایی است، غایتی تکاملی و کاملاً اخلاقی دارد و مقصود از آن تتمیم مکارم اخلاق، یعنی تخلق به اخلاق الله و اتصاف به صفات الله است. آیا غایت نظام آموزشی غربی نیز همین است؟ مسلماً هدف اصلی نظام آموزشی امروز این نیست.
هدف اصلی نظام آموزشی در غرب چیست؟
اکنون در همه جای دنیا نظام تعلیم و تربیت تقلیدی از مغرب زمین است و هیچ کس حتی کوچکترین تردیدی بهخود راه نمیدهد که این سیستم آموزشی بر محور تکامل و تعالی روحی و اخلاقی انسان پایهگذاری نشده است. نظام آموزشی غربی بر این مبنا برنامهریزی شده است: توسعهی اقتصادی با شیوههای نوینی که بعد از انقلاب صنعتی معمول گشته است.
ادراک این مطلب که این نظام آموزشی در جهت توسعهی اقتصادی پایهگذاری شده هرچند بسیار ساده است، اما معمولاً به ذهن کسی خطور نمیکند و آموزش و پرورش مدرسهای و دانشگاهی را به معنای مطلق تعلیم و تربیت فرض میکنند. برای تحقیق بیشتر در این مطلب میتوانیم غایت و هدف دیگری برای آموزش و پرورش فرض کنیم و آنگاه ببینیم نظام آموزشی با آنچه که امروز معمول است تفاوتی پیدا خواهد کرد یا نه. اگر بخواهیم نظامی آموزشی بر مبنای اعتقاد به معاد بنا کنیم چه اتفاقی میافتد؟ آیا باز هم مواد اصلی دروس ما همینهاست که اکنون در مدارس و دانشگاهها تدریس میشود؟ یا نه، به نظامی شبیه به #حوزههای_علمیه دست خواهیم یافت؟
جواب روشن است. اگر بخواهیم نظامی آموزشی بر مبنای اعتقاد به معاد و برای تتمیم مکارم اخلاق بنا کنیم، نتیجهی کار ما با کمی تفاوت همان چیزی خواهد شد که اکنون در #حوزههای_علمیه عمل میشود و بالعکس، اگر بخواهیم نظامی آموزشی برای دستیابی به توسعهی اقتصادی با روشهای معمول بعد از انقلاب صنعتی بنا کنیم به سیستمی منطبق بر مدارس و دانشگاهها خواهیم رسید.
با تغییر در غایت و هدف آموزش دو تحول اساسی در نظام آموزش و پرورش رخ میدهد که یکی در مواد درسی است و دیگری در #روش_تعلیم .
این سیستم آموزشی برای تأمین نیازهای تخصصی توسعهی اقتصادی طراحی شده و تحقق یافته است. اگر این نظام وجود نداشت هرگز راه تمدن غربی به سوی توسعهی اقتصادی باز نمیشد. بنابراین، برای ارزیابی این نظام آموزشی باید به ارزیابی آرمان توسعهیافتگی پرداخت. انتهای راه رشد و توسعه، مصرف بیکران است. مصرف بیکران، همان مدینهی فاضله و همان کمال مطلوب بشری است. دورنمای سعادت یعنی پپسی کولا، یعنی اتومبیل تندرو شخصی داشتن، گذراندن اوقات فراغت، یعنی به تماشای برنامههای معین و مقرر شده رفتن، سیر و سیاحت، یعنی توریسم متظاهرانهی هتلپُرکن، تفریح و هواخوری یعنی هجوم گلهوار به جاهایی که تبلیغات تجارتی معین کردهاند.
اما غایت این دوران طولانی آموزش چیست؟ آیا انسان بعد از طی مراحل و اخذ مدرک مهندسی یا دکتری صاحب اخلاق حسنه میشود و به بهشت میرود؟ خیر. اصلاً این سؤال بسیار مسخره است. این نظام آموزشی بر محور تعلیم و تربیت مطلق یا تعلیم و تربیت اخلاقی انسانی طراحی نشده است، بلکه هدف اصلی آن آموزش مهارتهای فنی لازم و تأمین کادرهای تخصصی برای دستیافتن به توسعهیافتگی است.
دانشگاه امروز، بهخلاف گذشته، دیگر محل اخلاقی و برخورد عقاید و افکار نیست. «تحقیق» و «تدریس» آنهم مطابق برنامه و در چشمانداز آرمان «رشد و توسعه» شیوه تولیدی دانشگاه کنونی است.
شکست تجربهی کوبا در بهوجود آوردن انسانهای نوین از طریق مدرسه، درسی بس آموزنده است. دانشگاه هر سال یک ردیف از فارغالتحصیل مصرف کننده بیرون میدهد که میخواهند به سطح بالاتری از مصرف دست یابند. هیچ یک از اقدامات حکومت انقلابی برای ادغام آنان در زندگی مردم عادی—از کار یدی [دستی] در کارخانهها گرفته تا بریدن نیشکر در مزارع—نتوانسته است بر این گرایش اساسی «دانشگاهی» پیروز شود. در عین حال دانشگاه قادر نیست به اندازهی کافی کادر تربیت کند و تازه کادرهایی هم که تربیت میکند، با روحیهی محافظهکار خود حاصل کار کادرهای (انقلابی) خودآموخته و دانشگاهندیده را برباد میدهند. عیب از معلم و استاد نیست، اشکال در آنجاست که یک حکومت #انقلابی میخواهد در نیروی انسانی سرمایه گذاری کند ولی این کار را از طریق نهادی انجام میدهد که برنامهی ضمنیاش تولید یک بورژوازی جهانی است.
نهضت اسلامی ان شاء الله در آیندهای نزدیک نظامی آموزشی متناسب با معتقدات خویش و آرمانهای الهی انقلاب خواهد یافت و تا آن روز لاجرم باید این نظام آموزشی موروثی را حفظ کنیم و در عین حال آماده باشیم تا در یک فرصت مناسب تحولات لازم را در آن انجام دهیم.
این پست تلخیصی بود از مقاله شهید آوینی با عنوان: «نظام آموزشی و آرمان توسعهیافتگی» منتشر شده در کتاب توسعه و مبانی تمدن غرب
@madineyefazele
▪️در تمدن اسلامی دو نهاد علم نداشتهایم که بخواهیم آنها را به وحدت و اتحاد دعوت کنیم
@madineyefazele
▪️در فضای مجازی کسی دیندار نمیشود/باید نهادهای اصلی گذشته ما احیا شود
حسن بنیانیان، رئیس کمیسیون فرهنگی اجتماعی شورای عالی انقلاب فرهنگی:
جوانان و نوجوانان ما با داشتن ریشه محکم حاصل از شعائر دینی، سرمایه فرهنگی محسوب میشوند و اگر بازتولید نشوند از بین میروند.
پیشفرضهای ناقصی هم در جامعه وجود دارد که ریشه همه مشکلات را اقتصادی میداند درحالی که بیش از ۵۰ درصد مشکلات اقتصادی ما فرهنگی است.
در هدف اصلی ما که تمدن نوین اسلامی است توقع زیادی از شهروندان اصفهان وجود دارد چراکه سابقه تمدن دارند.
فاجعهای در آموزشوپرورش ما وجود دارد که رها شده است و دستگاههای تربیت و تحول فکری به حاشیه رفته است، بچهها تیزهوش اما فارغ از دین رشد میکنند و این به دانشگاهها انتقال مییابد.
مطابق بیانات مقام معظم رهبری، کار فرهنگی باید به درستی درک شود و نباید امور به ضد کار فرهنگی تبدیل شود.
فرهنگسازی در جلسات کوچک با مخاطب مشخص موفق است و در جلسات کنونی علیرغم هزینه زیاد بازدهی پایین است درحالی که تشکیل جلسات کوچک فرهنگی توسط افراد متخصص از راهبردهای مردمیسازی مقابله با دشمن است.
در فضای مجازی کسی دیندار نمیشود، تاکید مقام معظم رهبری کاهش آسیبهای فضای مجازی و خروج از موضع انفعال است؛ #نهادهای_اصلی گذشته ما باید احیا و بهروز شوند.
@madineyefazele
▪️فیروزهی گرانبهای حوزه را با خَزَفِ دانشگاه از دستتان نگیرند/ملاحظات مرحوم علامه طهرانی درباره وحدت حوزه و دانشگاه:
👇👇👇
@madineyefazele
مدیریت در اسلام
▪️فیروزهی گرانبهای حوزه را با خَزَفِ دانشگاه از دستتان نگیرند/ملاحظات مرحوم علامه طهرانی درباره وحد
▪️مرحوم علامه طهرانی:
این مطالبى که امروزه به گوش می رسد که: دانشگاه با حوزه یکى شود، آیا مقصود چیست؟ آیا مراد این است که حوزه از بین برود، یا آنها بیایند به دانشگاه؟! یا دانشگاهیان بیایند به حوزهها و مانند طلبه ها دروس غیر صحیحه و سطحیّه را رها کنند و خوب درس بخوانند، این خوب است. لیکن رفتن طلّاب به دانشگاه و قدرى از دروس متداول آن را خواندن، مانند فلسفه و دروسى که خیلى خیلى سطحى است و با خواندن آن کسى به جائى نمیرسد، این فائدهاى ندارد و صلاح نیست. و این مثل «جامع الأزهر» و «جامعة الأزهر» است.
حوزه خیلى مهمّ است. اصالت دارد. طلّاب باید دروس را با دقّت بخوانند. دروس حوزه یک روز و دو روز نیست، یک عمر کم است. کسى که «حاشیۀ ملّا عبدالله» را درس مىگوید مىداند چه مىگوید؛ زیرا زحمت کشیده و مطالعه کرده و فهمیده است؛ مقصد دنیوى نداشته است. طلبهها مقصدى جز خدا، و جز علم ندارند؛ انگیزهی آنها دنیوى نبود و نیست، براى کسب مدرک و مدال نیست، انگیزهی آنها خداست؛ شهید و علّامه حلّى انگیزه شان این بود.
امّا علوم دانشگاه این انگیزه را ندارد، آنها به امید کسب مدرک و دنیا میروند و از امکانات آن استفاده میکنند و با فرا گرفتن پارهاى الفاظ و اصطلاحات سطحى، انسان با سواد نمیشود؛ با چند اصطلاح فلسفى انسان فیلسوف نمیشود!
از این فیلسوفنماهائى که آمدند و گفتند: «قبض و بسط تئوریک شریعت» واقعاً انسان شرمش میشود. دانشگاه است که چنین افراد بیسوادى را تربیت میکند که با یاد گرفتن چند اصطلاح میآیند و نظر میدهند و در مقابل علما اظهار نظر میکنند، در حالیکه از فضل و کمال عارى و خالى و تهى هستند؛ امّا حوزه اینچنین نیست؛ مطالعه و زحمت و خون دل خوردن، و در حجرههاى نمناک با تهیدستى زندگى کردن دارد.
مرحوم بروجردى هشتاد و هشت سال داشت، شب ها مطالعه مىکرد، حتّى درب بیرونى را مىبست و کسى را بخود راه نمىداد؛ و مىگفت: من فردا مىخواهم به طلبهها درس بگویم، باید جوابگوى اشکالات آنها باشم؛ و تا آخر عمر مطالعهی ایشان ترک نشد چون داراى اصالت بود. امّا اینها درس نمىخوانند و کتب را نمىخوانند و نمىفهمند، مىگویند: «مُغنى اللبیب» (یکی از کتاب های متداول حوزه در سال های پیش) بدرد نمىخورد، فلان کتاب بدرد نمىخورد، آنوقت بیسواد مىآید بعنوان اجتهاد نظر مىدهد!
اینها درس خواندهی کال و نارس هستند؛ دانشگاه سطحى است؛ تا بحال دیده اید یک پروفسور و یک محقّق بیرون بدهد؟!
علّامه طباطبائى، آیة الله شیخ عبد الجواد اصفهانى استاد ما در «رسائل» که مرد محقّق و وارسته و دقیق النّظرى بود؛ حاج آقا رضا آسیّد صفى (معروف به آقاى بهاءالدینى) که پیرمردى سالخورده است و من استصحاب «رسائل» را خدمت ایشان خواندم؛ آقاى بروجردى، اینها اصالت داشتند و دارند.
خلاصه بایستى از آداب و سنن و ملیّتها دست برداریم و به اسلام و پیغمبر و سنّتهاى او گرایش پیدا کنیم. و انگلیسیها و همهی خارجیها یکسان هستند؛ «الکفرُ ملّةٌ واحدة» والّا روى خوشبختى را نمیبینیم، مگر اینکه به اصالت خود برسیم. نه اینکه حوزههاى علمیّه کنار بروند و جواهر و دروس عمیق فلسفه و حکمت کنار برود و یک ظاهرى از فلسفه بیاید. جمال عبدالنّاصر میگفت: هرکسى میخواهد به اینجا (دانشگاههای جدید) بیاید و هر که میخواهد در همان «جامع الأزهر» باشد، لیکن ما اینقدر شهریّه میدهیم و امکانات داریم و ... در اینصورت همه به اینجا میآیند و آنوقت تغییر میکند.
رشته رشته کردن علوم براى بعضى اشکال ندارد ولیکن مجتهد بارآوردن مهمّ است.
هزار و پانصد سال شیعه رنج کشید و نسلًا بعدَ نسل، تا اسلام را بدست ما رساند. و عجیب این است که دشمنان با یک خَزَفى آن فیروزهی گرانبها را از دست ما می گیرند!
@madineyefazele
▪️سفر دوم درچه اصفهان-جلسه هماندیشی و هماهنگی مدیریت مسجدمحور شهر درچه اصفهان با حضور آیت الله قوامی، امام جمعه و مسئولان محترم شهر درچه
۱۴۰۱/۷/۲۱
@madineyefazele
هدایت شده از مدرسه فقهی مدیریت اسلامی
jتفسیر 5.MP3
10.57M
✍️تفسیر ترتیبی مدیریتی قرآن -آیه 102 نساء - اتحاد امامت و امارت