🗓تقویم شیعه؛
☑️ ۲۳ آذر (۱۳۲۱ ش) سالروز وفات مرحوم آیت الله محمدحسین غروی اصفهانی "رضواناللهعلیه"
💠 مضیقهٔ شدید مالی
❖ آیتاللهالعظمی شبیری زنجانی:
● مرحوم آشیخ محمّدحسین در اوایل وضع مرفّهی داشت. ایشان از خانوادهٔ ثروتمندی بود. علّت اینکه به کمپانی معروف بود نیز همین بود. ولی اواخر خیلی در مضیقه بود.
● آقای حاج آقا ابوالفضل زنجانی، که شاگرد آشیخ محمّدحسین بود، میگفت: به من گفتند که آشیخ محمّدحسین وضعش به گونهای است که پول اجارهٔ منزل را ندارد و صاحب خانهاش مطالبهٔ اجاره کرده است و ایشان میخواهد با زن و بچهاش به مسجد کوفه برود و آنجا اقامت کند.
● من به واسطهای گفتم: به گونهای که آشیخ محمّدحسین نفهمد، من یک سال اجارهٔ منزلِ او را تعهّد میکنم. به پدرم هم نامه نوشتم که من به حساب شما، اجارهٔ یک سال آشیخ محمّد حسین را تعهّد کردهام. مرحوم آقای حاج سیّد محمّد زنجانی مالک و متمکّن بود. ایشان وقتی فهمید که من چنین کاری کردهام، خیلی اظهار امتنان کرد و گفت: کار خوبی کردی.
● آن واسطه نزد آشیخ محمّد حسین رفته و گفته بود: اجارهٔ یک سال شما تأمین است. ... مرحوم آشیخ محمّد حسین حدس زده بود و گفته بود: من میدانم از ناحیهٔ چه کسی است!
📚 جرعهای از دریا، ج۲، ص٥٢٢
@madras_emb
#امتحان_شفاهی
📣قابل توجه طلاب محترم مدرس فقهی
◀️ طلاب محترم پایه ۷ تا ۱۰ که قصد شرکت در امتحان شفاهی آذر ماه را دارند؛ جهت ثبت نام تا روز چهارشنبه ۲۶ آذر فرصت دارند به دفتر آموزش مراجعه فرمایند.
🌹اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ و عَجِّلْ فَرَجَهُمْ و العَنْ أعْدَاءَهُم أجْمَعِینَ
45.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 توصیههای آیتاللهالعظمی شبیری زنجانی «مدّ ظلّه» به طلاب جوان:
● نسبت به تهجد و نماز شب مراقبت داشته باشید. این سنت باید در حوزه و روحانیت محفوظ بماند.
● شرححال علمای گذشته را بخوانید ببینید در چه شرایط سختی این دین را حفظ کردند و معارف را به ما منتقل نمودند.
● برای موفقیت در انجام وظیفه، توسل داشته باشید و از ائمه طاهرین علیهمالسلام استمداد بجوئید.
@zanjani_net
💠 دستورالعملی از امام زمان علیهالسلام برای رفع گرفتاری در حال اضطرار
❖ آیتاللهالعظمی شبیری زنجانی:
● یک وقتی برای من مشکلی پیش آمد که در عمرم تاکنون چنین مشکلی پیش نیامده است و به گونهای بود که به تلف شدنم منتهی میشد. کاملاً مضطر شده بودم. این دستورالعمل را انجام دادم همزمان با تمام شدن آن، مشکلم حل شد. مشکل من بهگونهای بود که به حساب اسباب عادی اصلاً قابل حلّ نبود ولی جای شگفتی بود که با این عمل مشکل حل شد.
● درباره کیفیت آن دستورالعمل، در دارالسلام عراقی چنین نقل شده است:
یک وقت ابن ابی البغل کاتب، مورد غضب ابومنصورِ وزیر قرار گرفت بهگونهای که از ترس وزیر خود را مخفی کرد. وزیر به دنبال او بود و او هراسان و گریزان. شبی به کاظمین رفت و از کلیددار حرم خواهش کرد که شب را اجازه دهد تا در حرم بماند. او هم موافقت کرد. ابن ابی البغل شب در حرم مشغول توسّل و تضرّع بود. با اینکه درهای حرم بسته بود، ناگهان میبیند کسی وارد شد و مشغول زیارت حضرت کاظم و حضرت جواد علیهما السلام شد و شروع کرد به انبیاء اولوالعزم و ائمه علیهم السلام سلام داد. ولی در خطابات خود به حضرت ولی عصر علیه السلام سلام نداد. با خود گفت: شاید نام حضرت را فراموش کرده است یا از فرقههای منحرفی است که حضرت ولی عصر علیهالسلام را قبول ندارند.
آن شخص ناشناس فرمود: چرا از دعای فرج غافلی؟ سپس این عمل را به او تعلیم داد. ابن ابیالبغل هم مشغول انجام عمل شد. آن مرد هم رفت. ابن ابیالبغل، خادم حرم را صدا زد. خادم از دارالزیت بیرون آمد. از او پرسید: مگر شما درها را نبسته بودید؟ خادم پاسخ مثبت داد. پرسید: پس آن شخصی که داخل روضه آمد، چه کسی بود و چگونه آمد؟ خادم گفت: او مولای ما صاحب الزمان علیهالسلام است و او را بارها در مثل این شب در اوقات خلوت دیدهام.
هنوز آفتاب نزده بود که از حرم خارج شد و به مخفیگاه خود رفت. هنوز آفتاب بلند نشده در زده شد. در را باز کرد، عدّهای از طرف وزیر پشت در بودند و اماننامهای از طرف وزیر دادند و گفتند که وزیر تو را میخواهد. آیساً من الحیات نزد وزیر رفت. تا وارد شد، وزیر با قیافهای بشّاش با وی برخورد کرد و گفت: رفتهای و شکایت مرا به حضرت ولی عصر علیهالسلام کردهای؟ سپس تعریف کرد که شب گذشته در خواب حضرت صاحب الزمان علیهالسلام را دیده که مرا به ملاطفت با تو امر نموده است. ابن ابیالبغل نیز حکایت تشرّف شب گذشته را برای وزیر بازگو کرد. وزیر از گناه ابن ابیالبغل گذشت و او را از مقرّبین خودش قرار داد.
● در کیفیت آن ختم در نقل دارالسلام عراقی اغلاطی وجود دارد که باید با نقل بحارالأنوار و دلائل الإمامة مقابله و تصحیح شود. من هم در موقع انجام دستورالعمل، دعا را با هر دو کتاب مقابله کردم و هر جا نیاز بود، مطابق احتیاط عمل کردم.
🔹 کیفیت عمل مطابق نقل بحارالأنوار از این قرار است:
دو رکعت نماز بگذار و بعد از آن این دعا را بخوان:
«يَا مَنْ أَظْهَرَ الْجَمِيلَ وَ سَتَرَ الْقَبِيحَ يَا مَنْ لَمْ يُؤَاخِذْ بِالْجَرِيرَةِ وَ لَمْ يَهْتِكِ السِّتْرَ يَا عَظِيمَ الْمَنِّ يَا كَرِيمَ الصَّفْحِ يَا حَسَنَ التَّجَاوُزِ يَا وَاسِعَ الْمَغْفِرَةِ يَا بَاسِطَ الْيَدَيْنِ بِالرَّحْمَةِ يَا مُنْتَهَى كُلِّ نَجْوَى وَ يَا غَايَةَ كُلِّ شَكْوَى يَا عَوْنَ كُلِّ مُسْتَعِينٍ يَا مُبْتَدِئاً بِالنِّعَمِ قَبْلَ اسْتِحْقَاقِهَا»
ده مرتبه بگو: یا رَبّاهُ، ده مرتبه بگو: یا سَیّداهُ، ده مرتبه بگو: يَا مَوْلَيَاه، ده مرتبه بگو: یا غایَتاهُ، و ده مرتبه بگو: یا مُنْتَهی غایةِ رَغْبَتاهُ.
سپس بگو: «أَسْأَلُكَ بِحَقِّ هَذِهِ الْأَسْمَاءِ وَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ (علیهمالسلام) إِلَّا مَا كَشَفْتَ كَرْبِي وَ نَفَّسْتَ هَمِّي وَ فَرَّجْتَ غَمِّي وَ أَصْلَحْتَ حَالِي»
سپس حاجت خود را از خدا بخواه.
سپس گونه راست خود را بر زمین بگذار و صد مرتبه بگو: «َيَا مُحَمَّدُ يَا عَلِيُّ يَا عَلِيُّ يَا مُحَمَّدُ اكْفِيَانِي فَإِنَّكُمَا كَافِيَايَ وَ انْصُرَانِي فَإِنَّكُمَا نَاصِرَاي»، بعد از آن گونه چپ خود را بر زمین بگذار و صد مرتبه بگو: «أَدْرِکْنی» و این را بسیار تکرار کن. سپس آن قدر بگو: «اَلْغَوْثَ، اَلْغَوْثَ» تا نفس قطع گردد.
بعد از آن سر بردار که خداوند به کرم خود حاجت تو را برآورده میکند، انشاءالله.
@madras_emb
💡نکتهای پیرامون کتاب جامع المقاصد
❖ استاد معظم آقای حاج سیدمحمدجواد شبیری:
● جامع المقاصد در بسیاری از موارد، اصل مطالب خود را از کتاب ایضاح الفوائد تألیف فخرالمحققین گرفته است، اما آنها را به صورت پختهتر، روشنتر و با عباراتی سلیستر و روانتر بیان میکند.
● البته جامع المقاصد زواید و افزودههایی هم دارد، ولی بهروشنی معلوم است که سخنان فخرالمحققین اساس کار محقق کرکی بوده است.
● از آنجا که مطالب فخرالمحققین رحمهاللهعلیه در جامع المقاصد به شکلی پختهتر و دقیقتر منعکس شده، بعدها فقها کمتر به سراغ ایضاح الفوائد رفتهاند و سخنان فخرالمحققین تا حدی فراموش شده است؛ و به یک معنا حق هم دارند زیرا درست است که عبارات فخرالمحققین در بسیاری از موارد، شیرین، شیوا و فقهی است، اما یک نکته مهم وجود دارد این است که مرحوم فخرالمحققین بسیاری از مباحث خود را با اصطلاحات فلسفی و در چارچوب قواعد منطق و فلسفه مطرح میکند. در مقابل، محقق کرکی همان مطالب را با زبان فقها و در قالب اصطلاحات رایج فقهی بیان مینماید. به همین جهت، فهم سخنان فخرالمحققین گاهی دشوار میشود، چون چارچوب فلسفی و منطقی دارد.
● با این حال، من تصور نمیکنم که آن قالب فلسفی، عمق بیشتری به مطالب داده باشد؛ بلکه به نظر میرسد نوشتههای محقق کرکی، همانگونه که فقها نیز پسندیدهاند، بیشتر مورد پسند است.
🔺چهارشنبه ۱۶ مهر ۱۴۰۴
@madras_emb
💡طَبَرْسی یا طَبْرِسی؟
❖ آیتاللهالعظمی شبیری زنجانی:
● مرحوم آیةاللهزاده مازندرانی، اصرار داشت كه صاحب «مجمعالبیان» اهل مازندران (طبرستان) بوده و «طَبَرْسی» صحیح است و اگر كسی خلاف این مطلب را میگفت، ناراحت میشد. وی چون با مرحوم والد رفیق بود، نامهای به ایشان نوشت و نظر ایشان و مرا درباره این موضوع پرسید. مرحوم والد با من صحبت كرد و به این نتیجه رسیدیم كه وی اهل تفرش و «طَبْرِسی» صحیح است.
● ایشان برای این كه مرحوم آیةاللهزاده ناراحت نشود، خیلی ادیبانه و ظریف خطاب به وی نوشتند: «ما هر چه كردیم كه تمیمۀ او را از چوبهای جنگل مازندران تهیه كنیم، فراهم نشد!» تمیمه به چوبهایی میگویند كه بهعنوان حِرز برای بچهها استفاده میشود.
[مقبره شیخ طبرسی در مشهد مقدس و در نزدیکی حرم امام هشتم علیهالسلام قراردارد.]
📚 جرعهای از دریا، ج۴، ص۳۶۳
@madras_emb
⁉️ طَبَرْسی یا طَبْرِسی؟ (۲)
❖ آیتاللهالعظمی شبیری زنجانی:
● نویسندۀ «تاریخ بیهق» همان شارح نهجالبلاغه است به نام بیهقی فرید خراسان (م۵۶۵)، که از علمای مهم و معاصر امینالإسلام طبرسی، صاحب تفسیر «مجمع البیان» (م۵۴۸) است.
● در تاریخ بیهق ذكر شده است كه امینالإسلام طبرسی در آن وقت، ساكن سبزوار بود و این قدیمیترین مصدری است كه از امینالإسلام نام برده است.
● در آن كتاب آمده است كه امینالإسلام اهل روستایی بین قم و اصفهان یعنی تفرش بود. طبق این گزارش باید ضبط صحیح، «طَبْرِسی» باشد، نه «طَبَرْسی»؛ چون این منطقه مكانی به نام «طَبَرس» ندارد.
✔️البته صاحب «احتجاج»، از طبرستان مازندران است.
● اصل واژه تفرش، «تپرش» است كه در عربی به «طَبْرِس» تبدیل شده است؛ نظیر «تشت» كه به «طست» تعریب میشود.
● شاعری مخالف، به پادشاهی خطاب میكند و از او میخواهد كه اهل قم و شهرهای شیعهنشین مجاور را از بین ببر:
خسروا هست جای باطنیان
قم و كاشان و آبه و «تَپرِش»
احترام چهار یار بدار
اندرین چهار شهر زن آتِش
پس فراهان بسوز و مَسلَحكان
تا چهارت همی بگردد شِش
«مَسلَحكان» نام محلّهای در ری بوده است.
📚جرعهای از دریا، ج۴؛ ص۳۶۱
@madras_emb
#شب_جمعه
💔 روضه حضرت علی اکبر علیهالسلام
امام صادق علیهالسلام:
… بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي مِنْ مُقَدَّمٍ بَيْنَ يَدِي أَبِيكَ يَحْتَسِبُكَ وَ يَبْكِي عَلَيْكَ مُحْتَرِقاً عَلَيْكَ قَلْبُهُ يَرْفَعُ دَمَكَ بِكَفِّهِ إِلَى أَعْنَانِ السَّمَاءِ لَا يَرْجِعُ مِنْهُ قَطْرَةٌ وَ لَا تَسْكُنُ عَلَيْكَ مِنْ أَبِيكَ زَفْرَةٌ وَدَّعَكَ لِلْفِرَاق …
📚كامل الزيارات؛ ص۲۳۹
پدر و مادرم فداى تو كه زودتر از پدر به مقتل رفتی و در مقابل پدر به شهادت رسیدی و پدرت تسليم رضاى خدا گشت،
و بر تو گريست در حالى كه قلب او بر تو آتش گرفت، خونت را به كف گرفت و به آسمان پاشيد و قطرهاى از آن به زمين بر نگشت،
و ناله و افغان در سوگ تو از پدرت قطع نشد و آن حضرت آنى آرام نگشت.
از داغ علی اکبر من زنده نمیمانم
حاجت به بریدن نیست این حنجر عطشان را
#روضه
@madras_emb
#داستانک
🌱 ذکر جمیل حضرت امّ کلثوم سلاماللهعلیها
● عايشه چون از رسيدن اميرالمؤمنين عليهالسّلام به منزلگاه ذى قار آگاه شد به حفصه دختر عمر نامه نوشت:
✍ «امّا بعد فلما نزلنا البصرة و نزل علي بذى قار والله داق عنقه كدق البيضة على الصفا انه بمنزلة الاشقر، ان تقدم نحر و ان تأخر عقر».
امّا بعد، ما در بصره فرود آمديم و على در ذى قار منزل كرده، و خداوند گردن او را خواهد شكست همچون شكستن تخم مرغ بر سنگى سخت. او در ذى قار همانند اسبی است اگر قدم پيش نهد سر بريده شود و اگر عقب نشيند، پى شود.
● وقتى نامه به حفصه رسيد اظهار خوشحالى كرد و كودكان بنى تيم و بنى عدى را گردآورد و به كنيزكانش دفهايى داده و به آنها امر كرد كه بزنند و چنين بگويند:
«ما الخبر ما الخبر علي كالاشقر بذى قار ان تقدم نحر وان تأخر عقر.»
چه خبر؟ چه خبر؟! على همچون اشقر است اگر پيش آيد سر بريده شود و اگر عقب نشيند پى شود.
● چون به ام سلمه خبر رسيد كه زنان نزد حفصه جمع شده و به اميرالمؤمنين عليهالسّلام دشنام مىدهند و به سبب نامه عايشه كه به دست آنها رسيده شادى مىكنند، گريست و گفت: لباسم را به من بدهيد تا نزد آنها بروم و جلوى آنها را بگيرم.
● ام كلثوم دختر اميرالمؤمنين گفت: من به جاى تو مىروم زيرا از تو آشناتر هستم. سپس ام كلثوم لباسش را پوشيد و صورتش را پوشانيد و چادر به سر كشيد و در حالى كه كنيزكانش با حجاب كامل گرد او را گرفته بودند بيامد تا بر آنها وارد شد، همانند يكى از زنان زيبارو. و وقتى فرومايگى و نادانى اهل مجلس را ديد، نقابش را برداشت و صورتش را آشكار كرد و به حفصه گفت:
«ان تظاهرت انت و اختك على أميرالمؤمنين فقد تظاهرتما على اخيه رسول الله صلیاللهعلیهوآله من قبل فأنزل الله عزوجل فيكما ما انزل والله من وراء حربكما.»
اگر امروز تو و خواهرت عليه اميرالمؤمنين پشت به پشت هم دادهايد پيش از اين نيز عليه برادرش رسول خدا صلیاللهعلیهوآله دست به دست هم داده بوديد و خداوند آياتى را درباره شما نازل كرد. اما در پس جنگى كه شما بر افروختيد، خداست.
حفصه اظهار بىخبرى و شرمسارى كرد و گفت: اين كنيزكان اين كارها را از روى نادانى انجام مىدهند و الان آنها را پراكنده مىكنم. پس از آن، زنها و كنيزكان از آن جا بازگشتند».
📚 الجمل (للشيخ المفيد)، ص۱۴۹
@madras_emb