کلاس آلمانی جلسه 002.m4a
28.68M
#آموزش_آلمانی
🌱،جلسه دوم
استاد فروتن
#آموزش_زبان_آلمانی #مکالمه_آلمانی #آلمانی
•﴿#مدرسه_حکمت﴾•
@madresehekmat 🌱🌸
شرح گلستان سعدی ۱۲.mp3
27.47M
#شرح_گلستان سعدی شیرازی
جلسه 2️⃣1️⃣
یک شب تأمل ایام گذشته می کردم و بر عمر تلف کرده تأسف می خوردم و سنگ سراچه دل به الماس آب دیده می سفتم و این بیت ها مناسب حال خود می گفتم:
هر دم از عمر می رود نفسی
چون نگه میکنم نمانده بسی
ای که پنجاه رفت و در خوابی
مگر این پنج روز دریابی
خجل آن کس که رفت و کار نساخت
کوس رحلت زدند و بار نساخت
خواب نوشین بامداد رحیل
باز دارد پیاده را ز سبیل
هر که آمد عمارتی نو ساخت
رفت و منزل به دیگری پرداخت
وان دگر پخت همچنین هوسی
وین عمارت بسر نبُرد کسی
یار ناپایدار دوست مدار
دوستی را نشاید این غدّار
نیک و بد چون همی بباید مرد
خنک آنکس که گوی نیکی برد
برگ عیشی به گور خویش فرست
کس نیارد ز پس، ز پیش فرست
عمر برف است و آفتاب تموز
اندکی ماند و خواجه غرّه هنوز
ای تهی دست رفته در بازار
ترسمت پر نیاوری دستار
هر که مزروع خود بخورد به خوید
وقت خرمنش خوشه باید چید
ح.ش.مهرآیین
۱۳ دی ۱۳۹۹
#ادبیات_فارسی
#گلستان📖
•﴿مدرسھ حڪمت﴾•
@madresehekmat 🌿🌸
شرح گلستان سعدی ۱۳.mp3
34.57M
#شرح_گلستان #سعدی شیرازی
جلسه 3️⃣1️⃣
بعد از تأمل این معنی مصلحت آن دیدم که در نشیمن عزلت نشینم و دامن از صحبت فراهم چینم و دفتر از گفته های پریشان بشویم و من بعد پریشان نگویم.
زبان بریده به کنجی نشسته صمٌّ بکم
به از کسی که نباشد زبانش اندر حکم
تا یکی از دوستان که در کجاوه انیس من بودی و در حجره جلیس، به رسم قدیم از در درآمد. چندان که نشاطِ ملاعبت کرد و بساط مداعبت گسترد جوابش نگفتم و سر از زانوی تعبّد بر نگرفتم. رنجیده نگه کرد و گفت:
کنونت که امکان گفتار هست
بگوی ای برادر به لطف و خوشی
که فردا چو پیک اجل در رسد
به حکم ضرورت زبان در کشی
کسی از متعلقانِ مَنَش بر حسب واقعه مطّلع گردانید که فلان عزم کرده است و نیت جزم که بقیت عمر معتکف نشیند و خاموشی گزیند تو نیز اگر توانی سر خویش گیر و راه مجانبت پیش. گفتا به عزت عظیم و صحبت قدیم که دم بر نیارم و قدم بر ندارم مگر آنگه که سخن گفته شود به عادت مألوف و طریق معروف که آزردن دوستان جهل است وکفّارت یمین سهل. و خلافِ راهِ صواب است و نقضِ رای اولوالالباب: ذوالفقار علی در نیام و زبان سعدی در کام.
زبان در دهان ای خردمند چیست؟
کلید در گنج صاحب هنر
چو در بسته باشد چه داند کسی
که جوهر فروش است یا پیله ور
ح.ش.مهرآیین
۱۵ دی ۱۳۹۹
#ادبیات_فارسی
#گلستان 📖
•﴿ #مدرسھ_حڪمت ﴾•
@madresehekmat 🌿🌸
1_748218527.m4a
27.86M
#آموزش_آلمانی
🌱،جلسه سوم
استاد فروتن
#آموزش_زبان_آلمانی #مکالمه_آلمانی #آلمانی
•﴿#مدرسه_حکمت﴾•
@madresehekmat 🌱🌸
شرح گلستان سعدی ۱۴.mp3
31.07M
#شرح_گلستان سعدی شیرازی
جلسه 4️⃣1️⃣
اگر چه پیش خردمند خامشی ادب است
به وقت مصلحت آن به که در سخن کوشی
دو چیز طیره عقل است: دم فروبستن
به وقت گفتن و، گفتن به وقت خاموشی
فی الجمله زبان از مکالمه او در کشیدن قوّت نداشتم و روی از محادثه او گردانیدن مروّت ندانستم که یار موافق بود و ارادت صادق.
چو جنگ آوری با کسی برستیز
که از وی گزیرت بود یا گریز
به حکم ضرورت سخن گفتیم و تفرج کنان بیرون رفتیم در فصل ربیع که صولت برد آرمیده بود و ایام دولت ورد رسیده.
پیراهن برگ بر درختان
چون جامه عید نیکبختان
اول اردیبهشت ماه جلالی
بلبل گوینده بر منابر قضبان
بر گل سرخ از نم اوفتاده لآلی
همچو عرق بر عذار شاهد غضبان
شب را به بوستان با یکی از دوستان، اتفاق مبیت افتاد: موضعی خوش و خرّم و درختان درهم، گفتی که خرده مینا بر خاکش ریخته و عقد ثریا از تاکش درآویخته.
روضةٌ ماءُ نهرِها سَلسال
دوحةٌ سَجعُ طیرِها موزون
آن پُر از لاله های رنگارنگ
وین پر از میوههای گوناگون
باد در سایهٔ درختانش
گسترانیده فرش بوقلمون
ح.ش.مهرآیین
۱۷ دی ۱۳۹۹
#ادبیات_فارسی
#گلستان 📖
•﴿ #مدرسھ_حڪمت ﴾•
@madresehekmat 🌿🌸