eitaa logo
دو فصلنامه《الانوار الهادیه》
303 دنبال‌کننده
449 عکس
86 ویدیو
271 فایل
مقام معظم رهبري: «فقه خیلی اهمّیّت دارد؛ یک عدّه‌ای خیال میکنند فقه، چون اسمش فروع دین است یعنی کارهای فرعی؛ نخیر، فقه استخوان‌بندی و در واقع ستون فقرات زندگی اجتماعی است؛ فقه این است.» ●《الانوار الهادیه》مجله علمی مدرسه علمیه امام هادی علیه السلام-اهواز
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 حضرت آیت‌الله العظمی وحید خراسانی مدظله العالی 💢موضوع: سختی های صاحب جواهر در راه تحصیل علم 💯💯💯 •┈••✾••┈• ♨️موسسه امام هادي(عليه السلام): https://eitaa.com/madresetakhasosiemamhadi
💥 بُکاء و زیارت (هیئت و ‌حرم)، دو طریقِ عبور از فتنه‌ها و شبهه‌ها «دو «معبر اصلی عبور از فتنه‌ها و شبهه‌هایی که شیطان در طول تاریخ ایجاد کرده (که شاید پیچیده‌ترین آن در دنیای امروز باشد)، این دو مسیری است که با عاشورا باز شده است: یعنی اولاً ارتباط عاطفی با عاشورا و اشک بر عاشورا و دیگری زیارت؛ یعنی به لقاء عاشورا و صاحب عاشورا رفتن و عهد خود را با او تجدید کردن که این عهدها، همان زیارت‌نامه‌ها است. این دو باب، مهم‌ترین راه‌های دست‌یابی به شفاعت نبی اکرم(ص) در عاشورا است. بر این اساس مهم‌ترین کانون‌هایی که می‌توانند رفع شبهه و فتنه کنند، دو کانون هیئت و زیارت [حرم] است.» 🌐 @mirbaqeri_ir •┈••✾••┈• ♨️موسسه امام هادي(عليه السلام): https://eitaa.com/madresetakhasosiemamhadi
📚فرائد الاصول مع حواشي أوثق الوسائل 📝تأليف:ميرزاموسي تبريزي •┈••✾••┈• ♨️موسسه امام هادي(عليه السلام): https://eitaa.com/madresetakhasosiemamhadi
فرائد_الاصول_مع_حواشي_أوثق_الوسا.pdf
27.2M
📙جلد اول(قطع وظن[1]) •┈••✾••┈• ♨️موسسه امام هادي(عليه السلام): https://eitaa.com/madresetakhasosiemamhad
فرائد_الاصول_مع_حواشي_أوثق_الوسا (2).pdf
35.45M
📙جلد دوم(قطع وظن[2]) •┈••✾••┈• ♨️موسسه امام هادي(عليه السلام): https://eitaa.com/madresetakhasosiemamhad
فرائد_الاصول_مع_حواشي_أوثق_الوسا (4).pdf
24.91M
📙جلد سوم(برائت[1]) •┈••✾••┈• ♨️موسسه امام هادي(عليه السلام): https://eitaa.com/madresetakhasosiemamhad
فرائد_الاصول_مع_حواشي_أوثق_الوسا (3).pdf
24.28M
📙جلد چهارم(برائت[2]) •┈••✾••┈• ♨️موسسه امام هادي(عليه السلام): https://eitaa.com/madresetakhasosiemamhad
فرائد_الاصول_مع_حواشي_أوثق_الوسا (6).pdf
32.81M
📙جلد پنجم(استصحاب[1]) •┈••✾••┈• ♨️موسسه امام هادي(عليه السلام): https://eitaa.com/madresetakhasosiemamhad
فرائد_الاصول_مع_حواشي_أوثق_الوسا (5).pdf
25.04M
📙جلد ششم(استصحاب[2]) •┈••✾••┈• ♨️موسسه امام هادي(عليه السلام): https://eitaa.com/madresetakhasosiemamhad
✨✨✨✨معرفي کتاب✨✨✨✨ اوثق الوسائل، تالیف میرزا موسی بن جعفر بن احمد تبریزی (متوفای ۱۳۰۷ قمری) است. کتاب اوثق الوسائل یکی از بهترین شروح فرائد الاصول (رسائل) شیخ اعظم انصاری است و از نظر وسعت تتبع و تنوع مطالب کم نظیر می‌باشد. از نکات مثبت کتاب این که مؤلف به واسطه استادش سید حسین بن محمد کوه کمری تبریزی معروف به سید حسین ترک (متوفای ۱۲۹۹ قمری) که شاگرد شیخ اعظم و صاحب فصول بوده، با نظریات واقعی شیخ اعظم آشنایی داشته و گاهی با عبارت: «و قد نقل بعض مشایخنا عن المصنف- قده- انه قال» مطلب را بیان می‌فرماید و با مراجعه به نسخه‌های مختلف رسائل نیز سعی در به دست آوردن نظریات اصلی شیخ اعظم داشته است؛ مانند: «و فی بعض النسخ قد وقع الامر بالتامل بعد قوله...» . مؤلف در نهایت تواضع و فروتنی به شیخ اعظم بسیار احترام می‌گذاشته است. در خطبه کتاب می‌خوانیم «فیقول المذنب الجانی قلیل البضاعة کثیر الاضاعة موسی بن جعفر...» و راجع به شیخ اعظم می‌گوید: «شیخ المشایخ ممهد قواعد الدین و محرز ضوابط الشرع المبین و مهذب القوانین المحکمة و مبین الاشارات المبهمة و مصباح مناهج شرایع الاسلام و مشکوة مسالک غایة المرام، کاشف اللثام عن غایة المراد کاشف الغطاء عن نهایة الارشاد، کاشف الاسرار و الرموز عن مدارک الاحکام...» . (اگر توجه شود مؤلف به بسیاری از کتب اصولی و فقهی در این عبارت‌ها اشاره کرده است.) کتاب اوثق الوسائل یکی از بهترین منابع برای به دست آوردن مآخذ و منابع نظریات شیخ اعظم در رسائل است و در واقع، در بسیاری از موارد اوثق الوسائل یک دوره کتاب شناسی و شناسایی منابع و مآخذ اقوال مختلف می‌باشد. در رسائل شیخ انصاری از بسیاری از دانشمندان اصولی و کتاب‌های آنها به رمز و کنایه تعبیر شده که اوثق الوسائل آنها را بیان کرده است، از جمله: ۱- از شریف العلماء تعبیر به بعض مشایخنا شده، قوله من بعض مشایخنا هو الفاضل النراقی فی مناهجه. ۲- قوله تبعا لبعض الاساطین الخ، السید السند صاحب مفتاح الکرامة . ۳- قوله بعض من قارب عصرنا من الفحول، هو العلامة الطباطبائی فی قواعده. ۴- قوله کما صرح به بعض المحققین الخ، هو المحقق الخوانساری . ۵- قوله و قد یظهر من بعض المعاصرین الخ، هو صاحب الفصول . ۶- قوله بعض المحققین، هو الشیخ اسد الله التستری . ۷- قوله بعض المعاصرین، هو صاحب المناهج . ۸- قوله بعض مشایخنا هو شریف العلماء . ⚠️توجه شود که أوثق الوسائل به دو صو ت چاب شده است بهترين شکل چاب فايل بارگزاري شده می باشد که متن شيخ أعظم أنصاري به صورت کامل در بالاي صفحه وشرح در پاورقي ذکر شده است لکن در چاپ قديمي تنها اکتفا با بيان مقداري از کلام شيخ شده است واصطلاحاً به روش قوله أقول مطالب بيان شده است.⚠️ •┈••✾••┈• ♨️موسسه امام هادي(عليه السلام): https://eitaa.com/madresetakhasosiemamhadi
💢بررسي حکم تراشيدن ريش4️⃣💢 ⁉️بررسي يک سوال مهم:[اجراي برائت از جانب عامي]4️⃣⁉️ ❇️دفاع از قول اول❇️: حال ما میخواهیم دفاعی از قول اول داشته باشیم، که البته بحث مفصّلش ان شاء الله در بحث اصول، مبحث اجتهاد و تقلید. دفاعی که ما میخواهیم داشته باشیم این است که میگوییم: مراد از "طلب العلم فریضة" چیست؟ آیا مراد "طلب الاجتهاد فریضة" یا "طلب العلم اعم از اجتهاد یا تقلید"؟ این عامی تقلید نمیتواند کند چون فتوی معتبری وجود ندارد، "طلب العلم فریضة علی کلّ مسلم" که اجتهاد را واجب نم یکند. ظهور "طلب العلم فریضة" اقتضاء نمی کند وجوب اجتهاد به نحو واجب عینی بر عامی را. لذا این دلیل اقتضاء عدم جواز اجرای برائت از جانب عامی را ندارد. ظاهر "طلب العلم فریضة" این است که مردم باید سراغ تحصیل علم بروند، نه این‌که قبل از تحصیل علم اجرای برائت جائز نیست؛ این دیگر بحثی است حاشیه‌ای. مفاد مطابقی این روایتترغیب مردم است به تحصیل علم. اما آیا همه را ترغیب می کند به تحصیل اجتهاد به نحو وجوب عینی؟! این‌که خلاف ظاهر و ‌خلاف ارتکاز متشرعه است. مفاد مطابقی روایت عدم جریان برائت قبل از تحصیل علم نیست. بله، مفاد "هلاّ تعلّمت حتّی تعمل" کاملا روشن نبود و این بود که در فرض امکان تعلّم برائت جاری نکنید، لکن اشکال این روایت این بود که توبیخ بر ترک تعلّم می نمود، و عامی بر ترک اجتهاد توبیخ نمی شود، بلکه توبیخ عامی صرفا بر ترک تعلم فتوی معتبره است که اینجا هم فتوی معتبره ای نیست. مدلول التزامی "طلب العلم فریضة" این است که برائت قبل از تحصیل علم جاری نیست، لکن مدلول مطابقیش ترغیب به تحصیل علم است، لکن نه ترغیب همه مردم به تحصیل اجتهاد به نحو یک واجب عینی. لذا "طلب العلم فریضة" ظهور ندارد در این‌که عامی اگر فتوی معتبره نیافت باید تحصیل اجتهاد کرده یا احتیاط بکند. مفاد مطابقی این روایت شرطیت تحصیل علم برای اجراء برائت نیست تا بگوئیم اگر تحصیل علم امکان داشت فهو و الا اگر عاجز از تحصیل علم بود برائت جاری کند. عدم جریان ذاتی برائت در فرضی که راه برای تحصیل علم باز است، مدلول التزامی این حدیث است و نه مطابقی آن. لکن مدلول مطابقی "طلب العلم فریضة" میگوید: مردم! بروید سراغ تحصیل علم. و متفاهم عرفی از این تشویق، سوق دادن عوام است به تحصیل علم، إما بنحو الاجتهاد و إما بنحو التقلید، نه اینکه همه را تشویق به تحصیل ملکه اجتهاد کند. و این که گفته شود: "مفاد عرفی این روایت این است که عامی -که تحصیل اجتهاد بر وی لازم نبوده و فقط مکلف به تقلید است- اگر فتوای معتبری پیدا نکرد و یا اینکه فتوای فقهاء با یکدیگر تعارض کرد و یکی فتوا به حلیت و دیگری فتوا به حرمت داد و تساقط نمود، چون ذاتا تحصیل اجتهاد در حق او امکان دارد دیگر حق اجرای برائت نداشته و باید اجتهاد کند" خلاف ظهور و انصاف است، و لو ما در بحث اجتهاد و تقلید خواستیم به این "طلب العلم فریضة" استدلال کرده و بگوییم بر عامی هم جامع بین اجتهاد و تقلید و یا احتیاط لازم است. خب، وقتی اجتهاد متعین نیست و تقلید امکان ندارد باید احتیاط کند، لکن انصاف این است که این ادعای ما واضح نبوده و فرمایش آقای سیستانی و مرحوم استاد جای دفاع دارد. و اما این عامی را با مجتهدی که موقّتا منابع کافی در اختیار ندارد قیاس مع الفارق است. بله، این مقدار که چنین مجتهدی نظیر عامی ای است که بالفعل فاقد رساله مجتهد است صحیح است، و این دو حق اجرای برائت ندارند. اما در فرضی که قصور مقتضی نبوده وعامی کوتاهی نکرده و تلاش خویش را مبذول داشته، لکن چون مراجع فتوی نمیدهند یا اختلاف دارند به نتیجه ای نرسیده است، نمی توان گفت از "طلب العلم فریضة" استفاده میشود چون این شخص ذاتا میتواند اجتهاد کند، نمیتواند برائت جاری کند و انصافا استفاده این مطلب از "طلب العلم فریضة" مشکل است. البته هر چند ما انصراف "رفع ما لایعلمون" از شبهات حکمیه قبل الفحص را قبول داریم، لکن این انصراف به قدری وسیع نیست که شامل این عامی نیز بشود تا بگوییم برائت در حقّ این عامی هم منصرف است و لو این‌که وی فحص وسیعی انجام داده و فتوی معتبر بر حرمت حلق لحیه پیدا نکرده است، و بگوییم "رفع ما لایعلمون" از وی نیز منصرف است چون شبهه حکمیه قبل الاجتهاد است در حق وی، انصاف این است که "رفع ما لایعلمون" انصراف از چنین شخصی ندارد.
واما نسبت به صحیحه ای که فرمود: "فعلیکم بالاحتیاط حتی تسألوا عنه فتعلموا" اصلا معلوم نیست این روایت آمر به احتیاط در مقام عمل باشد. در این روایت یکی از اصحاب ائمه علیهم السلام میگوید از ما راجع به دو نفری که صیدی در حال احرام کرده اند پرسیدند که ‌آیا بر هر ذمه ی هر یک کفاره ای مستقل ثابت است یا کفاره ی واحدی به نحو اشتراک بر ذمه هر دو نفر؟ و ما ندانستیم چه جوابی بدهیم. امام علیه السلام در جواب میفرماید: " إِذَا أُصِبْتُمْ بِمِثْلِ هَذَا فَلَمْ تَدْرُوا فَعَلَيْكُمْ بِالاحْتِيَاطِ حَتَّى تَسْأَلُوا عَنْهُ فَتَعْلَمُوا[4] ". ‌شاید امام میخواهد بفرماید: ای سائل، اگر همچون وضعی پیش آمد، یعنی از شما سؤال کردند و جوابش را نمیدانستید "علیکم بالاحتیاط فی مقام الافتاء"، یعنی فتوی ندهید تا اینکه بپرسید و یاد بگیرید و سپس فتوی دهید. پس مفاد روایت این است که "اذا اصبتم بالسؤال و عدم معرفة الجواب فعلیکم بالاحتیاط حتی تسئلوا فتعلموا". و معلوم نیست اصلا بخواهد بفرماید: "علیکم بالاحتیاط العملی حتی تسئلوا حتی تعلموا"، بلکه امام میفرماید اگر مبتلا به چنین موردی شدید احتیاط کرده و از قول به غیر علم و فتوی به غیر علم اجتناب کنید. و این مطلب ‌چه ربطی به احتیاط عملی دارد؟! فلذا هر چند تفصیل الکلام فی محله، لکن لایبعد العدول عما تقدّم فی مبحث الاجتهاد و التقلید و بعید نیست صحت فرمایش استاد و آقای سیستانی و اینکه فرمایش ایشان خالی از وجه نبوده و "رفع ما لایعلمون" انصراف از همچون عامی ای ندارد. ادله وجوب تعلّم نیز عمدتا همین سه دلیل است: 1. "هلاّ تعلمت حتّی تعمل" که توبیخ بر ترک تعلّم است و معنا ندارد که عامی توبیخ بر ترک اجتهاد شود. 2. "طلب العلم فریضة" که مفاد مطابقیش تشویق است بر تحصیل علم، و نسبت به عامی که نمیگویند باید بروی مجتهد شوی. البته مدلول التزامی روایت این است که با امکان تحصیلِ علم برائت جریان ندارد. و ان شئت قلت: طلب العلم فریضة بیش از این اقتضاء نمیکند که باید طلب علم کنید، عامی نیز در مقام طلب علم برآمده و به دنبال فحص از فتاوای فقهاء بوده لکن فتوائی تحصیل نکرده، از مجتهدی نسبت به وظیفه اش سؤال پرسیده و وی در جواب گفته است: "رفع عن امتی ما لایعلمون" و این شخص نیز متمکن از تعلّم فتوی معتبره نیست. نفس اینکه این شخص به مجتهد مراجعه کرده و از وی نسبت به وظیفه اش می پرسد مصداق طلب العلم است. 3. "علیکم بالاحتیاط" نیز شاید مربوط به احتیاط در مقام فتوی باشد. ♻️نتیجه اینکه: اگر نگوییم رجوع عامی در فرض مزبور به برائت مصداق طلب العلم است، لااقل این است که طلب العلم اقتضاء نمیکند که این عامی تا مجتهد نشود حق اجرای برائت ندارد. ⚠️البته اینکه در حلق لحیه فتوی معتبره بر حرمت نداشته باشیم، بحثی فرضی است و الا آقای صافی فتوی به حرمت حلق لحیه داده اند، هر چند در مقابل بعضی گفته اند حلال است لکن قول‌شان در حد معارضه با فتوای آقای صافی نیست. 🎙درس خارج فقه استاد محمدتقي شهيدي(19-2-1397) دامه دارد.... •┈••✾••┈• ♨️موسسه امام هادي(عليه السلام): https://eitaa.com/madresetakhasosiemamhadi